کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو


 



سومین نوع زندگی از نظر روانشناسان مثبتگرا داشتن قصد یا معنی در زندگی و دنبال کردن قصد و هدفی خاص در زندگی است. این شامل استفاده از توانمندیها و استعدادها به منظور پیوستن به چیزی است که فرد به آن ایمان دارد و آن را بزرگتر از خودش میداند. در این زمینه به ویژه نهادهای اجتماعی مفهوم مییابند نهادهایی که در این نحله به آنها نهادهای خوب گفته میشود، مانند مذهب، خانواده، اجتماع و ملت.
بهزیستی روان شناختی
امروزه دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی بطور اخص در حال شکلگیری و گسترش است. در این دیدگاه و رویکرد علمی تمرکز بر روی سلامتی و بهزیستی از جنبهی مثبت و نیز توضیح و تبیین ماهیت روانشناختی بهزیستی است (ریف و سینگر، ۱۹۹۸؛ آنتونوفسکی، ۱۹۸۷؛ استرامپفر۱، ۱۹۹۰؛ به نقل محمودی، ۱۳۸۴).
بهزیستی روان شناختی مستلزم درک چالشهای وجودی زندگی است. رویکرد بهزیستی روان شناختی رشد و تحول مشاهده شده در برابر چالشهای وجودی زندگی را بررسی میکند و به شدت بر توسعه انسانی تأکید دارد به عنوان مثال دنبال نمودن اهداف معنادار، تحول و پیشرفت به عنوان یک فرد و برقراری روابط کیفی با دیگران. جمع گستردهای از ادبیات تحقیقی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی به تجزیه و تحلیل چالشهای و مشکلات اساسی زندگی پرداخته است (ریف۲ وکیس۳، ۲۰۰۲).
نظریهپردازان «گسترهی زندگی»۴ نظیر اریکسون (۱۹۵۹) و نوگارتن۵ (۱۹۷۳) التزامهای دوره های مختلف سنی و راههایی را که فرد بطور موفقیتآمیزی میتواند بر آنها غلبه کند را تبیین کردهاند. روانشناسان علاقمند به رشد و پیشرفت کامل انسان سازههایی از قبیل خودشکوفایی (ابراهام مزلو، ۱۹۶۸) کمال رشد۱ (آلپورت، ۱۹۶۸) و تفرد (یونگ، ۱۹۳۲) را پیشنهاد و ارائه کردهاند (به نقل پروین، ۱۳۷۲).
احساس بهزیستی هم دارای مؤلفه های عاطفی و هم مؤلفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمدهای هیجانات مثبت را تجربه میکنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی میکنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه میکنند (مایرز۲ و دینر۳، ۱۹۹۵).
باید توجه داشت که تجربه هیجانات خوشایند و مثبت همزمان با تجربهی هیجانات ناخوشایند و منفی صرف کند به همان نسبت زمان کمتری را برای هیجانات منفی باقی میگذارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دو قطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند. یعنی احساس رضامندی مثبت تنها با فقدان هیجانات منفی پدید نمیآید و عدم حضور هیجانات منفی لزوماً حضور هیجانات مثبت را به همراه نمیآورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است. بنابراین، احساس بهزیستی (شادی) سه مؤلفه مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر را میبایست مورد شناسایی قرار داد:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
الف) حضور نسبی هیجانات مثبت
ب) فقدان و عدم حضور هیجانات منفی
ج) رضامندی از زندگی.
در مطالعات گوناگون افراد شاد را با ویژگیهای زیر تعریف میکنند:
اول آنکه از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند و خودشان را دوست دارند. در یکی از آزمونهای عزت نفس با جملههایی نظیر«من از با خود بودن لذت میبرم» و «من ایدههای خوبی دارم» کاملاً موافق هستندِِ. این افراد به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلانی رفتار میکنند (ژانوف بولمن،۱۹۸۹؛ مایرز،۱۹۹۳؛ به نقل کرمینوری،۱۳۸۱ ).
دوم آنکه افراد شاد احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس میکنند، آنهایی که انجام امور بیشتر به توانایی های خود میاندیشند تا به درماندگی و ناتواناییهایی خویش، با استرس بیتشری مقابله میکنند (دو مونت، ۱۹۸۹؛ لارسن،۱۹۸۹؛ به نقل کرمینوری، ۱۳۸۱).
سوم آنکه افراد شاد خوشبین هستند. افراد خوشبین با این جملات موافقت کامل دارند که: «وقتی با کار جدیدی روبرو میشوم، انتظار موفقیت در آن کار را دارم». با این افراد موفقتر، سالم و شادتر از افراد بدبین هستند (دمبر، بروک، ۱۹۸۹، سلیگمن، ۱۹۹۱؛ به نقل کرمینوری، ۱۳۸۱).
چهارم آنکه افراد شاد برونگرا هستند و در ارتباط و همکاری با دیگران توانمندند افراد شاد در مقایسه با افراد ناشاد، چه در تنهایی و چه در حضور دیگران، احساس شادی میکنند و از زندگی خود و دیگران، از زندگی در نواحی گوناگون شهری یا روستایی و یا اشتغال در مشاغل گوناگون انفرادی و اجتماعی به یک اندازه لذت میبرند (دینر و همکاران، ۱۹۹۲).
یکی از مهمترین مدلهایی که بهزیستی روان شناختی را مفهومسازی و عملیاتی کرده، مدل ریف و همکاران است. ریف بهزیستی روان شناختی را تلاش فرد برای تحقق توانایی های بالقوه واقعی خود میداند .این مدل از طریق ادغام نظریههای مختلف رشد فردی عملکرد سازگارانه شکل گرفته و گسترش یافته است بهزیستی روانشناختی در مدل ریف و همکاران از شش مؤلفه تشکیل شده است: مؤلفهی پذیرش خود به معنی داشتن نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها تواناییها و فعالیتهای خود در کل احساس رضایت کند و در رجوع به گذشتهی خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. همه انسانها تلاش میکنند با وجود محدودیتهایی که در خود سراغ دارند، نگرش مثبتی به خویشتن داشته باشند، این نگرش پذیرش خود است مؤلفهی خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق میشود .فردی که بتواند بر اساس افکار، احساسات و باورهای شخصی خود تصمیم بگیرد، دارای ویژگی خودمختاری است.
در حقیقت، توانایی فرد برای مقابله با فشارهای اجتماعی، به این مؤلفه، مربوط میشود داشتن ارتباط مثبت با دیگران، دیگر مؤلفهی این مدل، به معنی داشتن رابطه باکیفیت و ارضاکننده با دیگران است. افراد با این ویژگی عمدتاً انسان هایی مطبوع، نوع دوست و توانا در دوست داشتن دیگران هستند و می کوشند رابطه ای گرم بر اساس، اعتماد متقابل با دیگران، ایجاد کنند مؤلفهی هدفمندی در زندگی، به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاهمدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. فرد هدفمند نسبت به فعالیتها و رویدادهای زندگی علاقه نشان میدهد و به شکل مؤثر با آن ها، درگیر میشود. یافتن معنی برای تلاشها و چالشهای زندگی در قالب این مؤلفه قرار میگیرد. تسلط بر محیط مؤلفهی دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است . لذا فردی که احساس تسلط بر محیط داشته باشد، میتواند ابعاد مختلف محیط و شرایط آن را تا حد امکان دستکاری کند، تغییر دهد و بهبود بخشد مؤلفهی رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز میشود. فردی با این ویژگی همواره درصدد بهبود زندگی شخصی خویش و از طریق یادگیری و تجربه است.
شکل شماره (۲-۱): الگوی ریف در خصوص سازه بهزیستی روانشناختی؛ اقتباس از کرد تمینی (۱۳۸۴)
شواهد پژوهشی فراوانی وجود دارد که نشان میدهند حوادث نامطبوع زندگی قادرند بهزیستی روانشناختی را تحت تأثیر قرار دهند و مختل کنند و به ایجاد مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب منجر شوند بر این اساس داشتن فرزند کمتوانذهنی که ماهیتی تقریباً ثابت و تنشزا دارد. میتواند با ایجاد تنیدگی به کاهش بهزیستی روانشناختی منتهی شود. روی بهزیستی روانشناختی نشان داده است مادران دارای فرزند عادی در مؤلفه های خودمختاری، تسلط برمحیط، رشد شخصی و پذیرش خود، نسبت به مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی وضعیت بهتری دارند، اما در مؤلفهی احساس داشتن هدف در زندگی، مادران گروه دوم بهتر بودند. از مشکلاتی که در میان مادران کودکان کمتوانذهنی شیوع دارد، افسردگی است.
تحقیقات نشان دادهاند که حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد مادران این کودکان نمرات بالایی در آزمونهای افسردگی دریافت کردهاند و دارای علائم بالینی مربوط به افسردگی هستند. مادران علاوه بر تحمل مشکلات ناشی از مراقبت از کودک کمتوانذهنی، باید با مشکلات مربوط به هزینه های بالای اقتصادی، کاهش روابط اجتماعی با آشنایان و بستگان، احساس گناه از به دنیا آوردن فرزندی مشکلدار و نگرشهای منفی اطرافیان نیز کنار بیایند که این موارد میتوانند افسردگیای ایجاد کنند که ناتوان کننده باشد اما پژوهشها نشان دادهاند که وجود افسردگی والدین، خصوصاً مادران، کودکان کمتوانذهنی با متغیرهای مختلفی مانند نوع کمتوانیذهنی داشتن منابع مالی بسنده یا سطح اقتصادی اجتماعی متوسط و بالاتر و حمایتهای اجتماعی مناسب ارتباط دارد و متغیرهای فوق، میتوانند تأثیر کمتوانیذهنی را تعدیل کنند. بررسیها حاکی از این بودهاند که افسردگی با برخی از ویژگیها و صفات شخصیتی، تعدیل میشود (میکائیلی، ۱۳۸۸).
ابعاد بهزیستی روانشناختی
در زمینهی مطالعه روانشناختی برخی از محققان آن را از نظر مؤلفه ها یا فرایندهای ویژه نظیر بندهای عاطفی مفهومسازی میکنند. بلومبرگ، بونلا و کاسکنو[۳۹] (۲۰۰۰) در تبیین بهزیستی روانشناختی بر فرایندهای جسمانی تأکید کرده و خاطر نشان میسازند که بین سلامت روانی بالا و کیفیت بالای زندگی رابطه وجود دارد. برخی دیگر از محققان نیز در توصیف بهزیستی روانشناختی بر نقش فرایندهای معنوی نظیر هدفمندی در زندگی که منجر به عملکرد بهینه میگردد تأکید دارند. برخی نیز بر فرایندهای فردی و اجتماعی از قبیل برخورداری از توجه مثبت نسبت به خود و پیوندهای معنادار با دیگران اشاره میکند. ریف (۱۹۸۹) دریافت که محققان درباره معیارهایی از قبیل دیدگاه مثبت نسبت به خود (پذیرش خود)، توانایی ایجاد بافتهایی منطبق با وضعیت روانشناختی خود (تسلط بر محیط)، روابط گرم با دیگران (روابط مثبت با دیگران)، هدفمندی و احساس جهت داشتن (زندگی هدفمند)، رشد توانایی های بالقوه فردی (رشد شخصی) و مستقل بودن (استقلال) اتفاق نظر دارند . موارد فوق با مواردی از قبیل رضایت از زندگی رابطه مثبت و با کنشوریهایی از قبیل افسردگی رابطه منفی نشان میدهند (به نقل نبئی، ۱۳۹۱).
نظریههای بهزیستی روانی

