سرکش از سرکشی خویش بود در آزار

 

 

 

مار ضحاک که گویند رگ گردن بود

 

 

 

۵۲۵- معنی بیت: سنگ آسیا از افتادن غبار بر رویش، مصفّا و روشن نمی شود چرا که به طور ذاتی استعداد قبول تربیت ندارد ، بر خلاف آینه که استعداد ذاتی پذیرش تربیت را دارد به همین دلیل با غبار ِخاکستر روشن و زلال می شود.
پیش­تر نیز فرموده بود:

 

 

خامه هر چند رود لیک به معنی نرسد

 

 

 

سعی کاری نکند چون نبود استعداد

 

 

 

۵۲۶- غنی با واژه پنبه، بارها مضمون سازی کرده است. در شعر غنی پنبه از یک سو با داغ و از دیگر سو، با گوش در ارتباط است. در این­جا ترکیبی از هر دو مضمون دیده می­ شود.
معنی بیت: پنبه را از گوش خود بیاور تا ناله من به گوشت برسد و با من مهربان شوی ، سپس همان پنبه ای را که از گوشت بیرون آورده ای ، بر داغ دلم بگذار تا حسرت شنیده نشدن ناله من از دلم بیرون برود و التهاب و درد این داغ کمتر شود.
۵۲۷- معنی بیت: سایه ناپایدار و از بین رفتنی است ،اگر سایه کوه هم باشد عاقبت از بین می رود همانند انسان فرومایه و پست که به خاطر پست همّتی نمی تواند از انسان های والا بزرگی و وقار کسب کند.
نسبت «سایه»که سبکی و پستی دارد با«سفله» و نسبت« وقار و تمکین» به «کوه» نیاز به شرح ندارد.
۵۲۸- گل کردن : بسیار نیکو از انجام کاری برآمدن ، خوب جلوه کردن. (فرهنگ فارسی معین)
۵۲۹- معنی مصره دوم:۱٫ آینه در مقابلم قرار نده تا با تماشای خود در آن، مغرور و خودبین نشوم

 

 

  • تا وقتی که از خود بی خود نشدم، آینه را در پیشم نگذار. چرا که در وقت بیهوشی دیگر خودبینی (الف. خود را در آینه دیدن ب. غرور و تکبّر) از من سر نمی زند.

 

 

بیت دارای آرایه ایهام است.
۵۳۰- اختلاط: آمیخته شدن، آمیختن، معاشرت. (دهخدا)
سعـــــادت اختلاط زیرکانست ز نادان گر رسد سودی زیانست
(ناصرخسرو)
زبان شانه: دندانه شانه.
معنی بیت: به دندانه شانه حسادت می کنم چون هر دم با زلف معشوق آمیزش دارد.
۵۳۱- شاهین: نام پرنده ای شکاری شبیه به عقاب که در هند به آن بحری می گویند ، زبانه ترازو. (فرهنگ فارسی معین)
سگ و یوز در پیش شاهین و باز همـــــی راند بر دشت روز دراز
(فردوسی)
۵۳۲- معنی بیت: آب حیات ، ظلمات را زنده نگه می دارد و تیرگی او را که زندگی اوست ،از بین نمی برد؛ بنابراین عجیب نیست که می نوشان که شراب گوارا را همچون آب حیات می دانند، شب زنده داری کنند.
دانلود پایان نامه
۵۳۳- عناصر: جمع عنصر، عناصر اربعه ، چهار عنصر قدما:آب ، باد ، خاک ، آتش.(فرهنگ فارسی معین)
معنی بیت: از کثرت سیلاب اشک من، از ارکان اربعه (آب ، باد ، خاک ، آتش) جز چهار موج که از جریان تند و ناگهانی اشک چشمانم ایجاد شده چیزی باقی نمانده است.
مفهوم بیت: مبالغه است در طغیان اشک چشم.
۵۳۴- آستین نداشتن: کنایه ای مبالغه آمیز است از مفلسی و فقر.
مراعات نظیر میان الفاظ: دامن ، آستین و جامه.
۵۳۶- مزاج: سرشت ، طبیعت، قدما به چهار مزاج اصل قایل بودند:
الف- مزاج صفراوی (گرم و مرطوب) ب- مزاج مالیخولیایی یا سواوی ( گرم و خشک) ج- مزاج دموی (گرم و مرطوب) د- مزاج بلغمی( سرد و مرطوب). (فرهنگ فارسی معین)
موافقنـــد به طبع و مزاج ، روح و بدن مخالفند به ذات و به گوهر آتش و آب
(مسعود سعد)
افیون: تریاک، شیره خشخاش.
کوکنار: غلاف خشخاش باشد. (لغت فرس اسدی )
به بیــــداری نمانده دیگرش تاب خواص کـوکنارش برده در خواب
(جامی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...