گفتار سوم: طرب و مطرب
گفتار چهارم: لهو و لعب
گفتار پنجم: لغو
گفتا ششم: سماع
گفتار هفتم: ترجیع
گفتار هشتم: حداء
گفتار نهم: قول زور
گفتار اول: غناء
اصولاً در هر تحقیق عبارات و کلمات کلیدی خاصی وجود دارند که محقق باید در ابتدای ورود به محتوی تحقیق، آنها را معنی کند تا مخاطبان در بدو ورود به بحث قبلاً آگاهی داشته باشند. به مانند همه مقالات تحقیقی در موضوع فقه خصوصاً در موضوع مبانی فقهی موسیقی و غنا، بسیاری از کلمات کلیدی هستند که ابتداً به معنی این واژگان پرداخته می‌شود.
ان الغناء الصوت «غنا صوت است» [۳۰] الغناء الصوت «غنا از جنس صوت است» [۳۱] الغناء هومد الصوت «غنا کشیدن صوت می‌باشد»[۳۲] من کل رفع صوت و والاه فصوته عندالعرب غنا‌ «هر کس صوتش را بلند کند و آن را پشت سرهم ادامه دهد پس اینگونه صورت در نزد عرب غنا نامیده می‌شود.[۳۳] الغنا من الصوت ماعد و حسن و ربع«غنا از جنس صوت است که کشیده و زیبا و غلتانده شود[۳۴] غنا همان چیزی است که در عجم به آن دو بیتی می‌گویند [۳۵] غنا تحریر آواز در حلق است که موجب سرور یا اندوه گردد.[۳۶]
غنا از جمله مقوله‌هایی است که حکمی واضح اما مفهومی مبهم و اختلافی دارد.
۱- مصباح المیز غنا را مطلق صوت می‌داند.
۲- غنا نازک کردن و زیبا عنوان صوت است «شافعی»
بعضی گفته‌اند غنا همان کشیدن صدا است. ابن اثیر در کتاب «النهایه» غنا را بلند کردن و بالا بردن صوت می‌داند[۳۷] غنا مشهور میان فقها صوتی است که همراه با ترجیح باشد و انسان را به طرب آورد. غنا در لغت یعنی صدا زیبا که ازمد و ترجیح و اوج و فرود و زیریم و دیگر حالات زیباسازی ترکیب شود. صدای انسان دارای لحن و وزن و ارتفاع و دیگر تزئینات صوتی است که حکایت از حالات نفسانی درونی مصوت است. در گذشته بیشتر لهن را در سه قالب، نشاط آور و مفرح، حزن انگیز و محزون و حماسی تقسیم کرده‌اند که اصوات حیوانی چنین خواص ندارند. حال اگر محتوای کلامی این سه قالب، معنوی و قدسی باشد و هم شنونده و مستمع آن چنان در این صوت تاثیر معنوی و متعالی خود را می‌گذارد. وگرنه صورت پوچ و باطل بودن محتوی و درلابالی بودن مستمع تاثیر منفی و شهوانی خواهد داشت.[۳۸]
جمع بندی
در تعاریفی که از غنا تاکنون بشرح فوق آمده است ناتمام است چرا که می‌گویند غنا صوت است دیگر توضیح نمی‌دهند که چگونه صوتی است زیرا هر صوتی که غنا نیست یا آنانکه می‌‌گویند غنا کشیدن صوت یا زیبا کردن آن است باز تعریف دقیقی نیست برای اینکه هر صدای کشیده و لطیف و زیبا لزوماً غنا نیست.
پایان نامه - مقاله - پروژه
غنا جزء کدامین مقوله است کلام است یا صوت؟
بعضی از بزرگان غناء را از مقوله کلام و گفتار دانسته‌اند و بعضی از مقوله صوت و آهنگ از جمله کسانی که ملتزم شده اند از مقوله صوت است، شیخ اعظم انصاری است، که در «مکاسب» می‌گوید:
«فکل صوت بعد فی نفسه مع قطع النظر عن الکلام المتصوت به لهواً و باطلاً فهو حرام»
هر صوتی که فی نفسه با قطع نظر از کلامی که در آن بکار رفته، لهو و باطل شمرده شود حرام است.[۳۹]
دلائل کسانی که غناء را از مقوله «کلام» می دانند
اما دلایل کسانی که غناء را از مقوله کلام دانسته‌اند:
۱- روایاتی که «قول زور» و «لهو حدیث» را به غنا تفسیر کرده‌اند.
۲- روایت حمادبن عیسی که امام صادق(ع) درباره «قول زور» فرمود:
از جمله مصادیق قول زور، قول کسی است که به خواننده آوازهای لهوی بگوید:
احسنت
۳- فرمایش امام سجاد(ع) که در پاسخ شخصی که پرسید خریدن کنیزی که صوت و آواز خوبی دارد چطور است؟ حضرت فرمود:
«اگر کنیزی را بخری که با قرائت قرآن، و خواندن اخبار مربوط به زهد و فضائل که غناء به شمار نمی‌آیند بهشت را بیاد تو بیندازد عیبی ندارد.[۴۰]
دلایل کسانی که غناء را از مقوله «صوت» می‌دانند
۱- ارباب لغت در کتب «صحاح» و «مصباح» و «نهایه» و «تاج العروس» و «قاموس» و «السان العرب» و «مجمع‌البحرین» همگی می‌گویند غناء کیفیت صوتی است، نه کلامی
۲- عرف مردم غناء را از مقوله صوت می‌دانند، زیرا کسی که از فاصله دور صوت طرب انگیزی را که مقتضی و مناسب مجالس اهل فسق و فجور است، می‌شنود در اطلاق غناء برآن هرگز کمترین تردیدی به خود راه نمی‌دهد که بگوید اجازه بدهید ابتدا در محتوای آن آواز لهوی دقت و مطالعه کنم، تا سپس قضاوت نمایم.
خیر، از آهنگ آن آواز پی به غناء بودن یا نبودن آن می‌برد.
۳- در روایت عبدالاعلی آمده که ابن فضال می‌گوید، از امام صادق(ع) درباره غناء پرسیدم و گفتم آنها (سنی‌ها) گمان می‌کنند که رسول خدا(ص) اجازه داده در اینکه گفته شود «جئناکم جئناکم حیونانحیکم» آمدیم ما بر شما، آمدیم ما بر شما، بماتحیت بگوئید، بماتحیت بگویید، ما هم به شما تحیت می‌گوئیم. سپس امام صادق(ع) فرمود: دروغ می‌گویند.[۴۱]
وجه استدلال به این روایت این است که کلمات «آمدیم ما بر شما …» به خودی خود باطل و لهو نیستند، آنچه موجب شده این کلمات باطل و لهو بشوند و امام صادق(ع) اجازه پیامبر اکرم(ص) را در گفتن آن تکذیب بنماید، آهنگ خاصی است که در اداء آن کلمات بکار برده و می‌شده، پس غنا از مقوله صوت است نه کلام.
نتیجه
اگر بخواهیم نظر گروه کسانی که غناء را از مقوله کلام می‌دانند را بپذیریم، در این صورت آوازهایی که محتوای آنها را اشعاری سازنده، علمی، اخلاقی و خلاصه آموزنده تشکیل می‌دهد و او با آهنگهای لهوی خواند، شوند، اشکال شرعی ندارند زیرا غنا محسوب نمی‌شوند.
اما اگر بخواهیم نظر کسانی که غناء را از مقوله صوت می‌دانند بپذیریم، یعنی بگوییم غناء از مقوله صوت است، نه کلام، در این صورت ناگزیریم هر چرند و پرندی را اگر با آهنگی غیر لهوی بخوانند، بپذیریم که غناء نیست، و شرعاً ممنوع نمی‌باشد! و لکن ما از ادله احراز نکردیم که غنا صرفاً از مقوله صوت است، یا صرفاً از مقوله کلام بلکه استنباط این است که موسیقی آوازی مرکب از آواز و آهنگ است که اگر هر کدام از این دو جزء، جنبه تخدیری و لهوی و مبتذل پیدا کند، آن موسیقی آوازی را مصداق بارز غناء می‌گرداند.
اما اگر محتوا (نظم) و آهنگ آوازی مجموعاً مفید، سازنده، ارزشمند بودند آن آواز دیگر حکم غناء را نخواهد داشت، و تبعاً از نظر عرشی بی‌اشکال خواهد بود.
گفتار دوم: غناء از منظر فقهای شیعه
از جمله گناهانی که تصریح به کبیره بودنش شده «غناء» است. چنانچه در روایت «اعمش» از حضرت صادق(ع) به آن اشاره گردیده در این روایت، امام گناهان کبیره را برشمرده و از مصادیق گناهان کبر«ملاهی» را ذکر نموده و مراد از ملاهی را کارهایی دانسته که انسان را از یاد خدا باز دارد و به عنوان مثال غناء را ذکر کرده است و نیز در موثقه محمدبن مسلم از حضرت باقر(ع) است که:«غناء از گناهانی است که خداوند بر آن وعده عذاب داده است.[۴۲] و در احادیث کثیره وارد است « هر گناهی که خداوند بر آن وعده عذاب داده باشد کبیره است.
۱- محقق ثانی در رساله «ذخیره العباد»می‌فرماید:
غناء عبارتست از صوت لهو یعنی آوازی که از روی لهو و التذاذ از قوه شهویه بیرون آید اعم از اینکه در عرف عجم آنرا سرود و خوانندگی بگویند مانند غنای در اشعار و یا نگویند بواسطه آنکه کلمات آن قرآن یا مرثیه باشد اگر چه مشتمل برطرب نباشد پس در تحقق غناء فرقی نیست بین اشعار و قرائت قرآن با مرثیه و غیر اینها چون اذان، بلکه حرمت غناء در مراثی و قرآن شدیدتر است و معصیت آن بیشتر و عقاب آن مضاعف است.[۴۳]
۲- صاحب« شرایع» می‌فرماید: غناء یعنی کشیدن صوت بطوریکه شامل هم ترجیع، و هم طرب گردد[۴۴]
۳- علامه حلی در تحریر[۴۵] و در ارشاد[۴۶] و شهید در «دروس»[۴۷]نیز همین معنا را گفته‌اند.
۴- حلی در «قواعد» می‌گوید: غناء ترجیع صوت و کشیدن آنست[۴۸]
۵- کرکی در «جامع المقاصد» از غناء تعریفی همانند، صاحب«شرایع» ارائه می‌دهد و سپس می‌افزاید:
«مجرد کشیدن صوت حرام نیست، هر چند آن صوت بقدری قشنگ باشد که دلها را بر باید و به سوی خود جذب کند، البته مادامی که به جهت ترجیع مقتضای طرب، حالت مطربی پیدا نکند. [۴۹]
۶- شهید ثانی در«الروضه البهیه» می‌گوید:
«غناء کشیدن صوت است که مشتمل بر ترجیع طرب آور باشد یا آنچه در عرف «غناء» نامیده می‌شود هر چند عملاً طرب آور نباشد[۵۰] و همچنین در «مسالک» می‌فرماید: «صوتی است که در آن تحریر و طرب باشد، یا آنچه عرفا غناء می‌نامند[۵۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...