کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۲-۶-۲- ۳- رجوع به دعاگرها:
« یکی دیگر ازبرنامه هایی که مورد تأیید پیشوایان دینی ما نمی باشد رجوع به دعاگرهای امروزی است که با اجنه در ارتباط بوده و با اوراد و اذکار غیر مأثور و سر کتاب باز کردن و آئینه بینی وامثال آن مردم رافریب داده و محلی برای کسب و درآمد خویش به راه انداخته اند.»(کلینی، ۱۳۸۸، ۷/۱۷۶)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
مردم مسلمان باید آنچنان آگاه، اندیشمند و فهمیده باشند که با مختصر رجوعی به قرآن کریم و روایات ائمه اطهار– علیه السلام- متوجه صراط مستقیم دین در تمام برنامه های زندگی شده و راه صحیح را انتخاب کنند.
خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم - فرموده است:«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنىّ‏ِ فَإِنىّ‏ِ قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لىِ وَ لْیُؤْمِنُواْ بىِ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون»=و چون بندگان من (از دورى و نزدیکى) من ازتو پرسند،(بدانند که)من به آنها نزدیکم، هر گاه کسى مراخواند دعاى اورااجابت کنم.پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشدکه (به سعادت) راه یابند.(بقره/ ۱۸۶) و در جای دیگری فرموده است:« وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونىِ أَسْتَجِبْ لَکمُ‏ْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبرُونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِین»=و خداى شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعاى شما مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشى کنند زود با ذلت و خوارى در دوزخ شوند. (غافر/ ۶۰) همچنین ائمه اطهار– علیه السلام- مکرر ما را سفارش به دعا در محضر پروردگار نموده و بخش عظیمی از معارف الهی که توسط آن بزرگواران به ما رسیده در قالب دعا بیان شده است، همچون صحیفه سجادیه که پس از قرآن کریم معتبرترین کتاب است و دریایی از معارف اخلاقی و انسانی را شامل می شود. به هر حال شیعه ای که می خواهد کاملا پیرو اهل بیت – علیه السلام- باشد در هنگام گرفتاری یاباید خود دعا کند وآداب دعا را رعایت کند و یا به برادران مؤمن و انسانهای پاک و یا به پدر و مادر خویش بگوید که برایش دعا کنند و این نوع دعا کردن ها مورد تأیید اهل بیت – علیه السلام - بوده در صورتی که مصلحت باشد حتما مستجاب می گردد و لذا دیگر نیازی به رجوع کردن به دعاگر و امثال آن نیست. امام علی– علیه السلام- فرمودند:«اِدفَعُوا أمواجَ البَلاءِ بالدُّعاء.»=امواج بلاها و اوج گرفتاری ها را با دعا برطرف کنید. (دشتی، ۱۳۸۵، ۱۰۲)
به نظرنگارنده اگر شخصی از روی اخلاص تنها دعاهای مأثور اهل بیت– علیه السلام - در برنامه کاری اش باشد و با اجنه و شیاطین مرتبط نباشد وکارهای خرافی و ساختگی و اوراد و اذکار جعلی را تحویل مردم ندهد و فقط به دعاهای اهل بیت– علیه السلام- اکتفا کند رجوع کردن به چنین شخصی اشکال ندارد و به فتوای مراجع اگر انسان پولی به عنوان هدیه به این افراد بدهد جایز است، ولی بهتر این است که انسان خودش یا مؤمنین برای دفع گرفتاری هایش دعا نموده و به این مطلب اعتقاد داشته باشد که اگر صلاح باشد خدا حاجت او را می دهد و اگر صلاح نباشد ولو انبیاء برای او دعا کنند حاجتش برآورده نمی شود.
۲-۶-۲-۴- خرافات نوروزی:
به نظرنگارنده برخی از خرافات نوروزی همچون چهارشنبه سوری و پریدن ازروی آتش یا اعمال ساختگی عید نوروز، حساس بودن لحظه تحویل سال، سیزده به در، سبزه و ماهی و امثال آن می باشدکه کاملاً از صراط مستقیم دین خارج است و این کارها نشان دهنده ضعف فکری و فرهنگی و باعث ترویج خرافه و بدعت و در نتیجه ضربه زدن به دین مقدس اسلام است. البته روایاتی از معصومین پیرامون عید نوروز وجود داردکه اعمال مستحبی تلقی می گردد و راجع به موارد ذکرشده منبع موثقی وجود ندارد.
باید توجه داشت که لحظه تحویل سال به هیج عنوان ساعت حساس وسرنوشت سازی نیست ودعا خواندن و تلاوت قرآن کریم و امثال آن در این ساعت مورد سفارش ائمه اطهار– علیه السلام- نبوده است و خواندن دعای یا مقلب القلوب هم اگر چه اشکالی ندارد و دعای خوبی است اما مأثوراز اهل بیت– علیه السلام- نیست و سند روایی ندارد. سفره هفت سین هیچ خاصیتی ندارد و متأسفانه برخی از نویسندگان درکتابها و مقالات خویش آن را آب و تاب داده و برای هر سین آن، تفسیری نوشته اند و آن را نمادی ازنمادهای کهن ایرانی دانسته و ترویج می دهند و در مورد چهارشنبه سوری می گویند: ایرانیان از کهن ترین روزگاران خورشید و روشنایی را گرامی می داشتند و این کارها نشانه گرمی و روشنایی است.
کسی که به این رسم و رسومات خرافی پای بند شود و فرزندانش را به این مسائل تشویق کند آیا پیرو سلوک اهل بیت است؟ ویا شیعه جمشید و پادشاهان امثال اوست و از زرتشتیان پیروی می کند؟ در حالی که این سنت ها بیشتر از زمان جمشید تأیید و تثبیت شده است. زیرا همان طور که نقل کرده اند در«زمان طهمورث عقیده صائبه رایج شد ولی در زمان به حکومت رسیدن جمشید، آئین جدیدی حاکم شد و جمشید دستور دادکه آن روز را عید و نوروز بنامند.»(خوارزمی، بی تا ، ۲۱۶)
دهخدا درلغت نامه اش درباره جمشید می نویسد:«جمشید در اول جم نام داشت یعنی سلطان و پادشاه بزرگ وسبب جمشید گفتن، آن شد که او سیر عالم می کرد، چون به آذربایجان رسید روزی بود که آفتاب به نقطه اول حمل آمده بود، اودستور داد تخت مرصعی رادرجای بلندی گذاشتند و تاج مرصعی برسر نهاد و برآن تخت نشست. چون آفتاب طلوع کرد شعاع و پرتو آفتاب بر آن تاج وتخت افتاد، شعاعی درغایت روشنی پدیدآمد وچون به زبان پ
هلوی شعاع را شید می گویند،این لفظ رابرجم افزودند و او را جمشید نام نهادند… جمشید به قول طبری، سالیان سال به خدا پرستی معتقد بود ولی روزگاری ادعای الوهیت و خدایی کرد و پس ازآن ضحاک تازی بالشکری عظیم بر او شورش نمود وجمشیداز مقاومت درمانده شد و فرارکرد.»(دهخدا، ۱۳۷۲، ۶۰۵)
همچنین در مورد علت احترام آتش در نزد ایرانیان نوشته اند:«ایرانیان عیدی به نام آتش –آذر- در نهم هرماه داشتند وچون این جشن به ماه های زمستان می رسید به علت سرمای شدید احتیاج به آتش بود و به عقیده آنها نام این عید از اسم وکیل و مسئول تمام آتش ها اقتباس شد و به دروغ می گویند:زرتشت دستور داد که مردم در روزجشن آتش به زیارت آتشکده ها بروند تا به وسیله آتش نزدیکی به سوی خدا پیدا کنند تا نقشی درامور عالم داشته باشند!»ودرجای دیگر آمده است:«آنها معتقد بودند که حرارت این آتش ها، چیزهایی که باعث ضرر به گیاهان در دنیا است را از بین می برد.» به هرحال آتش در نزد ایرانیان باستان بسیار مقدس به شمار می آمده است.»(خوارزمی،بی تا،۲۲۵- ۲۲۱)
مرحوم علامه مجلسی در رابطه با جلوه شرعی دادن به مراسم نوروز و مراسم آتش بازی ایرانیان می فرماید:«این حرفها هذیانات و سخنان بیهوده ای است که به وسیله اینها مردم را به طرف خرافات بکشانند و این مطالب درباره آتش و احترام به آن که به وسیله آن خواسته اند به حق تعالی تقرب جویند نشان دهنده شرک وکفر به خداوند متعال است.»(مجلسی، ۱۴۰۳ق، ۵۶/۱۴۶ - ۱۰۲)
۲-۶-۲- ۵- رسومات وعادتهای غلط:
انسانی که می خواهد در صراط مستقیم دین حرکت کند باید کاملا خود را از رسومات و عادتهای غلط جدا نماید. یعنی دل و اندیشه خود را همچون تخته ای که برای نوشتن مطالب جدید باید پاک باشد، از تمام افکار و اعتقادات ساختگی پاک نماید و به هیچ عنوان به مسائلی که به عنوان رسم و رسوم در بین مردم شایع شده و هیچ وجه الهی و عقلی ندارد پای بند نباشد.
چه بسیار جوانان پاک ومؤمنی که به جهت رسومات خانوادگی یا اجتماعی و فشار اقوام و اطرافیان مجبور به گناه و معصیت می شوند، درحالی که قلبا راضی به این برنامه ها نیستند. « خیلی از مراسم باعنوان رسومات دینی و مذهبی مشهور گردیده است که به هیچ عنوان مربوط به دین و سیره و سفارش ائمه اطهار– علیه السلام- نبوده است و اکثر مردم حتی در برخی مسائل ابتدایی نیز تحت تأثیر شهرتهای اجتماعی هستند. (سبزی،۱۳۹۰،۴۳۰)
به نظرنگارنده گاهی پایبندی به رسومات چه مشکلات و گرفتاریهای فراوانی را برای مردم در بردارد ولی در عین حال مردم حاضر نیستند، ازعادتها و انحرافات اجتماعی و قبیله ای دست بردارند اما باید توجه داشت که معتقد بودن به خرافات و رسم و رسوماتی که در دین وارد نشده یعنی از جانب خدا و ائمه– علیه السلام- دستوراتش نرسیده است نشانه انحراف فکری مردم است. یک مسلمان عاقل قبل از انجام هر کاری ابتدا باید تحقیق کند که این برنامه آیا مورد تایید دین مقدس اسلام می باشد یا خیر؟ آیا این کار اساس اسلامی و دینی دارد یا خیر؟ اگرغیر از این باشد قطعا انسان از صراط مستقیم خارج می شود. راننده ای که می خواهد به محلی سفر کند اولین کاری که می کند پیداکردن راه و جاده ای است که او را به مقصد می رساند و پس از اینکه جاده را پیدا کرد و مطمئن شد که این مسیر به مقصد می رسد باید سخت مراقب باشد که کوچکترین انحرافی پیدا نکند و گرنه هر لحظه ممکن است در دره سقوط کند. اگر می بینیم اکثر مسلمانان به آن کمالاتی که باید برسند نمی رسند به جهت این است که آنها معمولا اعتقادات خوبی دارند، به وظایفشان هم عمل می کنند و ازگناهان نیز دوری می نمایند اما یک شب عروسی رفتن با آن همه گناه و معصیت، یک مراسم چهارشنبه سوری، یک سیزده به در، یک پیروی از هوای نفس و امثال آن انسان را از مسیر خارج می کند. علت اینکه ما در هر نماز می گوئیم: «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ» (فاتحه/ ۶). یعنی خدایا ما را در مسیر مستقیم از تمام انحرافات، خرافات، افراط و تفریطها و کج روی ها نجات بده، ما را در راه راست قرار بده. «عید غدیر بزرگترین عید شیعیان است، آیا ما هم آن را بزرگترین عید می دانیم، عید قربان و عید فطر روز عید شرافت و آقایی اهل بیت– علیه السلام– است.» (کفعمی ، بی تا ، ۴۱۶)
آیا ما نوروز برایمان بیشتر اهمیت دارد یا این روزهای خدایی؟ اگر نوروز برای ما اهمیتش بیشتر باشد ما غافل هستیم. ما باید به این مسائل اعتقاد داشته باشیم ودر عمل نیز از صراط مستقیم خارج نشویم. عید یک مسلمان روزی است که در آن گناهی نکند، اگر ما مروج خرافات و بدعت باشیم که از درگاه اهل بیت– علیه السلام- مطرودیم. عید واقعی ما عید اهل بیت است، مخصوصا عید غدیر، عید فطر، عید قربان و روز جمعه که بزرگترین اعیاد مسلمین است که شادمانی مسلمانها دراین چهار عید باید به درجه اعلا برسد.(مجلسی، ۱۴۰۳ق، ۲۷۶)
۲-۶-۲- ۶- برخی دیگر از رسومات رایج:
بدیهی است که مجلس مدح و روضه اهل بیت– علیه السلام- و قرائت قرآن کریم از بهترین مجالس ذکر پروردگار است، اما اینکه در سفره انعام از خود راه و روش و طریقه ختم اختراع کنیم و در روضه حضرت ابالفضل– علیه السلام- بگوئیم حتما باید سفره رنگین انداخته شود یا روضه حضرت رقیه– سلام الله علیها- باید حتما سفره نان و خرما داشته باشد وامثال این کارها، به هیچ عنوان روایت ندارد و ساختگی می باشد. و اخیرا به خصوص در تهران بین خانم ها جلسات ساختگی دیگری با عناوین مختلف همچون تشت عباس، سفره سبز و امثال آن رایج شده است که هیچ سند و اساس اسلا
می و روایی ندارد و مورد تایید خاندان عصمت و طهارت– علیه السلام- نمی باشد. «مراسمی هم مختص برخی شهرها می باشد همچون مراسم حیات حاجی که همان سبزه انداختن در دریا، در روز عید قربان برای سلامتی حاجیان است و در برخی شهرهای شمالی صورت می گیرد یا مراسم قالی شویان که در شهرکاشان برگزار می شود و مراسم ساختگی دیگری که هیچ میزان عقلی و شرعی برای اینگونه برنامه ها وجود ندارد و متأسفانه صدا و سیما نیز بدون توجه به درست یا نادرست بودن این مراسم، اخبار آن را از تلویزیون پخش می نماید!» (سبزی۱۳۹۰،۴۳۲)
به نظرنگارنده یکی دیگر از مشکلات امروزی درجامعه ما که گرفتاری های فراوانی را به دنبال دارد برگزاری مجالس عروسی و مجالس ختم اموات است که با هزینه های سنگین و اسراف و تبذیر فراوان وحتی بیشتر با گناه و معصیت و بی بندوباری صورت می گیرد.حتی خیلی از رسومات ما، دقیقا با دستورات دین مقدس اسلام مغایرت دارد، به عنوان مثال طبق روایات ما مستحب است برای خانواده ای صاحب عزا و مصیبت دیده است، تا چند روز غذا برد و از نظر روحی و عاطفی با آنها همدردی نمود، در حالی که اکنون به جای غذا بردن، غذا خوردن درخانه صاحب عزا مرسوم شده است. البته اطعام و اکرام میهمان درهرموقعیتی ولو دراوج مصیبت برای یک مسلمان لازم است، ولی کار نباید به جایی برسدکه انسان برای خروج مجلس عزا تا چندین سال مجبور شود وام دار و بدهکار شود. به هر حال رسم و رسومات و عادتهای غلط درمیان جوامع امروز و در جامعه ما بویژه اقوام لر بسیاراست وتا جایی این رسومات درافکار مردم رسوخ نموده که به عنوان یک فرهنگ وعادت شناخته شده است. حضرت علی- علیه السلام- می فرماید: «برترین عبادات غلبه برعادات و رسومات غلط است و با غلبه برعادات می توان به برترین مقامات رسید.»(آمدی، ۱۳۶۶ش،۲/۳۷۵)
به نظر نگارنده امروزه آن چه که متاسفانه درجامعه ما به صورت متداول باب شده است وروزانه شاهد گسترش آن می باشیم ارسال پیامک های مختلف به مضامین دینی هستیم که برای افراد ارسال می شود و آنها را با سوگند ترغیب می نمایند که پیامک را برای دوستان خودارسال نماید و در کمتر از یک روز شاهد نتیجه مطلوب و یا خبر خوشی خواهند بود. این اقدام نشات گرفته از موج احساسات مذهبی و باور های دینی افرادی است که بدون تفکر بازیچه بدعت گران و خرافه گویان می باشد که مذهب و مکتب را بازیچه خود قرار داده اند و به نفع خویش با آن کسب درآمد می نمایند و کسی مانع آنها نیز نمی شود و روزانه درشرکت ارتباطات سیار شاهد رشد بی وقفه ی آن هستیم ومسئولین نیز چاره جویی نمی کند و به راحتی ازکنار این موضوع می گذرند به عنوان مثال: متاسفانه درمکان های مذهبی مثل مساجد، امام زادگان و… شاهد ترویج مطالبی دال برخرافه پرستی درمیان عامه مردم به ویژه زنان هستیم که از نظراعتقادی سست می باشند و موضوعاتی ازقبیل بیان خواب و انواع تعابیر واز عالم غیب دم می زنند و آینده فرد را طوری که متمایل به سلیقه اوست بیان می کنند ویا درمان نازایی بانوان به وسیله دعا و طلسم و شفای بیماران با قرائت ورد و دعاهای مخصوص و… که نوعی بدعت راامروزه تداعی می نمایند هستیم.
نمونه های دیگری از خرافات رایج عبارتند از:
- دخیل بستن به سقاخانه .
- گره زدن نخ به ضریح ها و دربهای اماکن مقدسه ، حرمها و امامزاده ها.
- شمع روشن کردن در زیارت گاها و روی قبور سادات و علما و دیگر اموات .
- آب و جاروکردن در خانه برای تشریف فرمایی حضرت خضر .
- خواندن خطبه عقد در ایام قمر در عقرب .
- ساییدن قند بالای سر عروس و داماد.
- آب ریختن بر بدن گربه باعث در آوردن دانه های پوستی می شود.
- بر هم زدن قیچی باعث جنگ و دعوا بین افراد خانواده می شود.»( شاکر اردکانی،۱۳۹۰،۷۴)
صبر در هنگام عطسه:
«یکی ازخرافاتی که بین مردم شایع است صبر نمودن و توقف از حرکت درهنگام عطسه است.در حالی که این کار هیچ گونه سند روایی یا عقلی ندارد.البته بد نیست بدانیم درهنگام عطسه کردن مستحب است انسان بگوید«الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اهل بیته.»(کلینی۱۳۸۸ ،۴/۴۷۰)
تفاوت بین فرزند پسر و دختر:
«یکی ازخرافات زمان جاهلیت، شوم دانستن فرزند دختر و زنده به گور نمودن دختران بود که متأسفانه گاهی آثار این تفکر جاهلی، هنوز در چهره برخی افراد نادان دیده می شود به طوری که بین فرزند پسر و دختر فرق می گذارند و حتی با دیدن فرزند دختر چهره در هم می کشند، در صورتی که این کار درحقیقت، چهره درهم کشیدن درمقابل الوهیت و خالقیت پروردگار است که گناهی بزرگ و کفرآمیز و حالتی احمقانه و برنامه ای به دور از منطق و حکمت است. خداوند متعال درقرآن کریم می فرماید: « لِّلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ یهََبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ(۴۹)أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یجَْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(۵۰)= تنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد مى‏آفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا مى‏کند. (۴۹)یا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار مى‏دهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) مى‏گرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست. (۵۰) (شوری/ ۵۰-۴۹)
بنابراین بنده واقعی کسی است که تسلیم مقدرات الهی باشد و بداند که خدا هر چه بخواهد به مصلحت دنیا وآخرت بندگان است. لذا باید
نسبت به حکمت و اراده خدای خویش تسلیم باشد و دختر یا پسر بودن فرزند برایش فرقی نداشته باشد و حتی اگر خدا به او فرزندی نداد ناسپاسی نکند بلکه همیشه راضی به رضای پروردگار خود باشد.البته دعا کردن ودرخواست فرزنداز درگاه خدا مانعی ندارد بلکه آنچه اشکال دارد ایراد گرفتن به مصالح الهی و گفتن سخنان کفرآمیز است که انسان را ازرحمت خدا دور می نماید.» ( سبزی،۱۳۸۸،۴۱۶)
البته هنوز درجامعه امروزی بیشتر درمیان اقوام لر هنگام تولد پسر عقیقه می کنند و خیلی ابراز شادی و شادمانی در میان اقوام پدر وجود داردکه درهنگام تولد دخترخبری ازشادی که نیست هیچ، بلکه از عقیقه نیز خبری نیست.
۲-۷- رابطه تحریف و بدعت:
با توجه به ارتباط بین تحریف و بدعت،لازم است در این قسمت به بحث تحریف پرداخته شود:
معنای تحریف:
«تحریف در لغت از ماده حرف به معنای طرف، گوشه، یا جانب آمده وتحریف الشیء به معنای عدول ازمواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر است.»(مصطفوی،۱۳۸۹،۲/۱۹۷)