۲-۱۳-۱- نظریهی فرانکل[۴۰]
نظریهی فرانکل بر معناجویی افراد در زندگی تأکید دارد. او معتقد است که رفتار انسانها نه بر پایهی لذتگرایی نظریهی روانکاوی فروید و نه بر پایهی نظریه قدرتطلبی آدلر است، بلکه انسانها در زندگی به دنبال معنا و مفهومی برای زندگی خود میباشند. اگر فردی نتواند معنایی در زندگی خویش بیابد، احساس پوچی به او دست میدهد و از زندگی ناامید میشود و ملالت و خستگی از زندگی تمام وجودش را فرا میگیرد. الزاماً این حس منجر به بیماری روانی نمیشود، بلکه پیشآگهی بدی برای ابتلا به این اختلالات است. بنابراین فرانکل بهزیستی را در یافتن معنا و مفهوم در زندگی میداند (فرانکل، ۱۹۹۵).
۲-۱۳-۲- الگوی ویسینگ و واندان
ویسینگ (۱۹۸۸)، وان دان[۴۱] (۱۹۹۴) به نقل از زنجانی طبسی (۱۳۸۳)، یک سازهی بهزیستی، روانشناختی کلی را معرفی کردند که به وسیلهی ” احساس انسجام و پیوستگی ” در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلی از زندگی، مشخص و اندازه گیری میشود. آنها تأکید میکنند که بهزیستی روانی، سازهای چند بعدی یا چند وجهی است و این حیطهها را در بر میگیرد:
عاطفه : در افراد بهزیست یا خوشبخت، احساس مثبت بر احساسات منفی غلبه دارد .
شناخت : این افراد رضایت از زندگی را تجربه میکنند. به نظر آنها زندگی قابل درک و کنترل است.
رفتار: افراد بهزیست، چالشهای زندگی را میپذیرند و به کار و فعالیت علاقه دارند.
روابط بین فردی : افراد بهزیست به دیگران اعتماد میکنند و از تعامل اجتماعی نیز برخوردارند.
۲-۱۳-۳- نظریهی ریف
در طول دههی گذشته ریف برای اولین بار تعریفی چند بعدی برای بهزیستی روانی ارائه داد (ریف، ۱۹۸۹). شش مؤلفهی در اینجا مطرح شد. تحقیقات بسیاری بر روی بهزیستی با توجه به این مدل انجام شد که برخی به بررسی تأثیر سن، جنسیت یا وضعیت اقتصادی- اجتماعی بر بهزیستی پرداختند و برخی دیگر بهزیستی را به عنوان عاملی متأثر از تجارب زندگی (ازدواج، بچه دار شدن و طلاق و…)و یا تحولات زندگی و نیز چالشهای خاص (داشتن والدین الکلی، داشتن بچهی عقب مانده ذهنی، پرستاری از همسر یا والدین بیمار) مورد مطالعه قرار دادند. این مؤلفه ها عبارتند از : پذیرش خود، هدف و جهتگیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، خود مختاری و روابط مثبت با دیگران (ریف، ۱۹۸۹: ۷۲).
عوامل مؤثر بر بهزیستی
عوامل مختلفی بهزیستی را دستخوش تغییر میکنند. ویلسون[۴۲] (۱۹۶۷) نشان داد که عوامل غیر شخصیتی، هم بهزیستی را تحت تأثیر قرار میدهند. او گفت افراد خرسند افرادی جوان، سالم، تحصیل کرده، با درآمد بالا، برونگرا، خوش بین، بدون نگرانی، مذهبی، متأهل و با عزت نفس بالا، با روحیه و شاد، برخوردار از هوش سرشار و فروتن هستند. عواملی چون سن، درآمد و تحصیلات تأثیر چندانی بر بهزیستی ندارند (کرمینوری و همکاران، ۱۳۸۱: ۲۸؛ به نقل نبئی، ۱۳۹۱).
امید به زندگی
اگر چه فرایند تولد نوزاد با رنجهای فراوانی همراه است لیکن برای والدین لذتبخش میباشد. با وجود بسیاری از مشکلات که والدین برای تولد فرزند خود متحمل میشوند امید به سالم و طبیعی بودن کودک معمولاً موجب احساس اعتماد در آنها و در نتیجه پذیرش کودک میگردد. به محض آگاه شدن والدین از معلولیت فرزند، تمام آرزوها و امیدهای آنها مبدل به یاس شده و مشکلات، شروع میشود. در واقع، تولد کودک کمتوان ذهنی نمایانگر فروپاشی تصوراتی است که والدین در سر میپروراندند. مادر، نخستین شخصی است که به طور مستقیم با کودک ارتباط برقرار میکند. رویارویی مادر با فرزند کمتوانذهنی، نیاز کودک به مراقبت دایمی، اهمیت فراهم ساختن شرایط ویژهی رشد، تجربهی تنش والدین ناشی از وجود رفتارهای آیینی، مشکلات زبانی، قشقرق و فقدان مهارت مراقبت از خود در این گروه ازکودکان، همگی زمینه را برای تضعیف کارکرد طبیعی مادر فراهم مینمایند. وجود چنین مشکلاتی افزایش میانگین اختلالات روانی در مادران کودکان استثنایی و به ویژه مادران دارای کودک کمتوانذهنی را در مقایسه با مادران کودکان عادی در پی خواهد داشت. همچنین داشتن توقعات و انتظارات دور از توانایی کودکان و برآورده نشدن آنها موجب ناکامی والدین میشود.
بنابراین تولد یک کودک کمتوانذهنی در مادرانی که به مدت ۹ ماه بارداری، انتظار یک کودک سالم و با ویژگیهای طبیعی را داشته اند موجبات احساس گناه و تقصیر، ناکامی و محرومیت ناشی از طبیعی نبودن کودک را در مادر فراهم میکند که بالطبع غم، اندوه و افسردگی را به دنبال خواهد داشت. در مجموع، چنین شرایطی میتواند سبب گوشهگیری، عدم علاقه به برقراری رابطه با محیط، احساس خودکم بینی و بی ارزشی در مادر شود و پیامدهای منفی همچون اضطراب، پرخاشگری، حرمت به خود پایین و افسردگی شدید را در مادران به دنبال داشته باشد و سلامت آنها را به خطر اندازد. یکی از مهمترین منابع زمینهساز این گروه از مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی به نظر میرسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر، در آینده میباشد. امید با نیروی نافذ خود، تحریک کنندهی فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازهای را در فرد ایجاد کند. امید به عنوان یکی از منابع مقابلهی انسان در سازگاری با مشکلات و حتی بیماریهای صعب العلاج در نظر گرفته میشود. همچنین امید میتواند به عنوان یک عامل شفادهنده، چندبعدی، پویا و قدرتمند توصیف شود و نقش مهمی در سازگاری با فقدان داشته باشد.
آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهشهای مختلفی تایید شده است. به عنوان مثال، همبستگی مثبت امید با عاطفهی مثبت، احساس خودارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگی اضطراب احساس فرسودگی و به طور کلی با عاطفهی منفی نشان داده شده است. از نظر اسنایدر و همکاران، ملالت و افسردگی با انسداد یا عدم تحقق اهداف ارتباط دارد و برای فرد، واجد اهمیت است. سطح پایین امید، پیشبینیکنندهی سطح افسردگی و کاستیهای روانی اجتماعی است. بررسی علمی امید به زندگی در انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران ابتدایی خود را میگذراند. اسنایدر برای اولین بار، نظریهی امید را مطرح کرد و آن را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع دانست. گروپمن امید را احساس وجد و نشاط در نظر میگیرد که هنگامی تجربه میشود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد. امید، عبور از موانع مهم و پرتگاههای عمیق را در طی مسیر تسهیل میکند. امید به فرد جرأت میدهد که با شرایط خویش مواجه شود و ظرفیت غلبه بر آنها را پیدا کند.
بر خلاف گروپمن که خصیصهی انفعالی برای امید در نظر میگیرد و آن را مانند دارونما تلقی میکند، اسنایدر معتقد است که امید، خصیصهی فعالی است که در بر گیرندهی داشتن هدف، قدرت برنامه ریزی و اراده برای دستیابی به هدف، توجه به موانع رسیدن به هدف و توانایی رفع آنها است: ناامیدی، فرد را در وضعیت غیر فعالی قرار میدهد که نمیتواند موقعیتهای مختلف خود را بسنجد و در مورد آنها تصمیم بگیرد. ناامیدی، شخص را در برابر عوامل تنشزا، بی دفاع و گرفتار میکند. شخص با گذشت زمان، تمامی امید خود را از دست میدهد و افسردگی عمیق را جایگزین آن میکند. طرز تفکر وی حالت انعطافناپذیر همه یا هیچ دارد که مانع حل مسئله میشود. در حقیقت ناامیدی باعث تضعیف مهارت حل مسئله در فرد می شود. همچنین سبب میشود که فرد به طور دایم تجربه های خود را به شکل منفی و نادرست ارزیابی کرده و پیامدهای نگران کنندهای را برای مشکلات خود در نظر بگیرد. (طاهری و همکاران، ۱۳۹۱)
یکی از مشغلههای بزرگ ذهن انسان، خود انسان است .آفرینش و پیدایش انسان، هدایت شده و جهتدار است یا بیجهت و تصادفی بوده است. اگر برای بودن انسان معنایی وجود دارد، آن معنا یا آن معناها چیست و کدامند و چگونه باید آنها را دریافت و محقق ساخت. (فرانکل، ۱۹۷۵؛ ترجمه یزدی، ۱۳۷۵).
به ذهن برخی، پرسشهایی چون چه باید بکنم؟ چه چیزی درست است؟ چه چیزی غلط است؟ چگونه تصمیم بگیر م؟ به سوی کدام هدف بروم؟ و برای چه غایتی کوشش نمایم؟ خطور میکند. به طور معمول این پرسشها به یک ذهن بیمار و آشفته متبادر نمیشود بلکه از یک روح بیدار و پخته که در فرایند جستجوگری فعال قرار دارد برمیخیزد. متأسفانه افراد شکیبایی خود را از دست میدهند و به راحتی تحت تأثیر گفته های دیگران قرار گرفته و در این مبارزه میدان را خالی میکنند. کسانی هم که پرسشگری میکنند و در جسجوی پاسخ هستند خود را در یک مارپیچ نا امیدی مییابند و چون نمیتوانند ذهن خود را باز یابند و در بحران راه خود را پیدا کنند درجا میزنند (فرانکل، ۱۹۶۳). زندگی توأم با بیماری یا آسیب دیدگی شدید غیرقابل پیشبینی و نامطلوب است. این نوع زندگی پر از خطرهایی است که متوجه خودانگاره شخص است و همچنین به عزتنفس، احساس آزادی، فعالیتهای روزمره، راحتی جسمی و زندگی آینده وی لطمه میزند. بیماری لاعلاج پیامدهای مختلفی را برجا میگذارد؛ از جمله: انکار، خشم افسردگی، عدم اطمینان و تنهایی (نصری و همکاران، ۱۳۸۰) در هر دوره از تاریخ، در هر فرهنگ و تمدنی در همه طبقات اجتماعی افرادی وجود داشتهاند که از نظر فعالیت اجتماعی، پایینتر از حد طبیعی بودهاند و این امر سازگاری آنها را با محیط زندگیشان مشکل ساخته است. (نیسی، ۱۳۷۷).
رضایت زناشویی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-09] [ 09:02:00 ق.ظ ]




