عن حمران قال: قال لی ابوجعفر†:
انّ علیّا† کان محدثا، سألته من یحدّثه؟ فقال لی: یحدّثه ملک، قلت: فیقول انّه نبیّ، فحرّک یده هکذا ثم قال: کصاحب سلیمان او کصاحب موسی او کذی القرنین.[۱۸۲]
عن أبی حمزه قال: سمعت اباعبد الله† یقول:
انّ منّا لمن ینکت فی اذنه وانّ منّا لمن یؤتی فی منامه وانّ منّا لمن یسمع الصوت مثل صوت السلسله یقع علی الطست وانّ منّا لمن یأتیه صوره اعظم من جبرئیل ومیکائیل.[۱۸۳]
عن أبی بصیر قال: سمعت اباعبد الله† یقول:
انّ منّا لمن یعاین معانیه وانّ منّا لمن ینقر فی قلبه کیت وکیت وانّ منّا لمن یسمع کما یقع السلسله کلّه یقع علی الطست، قلت: فالذین یعاینون ماهم؟ قال: خلق اعظم من جبرئیل ومیکائیل.[۱۸۴]
عن الحارث بن المغیره النضری: قلت لأبی عبد الله†، جعلت فداک الذی یسأل عنه الامام ولیس عنده فیه شیء، من این یعلمه؟ قال:
«ینکت فی القلب نکتا او ینقر فی الاذن نقرا».[۱۸۵]
عن الحسن بن یحیی المداینی عن أبی عبد الله† قال: قلت له: اخبرنی عن الامام اذا سئل کیف یجیب، فقال: «الهام او سماع وربّما کانا جمیعاً».[۱۸۶]
عن الحرث بن المغیره عن أبی عبد الله† قال: قلت اخبرنی من علم عالمکم، قال:
وراثه من رسول الله… ومن علی بن أبی طالب† قلت: انا فنحدث انّه یقذف فی قلوبهم وینکت فی آذانهم قال: ذاک وذاک.[۱۸۷]
عن حمران بن اعین: قلت لأبی عبد الله† جعلت فداک بلغنی انّ الله تبارک وتعالی قد ناجی علیّا† قال:
اجل قد کان بینهما مناجات بالطایف، نزل بینهما جبرئیل.[۱۸۸]
ابن أبی یعفور: قلت لأبی عبد الله† انا نقول انّ علیّا† لینکت فی قلبه او ینقر فی صدره واذنه قال:
انّ علیّا† کان محدثا، ان علیّا† کان یوم بنی قریظه وبنی النضیر، کان جبرئیل عن یمینه ومیکائیل عن یساره یحدثانه.[۱۸۹]
نکته اول: معنای «نکت و نقر»
«نَکت» در لغت به معنای نوعی زدن است که اثر آن باقی بماند[۱۹۰]، و «نَقر» در لغت به معنای زدن، نواختن، سوراخ کردن، نوشتن بر سنگ و امثال آن[۱۹۱]. واژه «نکت» در روایات هم در قلب استعمال شده (ینکت فی القلب) و هم با «اذن» (ینکت فی آذانهم) در مورد قلب، به معنای الهام و افکندن در دل میباشد و در مورد گوش، به همان معنای نقر میباشد، یعنی نجوای در گوش یا تأثیر در گوش. واژه نقر تنها در مورد گوش استعمال شده است. با توجه به معنای لغوی «نکت» و «نقر» میتوان گفت که مراد از این دو واژه در این روایات آن است که اثر تحدیث در محدث محو نمیشود و این الهامات غیبی، چه با افکندن در دل باشد و چه با نجوای در گوش در هر دو صورت، مطلب الهام شده به گونهای ثابت و پایدار، بدون ابهام و شبهه در قلب و قوۀ سامعه ائمه‰ قرار میگیرد.
