دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی رابطه میان تورم و نااطمینانی تورم با وجود انتقال ... |
۳-۲-۲-۲- منابع نااطمینانی
مباحث اقتصاددانانی نظیر فلنر[۵۴](۱۹۷۶)، کیدلند و پرسکات[۵۵](۱۹۷۷)، بارو و گوردون[۵۶](۱۹۸۳) بر سر موضوع ناسازگاری زمانی پویا، اعتبار دولتها و استقلال بانک مرکزی، نشان میدهد که یکی از منابع اصلی نااطمینانی، سیاستگذاریهای دولتها میباشد به طور کلی میتوان گفت که دولتها، با توجه به افق زمانی خود، سیاستهایی را طرح ریزی می کنند. آنها منابع ناشی از بیکاری حال را با هزینه های مربوط به تورم در دوره های آینده مقایسه کرده و تصمیم به اتخاذ سیاست می کنند (بارو و گوردون، ۱۹۸۳). در اقتصادهای در حال توسعه این انگیزه به علت کوتاه بودن افق دید دولتها بالا میباشد. پس از مطرح شدن این مباحث، توجه وسیعی به عوامل تعیین کننده نااطمینانی تورم و هزینه های آن در اقتصاد شده است. در ادامه، به معرفی مهمترین این موارد در مباحث تئوریک میپردازیم.
دو منبع عمده وجود دارد که باعث به وجود آمدن نااطمینانی تورمی می شود. این منابع به ترتیب یکی به واریانس ناهمسانی جملات اختلال و دیگری به تغییرات ناشناخته و ناخواسته در نوع رژیم تورمی مربوط می شود. واریانس ناهمسانی جملات اختلال در بر گیرنده تأثیر شوکهای وارد بر تورم میباشد. به عبارت دیگر میتوان گفت که نماینده شوکهای وارد بر روند تورمی است. این تأثیرها و شوکها همانطور که در قسمت های بعدی خواهیم دید با بهره گرفتن از واریانس شرطی قابل اندازه گیری است.
منبع دوم که از آن به عنوان تغییر در نوع رژیم تورمی و یا تغییر ضرایب مدل رگرسیونی فرایند تورم نیز یاد می شود حاصل تغییرات در رفتار بخش خصوصی، سیاستهای اقتصادی و یا رفتار نهادها و سازمانهای دولتی است که موجب تغییرات بنیانی و تغییر در ضرایب مدل رگرسیون فرایند تورم می شود. طبق فرض انتظارات عقلایی، وقتی که ساختار اقتصادی امکان تغییر داشته باشد، ضرایب موجود در مدلهای رگرسیونی نیز نسبت به زمان متغیر خواهند بود. عاملین اقتصادی[۵۷] در مورد تغییرات رژیمهای سیاستی یاد خواهند گرفت و مطابق اطلاعات جدیدشان اگر تغییر و انتقال در سیاستها وجود داشته باشد رفتارها و تصمیمات خودشان را طبق همین اطلاعات جدید پایه ریزی خواهند کرد(لوکاس[۵۸]، ۱۹۷۶).
۳-۲-۲-۳- روشهای محاسبه نااطمینانی
نااطمینانی یک متغیر کیفی بوده و اندازه گیری آن مشکل میباشد؛ زیرا اولا، غیر قابل مشاهده است و ثانیا، روش اندازه گیری باید انعکاس صحیحی از نااطمینانی موجود ارائه نماید. برای اندازه گیری و سنجش نااطمینانی تورمی تا به حال از معیارها و متغیرهای جانشین مختلفی استفاده شده است.
اوکان (۱۹۷۱) اولین محققی بود که سعی در یافتن ارتباطی بین نرخ تورم و نااطمینانی تورمی کرده است. وی در مطالعات خود نوسانات تورمی را به عنوان جانشینی برای نااطمینانی تورمی در نظر گرفته است. در سال های بعدی نیز، کلاین و لوگنی[۵۹](۱۹۷۶)، لاگ و ویلت[۶۰] (۱۹۷۶)، لوگنی[۶۱]، سوونی و جفی[۶۲] (۱۹۷۷)، جافی و کلیمن[۶۳](۱۹۷۷) و تیلور(۱۹۸۷) نیز در مدلهای خود، نوسانات تورمی را جانشین برای نااطمینانی تورمی انتخاب کردند. اما بعدها با انتقاداتی که به هر کدام از این روشها وارد شد توانایی این جانشینها برای توضیح هر چه بهتر نااطمینانی تورمی زیر سوال رفت ( فرزین وش و عباسی، ۱۳۸۵).
