یکی از نویسندگان می‌نویسد؛ باغیان به واسطه قیام و خروج بر امام جامعه از اسلام خارج نمی‌شوند و همچنان مسلمان هستند، برای آنکه خروج آن‌ها به نظر خودشان دارای مجوز شرعی بوده است و آن‌ها هیچ یک از احکام واجب و حرام اسلام را مباح نمی‌شمارند (محمد رواس قلعه‌جی، موسوعه فقه علی بن ابی طالب، ص ۱۲۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین روایت شده است: مردی برعلی (ع) واردشد، پس پرسید: ای امیرالمؤمنین آیا اهل جمل و صفین و نهروان کافرند؟ (کسانی که با امیر المؤنین جنگ کردند) علی(ع) فرمودند : نه، ایشان برادران ما هستند که بر ما خروج کردند، پس با آنان جنگیدیم تا به امر خداوند گردن نهند (شیخ حرعاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۶۲، ح۴).
۲٫دارای قدرت مادی کافی باشند
یکی از فقهای حنفی معتقد است، زمانی که اهل بغی از قدرت مادی برخوردار نباشد، و یک یا دونفر از اهل شهر با داشتن توجیه و مجوز شرعی (به نظر خودشان) قیام کنند در زمرۀ باغیان به حساب نمی‌آیند (سرخسی، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص ۱۳۴).
از فقهای شیعه مرحوم علامۀ حلی شرط داشتن قدرت مادی وعده و عُده بغات را ضروری می‌داند و تحقق چنین چیزی را در کثرت در عدد و عدِۀ خروج‌کنندگان می‌داند، لذا تصریح می‌کند که اگر افراد باغی تعدادشان کم باشد مثل اینکه ده نفر باشند، در زمرۀ محاربین واقع می‌شوند (علامۀ حلی، تذکره الفقها، ص ۴۵۴).
همچنین شیخ طوسی در کتاب مبسوط و ابن ادریس حلی در کتاب سرائر شرط فوق را برای تحقق بغی لازم می‌دانند. فقهای شیعه که این شرط را لازم می‌دانند (شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص ۶۶۴ و ابن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص ۱۵)، در بحث شرایط وجوب جنگ با بغاره این شرط را ذکر کرده‌اند هرچند مرحوم علامۀ حلی بعد از بیان شرط فوق الذکر از شیخ طوسی و ابن ادریس حلی، می‌فرماید این شرط در نزد من قابل قبول نیست (علامه حلی، تحریر الاحکام، ص۱۵۵).
۳٫گروهی باشد
یکی از مباحثی که در تعریف جرم سیاسی مطرح می‌باشد، ان است که آیا جرم سیاسی به صورت فردی هم محقق می‌شود یا تنها باید از طریق مؤسسه یا گروه یا حزب خاصی انجام گیرد تا عنوان جرم سیاسی برآن، صادق باشد؟ در اینجا فقهای شیعه اختلاف کرده‌اند. مرحوم علامه حلی قائل است به اینکه حتی اگر خروج کننده یک نفر هم باشد،جرم بغی محقق می‌شود (علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص ۹۸۳).
البته در این مورد ابن ملجم را مثال می‌زنند که یک نفر بود و به قصد تغییر دادن حاکم اسلامی امام علی (ع) را به شهادت رساند، اما همان‌طور که قبلا به آن، اشاره شد، این مورد از مصادیق جرم بغی نیست، چرا که علی (ع) فرمود: اگر من نبودم، شما فقط می‌توانید یک ضربه مثل ضربه‌ای که برمن وارد کرد، به او بزنید و این نشان دهندۀ این نکته است که با وی همانند مجرم عادی رفتار شده است؛ در حقوق موضوعه نیز جرم قتل حاکم را از عداد جرایم سیاسی استثنا کرده‌اند.
محقق کرکی درشرح کتاب قواعد الاحکام علامۀ حلی در خصوص مورد بحث می‌فرماید: برای جمع کردن بین کلامی که در قواعد ارائه کرده‌اند و کلامی که در منتهی ارائه داده‌اند، جای تأمل و دقت دارد هرچند مرحوم محقق کرکی در ابتدا می‌گوید عبارت علامۀ حلی در قواعد هم گروه و هم فرد را شامل می‌شود (محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد،ج۳، ص ۴۸۳). اما مرحوم شهیدثانی رحمه الله بعد از آنکه از اطلاق کلام شرایع استفاده می‌کند که خروج‌کنندگان بر امام (ع)فرق نمی‌کند که عدۀ آن‌ها کم باشد با زیاد و حتی با یک نفر هم جرم بغی محقق می‌شود و می‌گوید به این مطلب مرحوم علامه حلی در کتاب تذکره و منتهی تصریح وتقویت کرده است، قول مرحوم علامه را تقویت کرده ومی‌فرماید: و هو حسن یعنی نظر علامه حلی قابل پذیرش است (شهیدثانی، مسالک الأفهام، ج۳، ص ۹۱).
به هرحال اکثریت فقهای امامیه و اهل سنت قائل به گروهی بودن جرم بغی هستند، ولی به نظر می‌رسد که به صورت انفرادی نیز قابل تحقق باشد، مرحوم شهید اول وشهید ثانی نیز همین مطلب را در شرح لمعه اختیار کرده‌اند.
۴٫عدالت حاکم و امام جامعه
بعضی از فقهای اهل سنت سخنی از لزوم عدالت و عدم آن، درامام و رهبر جامعه به میان نیاورده‌اند، و این بدان جهت است که این دسته از فقها بغاه را همان خوارج می‌دانند و کاملا روشن است که این‌ها گروهی بودند که برامام علی (ع) خروج کرده‌اند و در نزد این دسته از فقهای اهل سنت (حنفیه) ایشان را عادل و حق می‌دانند (شمس الدین سرخسی، کتاب المبسوط،ج۱۰، ص ۱۲۴). در واقع شرط عدالت در اینجا خودبه خود موجود است.البته همان‌طور که گفته شد، مذهب شافعی، خروج برحاکم ظالم را نیز بغی می‌داند.
فقهای شیعه بالاتفاق وفقهای مالکی، ظاهریه و عده‌ای دیگر عدالت را در امام و رهبر جامعه برای تحقق جرم بغی شرط می‌دانند (خالد رشید الجمیلی، احکام البغاه والمحاربین فی الشریعه والقانون، ص ۱۵۴).
مرحوم شیخ طوسی به این مطلب تصریح دارد که خروج برامام جائر بغی نبوده و حتی مشروع و جایز است (ابی جعفر محمد بن حسن الطوسی، الخلاف،ج۵، ص ۳۳۵).
استدلال این نظریه آن است که اگر امام و رهبر جامعه ظالم باشد، خروج و قیام علیه او جایز و مشروع است؛ لذا بر چنین افرادی اطلاق نمودن باغی معنا ندارد.

 

    1. داشتن توجیه و مجوز شرعی برای قیام

 

یکی از شرایطی که برای تحقق بغی لازم است، داشتن دلیل شرعی برای قیام علیه حاکم و امام جامعه است. هر چند در واقع توجیه و دلیل آن‌ها نادرست باشد؛ به عبارت دیگر باید برای قیام خود دلیل شرعی داشته باشند. برای مثال این‌گونه بگویند که کارها و اعمالی که به حاکم اسلامی انجام می‌دهد یا به دستور او انجام می‌شود، براساس موازین اسلامی نیست و لذا صلاحیت حکومت و رهبری جامعه را ندارد.

 

    1. داشتن مکان وتشکیلات

 

بعضی از نویسندگان در تحقق بغی وجود مکان خاص و تشکیلات برای باغیان را شرط می‌دانند، چون معتقدند برای داشتن قدرت مادی داشتن مکانی لازم است (احمد فتحی بهسنی، الموسوعه الجنائیه فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص ۲۵۶)، ولی باید متذکر گردید که بعضی از فقهای شیعه تحقق جرم بغی را به صورت گروهی بودن آن، شرط نمی‌دانند، لذا وقتی که با وجود فرد نیز جرم بغی محقق می‌گردد، لزومی ندارد که شخص مورد نظر دارای تشکیلات و مکان خاص باشد، زیرا همان‌گونه که در ادامه مباحث خواهیم گفت، از دیدگاه فقهای شیعه باغیان دو دسته هستند، دسته‌ای که دارای هستۀ مرکزی و رهبر هستند و دسته‌ای که از چنین تشکیلاتی برخوردار نیستند، لذا چنین شرطی برای تحقق جرم بغی لازم نیست.

 

    1. داشتن رهبر وفرمانده

 

عده‌ای برای تحقق جرم بغی وجود یک فرمانده و رهبر را برای گروه باغیان لازم می‌دانند (همان،ص ۹۰)، اما با توجه به توضیحاتی که در ذیل بند قبلی داده شد، روشن گردید که لزومی ندارد که دارای فرمانده و رهبر باشند، چرا که از دیدگاه فقهای شیعه گروهی از بغات هستند که دارای هسته مرکزی بوده، ولی دارای فرماندهی که به وی رجوع نمایند، نمی‌باشند.
مرحوم علامه حلی می‌فرماید:
شرط تحقق جرم بغی آن نیست که اهل بغی برای خودشان فرماندهی قرار دهند، بلکه هرکسی که بر امام عادل خروج کند و بیعت او را بشکند و در احکام شرعی با او مخالفت کند، باغی است (علامه حلی، تحریر الاحکام، ص ۱۵۵).

 

    1. جداشدن از حکومت

 

یکی از شرایط تحقق جرم بغی آن است که باغیان با جدا شدن از حکومت دست به شورش و طغیان بزنند، به عبارت دیگر تا زمانی که آن‌ها جدایی و مخالفت خود را با حکومت اعلام نکرده،عملا نیز ازآن، جدا نشده باشند، باغی محسوب نمی‌شوند و عمل آن‌ها هم بغی نخواهد بود (علیرضا فیض، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، ص ۱۵۹). به نظر نمی‌رسد، صرف مخالفت با حکومت و اقداماتی در این خصوص، جرم بغی را محقق گرداند.

 

    1. مشروعیت نظام

 

با توجه به نظریاتی که از فقهای شیعه در تعریف بغی ارائه گردید، می‌توان به این نتیجۀ منطقی رسید که از دیدگاه فقهای شیعه زمانی جرم بغی محقق خواهد شد که نظام سیاسی حاکم دارای مشروعیت باشد، اما بعضی از فقهای اهل سنت همان‌طور که در تعریف بغی اشاره شد، تنها خروج بر حاکم ولو اینکه جائر باشد و دارای مشروعیت نباشد را سبب تحقق جرم بغی می‌دانند.

۲-۵- ارکان مادی و معنوی بغی

 

۲-۵-۱- اجزای رکن مادی

الف.قیام علیه حکومت اسلامی(خروج)
موضوع دیگری که در تحقق «بغی« اهمیت اساسی دارد، « خروج» است. خروج بر حاکم یا حکومت اسلامی در حقیقت رفتار مثبت مادی است که با جمع شدن سایر شرایط جرم بغی را شکل می‌دهد. از مجموع کلمات فقیهان و ملاحظه رفتار حضرت علی (ع) با باغیان که نمونه‌های عملی این جرم در تاریخ اسلام است، در می‌یابیم حاکم اسلامی به صرف مخالفت سیاسی عده‌ای و یا عدم اطاعت از او براساس شبهاتی که برای آن‌ها پیش آمده، حق کشتن و یا قلع و قمع مخالفان را ندارد.
براساس آموزه‌های دینی و رفتار خلفای صدر اسلام وخاصه روش سیاسی حضرت علی (ع)، میان نیروی «مخالف» با نیروی « برانداز» تفاوت وجود دارد. همان گونه که در بیان مفهوم بغی اشاره کردیم، اکثر صاحب‌نظران در تحقق بغی به مقابله با حاکم یا حکومت اسلامی با تکیه به زور و قوه و منعه اشاه کرده‌اند (همان، ص ۶۸۷).
هرچند مقصود از خروج، حرکت فیزیکی و جمع شدن در مکان خاصی نیست؛گو این که در جوامع ابتدایی صدر اسلام، نوع جنگ ها ودرگیری‌ها به مقابله تن به تن و جمع شدن در یک مکان خاص نیاز داشت.
خروج بر حکومت اسلامی زمانی محقق می‌شود که سازمان یا جمعیتی که قصد عزل حاکم یا براندازی حکومت را دارد، بالفعل درصدد تحقق قصد خویش باشد و عملیات اجرایی براندازی را شروع کرده باشد.
بنابراین مخالفین حکومت اسلامی،حق تجمع، راه‌پیمایی و مطرح کردن خواسته‌های خود را دارند و تازمانی که عملیات آن‌ها در این حد باشد و به صورت علنی و عملی دست به اقدام خشونت‌آمیز و غیر قانونی جهت ساقط کردن حکومت نزده‌اند. امام حق جنگیدن با آن‌ها و یا کشتن آن‌ها را ندارد. این سنت و روشی است که امام علی (ع) در مقابله با اصحاب جمل و خوارج که حضرت کاملا از اهداف و نیات آنان اطلاع داشت عملی کرد (همان،ج۱، ص ۱۰۵).
البته این بدین معنی نیست که حکومت و حاکم اسلامی در مقابل مخالفین، احزاب و گروه‌هایی که خواسته‌هایی دارند هیچ عکس‌العملی نشان ندهد یا صبر کند تا آن‌ها دست به سلاح ببرند و بعد آن‌ها را به عنوان باغی بکشد؛ بلکه همان گونه که مخالفین سیاسی حق تجمع، اعتراض و بیان خواسته‌های خود را دارند، امام یا حاکم اسلامی هم وظیفه دارد به خواسته‌های آن‌ها توجه کند و اگر خواستار رفع ظلمی هستند، آن را رفع کند؛ اگر خواستار اصلاح اموری هستند، سعی در اصلاح آن کند؛ و اگر شبهاتی برای آن‌ها در مورد رفتار و عملکرد حاکم یا حکومت ایجاد شده، آن شبهه را رفع کند؛ و به هر حال از تمام وجوه نرم‌افزاری در راستای تبدیل مخالفین و منتقدین به موافقین حکومت استفاده کند. بدین ترتیب صرف مخالفت با امام یا حاکم یا نافرمانی نسبت به دستورات وخواسته‌های او در صورتی که با انگیزه‌های سیاسی و بر اساس شبهه و یا تأویل و اعتقاد سیاسی یا دینی باشد، بغی محسوب نمی‌شود (محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ص ۱۷۰).
کما این که از نظر صاحب‌نظران اسلامی حرکت امام حسین(ع) در مخالفت با بیعت با یزید و ترک مدینه به قصد مکه در این حد، واجد وصف بغی، نسبت به حکومت متغلب و جائرانه یزید نیست (محسن کدیور، حقوق مخالف سیاسی در جامعه دینی (مطالعه موردی نهضت عاشورا)، نشریه باور، دوره جدید، شماره اول اردیبهشت ۱۳۸۱، ص ۱۸).
نتیجه این که حرکت قهری و خشونت‌آمیز و توسل به زور برای خلع حاکم یا سقوط حکومت اسلامی سبب تحقق جرم بغی و جواز قتل و کشتن باغیان است. ولی قبل از این مرحله آن چه در متون فقهی مشاهده می‌گردد، صرفا اقدامات بازدارنده و پیش‌گیرانه است که مجازات قتل و کشتن در مورد آن مطرح نشده است، بلکه اگر افرادی که قصد خروج دارند، در مکانی اجتماع و امام می‌داند که سلاح و تجهیزات تهیه کرده‌اند، می‌تواند در راستای پیش‌گیری ازجرم آنان، آن‌ها را دستگیر و حبس کند تا توبه کنند (عبدالقادر عوده، التشریع الجنایی، ج۲، ص ۶۸۹).
البته درمیان مذاهب فقهی اهل سنت ابوحنیفه و شیعه زیدیه اعتقاد دارند که به صرف جمع شدن به قصد به کارگیری زور و فتنه‌انگیزی جرم بغی محقق شده است زیرا چه بسا اگر امام منتظر باشد تا آن‌ها عملا مقابله با حکومت را آغاز کنند، فرصت‌ها از دست برود و امکان مقابله با آن‌ها نباشد (همان).
ب.وجود تأویل یا شبهه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...