 

    1. درمعنای تحریف برخی گفته اند: «تحریف آن است که کلام به صورتی قرار داده شود که بتوان آن را دو گونه یا چند گونه معنی کرد.»(راغب اصفهانی ، ۱۴۰۴ق، ۱۱۴)

 

    1. برخی دیگرگفته اند: «تحریف آن است که کلمه را از معنای خودش، تغییر بدهیم. یعنی شبیه سازی کنیم.»(فراهیدی،۱۴۱۴ق،۱۷۲)

 

چنان که می گویند یهودی ها تورات و معانی آن را با کلمات مشابه تحریف نمودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 11:38:00 ق.ظ ]




 

 

قرقیزستان

 

۹/۶۸

 

۶/۱

 

۵/۸

 

۳۶

 

 

 

ترکمنستان

 

۹/۱۵

 

۲/۰

 

۹/۱۱

 

۴۱

 

 

 

ازبکستان

 

۴/۳

 

۱/۰

 

۷/۳

 

۶۶

 

 

 

سایر کشورها

 

۳/۱

 

۰/۰

 

۳/۰

 

۱/۰

 

 

 

کل

 

۶/۱۰۸

 

۲.۹

 

۸/۲۵

 

۱۵۹

 

 

 

سهم کل دنیا%

 

۷/۴

 

۵/۳

 

۹/۶

 

۱/۵

 

 

 