به طور کلی دو روش عمده برای استفاده از شاخص های جانشین وجود دارد: ۱) یکی شاخص هایی است که از طریق تحقیقات میدانی به دست می آید مانند شاخص لیوینگستون[۶۴]. مطالعاتی مانند کارلسون[۶۵] (۱۹۷۷) و کوکرمن و واکتل[۶۶] (۱۹۷۹) از پیش بینیهای تورم در مطالعات لیوینگستون به عنوان جایگزین نااطمینانی تورمی استفاده کردند. در این روش، با توجه به پیش بینیهای مختلفی که افراد، شرکتها و مصرف کنندگان در مورد تورم انجام می دهند برای سنجش میزان تورم و در نهایت محاسبه میزان نااطمینانی تورمی استفاده می شود. در این روش ابتدا نرخ انتظاری تورم توسط حدود ۵۰ پیش بینی کننده ثبت می شود. نااطمینانی را از طریق پرسش از یک پاسخ دهنده که انتظار دارد دامنه تورم چند درصد تغییر یابد، اندازه گیری می کنند. مثلا یک پاسخ دهنده انتظار دارد تورم ۳ تا ۴ درصد تغییر یابد. در حالی که دیگری ممکن است انتظار داشته باشد که تورم بین ۲ تا ۵ درصد تغییر یابد. چون پاسخ دهنده دوم انتظار دارد تورم در دامنه وسیعتری تغییر یابد، این پاسخ دهنده احتمالا نسبت به تورم آینده نامطمئنتر است. زمانی که افراد انتظارت تورمی مشابهی دارند، بدان معنا است که نااطمینانی پایین است. اما اگر آنها درباره دورنمای تورم توافق نداشته باشند، به معنای نااطمینانی بالای تورم است. مثلا اگر برای ۹۰ درصد پاسخگویان، میانه پیش بینی تورم بین ۳ تا ۴ درصد باشد، نااطمینانی نسبت به این که تنها ۶۰ درصد پیش بینیها در این دامنه باشد، کمتر است. با وجود این تخمینهای نقطهای، واریانس تورم پیش بینی شده را میتوان به عنوان جانشینی برای نااطمینانی تورم در نظر گرفت. اما بر این روش نیز انتقاداتی وارد است از جمله آن که در این روش هر پیش بینی نقطهای، از یک پیش بینی کننده به دست آمده است(هولاند[۶۷]، ۱۹۹۳).
۲)روش دوم، روشی است که در آن از طریق روشهای اقتصادسنجی سعی در محاسبه متغیر جانشین برای نااطمینانی تورمی می کنند. مهمترین موضوع در این روش، انتخاب مدلی برای پیش بینی تورم است که بتوان آن را به عنوان مدلی که افراد در پیش بینی تورم استفاده می کنند، معرفی کرد. معمولا، بر اساس رویکرد انتظارات عقلایی، مدل و روش تخمینی انتخاب می شود که تخمینی بدون تورش از تورم در آینده را به دست دهد.
در روش دوم، خطای پیش بینی بزرگ به معنای نااطمینانی بیشتر و خطای پیش بینی کوچک به معنای نااطمینانی کمتر است. از جمله روشهایی که برای اندازه گیری نااطمینانی مورد استفاده واقع می شود، مدل واریانس ناهمسانی شرطی است. در این روش، فرض بر آن است که واریانس جمله خطا در طول زمان تغییر می کند و از آن، برای بررسی نااطمینانی استفاده میگردد. اهمیت و گستردگی استفاده از این روش، توانایی و موفقیت آن در پیش بینی میباشد.
ارائه مدلی برای واریانس شرطی در برآورد معادله رگرسیون ابتدا توسط انگل[۶۸] در سال ۱۹۸۲صورت گرفت. او الگوهای واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو (آرچ) را ارائه کرد تا از این طریق، واریانس متغیر مورد نظر برآورد گردد و در پیش بینیها به کار گرفته شود. این مدل توسط دیگران از جمله بولرسلف تعدیل شد و گسترش قابل توجهی یافت. بولرسلف[۶۹] در سال ۱۹۸۶ مدل واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیم یافته (گارچ) را مطرح نمود. در این مدل، واریانس شرطی، تابعی از وقفه مربع خطای پیش بینی و وقفه واریانس شرطی میباشد. در مدلهای فوق، انحراف معیار یا واریانس به عنوان یک متغیر توضیحی در معادله میانگین شرطی وارد شده و از این طریق، میتوان اثر نااطمینانی را بر متغیر مورد نظر بررسی نمود.
