• . میرسپاسی، علی (۱۳۸۹)، تأملی در مدرنیته‌ایرانی، ترجمه جلال توکلیان، چاپ سوم، تهران: نشر طرح نو، ص ۱۰۶. ↑

 

  • . قریشی، فردین (۱۳۹۰)، بازسازی اندیشه دینی در‌ایران، چاپ دوم، تهران: نشر قصیده­سرا، ص ۹۳. ↑

 

  • . البته ما روشنفکری دینی را هم مقید به و هم منتفع از ضوابط و هنجارهای مذهب شیعه می­دانیم. ↑

 

  • . پورسعید، فرزاد (۱۳۸۸)، بازتولید گفتمانی؛ راهبرد استقرار امنیت نرم در جامعه‌ایرانی، مطالعات راهبردی، سال دوازدهم، شماره ۳، ص ۱۳۹. ↑

 

  • . غرایاق زندی، داوود (۱۳۹۰)، درآمدی بر سیاستگذاری امنیت ملی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص ۱۴۶. ↑

 

  • . ر.ک. به: خلیلی، اسماعیل (۱۳۸۸)، علوم انسانی نوین در‌ایران، در: درآمدی بر علوم انسانی انتقادی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. ↑

 

  • . الحکیم، محمدتقی (۱۴۰۰ ق)، اصول العامه للفقه المقارن، قم: آل البیت، ص ۱۲۹. ↑

 

  • . فیرحی، داود (۱۳۷۸)، قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، تهران: نشر نی، ص ۶۳. ↑

 

  • . الشاوی، توفیق محمد (۱۹۹۵)، فقه الحکومه الاسلامیه؛ بین السنه و الشیعه، قاهره: منشورات العصر الحدیث، ص ۹۴. ↑

 

  • . تلاش در احیای نظام سنتی. در‌این نوشته نیز منظور از احیاگری همین گذشته­گرایی است و نه بازگشت به نص. زیرا نص دینی بنا به تعریف مسلمانان امری فراتاریخی است و نظم سیاسی دوره­ میانه فقط یکی از تفسیرهای عینیت یافته از‌این نص است. نص فراتاریخی است، اما دوره­ میانه دوره­ای تاریخی و لاجرم مقطعی از مقاطع تاریخ مسلمانی محسوب می­ شود.‌این اشارات بدین معنی است که نص­گرایی که وجهی از نوگرایی امروز نیز هست ملازمه­ای با گذشته­گرایی ندارد. ↑

 

  • . عماره، محمد (۱۹۸۰)، الاسلام و السلطه الدینیه، بیروت: مؤسسه الدراسات و النشر، ص ۲۳. ↑

 

  • .ر.ک. به: الجاحظ، ابوعثمان عمرو بن بحر (۱۹۸۷)، رسائل الجاحظ؛ الرسائل الکلامیه، تحقیق علی ابوملحم، بیروت: نشر الهلال، ص ۸۴. ↑

 

  • . ابوزید، نصر حامد (۱۹۹۸)، مفهوم النص: دراسه فی علوم القرآن، بیروت: المرکز الثقافی العربی، ص ۹. ↑

 

  • . بن حلاق، وائل (۱۳۸۸)، تاریخ تئوری‌‌های حقوقی اسلامی، ترجمه محمد راسخ، چاپ دوم، تهران: نشر نی، ص ۲۹۶. ↑

 

  • . ر.ک. به: کرمی­نژاد، عبدالواحد (۱۳۸۵)، مصلحت در اندیشه امام خمینی و امام محمد عبده، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی؛ و نیز: عبدالسلام، محمد شریف العالم (۱۹۹۵)، نظریه السیاسه الشرعیه، بنغازی: جامعه قاریونس. ↑

 

  • . ر.ک. به: افتخاری، اصغر (۱۳۸۳)، نشانه­ های ساختاری «امنیت اسلامی»؛ مطالعه موردی حکومت نبوی، مطالعات راهبردی، سال هفتم، شماره ۴. ↑

 

  • . لوی برول،‌‌هانری (۱۳۷۶)، جامعه‌شناسی حقوق، ترجمه ابوالفضل قاضی، چاپ سوم، تهران: نشر دادگستر. ↑

 

  • . یزدانیان، علیرضا (۱۳۸۹)، قلمرو فقه در حقوق موضوعه‌ایران، پژوهش­نامه انتقادی متون و برنامه ­های علوم انسانی، سال دهم، شماره ۲، ص ۷۷. ↑

 

  • . نقوی، علی­محمد (۱۳۶۱)، جامعه ­شناسی غرب­گرایی (تاریخ و عوامل غرب­گرایی در کشورهای اسلامی)، تهران: امیرکبیر، ص ۱۰۳ ↑

 

  • . پورسعید، فرزاد (۱۳۸۸)، بازتولید گفتمانی؛ راهبرد استقرار امنیت نرم در جامعه‌ایرانی، مطالعات راهبردی، سال دوازدهم، شماره ۳، ص ۱۵۹. ↑

 

  • . پالیزبان، محسن (۱۳۸۷)، رویکردهای متفاوت نسبت به جمهوریت و اسلامیت در جمهوری اسلامی‌ایران، فصلنامه سیاست (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۳۹، شماره ۳، ص ۱۱۳. ↑

 

  • . اشتریان، کیومرث (۱۳۸۱)، روش سیاستگذاری فرهنگی، تهران: نشر کتاب آشنا، ص ۴۸. ↑

 

    • . برای مطالعه تفصیلی پیرامون مذاق شرع و مفاهیم متناظر در اندیشه اسلامی، بنگرید به: علیشاهی، ابوالفضل (۱۳۹۰)، چیستی و کارکردهای «مذاق شریعت»، مطالعات اسلامی: فقه و اصول، شماره ۸۶. ↑

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • . Teddlie, C. & A. Tashakkori. (2003). Major Issues and Controversies in the Use of Mixed Methods in the Social and Behavioral Sciences. In Tashakkori, A., & C. Teddlie (Eds.), Handbook of Mixed Methods in Social and Behavioral Research. Thousand Oaks, CA: Sage Publications, Pp. 87-97. ↑

 

  • . Dutta, Mohan J. (2011). Communicating Social Change; Structure, Culture and Agency, New York: Routledge, P. 37. ↑

 

  • . دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۹۹. ↑

 

  • . پیروزمند، علیرضا (۱۳۸۹)، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزش­ها، رفتارها و نمادها، تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی، ص ۱۹۴. ↑

 

  • . پیروزمند، پیشین، ص ۲۰۶. ↑

 

  • . پیروزمند، پیشین، ص ۲۱۲. ↑

 

  • . به نقل از: خوئی، ابوالقاسم (۱۳۵۲ق)، اجود التقریرات، قم: کتابفروشی مصطفوی. ↑

 

  • . Laclau & Mouffe. 2001, Hegemony & Socialist Strategy, London: Verso, 2nd Ed, P. 48. ↑

 

  • . Knight, K. (2006) Transformations of the Concept of Ideology in the Twentieth Century, The American Political Science Review, No. 10, P. 620. ↑

 

  • . فراهانی، حسن (۱۳۸۸)، بومی سازی علم یا تولید علم، معرفت، ش ۱۴۶، ص ۹۵. ↑

 

  • . ر.ک. به: جهانبگلو، رامین (۱۳۸۸)، موج چهارم، چاپ ششم، تهران، نشر نی، صص ۹۱- ۱۶۰. ↑

 

  • . شجاعی زند، علیرضا (۱۳۸۸)، تبارشناسی «تجربه دینی در مطالعات دین­داری»، تحقیقات فرهنگی، دوره ۲، شماره ۶، ص ۳۲. ↑

 

  • . محقق داماد، مصطفی (۱۳۹۰)، تحولات اجتهاد شیعی (۵)، تحقیقات حقوقی، شماره ۵۶، ص ۷. ↑

 

  • . غزالی، ابن رشد، ابن عربی، شیخ طوسی، علامه حلّی، خواجه نصیر طوسی، علامه نائینی، ملامحمدکاظم خراسانی،‌ایت الله محقق داماد و… ↑

 

  • . ر.ک. به: قیاسی، جلال الدین (۱۳۸۵)، مبانی سیاست جنایی حکومت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ص ۱۵۶. ↑

 

  • . مهم‌ترین عوامل‌این محدودیت عبارتند از: عدم وفور‌ایات الأحکام و عدم صراحت بسیاری از همین تعداد‌ایات، منع تدوین احادیث در عصر خلافت عمر، گسترش سریع جغرافیای اسلام و توسعه آرام فقه، عدم گستردگی فقه سیاسی شیعی به دلیل تسلط اهل سنت بر حکومت‌‌های اسلامی ↑

 

  • . المحقق الردبیلی (۱۴۰۳ق)، مجمع الفائده و البرهان، تحقیق: اشتهاردی، عراقی و یزدی، قم: جامعه المدرسین، ج ۱، ص ۸. ↑

 

  • . فیرحی، داود (۱۳۸۹)، درآمدی بر فقه سیاسی، سیاست (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۴۰، شماره ۱، ص ۲۳۱. ↑

 

  • . See: Teddlie, C., Tashakkori, A. (2009) Foundations of Mixed Methods Research. Thousand Oaks: Sage. ↑

 

  • . Irwin, S. (2008) “Data Analysis and Interpretation: Emergent Issues in Linking Qualitative and Quantitative Evidence”, in: Hesse-Biber, S N and Leavy, P (Eds) Handbook of Emergent Methods, New York: Guilford Publications, P. 94. ↑

 

  • . خانیکی،‌‌هادی (۱۳۸۷)، در جهان گفتگو؛ بررسی تحولات گفتمانی در پایان قرن بیستم، تهران: هرمس، ص ۲۵۱. ↑

 

  • . Wodak, R. & Meyer, M. (2009) Methods of Critical Discourse Analysis, 2th Ed, Clifornia: Sage Publications, P. 32. ↑

 

  • . Gee, J.P.(2010)An Introduction to Discourse Analysis:Theory and Method, 3th ed. New York:Routledge Publications,P.117. ↑

 

  • . علینا القاء الأصول و علیکم التفریع ↑

 

  • . سوزنچی، حسین (۱۳۸۹)، معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۲۵۱. ↑

 

  • . جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۱)، نسبت دین و دنیا، قم: نشر اسراء، صص ۸۰، ۱۷۲ و ۱۷۵. ↑

 

  • . شاخت، یوزف (۱۳۸۸)، دیباچه‌ای بر فقه اسلامی، ترجمه اسدالله نوری، تهران: هرمس، ص ۲۱۰. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...