Source: Alexanderos Petersen, Katinka Barysch, Katinka Barysch, Russia, China and a the Geopolitics of Energy in Central Asia, CENTRE FOR EUROPEANREFORM, p 23.
۲ – ۳ – ۳ اهمیت آسیای مرکزی از نظر منطقه همجوار با مناطق اسلاو، اسلام و زرد پوستان شرق آسیا آسیای مرکزی محل تلاقی آسیا و اروپا است. منطقه آسیای مرکزی به عنوان منطقه هم مرز با کشور جمهوری اسلامی ایران، به جهان اسلام متصل است؛ علاوه بر آن این منطقه به علت هم مرز بودن با استان سین کیانگ، استان مسلمان نشین در غرب چین با با جهان زرد پوستان شرق آسیا و به علت هم جواری با روسیه در شمال با جهان ارتدوکس اسلاوها همسایه است؛ از این رو، موقعیت جغرافیایی و به لحاظ ژئواستراتژیک آسیای مرکزی را باید آسیای مرکزی منطقۀ حائل میان سه قدرت منطقه ای روسیه، چین و هند است عبور راه ابریشم از این منطقه، جهان زردپوست در شرق منطقه آسیای مرکزی مرکزی را با شرق جهان آسیا ارتباط می داده است، بر اهمیت ابن منطقه در نظر زرد پوستان شرق و حوزه غربی مسلمان نشین در آنسوی منطقه آسیای مرکزی، این اهمیت را دوچندان کرده است.
۴ – ۳ کشورشناسی منطقه آسیای مرکزی
درک کشورهای منطقه آسیای مرکزی و داشتن شناخت بر پایه اطلاعات جغرافیای - سیاسی می تواند تحلیل بهتری را از رویدادهای ژئوپولیتکی این حوزه در اختیار پژوهشگران و کسانی که در باب این منطقه به پژوهش می پردازند، ارائه نماید. از این رو، در ادامه، به معرفی کشورهای آسیای مرکزی، بر اساس عوامل ثابت و متغییر ژئوپلیتیکی پرداخته می شد و سعی می شود تا کشورهای منطقه بر اساس اطلاعات جغرافیای - سیاسی این کشورها و براساس داده هایی چون موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای انسانی و ویژگیهای اقتصادی کشورهای منطقه آسیای مرکزی، ارائه شود:
۱ – ۴ – ۳ قزاقستان ۱ – ۱ – ۴ – ۳ ویژگی های جغرافیایی و موقعیت جغرافیایی قزاقستان قزاقستان با مساحتی در حدود ۲۲۷۱۷۳۰۰ کیلومتر مربع، بزرگ‌ترین کشور محصور در خشکی دنیا است که در قسمت شمالی منطقه آسیای مرکزی قراردارد. قزاقستان از شمال با روسیه، از شرق با چین، در جنوب شرقی با قرقیزستان، در جنوب با ازبکستان و در جنوب غربی با ترکمنستان همسایه است. سواحل شمال شرقی دریای خزر، در خاک این کشور قرار دارد. در حدود یک پنجم از کشور قزاقستان، در سوی کوه‌های اورال قرار گرفته است که قسمتی از آن در اروپا است؛ اما با این وجود باید قزاقستان معمولاً یک کشور آسیایی طبقه‌بندی می‌شود. این جمهوری با جمهوری روسیه در شمال ۶۸۴۶ کیلو متر، جمهوری خلق چین در شرق ۱۵۰۰ کیلومتر، قزاقستان در جنوب ۲۲۰۳ کیلومتر و ترکمنستان در جنوب غربی ۳۷۹ کیلومتر مرز مشترک دارد. کل مرزهای قزاقستان ۱۲۰۱۲ کیلومتر مربع می باشد. طول خظ ساحلی آن نیز با دریای خزر حدود ۲۳۲۰ کیلومتر است (کتاب سبز قزاقستان، ۱۳۸۴: ۷-۳). از لحاظ مقایسه وسعت، به بزرگی اروپای غربی است و از دریای خزر در غرب تا کوه‌های آلتای در شرق ادامه می‌یابد. مرزهای شمالی قزاقستان در دشت‌های سیبری غربی و مرزهای جنوبی آن در بیابان‌های آسیای میانه قرار دارند. از منابع معدنی قزاقستان می توان به مس نقره طلا منگنز سرب قلع نیکل فسفات اورانیوم اشاره کرد. ذخایرآهن قزاقستان نیز غنی است. کاربرد در توسعه صنایع داخلی و معادن ذغال سنگ و در نهایت صدور فلز است. قزاقستان در حال حاضر دارای رتبه هفتم در بین کشورهای دارای ذخایر طلاست. در این کشور ۱۴۶ معدن طلا و ۱۲۱ معدن با ترکیبات طلا وجود دارد (کتاب سبز قراقستان، ۱۳۸۷: ۵۶). از لحاظ ژئومورفولوژی، این کشور را باید از نوع صحرایی یا پوشش گیاهی استپی از دانوب سفلی تا منطقه منچوری کشیده شده است. بیش از یک شوم مساحت قزاقستان را سرزمین های پست و حدود ۲۰% آن نواحی موهستانی تشکیل می دهد. بلند ترین نقطه آن قله خان تنگری در مرز قزاقستان و قرقیزستان با ارتفاع ۶۹۹۵ متر، پست ترین نقطه آن در گوی نمک کرمی (قراتپه) با ۱۳۲ متر پایین تر از سطح دریا در شرق بند آکتاو و مجاورت دریای خزرقرار دارد (مدنی، ۱۳۹۰: ۷۴). این کشور که به عنوان پهناورترین جمهوری در میان جمهور یهای آسیای مرکزی شناخته می شود، دارای آب و هوای قاره ای با تابستان گرم و زمستان سرد است و به عنوان سرزمینی وسیع که آن از منطقه ولگا در غرب تا کوههای آلتای در شرق و از دشتهای غرب سیبری در شمال تا اواسس و کویر آسیای مرکزی در جنوب گسترده شده است. این کشوردر دریاچه‌ی مازندران با کشورهای روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و جمهوری اسلامی ایران دارای اشتراکات آبی است و علاوه بر آن دریاچه آرال، دریاچه مشترک میان این کشور و جمهوری ازبکستان است. قزاقستان به بزرگی اروپای غربی است و از دریای خزر در غرب تا کوه‌های آلتای در شرق ادامه می‌یابد. مرزهای شمالی قزاقستان در دشت‌های سیبری غربی و مرزهای جنوبی آن در بیابان‌های آسیای میانه قرار دارند. با وجود وسعت زیادی که این کشور را نهمین کشور بزرگ دنیا قرار می‌دهد، بیشتر سرزمین آن کویر و استپ است و تراکم جمعیت آن تنها ۶ نفر در هر کیلومتر مربع است. با وجود وسعت زیادی که این کشور را نهمین کشور بزرگ دنیا قرار می‌دهد، بیشتر سرزمین آن کویر و استپ است و تراکم جمعیت آن تنها ۶ نفر در هر کیلومتر مربع است. رودها و دریاچه‌های مهم قزاقستان عبارتند از دریاچه آرال، رود ایلی، رود ایرتیش، رود ایشیم، رود اورال، سیردریا، رود چارین، دریاچه بالخاش و دریاچه زایسا - ن. آب‌وهوای قزاقستان بری است و تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد دارد. بارندگی در این کشور نسبتاً کم است و اراضی آن در شرایط خشک تا نیمه‌ خشک قرار دارند (http://fa.wikipedia.org/wiki). از نظر کوهها این منطقه به چین خوردگی خزر، فلات تورگای یک فلات مرتفع سرزمین کوهستانی قزاق تقسیم شده است. از نواحی مرتفع قزاقستان می توان از نحیه بر با ۲۷۶۹ متر، مارکاکول با ۱۸۵۰متر و آستیاخو با ۳۶۳۸متر نام برد. ناهمواری های ۱۰۰ تا ۵۰۰ متر بصورت یک فلات بسته بین دریاچه بالخاش و رودخانه ایرتیش در شرق قزاقستان واقع شده است. اراضی با ارتفاع کمتر از ۵۰۰ متر شامل تپه ماهورها و دامنه های با شیب کم و دشتهای آبرفتی می باشند، به طور کلی از قسمت شرق قزاقستان به سمت غرب، ارتفاع ناهمواریها کاسته می شود (محمدی، ۱۳۸۹: ۳).
۲ – ۱ – ۴ – ۳ ویژگی های انسانی قزاقستان قزاق ها را باید ساکنان اصلی قزاقستان دانست؛ بر همین اساس این کشور را قزاقستان یعنی محل زندگی مردم قزاق نامیده اند. قزاق ها از اخلاف قبائل ترک و مغول هستند. از قرن نخست میلادی و حتی قبل از آن در سرزمینی مستقر شدند که اکنون قزاقستان نام دارد (http://www.iras.ir). قزاق لغتی ترکی است که معنای ماجراجو، شجاع، حادثه جو، یاغی، کارگر آزاد، مرزنشین و مهاجر آزاد دارد. علت چنین معنایی آن است که که طی سالیان متمادی عناصر تاراضی و فراری از آسیای مرکزی به سواحل شمالی دریای سیاه مهاجرت کرده و در آنجا با حادثه جویی روزگار می گذراندند. حتی بدین علت مدتی اوکراین را قزاق می نامیدند (خیراندش و شایان، ۱۳۷۵: ۲۰۵). زمانی که قزاقستان مستقل شد، مسئله زبان مورد مناقشه بوده است. رئیس جمهور نظربایف تلاش نمود تا زبان قزاقی را به امید اطمینان از بقاء این زبان، آن را زبان اداری قرارداد (Guek-Cheng Pang, 2001: 82). اما پس از تصویب قانون اساسی زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی این کشور، مورد توجه قرار داد. علائه بر زبان قزاقی، زبانهای زبان اوکراینی، قرقیزی، روسی و … زبانهای مورد تکلم در این کشور هستند؛ زبان قزاقی، زبان ملی قزاقها، اهالی بومی قزاقستان است. جمعاً به زبان قزاقی در جهان، حدود ۱۶ میلیون نفر ازجمله ۱۰ میلیون نفر در قزاقستان، ۳ میلیون نفر در اتحادیه جماهیر مستقل، ۵/۲ میلیون نفر در چین تکلم می کند؛ و علاوه بر این زبان ملی قزاق های افغانستان، پاکستان و ایران، ترکیه و آلمان می باشد (http://kazinfo.ir). اکثریت مردم قزاقستان، پیرو دین اسلام هستند؛ از این رو، این کشور را می توان به عنوان بزرگترین کشور جهان اسلام، از حیث وسعت معرفی نمود. این جمهوری، از حیث جمعیت، با نزدیک به هفده میلیون نفر جمعیت، بعد از ازبکستان در مقام دوم کشورهای منطقه آسیای مرکزی قرار دارد و از لحاظ قومیتی، دارای تنوع قومیتی بسیاری است که در این جمهوری زندگی می کنند که از جمله آنها قزاقها، روسها، اوکراینی ها، و تاتارها و … به ترتیب بزرگترین گروه های قومی را تشکیل می دهند. جدیدترین آمار سرشماری، در سال ۲۰۰۹، با در برداشتن ۳ .۶۱% برای قوم قزاق، ۷ .۲۳% برای گروه قومی روس ضبط کرده اند. دیگر گروه های اقلیت، کوچک هستند: ازبکها در سال ۲۰۰۹ بیشترین تعداد را ازبکها با ۲.۹% درصد از جمعیت دارشتند، اوکرانی ها با ۲.۹% و آلمانی ها با ۲.۹% در ادامه هستند (Brummell, 2012: 17).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳ – ۱ – ۴ – ۳ ویژگی های اقتصادی قزاقستان این کشور از لحاظ منابع زیرزمینی هم بسیار غنی است، از سال ۱۹۹۳ تاکنون بیش از ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در این بخش انجام شده است. همچنین تخمین زده می‌شود که قزاقستان صاحب دومین منابع بزرگ در اورانیوم، کروم، روی و سرب و سومین در منگنز، چهارمین در مس و در مورد زغال سنگ، آهن و طلا نیز در بین ۱۰ کشور اول دنیا قرار می‌گیرد و همچنین یازدهمین منابع بزرگ هم در نفت و هم در گاز طبیعی را در اختیار دارد (www.fa.wikipedia.org). کشور قزاقستان، نسبت به سایر کشورهای آسیای مرکزی دارای بیشترین پیوندها با روسها تا قیل از روپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشته است. در بیشتر تاریخ کلاسیکش، اقتصاد قزاقستان با اتحاد جماهیر شوروی گره خورده بود (Guek-Cheng Pang, 2001:43). پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به استقلال رسیدن قزاقستا ن، این کشور برنامه های خود را که از سوی اولین رئیس جمهور، نور سلطان نظربایف ارائه شده بود، مورد اجرا قرار گرفت. مرحله اول اصلاحات اقتصادی، جهت غلبه بر بحران ها و تضمین توسعه پایدار برای ایجاد نهاد های ضروری اصلاحات اقتصادی هدف گذاری شده بود. از سال ۱۳۷۱ تا سال ۱۳۷۶، مهم ترین و اساسی ترین اصلاحات انجام شد. آزادسازی اقتصادی، خصوصی سازی، ایجاد زیرساخت های بازار، معرفی پول ملی، توسعه سیستم مالی و مالیاتی، تخصیص بودجه، و جذب سرمایگذاری خارجی از جمله این اصلاحات هستند. این برنامه های اصلاح طلبانه و ضد بحران، گسترش اقتصاد بازار را تقویت کرد و پایه های ثبات اقتصاد کلان و انتقال به مرحله جدید توسعه را شکل داد.برنامه راهبردی قزاقستان ۲۰۳۰، توسط رئیس جمهور نظربایف در مهر ۱۳۷۶ اعلام شد، این برنامه مهم ترین عامل برای مشخص کردن راه روش منطقی در پیشرفت ملت قزاق بود. بعد ها، طرح ها و برنامه های راهبردی میان مدت برای دستیابی به اولویت های تعیین شده توسط برنامه کلان راهبردی آماده شد (http://www.irkz.org).
کشور قزاقستان نسبت به سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی دارای وضعیت مناسب تر و شرایط بهتری است. از زمان استقلال در۱۹۹۱، قزاقستان پیشرفت قابل توجه ای در استقرار بازار اقتصاد و شرایط جالب برای سرمایه گذاری فراهم شده است (Terterov, 2012: 7). قابل توجّه است که میزان تولید ناخالص ملی کشور قزاقستان در سال ۲۰۰۸ م. در بخش های کشاورزی ۸/۵%، صنعت ۴/۳۹% و خدمات برابر با ۷/۵۴% بوده است. نفت، مهمترین عامل در ورای موفقیت اقتصادی قزاقستان بوده است. در سال۲۰۱۰، قزاقستان در حدود ۸۰ تن نفت خام تولید کرد، و در آن مسیر است که تا سال ۲۰۱۵، ۱۵۰ میلیون تن در سال، تولید کند (Brummell, 2012: 16). قزاقستان بزرگترین ذخایر قابل برداشت نفت و گاز حوزه دریای خزر را در اختیار قرار دارد. در حال حاضر روزانه ۸/۱ میلیون بشکه نفت در منطقه دریای خزر تولید می شود که دو سوم آن به قزاقستان تعلق دارد. میزان ذخایر نفت این کشور در دریا و خشکی ۹ تا ۲۹ میلیارد دلار برآورد شده است. معادن مهم «اوزن» ۴۸%، «کالامکاس» ۳۱%، «وراتیبا» ۳۵%، از لحاظ استخراج نفت بیشترین میزان را داراست (مدنی، ۱۳۹۰: ۷۶).
سرانجام قزاقستان در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ شاهد رشد اقتصادی دو رقمی شد. این رشد در سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ به طور متوسط ۹ درصد در سال بود. علل آن را می توان خصوصی سازی، رشد خوب بخش کشاورزی و سرمایه گذاری خارجی عنوان کرد. گشایش کنسرسیوم خط لوله دریای مازندران در سال ۲۰۰۱ از میدان نفت ی تنگیز (Tengiz) درغرب تا دریای سیاه باعث رشد چشمگیر اقتصاد این کشور شد (http://www.bazarganiqom.ir).
۲– ۴ – ۳ جمهوری تاجیکستان ۱ – ۲– ۴ – ۳ موقعیت جغرافیایی جمهوری و ویژگی های جغرافیایی تاجیکستان تاجیکستان با وسعت حدود ۱۴۳۱۰۰ کیلومترمربع، در جنوب شرقی آسیای مرکزی و در ۳۱ ۶۷ تا ۴۰ ۳۶ ۴۱ عرض شمالی قرار دارد (یحیرایی، ۱۳۸۸: ۱). این جمهوری در شرقی ترین قسمت منطقه آسیای مرکزی و هم مرز با کشور چین به پایتختی شهر دوشنبه قرار دارد. کشور جمهوری تاجیکستان، به عنوان نزدیکترین کشور از لحاظ فرهنگی در میان کشورهای آسیای مرکزی با جمهوری اسلامی ایران، از جنوب با افغانستان، از غرب با ازبکستان، از شمال با قرقیزستان، و از شرق با چین همجوار ‌است. در شمال تاجیکستان جمهوری قرقیزستان قرار گرفته و جمهوری ازبکستان بخشی از شمال و تمامی غرب این جمهوری را در برگرفته است. شرق این جمهوری تماماً به چین و جنوب آن با مرزی بیش از هزار کیلومتر از طریق رودخانه مرزی پنج به افغانستان محدود می شود باریکه وخان در افغانستان به عنوانی حائلی باریک بین کشمیر و تاجیکستان قرار دارد (شیخ عطار،۱۳۷۱: ۱۵۹). آب و هوا این کشور متاثر از عدم نزدیکی به دریاها و فقدان رطوبت و همچنین ژئومورفولوژی کوهستانی داخل این کشور است به طوری که این دو عامل شکل غالب آب و هوایی آن کشور را به صورت قاره‌ای با تابستان گرم و زمستانهایی ملایم، در مناطق کوهستانی پامیر بصورت نیمه خشک تا قطبی است. به عبارت دیگر، جمهوری تاجیکستان دارای آب و هوای بری است که در آن تفاوت بین گرمای شب و روز و تابستان و زمستان قابل ملاحظه است و از حیث باران، این میزان بسیار ناچیز و آسمان در بیشتر روزهای سال صاف است. این کشور را باید سرزمینی پوشیده از کوهستان دانست به طوری که قسمت اعظم آن را کوهستانهای بلند رشته کوهای تیان شان، حصار و پامیر دربر گرفته است. دو رشته کوه تین شیان و پامیر ۹۳% خاک تاجیکستان را پوشانده است. رشته کوه تین شیان غربی در شمال این کشور است. تین شیان جنوبی مرکز و پامیر جنوب شرقی این کشور را پوشانده است. قله لنین به ارتفاع ۷۱۳۴ متر و قله کمونیسم به ارتفاع ۷۴۹۵ متر در شمال پامیر واقع شده است. در شمال کشور کوه قورمه، در بخش مرکزی، کوهستانهای آلای و ترکستان و زرافشان و حصار و قراتگین، و در جنوب، کوههای نچندان بلند باباتوق و آقداغ و قره داغ و تره کلیتاق سرُسُرک و وَخش و جیلانتاق قرار دارد (وزارت امور خارجه، ۱۳۸۷: ۱۴) علاوه بر آن، لازم به ذکر است که اسماعیل سامانی به ارتفاع ۷۴۹۵ متر و لنین در شمال رشته کوه پامیر قرار دارند، بلند ترین قله های جمهوری تاجیکستان هستند. دو سلسله جبال تین شان که دامنه آن تا چین گسترش یافته و پامیر که بخشهای دیگری از آن در افغانستان و چین قرار دارد این سرزمین را چنان در بر گرفته اند که حدود ۹۳ درصد از قلمرو آن کوهستانی و تپه ماهور غیر قابل کشت و سکونت است و نیمی از این کشور دارای ارتفاعی بیش از سه هزار متر از سطح دریاست (شیخ عطار، ۱۳۷۱: ۱۵۹). یخچالهای طبیعی بسیاری در قلل این کوه های این کشور قرار داند که از آنها به عنوان یکی از منابع مهم آب، علاوه بر رودخانه های تاجیکستان، در این کشور به شمار می روند. تاجیکستان دارای رودهای بسیار است و شمار رودخانه های آن که طول آنها از ده کیلومتر تجاوز نمی کند به ۹۴۷ می رسد. رودهای بزرگ این کشور سیردریا و آمودریا (سیحون و جیحون) و زرافشان است. آمودریا و سیردریا از یخچالهای طبیعی کوههای پامیر و تین شیان سرچشمه می گیرند و دو منبع مهم آب منطقه اند (وزارت امور خارجه، ۱۳۸۷، ۱۴). رودخانه جیحون بعنوان پرآب ترین رود منطقه آسیای مرکزی، علاوه بر نقش اساسی در این کشور دارد به عنوان رود حیات بخش در این منطقه از کوه های پامیر سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از جنوب تاجیکستان و تشکیل مرز جنوبی آن با افغانستان، وارد خاک ازبکستان و سپس ترکمنستان شده و سرانجام در خاک ازبکستان به دریاچه آرال می ریزد. طول این رود با بیش از دوهزار متر طولاست که از شاخه های مهم آن، رود وخش و زرافشان است که هر کدام موجب آبادانی بخشی از حوزه جریان آن می شوند.
۲ – ۲ – ۴ – ۳ ویژگی های انسانی جمهوری تاجیکستان از لحاظ ترکیب قومیتی در کشور تاجیکستان، بعد از تاجیها که اکثریت را دارا هستند، ازبکها و روسها بالاترین اکثریت قومی در تاجیکستان هستند که بیش از چهارم اقلیت های قومی را تشکیل می دهند؛ علاوه بر آنها دارای شماره فراوانی در این کشور هستند. از نظر جمعیت، بویژه از لحاظ ترکیب جمعیتی، شرایط بسیار جالبی بر این کشور قرار دارد. در سال ۲۰۰۰م، از ۶ میلیون و ۱۲۷هزار نفر کل جمعیت تاجیکستان، ۶۰ درصد تاجیک ها، ۱۰ درصد روس ها، ۲۵ درصد ازبکها و ۵ درصد اوکراینی، ارمنی، تاتار، آلمانی، قرقیز و کلیمی بوده اند. شمار تقریبی کل مسلمانان در تاجیکستان در سال ۲۰۰۰، ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده است (افشار (سیستانی)، ۱۳۸۳ : ۱۴۹). بیشترین قسمت جمعیت تاجیکستان را تاجیکان تشکیل می دهند که آنها علاوه بر اینکه در این کشور زندگی می کنند، در سرزمین کشورهای همسایه نیز به طور پراکنده گذران عمر می کنند؛ مانند شمال افغانستان. جمعیت تاجیکستان در آسیای مرکزی بیش از ۱۵ میلیون نفر تخمین زده می شود، زیرا جمیعت تاجیکستان در ۲۰ ژانویه سال ۲۰۰۰م، ۶ میلیون و ۱۲۷ هزار نفر بوده است. از سویی جمعیت ازبکستان ۲۳ میلیون نفر می باشد که حدود ۷ میلیون نفر آن ها، یعنی مردم شهرهی بزرگ این جمهوری، مانند: سمرقند، بخارا، فرغانه، ترمز، و … تاجیک هستند و شماری تاجیک نیز در قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان زندگی می کنند(افشار (سیستانی)، ۱۳۸۳ : ۱۴۷). فرهنگ کشور تاجیکستان را می توان ادامه فضایی فرهنگ ایرانی دانست؛ از این لحاظ این کشور با جمهوری اسلامی ایران و همچنین کشور افغانستان اشتراکات معنوی و فرهنگی بسیاری دارند. تاجیکان که بازمانده سغدیان ایرانی نژاد محسوب می شوند، در حقیقیت تنها بازمانده نژاد آریایی ماوراء النهر هستند که به طرق مختلف توانسته اند خود را از هجوم پی در پی مغول و ترکان حفظ کنند (بحیرایی، ۱۳۸۸: ۳۳). از لحاظ شمار جمعیت این کشور دارای نرخ رشد مثبت بوده است؛ در جدول زیر نرخ افزایش جمعیّت این کشور را نشان می دهد:
جدول۳-۳: میزان نرخ رشد جمعیت کشور جمهوری تاجیکستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ق.ظ ]




