در جامعه پرزرق و برق و پیچیده امروزی مؤلفه‌‌های مختلفی می‌ توانند بر کارکرد انسان تاثیر بگذارد که متاسفانه از نظر عوام بیشتر پارامترهای مادی و دنیوی مورد تقرار می‌ گیرد و در جامعه علمی‌ و دانشگاهی نیز بیشتر تحقیقات به صورت تک بعدی مورد بررسی قرار گرفته اند ولی با توجه به سرشت پیچیده انسان به نظر می‌ رسد عوامل متعددی در شکل گیری رفتار هر فرد تاثیر می‌ گذارد. در این تحقیق سعی شده که تاثیر مؤلفه‌‌های مهمی‌ مانند هویت ‌و ادراک از خدا وشاخه‌های مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد و تاثیر آن ها بر سبک زندگی نشان داده شود .

 

در این نوشتار سعی شده است همین موضوع تبین وتحلیل گردد که پرداختن به جوانب گوناگون این موضوع از جنبه‌های برجسته این تحقیق است .

 

۱-۲- بیان مسأله

 

آیا رابطه ای بین ادراک از خدا و هویت اجتماعی و مؤلفه‌ سبک زندگی در دانشجویان وکارکنان دانشگاه آزاد اسلامی دره شهر وجود دارد ؟

 

تحقیق وپژوهش ‌در مورد خصوصیات انسان مسئله پیچیده ای است زیرا بیان دقیق وتوضیح جنبه‌های مختلف انسان در قالب و بر اساس اطلاعات موجود و نظرات متعدد کار بسیار دشواری است .

 

در خصوص موضوعاتی چون هویت اجتماعی ‌و ادراک از خدا وسبک زندگی به صورت جداگانه تحقیقات ارزشمندی در داخل وخارج از کشور صورت گرفته است، اما بررسی نظری وتجربی هویت اجتماعی و ادراک از خدا بسیار اندک وبه تعداد انگشتان دست هم نمی رسد. همچنین ‌در مورد سبک زندگی مطالعات انجام شده اغلب در حوزه های نظری بوده ‌و کمتر به آزمون تجربی این فرایند دست زده اند. در این قسمت از مقاله به مرور تحقیقاتی می پردازیم که در گذشته در این خصوص صورت گرفته است .

 

نظریه هویت اجتماعی با کار بر روی دسته بندی حوزهای اجتماعی آغاز شد(بورکه وکلویس[۱]،۲۰۰۷ ) این نظریه تأکید می‌ کند که رفتار ، عناصرمشخصه‌های اجتماعی بزرگ تر افراد را منعکس می‌ کند، این بدان معنا است که ساختارهای اجتماعی فعال مانند گروه ها ،سازمان‌ها ،فرهنگ ها واز همه مهمتر افراد با این عناصر جمعی هویت یابی می‌ کنند. این دیدگاه، این ایده را تقویت می‌ کند که شناخت اجتماعی افراد بر اساس گروه هایشان یا چهارچوب‌های جمعی فرد تفسیر می‌شود ( پادیلا[۲]و پرز،۲۰۱۰).

 

یکی از نظریاتی که به ارتباط دومتغیر سبک زندگی وهویت پرداخته است نظریه تصدیق می‌ باشد. ‌بر اساس این نظریه تصاویر افراد از خودشان از واکنش ها دریافت شده از رفتار خودشان وهم چنین از دیگران شکل می‌ گیرد .هویت این تصاویر که به عنوان باز خورد از خود دیگران دریافت می‌ کند رشد وتوسعه میابد . اوقات فراغت (به عنوان سازنده سبک زندگی) زمینه ای را فراهم می‌ کند که افراد قادر شوند از طریق آن هویتشان را تثبیت و نیز برای دیگران ابراز کنند ( غباری بناب،۱۳۸۸).

 

طبق نظریه مشارکت، اوقات فراغت علاوه بر آنکه هویت فرد تاثیر می‌ گذارد واز آن نیز تاثیر می‌ پزیرد. (کمپل[۳]۲۰۰۷) ماکس وبر که یکی از دیگر نظریه پردازان این حوزه است ‌بر مبنای‌ تعریف چند بعدی خود از قشر بندی اجتماعی ‌و تاکید بر منزلت به عنوان یکی از ابعا د ومولفه‌های قشر بندی اصلاح سبک زندگی را به کار می‌ بندد وسبک زندگی از نظر وی شیوه های خاص از زندگی است و گروه‌های اجتماعی برای تمایز از دیگران وکسب منزلت (هویت اجتماعی ) به کار می‌ گیرند (ربانی وشیری، ۱۳۸۸).

 

از نظر تامیلسون نیز هویت بیشتر محصول جهانی شدن ( که سبک زندگی نیز یکی از ابعاد ومهم آن به حساب می‌ آید ) است تا قربانی آن، به عقیده اوهویت در قالب تصورات فرهنگی معاصر جای گرفته است ویکی از ابعاد قابل توجه زندگی اجتماعی نهادینه شده در مدرنیته است (تامیلسون[۴]، ۱۳۸۷).

 

فدرستون که یکی از نظریه پردازان موجود در این حوزه می‌ باشد، معتقد است که واژه سبک زندگی در دوره معاصر به نوعی فردیت ابراز وجود وخود آگاهی سبک گرایانه اشاره دارد به زعم وی بدن ،لباسها ،طرز بیان ،فراغت، ترجیهات خوردن ونوشیدن وانتخاب محلی برای تعطیلات به عنوان شاخص‌های سبک زندگی به حساب می‌ آید. (فدرستون[۵]، ۲۰۰۹) ( رابرت[۶]، ۲۰۱۱) در الگوی مفهومی مطالعه حاضر نیز نقش معنادار تصور از خدا بر تصور از خود معنی دار شد، ‌بنابرین‏ می‌توان نتیجه گرفت که چگونگی ادراک فرد از خدا در ادراک اواز خودش تاثیر می‌گذارد.(کربین[۷]،۲۰۰۹)نیز در پژوهش خود ‌به این نتیجه رسید که بین ویژگی های شخصیتی منفی توام با عدم شایستگی فرد تصویر ذهنی منفی از خداوند رابطه وجود دارد. انجمن مشاوره آمریکا[۸] (۲۰۰۷)نقل از زرین لک وطباطبایی (۱۳۹۱) نیز در پژوهشی نشان دادند یک رابطه ایمن با خدا همواره می توان تحویل کننده حرمت خود پایین باشد.

 

ازآنجایی که سبک زندگی را باید درارتباط با مدرنیته مورد بررسی قرار داد در اینجا جهت تبین ارتباط سبک زندگی وهویت اجتماعی از نظریه گیدنز استفاده می‌شود .

 

ایشان معتقد است که هویت شخصی برنامه مدرنی است که افراد آن را بر حسب درکی که از روش‌های ابراز وجود و زندگی نامه شخصی خود دارند، می‌ فهمند. ( گیدنز[۹]، ۱۳۸۸) ‌بنابرین‏ در جهان مدرن نسبت ها وآن عناصری از زندگی انسان مدرن که سنتی به نظر آید باز اندیشی می‌شود ،در این راستا بیشتر موقعیت‌های زندگی مدرن با دین به صورت حاکم برزندگی روزانه سازگاری ندارد بخشی از این واقعیت به دانش باز اندیشانه سازمان داده شده است وتحت تسلط ‌مشاهده‌های تجربی واندیشه منطقی بر می‌ گردد ،این دانش مبتنی بر رفتارهای مادی واصول اجتماعی است .البته لازم به ذکر است که دنیوی شدن به نحو کامل به دین نمی‌ انجامد (گیدنز، ۱۳۸۸).

 

دین وسنت همیشه دارای پیوند نزدیک با یکدیگر بوده است وباز اندیشی زندگی اجتماعی مدرن مغایرت مستقیم با سنت دارد ونسبت را بیشتر از دین تضعیف ‌کرده‌است تفاوت این دو نوع سبک زندگی در آن است که سبک زندگی مذهبی مبتنی بر رفتارهای مذهبی است در حالی که سبک زندگی سنتی افراد از رفتارهای مبتنی بر سنت که در سطحی گسترده تر قرار دارد واز او تبعیت می‌ کند ( پایبنده، ۱۳۸۹).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...