۳-۲-۲-۴- روشهای اقتصادسنجی برای اندازه گیری نااطمینانی تورم
برخی مطالعات مانند انگل ( ۱۹۸۳-۱۹۸۲)، هولاند (۱۹۸۸) و کازیمانو و جنسن[۷۰] (۱۹۸۸) از واریانس خطاهای پیش بینی شرطی به عنوان معیاری برای نااطمینانی تورم استفاده کرده اند. مدلهای که از واریانس خطاهای پیش بینی به عنوان جانشینی برای نااطمینانی تورم استفاده می کنند، به دو دسته تقسیم بندی میشوند.
۳-۲-۲-۴-۱- مدلهای گارچ با نااطمینانی متقارن
انگل(۱۹۸۲) از مدل آرچ که از یک معادله تورم با پارامترهای ثابت که امکان تغییر واریانس خطای پیش بینی در طول زمان را فراهم میسازد، استفاده می کند. از این مدل برای تعیین تغییرات نااطمینانی در زمانهای مختلف استفاده می شود که به ما امکان میدهد تا واریانس شرطی را طی تغییرات زمانی محاسبه نمائیم. مدل آرچ، میانگین شرطی تورم را به عنوان تابعی از بردار متغیرهای توضیحی و واریانس شرطی در نظر میگیرد. به گونه ای که واریانس شرطی تابعی از مقادیر با وقفه مجذور خطای پیش بینی میباشد. این فرمول بندی در روابط (۳-۱) الی (۳-۳) ارائه شده است:
(۳-۱)
(۳-۲)
(۳-۳)
که در آن مجموعه اطلاعات در زمان t-1، واریانس شرطی، بردار متغیرهای توضیحی، خطای پیش بینی، و برداری از پارامترهای که نیاز به تخمین دارند. بولرسلف (۱۹۸۶) رویکرد دیگری برای مدلسازی ارائه کرد. در مدل گارچ، واریانس شرطی تابعی از وقفه مربع خطای پیش بینی و وقفه واریانس شرطی میباشد. مدل GARCH(q,p) به صورت رابطه (۳-۴) قابل بیان است. q، مقادیر وقفه خطای پیش بینی و p، مقادیر وقفه واریانس شرطی است.
در رابطه (۳-۴) اثرات شوک تورمی بر نااطمینانی به طور هندسی در طول زمان از طریق عبارت واریانس شرطی با وقفه در سمت راست معادله با افزایش وقفهها کاهش مییابد. مطالعات تجربی در یافتهاند که طول وقفههای کوتاه، نمایش مناسبی از فرایند گارچ ارائه می کند. بنابراین، مدل گارچ، نسبت به مدل آرچ، روش بهتری برای مدل سازی نااطمینانی است (انگل، ۱۹۸۲).
(۳-۴)
۳-۲-۲-۴-۲- مدلهای گارچ با نااطمینانی نامتقارن
از روابط (۳-۲) و (۳-۴) این نکته قابل استخراج است که در مدلهای آرچ و گارچ شوکهای مثبت و منفی با اندازه یکسان، واریانس شرطی را به یک میزان مشابهی تغییر خواهد داد. برونر و هس[۷۱] (۱۹۹۳) و جویس[۷۲](۱۹۹۵) بیان کردند که شوکهای مثبت تورم، نااطمینانی بیشتری را در ارتباط با سیاست پولی آتی نسبت به شوکهای منفی ایجاد خواهد کرد. تحت این شرایط یعنی، متقارن در نظر گرفتن اثرات شوکهای مثبت و منفی، مدلهای آرچ و گارچ به نتایج گمراه کننده ای منجر خواهد شد (ایوانس[۷۳]، ۱۹۹۱). در همین ارتباط مدلهایی وجود دارند که امکان نامتقارن بودن در واریانس شرطی را فراهم می کنند. به عنوان مثال در مدل واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیم یافته نامتقارن[۷۴] اگر در رابطه (۳-۵) مثبت باشد شوک منفی، نااطمینانی را به میزان کمتری از بروز شوک مثبت افزایش خواهد داد. اگر منفی باشد اثر شوکهای مثبت بر نااطمینانی تورم بیشتر از شوکهای منفی میباشد. همچنین اگر باشد، مدل (۱,۱) AGARCHکه در رابطه (۳-۵) بیان شده است به مدل گارچ تبدیل می شود (کروفورد و کاسموویچ[۷۵]،۱۹۹۶).
واریانس شرطی در زمان t، جمله عرض از مبدأ، خطای پیش بینی و پارامتری است که نشان دهنده متقارن یا نامتقارن بودن شوکها میباشد و نیز ضریب جمله واریانس شرطی در زمان t-1 است.
