ب) اصل تدوین و تعیین اولویت ها؛
ج) اصل سازگاری منطقی قضاوت ها.
اکنون هریک از سه اصل زیر را شرح می دهیم.
الف) اصل ترسیم درخت سلسله مراتبی
بر اساس این اصل، درک یک مسأله در حالت کلی و پیچیده، برای انسان کاری دشوار است و ممکن است ابعاد مختلف و مهم مسأله مورد نظر، مورد توجه قرار نگیرد. از این رو، تجزیه یک مسأله کلی، به چندین مسأله جزیی تر، در درک مسآله بسیار کارساز می باشد. در واقع، تجزیه یک مسأله بزرگتر به مسائل کوچکتر، بیانگر روابط موجود بین عناصر کوچکتر است؛ به گونه ای که با انجام این عمل، روابط و مفاهیم مسأله مورد تصمیم گیری و همچنین ارتباط هر عنصر با عناصر دیگر، به دقت درک می شود. با این کار، «درخت سلسله مراتبس تصمیم» بوجود می آید و در درک مسأله، کمک قابل توجهی می کند.
پایان نامه
ب) تعیین اولویت ها
انسان نمی تواندیک مسأله را به طور کلی درک نماید. بنابراین، آن ها را به مسائل کوچکتر تجزیه می کند و با توجه به معیارهای مشخص، بین آن ها «مقایسات زوجی» انجام داده و برتری یک گزینه بر گزینه دیگر را مشخص می نماید. سپس این نتایج، وارد مدل های مختلف تصمیم گیری شده تا درک بهتری از کل سیستم ارائه شود .
ج) سازگاری منطقی قضاوت ها
ذهن انسان می تواند به نحوی بین اجزاء، رابطه برقرار کند که بین آنها سازگاری و ثبات منطقی وجود داشته باشد. سازگاری در دومفهوم به کار می رود (همان):

 

    1. ایده ها و اشیاء مشابه، با توجه به ارتباطشان، در یک گروه قرار می گیرند. برای نمونه یک انگور و یک مهره، از نظر معیار گردی، در یک گروه قرار می گیرند؛ ولی اگر معیار مورد نظر، طعم باشد، بین این دو ارتباطی وجود ندارد.

 

    1. معیار دوم، میزان ارتباط بین ایده های مختلف، با توجه به معیار خاص آن هاست. برای مثال، اگر معیار مورد نظر ما شیرینی باشد و بخواهیم شیرینی عسل، شکر و شیره ملاس را با هم مقایسه کنیم و شیرینی عسل، ۵ برابر شیرینی شکر، باشد و شیرینی شکر ۲ برابر شیرینی شیره ملاس باشد؛ در این صورت عسل ۱۰ بار از ملاس شیرینتر است. در این مثال، اگر شیرینی عسل، ۴ برابر شیرینی شیره ملاس باشد قضاوت ها یا هم سازگاری ندارند. این ارتباطات، تأثیر نسبی اجزای هر سطح را به اجزای سطوح بالاتر نشان می دهد.

 

 

 

    • الگوریتم AHP

 

در این مرحله با مدل AHP ، مسأله را تجزیه و تحلیل کرده و آن را به چند قسمت ساده تر تجزیه می کنیم. پس از آن که گزینه ها و شاخص ها مشخص شد، بین شاخص ها مقایسات زوجی انجام می دهیم. در مرحله بعد، برای هر شاخص بین گزینه ها، مقایسات زوجی انجام می دهیم. سپس از الگوریتم زیر پیروی می کنیم (همان):
الف) به هنجار کردن[۱۰۵] ماتریس مقایسات زوجی؛
ب) به دست آوردن میانگین حسابی هر سطر ماتریس به هنجار شده مقایسات زوجی ( که به آن وزن نسبی می گویند)؛
ج) ضریب وزن های نسبی شاخص ها در میانگین نسبی گزینه ها؛
د) رتبه بندی کردن گزینه ها.
بعد از این مرحله، به سراغ « سنجش نرخ ناسازگاری» می رویم. به این منظور، مراحل زیر را طی می کنیم:
گام۱محاسبه بردار مجموع وزنی[۱۰۶] (WSV): ماتریس مقایسات زوجی (D) را در بردار وزن های نسبی ضرب کنید. به بردار حاصل، «بردار مجموع وزنی» (رابطه۴)گفته می شود
رابطه ۴ WSV = D × W
گام ۲محاسبه بردار سازگاری[۱۰۷] (CV) : عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار وزن های نسبی تقسیم کنید. به بردار حاصل، «بردار سازگاری» گفته میشود.
گام ۳محاسبه بزرگترین مقدار ویژه[۱۰۸] ماتریس مقایسات زوجی (maxλ): برای محاسبه بزرگترین مقدار ویژه ماتریس مقایسات زوجی، میانگین عناصر بردار سازگاری محاسبه می شود.
گام ۴محاسبه شاخص ناسازگاری[۱۰۹] (II) : شاخص ناسازگاری به صورت رابطه ۳-۵ محاسبه می شود. رابطه ۵ II =
گام ۵محاسبه نرخ ناسازگاری[۱۱۰] (IR): به این منظور، به ترتیب زیر(رابطه ۶) عمل می شود:
ر ابطه۶ IR =
در اینجا، IRI ( شاخص ناسازگاری تصادفی[۱۱۱]) مقداری است که از جدول مربوطه استخراج می شود. جدول شاخص ناسازگاری تصادفی، بر اساس شبیه سازی به دست آمده است و به صورت جدول۳-۲ است:
جدول۳-۲٫ شاخص ناسازگاری تصادفی

 

۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱ n
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...