" طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۲-۱۲) نحوه اندازهگیری ساختار سرمایه – 3 " |
“
۱ ـ آن را میان دارندگان سهام عادی به صورت سود تقسیم کرد.
۲ ـ آن را مجدداً سرمایهگذاری کرد تا این که نرخ بازده بعدی بیشتر افزایش یابد.
۳ ـ آن را به دو قسمت تقسیم نمود، قسمتی را به عنوان سود سهام میان سهامداران توزیع و قسمت دیگر با به صورت سود تقسیم نشده در شرکت نگاه داشت و در سرمایهگذاریهای بعدی از آن استفاده کرد.
در نتیجه، سهام عادی برای سرمایهگذاران مطلوب تر است و تقاضای اضافی برای خرید سهام عادی قیمت آن را افزایش میدهد. به این طریق ثروت سهامداران اضافه و شرکت نیز به اهداف خود میرسد. (علاء،۱۳۸۹، ص ۶۲۴ و ۶۲۵).
۲-۲-۱۱-۲) محاسبه هزینه های اجزای سرمایه:
هر نوع سرمایهای که در ساختار سرمایه شرکت وجود دارد مثل هزینه بدهی (اوراق قرضه)، هزینه سهام ممتاز، هزینه سهام عادی و سودهای تقسیم نشده حداقل نرخ بازده مورد نیاز خاص خود، یعنی هزینه مخصوص به خود را دارد.
اندازهگیری هزینه های خاص سرمایه فرایند دشواری است،و باید به هزینه به دست آمده به دیده تقریب نگاه کرد. دشواری از این جا بر میخیزد که ارزش بازار شرکت پیوسته در حال تغییر است، و مقدار زیادی از این نوسانات به وسیله عوامل خارجی نظیر چرخههای تجاری و تورم که شرکت نظارت و کنترل بر آن ها به وجود میآید. بدین لحاظ تقریب نسبتا «سادهای از هزینه ها مورد استفاده قرار میگیرد. (علاء؛ ۱۳۸۹، ص ۶۲۶)
هزینه بدهی (هزینه اوراق قرضه)
هزینه بدهی، هزینهای است که شرکت بابت وجوه تأمین شده از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق قرضه بلندمدت متحمل میشود. هزینه بدهی قبل از مالیات را میتوان از طریق تعیین نرخ بازده داخلی یا بازده تا سررسید جریانهای نقدی اوراق قرضه به دست آورد. هزینه بهره، هزینه قابل قبول مالیاتی است و مالیات را کاهش میدهد. بنابرین هزینه مؤثر بدهی با توجه به نرخ مالیات کاهش میِیابد. (عبداللهزاده، مدرس، ۱۳۸۸؛ ص ۹۳).
هزینه سهام ممتاز
وقتی شرکتی سهام ممتاز میفروشد انتظار میرود که به سرمایهگذاران در ازای پولی که در شرکت سرمایهگذاری کردهاند، سود سهام پرداخت شود، سود سهام پرداختی به دارندگان سهام ممتاز برای شرکت، هزینه تلقی میشود. برای بیان هزینه سود ممتاز بر حسب سالانه، شرکت از عواید خالص دریافتی پس از کسر کلیه هزینه هایی که بابت فروش سهام ممتاز صادره متحمل میشود استفاده میکند. پس از هزینه خالص سرمایه از سهام ممتاز از تقسیم سود سهام سالانه پرداختی به هر سهم بر عواید خالص هر سهم محاسبه میشود. (علاء، ۱۳۸۹، ص ۶۲۹)
هزینه سهام عادی
هزینه سهام عادی نیز همانند سایر منابع تأمین مالی، هزینه تأمین شده از محل فروش سهام است (عبداللهزاده، مدرس، ۱۳۸۸،ص ۹۵ و ۹۶)
هزینه سود انباشته (عدم تقسیم سود)
برای محاسبه هزینه سود انباشته دو مشکل وجود دارد و هر دو مشکل از آنجا ناشی میشود که سود تقسیم نشده یک منبع داخلی وجود میباشد. اولین مشکل این است که سودهای تقسیم نشده نظیر سهام عادی و اوراق قرضه، اوراق بهادار نیستند و لذا قیمت بازاری ندارند که بتوان از آن برای محاسبه هزینه سرمایه استفاده کرد. دومین مشکل از آنجا سرچشمه میگیرد که چون سودهای تقسیم نشده وجوهی نیستند که توسط سرمایهگذاران فراهم میشود، در نتیجه ممکن است گرایش به این باشد که هزینه خاص سرمایه حاصل از آن را مساوی صفر قرار دهند. (علاء،۱۳۸۸، ص۶۳۲).
