دانلود مطالب پژوهشی با موضوع مقایسۀحروف اضافه در زبان فارسی و زبان عربی (ملهم الشاعر)۲- فایل ۹ |
بر شماست که دنبال این کار بروید.
ج. در بیان ترتیب پیاپی بودن چیزی، در میان دو کلمۀ مکرکر :
پدر بر پدر همه اهل علم بوده اند.
د. در معنی (نسبت به) :
بر من خشم گرفت.
۲-۲-۱-۷-ج. معانی حرف اضافه «بر» را بر اساس «دستور زبان فارسی» شریعت (۱۳۰۰- ص۳۱۹) میتوان به این صورت دسته بندی کرد :
أ. استعلا و بلندی و به معنی روی: بر اسب سوار شد.
ب. وظیفه و لزوم: بر تست پاس خاطر پیچارگان …
ج. به معنی برای: دولتی تا ابد بر او ماند …
د. به معنی فکر کردن و قصد کردن : من بر آنم که خدایست بزرگ . بر آنم که اگر او را دیدم بگویم …
هـ. الصاق : او را بر من مرحمتی است.
۲-۲-۱-۷-د. پنج استاد :
«بر» به معنی بالااست چنانکه در این بیت :
دولت از گوهر زینت نه فرود است و نه بر نصرت از گوشهی تاجت نه فراز است و نه باز
و به همین جهت از آن کلمهی «برتر» را ساختهاند
و در سر افعال نیز پیشاوند است که بالا بودن و ارتفاع را میرساند :
برآمد، برانگیخت، برافراشت، برداشت.
در این دو مورد کلمهی «بر» از حروف اضافه نیست و در موارد زیر از حروف اضافه است :
۱- استعلایی که بالا بودن چیزی را میرساند :
همچنان باز از خراسان آمدی بر پشت پیل کاحمد مرسل به سوی جنّت آمد از براق (منوچهری)
۲- در وجوب و لزوم :
بر شماست که این کار را انجام دهید و پاداش آن بر من است .
۳- در موقع قصد و آهنگ مانند :
بر آن سرم که اگر همتم کند یاری ز بار منت دونان کنم سبکباری (امیدی تهرانی)
۴- در پیاپی بودن و ترتیب و آن وقتی است که اسم بعد از آن مکرّر شود :
آنکه چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پیاز (سعدی)
۲-۲-۱-۸. معانی «تا» حرف اضافه :
۲-۲-۱-۸-الف. دستور زبان فارسی (خطیب رهبر) ص۲۷۵ :
۱- انتهای غایت :
این سلسله اسباب بکشد تا سببی که او را وجود از غیری نبود. ص۷چهار مقالۀ نظامی عروضی
۲- توالی و تعاقب :
روز تا روز قدرش افزودم آهنی را بزر براند و دم ص۱۵۲هفت پیکرنظامی تصحیح وحید
۳- مترادف (از) :
پادشاهان بنصیحت خردمندان محتاج ترند تا خردمندان بصحبت پادشاهان سعدی، ص۴۹۴امثال و حکم دهخدا
این بهتر است تا آن.
۴- مترادف (در) برای ظرفیت :
أ. در مکان :
پس رسول فرستاد سوی وی که مرا دختریست که امروز تا شرق و غرب او را دیگر نیست. ص۵۲تاریخ سیستان
ب. در زمان :
و در آخر مجلد تاسع سخن روزگار امیر مسعود رضی الله عنه بدان جایگاه رساندیم که وی عزیمت درست کرد رفتن بسوی هندوستان (را) و تا چهار روز بخواست رفت و مجلد بر آن ختم کردم. ص۶۶۴تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
۲-۲-۱-۸-ب. انوری و گیوی در ص ۲۶۴ در جلد دوم دستور زبان فارسی درباره «تا» مینویسند:
وقتی حرف اضافه است که نهایت و انتها را در زمان یا در مکان برساند:
(از خانه تا مدرسه)، (از حالا تا آخر سال)
و چنان که از مثالها فهمیده می شود بیشتر در مقابل (از) قرار می گیرد:
تو گمان میکنی من از صبح تا شام بیخود و راجی می کنم. هدایت (حاجی آقا، ص۹۷)
۲-۲-۱-۸-ج. معانی «تا» از دید شریعت در دستور زبان فارسی (۱۳۰۰- ص۳۱۹( اینها هستند :
أ. برای انتها : من تا تهران رفتم. من تا ساعت هشت آنجا بودم.
ب. به معنی (به) برای تدریج : روز تا روز قدرش افزودم.
۲-۲-۱-۸-د. پنج استاد :
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 11:43:00 ق.ظ ]
|