سبب بروز رقابت برای بهبود عملکرد میشود
تعارض سبب میشود برخی سازمانها، افراد و گروه ها تلاش کنند تا دیگران را کنار بزنند یا صلاحیت خود را به نمایش بگذارند.
سبب افزایش ارتباطات میشود
فرایند ارتباطات بهبود میابد بدلیل اینکه سطوح بالایی از اطلاعات تبادل میشودو سطح بالایی از ادراک نیز بوجود میآید.
به روابط بدون بهره وری پایان میدهد
زمانی که تفاوتهای عقاید یا ایده آلها مورد بررسی یا حل و فصل واقع نشوند ارتباطها برای سازمان بعید و بی فایده میشود. شرایط سبب میشود که سازمان به طور قابل توجهی پایین تر از قابلیت نهایی قرار بگیرد. از طریق حل تعارضات این مسائل میتوانند مورد توجه قرار بگیرند که توجه به آنها نیز سبب افزایش ارتباطات و ادراک میشود.
منبع: دانت[۲۳۹] (۱۹۷۵)
۲-۴-۹-۳- انواع و سطوح تعارض سازمانی
لوتانز (۱۹۹۲) به شناسایی سه نوع تعارض میپردازد: یک نوع تعارض آنست که فرد در درون با آن درگیر است، نوع دوم به صورت بین فردی است و نوع سوم که بیشتر مد نظر است تعارض بین گروه ها را شامل میشودکه اغلب به خاطر رقابت بر سر منابع، وابستگی درونی، وظایف و حدود اختیارات قانونی رخ میدهد. شرمرهورن و همکاران (۲۰۰۳) از طرف دیگر انواع تعارض در بین اعضای گروه را شامل تعارض بنیادین و عاطفی میدانند. براین اساس،تعارض بنیادین شامل عدم توافق اساسی بر سر اهداف و وسایل تحقق (اهداف سازمانی، تخصیص منابع، پخش پاداش، سیاستها و روشها، تنظیم وظایف) و تعارض عاطفی شامل تعارضهای بین فردی است که بر اساس احساس خشم، عدم اطمینان، تنفر، ترس، یا رنجش و دلخوری پدیدار میشود. این نوع تعارض با عنوان برخورد شخصیتها معروف است و ممکن است انرژی افراد را تحلیل برد و آنها را از حیطه کاری خود منحرف کند.
از طرف دیگر افرادی مثل رابینز و جاج ( ۲۰۰۸) تعارضات را بر اساس کارکردی و غیر کارکردی بودن آنها به صورت زیر بیان میکنند:
تعارض کارکردی(سازنده): مشکلات را مطرح میکند،افراد تصمیمات را با دقت میگیرند،فرصت خلاقیت به افراد سازمان میدهد
تعارض غیر کارکردی(مخرب): بازدهی کاری و رضایت شغلی را کاهش میدهد،و سبب غیبت و جابجایی در محل کار میشود.
به زعم آنها تعارض وظیفه به محتوا و اهداف مربوط به کار مربوط میشود که معمولاً غیر کارکردی هستند.
تعارض روابط به روابط بین افراد مربوط میشود که غیر کارکردی هستند
و تعارض فرایند به امنیت و چگونگی انجام کار مربوط میشود و معمولاً کارکردی هستند.
رضائیان (۱۳۸۲) و شرمرهورن و همکاران (۲۰۰۳) سطوح تعارض را به طور کلی شامل؛ تعارض درون فرد، میان فردی، میان گروهی، و سازمانی تقسیم میکنند که در زیر به طور خلاصه به آنها اشاره میشود.
تعارض درون فرد شامل تعارض ناخواست-خواست بر سر انتخاب دو گزینه مثبت و همسان است.
تعارض خواست- ناخواست بر سر اجتناب از دو رویکرد مشابه منفی است و در نهایت در تعارض ناخواست-ناخواست فرد بر سر پیامد مثبت و منفی یک عمل تردید دارد.
تعارض بین افراد که از نوع عاطفی و بنیادین است شامل تعارض در نقش و تعارض شخصیتی است.
تعارض بین گروه ها: در بین گروه ها در یک سازمان تعارض وجود دارد که از رایج ترین نوع تعارضات است که شامل تعارض عمودی، تعارض افقی، تعارض صف و ستاد و تعارض مبتنی بر تنوع است.
تعارض سازمانی: از دو دسته عوامل نشأت میگیرد: عوامل ساختاری که از ماهیت سازمان و نحوه سازماندهی کار سرچشمه میگیرد مثل؛ تخصص گرایی، به هم وابستگی برای تصمیم گیری، منابع مشترک، هدفهای متفاوت، سلسله مراتب اختیار، تفاوت زیاد وجهه و اعتبار مشاغل با هم و ابهام در مسئولیت و پاسخگویی. و عوامل فردی شامل مهارتها و توانایی ها، شخصیت، ادراک، ارزشها، احساسها، موانع ارتباطی، و تفاوتهای فرهنگی است.
تعارض سازنده
تعارض بر حسب طرفهای تعارض
تعارض مخرب
تعارض درونفرد
تعارض بین افراد
تعارض بین گروهی
تعارض بین سازمانی
تعارض درون گروهی
تعارض میاناشخاص و گروه ها
تعارض وظیفه
تعارض صف و ستاد
تعارض در سطح عمودی
تعارض در سطح افقی
ابهام در نقش
تعارض در نقش
تعارض ناخواست-ناخواست
تعارض ناخواست-خواست
تعارض خواست-ناخواست
[یکشنبه 1400-08-09] [ 10:39:00 ق.ظ ]
|