Offsprings :
شکل ‏۴‑۱۱- روش تقاطع تک نقطه­ای [۵۰]
تقاطع در الگوریتم ژنتیک باعث از بین رفتن پراکندگی یا تنوع ژنتیکی جمعیت می‌شود زیرا اجازه می‌دهد ژن‌های خوب یکدیگر را بیابند. بر اساس مباحث تئوری تقاطع، اعضا با تطابق بالا باعث به وجود آمدن اعضایی می‌شوند که از تطابق میانگین، تطابق بیشتری دارند.
عملگر جهش[۱۷۹] : در طبیعت برخی عوامل باعث به وجود آمدن تغییرات غیرقابل‌پیش‌بینی در کروموزم‌ها می‌شوند. از آن­جایی که الگوریتم‌های ژنتیکی از قانون تکامل پیروی می‌کنند، در این الگوریتم‌ها نیز عملگر جهش با احتمال کم اعمال می‌شود. به‌طورکلی، گاهی اوقات در الگوریتم ژنتیک برای آن­که فرزندان بتوانند برخی ویژگی­هایی که در والدینشان وجود نداشته است، به دست آورند از عملگر جهش استفاده می­ شود. این عملگر از قرار گرفتن الگوریتم ژنتیک در بهینه­ محلی جلوگیری می‌کند و همچنین با بهره گرفتن از آن می­توان فضاهای ناشناخته مسئله را جستجو نمود. در جهش ممکن است ژنی از مجموعه ژن‌های جمعیت حذف شود یا ژنی که تا به حال در جمعیت وجود نداشته است به آن اضافه شود. البته جهش نباید زیاد صورت بگیرد زیرا در این حالت الگوریتم ژنتیک به جستجوی کاملاً تصادفی تبدیل خواهد شد. جهش یک ژن به معنای تغییر آن ژن است و وابسته به نوع کدگذاری، روش‌های متفاوتی برای اعمال آن استفاده می‌شود.
پایان نامه
در روش پیشنهادی، از اعضای جمعیت به تعداد نرخ جهش به طور تصادفی انتخاب می­ شود و سپس به ازای هر عضو انتخاب شده، یکی از ژن­ها به طور تصادفی برگزیده می­ شود. در این مسئله طول کروموزوم برابر با تعداد وظایف می­باشد و بنابراین ژنی به طور تصادفی از بازه­ی [۱… n] انتخاب می­ شود. حال با توجه به این­که ژن انتخاب شده شامل وظیفه مورد نظر و هسته پردازشی نگاشت شده بر روی آن می­باشد به طور مثال فرض می­ شود وظیفه i انتخاب شده بر روی هسته پردازشی j نگاشت شده است. همان­طور که گفته شد، هر وظیفه دارای برداری است شامل اتلاف توان حاصل از اجرای وظیفه مذکور بر روی هسته­های پردازشی مختلف. بنابراین برای اعمال عملگر جهش ابتدا بررسی می­ شود که آیا این وظیفه i انتخاب شده بر روی هسته­ی نگاشت شده فعلی (هسته­ی j) دارای کم­ترین توان مصرفی هست یا نه. اگر وظیفه i دارای کمترین توان مصرفی بر روی هسته­ی j باشد، در این صورت ژن دیگری در این کروموزوم به طور تصادفی انتخاب می­ شود و محتوای این دو ژن که شامل هسته­های پردازشی وظایف مربوط به آن­ها است، جابجا می­گردد. حال اگر وظیفه­ی i دارای کم­ترین توان مصرفی بر روی هسته پردازشی j نباشد، با توجه به بردار مربوط به اتلاف توان اجرای وظیفه­ی i بر روی هسته­های مختلف، هسته­ی پردازشی که این وظیفه بر روی آن کم­ترین توان مصرفی را دارد، یافت می­ شود و با هسته­ی j جایگزین می­گردد.
همان­گونه که ملاحظه می­ شود، در این الگوریتم به دلیل آن­که یکی از اهداف مسئله، کمینه­کردن توان مصرفی می­باشد، سعی شده است که عملگر جهش علاوه بر ایجاد تغییرات تصادفی در ساختار ژن­ها که به طور معمول انجام می­ شود، به گونه ­ای توان مصرفی را کاهش دهد.
ایجاد جمعیت جدید: پس از اعمال عملگرهای ژنتیکی مجموعه ­ای از جواب­های جدید ایجاد می­ شود. همان­طور که در مراحل الگوریتم ذکر شد، در مرحله ۶، نسل جدید فرزندان با نسل قبل که شامل والدین است، تجمیع می­ شود. برای ادامه روند الگوریتم لازم است از روشی مناسب استفاده نمود تا بهترین جواب­ها با توجه به اندازه جمعیت به نسل بعد منتقل شوند. در روش پیشنهادی، پس از ایجاد جمعیت اولیه و اعمال هر یک از عملگرهای جهش و تقاطع، کیفیت هر راه­حل ایجاد شده توسط تابع برازندگی مشخص می­ شود. سپس در مرحله ۷ که شامل عملیات چندهدفه می­باشد، هر یک از جواب­ها در جمعیت تجمیع شده به کمک روش مرتب­سازی نامغلوب در جبهه­ی مربوط به خود قرار می­گیرند. شماره جبهه­ی هر جواب، رتبه­ی آن را مشخص می­ کند. هرچه این شماره کمتر باشد جواب بهتر است. سپس به کمک روش فاصله ازدحام فاصله هر جواب نسبت به جواب­های دیگر در همان جبهه مشخص می­ شود. هر جوابی که دارای مقدار بیشتری باشد نشان‌دهنده آن است که در بخش­های خلوت­تر از فضای پاسخ واقع شده است و در نتیجه دارای الویت بالاتری خواهد بود. دادن الویت بالاتر به این دست جواب­ها سبب خواهد شد تا جستجو به سمت فضاهای ناشناخته گرایش پیدا کند. بنابراین در مرحله­ مرتب­کردن جواب­ها در عملیات چند هدفه، ابتدا جواب­ها براساس فاصله­ی ازدحام­شان به صورت نزولی مرتب می­شوند و سپس براساس رتبه­شان که همان شماره­ جبهه­ی هر جواب می­باشد، به صورت صعودی مرتب می­شوند. در نتیجه راه­حل­هایی که از لحاظ شماره جبهه بهتر هستند بالاتر قرار می­گیرند و در درون جبهه جواب­هایی که از نظر فاصله­ی ازدحام بهتر هستند بالاتر قرار می­گیرند. حال برای انتخاب جمعیت جدید جهت ادامه­ الگوریتم، چون جواب­ها اکنون مرتب شده هستند، از ابتدا به تعداد اندازه­ جمعیت انتخاب می­ شود زیرا بهترین جواب­ها بالاتر قرار گرفته­اند (مرحله ۸) . انجام این کار باعث می­ شود بهترین جواب­ها در نسل­های بعد نیز باقی بمانند و بر اثر عملگرهای ژنتیکی از بین نروند که در الگوریتم ژنتیک به این ویژگی، نخبه سالاری[۱۸۰] گفته می­ شود. پس از انتخاب بهترین جواب­ها برای نسل بعد، چون ممکن است این جواب­های جدید دوباره بر یکدیگر غلبه کنند، بنابراین این عملیات چندهدفه بار دیگر بر روی جمعیت نهایی انتخاب شده اعمال می­ شود (مرحله ۹). در نهایت به ابتدای حلقه بازگشته و تا برقراری شرط توقف این عملیات تکرار می­ شود.
نتیجه‌گیری
یک برنامه کاربردی بی­درنگ دارای تعدادی وظیفه و ارتباطات بین آن­ها با عنوان جریان­های ترافیکی می­باشد. هر یک از این وظایف و جریان­های ترافیکی دارای ویژگی­هایی از جمله نیازمندی­های زمانی سخت می­باشند. در این فصل روشی بر مبنای الگوریتم ژنتیک چندهدفه NSGA-II ، برای نگاشت این دسته از برنامه ­های کاربردی بر روی هسته­های پردازشی شبکه بر تراشه ارائه گردید. در روش پیشنهادی هسته­های پردازشی شبکه از نوع ناهمگن می­باشند و به عبارتی عناصر پردازشی متفاوت هستند. در این الگوریتم دو هدف وجود دارد: ۱) کمینه کردن اتلاف توان کلی که ناشی از اتلاف توان برای انتقال بسته­های اطلاعاتی در سطح شبکه و اتلاف توان اجرای وظایف بر روی مولفه­های پردازشی است. ۲) کمینه کردن تعداد وظایف و جریان­های ترافیکی که قابل زمان­بندی نیستند و مهلت اتمام­شان رعایت نشده است.
در این فصل هم­چنین مدل­های تحلیلی مربوط به زمان­بندی و توان مصرفی و جزئیات الگوریتم ژنتیک از جمله نحوه­ نمایش جواب­ها، ایجاد جمعیت اولیه­ای، عملگرهای ژنتیکی و … توضیح داده شدند.
فصل پنجم
ارزیابی نتایج
مقدمه
در این فصل نتایج پیاده‌سازی روش پیشنهادی در محیط ویندوز و نرم‌افزار متلب ارائه می‌شود. نتایج حاصل از آزمایش­ها از نظر معیارهای مختلف شامل تعداد وظایف و جریان‌های ترافیکی غیر قابل زمانبندی و توان مصرفی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته‌اند. در ارزیابی نتایج دو معیار امکان‌پذیری و میزان بهره‌وری راه ‌حل ‌ها نیز بررسی شده است. همان‌طور که نتایج آزمایشات نشان می‌دهد، روش پیشنهادی با در نظر گرفتن این دو معیار نسبت به روش‌های موجود سریع‌تر به جواب‌های بهینه همگرا می‌شود.
در ادامه این فصل ابتدا معیارهای استفاده‌شده برای ارزیابی الگوریتم­، تعریف‌شده‌اند. سپس محک مورد استفاده به عنوان برنامه کاربردی برای ورودی الگوریتم معرفی می‌شود و در انتها نیز نتایج به دست آمده از آزمایش‌ها و نمودارهای مربوط به هر یک ارائه‌شده و به طور کامل مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.
معیارهای ارزیابی
به منظور بررسی میزان کارایی روش پیشنهادی برای نگاشت وظایف یک برنامه کاربردی بر روی هسته‌های پردازشی یک شبکه بر تراشه، باید مجموعه جواب‌های تولید شده از جنبه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرند تا کارایی الگوریتم مورد نظر مشخص گردد. در این پایان نامه برای ارزیابی کارایی هر یک از راه‌ حل ‌های نگاشت ایجاد شده توسط الگوریتم ژنتیک چند هدفه‌ی NSGA-II از معیارهای شناخته‌شده‌ای شامل میزان اتلاف توان و تعداد وظایف و جریان‌های ترافیکی که قابل زمان‌بندی نیستند و هم‌چنین معیارهای جدید ارائه شده با عنوان امکان‌پذیری و میزان بهره‌وری استفاده شده است. ویژگی­های هر یک از این معیارها در ادامه این بخش به صورت مختصر توضیح داده‌شده است و بررسی دقیق آن‌ها در بخش نتایج به دست آمده انجام خواهد شد.
