دانلود مطالب پژوهشی در مورد دلالت های معنایی در فیلم های سینمایی (مرتضی عزیزی)- فایل ۵ |
ارجاعی
بافت
انتقال اطلاعات
دارد باران میبارد.
عاطفی
فرستنده
بیان احساسات
آه، چه باران زیبایی!
کوششی
گیرنده
تاثیرگذاری بر رفتار
اینجا باش تا باران ببارد
همدلی
تماس
ایجاد ارتباطات جمعی
هوای بدی است، نه؟
فرازبانی
رمز
ارجاع برهمکنشی
این پیشبینی ِآبوهواست
ادبی
پیام
برجستهکردن ویژگی متن
این اشک ِابر ِغم زدهاست
شکل ۲-۱۰) عناصر و کارکردهای الگوی ارتباطی ِیاکوبسن
یاکوبسن پیشنهاد کرد که هر کدام از این شش عامل تعیینکنندهی یکی از کارکردهای زبان هستند. او باور دارد که در هر موقعیت یکی از این عوامل غالب است، و این عامل غالب منش کلی پیام را تحت تاثیر خود قرار میدهد. الگوی یاکوبسن نشان میدهد که پیامها و معناها نمیتوانند از عوامل بافتی متشکل جدا باشند. این الگو در تصدیق کارکردهای اجتماعی، با نظریهی ساختارگرایی که در آن سوژه (فاعل ادراک) (که در اینجا به شکل «فرستنده» و «گیرنده»، ظاهر میشود) از میان گفتمان به وجود میآید، هماهنگ است (چندلر: ۱۳۸۶).
الگوی استوارت هال از چرخش معنا
در حالیکه این الگوها به ارتباطات میانفردی توجه دارند؛ هال الگویی را پیشنهاد داده که به الگوی ارتباطجمعی معروف شدهاست. این الگو بر اهمیت فرایندهای دلالتی در درون رمزگان ِمربوطه صحه میگذارد. یک متن به عنوان گفتمانی بامعنا از فرایندهای رمزگذاری و رمزگشایی پدیدار میشود. نشانهشناسان معاصر تولید و تفسیر متون را به ترتیب رمزگذاری و رمزگشایی نامیدهاند. به کار گرفتن این اصطلاحات باعث تاکید بر اهمیت رمزگان نشانهشناختی درگیر، و بنابراین برجسته کردن عوامل اجتماعی میشود.
در بافت نشانهشناسی، «رمزگشایی» صرفا تشخیص و ادراک آنجه متن میگوید نیست بلکه تفسیر و ارزیابی معنای متن با ارجاع به رمزگان مربوط نیز هست. با اینکه تمایز میان ادراک و تفسیر در ابتدا در ارجاع به متن گفتاری مورد پذیرش قرار میگیرد، اما حتی در این بافت نیز چنین تمایزی قابل دفاع نیست؛ معنای متن همواره چیزی بیش از آنچه متن میگوید است. هال برای رمزگشا هم درست به مانند رمزگذار نقشی قابل توجه قائل می شود و ارتباطات را در اجتماع به عنوان عملکردی همبسته معرفی میکند.
مدل رمزگذاری و رمزگشایی یک تئوری ارتباطی چهار مرحلهای شامل: تولید، پخش، مصرف و بازتولید است که در عینحال وجود همگی آنها برای شکلگیری مدار ارتباطی ضروری است ولی هیچیک از مراحل بهتنهایی قادر به تضمین مرحلهی بعدی ِهمبسته با خویش، نخواهد بود. در واقع هرکدام از آنها دارای نوعی استقلال ِنسبی هستند، بهطوریکه هریک قادر به ایجاد وقفه یا انقطاع کامل در جریان ارتباط میباشند.
تولید، اولین حلقهی مدار ارتباطی در مدل رمزگذاری و رمزگشایی است که در آن پیام مورد نظر رمزگذاری میشود. برای تولید یک متن رسانهای اعم از فیلم یا سریال تلویزیونی، ساختارهای سازمانی پخش برنامهها، شیوهها و شبکههای تولید و زیرساختهای فنیشان، مورد نیاز هستند. در اینجا تولید، پیام را می سازد. در واقع استقلال نسبی ِمرحلهی تولید، به عنوان یکی از مراحل مدار ارتباطی از اینجا ناشی میشود که تولید ِمتون رسانهای چون: دانش کاربردی در خدمت پروسهی تولید، مهارتهای فنی که بهصورت تاریخی تعریف شدهاند، ایدئولوژیهای حرفهای، دانش سازمانی، تعاریف و حدسیات دربارهی مخاطب محدود میشود (هال: ۱۳۸۲ صص ۳۳۸ و ۳۳۹).
مصرف یکی دیگر از مراحل بنیادین در مدل رمزگذاری و رمزگشایی است. اهمیت این مرحله به استقلال نسبی مراحل چهارگانه در مدار ارتباطی برمیگردد، بهطوری که قادر با ایجاد وقفه و انقطاع [گسیختگی] کامل در جریان ارتباط است. به عبارتی دیگر پیش از آنکه پیامی «تاثیری» بگذارد، «نیازی» را ارضاء کند یا «استفادههایی» از آن شود، باید ابتدا به شکل معناداری رمزگشایی شده و به گفتاری معنادار تبدیل شود. در واقع همان طوری که مرحلهی تولید و رمزگذاری لحظهی تعیینکنندهای در خلق یک «پیام»است، مرحلهی مصرف و رمزگشایی هم لحظهی تعیینکنندهی دیگری جهت وارد شدن آن پیام به درون ساختار اعمال اجتماعی است (همان: ص ۳۴۰).
هر متنی را میتوان به عنوان مجموعهای از روشهای خوانش در نظر گرفت که تولیدکننده و خوانندهی متن در آنها شریکاند. البته همهی افراد به رمزگانی مناسب برای خواندن یا نوشتن یک متن دسترسی ندارند. همانطور که کارکرد همدلی به برخی امکان خوانش متن را میدهد، برخی دیگر را نیز از این امکان محروم میسازد. آنهایی که در یک رمز با هم شریکاند اعضای یک جامعهی ِتفسیری ِیکساناند. آشنایی با رمزگان خاص ِموقعیت ِاجتماعی نیز از طریق عواملی مانند: طبقه اجتماعی، نژاد، ملیت، تحصیلات، شغل، سمت سیاسی، سن، جنس و جنسیت مرتبط است. در الگویی که هال از ارتباط تلویزیونی ارائه میدهد، چرخهی معنا در گفتمان تلویزیون سه برههی متمایز را طی میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 09:04:00 ب.ظ ]
|