مجازی­سازی: یکی از ویژگی­های حیاتی در محاسبات ابری بوده و به معنای آن است که تمام امکانات یک ماشین فیزیکی شامل سخت­افزار، سیستم­عامل، منابع ذخیره­سازی و منابع شبکه توسط چندین ماشین مجازی قابل استفاده هستند. مجازی­سازی، پیچیدگی­های تکنولوژیکی را از کاربر نهایی پنهان می­سازد، بنابراین می ­تواند استقلال سرویس­های ابری را بهبود بخشد، بازیابی سریع و تحمل خطا را امکان­ پذیر سازد و منابع فیزیکی می­توانند به صورت مؤثری پیکربندی شده و بکار گرفته شوند. تکنولوژی­ مجازی­سازی ویژگی­هایی مثل انزوای ابزارهای کاربردی و کیفیت سرویس را فراهم می­ کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
امنیت: به منظور فراهم کردن محیطی قابل اعتماد برای کلاینت­ها، فراهم­کنندگان باید برای امنیت تضمین­هایی ایجاد کنند. وقتی داده ­ها توزیع­شده ­اند و به وسیله کاربران غیر مرتبط به هم، به­اشتراک گذاشته می­شوند مسائل امنیتی اهمیت بیشتری پیدا می­ کنند.
دیدگاه کیفیتی: در این دیدگاه بر ویژگی­های کیفیتی مثل قابلیت در دسترس بودن و قابلیت اطمینان در محاسبات ابری تأکید شده است. برخی از این ویژگی­ها در ادامه مطرح شده ­اند.
قابلیت در دسترس بودن: امکانات بیشماری از طریق اینترنت در هر زمان و هر مکانی در دسترس قرار می­گیرند.
قابلیت اطمینان: ارائه­دهنده­ توانایی برای تضمین عملیات سیستم بدون وقفه است. قابلیت اطمینان یکی از نیازهای کیفیت سرویس است که بر جلوگیری از، از دست دادن داده تمرکز دارد.
چابکی[۶]: فراهم­کنندگان ابر قادر به واکنش در برابر تغییر در تقاضای منبع و شرایط محیط هستند. چابکی نیاز دارد تا هر دو طرف (فروشنده و مشتری) قابلیت ­های مدیریت خودگردان را فراهم کنند.
دیدگاه اقتصادی: ویژگی­های اقتصادی، محاسبات ابری را در مقایسه با دیگر مفاهیم محاسباتی منحصر به فرد می­ کند. برخی از این ویژگی­ها در ادامه معرفی شده ­اند.
پرداخت در ازای استفاده: در محاسبات ابری، کاربران تنها برای آنچه استفاده می­ کنند هزینه پرداخت می کنند.
کاهش هزینه­ های عملیاتی:کاربران می­توانند به ­راحتی وارد جهان محاسبات شوند و می­توانند زیرساخت را برای وظایف محاسباتی غیر متناوب اجاره کنند. حداقل مهارت­ های فنی برای پیاده­سازی نیاز است و در نتیجه هزینه عملیاتی کاهش می­یابد.
صرفه­جویی از نظر میزان مصرف انرژی: محاسبات ابری مصرف منابع غیر قابل استفاده را کاهش می­دهد، به عبارت دیگر به دلیل مدیریت متمرکز، هزینه­ های اضافی برای مصرف انرژی و انتشار کربن، می ­تواند بهتر کنترل شود.
۲-۳ عناصر محاسبات ابری
محیط­های محاسبات ابری از چهار عنصر اصلی مجازی­سازی، پردازش شبکه­ ای، web 2.0 و معماری مبتنی بر سرویس[۷] تشکیل شده ­اند که در ادامه به معرفی و توضیح آنها پرداخته شده است.
مجازی­سازی: یکی از بزرگترین مشکلاتی که مدیران فناوری اطلاعات با آن مواجه هستند تعداد زیاد سخت­افزارهای سرویس­دهنده تک کاره۲ است. مهمترین علت افزایش تعداد این سخت­افزارها، ناسازگاری بین برنامه ­های کاربردی است. این موضوع باعث می­ شود مدیران ترجیح دهند برنامه ­های کاربردی مختلف را بر روی سرورهای مجزا اجرا کنند. هزینه­ های سخت­افزاری، برق مصرفی سرورها، تجهیزات خنک­کننده مرکز داده ­ها و کارشناسانی که وظیفه مدیریت سخت­افزاری و نرم­افزاری این سیستم­ها را بر عهده دارند مدیران را مجاب می­ کنند تا تلفیق سرویس­دهنده­ها را به عنوان یک اصل بپذیرند. بهترین روش برای تلفیق سرویس­دهنده­ها استفاده از تکنولوژی مجازی­سازی است. مجازی­سازی به معنای آن است که تمام امکانات یک ماشین فیزیکی شامل سخت­افزار، سیستم­عامل، منابع ذخیره­سازی و منابع شبکه توسط چندین ماشین مجازی قابل استفاده شود. هر ماشین مجازی می ­تواند سیستم عامل خود را داشته باشد، به این ترتیب می­توان بر روی یک سرور و در یک زمان چندین سیستم­عامل متفاوت و یا حتی ناسازگار با هم را راه ­اندازی کرد و هر سیستم عاملی برنامه ­های کاربردی مختلفی را اجرا کند. شکل ۲-۱ تلفیق سرویس­دهنده­ها با بهره گرفتن از تکنولوژی مجازی­سازی را نشان می­دهد.
پردازش شبکه­ ای: پردازش شبکه­ ای عبارت است از شبکه گسترده­ای با توان محاسباتی بالا که امکان اتصال به اینترنت را هم داراست. شبکه از رایانه­های همگن اختصاصی تشکیل نمی­ شود، بلکه مجموعه ­ای از رایانه­های توزیع­شده در سطح اینترنت و اینترانت­های متعددی است که به صورت غیراختصاصی از طریق پروتکل­های ارتباطی با یکدیگر در ارتباط هستند. در پردازش شبکه­ ای انواع مختلفی از رایانه ­ها با توانایی­ها و قابلیت ­های مختلف وجود دارند. این رایانه ­ها غیراختصاصی بوده و تنها در صورتی­که کاربر از توان محاسباتی رایانه به طور کامل استفاده نکند در اختیار پردازش شبکه­ ای قرار می­گیرند.
Web 2.0: با افزایش کاربردهای وب، طراحان وب روش­های جدیدی را در ایجاد وب­سایت­ها به کار گرفتند که باعث راحت­تر شدن دسترسی به داده ­ها برای کاربر و مشارکت کاربر در ایجاد داده ­ها شدند. به عنوان نمونه می­توان ویکی­پدیاها را معرفی کرد که توسط کاربران گسترش می­یابند و مدیران این سایت­ها فقط محیطی را برای استفاده از توانایی­های کاربران فراهم می­ کنند. یکی از مهم­ترین اصول Web 2.0، نگاه کردن به وب بعنوان یک بستر است. بر اساس تحقیقات یک شرکت آمریکایی، بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان هستند که رایانه شخصی ندارند، اما کاربر اینترنت هستند. Web 2.0 به نیازهای این افراد پاسخ داده است. سرویس­هایی مانند Google Docs و Zoho.com امکان داشتن نرم­افزار آنلاین را فراهم کرده ­اند، سایت­های بسیار زیادی برای نگهداری فایل­ها تحت وب وجود دارند که نیاز این افراد را به هارد شخصی برطرف کرده است و سایت­های بسیاری امکان ویرایش عکس بر روی اینترنت را بوجود آورده­اند که این افراد را از داشتن یک نرم­افزار ویرایشگر عکس مانند فتوشاپ بی­نیاز می­ کنند. Web 2.0 باعث بی­نیاز شدن بسیاری از کاربران از داشتن سیستم عامل شخصی شده است. اینجا بود که مفهومی به نام سیستم عامل جهانی شکل گرفت، بدین معنا که کاربران با داشتن یک مرورگر روی هر دستگاهی و با اتصال به اینترنت امکان استفاده از همه سرویس­های لازم جهت کارهای روزمره خود را بدست آوردند. یکی از پیامدهای سیستم­ عامل جهانی، پایان چرخه سنتی تولید و عرضه نرم­افزار است، مثلا نرم‌افزارهایی مانند آفیس هر چند سال یکبار نسخه جدیدی را منتشر می­ کنند و کاربران باید آنها را خریداری کنند تا از مزایای نسخه جدید بهره­مند شوند، اما برنامه ­های تحت وب هر ماه و گاهی هر روز بروزرسانی می­شوند و سریعا در دسترس همگان قرار می­گیرند