نکته دوم: الهام و تحدیث
در برخی روایات الهام از تحدیث ملائکه جدا شده و اشاره شده است که الهام عبارت است از «نکت در قلب» و افکندن در دل که در آن حقایق بدون واسطه بر قلب امام† الهام میشود و تحدیث ملائکه با تأثیر و نجوای در گوش و با استماع حاصل میشود.[۱۹۲]
در بعضی روایات دیگر، این دو از هم جدا نشده است و ظاهر از این روایات آن است که هم الهام در دل و هم نجوای در گوش، هر دو توسط ملائکه انجام میشود.[۱۹۳] به نظر میرسد تعارض و اختلافی بین این دو نیست، چرا که خداوند متعال میتواند این الهامات غیبی را مستقیما و بدون واسطه به قلب امام افاضه فرماید و یا اینکه توسط فرشتهای این کار را صورت دهد.
۴ـ دستهای از روایات در صدد بیان این مطلب هستند که محدّث و امام فقط صدای ملائکه را میشنوند و او را نمیبینند:
عن برید العجلی: سألت اباعبد الله† عن الرسول والنبیّ والمحدّث؟ قال:
الرسول الذی تأتیه الملائکه ویعاینهم وتبلغه عن الله تبارک وتعالی والنبیّ الذی یری فی منامه، فهو کما رأی والمحدّث الذی یسمع کلام الملائکه وینقر فی اذنه وینکت فی قلبه.[۱۹۴]
عن زراره: سئلت اباجعفر† عن الرسول والنبیّ والمحدّث؟ فقال:
… والمحدث یسمع الصوت ولا یری شیئاً.[۱۹۵]
عن زراره عن أبی عبد الله† قال: سألته عن الرسول، فقال:
الرسول الذی یعاین ملکاً یجیئه برساله عن ربّه، فتکلّمه کما یکلم احدکم صاحبه، والنبی لا یعاین ملکاً، انّما ینزل علیه الوحی ویری فی منامه، قلت: ما علمه اذا رای فی منامه انّ هذا حقّ، قال: یبیّنه الله حتّی یعلم انّ ذلک حقّ، والمحدث یسمع الصوت ولا یری شیئاً.[۱۹۶]
حل تعارض
این دسته از روایات با روایات متعددی که صراحتاً یا تلویحاً بر رؤیت ملائکه توسط ائمه‰ دلالت دارند، در تعارض هستند. علامه مجلسی در بحارالانوار ذیل روایتی که دلالت بر رؤیت ملائکه دارد در بیانی دو راه حلّ برای رفع این تعارض ارائه کردهاند:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱ـ «والمراد بالمعانیه، معانیه روحالقدس وهو لیس من الملائکه».[۱۹۷]
بنا بر این بیان رؤیت، مربوط به روحالقدس است که از ملائکه نیست، این توجیه تنها با روایاتی سازگاری دارد که در آن ائمه‰ میفرمایند که موجودی نزد آنان میآید و او را میبینند که اعظم از جبرئیل و میکائیل است.[۱۹۸] اما روایاتی را که دلالت بر رؤیت ملائکه دارد نمیتواند توجیه کند.
۲ـ «مع انّه یحتمل ان تکون المعانیه فی غیر وقت المخاطبه».[۱۹۹]
با توجه به اینکه، روایاتی که بر رؤیت ملائکه دلالت دارند، بسیار زیاد بوده و به گونه های مختلف و در زمانها و مکانهای مختلفی از ائمه‰ روایت شده است. علامه مجلسی با پذیرش رؤیت ملائکه، این توجیه را ارائه میکند که، دیدن ملائکه در زمانی اتفاق میافتد که ملائکه با ائمه‰ گفتگو و مخاطبه نمیکنند، بنابراین ائمه‰ در هنگام استماع سخن ملائکه، آنان را نمیبینند. این توجیه گرچه در بسیاری از موارد کارساز است اما ظاهر از برخی روایات آن است که ائمه‰ در همان وقت مخاطبه ملائکه را میبینند.[۲۰۰] به نظر میرسد چون روایاتی که دلالت بر رؤیت ملائکه دارند، بسیار زیاد است، از جمله سخن مشهور پیامبر اکرم… خطاب به امام علی† که میفرمایند: «انّـﻚ تسمع ما اسمع وتری ما أری الاّ انّـﻚ لست بنبیّ»[۲۰۱]، شاید بهترین توجیه این باشد که، روایاتی که دلالت بر عدم رؤیت ملائکه توسط ائمه‰ دارند و عمده آنها در پاسخ به سؤال از تفاوت بین رسول و نبی و امام (محدّث) صادر شده است، درصدد بیان تفاوت بین رسول و امام هستند و بر نقطه اصلی تفاوت بین ائمه‰ و انبیاء اشاره میکنند که عبارت است از عدم نزول وحی رسالی بر ائمه هدی‰، به عبارت دیگر ائمه‰ خواستهاند بر اساس میزان درک و فهم مخاطبین و برای تقریب به ذهن آنان، از تفاوت بین رسول و نبیّ و امام اینگونه تعبیر کنند، تا توهم رسالت و نبوت ائمه‰ بواسطه نزول ملائکه بر ایشان پیش نیاید، والا در چگونگی بهرهمندی امامان معصوم‰ از خزانه غیبی الهی و رازگویی خداوند با ایشان، تفاوت چندانی با بهره‌مندی پیامبران‰ وجود ندارد، گذشته از اینکه ائمه‰ براساس روایات بسیاری اعلم و افضل از انبیاء‰ حتی انبیاء اولی العزم هستند به استثناء وجود مقدس نبی مکرّم اسلام….[۲۰۲]
۱ / ۲ / ۵٫ روح القدس و روح
یکی از مبادی علوم اهل بیت‰، فیض یا تأییدات روحالقدس و روح میباشد. جناب صفّار در بصائر در ضمن شش باب و بیش از ۵۰ حدیث به این موضوع پرداخته است.
نمونهای از روایات روح القدس:
عن عمّار الساباطی: قلت لأبی عبد الله†، بما تحکمون اذا حکمتم فقال:
«بحکم الله وحکم داود، فاذا ورد علینا شیءٍ لیس عندنا، تلقانا به روح القدس».[۲۰۳]
الامام الباقر†:
«انّ الله خلق الانبیاء والائمه علی خمسه ارواح… فروح القدس لا یلهوا ولا یتغیّر ولا یلهب وبروح القدس علموا ما دون العرش الی ما تحت الثری».[۲۰۴]
عن جابر عن أبی جعفر† قال: سألته عن علم العالم فقال:
یا جابر انّ فی الانبیاء والأوصیاء خمسه ارواح، روح القدس وروحالایمان وروحالحیوه وروحالقوه وروحالشهوه فبروح القدس یا جابر علمنا ما تحت العرش الی ما تحت الثری، ثم قال: «انّ هذه الارواح یصیبه الحدثان الاّ انّ روح القدس لا یلهوا ولا یلعب».[۲۰۵]
خصوصیّات و ویژگیهای روح القدس در این روایات:
۱ـ روحالقدس با انبیاء و اوصیاء همراه است و با خواص از مخلوقات خداوند.
۲ـ برخی از علوم و آگاهیها توسط روحالقدس القاء میشود.
۳ـ لهو و لعب و نسیان و سهو در روحالقدس راه ندارد.
نمونهای از روایات روح:
عن أبی بصیر قال: سألت اباعبد الله† عن قول الله تبارک وتعالی: ] ðÐYÖ.W¡W{Wè :†WTÞ`T~Wš`èVK… ðÐ`T~VÖMX… †_šèS¤ óÝYQÚ &†WTßX£`ÚVK…… [[۲۰۶] قال:
«خلق من خلق الله. اعظم من جبرئیل ومیکائیل، کان مع رسول الله… یخبره ویسدّده وهو مع الائمه من بعده».[۲۰۷]
عن علیّ بن اسباط: «سئل اباعبد الله† رجل وانا حاضر عن قول الله تعالی: } ðÐYÖ.W¡W{Wè :†WTÞ`T~Wš`èVK… ðÐ`T~VÖMX… †_šèS¤ óÝYQÚ &†WTßX£`ÚVK…… {. فقال:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...