هزینه سود انباشته در واقع همان هزینه سهام عادی موجود است زیرا انتظار سرمایهگذاران از یک شرکت تا حدود زیادی تابع حقوق صاحبان سهام آن است. بدیهی است هر چه میزان صاحبان سهام (سود انباشته) بیشتر باشد، سود مورد توقع سرمایهگذاران بیشتر و برعکس هر چه کمتر باشد، انتظار آن ها کمتر خواهد بود. تغییر انتظار افراد به دلیل تاثیری است که این مبالغ در قیمت سهام میگذارد. سود انباشته اثر خود را بر قیمت سهام به صورت نرخ رشد (g) که حاصلضرب نرخ بازده سرمایهگذاری در میزان سود انداخته شده در طی یک سال است میگذارد. بدیهی است هر چه میزان سود انباشته بیشتر باشد، نتیجه فرمول نرخ رشد بیشتر و قیمت سهام بالاتر خواهد بود. (عبداللهزاده، مدرس، ۱۳۸۸، ص ۹۷)
۲-۲-۱۲) نحوه اندازهگیری ساختار سرمایه
چون ساختار سرمایه ترکیبی از بدهیهای کوتاهمدت، بدهیهای بلندمدت و حقوق صاحبان سهام میباشد، لذا برای اندازهگیری آن باید تک تک این نسبتها اندازهگیری شود و در کل ساختار سرمایه اندازهگیری شود.
نسبت بدهی کوتاهمدت:
این نسبت از تقسیم بدهیهای کوتاهمدت به کل داراییها اندازهگیری میشود (نوو، ۱۳۷۳)
Short-term dept = بدهی کوتاهمدت
Total Assets = کل داراییها
نسبت بدهی بلندمدت:
این نسبت از تقسیم بدهیهای بلندمدت به کل داراییها اندازهگیری میشود (نوو، ۱۳۷۳).
Long-term dept= بدهی بلندمدت
Total Assets= کل داراییها
نسبت حقوق صاحبان سهام:
این نسبت از تقسیم حقوق صاحبان سهام به کل داراییها اندازهگیری میشود (نوو، ۱۳۷۳).
Equity= حقوق صاحبان سهام
Total Assets= کل داراییها
۲-۳) نقدشوندگی
یکی از شاخصهایی که کارایی بورس اوراق بهادار با آن سنجیده میشود، «میزان نقدشوندگی سهام مورد معامله» است. همواره علاوه بر دو معیار نرخ بازدهی و ریسک، درجه نقدشوندگی داراییها نیز مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرد. عامل مهمی که در تعیین نقدشوندگی یک دارایی اهمیت دارد اندازه بازار آن دارایی میباشد. اگر خریداران و فروشندگان بالقوه بسیاری برای یک دارایی مشخص وجود داشته باشد، بازار آن دارایی دارای نقدشوندگی میباشد (حسنجانی، ۱۳۸۶، ۲۵)
تعاریف
نقدشوندگی به معنای سرعت تبدیل سرمایهگذاریها یا داراییها به وجوه نقد میباشد. اوراق بهاداری که در بورس اوراق بهادار با استقبال معامله روبرو میشوند، میتوانند حاکی از سرعت نقدشوندگی آن ها باشد (مهدی ابزری و همکاران، ۱۳۸۶).
نقدشوندگی، توانایی سرمایهگذاران در تبدیل داراییهای مالی به وجه نقد در قیمتی مشابه با قیمت آخرین معامله است، با این فرض که اطلاعات جدیدی از زمان آخرین معامله کسب نشده باشد (خرمدین، ۱۳۸۷).
نقدشوندگی داراییها عبارت است از توانایی معامله سریع حجم بالایی از اوراق بهادار با هزینه پایین و تأثیر قیمتی کم (لیو، ۲۰۰۵)
فوس نقدشوندگی سهام را قدرت فروش سریع دارایی در قیمت مشابه قیمت قبلی بازار با فرض اینکه هیچ گونه اطلاعات جدیدی وارد بازار نشده است، تعریف کردهاست.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 04:57:00 ب.ظ ]
|