شکل ۲-۱: نصب چند سیستم ­عامل بر روی یک سرور با بهره گرفتن از تکنولوژی مجازی­سازی ]۴[.
.
معماری سرویس­گرا (SOA): سیستم­های اطلاعاتی به سرعت در حال رشد هستند. سازمان­ها نیازمند پاسخگویی سریع به نیازمندی­های جدید کسب­و­کارها هستند. این در حالی است که معماری­های نرم­افزاری موجود به حد نهایی قابلیت ­های خود رسیده ­اند. معماری مبتنی بر سرویس قدم تکاملی بعدی برای کمک به سازمان­ها جهت مدیریت چالش­های پیچیده است. معماری مبتنی بر سرویس حالت بلوغ­یافته معماری مبتنی بر اجزا، طراحی مبتنی بر واسطه (شی­گرا) و سیستم­های توزیع شده است. در معماری مبتنی بر اجزا عملکرد کلی به کارهای کوچک­تری تقسیم شده و هر کار در یک جزء بسته­بندی می­ شود. یک سیستم توزیع­شده، تعمیمی از معماری مبتنی بر اجزا[۸] است که به اجزایی که در موقعیت­های فیزیکی مختلف وجود دارند اشاره می­ کند. مهم­ترین مزیت معماری مبتنی بر اجزا سهولت استفاده مجدد و نگهداری سیستم است. استفاده مجدد و تغییر هدف معمولاً مهم­ترین پیشران­های کسب­و­کارها جهت استفاده از این نوع معماری در دهه ۹۰ میلادی بوده است.
بر اساس منطق معماری مبتنی بر سرویس، سیستم­های نرم­افزاری بزرگ می­توانند از جمع­آوری مجموعه­هایی از عملکردهای مستقل و قابل استفاده مجدد تشکیل گردند. برخی از این عملیات­ها می­توانند از طریق سیستم­های موجود و یا سیستم­های دیگر فراهم گردند، اما سایر عملیات لازم باید پیاده­سازی شوند. هر سرویس امکان دسترسی به مجموعه خوش­تعریفی از عملیات را می­دهد. سیستم به عنوان یک کل، به صورت مجموعه ­ای از تعاملات بین این سرویس­ها طراحی می­ شود. معماری مبتنی بر سرویس، سرویس­هایی را که سیستم از آنها تشکیل شده را تعریف و تعاملات لازم بین سرویس­ها جهت ارائه رفتار مشخص را توصیف می­ کند و در نهایت سرویس­ها را به یک یا چند پیاده­سازی در تکنولوژی­های خاص تصویر می­ کند. معماری سرویس­گرا مبتنی بر استفاده از اشیاء و اجزای توزیع شده است و قدم تکاملی بعدی در محیط­های محاسبه­ای است ]۴[.
۲-۴ معماری ابر
شکل ۲-۲ نشان­دهنده یک مدل مرجع برای محاسبات ابری است. همانطور که در شکل مشاهده می­ شود چهار لایه در این مدل وجود دارد که در ادامه توضیح داده شده ­اند.
در پایین­ترین سطح، منابع فیزیکی مثل کلاسترها، مرکز داده ­ها و منابع ذخیره­سازی قرار دارند.
در بالای این سطح، زیرساخت فناوری اطلاعات مستقر شده و مدیریت می­ شود. زیرساخت فیزیکی به ­وسیله میان­افزار هسته­ای که هدفش فراهم کردن یک محیط با زمان اجرای مناسب برای ابزارها و به­کار­گیری مناسب منابع فیزیکی است مدیریت می­ شود. زیرساخت فیزیکی و میان­افزار هسته ارائه­دهنده بستری هستند که ابزارهای کاربردی در آن مستقر می­شوند.
بستر فراهم شده در لایه دوم از طریق یک میان­افزار سطح کاربر در دسترس قرار می­گیرد. میان­افزار سطح کاربر مثل Web2.0 محیط­ها و ابزارهایی برای ساده­سازی استقرار و توسعه ابزارهای کاربردی در را ابر فراهم می­ کنند.
در بالاترین سطح، ابزارهای کاربردی قرار دارند که کاربران از طریق آنها با ابر در تعاملند.
۲-۵ مدل­های سرویس­دهی در ابر
اصطلاح سرویس در محاسبات ابری به معنای توانایی استفاده از مؤلفه ­هایی با قابلیت استفاده مجدد از طریق شبکه فروشنده است. در محاسبات ابری این اصطلاح به صورت “به عنوان سرویس[۹]” شناخته شده است. در ابر سه مدل سرویس­دهی وجود دارد که در ادامه شرح داده شده ­اند.
نرم­افزار به عنوان سرویس۲: در این مدل یک ابزار­کاربردی کامل به عنوان یک سرویس و بر حسب تقاضا به مشتری تحویل داده می­ شود، به عبارت دیگر یک نمونه از ابزارکاربردی روی سرور اجرا شده و چندین کاربر سرویس­دهی می­شوند. بنابراین مشتری­ها نیاز به سرمایه ­گذاری اولیه برای سرورها و نیز دریافت مجوز نرم­افزار ندارند و برای فراهم­کنندگان نیز هزینه کاهش می­یابد، چرا که فقط نیاز به نصب و نگهداری یک ابزار دارند. Zoho و Gmail نمونه­هایی از SaaS هستند.
بستر به عنوان سرویس۳: در اینجا یک لایه از نرم­­افزار یا محیط توسعه کپسوله شده و به عنوان یک سرویس تحویل داده می­ شود. مشتری می ­تواند ابزارهای کاربردی خودش را ایجاد کند و آنرا روی بستر فراهم­کننده اجرا کند. به منظور برطرف کردن نیازهای قابلیت مدیریت و قابلیت مقیاس­­پذیری ابزارهای کاربردی، فراهم­کنندگان PaaS ترکیبی از پیش­تعریف شده از سیستم­عامل و سرورها را پیشنهاد می­ دهند، مثل بستر LAMP که ترکیبی از PHP، MySQL، Apache و Linux است. در این نوع خدمات برای مشتری این امکان که بتواند برنامه ­های کاربردی ساخته شده یا خریداری شده توسط خود را بر روی بستر ابر قرار دهد فراهم شده است. مشتری بر روی ابزار­ کاربردی خودش کنترل دارد، اما روی شبکه، سرورها و منابع ذخیره­سازی کنترلی ندارد. Azure و Googlemap نمونه­هایی از PaaS هستند.
شکل ۲-۲: مدل معماری مرجع محاسبات ابری ]۳[.
زیرساخت به عنوان سرویس (سخت­افزار به عنوان سرویس[۱۰]): زیرساخت به عنوان سرویس منابع ذخیره­سازی و قابلیت ­های محاسباتی را به عنوان سرویس­های استاندارد شده از طریق شبکه تحویل می­دهد. سرورها، سیستم­های ذخیره­سازی، تجهیزات شبکه و فضای مرکز داده مجتمع شده و برای مدیریت بارکاری در دسترس قرار می­گیرند. مشتری نرم­افزار خودش را روی زیر ساخت مستقر می­ کند و در این حالت می ­تواند علاوه بر ابزار خودش بر روی شبکه و منبع ذخیره­سازی کنترل و مدیریت داشته باشد. GridGo و TERA نمونه­هایی از IaaS هستند.
۲-۶ انواع ابرها
سازمان­ها و بنگاه­ها می­توانند ابرهای خصوصی۲، عمومی۳ و یا ترکیبی۴ را برای استقرار ابزارهای کاربردی­شان انتخاب کنند. در ادامه این ابرها معرفی شده ­اند.
ابر عمومی: ابرهای عمومی تحت مالکیت شخص ثالث هستند و به ­وسیله آنها اجرا می­شوند، به عبارت دیگر همه مشتریان یک زیرساخت مشابه را با پیکر­بندی محدود، حمایت­های امنیتی و قابلیت دسترسی به اشتراک می­گذارند. تمام این متغیرها توسط فراهم­کنندگان مدیریت و حمایت می­شوند. یکی از مزایای ابرهای عمومی این است که ممکن است این ابرها از ابر یک بنگاه بزرگتر باشند، بنابراین توانایی فراهم کردن مقیاس­پذیری بر حسب تقاضا را دارند.
ابر خصوصی: ابر خصوصی به صورت انحصاری برای یک سازمان یا بنگاه ساخته می­ شود و بنابراین امنیت و کنترل بیشتری را نسبت به ابر عمومی فراهم می­ کند. دو نوع ابر خصوصی وجود دارد: ۱- ابر خصوصی داخلی۵: در مرکز داده خود سازمان میزبانی می­ شود. این مدل فرایند استاندارد شده و امنیت بیشتری را فراهم می­ کند، اما از نظر سایز و مقیاس­پذیری محدودیت دارد و بخش فناوری اطلاعات سازمان باید هزینه­ های عملیاتی و هزینه­ های اولیه منابع فیزیکی را متقبل شود. این نوع ابر برای ابزارهای کاربردی که نیاز به کنترل و قابلیت پیکربندی کامل زیرساخت و امنیت دارند مناسب است. ۲- ابر خصوصی خارجی۶: در این مدل، ابر خصوصی توسط یک فراهم­کننده به صورت خارجی میزبانی می­ شود، به­گونه ­ای که فراهم­کننده یک محیط ابری انحصاری را با تضمین “حفظ حریم شخصی” ایجاد می­ کند. این مدل برای بنگاه­هایی که نمی­خواهند یک ابر عمومی داشته باشند مناسب است.
ابرترکیبی: ترکیبی از حداقل یک ابر عمومی با حداقل یک ابر خصوصی را گویند. این ابرها دارای توانایی تکمیل و تقویت مزایای هر دو نوع ابر می­باشند، مثل تقویت منابع ابر خصوصی با منابع ابر عمومی برای مدیریت بارکاری غیر منتظره، افزایش مقیاس­پذیری ابر خصوصی و یا افزایش امنیت ابر عمومی.
۲-۷ مزایای محاسبات ابری
محاسبات ابری به عنوان یک پارادیم محاسباتی است که پس از محاسبات سودمند و محاسبات گریدی ظهور کرده است و دارای مزایایی است که به برخی از آنها در ادامه اشاره شده است.
روشی سریع­تر، آسان­تر و ارزان­تر برای استفاده و دسترسی به داده ­ها، ابزارهای کاربردی، بسترها و زیرساخت­ها.
کاهش هزینه: همانطور که گفته شد این مدل مبتنی بر “پرداخت در ازای استفاده” است و کاربران تنها در ازای منابعی که استفاده می­ کنند هزینه پرداخت می­ کنند، از ­اینرو نیاز به پرداخت هزینه اولیه و سرمایه ­گذاری برای نرم­افزار و سخت­افزار نمی ­باشد و کاربران نیازی به پیگیری به­روزرسانی نرم­افزارها، تهیه مجوز برای آنها و هزینه­ های نصب و نگهداری ندارند.
انعطاف­پذیری: سرعت تحویل سرویس­ها و محصولات برای بنگاه­ها بسیار مهم است، از اینرو باید به سرعت با تغییر شرایط کاری سازگار شوند. محاسبات ابری می ­تواند ابزارهای کاربردی مورد نیاز را به بنگاه­ها تحویل دهد و این نیاز آنها را برطرف کند.
امکان بدست­آوردن مشتریان جدید برای سرویس­های مختلف ارائه شده توسط فروشندگان (مزیتی برای فروشندگان).
ظرفیت ذخیره­سازی نامحدود: مرکزداده­ها و منابع ذخیره­سازی با حجم بسیار بالایی در اختیار کاربران قرار دارند.
افزایش قدرت محاسباتی: هنگامی که کاربری وارد یک محیط محاسبات ابری می­ شود صاحب قدرت همه ابر شده و به قدرت یک رایانه شخصی و یا شبکه سازمان محدود نمی­ شود و می ­تواند وظیفه­ها و محاسبات بسیار بزرگی را انجام دهد.
دسترسی جهانی به اسناد: با محاسبات ابری مجموعه کاری هر شخص همواره همراهش است و در ابر موجود است و فقط کافی است از طریق اینترنت به ابر متصل شود.
با محاسبات ابری فراهم­کنندگان سرویس­ها از آسان­شدن نصب، نگهداری و کنترل متمرکز نسخه­های مختلف نرم­افزارها بهره­مند می­شوند و کاربران می­توانند در هر زمان و هر مکان به داده ­ها و سرویس­ها دسترسی داشته باشند، داده ­ها را به اشتراک بگذارند و آنها را به صورت امن­تری در زیرساخت ذخیره کنند. هدف ابر این است که مرکز داده ­های نسل بعد را به عنوان شبکه­ ای از سرویس­های مجازی­شده معماری و طراحی کند تا کاربران بتوانند ابزارها را مستقر کرده و به آنها از هر مکانی و در هر زمانی دسترسی یابند. محاسبات ابری باعث می­ شود شرکت­های فناوری اطلاعات به جای تمرکز بر روی خرید وتنظیم سخت­افزار، نرم­افزار، بستر و زیرساخت مورد نیاز بر روی اهداف استراتژیکشان تمرکز کنند.
۲-۸ نقاط ضعف محاسبات ابری
محیط­های محاسبات ابری دارای مزایای بسیاری هستند که به برخی از آنها اشاره شد، اما هنوز هم موضوعاتی وجود دارد که مانع از پذیرش گسترده آن شده است. به برخی از نقاط ضعف این محیط­ها در ادامه اشاره شده است.
امنیت داده: بسیاری مشتریان تمایلی به قرار دادن داده­هایشان در ابر ندارند و ترجیح می­ دهند داده ­ها به صورت محلی ذخیره شوند، از اینرو باید از نظر امنیت تضمین­هایی از سوی فراهم­کنندگان ابر به آنها داده شود.
تأخیر: از آنجاییکه از طریق اینترنت با ابر ارتباط برقرار می­ شود باید لینک­های ارتباطی بسیار قوی و بدون تاخیر فراهم شوند. این موضوع به خصوص برای ابزارهای کاربردی بلادرنگ بسیار مهم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ق.ظ ]




سؤالی که در این خصوص مطرح می‌شود، این است که آیا معیار دستیابی و رسیدن به «مقتضیات عقد» قانون بوده، یا عرف، یا قانون و عرف توأمان، یا قصد مشترک طرفین عقد و یا مجموعه‌ی از موارد است که در شناسایی مقتضیات عقد مبنا و ملاک قرار می‌گیرد؟ بر این اساس و برای پاسخ به سؤال فوق، به شرح بندهای آتی این گفتار، نظریات مختلف فقها و حقوق‌دانان در مورد مبنای تشخیص مقتضای ذات و اطلاق عقد مورد بررسی قرار می‌گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

بند اوّل: نظریه‌ی تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانون:

برخی مرجع و معیار شناسایی مقتضیات ذات عقد را «قانون» دانسته‌اند. یعنی هر شرطی که منافی آثاری باشد که شارع به هر عقد، وضع نموده است، با مقتضای عقد مخالف خواهد بود.[۸۸]
بنابر این نظر، برای تمیز مقتضیات عقد بایستی شرع و قانون را اساس و مبنا قرار داد و آثاری را که شارع برای هر عقد وضع نموده است، بررسی کرد. این نظر به مفهوم اجتماعی و قانونی «عقد» باز می‌گردد. زیرا، اگر آثار و لوازم عقد، ناشی از حکم قانون‌گذار باشد و نقش «تراضی»، محدود به انتخاب نمونه قانونی و قرار گرفتن در آن موقعیت شود، بی‌گمان مرجع تمیز مقتضای عقد قانون است و نیازی به احراز قصد مشترک و رجوع به عرف نیست.[۸۹]
بر اساس این نظریه، به طور کلی منبع تمامی الزامات، جعل شارع و قانون‌گذار است و از آن‌جایی که کلیه‌ی مقررات مربوط به عقود و قراردادها و آثار و لوازم آن‌ها، ناشی از شرع و قانون بوده و اراده‌ی طرفین بر این اساس محترم شمرده شده است. بنابراین برای شناخت مقتضای عقود، بایستی به قانون رجوع نمود؛ به عبارت دیگر مراد از منافی بودن با مقتضای عقد را اقتضای عدم ترتب اثری می‌دانند که شارع بر عقد بار نموده و عقد آن را فی نفسه اقتضا دارد و مثال آن را انتقال عوضین به متعاقدین و یا انتقال حق به ذمه‌ی محال علیه در حواله و یا اطلاق تصرف متعاملین در بیع و مثل چنین مواردی بیان کرده‌اند. از این رو چنان‌چه در عقد بیع شرط شود که مبیع در ملک بایع باقی بماند، چنین شرطی را با آن‌چه که شارع بر آن بار نموده است و بیع آن را مقتضی است، مخالف می‌دانند که این امر در نتیجه آن است که شرط خلاف مقتضای عقد را به عنوان یکی از انواع شرط نامشروع پذیرفته‌اند، به این ترتیب دیگر نیاز به مراجعه به عرف و احراز قصد مشترک نیست. اما نکته‌ای که در این‌جا قابل نقد و ایراد به نظر می‌رسد، این است که آیا به صرف مراجعه به قانون می‌توان مقتضای عقد را تشخیص داد؟
مشکلی که در این‌جا ظهور و بروز پیدا می‌کند، این است که آثار و احکام مربوط به عقود، از حیث درجه‌ی الزام متفاوت هستند، به این معنا که جعل پاره‌ای از آن‌ها تکمیل عقود و قراردادها و ارائه راه حلّ عادلانه در خصوص عقود و تفسیر اراده ضمنی طرفین است، لذا چنان‌چه طرفین خلاف این آثار را اراده نمایند این اراده، معتبر خواهد بود.
بنابراین در میان آثار و احکام عقود، بین آثاری که لازمه و ماهیت عقد را تشکیل می‌دهد و سایر آثار و لوازم تفکیکی صریحی وجود ندارد، بلکه از مجموع احکام قانون‌گذار می‌توان آثار و لوازم مربوط به یک عقد را به دست آورد.
حال تشخیص این‌که این آثار لازمه مطلق عقد است یا عقد مطلق؛ بدین معنا که آیا این آثار قابلیت انفکاک و جدا شدن از عقد را به وسیله‌ی شرط دارند یا خیر؟ مستلزم بررسی در احکام و قوانین و تشخیص چگونگی امکان تغییر آن‌ها، به واسطه شرط و نظایر آن است. لذا صرفاً مراجعه به قانون و شرع منجر به تمیز مقتضیات عقد نمی‌شود و اشکال در تشخیص و تمیز مقتضیات به قوت خویش باقی خواهد بود.[۹۰] «پس رجوع به قانون برای تمیز «مقتضای عقد» به‌ویژه در زمان حکومت اصل آزادی قراردادی، بدان می‌ماند که به جای اصل کتاب توصیه شود که به غلط‌نامه‌ی آن رجوع کنند».[۹۱]
بی‌گمان ریشه اصلی همه‌ی الزام‌ها در قوانین است مبنای التزام قراردادها نیز قانون است، اما نکته قابل توجه این است که همه‌ی بحث‌ها و گفت‌وگوهای مربوط به منابع تعهد، برای این است که معلوم شود قانون، کدام پدیده اجتماعی را موجب ایجاد حق و تکلیف ساخته است. همه در پی آن هستند که به این
اسباب مستقیم و درجه دوم دسترسی یابند و به تحلیل و تقسیم‌بندی آن‌ها بپردازند، وگرنه به آسانی اعلام می‌گردید که همه چیز به قانون باز می‌گردد. لذا در مورد آثار و ماهیت قراردادها نیز این‌چنین می‌باشد: قانون حکم همه چیزی را معین می‌کند، آن‌چه مهم است، مبنای صدور این احکام می‌باشد. بنابراین اگر بیان گردد که مقتضای ذات عقود را قانون معین و مشخص می‌کند، سخن نادرستی نخواهد بود، ساده انگاری بوده و مشکل حل نخواهد گردید.[۹۲]

بند دوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار عرف:

برخی از فقها و حقوق‌دانان، جهت شناسایی و تمیز مقتضیات عقد «عرف» را مبنا قرار داده‌اند. فقهای قائل به این نظریه، تأکید بر جدا بودن مقتضیات عرفی و شرعی دارند و علی‌رغم این که اعتقاد دارند، هر عقد دارای یک سری آثار و لوازم شرعی می‌باشد، اما شرط خلاف لوازم مذکور را جزء شرط خلاف کتاب و سنت دانسته و مبنای بطلان چنین شرطی را نامشروع بودن دانسته‌اند، نه مخالفت با اقتضای عقد.[۹۳]
به نظر این دسته از فقها، مصادیق شرط خلاف مقتضای عقد، تنها شروطی هستند که بر خلاف مقتضیات عرفی عقد باشند و بر این اساس مراد از مقتضی ذات عقد را، اصطلاحاً، آثار و لوازمی می‌دانند که عقد، عرفاً، مقتضی آن است.[۹۴]
بنابر این نظر، از آن‌جایی که عرف، نقش سازنده و تشکیل‌دهنده‌ی قراردادها را دارا بوده، پس به وسیله‌ی عرف هم، می‌توان به مقتضیات هر عقدی پی‌برد. اگر چه نقش عرف در تمیز خواست و اراده مشترک طرفین (که این مؤثر در تشخیص مقتضای عقد می‌باشد) بسیار مؤثر و مفید است، اما به‌تنهایی، معیار کافی و لازم برای تمیز مقتضیات عقد نخواهد بود، چرا که تراضی طرفین عقد می‌تواند موجب آثار و لوازم جدیدی باشد که ریشه و نمونه‌ای در عرف نداشته، پس رجوع به عرف در مورد چنین عقودی ره‌گشا نخواهد بود.[۹۵]
اما ایراد نظریه این است، اگر چه عرف سهم بسزایی در کشف و شناخت آثار و لوازم عقود دارد، اما با توجه به اصل آزادی قراردادی و تراضی طرفین عقد بر آثار و لوازم آن، بدون در نظر گرفتن «قصد مشترک متعاقدین» و به صرف مراجعه به عرف، با توجه به عنوان عقد، در شناخت مقتضیات عقد، دچار گمراهی خواهیم شد.
«میرزای نائینی (ره) که از معتقدین به ملاک عرفی است، متوجه اشکال فوق بوده و بر این اساس، در تشخیص مقتضیات عقد «انشای متعاقدین» و «قصد مشترک آنان» را نیز دخیل دانسته است».[۹۶]