در واقع هر یک از راه‌ حل ‌های نگاشت در الگوریتم ژنتیک توسط تابع برازندگی ارزیابی می‌شوند و همان‌طور که در فصل قبل توضیح داده شد، در این تابع جواب‌ها براساس دو هدف که در حقیقت همان دو معیار زیر می‌باشند، بررسی می‌شوند. این دو معیار در فصل قبل به طور کامل همراه با تحلیل‌های مربوط به هر یک توضیح داده شدند بنابراین در این‌جا مفاهیم هر یک به طور مختصر بیان می‌گردد.
معیار میزان توان مصرفی: این معیار میزان اتلاف توان کلی هر یک ازجواب‌های تولید شده توسط الگوریتم در هر نسل را مشخص می‌کند. این توان ناشی از اجرای وظایف کاربرد مورد نظر بر روی هسته‌های پردازشی مختلف و هم‌چنین انتقال بسته‌های جریان‌های ترافیکی در سطح شبکه است. برای محاسبه‌ی این توان کلی از مدل تحلیلی ارائه شده در معادله‌های ۴-۷ و ۴-۸ استفاده می‌شود.
معیار تعداد کل وظایف و جریان‌های ترافیکی غیر قابل زمان‌بندی: در این‌جا منظور از قابلیت زمانبدی آن است که هر یک از وظایف و جریان‌های ترافیکی در محدوده‌ی زمانی تعیین شده‌ی خود، اعمال‌شان را انجام دهند. این اعمال برای وظایف شامل اجرای آن‌ها و برای جریان‌های ترافیکی شامل رساندن بسته‌ها به مسیریاب مقصد می‌باشد. به طور کلی در مسئله نگاشت یکی از مهم‌ترین اهداف یافتن راه‌حل نگاشتی است که در آن همه‌ی وظایف و جریان‌های ترافیکی مربوط به آن‌ها حتی در بدترین موقعیت‌ها مهلت اتمام‌شان رعایت شود و در واقع قابل زمان‌بندی باشند. بنابراین این معیار برای هر راه‌حل تعداد وظایف و جریان‌های ترافیکی که از مهلت اتمام‌شان تجاوز می‌کنند و در واقع قابل زمان‌بندی نیستند، را مشخص می‌کند. واضح است که هر چه این مشخصه برای یک جواب کم‌تر باشد آن جواب بهتر است. برای ارزیابی و محاسبه‌ی این ملاک برای هر یک از راه‌ حل ‌های ارائه شده توسط الگوریتم ژنتیک از تابع هدف بیان شده در معادله‌ی ۴-۱۱ استفاده می‌شود که در این معادله، مدل‌های تحلیلی مطرح شده در معادلات ۴-۱ و ۴-۶ به کار برده شده است.
نتایج حاصل از ارزیابی الگوریتم ژنتیک چندهدفه به طور کلی براساس دو معیار فوق می‌باشد. هم‌چنین دو معیار جدید در ادامه ارائه شده است که این دو معیار موجب تسریع در روند همگرایی الگوریتم می‌گردند و در واقع باعث می‌شوند که نتایج سریع‌تر به حالت بهینه‌ی هر یک از دو معیار قبلی برسند. بنابراین در بخش ارزیابی نتایج، آزمایشات انجام شده با/ بدون در نظر گرفتن این ملاک‌های جدید مطرح شده است. این دو معیار جدید ارائه شده عبارتند از:
معیار امکان‌پذیر بودن جواب‌ها: با توجه به این‌که در روش پیشنهادی هسته‌های پردازشی ناهمگن هستند، بنابراین وظایف کاربرد مورد نظر بر روی عناصر پردازشی مختلف زمان اجرای متفاوتی دارند و همان‌گونه که ذکر شد یکی از ویژگی‌های مرتبط با هر وظیفه، مشخصه‌ی می‌باشد که بیانگر بدترین زمان اجرای وظیفه‌ی i بر روی هر یک از هسته‌های پردازشی است. اما این وظایف ممکن است بر روی برخی از مولفه‌های پردازشی قابل اجرا نباشند که در این صورت مقدار مربوط به آن هسته در بردار آن وظیفه برابر مقدار بی‌نهایت در نظر گرفته می‌شود. واضح است که هنگامی که یک وظیفه بر روی یک هسته‌ی پردازشی قابل اجرا نیست به طور متناظر توان اجرایی مربوط به آن نیز برابر بی‌نهایت فرض می‌شود. بنابراین در این روش تابعی تحت عنوان امکان‌پذیری یا همان Feasibility تعریف شده است که پس از تولید هر راه‌حل در مرحله‌ی ایجاد جمعیت اولیه و توسط هر یک از عملگرهای ژنتیکی تقاطع و جهش، بررسی می‌کند که در هر یک از راه‌ حل ‌های ایجاد شده جواب غیر قابل قبول وجود نداشته باشد. به عبارتی این تابع در هر جواب جستجو می‌کند که آیا وظیفه‌ای بر روی هسته‌ی پردازشی که بر روی آن قابل اجرا نیست نگاشت شده است یا خیر. اگر چنین وظیفه‌ای یافت شد، از بین هسته‌های پردازشی که وظیفه‌ی مذکور بر روی آن قابل اجرا است، یک هسته به طور تصادفی انتخاب می‌شود و وظیفه‌ی مورد نظر بر روی این هسته‌ی جدید نگاشت می‌شود.
معیار میزان بهره‌وری هسته‌های پردازشی: در این­جا فرض شده است که هر هسته پردازشی قابلیت اجرای چندین وظیفه را دارد. در واقع هر هسته برای انجام زمان­بندی وظایف، دارای صف­های اولویت­دار می­باشد و از داوری انحصاری اولویتی استفاده می­ کند. به عبارتی وظیفه با اولویت بالاتر برای اجرا شدن توسط هسته مربوطه نسبت به وظایف اولویت پایین­تر حق تقدم دارد. در حقیقت هسته‌های پردازشی، یک ظرفیت پردازشی دارند و هر وظیفه‌ی i دارای میزان بهره‌وری بر روی هر هسته‌ی پردازشی j می‌باشد[۷۹]. در واقع میزان بهره‌وری یک وظیفه بر روی یک هسته بیانگر بخشی از ظرفیت پردازشی مورد نیاز آن وظیفه بر روی هسته‌ی نگاشت شده می‌باشد [۸۰]. هدف از به کار بردن آزمون میزان بهره‌وری هسته‌های پردازشی، بررسی این موضوع می‌باشد که همه‌ی وظایف نگاشت شده بر روی یک هسته‌ی خاص از ظرفیت آن هسته تجاوز نکنند[۸۱]. بنابراین برای هر هسته‌ی پردازشی، میزان بهره‌وری برابر است با مجموع میزان بهره‌وری وظایفی که بر روی این هسته نگاشت شده‌اند که این مقدار نباید از یک تجاوز کند. به عبارتی برای هر هسته‌ی j باید شرط زیر برقرار باشد [۷۹].
۵‑۱
معرفی محک[۱۸۱] مورد استفاده
برای ارزیابی روش تحلیلی پیشنهادی، برنامه‌ی کاربردی انتخاب شده به عنوان محک، یک وسیله نقلیه‌ی خودمختار[۱۸۲] می‌باشد. این کاربرد مثال خوبی از یک برنامه کاربردی با ارتباطات موازی بر روی یک سیستم نهفته همراه با حجم بالای جریان‌های ارتباطی می‌باشد[۷۵]. در این نوع از کاربردها برای تضمین سرویس‌های ارتباطی لازم است از محدودیت‌های زمانی استفاده شود.
مدل کاربرد وسیله نقلیه‌ی خودمختار که در این‌جا در نظر گرفته شده است شامل یک سیستم هدایت[۱۸۳] و یک سیستم کنترل وسیله نقلیه[۱۸۴] می‌باشد.سیستم هدایت برای تشخیص یک فضای نامعلوم طراحی شده است. در واقع این سیستم پایگاه داده‌ی مربوط به موانع را با بهره گرفتن از اطلاعات به دست آمده توسط حسگرهای فراصوتی[۱۸۵] و عکس‌برداری[۱۸۶] تکمیل می‌کند. این سیستم هم‌چنین با توجه به شکل ۵-۱ دارای سیستم کنترل جهت[۱۸۷] و پایداری[۱۸۸] می‌باشد.شکل ۵-۱ ساختار اصلی این کاربرد را نشان می‌دهد[۱۳].
با توجه به شکل دو دوربین در جمع‌ آوری اطلاعات موانع نقش کلیدی دارند. هر یک ازآ‌ها با سرعت ۲۵ فریم بر ثانیه به سیستم بازخورد می‌دهد و هر فریم دارای وضوح ۴۸۰×۶۴۰ و نمایش ۸ بیت رنگ می‌باشد. هر فریم دارای اطلاعات لازم برای تخمین پس زمینه و استخراج ویژگی می‌باشد. با بهره گرفتن از اطلاعات دو دوربین فاصله‌ی وسیله‌ی نقلیه تا مانع تخمین زده می‌شود و موقعیت دقیق مانع به دست آمده و به پایگاه داده اضافه می‌شود و وسیله‌ی نقلیه از این پایگاه داده در فرایند هدایت استفاده می‌کند. در واقع سیستم هدایت با تحلیل موقعیت فعلی وسیله، جهت فعلی و جستجو در پایگاه داده، سرعت و جهت وسیله‌ نقلیه را کنترل می‌کند.سیستم کنترل پایداری وسیله نقلیه اطلاعات حاصل از فشار تایرها و معیارهای لرزش را از حسگرها جمع‌ آوری می‌کند و سرعت را تنظیم و وضعیت حرکتی را کنترل می‌کند [۸]. این برنامه کاربردی به خاطر قدرت پردازشی مورد نیاز توسط زیرسیستم‌های آن و هم‌چنین به دلیل محدودیت‌های مربوط به توان مصرفی بهتر است که از شبکه روی تراشه استفاده کند.
شکل ‏۵‑۱- مدل کاربرد وسیله­ نقلیه­ی خودمختار [۱۳]
جدول ۵-۱ وظایف تشکیل‌دهنده‌ی این برنامه کاربردی را به همراه عملکرد هر یک از آن‌ها نشان می‌دهد. با توجه به این جدول کاربرد مورد نظر دارای ۳۳ وظیفه می‌باشد.
جدول ۵-۲ نشان‌دهنده‌ی جریان‌های ترافیکی حاصل از ارتباطات بین این وظایف است. با توجه به این جدول برنامه­ی کاربردی مورد نظر دارای ۳۸ جریان ارتباطی بین وظایف می­باشد. همان­طورکه در فصل قبل گفته شد، هر جریان ارتباطی دارای شش مشخصه است که این جدول نشان­دهنده این شش ویژگی برای هر یک از آن­ها می­باشد. ستون Source و Destination در جدول بیانگر شماره مربوط به وظیفه­ی مبدا و وظیفه­ی مقصد ارتباط مورد نظر می­باشد. پارامتر vol مقدار داده­ای که در یک ارتباط منتقل می­ شود را نشان می­دهد که این مشخصه براساس تعداد فلیت­ها می­باشد که هر فلیت دارای ۳۲ بیت است. ستون مربوط به Period همان­گونه که از نام آن مشخص است بیانگر دوره­ هر ارتباط می­باشد و درواقع فاصله­ی زمانی بین آزاد شدن بسته­های متوالی ارتباط مورد نظر را نشان می­دهد. پارامترهای Deadline و Priority نیز به ترتیب بیانگر مهلت اتمام و اولویت جریان ارتباطی هستند.
جدول ‏۵‑۱- وظایف تشکیل دهنده کاربرد [۷۵]

 

Description Tasks No
Tyre pressure monitoring system TPMS ۱
Vibration sensor VIBS ۲
Speed sensor SPES ۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ق.ظ ]




از این رو، هدف این تحقیق بررسی تأثیر توانمندسازی و هوش عاطفی کارکنان بر کیفیت خدمات ارائه شده از طرف کارکنان بانک به عنوان یک بنگاه خدمات محور می­باشد.
۳ـ۱٫ اهمیت و ضرورت موضوع
درسالهای اخیر، توجه زیادی به نیازهای مشتریان در رابطه با سطوح کیفیت خدمات شده است سطوح بالای ارائه خدمت به مشتریان به عنوان ابزاری در جهت نیل به رضایت کارکنان از خدمات و مزیت های رقابتی استفاده می­ شود به موازات افزایش آگاهی مشتریان از خدمات قابل ارائه توسط بانک­ها و سایر موسسات مالی بطور فزاینده ای نسبت به کیفیت خدمات دریافتی حساسیت نشان می­ دهند به منظور حفظ رابطۀ بلند مدت توام بارضایت مشتریان بانک­ها باید بدانند که چگونه می­توانند خدماتی با کیفیت بالا ارائه دهند (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۴؛ص۲۰۰).
از سوی دیگر، سازمان­های بخش عمومی دریافته­اند که ارائۀ خدمات باکیفیت به مشتریان از مقوله­ های راهبردی و استراتژیک بقای سازمان­ها درآینده است( الوانی و ریاحی، ۱۳۸۳؛ص۱۱). خدمات بانکی عامل بسیار مهمی در جلب رضایت و نگهداری مشتریان است و درآینده بررسی و ارزیابی آن در بانک­ها ضرورت بیشتری پیدا خواهد کرد.
بحث در خصوص کیفیت خدمات بانکی از پیچیدگی­های زیادی بر خوردار است. تعریف و اندازه گیری میزان رضایت از خدمات ارائه شده توسط یک موسسه خدماتی مانند بانک بسیار دشوار است. در هر صورت صرف نظر از عقاید درون سازمانی که ارائه دهندگان خدمت یا دیگر اعضا یک سازمان خدماتی ممکن است داشته باشند کیفیت واقعی خدمات همیشه به وسسیله مصرف کنندگان آن یعنی مشتریان سنجیده می­ شود. ارزیابی­های انجام شده نشان دهندۀ این مطلب است که برداشت مشتری از خدمات در چارچوب انتظارات او شکل می گیرد، یعنی رضایت عبارت است از تفاوت میان انتظارات و برداشت­ها، از این رو همواره تاکید شده است که باید فراتر از انتظارات مشتریان نگریست و چنین نگرشی به معنای این است که در ارائه کیفیت خدمات از مرز رقابت فراتر رفته­ایم.
با توجه به اینکه تأمین رضایت مشتریان و نگهداری آنها برای بانک­ها از اهمیت بسزایی برخوردار است و مشتری، هدف نهایی خدمات بانکی می­باشد. لذا رعایت و عدم رضایت وی در طراحی این نظام حائز اهمیت فراوانی است. ارائه خدمات بانک به دو گروه اصلی مشتریان قدیمی و جدید صورت می­گیرد. هزینه جذب مشتریان جدید معمولاً بیش از هزینه حفظ مشتریان قدیم است. از این رو حفظ و نگهداری مشتریان قدیمی برای بانک اهمیتی بیش ا ز جذب مشتریان جدید دارد. حفظ مشتریان قدیم نیز به رضایت آنها بستگی دارد که تا چه حد از کیفیت خدمات ارائه شده توسط بانک راضی هستند. یک مشتری راضی بانک نه فقط از خدمات ارائه شده استفاده مجدد می­ کند، بلکه با تعریف این خدمات و کیفیت ارائه آن نزد دیگران باعث جذب مشریان تازه می­ شود و در این میان به آگهی تبلیغات رقبا توجه کمتری دارد. مشتریان راضی منبع سود بانک هستند. بانک­هایی که می توانند مشتریان را تا دراز مدت راضی نگه دارند از صحنه رقابت خارج نخواهند شد. عرضه خدمات با کیفیت بالا و در سطح عالی، به طور مستمر، موجب ایجاد مزیت­های رقابتی زیاد برای بانک می­ شود.
دانلود پروژه
طبیعتاً اگر این تحقیق انجام نشود و کارکنان بانک سینا بدون توجه توانایی خود به نیروی فعال توانا تبدیل نشوند. اولاً بسیاری از نیروهای جوان و پتانسیل­های انسانی بالایی که بتدریج وارد این بانک می­شوند به علت روحیه تمرکز قدرت مدیران نمی ­توانند پتانسیل­های بالقوه خود را به فعل در آورند. ثانیاً بانک سینا با ادامه این روند قادر نیست در محیط پویا و دگرگون شده فعلی پاسخگوی نیازهای مشتریان خود باشد.
بنابراین مهم است تا ویژگی کارکنانی که توانایی هوش عاطفی بالایی دارند شناسایی شده و با تقویت این ویژگی­ها در این بانک که هدف افزایش کیفیت خدمات بانکی است، محقق شود.
همچنین کاربرد دیگر آن در مدیریت منابع انسانی است، به این معنا که سازمان‌ها می‌توانند در مرحله جذب کارکنان، با تست هوش‌های مختلفی که از متقاضیان استخدام بعمل می‌آورند، پیش‌بینی کنند، کدام یک از آنان، توانائی بالقوه هماهنگی با این محیط کاری را دارد.
۴ـ۱٫ گزاره های تحقیق
۱ـ۴ـ۱٫ پرسش های اصلی و فرعی
اصلی:
تأثیر توانمندسازی کارکنان بر کیفیت خدمات بانک سینا چگونه است؟
تأثیر هوش عاطفی کارکنان بر کیفیت خدمات بانک سینا چگونه است؟
تأثیر توانمندسازی بر هوش عاطفی در بانک سینا چگونه است؟
۲ـ۴ـ۱٫ هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار
هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثر توانمندسازی و هوش عاطفی کارکنان بر کیفیت خدمات در بانک سینا است. همچنین از بررسی تأثیر ابعاد توانمندسازی نیز در این تحقیق و اثرات آن بر هوش عاطفی به عنوان هدف سوم تحقیق می­توان اشاره کرد.
از بعد عملی و کاربردی انتظار می­رود نتایج این تحقیق در مورد تأثیر توانمندسازی بر هوش عاطفی، بیش از پیش توجه مدیران عالی بانک مورد مطالعه و سازمان­های مشابه را به اهمیت این ابزار مدیریت جلب نماید. از سوی دیگر، نقش توانمندسازی و هوش عاطفی به عنوان یک متغیر اثر گذار بر کیفیت خدمات در جهت نیل به عملکرد مطلوب تبیین می­گردد.
۵ـ۱٫ روش کلی تحقیق
بنابراین تحقیق حاضر، از آنجایی که هدفش تعیین تجربی روابط علی توانمندسازی کارکنان و هوش عاطفی بر کیفیت خدمات در کارکنان بانک سینا است، از نظر هدف کاربردی، و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می­باشد. برای پاسخ گویی به سوال­های تحقیق روش­های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده خواهد شد. در ابتدا جهت انتخاب آزمون مناسب برای تست همبستگی(آزمون همبستگی دو متغیره پیرسون[۲])، لازم است فرض نرمال بودن سازه‌های تحقیق بررسی شود. بدین منظور آزمون کلموگروف-اسمیرنوف[۳] مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
۱ـ۵ـ۱٫ قلمرو مکانی-جامعه تحقیق
قلمرو مکانی تحقیق؛ بانک سینا به عنوان یکی از بانک­های فعال کشور انتخاب ‌گردید. جامعه آماری تحقیق، کارکنان و مدیران بانک مورد مطالعه در شهر تهران هستند.
۲ـ۵ـ۱٫ قلمرو زمانی تحقیق
این تحقیق به صورت مقطعی بوده و وضعیت مساله مورد نظر را در زمان حال مورد بررسی قرار می­دهد.
۳ـ۵ـ۱٫ روش نمونه گیری و تخمین حجم جامعه
جامعه آماری تحقیق، کارکنان، مدیران و مشتریان بانک سینا می­باشد.‏ روش نمونه‌گیری نیز از روش تصادفی ساده استفاده می‌شود؛ دلیل این امر متجانس بودن خصوصیات جامعه آماری می‌باشد. حجم نمونه نیز بر اساس نیاز تحقیق و حجم جامعه محدود با بهره گرفتن از جدول مورگان در مراحل بعدی تحقیق تخمین زده خواهد شد.
۴ـ۵ـ۱٫ روش­های گردآوری داده ها و ابزار مورد استفاده برای آن
در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابخانه‌ای، مقالات، کتابهای مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اطلاعات (Internet) استفاده خواهد شد.
به منظور جمع‌ آوری داده‌ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه هوش عاطفی سیبریا شرینک (منصوری، ۱۳۸۰) استفاده خواهد شد. پرسشنامه مربوط به توانمندسازی از پرسشنامه توانمندی روان‌شناختی اسپریتزر[۴] (۱۹۹۵) استفاده شده است و برای سنجش کیفیت خدمات بانک از پرسشنامه پاراسورامن[۵](۱۹۸۸) استفاده شده است. لازم به ذکر است این پرسشنامه ­ها در پایان‌نامه­ های کارشناسی ارشد بکار گرفته شده و اعتبار و پایائی آن به تایید رسیده است. برای طراحی این بخش از طیف پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده گردیده که یکی از رایج‌ترین مقیاس­های اندازه‌گیری به شمار می‌رود.
