امام باقر, فرمودند: «یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یُتَّبَعُ فِیهِمْ قَوْمٌ … یَطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِیرَ»[۱۹۶]: جماعتی بیاید در آخر الزمان که متابعت کنند در آن زمان گروه دیگری را که [این صفت را دارند:] برای خود رخصت جویی و عذر تراشی می­ کنند.
دانلود پایان نامه
۲-۳-۲-۵- بت­پرستی
پیامبر۳ فرمودند: «لَا تَقُومُ السَّاعَهُ … حَتَّى تُعْبَدَ فِی أُمَّتِیَ الْأَوْثَانُ»[۱۹۷]: بر پا نشود ساعت (ظهور) تا این­که در امت من بت­ها پرستش شوند.
اما تعبیر «الْأَوْثَانُ» در روایت فوق، با بودن قید «فِی أُمَّتِیَ» قطعاً نمی­تواند به معنای «بت­پرستی» رایج و ظاهری باشد بلکه با توجه به سایر روایات در آخرالزمان، این «بت»، همان مال دنیا و پول­هایی است که در نزد آنها بسیار عزیز می­باشد، زیرا ایشان آن­قدر به مال دنیا و پول علاقمند شده ­اند که گویا این متاع ناچیز، العیاذ بالله، خداست. که روایت زیر مؤید این مطلب است:
پیامبر۳ فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِیرُهُمْ دِینُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ … فَتَعَجَّبَتِ الصَّحَابَهُ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ یَعْبُدُونَ الْأَصْنَامَ قَالَ نَعَمْ کُلُّ دِرْهَمٍ عِنْدَهُمْ صَنَمٌ»[۱۹۸]: روزگاری بر مردم بیاید که شکمشان خدا و زنانشان قبله و دینارهایشان دین و متاعشان شرفشان باشد پس صحابه تعجب کردند و گفتند آیا ایشان بت هم می­پرستند؟ پس فرمودند: آری! هر درهمی نزدشان (چون) خدایی باشد.
و این­گونه است وقتی که هر چیزی که نماد دنیا است نزد اینان با ارزش­تر از معنویات و حتی بالاتر قلمداد می­گردد، دیگر بعید نیست که پول­پرستی جای خود را به خداپرستی بدهد.
۲-۳-۲-۶- غلبه شیطان بر مردم
امام علی, در بیان ویژگی­های مردم آخرالزمان فرمود: «إِذَا … اسْتَحْوَذَتِ الشَّیَاطِینُ»[۱۹۹]: در آن هنگام که شیاطین –بر مردم – غلبه و تسلط یافته باشند.
۲-۳-۲-۷- انحراف، در حق و باطل و اهل آنها
۲-۳-۲-۷-۱- مخفی بودن حق و آشکار بودن باطل
امام علی, فرمود: «سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ شَیْ‏ءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ»[۲۰۰]: به راستی که زود است بیاید بر شما بعد از من زمانی که نباشد در آن زمان، چیزی مخفی­تر از حق و آشکار­تر از باطل.
۲-۳-۲-۷-۲- نابودی حق و اهل آن
امام صادق, فرمود: «فَإِذَا رَأَیْتَ الْحَقَّ قَدْ مَاتَ وَ ذَهَبَ أَهْلُهُ»[۲۰۱]: هرگاه دیدی که حق و طرفداران آن از بین رفتند.
۲-۳-۲-۷-۳- استعلای اهل باطل بر اهل حق
امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ أَهْلَ الْبَاطِلِ قَدِ اسْتَعْلَوْا عَلَى أَهْلِ الْحَقِّ»[۲۰۲]: و دیدی که طرفداران باطل بر پیروان حق برتری یافته­اند.
۲-۳-۲-۷-۴- کج بودن حق
امام علی, در وصیت خودش به امام حسن, فرمود: «تَقَدَّمْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَیَّ یَا بُنَیَّ یَا حَسَنُ وَ کَبِّرْ عَلَیَّ سَبْعاً وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا یَحِلُّ ذَلِکَ لِأَحَدٍ غَیْرِی إِلَّا عَلَى رَجُلٍ یَخْرُجُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ اسْمُهُ الْقَائِمُ الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِ أَخِیکَ الْحُسَیْنِ یُقِیمُ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ»[۲۰۳]: ای ابا محمد جلوتر بیا! پسرکم! بعد از مرگ من در نماز (میت) بر من هفت تکبیر بگو و بدان که این کار برای غیر از من حلال نمی ­باشد مگر برای مردی که در آخرالزمان خروج می­ کند که اسمش «القائم المهدی» از فرزندان برادرت حسین, می باشد که کجی حق را درست می­ کند.