بند سوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانونی و عرفی:

برخی از فقها، در تمیز مقتضیات عقد به معیار شرع (قانون) و عرف توأمان متمسک گردیده‌اند. «شیخ انصاری (ره) که یکی از معتقدین به این نظریه است، در این خصوص بیان می‌دارد: منافات شرط با مقتضای عقد، اگر عرفاً واضح باشد، مانند اشتراط عدم انتقال عوضین در بیع یا انتقال مال به ذمه ضامن در عقد ضمان، در این صورت انشاء عقد عرفی ممکن نیست و اما منافات، نصوص و اجماعاتی است که در شرع مقدس بر صحت اشتراط یا عدم آن وارد شده است و در صورت فقد نص یا اجماع، ناگزیر بایستی به دلیلی که مقتضی اثر مبحوث عنه است، رجوع نمود. اگر دلیل مذکور، از حیث اطلاق یا عمومش با دلیل وجوب وفای به شرط معارضه نماید، (یعنی اگر دلالت بر ثبوت آن اثر بر عقد، ولو با اشتراط خلاف داشته باشد در این صورت بایستی شرط را به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانست، اما اگر ثبوت اثر مذکور بر عقد به نحوی باشد که منافات با تغییر حکمش به واسطه اشتراط نداشته باشد، در این صورت باید قائل به صحت شرط شد …».[۹۷]
بنابر این نظریه، معیار و ملاک تمیز مقتضیات ذات و اطلاق عقد در درجه اوّل عرف است و چنان‌چه در احراز و تشخیص مقتضیات عقد با مشکل مواجه شدیم، بایستی به سراغ ادله ثبوت آن اثر بر عقد در شرع، رفته و با توجه به آن ادله، اگر اثر مذکور، به وسیله‌ی شرط، قابل تغییر باشد، شرط را صحیح دانسته وگرنه به علت مخالفت شرط با کتاب و سنت، شرط را باطل بدانیم.
ایرادی که در این‌جا رخ می‌دهد و برخی از حاشیه‌نویسان مکاسب به آن اظهار نموده‌اند، اختلاط نمودن بحث شروط مخالف کتاب و سنت و خلاف مقتضای عقد است. به این معنا که اکثر آثار و لوازمی که از سوی شارع بر قراردادها وضع گردیده است، مقتضیات شرعی عقود می‌باشد که اشتراط بر خلاف این مقتضیات، رافع ماهیت عرفی عقود نیست و به همین اعتبار معتقدان به این نظریه نیز چنین شرطی را صرفاً به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانسته‌اند و هیچ‌گاه، علت بطلان را مخالف شرط با مقتضای عقد بیان نکرده‌اند. از سوی دیگر، با توجه به نقش قصد مشترک و تراضی متعاقدین در ایجاد آثار و لوازم عقود، اکتفا به عرف یا قانون در تمیز مقتضیات قراردادها و عدم توجه به مضمون عقد و آثار مستقیم انشا باعث اشتباه و گمراهی در تشخیص مقتضیات عقود می‌شود.

بند چهارم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قصد مشترک:

عده‌ای از محققان، برای تمیز «مقتضای عقد» به «مضمون عقد» و «قصد مشترک» روی آورده‌اند.[۹۸] مرحوم نائینی یکی از پیروان و طرفداران این نظریه است و در خصوص تمیز مقتضای عقد، آن‌چه را که دو طرف عقد به طور صریح، یا به اصطلاح خود او «اولا و بالذات» انشا نموده‌اند و مدلول مطابقی عقد است، «مقتضای ذات عقد» دانسته است. مانند تملیک اعیان در بیع و یا تملیک منافع در عقد اجاره و آن‌چه را که به طور تبعی و ضمنی انشاء گردیده و مدلول التزامی عقد است، «مقتضای اطلاق عقد» می‌داند که به حکم عرف در نوع آن معامله معمول می‌باشد. ولی تراضی بر خلاف آن نیز امکان دارد: مثل حال بودن ثمن و التزام به وصف صحت و تعادل بین دو عوض.[۹۹] بنابر این نظر، جهت تشخیص مقتضیات عقد، مفاد تراضی و انشای طرفین عقد را می‌بایستی مبنا قرار داد و آن‌چه را که متعاقدین، صریحاً و اوّلاً و بالذات اراده نموده‌اند، مقتضای ذات عقد پنداشت.
برخی از حقوق‌دانان بر این نظریه ایراد کرده و بیان داشته این نظر از جهت مبنایی که برای جوهر و اساس عقد پیشنهاد نموده است، جالب و قابل پذیرش است ولی معیار تمیز و تشخیص آن ناقص و گمراه‌کننده به نظر می‌رسد. چرا که درست است طرفین آن‌چه را بیشتر برایشان اهمیت دارد، در پیمان تصریح می‌نمایند، ولی گاهی پیش می‌آید که امور فرعی و تبعی را نیز مورد تصریح قرار می‌دهند، پس این که بیان شود، هر آن‌چه که مدلول مطابق عقد است و به صراحت انشا می‌شود «مقتضای عقد» بوده، صحیح به نظر نمی‌رسد. مثل این‌که گفته شود هرگاه طرفین عقد، حال بودن ثمن یا محلّ تسلیم مبیع را در عقد به صراحت ذکر نمایند، این امور جزء ماهیت ذات عقد، خواهند بود. یقیناً چنین استدلال و نتیجه‌گیری را هیچ حقوق‌دانی نخواهد پذیرفت.[۱۰۰]
«اصالت شیوه‌ی نائینی از آن‌جا آغاز می‌شود که او معیار نوعی تمیز مقتضای عقد را که سایر فقیهان برگزیده و مظهر آن را عرف یا قانون دانسته‌اند، رها کرده است و می‌خواهد با معیار شخصی (انشا یا مفاد قصد مشترک) ماهیت عقد را تمیز دهد. در این راه نیز به جای این که نوع «تراضی» بر مبنای داوری عرف، مبنای تحقیق قرار گیرد، انشاء خاص دو طرف مرکز مطالعه است و برای یافتن انشاء اصلی تلاش می‌شود. بنابراین در این کاوش حق بود که نائینی همه قرائن را به یاری می‌گرفت یا از دید عرف برای رسیدن به «مقصود اساسی» استفاده می‌کرد. لکن او از این هر دو عبور کرده و به معیار نامطمئن «صراحت» اطمینان کرده است.[۱۰۱]

بند پنجم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس مجموع اعلام‌های طرفین و لوازم قانونی و عرفی قصد مشترک:

برخی از حقوق‌دانان از جمله دکتر کاتوزیان، ضمن تأیید مبنای نظریه‌ی قبلی (نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس قصد مشترک) ایراداتی را بر آن وارد دانسته و در نهایت نظر خویش را در خصوص راه‌حلّ تشخیص مقتضیات عقد بیان داشته‌اند.[۱۰۲]
ایشان اعتقاد دارند که نظریه‌ی قبلی از دو جهت بایستی اصلاح گردد: اوّل، این‌که ماهیت عقد را نمی‌توان یک سره به «قصد مشترک» واگذار نمود، بدین معنا که امروزه قوانین، آن چنان نهاد ارادی را محاصره و احاطه نموده که دیگر آن‌چه را عقد می‌نامیم، ترکیبی از احکام و خواست و اراده‌های خصوصی می‌باشد، بنیان و اساس همه‌ی احکام و آثار نهادی است که دو طرف ساخته‌اند، اما لوازم قانونی نیز عنصری از این ماهیت است. ایشان برای مثال بیان داشته‌اند: در پاره‌ای از قراردادها، قبض شرط صحت است، طرفین عقد به ضرورت قبض در عقد، اشاره‌ای ندارند، اما قانون، آن را لازمه انعقاد قرارداد و عنصری از ماهیت خواست مشترک قرار می‌دهد. بنابراین نتیجه‌گیری شده که چنین شرطی که قبض را در وقف یا هبه یا رهن یا بیع صرف، لازم نمی‌داند «خلاف مقتضای عقد» است بدون این‌که با قصد مشترک مخالفتی داشته باشد.
در ادامه بیان شده، عنصری را که قانون بر نهاد قراردادی می‌افزاید با آثار قانونی آن نهاد تفاوت دارد، عنصر ماهوی از ارکان وقوع عقد است، در حالی‌که آثار قانونی بر قرارداد منعقد گردیده، بار می‌شود، پس بایستی آن را عنصر عقد شمرد و شرطی را که بر خلاف آن اثر بشود، خلاف مقتضای عقد نخواهد بود، مگر این که نفی آن به بیهودگی ماهیت عقد، منتهی گردد. مثالی که در این مورد ذکر گردیده، شرطی است که فروشنده را از ضمان درک که از آثار قانونی بیع است بری نماید، خلاف مقتضای عقد بیع نخواهد بود و این شرط تنها در صورت حیله‌ی فروشنده بر خلاف نظم عمومی و در زمره اقسام شرط نامشروع خواهد بود.
ایشان در مثال دیگری تسلیم ثمن و مبیع را که هدف نهایی از مبادله محسوب می‌شود، از عناصر مقتضای بیع برشمرده‌اند.
دومین ایرادی که دکتر کاتوزیان در نقد نظریه‌ی شناخت مقتضیات عقد بر اساس قصد مشترک مرحوم نائینی مرقوم نموده، این است که معیار «صراحت در بیان» یا «دلالت مطابقی عقد» بر شناخت مقتضای عقد، نامطمئن و گمراه‌کننده می‌باشد، چرا که این کاوش چهره نوعی و شخصی را با هم دارد.
در جایی که طرفین برای بیان قصد مشترک از اصطلاحی متعارف و شناخته شده مانند: بیع، اجاره و قرض، استفاده می‌نمایند، مفهوم عرفی و قانونی این اصطلاح به طور نوعی معین می‌گردد. برای مثال: اگر شخصی اعلام نماید که خانه‌ام را فروختم، مفهوم نوعی اراده‌ی شخص، انتقال مالکیت خانه در برابر عوض معین می‌باشد (ماده ۳۳۸ ق.م). هم‌چنین است در جایی‌که پیمان مورد توافق طرفین از زمره‌ی «عقود معین» نیست و دادرس بایستی برای رسیدن به «قصد مشترک» از عرف بهره جوید و آن‌چه را که «انسانی متعارف» در آن شرایط اراده می کند، به طرفین نسبت دهد. «شرط خلاف مقتضای عقد» تعبیر دیگری از «شرط مخالف تراضی» نیست. مقصود، شرطی است که ماهیت آن‌چه را تراضی و قانون و عرف به اشتراک آفریده‌اند، نفی می‌کند.[۱۰۳] بر عکس، در همه قراردادها، جهت مشترک و جنس و اوصاف و مقدار دو عوض که چهره‌ی خارجی مقتضای نوعی عقد را معین می‌کند، از راه تحلیل اراده مشترک در هر مورد خاص معین می‌شود. برای مثال، در پیمانی که گلدان بلوری زمان صفوی در برابر یک میلیون ریال مبادله می‌شود، مقتضای عقد، انتقال گلدان قدیمی در برابر آن مبلغ است و شرطی که اصل مبادله یا وصف اساسی مورد معامله را نفی کند، مخالف با مقتضای آن عقد است».[۱۰۴]
دکتر کاتوزیان معتقد هستند، موضوع اصلی توافق را بایستی از مجموع اعلام‌های طرفین عقد و لوازم قانونی و عرفی خواست مشترک به دست آورد و معیار «صراحت بیان» یا «دلالت مطابقی»، معیاری دقیق نخواهد بود.
در نهایت، ایشان در تعریف مقتضای عقد بیان داشته‌اند: «موضوع اصلی است که عقد به خاطر ایجاد آن، واقع می‌شود و به خواست طرفین یا احکام مترتب بر آن، لازمه ماهیت عقد است» و بر این اساس، شرطی را مخالف مقتضای عقد دانسته که موضوع اساسی یا اثر اصلی معهود را نفی نماید، مثل این‌که در عقد بیع شرط شود که زمین مورد معامله وقف بر بیماران باشد. (شرط نتیجه)

گفتار سوم: اقسام مخالفت شرط با مقتضای عقد:

مخالفت شرط با «مقتضای عقد» ممکن است به صورت ذیل ظهور و بروز نماید:

 

    1. مخالفت شرط با مضمون عقد.

 

    1. مخالفت شرط با کلیه‌ی آثار عقد.

 

    1. مخالفت شرط با اثر ظاهر عقد.

 

 

بند اوّل: مخالفت شرط با مضمون عقد:

مخالفت با مضمون عقد، به معنای مخالفت با موضوع اصلی است که توسط متعاقدین انشا گردیده و هدف طرفین از انعقاد عقد، تحقق این مضمون و اثر می‌باشد.
به عنوان مثال، در عقد بیع که عبارت است از: تملیک عین به‌ازای عوض معلوم، مضمون بیع و مفاد اصلی تراضی، حاصل شدن تملیک و تملک خواهد بود؛ یا در عقد اجاره تبادل منافع با اجاره‌بها، موضوع اصلی عقد می‌باشد. حال، چنان‌چه در این دو عقد شرط شود که تملیک حاصل نگردد یا بدون عوض باشد، بدون شک این شرط، مخالف مقتضای عقد خواهد بود. این فرض، مصداق بارز مخالفت شرط با مقتضای عقد بوده و در بطلان چنین شرطی، تردیدی میان محققین ملاحظه نمی‌شود. البته چنین مثال‌هایی کمتر در قراردادها دیده می‌شود. آن‌چه بیشتر محتمل می‌باشد، این است که مفهوم شرط با تملیک، تنافی داشته و قابل جمع نباشد. به عنوان مثال: در عقد بیع شرط گردد که خریدار، مبیع را هبه نماید و یا در عقد اجاره قید گردد که انتفاع از عین اجاره با خویشاوندان موجر است نه شخص موجر. بنابراین در این مثال‌ها آن‌چه که از جمع مفاد شرط و عقد به‌خوبی نمایان‌گر است، این است که مقصود نهایی و واقعی تملیک نبوده و استفاده از قالب بیع یا اجاره، سرپوشی عاریتی و نامناسب برای مقصود پنهانی دیگر است.[۱۰۵]

بند دوم: مخالفت شرط با کلیه آثار عقد:

همان‌گونه که قبلاً بیان شد، در صورتی که شرط، مخالف با مضمون عقد باشد، باطل بوده و مبنای این بطلان روشن و غیرقابل انکار می‌باشد. اما به‌ندرت اتفاق می‌افتد که طرفین عقد، به صراحت بر خلاف مضمون عقد و مفاد اصلی آن در قالب شرطی، توافق نمایند. آن‌چه در عالم عمل بیشتر بروز می‌یابد این است که طرفین برای عملی نمودن نیات باطنی خویش، عقدی را به ظاهر منعقد نموده و بر خلاف کلیه‌ی آثار آن شرط می‌نمایند. به عنوان مثال، در ضمن فروش یک اتومبیل شرط شود که خریدار، حقّ فروش، به رهن گذاردن، انتفاع و به‌طور کلی حقّ هیچ‌گونه تصرف را نداشته باشد و فقط بتواند آن را عاریه دهد. این شرط معنایی جز این نخواهد داشت که تمام آثار مالکیت از خریدار سلب گردیده و عرف، چنین مالکیتی را در حکم عدم می‌داند.[۱۰۶]
در این فرض، هر چند مضمون اصلی عقد که همان تملیک است، نفی نگردیده است، اما به‌وسیله‌ی شرط، کلیه‌ی آثار تملیک از عقد سلب شده است. از این‌رو، یکی از فقها در این خصوص بیان داشته است: «اگر مرجع اشتراط، نفی تمام آثاری باشد که مترتب بر منشآت اوّلیه عقدی است، الحاقش به منافیات مقتضای عقد بعید نیست، زیرا منشآت اوّلیه وسیله‌ای برای رسیدن به آن آثارند و در صورت اشتراط عدم وجود آن آثار، مثل این است که بر واسطه عقد چیزی انشا نشده است.[۱۰۷] بنابراین چون نفی تمامی آثار عقد، ملازمه با نفی مضمون عقد و مفاد اصلی آن دارد، شرط را باید خلاف مقتضای عقد و باطل دانست. نکته‌ای که در پایان این بند قابل توجه می‌باشد، این است که باید دانست که در تعارض شروطی که با یکی از اجزای مقتضای عقد منافات دارد و یک یا چند اثر مهمّ آن را نفی می کند، اختلاف نظر وجود دارد و اشکال در جایی است که از بین بردن آن آثار تا چه حد و اندازه با تحقق موضوع عقد قابل جمع بوده و از چه مرحله‌ای آن را بیهوده و منقلب می‌کند. برای مثال: می‌دانیم مالک حقّ همه‌گونه تصرفی را در مال خود دارا است، حال اگر بر مالک شرط شود که او هیچ وقت نباید آن را بفروشد، تردیدی که در این‌جا حاصل می‌شود، این است که آیا باز هم می‌توان گفت که موضوع عقد (تملیک) صورت گرفته و خریدار مالک مبیع گردیده است؟
برخی از حقوق‌دانان در چنین مواردی معتقدند که دادگاه بایستی با توجه به داوری عرف و قانون و خواست‌ها و هدف‌های دو طرف تمیز دهد که اثر نفی شده چهره‌ی اساسی دارد و لازمه ماهیت عقد است یا فرعی و تبعی است و اعتقاد دارند که در این راه است که جهت یا هدف نهایی منظور در عقد می‌تواند معیار مفیدی باشد.[۱۰۸]
برخی دیگر از اساتید حقوق در خصوص آثار عقد قائل به تفکیک گردیده و بیان داشته‌اند، بایستی دانست که در هر عقد و معامله‌ای آن اثری که ماهیت عقد را ایجاد کند مقتضای ذات عقد را تشکیل داده و پاره‌ای آثار دیگر، وجود دارد که می‌توان آن را از مقتضیات با واسطه عقد دانست. در واقع این آثار، اثر ذات عقد بوده نه اثر خود ذات عقد. مثلاً: عقد هبه‌ی مبیع یا اجاره آن به وسیله خریدار و نظایر این امور که از آثار ذات عقد نبوده، بلکه از آثار اثر و مقتضای ذات عقد، یعنی انتقال مالکیت مبیع به خریدار است. به عبارت دیگر، عقد بدواً سبب انتقال ملکیت مبیع به خریدار می‌شود و این انتقال سبب جواز تصرف مادی و حقوقی خریدار در مبیع می‌گردد. حال، با این مقدمه بیان شده که آن‌چه عقد را باطل می کند، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است نه شرط خلاف مقتضای اثر عقد و مثالی در این‌جا ذکر گردیده که هرگاه در فروش عین خارجی به دیگری شرط شود که خریدار نتواند مبیع را به دیگری انتقال دهد، عقد و شرط، هر دو صحیح است، چرا که این شرط مخالف با آثار مقتضای عقد است نه با خود مقتضای ذات عقد.
در ادامه بیان گردیده ممکن است که برخی از آثار اثر عقد از چنان اهمیتی برخوردار باشند که شرط خلاف آن مانند شرط خلاف مقتضای ذات عقد باطل و مبطل عقد باشد؛ مثل شرط عدم محرمیت در عقد نکاح بین زوجین، زیرا ماهیت اصلی عقد نکاح، ایجاد رابطه زوجیت و از آثار این رابطه، ایجاد محرمیت است. بنابراین هر چند شرط خلاف اثر ذات محسوب نمی‌شود، اما به جهت اهمیت آثار مذکور، شرط خلاف آن، در حکم شرط خلاف مقتضای ذات عقد می‌باشد.[۱۰۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ق.ظ ]




اولین قاعده توزیع امکانات مرکب که برای مساله کل دیرکرد بکار برده شده قاعده COVERTمیﺑاشد. این قاعده توسط کارول مورد استفاده قرار گرفته است [۳۴]. در ابتدا این قاعده برای مساله تک ماشینه و مساله ماشینﻫای موازی طراحی شده است، اما میﺗواند برای مساله تولید کارگاهی نیز استفاده شود. لی و همکاران [۳۵]قاعده ATCS را توسعه دادند که مشابه قاعده ATC بود با این تفاوت که مقدار زمانآمادهﺳازی را نیز در نظر میﮔرفت. در این مقاله یک بسط از قاعده ATCS ارائه گردیده است که به منظور محاسبه مقدار اولویت هر کار برخی پارامترهای پیشﻧگر را استفاده میﮐند.پارامترهای پیشﻧگر که به عنوان یک مکانیسم میزانﺳازی مورد استفاده قرار میﮔیرند،نرخ تنزیل مورد استفاده برای محاسبه اولویت را بر حسب مشخصات مساله داده شده تعدیل میﮐنند. آنها برای تعیین مقادیر مناسب پارامترهای پیش نگر یکسری مقادیر را به منظور توصیف مشخصات مساله مشخص کردهﺍند. آنها چهار فاکتور برای توضیح خواص مساله نمونه پیشنهاد کردهﺍند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پارک و همکاران [۳۳] یک فاکتور اضافی برای اندازهﮔیری مشخصات مساله معرفی کردهﺍند. سپس آنها از یک شبکه عصبی[۲۱] به منظور رسیدن به مقادیر دقیقﺗری از پارامترهای پیشﻧگر استفاده کردهﺍند. نتایج کامپیوتری نشان میﺩهد که روش ارائه شده در این مقاله بهتر از سایر روشﻫای ارائه شده تا کنون میﺑاشد.
ژانگ و همکاران [۳۶] مسأله کمینه کردن میانگین وزنی دیر کردها در ماشین های موازی مرتبط را مورد بررسی قرار دادند.
کیم و همکاران [۳۷] چهار الگوریتم ابتکاری به منظور حل مساله ماشینﻫای موازی با تابع هدف کل دیرکرد وزنی توسعه دادهﺍند. فرض می شود M ماشین موازی غیر مرتبط و B دسته وجود دارد. هر دسته شامل R کار مشابه میﺑاشد. کارهای موجود در دستهﻫای مختلف ممکن است از انواع متفاوتی باشند. زمان پردازش یک دسته وابسته به گروه ماشینی است که روی آن انجام میﺷود. کارهای موجود در یک دسته در صورتیکه روی یک گروه ماشین پردازش گردند, زمان پردازش مشابهی دارند. یک گروه ماشین ترکیبی از ماشینﻫای مشابه میﺑاشد که کارایی عملیاتی مشابهی دارند. ماشینﻫا در لحظه صفر در دسترس بوده و میﺗوانند حداکثر یک کار را در یک زمان انجام دهند. کارها دارای انقطاع نمیﺑاشند ولی کارهای موجود در یک دسته میﺗوانند بطور همزمان روی ماشینﻫای مختلف پردازش گردند. یک گروه از دستهﻫا شامل دستهﻫایی با کارهای مشابه میﺑاشد.
جگلت و ساوری [۳۸] به ارائه یک سری قوانین چیره در مسأله زمانبندی ماشین های موازی با زمان دسترسی به کارها به هدف کمینه کردن کل دیر کرد وزنی پرداختند.
۲-۴- توالی ماشینﻫای موازی با معیارهای زودکرد و دیرکرد
با استناد به فلسفه JITشرکتﻫا سعی در انجام کارها در زمانی نزدیک به موعد تحویلشان دارند.عدم تحقق این هدف منجر به تحمیل هزینهﻫایی به شرکت میﮔردد.بنابراین در اغلب مسائل زمانبندی هدف, یافتن طرح بهینهﺍی است که ترکیبی از دو هدف دیرکرد و زودکرد را حداقل سازد.به عنوان هزینهﻫای زودکرد می توان به هزینهﻫای نگهداری و یا خراب شدن کالاهای فاسدﺷدنی اشاره کرد.جریمه پرداختی به مشتری در ازای تحویل کار دیرتر از موعد تحویل نیز میﺗواند به عنوان جریمه دیرکرد در نظر گرفته شود.این جریمه وابسته به عواملی از قبیل میزان اهمیت کار/مشتری میﺑاشد.
تسای و وانگ [۳۹] ۳ مدل برنامه ریزی عددمختلط را برای مسئله ماشینهای موازی نامرتبط با موعدهای تحویل متفاوت پیشنهاد نمودند. هدف این مدلسازی کمینه سازی مجموع زودکرد و دیرکرد می باشد. دراین تحقیق آنها بهترین استفاده از زمان بیکاری ماشینها جهت افزایش انعطاف پذیری زمانبندی کارها را مدنظر قرار دادند.با وجود اینکه این مدلها در زمانی قابل توجیه جوابگو می باشند، زمان های بیکاری ایجاد شده در تنظیم برنامه زمانبندی استفاده می گردد، زمانیکه موعدهای تحویل باز بالا باشند کارها بسیار بهتر قابل زمانبندی هستند، زمان بیکاری موجود انعطاف پذیری زمانبندی کارها را افزایش می دهد، اما این مدلها محدودیت برنامه ریزی را در تعداد کارها و ماشینها دارد و برای تمامی حالات قابل کاربری نیستند.
سنتیل کومارو همکاران [۴۰]از متد فراابتکاری بهینه سازی بخشی دسته و کلونی مورچه برای ایجاد نتایج بهینه براساس معیارهای متفاوت زودکرد و دیرکرد استفاده می نمودند، و روش فازی برای انتخاب بهترین ترکیب وزنی زودکرد و دیرکرد در مورد ماشین موازی غیرمرتبط بکار بردند.
نیکوفرد و همکاران[۴۱]یک مدل ریاضی را برای زمانبندی ماشینهای موازی یکسان با کارهای مانع در فضای کار به موقع که میزان زودکرد و دیرکرد را کمینه می نماید بکار بردند.
دمیرل و همکاران[۴۲]از الگوریتم ژنتیک برای زمانبندی ماشینهای موازی استفاده نمودند. آنها برنامه بهبود و اپراتور عملکردی مناسب را توسعه دادند و با الگوریتم ژنتیک تلفیق نمودند.
کداک سیدهوم و همکاران [۴۳] یک حد پایین برای مسئله زمانبندی زودکرد و دیرکرد در سیستم ماشین های موازی ارائه دادند.
دروبوچویچ و سیدنی [۴۴] مسأله زمانبندی می نیمم سازی جریمه زودکرد و دیرکرد و موعد تحویل روی ماشین های موازی یکسان را مورد مطالعه قرار دادند. آنها یک الگوریتم دو فازی برای حل مسئله پیشنهاد کردند.
۲-۴-۱- مسائل با تمرکز بر زمان آمادهﺳازی بین کارها
اکثرتحقیقات زمانبندی مقدار زمان آمادهﺳازی را ناچیز یا جزئی از زمان پردازش در نظر میﮔیرند.با وجود اینکه این فرض تحلیل را آسان نموده و منعکسﮐننده برخی کاربردهای بخصوص میﺑاشد، در برخی کاربردها که در نظر گرفتن زمان آمادهﺳازی امری لازم میﺑاشد،این فرض در جهت مخالف با کیفیت حل عمل میﮐند.بطور کلی دو نوع زمان آمادهﺳازی وجود دارد.نوع اول, فقط به کاری که بایستی انجام گردد وابسته است.این نوع زمان آمادهﺳازی مستقل از توالی نام دارد.نوع دیگر به کار انجام شده و کاری که بایستی انجام گردد وابسته بوده و زمان آمادهﺳازی وابسته به توالی نام دارد [۴۵].
مثالهایی برای زمان آماده سازی وابسته به توالی:عبارتند از:
در یک محل تولیدی که رنگ تولید میﺷود، هر جا تغییر رنگ نیاز باشد یک زمان آمادهﺳازی برای تمیز کردن دستگاه لازم است.این زمان هم وابسته به رنگ قبلی است که روی دستگاه تولید شده و هم وابسته به رنگی که دستگاه برای تولید آن آماده میﺷود.
۲-در صنعت پلاستیک محصولات با رنگﻫای متفاوت به ماشینﻫای اکستروژن متفاوتی تخصیص داده میﺷوند.هنگامیکه تغییر رنگ نیاز باشد. مقداری طول میﮐشد تا پلاستیک بیرون آمده از قالب به رنگ دلخواه برسد.
در صنعت نوشابه, زمان آمادهﺳازی بالایی برای تغییر شیشهﻫای نوشابه به بطری نیاز میﺑاشد.
در یک شرکت تولید کاغذ هر کجا ماشین بین دو نوع کاغذ تعویض انجام دهد، از آنجا که زمان آمادهﺳازی وابسته به درجه تشابه کاغذهای تولیدی متوالی است،این زمان وابسته به توالیمیﺑاشد.
۵-در صنعت تولید بطری،زمان آمادهﺳازی وابسته به اندازه و شکل بطریﻫا میﺑاشد.
بلکریشنان و همکاران[۴۶] یک مدل برنامهﺭیزی مخلوط عدد صحیح فشرده را برای حل مساله ماشینﻫای موازی یکنواخت بکار بردهﺍند.به دلیل اختلافﻫای موجود بین ماشینﻫا،زمان مورد نیاز برای پردازش یک کار از ماشینی به ماشین دیگر تفاوت میﮐند.آنها زمانﻫای آماده سازی وابسته به توالی را نیز در مدل خود در نظر گرفتهﺍند.همچنین آنها فرض کردهﺍند که هر کار زمانﻫای تحویل،زمانﻫای رهاسازی و جریمهﻫای زودکرد و دیرکرد مجزایی دارد.هدف, حداقل کردن کل دیرکرد وزنی و زودکرد وزنی میﺑاشد.آنها نشان دادهﺍند که این مدل قادر به ارائه حل بهینه برای مسائلی با اندازه کوچک(تا۱۰کار) میﺑاشد. آنها برای مسائل با اندازه بزرگ(بیش از۱۰کار) نیز روشی بر اساس قانون تجزیه بندر[۲۲]ارائه کرده اند[۴۶].
سیوریکایا و اولسوی[۲۴]یک الگوریتم ژنتیک موثر به منظور حل مساله ماشینﻫای موازی با تابع هدف حداقل کل دیرکرد وزنی و زودکرد وزنی ارائه کردهﺍند.برای مدلسازی واقعیﺗر مساله،آنها فرض کردهﺍند که هر کار زمانﻫای تحویل و زمانﻫای ورود مجزایی دارد.جریمهﻫای زودکرد و دیرکرد با یکدیگر متفاوت بوده ولی برای تمام کارها یکسان در نظر گرفته شدهﺍند((Wj=WE,Vj=WTآنها زمانﻫای آمادهﺳازی وابسته به توالی را نیز در مدل خود در نظر گرفتهﺍند.آنها مساله زمانبندی ماشینﻫای موازی با جریمهﻫای زودکرد و دیرکرد را بصورت PMSP-E/Tنشان دادهﺍند.همچنین آنها فرض کردهﺍند کهMماشین موجود یکی از دو نوع ماشین میﺑاشند. ماشینﻫای متعلق به یک نوع مشابه و ماشینﻫای متعلق به انواع مختلف یکنواخت هستند.تابع هدف مساله عبارت است از:

(۲-۱۰)
در تساوی بالاJ نشان دهنده مجموعه کارها وWEوWTبه ترتیب وزنﻫای زودکرد و دیرکرد هستند. Ej=max {0,dj-cj} زودکرد کار jوTj=max {0,dj-cj}دیرکرد کارj می باشد.همچنین cj ,djبه ترتیب موعد تحویل و زمان تکمیل کارj میﺑاشند.دو رویکرد الگوریتم ژنتیک برای این مساله بکار برده شده است،یکی با عملگر تقاطعی که برای حل مسائل بهینهﺳازی ترکیبی چند جزئی ایجاد شده است(مسالهPMSP-E/T نیز یک نمونه از این مسائل است) و دیگری بدون عملگر تقاطع.نتایج آزمایش روی۹۶۰مساله ایجاد شده بصورت تصادفی نشان میﺩهند که الگوریتم ژنتیک یک الگوریتم کارا برای حل مسالهPMSP-E/T میﺑاشد[۲۴].
رادهاکریشنان و ونتورا[۲۰]یک فرمولبندی ریاضی و یک الگوریتم بازپخت شبیهﺳازی شده به منظور یافتن جوابﻫای نزدیک به بهینه برای مساله زیر ارائه کردهﺍند:
“Nکار وM ماشین در دسترس هستند.بین کارها زمانﻫای آمادهﺳازی وابسته به توالی وجود دارد.همچنین هر کار زمان عملیات و موعد تحویل مجزایی دارد.هدف یافتن بهترین زمانبندی به گونهﺍی است که کل دیرکرد و زودکرد را حداقل کند.مساله را میﺗوان بطور خلاصه بصورت رابطه ۲-۱۱نمایش داد.”
(۲-۱۱)
آنها به منظور تولید جمعیت اولیه از یک روش ابتکاری موثر بهره گرفتهﺍند.سپس با بهره گرفتن از نتایج محاسباتی حاصل از مسائل ایجاد شده بصورت تصادفی،نشان دادهﺍند که الگوریتم بازپخت شبیهﺳازی شده, بهبود قابل ملاحظهﺍی در جوابﻫای بدست آمده از روش ابتکاری ایجاد میﮐند.
زو و هدی[۴۷]یک فرمولبندی مخلوط عدد صحیح برای حداقل کردن زودکرد و دیرکرد در یک مساله زمانبندی چند ماشینه ایجاد کردهﺍند.آنها فرض کردهﺍند که زمانﻫای آمادهﺳازی وابسته به توالی بوده و زمانﻫای پردازش, وابسته به ترکیب کار-ماشین باشند.موعدهای تحویل و هزینهﻫای جریمه برای کارهای مختلف متفاوت میﺑاشند.مدل به آسانی برای مسائلی با نه کار و سه ماشین حل بهینه را فراهم میﮐند.بنابراین، فرمولسازی نشان داده شده می تواند راه حلﻫای بهینه لازم برای ایجاد و تعیین اعتبار مقیاس صنعتی،روشﻫای فراابتکاری زودکرد/دیرکرد چند ماشینه فراهم کند که تا این زمان تنها در مقابل سایر روشﻫای فراابتکاری آزموده شده است. آنها پس از بازنگری مقالات تک ماشینه چندین فرض محدودکننده کلیدی بکار برده شده در ادبیات را خلاصه کرده و یک رویکرد چند ماشینه برای مساله زمانبندی ایجاد میﮐنند.آنها اشاره میﮐنند که در نظر گرفتن یک موعد تحویل برای همه کارها برای انواع سیستمﻫای ساخت که همه قطعات ساخته شده باید در یک زمان از قبل تعیین شده برای ساخت آماده باشند،قابل بکارگیری است.
وای و وانگ[۳]یک مدل برای زمانبندی کارهای گروهی روی ماشینﻫای موازی مشابه در نظر گرفتهﺍند.مدل فرض میﮐند که زمان آمادهﺳازی وقتی ایجاد میﺷود که یک ماشین از پردازش یک نوع به نوع دیگری بپردازد.هدف در این مدل, حداقل کردن کل جریمهﻫای زودکرد و دیرکرد میﺑاشد. محیط خاص در نظر گرفته شده در اینجا, یک کار تولیدی است کهMماشین موازی مشابه اجزای مختلفی را پردازش میﮐنند.اگر بخشی که باید روی ماشین تولید شود از همان نوعی باشد که قبلا تولید شده است،هیچ زمان آمادهﺳازی مورد نیاز نیست. لیکن اگر این بخش از نوع متفاوتی باشد،آمادهﺳازی ماشین قبل از پردازش لازم است.
توکلی مقدم و همکاران[۴۸] یک مدل برنامهﺭیزی ریاضی برای مساله زمانبندی ماشینﻫای موازی نامرتبط با معیارهای کل زودکرد ودیرکرد و هزینهﻫای ماشین ارائه دادهﺍند. آنها به منظور حل مساله, از یک الگوریتم ژنتیک موثر استفاده کردهﺍند. عملگرهای جدید تعریف شده در این مقاله, برای الگوریتم مورد نظر, منجر به بهبود زیادی در کیفیت حل میﮔردد. نتایج محاسباتی روی مسائل محققان پیشین, نشان میﺩهند که الگوریتم پیشنهادی به نحو موثری عمل میﮐند.
در یکی از تحقیقات صورت گرفته در زمینه ماشینهای موازی نامرتبط،چن]۵۹[یک الگوریتم ابتکاری بر مبنای atcs، یک الگوریتم تبرید شبیه سازی شده و یک رویه ابتکاری بهبود جوابها برای مسئله ماشینهای موازی نامرتبط با تابع هدف زمان های دیرکرد کل با محدودیت زمان نصب ماشین وابسته به توالی کارها ارائه نموده است. رویه ATCS توسط لی و پیندو ]۶۰[برای حل مسئله ماشینهای موازی با محدودیت زمان نصب طراحی گردیده است.
یک الگوریتم ژنتیک به همراه یک الگوریتم جستجوی محلی توسط والادا و رویز]۶۱[برای مسئله با تابع هدف زمان پایان کار ماکسیمم ارائه شده و با بهره گرفتن از مسائل معیار تولید شده برای اندازه های کوچک و بزرگ مسئله،آزمایشات جامعی صورت گرفته است.نتایج محاسباتی نشان می دهد که این الگوریتم بهترین عملکرد در مقایسه با سایر روشها ی موجود در ادبیات تحقیق این نوع مسائل را داراست
.
۲-۴-۲- مسائل با تمرکز بر موعد تحویل یکسان برای کارها
مسائل تعیین موعد تحویل در سالﻫای اخیر به دلیل توجه صنعتی به فلسفهJITمورد توجه خاصی قرار گرفتهﺍند.در بسیاری از محیطﻫای عملی از جمله صنعت نساجی،صنایع مکانیکی و صنایع الکترونیکی،مقدار موعد تحویل در طول مذاکرات فروش با مشتری تعیین میﮔردد. در نظر گرفتن موعد تحویل بالا، مساله زمانبندی را آسان نموده و هزینهﻫای دیرکرد و زودکرد را کاهش میﺩهداما نتایج درآمدی مهمی را در پی دارد.رسیدن به موعد تحویل تعیین شده یکی از اهداف اولیه مدیریت میﺑاشد.مدل موعد تحویل یکسان, مطابق با یک سیستم مونتاژ می باشد که در آن اجزای محصول بایستی در یک زمان آماده باشند یا در یک کارخانه که چند محصول تشکیل سفارش مشتری را میﺩهند.
۲-۴-۲-۱ موعد تحویل معلوم
چن و پاول[۴۹]یک الگوریتم تجزیه[۲۳] دقیق بر اساس تولید ستونی برای مساله زمانبندیnکار با یک موعد تحویل یکسان غیر محدود کننده روی mماشین موازی یکسان به منظور حداقل کردن کل دیرکرد وزنی و زودکرد وزنی ارائه کردهﺍند. مساله بطور خلاصه بصورت معادله ۱۲-۲ نمایش داده میﺷود.آنها ابتدا مساله را بصورت یک برنامه عدد صحیح فرمولبندی کردند.سپس با بهره گرفتن از روش تجزیه دانتزیگ_والف مساله را دوباره بصورت دستهﺍی از مسائل جزء بندی شده با محدودیتﻫای مساله اولیه فرمولبندی کردهﺍند.بر اساس این مجموعه مسائل جزء بندی شده، یک الگوریتم حل دقیق شاخه و کران برای مساله توسعه داده شده است.در درخت شاخه و کران هر گره بیانگر یک مساله از مجموعه مسائل جزء بندی شده میﺑاشد. پس مساله موجود در هر گره با بهره گرفتن از روش تولید ستونی حل گردیده است.در این روش, ستونﻫا بیانگر طرحﻫای جزئی روی تک ماشین بوده و با بهره گرفتن از حل دو زیر مساله تولید میﮔردند.نتایج محاسباتی بیانگر این هستند که این الگوریتم تجزیه قادر به حل مسائلی با ۶۰کار در زمانی معقول می باشد.
(۲-۱۲)
بنک و ورنر[۵۰]روش حل دقیقی برای مساله زمانبندیm ماشین موازی نامرتبط ارائه کردهﺍند.مساله بدین صورت می باشد که مجموعه ای از nکار بایستی بدون انقطاع روی یکی ازm ماشین نامرتبط انجام شوند.هر کار, یک زمان ورود و یک زمان انجام عملیات دارد.زمان عملیات هر کار بستگی به ماشینی که کار روی آن انجام می شود،دارد. هدف،توزیع کارها روی ماشینﻫا و زمانبندی کارهای تخصیص داده شده به هر ماشین به گونه ای است که مجموع دیرکرد وزنی و زودکرد وزنی حداقل گردد.
فرض در دسترس بودن همه کارها در زمان صفر یک انحراف مهم از واقعیت میﺑاشد. بنابراین, در این مقاله این فرض حذف شده است.از طرفی هنگامی که هر کار زمان ورود مجزایی داشته باشد, پیچیدگی مساله حتی برای حالت تک ماشینه نیز بسیار بالا میﺭود.بنابراین تلاش در یافتن جوابﻫای نزدیک به بهینه در این شرایط امری معقول میﺑاشد. به این علت, آنها تعدادی خواص بنیادی به منظور بدست آوردن یک حل تقریبی برای مساله ارائه کردهﺍند.سپس آنها تعدادی الگوریتم سازنده و بهبود دهنده عرضه کردهﺍند.کارایی این الگوریتمﻫا روی مسائلی با۲۰ماشین و۵۰۰کار تست شده است.
سان و وانگ[۵۱]یک الگوریتم برنامهﺭیزی پویا به منظور حل مساله ماشینﻫای موازی یکسان با وزنﻫای نسبی ارائه کردهﺍند.n کار مستقل بایستی رویm ماشین موازی یکسان انجام شوند.کار Ji دارای زمان عملیاتpi و وزن wi میﺑاشد. تمام کارها موعد تحویل یکسان d دارند.هدف, حداقل کردن عبارت زیر میﺑاشد:
(۲-۱۳)
آنها نشان داده اند که مساله NP-hardمیﺑاشد.سپس یک الگوریتم برنامهﺭیزی پویا به منظور حل آن ارائه کردهﺍند.
مونچ و آنبهان[۵۲]سه روش ابتکاری تجزیه ای برای حل مساله pm/di=d,batch/ET ارائه کردهﺍند.
مساله مورد بررسی توسط آنها عبارت است از:
“n کار بایستی روی m کوره پخت موازی یکسان انجام شوند. زمان انجام کار j باp j نشان داده می شود. همه کارها یک موعد تحویل یکسان غیرمحدودکننده d دارند که مقدار آن معلوم می باشد. بنابراین فرض می شود رابطه برقرار باشد.
به منظور حل مساله آنها یک الگوریتم تجزیه شامل دو فاز اصلی معرفی کردهﺍند. فاز اول,مرحله تخصیص میﺑاشد. در این مرحله, کارها یا به یک تک ماشین تخصیص داده میﺷوند (در این شرایط هر کار میﺗواند دیرکرد یا زودکرد داشته باشد)یا به مجموعه کارهای دارای دیرکرد یا زودکرد روی هر ماشین تقسیمﺑندی میﺷوند. فاز دوم،مرحله دستهﺑندی و زمانبندی کارها میﺑاشد. دستهﺑندی و زمانبندی کارها بطور هم زمان رخ میﺩهد. آنها, سه روش ابتکاری مختلف ارائه کرده و سپس کارایی آنها را با یکدیگر مقایسه کردهﺍند. روش ابتکاری اول, داخلی بوده و بر اساس نتایج بنیادین بیان شده در مقاله ایجاد شده است. در این روش, پس از تخصیص کارها به ماشینﻫا از یک فرمولبندی برنامهﺭیزی پویا به منظور تشکیل دستهﻫا استفاده شده و سپس با بهره گرفتن از نتایج بنیادین اثبات شده در مقاله, یک توالی از دستهﻫا روی ماشینﻫا تعیین میﮔردد. این روش ابتکاری[۲۴] PBHPنامیده میﺷود. روشﻫای ابتکاری دوم و سوم, از الگوریتم ژنتیک به منظور تجزیه مساله دستهﺑندیماشین موازی به m مساله دستهﺑندی تک ماشینه استفاده میﮐنند. روش ابتکاری دوم, با عنوان روش GAPBH[25]معرفی شده است. این روش, ابتدا کارها را به ماشینﻫا تخصیص داده و سپس با توجه به این امر که هر کار روی هر ماشین دیرکرد دارد یا زودکرد کارها را به دو دسته کارهای دارای دیرکرد و کارهای دارای زودکرد تقسیمﺑندی میﮐند. سپس از این کارها دستهﻫای دارای دیرکرد و دارای زودکرد را تشکیل داده و سپس به تعیین توالی دستهﻫا روی ماشینﻫا میﭘردازد. سپس از الگوریتم ژنتیک به منظور بهبود توالی ارائه شده و در نتیجه مقدار تابع هدف استفاده میﮐند. روش ابتکاری سوم که تحت عنوان[۲۶] GABABSHمعرفی گردیده, ابتدا کارها را به مجموعهﻫای دارای دیرکرد و زودکرد تخصیص داده و سپس از این مجموعهﻫا دستهﻫای دارای دیرکرد یا زودکرد را تشکیل میﺩهد. پس از آن, عملکرد روش سوم دقیقا مشابه روش دوم میﺑاشد.بطور کلی روش اول, برای اندازه کارهای بزرگ بهتر از دو روش دیگر عمل میﮐند. اما هنگامی که اندازه کارها کوچک یا متوسط باشد, روشﻫای دوم و سوم بدلیل امکانات جستجوی بهتر به نتایج بهتری دست می یابند[۵۲].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:36:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم