گفت«چپی ترا»یعنی به چپ بروم
زیراصدای این پرنده تسبیه تکرار«چ»
«پ»است.
کوریkuori چکاوک درختی از آنجایی که این پرنده بر رووی
زمین تخم می گذارد عامه می پندارند
که اگر تخم های این پرنده را پسری
برداشت شکر خدا اگر دختری برداشت نذر.
بوهbuoh مرغ حق جنوبی[نوعی جغد] از صدای حق حق این پرنده
می پندارند که این جغدد جویانی
داشته است مزد جویان را نداده
،جویان حق را به خدا واگذار کرده و
از این جهت او حق حق می کند.
دمبیلdombil لیکو از پرواز های جمعی و کم ارتفاع این پرنده
چنین پیشگویی می کنند که هر گاه از چپ
به راست برود خیر است و اگر از راست
به چپ برود نحس است.
چَکرcakor باقرقره گندمی
زرین zarinbal قمری معمولی
گونالgownal کبوتری خاوری
کوگkowg با قرقره راه راه
سوسکsuosk تیهو
کاسه کوتکنکkasakotkanak هدهد
تیتوهکtitvahk خروس کولی شکم سیاه
گول زنکguolzanak دم چتری
شپش مورگsloysmorg طرقه چکاوک
پتیpeti پی پت درختی
چگوکceguok گنچشک
کرکceyuok گنجشک گلو زرد
بلبلbolbol بلبل خرما
باشهbasa عقاب خاکی
کزنگkazeng سبز قبا
قصه
داستان عشق یک افسانه نبود بیش لیک هرکسی طوری دگر می گوید این افسانه را
بسمل شیرازی
قصه در لغت به معنی حکایت –سرگذشت وماجرا دراصطلاح ادبی گونه اثر ادبی مکتوب یا شفاهی است که به شرح سرگذشت شخصی خاص می پردازد ازجنبه ادبیات داستانی قصه به آثاری که درآن تاکید برحوادث خارق العاده بیشتر ازتحول وپرورش آدمهاوشخصیتهااست محور ماجرا برحوادث خلق الساعه می باشداز نوع ادب داستانی قصه وافسانه ازهمه به فرهنگ عامه نزدیکتر است این نزدیکی ازقرن پنجم وششم هجری وقمری به بعد بیشتر مشاهده می شودزیرا ازاین به بعد متنهای ادبی کاملا زیرسلطه نثر عربی قرار گرفته اند ذوق وسلیقه منشیان ومترسلان درباری به تدریج رو به صناعت وتزین گرایده شد قصه های عامیانه که از این تاثیر بر کنار مانده بودند خاصیت گفتاری خود راحفظ کردندو باعث شد مردم عامه بیشتر به قصه های سنتی رو بیاورند وکمتر به متون نثر فنی بپردازید در این بحث منظور ما از قصه مفهوم قدیمی وسنتی است نه ان که در قالب داستان های جدید ارائه شده است .
پیدایش قصه
ازمیان احساسات انسان بیشترذهن تخیل حافظه ارزو سرگذشتهای خیالی وواقی انسان بالهای خیالپردازی قصه ها را برای انسان بوجود آورده اند قصه ها با فراز و نشیب زندگی بشر همگام بوده اند با درد رنج وآرامش انسان ها آمیخته شده اند مردم عا مه به خاطر ضعف ومظلومیتی که در طول تاریخ داشته اند نتوانسته اند در دور نجو اهداف خودرا با حاکمان بیان کنند بدین جهت بطور غیر مستقیم انگیزه های خود رادرقالب قصه عرضه کرداند قصه ها به تدریج رشد کرداند تا این که باشیوه بیان مردم وشاعران ونویسندگان درهم آمیخته وهمگام با دیگر انواع ادبی تکامل یافته اند اوج قصه های عامیانه را در عرفان وتصوف عامیانه شاعران میتوان مشاهده کرد.^[۷]

اهداف وانگیزه پرداختن قصه
انگیزه سرایش قصه آموزش وآشنایی کودکان با محیط اطراف است که درقالب احساس و
آرزوبیان می شود مهمترین دلایل سرایش قصه به شرح ذیل است
۱ -سرگرمی وخوشحال کردن کودکان
۲-تقویت خیال وحافظه برای بر طرف کردن نیازهای روحی کودکان
۳-آمادگی ورویارویی کودکان با دشواری ها وگرفتاریهای اجتمایی زندگی بشر
۴-آموزش وتعلیم بوسیله حکایات افسانه ای واخلاقی
۵-پیدا کردن حس کنجکاوی در کودکان ومبارزه با پلیدی وبی عدالتی
۶-آشنا یی با خصلت های نیک و بد انسانها
۷-نشان دادن حربه های مبارزه ودفاع و نیرنگ وفریب در مقابل حوادث روزگار
وپژگی قصه های سنتی
۱-پیرنگ ضعیف دارند.
۲-جنبه واقعی ندارند خیالی وغیر حسی وبیشترخارق العاده اند.