(۳-۵)
تصریح نامتقارن دیگر، که بین شوکهای مثبت و منفی تمایز قائل می شود مدل گارچ آستانهای[۷۶] است، که در آن انحراف معیار شرطی در زمان t، خطای پیش بینی در زمان t-1، ، و پارامترهای قابل تخمین میباشند.
(۳-۶)
در این مدل اگر باشد و می شود. همچنین اگر باشد و می شود.
مدل نامتقارن دیگر که توسط گلستن، جاگناتان و رانکل (۱۹۹۴) معرفی شده است به مدل گارچ گلستن، جاگناتان و رانکل[۷۷] معروف است.
(۳-۷)
واریانس شرطی در زمان t و I متغیر شاخص است. اگر باشد I برابر یک و زمانی که باشد I برابر صفر می شود. در این مدل شوکهای منفی اثرات کوچکتری بر نااطمینانی تورم دارند، اگر باشد و اگر باشد اثر شوکهای منفی بیشتر از شوکهای مثبت می شود.
شکل(۳-۱) نشان میدهد در مدلهای نامتقارن با تغییر خطای پیش بینی چگونه نااطمینانی تورم تحت تأثیر قرار میگیرد. یکی از ضعفهای مدل AGARCH همان طور که مشاهده می شود آن است که نااطمینانی زمانی که خطای پیش بینی صفر است حداقل نمی شود، ولی در مدل گارچ گلستن، جاگناتان و رانکل نااطمینانی در خطای پیش بینی صفر حداقل می شود(انگل و ان جی[۷۸]،۱۹۹۳).
شوکهای تورم εt-1
۰
نااطمینانی تورم ht
AGARCH
GJR-GARCH H
شکل۳-۱- نااطمینانی نامتقارن در مدلهای AGARCH و GJR-GARCH
مأخذ: (انگل و ان جی[۷۹]،۱۹۹۳)
۳-۲-۳- رابطه تورم و نااطمینانی تورم
اثر تورم بر نااطمینانی تورم
اوکان (۱۹۷۱) اولین محققی بود که تلاش برای یافتن ارتباط بین تورم و نااطمینانی تورم کرده است. وی به این نتیجه رسید که می تواند ارتباط مثبتی میان تورم و نااطمینانی تورم وجود داشته باشد.
فریدمن (۱۹۷۷) در سخنرانی جایزه نوبل خود رابطه مثبتی را بین تورم و نااطمینانی تورمی قائل می شود. وی به این نکته اشاره می کند که احتمالا رابطه مثبت مشاهده شده میان نرخ تورم و نوسانپذیری آن، یعنی نااطمینانی تورمی، به رژیم تورمی باز میگردد، که حاصل تغییرات در رفتار بخش خصوصی، سیاستهای اقتصادی و یا رفتار نهادها و سازمانهای دولتی است. تغییر در نوع رژیم تورمی به عنوان یکی از منابع نااطمینانی تورمی به شمار می آید. فریدمن یادآوری کرد که آمریکا قبل از جنگ جهانی دوم از یک رژیم قیمت ثابت برای دوره نسبتا طولانی پیروی میکرده است. تغییر رژیم تورمی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود می آید اگرچه موجب تغییر انتظارات مردم متناسب با رژیم تورمی جدید می شود ولی این تغییر انتظارات در دورهای طولانی، حدود چند دهه، صورت میپذیرد و باعث افزایش نااطمینانی تورم می شود. وی به اثرگذاری نااطمینانی تورمی بر مبادله[۸۰] میان تورم و بیکاری اشاره کرد، چرا که نااطمینانی و نوسانپذیری تورم، قیمتهای بازاری را به یک سیستم ناکارا برای علامتدهی به فعالیتهای اقتصادی تبدیل می کنند. فریدمن به این نکته اشاره می کند که افزایش نااطمینانی تورم از دو طریق می تواند فعالیتهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد:.
اول این که تورم مورد انتظار، فرایند انعقاد قراردادها را تحت تأثیر قرار میدهد. هر قراردادی که بر اساس پرداختهای اسمی بسته می شود، نیاز به پیش بینی نرخ تورم دارد. اگر تورمی بالاتر از آن چه در قرارداد پیش بینی شده است به وجود آید، توزیع ثروت رخ میدهد؛ کسانی که در قرارداد پول میپردازند نفع میبرند و کسانی که پول میگیرند، ضرر می کنند. اگر نرخ تورم واقعی کمتر از نرخ تورم پیش بینی شده باشد، توزیع ثروت برخلاف آن چه گفته شد، خواهد بود. بنابراین، هنگامی که نااطمینانی تورم بالاتر است، کارگزاران ریسک گریز تلاش می کنند طول دوره قراردادهایشان را کاهش دهند، زیرا هر چه طول دوره قرارداد بیشتر باشد، نااطمینانی نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین، منابع اقتصاد از فعالیتهای دیگر (کاراتر) به فرایند بسته شدن قراردادها منتقل می شود.