۶ـ۱٫ روش­های تحلیل داده ­ها
در این پژوهش جهت بررسی و توصیف ویژگی­های عمومی پاسخ دهندگان از روش های موجود آمار توصیفی مانند جداول توزیع فراوانی، درصد فراوانی و میانگین استفاده می­گردد. تحلیل نتایج حاصل پرسشنامه و تخمین پارامترهای پژوهش با توجه به مدل مفهومی تحقیق توسط نر­م­افزارSPSS انجام خواهد شد. برای پاسخ گویی به سوالات تحقیق روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده خواهد شد. در ابتدا جهت انتخاب آزمون مناسب برای تست همبستگی(آزمون همبستگی دو متغیره پیرسون[۶])، لازم است فرض نرمال بودن سازه‌های تحقیق بررسی شود. بدین منظور آزمون کلموگروف-اسمیرنوف[۷] مورد استفاده قرار خواهد گرفت و جهت بررسی سوالات فرعی تحقیق، نیز از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به منظور ارزیابی ارتباط ابعاد متغیرهای مهم تحقیق استفاده خواهد شد و در پایان نیز برای برازش مدل مفهومی تحقیق با بهره گرفتن از معادلات ساختاری جامعه آماری مورد آزمون قرار خواهد گرفت. در مدل معادلات ساختاری میزان انطباق داده‌های پژوهش و مدل مفهومی پژوهش بررسی می­ شود که آیا از برازش مناسب برخوردار است و از طرف دیگر معناداری روابط این مدل برازش یافته آزمون خواهد شد.
۷ـ۱٫ موانع ومحدودیت­های تحقیق
از محدودیت­هایی که برای این تحقیق می­توان پیش ­بینی کرد:
دشواری دسترسی به مدیران بانک سینا و همچنین جمع­آوری اطلاعات و داده­ از آنان
نبود داده از وضعیت بانک، به دلیل عدم اجرایی پیمایش­های مشابه تحقیق حاضر.
۸ـ۱٫ چارچوب کلان نظری تحقیق
۱ـ۸ـ۱٫ توانمندسازی
بسیاری از صاحبنظران، مفهوم توانمندسازی را برخاسته از مدیریت مشارکتی و مشارکت کارکنان در تصمیم گیری به منظور بهبود عملکرد می دانند (ادواردز و کولینسون[۸]، ۲۰۰۲). بر این اساس توجه به نقش زیردستان و افزایش مشارکت آنها، به جنبش روابط انسانی و مطالعات هاثورن بر می گردد (هرنکوهل و همکاران[۹]، ۱۹۹۹). برخی دیگر با تمرکز بر مفهوم قدرت، توانمندسازی را انتقال قدرت از سطوح بالای سازمان به سطوح پایین تعریف کرده اند. برخی دیگر نیز، خودانگیزشی، هدف گذاری، تفویض اختیار و هم افزایی بین بالادستان و زیردستان را معرف توانمندسازی دانسته اند (پیتز[۱۰]، ۲۰۰۵). به اعتقاد چویی[۱۱] (۲۰۰۶)، توانمندسازی فرایندی است که ادراک خود کارآمدی (داشتن این اعتقاد که فرد می تواند فعالیتهای کاری مشخصی را به خوبی انجام دهد) را افزایش می دهد. اولین تعاریف در خصوص توانمند سازی را کانگرو کاننگو در سال ۱۹۸۸ ارائه دادند. این صاحب نظران معتقد بودند به منظور توجه به مفهوم توانمند سازی در متون مدیریتی، ریشه های مفهوم توانمند سازی یعنی قدرت و کنترل، بأید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند. از دیدگاه آنها از آنجائیکه قدرت و کنترل در متون مدیریت به دوشیوه مختلف به کار گرفته شدند توانمندسازی بأید به دو شیوه متفاوت مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین این نویسندگان توانمندسازی را به عنوان یک ساخته انگیزش و ارتباطی مورد بررسی قرار می دهند.
تعاریف توانمند سازی در بین نویسندگان و صاحب نظران مدیریتی متفاوت است. مطالعات کانگرو کاننگو، در سال ۱۹۸۸ توماس و ولتهوس در سال ۱۹۹۰ توانمندسازی را به عنوان انگیزش درونی وظیفه معرفی می کنند. مطالعات زیمرمن[۱۲] در سال ۱۹۹۰ توانمند سازی را شامل انگیزشی می داند که در تناسب بین شخص و محیط منعکس می شود. پارکر و پرایس[۱۳] در سال ۱۹۹۴توانمند سازی را به عنوان ادراک تعریف می کند. بارک(۱۹۸۶) و کانتر(۱۹۷۷) توانمند­سازی را انتقال قدرت و اختیار تعریف می­ کنند. بلاو و آلبا[۱۴](۱۹۸۲) هاردی و سولیوان(۱۹۹۹) توانمند­سازی را سهیم کردن منابع و اطلاعات تعریف می­ کنند(رابینز،۲۰۰۲ ).
توانمند سازی کارکنان، عبارت است از مجموعه سیستم­ها، روش­ها و اقداماتی که از راه توسعه قابلیت و شایستگی افراد درجهت بهبود و افزایش بهره­وری‌، بالندگی و رشد و شکوفایی سازمان و نیروی انسانی با توجه به هدف­های سازمان به کار گرفته می شوند. (کارتر، ۲۰۰۱)
به طور کلی می‌توان توانمندسازی را سبکی از مدیریت دانست که در آن مدیران کارکنان را دعوت به درگیری بیشتر در فرآیندهای کاری از طریق دخالت دادن آنها در فرایند تصمیم‌گیری می‌نمایند. در واقع می‌توان آن را با جنبش‌های مشهوری نظیر (روابط انسانی) و تئوری Y مک گریگور مرتبط دانست، اما جا افتادن آن در مبانی نظری سازمان به طور عمده حاصل کار اندیشمندانی چون کانگر و کائانگو، توماس و وتهوس و بویژه گرجن اسپریتزر است. اپریتزر در مطالعات خود در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به بررسی ابعاد و چگونگی سنجش توانمندی روانشناختی در محیط کاری پرداخت. او در این تحقیق مدلی را ارائه کرد و در آن به تبیین عوامل موثر بر توانمندی روانشناختی و همچنین پیامدهای توانمندی روانشناختی پرداخت که به توسعه ۵ بعد برای توانمندسازی اعم از ۱) احساس معنی‌دار بودن ۲) شایستگی یا خودکارآمدی ۳) احساس تاثیر ۴) احساس خود تعیینی ۵) اعتماد منجر شد. تحقیق حاضر بر مبنای مدل پنج بعدی اسپریتزر بنا شده است.
احساس معنی‌دار بودن
عبارت است از ارزش اهداف شغلی که در ارتباط با استانداردها و یا ایده‌آل‌های فردی مورد قضاوت قرار می‌گیرد. در واقع معنی‌‌دار بودن شامل تطابق بین الزامات نقش و شغل از یک طرف و اعتقادات و ارزش­ها و رفتارها از طرف دیگر است. بدون در نظر گرفتن اجبارهای سازمانی، افراد تمایل به تلاش برای اهدافی دارند که برایشان دارای مفهوم باشد. در واقع کارکنان ترجیح می‌دهند با کسانی کار کنند که ارزش­های مشابهی با آنها داشته باشند. این امر به دلیل اطمینان خاطر افراد نسبت به حمایت­های اجتماعی از سیستم ارزشی‌شان صورت می‌گیرد. به طور مشابه زمانی که زیردستان با اهداف بی‌معنی مواجه می‌شوند شروع به دفاع از منافع کوته‌بینانه و محدود خود می‌نمایند(توماس و ولهوس[۱۵]،۱۹۹۰؛ ص۶۷۰).
احساس خودکار آمدی
شایستگی یا خودکارآمدی، اعتقاد فرد به توانایی و ظرفیت خود برای انجام کارهای مهارتی است. شایستگی چیزی شبیه اعتقادات عامل، توانایی شخصی و یا انتظار تلاش عملکرد است (بندورا[۱۶]،۱۹۸۹؛ص۲۴۵) از نظر اسپریتزر این بعد نباید با “احترام به خود” اشتباهی گرفته شود. زیرا این بعد به طور ویژه به کارآمدی فرد در کارش مربوط می‌شود نه به کارآمدی به طور کلی (معنای خاص استنباط می‌شود) در واقع خود کارآمدی “اعتقاد به تغییر انگیزه، منابع شهودی و زنجیره‌ای از اقدامات با توجه به الزامات وضعیتی خاص” می‌باشد که می‌توان آن را نقطه مقابل عجز ناتوانی دانست. بنابراین افراد به اطلاعات مبتنی بر خود کارآمدی نیاز دارند. به طور کلی چهار منبع اطلاعاتی در مورد خود کارآمدی وجود دارد:
اکتساب فعال: به صورت شخصی از انجام یک وظیفه ناشی می‌شود.
تجربه نیابتی: که شامل مشاهده افراد مشابهی است که یک کار معین را به صورت موفقی انجام می‌دهند.
پیروی زبانی: شامل بازخور مثبت و تشویق است.
حالت برانگیختگی عاطفی: شامل حذف استرس و ترس از طریق فنونی مثل فراهم نمودن جو حمایتی و اعتماد در گروه و اجتناب از بمباران اطلاعاتی و کارهای سنگین است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




اوج پرواز در نسل‌های اول تا سوم در بازه‌ی زمانی اواخر فروردین تا اوایل اردیبهشت، هفته اول تیر و هفته‌ی اول شهریور رخ داد که با نتایج اسحاقی و همکاران (۱۳۸۲) در چهارمحال و بختیاری تا حدودی مطابقت دارد. اما اوج پرواز نسل سوم با یافته‌های نصیرزاده و بصیری (۱۳۷۴) در آباده و صابر در آذر شهر تا حدودی مطابقت دارد.
مجموع دمای موثر در اوج پرواز‌های هر سه نسل به‌ترتیب ۲۳۰، ۱۰۵۰-۹۶۰ و ۲۰۰۰-۱۹۰۰ برآورد شد که با تحقیقات نصیرزاذه و بصیری در شیراز تا حدودی مطابقت دارد. اما طبق تحقیقات کافرلی و ویتا (۱۹۸۸) در ایتالیا اوج پرواز نسل اول را ۲۳۰ روز-درجه و نسل دوم و سوم را ۷۸۲ و ۱۴۶۲ روز-درجه بود که اوج پرواز نسل اول با میزان نیاز گرمایی اوج پرواز این پژوهش کاملا همخوانی دارد.
مبارزه شیمیایی علیه این آفت زمانی صورت می‌گیرد که تله‌ها حداکثر شکار را داشته و یا به عبارتی اوج پرواز صورت گیرد و لاروهای آفت از تخم خارج شده باشند. با توجه به داده‌های حاصل از شکار تله‌های فرمونی تعیین زمان سمپاشی علیه نسل دوم و سوم هفته‌ی اول تیر و هفته‌ی اول شهریور برآورد می‌شود که زمان مبارزه شیمیایی علیه نسل دوم با تحقیقات خادمی و همکاران (۱۳۹۰) در ملایر و زمان مبارزه علیه نسل سوم با نتایج جلیل نواز (۱۳۷۷) در تاکستان مطابقت دارد.
با مشخص شدن تاریخ اوج پرواز و بالطبع تاریخ مناسب سمپاشی در نسل‌های مختلف با هماهنگی تعدادی از باغداران، باغات منطقه‌ی مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید باغاتی که در زمان توصیه شده (بر اساس داده‌های تحقیق) نسبت به سمپاشی باغات خود اقدام نموده‌اند خسارت این آفت ناچیز می‌باشد که مشخص کننده‌ی صحت تحقیق می‌باشد.
میانگین جمعیت در اوج پرواز نسل‌های اول تا سوم در سال دوم ۶، ۴۵و ۳۰ شب‌پره بود در حالی‌که در سال اول این میزان بیشتر بوده و در نسل دوم و سوم ۸۸ و ۱۶ شب‌پره بود. باتوجه به نتایج به‌دست آمده می‌توان دریافت که در سال اول میانگین جمعیت نسبت به سال دوم بیشتر بود. همچنین میانگین جمعیت در سال اول و دوم در نسل دوم نسبت به دو نسل دیگر بیشتر بود چون شب‌پره‌های نسل دوم و سوم از شفیره‌هایی به‌وجود می‌آیند که فاقد دیاپوز بوده در نتیجه سریع‌تر از پیله‌ شفیرگی خارج می‌شوند و فرصت بیشتری دارند تا اینکه جمعیت خود را به اوج پرواز برسانند.
فصل پنجم
نتیجه‌گیری و پیشنهادها
۵-۱- نتایج کلی
۱- آفت در بیضا سه نسل دارد.
۲- حشرات کامل حاصل از شفیره‌های زمستان‌گذران از اواخر فروردین تا پایان اردیبهشت پدیدار شده و اوج پرواز چشمگیری نداشتند.
۳- حشرات کامل نسل دوم از اواسط خرداد تا اوایل مرداد پدیدار گردیده و اوج پرواز آن دهه سوم خرداد تا دهه اول تیر بود.
۴- حشرات کامل نسل سوم از دهه اول مرداد تا اواسط دهه اول شهریور پدیدار گردیده و اوج پرواز آن هفته‌ی آخر مرداد بود.
۵- با بهره گرفتن از نتایج حاصل از تغییرات جمعیت بهترین زمان مبارزه‌ی شیمیایی علیه لاروهای آفت در نسل دوم و سوم هفته‌ی اول تیر و هفته‌ی اول شهریور برآورد شد.
۵-۲- پیشنهادها
۱- برای به‌دست آوردن نتایج مطمئن‌تر، بهتر است روند بررسی تغییرات جمعیت در باغ سمپاشی نشده بررسی گردیده و مقایسه‌ای بین نتایج حاصل از تغییرات جمعیت در باغ سمپاشی نشده و سمپاشی شده انجام گیرد.
پایان نامه - مقاله
۲- چون در بیضا ایستگاه هواشناسی وجود نداشت ناچار شدیم از دماهای نزدیک‌ترین ایستگاه هواشناسی (ایستگاه هواشناسی زرقان) استفاده و نیاز گرمایی را محاسبه کنیم. واضح است که نیاز گرمایی محاسبه شده خیلی دقیق نخواهد بود و بهتر است برای ثبت دمای روزانه در بیضا ایستگاه هواشناسی احداث گردد و این کار بر اساس دمای ثبت شده در منطقه انجام گیرد.
۳- تحقیق در بازه‌ی زمانی طولانی‌تر ۴- ۵ ساله انجام گردد و با بهره گرفتن از نتایج، زمان مبارزه‌ی شیمیایی تعیین گردد.
پیوست
پیوست ۱- جدول محاسبه‌ی روز-درجه و روز-درجه تجمعی بر اساس روش یک سینوسی

