بر شماست که دنبال این کار بروید.‏
‌ج. ‏در بیان ترتیب پیاپی بودن چیزی، در میان دو کلمۀ مکرکر : ‏
پدر بر پدر همه اهل علم بوده اند.‏
‏‌د. ‏در معنی (نسبت به)‏ :
بر من خشم گرفت.‏
‏۲-۲-۱-۷-ج. معانی حرف اضافه «بر» را بر اساس «دستور زبان فارسی» شریعت (۱۳۰۰- ص۳۱۹‏) میتوان به این صورت دسته بندی کرد :
‌أ.‏ استعلا و بلندی و به معنی رویبر اسب سوار شد.‏
‌ب.‏ وظیفه و لزومبر تست پاس خاطر پیچارگان …‏
‌ج.‏ به معنی برایدولتی تا ابد بر او ماند …‏
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
‌د. ‏به معنی فکر کردن و قصد کردنمن بر آنم که خدایست بزرگ . بر آنم که اگر او را دیدم بگویم …‏
‌هـ.‏ الصاقاو را بر من مرحمتی است.‏
۲-۲-۱-۷-‏د. پنج استاد :
«بر» به معنی بالااست چنانکه در این بیت :
دولت از گوهر زینت نه فرود است و نه بر نصرت از گوشهی تاجت نه فراز است و نه باز
و به همین جهت از آن کلمهی «برتر» را ساختهاند
و در سر افعال نیز پیشاوند است که بالا بودن و ارتفاع را میرساند :
برآمد، برانگیخت، برافراشت، برداشت.
در این دو مورد کلمهی «بر» از حروف اضافه نیست و در موارد زیر از حروف اضافه است :
۱- استعلایی که بالا بودن چیزی را میرساند :
همچنان باز از خراسان آمدی بر پشت پیل کاحمد مرسل به سوی جنّت آمد از براق (منوچهری)
۲- در وجوب و لزوم :
بر شماست که این کار را انجام دهید و پاداش آن بر من است .
۳- در موقع قصد و آهنگ مانند :
بر آن سرم که اگر همتم کند یاری ز بار منت دونان کنم سبکباری (امیدی تهرانی)
۴- در پیاپی بودن و ترتیب و آن وقتی است که اسم بعد از آن مکرّر شود :
آنکه چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پیاز (سعدی)
۲-۲-۱-۸. معانی «تا» حرف اضافه :
‏۲-۲-۱-۸-الف. ‏دستور زبان فارسی (خطیب رهبر) ص۲۷۵‏ :
‏۱- ‏انتهای غایت :
این سلسله اسباب بکشد تا سببی که او را وجود از غیری نبود. ص۷چهار مقالۀ نظامی عروضی
۲- توالی و تعاقب :
روز تا روز قدرش افزودم آهنی را بزر براند و دم ص۱۵۲هفت پیکرنظامی تصحیح وحید
‏۳-‏ مترادف (از)‏ :
پادشاهان بنصیحت خردمندان محتاج ترند تا خردمندان بصحبت پادشاهان سعدی، ص۴۹۴امثال و حکم ‏دهخدا
این بهتر است تا آن.‏
۴-‏ مترادف (در) برای ظرفیت :
‌أ. ‏در مکان :
پس رسول فرستاد سوی وی که مرا دختریست که امروز تا شرق و غرب او را دیگر نیست. ‏ص۵۲تاریخ سیستان
‏‌ب. ‏در زمان :
و در آخر مجلد تاسع سخن روزگار امیر مسعود رضی الله عنه بدان جایگاه رساندیم که وی عزیمت ‏درست کرد رفتن بسوی هندوستان (را) و تا چهار روز بخواست رفت و مجلد بر آن ختم کردم.‏ ص۶۶۴تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
‏۲-۲-۱-۸-ب. ‏ انوری و گیوی در ص ۲۶۴ در جلد دوم ‏دستور زبان فارسی درباره «تا» مینویسند:
وقتی حرف اضافه است که نهایت و انتها را در زمان یا در مکان برساند:
(از خانه تا مدرسه)، (از حالا تا آخر ‏سال)
و چنان که از مثالها فهمیده می شود بیشتر در مقابل (از) قرار می گیرد: ‏
تو گمان می‏کنی من از صبح تا شام بیخود و راجی می کنم. هدایت (حاجی آقا، ص۹۷)
‏۲-۲-۱-۸-‏ج. معانی «تا» از دید شریعت در دستور زبان فارسی (۱۳۰۰- ص۳۱۹‏( اینها هستند :
‌أ. ‏برای انتهامن تا تهران رفتم. من تا ساعت هشت آنجا بودم.‏
‌ب. ‏به معنی (به) برای تدریجروز تا روز قدرش افزودم.‏
۲-۲-۱-۸-د. پنج استاد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...