۲-۳-۲-۷-۵- جابجایی حق و باطل نزد مردم
رسول­خدا۳ فرمود: «سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ … الْحَقُّ عِنْدَهُمْ بَاطِلٌ وَ الْبَاطِلُ عِنْدَهُمْ حَقٌّ»[۲۰۴]: بعد از من گروهی می­آیند که حق در نزد آنها باطل و باطل در بینشان حق است.
۲-۳-۲-۷-۶- غربت حق
امام علی, در بیان یکی از نشانه­ های آخرالزمان فرمود: «إن حدّثتهم کذبوک»[۲۰۵]: و اگر با ایشان (مردم) سخن (حق) گویی تو را تکذیب کنند.
۲-۳-۲-۸- تغییر معیارهای حق
۲-۳-۲-۸-۱- ظاهر بینی
امام علی, در بیان نشانه­ های آخرالزمان فرمود: «من کان عنده درهم کان عندهم مرفوعا، و من علموا أنّه مقلّ فهو عندهم موضوع، و الفقیر مهجور و مبغوض و الغنی محبوب و مخصوص، و یکون الصالح فیها مدلول الشوارب، یکبرون قدر کلّ نمّام کاذب و ینکس اللّه منهم الرءوس و یعمی منهم القلوب التی فی الصدور … لا یمضی عندهم إلّا من کان نمّاما»[۲۰۶]: هر کس پول­دار باشد، نزد ایشان بلند بالا و کسی که کم پول باشد نزد ایشان پست، فقیر و دور افتاده باشد و کینه­اش در دل­ها جا داده شده و مال­دار و ثروتمند محبوب و از خاصان باشد و مرد صالح در آن زمان کسی است که سبیلش دراز باشد و بزرگ می­شمارند قدر هر کسی که سخن­چین و دروغ­گو باشد، خداوند هم ایشان را به زیر اندازد و دل­هاشان را کور گرداند. (کار کسی) غیر از سخن­چینان نزد ایشان امضاء نشود.
۲-۳-۲-۸-۲- خوب بودن به شرط سستی در مقابله با گناهان و انحرافات
و در روایتی است که یکی از میزان­های مردم در خوب بودن این است که آن شخص اهل سازش و سستی در مقابله با گناهان و انحرافات باشد: «إذا اقترب الزمان … أمثلهم فی ذلک الزمان المداهن»[۲۰۷]: هر وقت نزدیک شد زمان (ظهور)، مشهورترین ایشان کسی باشد که اهل مداهنه و سستی باشد.
۲-۳-۲-۸-۳- نابودی قوه تشخیص مردم
که به حالات زیر نمود می­یابد؛
الف- عدم تشخیص جاهل از دانا
امام حسن عسکری, فرمود: «سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى النَّاسِ … کُلُّ جَاهِلٍ عِنْدَهُمْ خَبِیرٌ»[۲۰۸]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که هر جاهلی در نزد ایشان دانا باشد.
ب- عدم تشخیص افراد مُخلِص از غیر آن
امام حسن عسکری, فرمود: سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى النَّاسِ … لَا یُمَیِّزُونَ بَیْنَ الْمُخْلِصِ وَ الْمُرْتَابِ لَا یَعْرِفُونَ الضَّأْنِ مِنَ الذِّئَابِ»[۲۰۹]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که افراد مخلص را از افرادی که از دین رویگرادان شده ­اند را تشخیص نمی­دهند. و نیز گوسفندان را از گرگ­ها باز نمی­شناسند.
ج- عدم توانایی در شناخت معروف و منکر
امام علی, در بیان نشانه­ های آخرالزمان فرمود: «إذا … أنکر المعروف وعرف المنکر»[۲۱۰]: هنگامی که معروف را انکار و منکر را بشناسند.
د- عدم تشخیص دوست از دشمن
امام علی, فرمود: «إِذَا کَانَ أَوْلَى النَّاسِ بِهِ أَعْدَاهُمْ لَهُ»[۲۱۱]: هنگامی که نزدیک ترین افراد به مردم، دشمن ایشان باشند.
۲-۳-۲-۹- مقابله با جریان ولایتِ حق
برخی از روایات آخرالزمان حکایت از آن دارند که عده­ای با جریان ولایت حق مخالف هستند و این مخالفتشان را به حالاتِ زیر ابراز می­ کنند.
۲-۳-۲-۹-۱- نبرد و مقابله
در روایتی رسول خدا۳ به وقوع این عمل در آخرالزمان هشدار داده است: «مثل أهل بیتی مثل سفینه نوح من رکب فیها نجا و من تخلف عنها غرق و من قاتلهم فی آخر الزمان فکأنما قاتل مع الدجال»[۲۱۲]: مثل اهل بیت من همچون کشتی نوح است که هر کس داخل آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق و نابود می­ شود. و هر کس در آخرالـزمان با آنهـا بجنـگد گویا که همراه با دجـال –و در ردیـف او علـیه اهل بیت- جنگیده است.
۲-۳-۲-۹-۲- دروغگو نامیدن شیعیان
امام صادق, فرمود: « فَإِذَا … رَأَیْتَ مَنْ یُحِبُّنَا یُزَوَّرُ وَ لَا یُقْبَلُ شَهَادَتُهُ »[۲۱۳]: و دیدی که به دوستان ما دروغ نسبت داده می­ شود و گواهی آنان پذیرفته نمی­گردد.
۲-۳-۲-۹-۳- سستی در جهاد فی سبیل الله
پیامبر۳ فرمود: « مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ … تَعْطِیلُ الْجِهَادِ»[۲۱۴]: از نشانه­ های ساعت (ظهور) تعطیل شدن جهاد می­باشد.
و در روایتی از امام صادق, است که فرمود: « فَإِذَا … رَأَیْتَ … الْجِهَادَ لِغَیْرِ اللَّهِ»[۲۱۵]: و دیدی که حج خانه خدا و جهاد را برای غیر رضای خدا انجام می­ دهند.
۲-۳-۲-۱۰- تکذیب قضا و قدر و تصدیق نجوم
یکی از نشانه­ های آخرالزمان این است که مردم به ستاره ها ایمان می­آورند و قضا و قدر را انکار می­ کنند. با این بیان که مردم در آن زمان نجوم و موقعیت ستاره­ها را تأثیر گذار و سرنوشت ساز می­دانند ولی قضا و قدر که از مسلمات دین است را انکار می­ کنند. تا آنجا که در روایتی داریم که از پیامبر۳ درباره ساعت (ظهور) سؤال شد. و ایشان در پاسخ فرمودند: « عِنْدَ إِیمَانٍ‏ بِالنُّجُومِ‏ وَ تَکْذِیبٍ بِالْقَدَر»[۲۱۶]: (آن) در زمانی است که به ستاره­ها ایمان آورند و قضا و قدر را انکار می­ کنند.
بیان: اعتقاد به قضا و قدر، از عقاید اسلامى است و در قرآن و حدیث آمده است. لیکن باید آن را تفسیر و بررسى کرد، به نحوى که سر از جبر و سلب اختیار از انسان در نیاورد. « «قَدَر» عبارت است از اندازه‏گیرى و مهندسى وجود یک چیز. خداوند متعال هر چیز را با اندازه خاصّى آفریده است: «إِنَّا کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»[۲۱۷]. و قضاء، آن است که کار به مرحله قطعى و حتمى برسد و در همان حال، اراده و اختیار انسان در رسیدن کار به مرحله قضاء، نقش دارد. انسان با انتخاب کارى از کارها، سبب مى‏شود که چیزى بر او حتمى و قطعى ‏گردد.[۲۱۸] همانطور که آیه «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا»[۲۱۹] به آن اشاره دارد».[۲۲۰] که مردم در آخرالزمان منکرش می­شوند و آن را تکذیب می­ کنند و در عوض، برای تعیین سرنوشت و آینده، به علوم مادی و امثال آن روی می­آورند.
۲-۳-۲-۱۱- فاسد شدن افکار
در روایتی امام علی, فرمود: «اذا … نفثت النوافث»[۲۲۱]: هنگامی که دمنده ها بدمند (یعنی با سم پاشی­ها افکار را مسموم کنند). که این یعنی در آخرالزمان، افکار بسیاری از مردم فاسد می­ شود که نمونه­هایی از آن به قرار زیر است.
۲-۳-۲-۱۱-۱- شیوع ظاهر بینی
پیامبر۳ فرمودند: «‏سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِی لَا یَعْرِفُونَ الْعُلَمَاءَ إِلَّا بِثَوْبٍ حَسَنٍ وَ لَا یَعْرِفُونَ الْقُرْآنَ إِلَّا بِصَوْتٍ حَسَنٍ وَ لَا یَعْبُدُونَ اللَّهَ إِلَّا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً لَا عِلْمَ لَهُ وَ لَا حِلْمَ لَهُ وَ لَا رَحْمَ لَه‏»[۲۲۲]: بیاید زمانی بر امت من که نشناسند علماء را مگر به لباس نیکو و نشناسند قرآن را مگر به صوت نیکو و عبادت نکنند خدا را مگر در ماه رمضان و چون این طور شود خداوند مسلط کند بر ایشان شاهی را که نه علم داشته باشد و نه حلم و نه رحم.
که این یعنی مردم اصل اسلام را فراموش کرده ­اند و فقط ظاهرپسند شده ­اند حال چه این­که علماءِ حقیقی را در داشتن لباس زیبا بدانند و چه قرآن را با صدای زیبا بشناسند و چه فقط در ماه رمضان از روی ریاء خداوند را عبادت کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...