دوم این که افزایش نااطمینانی تورم باعث کاهش کارایی سیستم قیمتها می شود[۸۱]. فریدمن به این نکته اشاره می کند که هر چه نااطمینانی بیشتر باشد، شناسایی تغییر قیمتهای نسبی از تغییر قیمتهای مطلق مشکلتر است. زیرا کارگزاران اقتصادی قیمتهای خود را در نرخهای متفاوتی (به دلیل پیش بینی ناقص تورم آینده) تنظیم می کنند. بنابراین، قیمتهای نسبی تحت تأثیر قرار میگیرند، در نتیجه کارایی اقتصادی کاهش مییابد و تولید کمتری نسبت به حالت بدون اطمینانی به وجود می آید.
بال[۸۲] (۱۹۹۲) با بهره گرفتن از یک بازی با اطلاعات نامتقارن نشان میدهد که تورمهای بالا منجر به نااطمینانی بیشتر در خصوص تورمهای آینده خواهد شد. وی دو گروه سیاستمدار را در نظر میگیرد یک گروه محافظهکار[۸۳] © ، که تنها هدفشان پایین نگه داشتن نرخ تورم است و گروه دیگر لیبرال[۸۴] (L) ، که نگران تورم و بیکاری به یک اندازه هستند. فرض دیگر بال آن است که مردم اطلاعی ندارند کدام گروه از سیاستمداران بر سر قدرت هستند و تصمیم گیری می کنند. از آنجایی که C مخالف تورم است، وقتی نرخ تورم پایین است تلاش می کند آن را در سطح پایین حفظ کند و وقتی تورم افزایش مییابد آن را کاهش میدهد. L معمولا تلاش می کند طول دورهای که نرخ تورم پایین است را طولانیتر کند حتی در مقابل وسوسه ایجاد رونق در برابر تورم مقاومت می کند. اما اگر تورم واقعی و انتظاری در سطح بالایی قرار داشته باشد L بیمیل است برای کاهش تورم، رکود ایجاد نماید. زمانی که تورم در جامعه پایین است مردم در مورد سیاست گذاری آینده مطمئن هستند زیرا L و C سیاست یکسانی اتخاذ می کنند. اگر تورم در سطح بالایی قرار داشته باشد نااطمینانی به وجود می آید زیرا سیاستمداران سیاستهای مختلفی در پاسخ به معضل تورم اتخاذ می کنند و مردم نمیدانند چه سیاستی اجرا می شود. بال معتقد است، زمانی که تورم در جامعه پایین است، سیاستمداران سعی می کنند آن را در سطح پایین حفظ نمایند؛ در این صورت تورم در سطح پایین ثابت و پایدار است، ولی وقتی تورم بالا است، عدهای از سیاستمداران تمایل دارند هزینه های بالای تورم را تحمل کنند، در صورتی که گروهی دیگر از سیاستگذاران سعی می کنند با کاهش تورم، هزینه های کاهش تورم از قبیل افزایش بیکاری را بر جامعه تحمیل کنند. بنابراین، در شرایطی که اقتصاد با تورم بالا روبهرو است، به دلیل تقابل هزینه های تورم بالا و هزینه های ناشی از سیاستهای ضدتورمی توسط مقامات و سیاستگذاران پولی، عدم اطمینان درباره نوع سیاستهای پولی به وجود می آید و لذا اقتصاد با نااطمینانی در مورد تورم آتی مواجه خواهد شد( بال، ۱۹۹۲).
اما پورگرامی و مسکاس[۸۵] (۱۹۸۷) اثر تورم بر نااطمینانی را منفی میدانند. زمانی تورم اتفاق میافتد هزینه اطلاعات نادرست داشتن نیز بالا میرود. وقتی تورم افزایش مییابد درآمد و ثروت واقعی به علت افزایش قیمتها کاهش مییابد. این انتظار میرود که افراد و عاملان اقتصادی در کشورهای با تورم بالا به منظور جلوگیری از کاهش ثروت، منابع و توجه بیشتری را برای پیش بینی دقیقتر تورم اختصاص دهند، خطای پیش بینی که معیاری از نااطمینانی است کاهش مییابد؛ پس تورم اثر منفی بر روی نااطمینانی دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 09:07:00 ب.ظ ]
|