 

روز-درجه تجمعی روز-درجه میانگین دمای بیشینه میانگین دمای کمینه تاریخ شمسی تاریخ میلادی
۷۲/۱ ۷۲/۱ ۱/۱۶ ۸/۰ ۱ اسفند ۱۹ فوریه
۱۴/۳ ۴۲/۱ ۴/۱۵ ۱/۰ ۲ اسفند ۲۰ فوریه
۸/۴ ۶۶/۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




او از شاگردان پدرش ـ احمد بن عبد الله بن محمد بن علی … المتوج ـ بوده است.[۶۶۲]
شاگردان

 

    1. احمد بن فهد حلّی[۶۶۳]

 

    1. احمد بن محمد بن فهد مقری احسایی[۶۶۴]

 

این دو صاحب شرح ارشاد هستند وبیشتر مشایخ آنها یکی است، به همین دلیل ممکن است بین آنها گاهی خلط شود.

 

    1. احمد بن محمد بن عبدالله بن علی بن حسن بن علی بن محمد بن سبع بن سالم بن رفاعه الرفاعی السبعی الاحسائی (م ۹۶۰ )[۶۶۵]

 

    1. شاگردی دارد که کتاب الاستخارات را نوشته است.[۶۶۶]

 

    1. محمد بن ابی القطیفی (بعد از قرن ۹ ق)

 

کتاب وفاه امیر المومنین منسوب به او یا علی بن ابی القطیفی است.[۶۶۷]

 

    1. حسین بن راشد قطیفی (قرن ۹ یا ۱۰ق)

 

او از شاگردان ابن فهد است. و همان ابن راشد القطیفی است و اینکه برخی ابن را شد را حسن بن محمد بن راشد گفته اند به صواب نیست.[۶۶۸]
از او یوسف بن ابی القطیفی نقل میکند.[۶۶۹]

 

    1. محمد بن علی بن ابراهیم بن ابی جمهور احسایی (زنده در ۹۰۹ ق)

 

فقیه، محدث و متکلم صوفی مشرب امامی، اهل التیمیه از روستاهای احساء است.[۶۷۰]
تولدش را باید حدود ۸۳۸ ق بدانیم، چرا که او در مناظرهای که با عالم سنی هرات در مشهد در سال ۸۷۸ ق دارد، میگوید: «فانّ عمری الیوم یقارب الاَربعین سنه…».[۶۷۱]
پدر و جد او نیز از علمای روزگار خویش بودهاند.[۶۷۲]
او در احساء از محضر پدر و دیگر دانشمندان این منطقه و سپس در عراق و نجف اشرف از شیخ شرف الدین حسن بن عبدالکریم فتال[۶۷۳] و در کرک نوح ـ از قراء جبل عامل ـ از علی بن هلال جزایری[۶۷۴] بهره برده و اجازاتی گرفته است. خود در مقدمۀ کتاب عوالی اللآلی، غیر از این دو نفر، پدرش علی بن ابی جمهور و سید شمس الدین محمد بن کمال الدین موسی موسوی حسینی احسایی را جزء اساتید خود میشمارد. و چنانکه از مقدمۀ دُرر اللآلی الفقیه فهمیده میشود، غیر از این چهار نفر از سه نفر دیگر نیز نقل روایت میکند:
۱ـ شیخ حرز الدین اوالی بحرانی
۲ـ سید شمس الدین محمد بن سید احمد موسوی حسینی
۳ـ شیخ عبدالله بن فتح الدین بن عبد الملک فتحان واعظ قمی قاسانی.[۶۷۵]
او در ۸۷۸ ق و پس از آن در مشهد بوده است.[۶۷۶]
برخی از محققین معاصر نوشتهاند او «بقیه عمر خود را در خراسان گذرانید».[۶۷۷] اما با توجه به اجازهای که او برای علی بن قاسم بن عذاقه در ۹۰۶ ق در شهر حله صادر کرده است، معلوم میشود او از خراسان خارج شده و به عراق رفته است.[۶۷۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
او در مشهد، مناظرات معروفی با فاضل هروی[۶۷۹] داشته است که میزبان این جلسات سید محسن رضوی (م ۹۳۱ ق) بوده است.[۶۸۰]
در مورد تاریخ فوت احسایی اطلاع دقیقی نداریم. در دایره المعارف بزرگ اسلامی با استناد به نسخۀ معین الفکر که شرح احسایی بر باب حادی عشر است و در ۹۰۴ ق تألیف شده، او را زنده تا این تاریخ دانستهاند.[۶۸۱]
برخی به قرینۀ اجازۀ صادره او در ۹۰۶ ق او را زنده در این سال قلمداد نمودهاند.[۶۸۲]
اما با توجه به یکی از نسخه های خطی موجود در کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی او تا شوّال ۹۰۹ ق زنده بوده است.[۶۸۳]
آثار حدیثی
احسایی در موضوعات فقه، اصول، منطق، فلسفه، کلام و حدیث آثار زیادی دارد که در بخش آثار اشاره خواهیم کرد.[۶۸۴]
اجازات

 

    • اجازه للشیخ محمد بن صالح الغروی الحلّی

 

این اجازه در ۲۴ ربیع الثانی ۸۹۶ ق در مشهد صادر شده است.[۶۸۵]

 

    • اجازه للشیخ محمد بن صالح الغروی الحلّی

 

این اجازه در جمادی الأولی ۸۹۶ ق صادر شده است.[۶۸۶]

 

    • اجازه للشیخ محمد بن صالح الغروی الحلی

 

این اجازه در جمادی الأولی ۸۹۶ ق صادر شده است.[۶۸۷]

 

    • اجازه للسید محسن بن محمد بن فادشاه الحسینی الرضوی القمی المشهدی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]