راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی نقش سلامت عمومی و تاب آوری بر تعهدسازمانی با توجه به نقش ... |
تاب آوری فقط مربوط به آسیب شناسی روانی نیست، واکنش های سازگارانه می تواند به وسیله عوامل حیاتی بالقوه قوی، ارتقاء داده شود. مطالعات اخیر اشاره می کنند که تأثیرات ژنتیکی در فرایند بیولوژیکی گسترده است، بنابراین بر مجموعه واکنش های رفتاری اثر می گذارند و به راحتی شناسایی و مطالعه می شوند (هاسلر[۵۹] و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۳-۵- مبانی نظری تاب آوری
احتمالاً اولین مفاهیم مرتبط با سازگاری در کار داروین مشاهده شده است. داروین بر روی الگوهای بقای حیوانات یعنی سازگاری ژنتیکی در پاسخ به خطرات محیطی مطالعه داشت. قبل از این، موضوع های غلبه بر شرایط ناگوار به خاطر ویژگی های شخصی را در مباحث اسطوره شناسی، متون مقدس و قصه های موجود در فرهنگ و تمدن قدیمی قابل مشاهده بود. در مقدمه ی کتاب «کودکان آسیب ناپذیر[۶۰]» آنتونی مفهوم خودتاب آوری[۶۱] را نقل می کند. این موضوع نه تنها شامل ظرفیت مقاومت در برابر استرس است. بلکه شامل توانایی بازیابی سریع نیز می باشد. اصطلاح «آسیب ناپذیری روانی[۶۲]» برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ توسط جیمز آنتونی با هدف توصیف کودکانی که سلامت عاطفی خود را علیرغم شرایط ناگوار استرس زا و طولانی مدت حفظ کرده بودند، معرفی شد (ورنر[۶۳] و اسمیت[۶۴]، ۱۹۹۲).
مفهوم آسیب ناپذیری به مرورز مان تکامل یافت. ورنر و اسمیت (۱۹۹۲) تکامل این اصطلاح را موردبحث قرار دادند. آنها خاطر نشان کردند که مقاومت در برابر استرس همان گونه که از اسمش مشخص است نسبی است نه مطلق. پایه و اساس «مقاومت در برابر استرس[۶۵]» هم سرشتی[۶۶] است و هم محیطی و براساس شرایط زندگی فرد از فردی به فرد دیگر متغیر است (ورنر و اسمیت، ۱۹۹۲).
تاب آوری نخستین بار توسط روان شناسان تحولی در مطالعه کودکانی که در شرایط ناگوار قادر بودند زنده بمانند بررسی شد (گارمزی، ۱۹۹۳). تمرکز بر نیروهای انسانی نسبت به ضعف های آن اخیراً در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. سازههای شخصیتی مثبت از قبیل تاب آوری، بهزیستی ذهنی، بخشش[۶۷] و سرسختی[۶۸] علاقه به تحقیق در علوم اجتماعی را افزایش داده و این مفاهیم را از آسیب شناسی به سمت بهداشت روانی تغییر داده است. بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و حملهی نیروهای تروریستی باعث هیجانات منفی می شوند، این هیجانات مختلف نیازمند این است که انسان بیشتر تاب آور باشد. تاب آوری شاخصی از سازگاری خوب به دنبال شرایط ناگوار همانند وقایع آسیب زا یا تنگدستی است (کاریرمک[۶۹]، ۲۰۱۰).
اصطلاح تاب آوری در ابتدا در علوم فیزیکی برای رجوع به توانایی موادی همچون لاستیک در برابر فشار و میزان کشسانی آن مورد استفاده قرار گرفت. روان شناسان و اکولوژیست ها مفهوم تاب آوری را برای توصیف اینکه چگونه افراد و اکوسیستم ها زمانی که با چالشی روبرو می شوند، می توانند به حالت اولیه برگردند به کار می برند. اما تفاوت های مشخصی بین تعاریف و چگونگی استفاده از مفهوم تاب آوری وجود دارد (دنهاردت[۷۰] و دنهاردت، ۲۰۱۰).
در روان شناسی، اصطلاح تاب آوری نخستین بار برای توصیف ویژگی های کودکان خاصی که علیرغم شماری از عوامل خطرناک جدی که باعث به وجود آمدن مشکلات چشمگیری می شوند، رشد و پیشرفت می کنند، به کار رفت. مطالعهی چگونگی پرورش تابآوری در کودکان بر اهمیت توانش اجتماعی[۷۱] شامل توانایی فراخواندن[۷۲] پاسخ های مثبت از دیگران، انعطاف پذیری، همدلی، مهارت های ارتباطی و احساس شوخی؛ مهارت حل مسئله شامل توانایی برنامه ریزی، تفکر انتقادی، خلاقیت و رشد آگاهی انتقادی از منابع ظلم و راهکارهای غلبه بر آنها تأکید می کند (بنارد، ۱۹۹۵).
مورفی[۷۳] و مورفی آرتی[۷۴] (۱۹۷۶) بیان می کنند پژوهشگران حیطهی روان تحلیلگری تمایل دارند تا از اصطلاحاتی همچون تسلط[۷۵]، دفاع و سازگاری استفاده کنند. هر دو اصطلاح تسلط و سازگاری از مفهوم سازی های هینز هارتمن[۷۶] در مورد مکانیسم های من و عملکردهای مستقل من در سال ۱۹۵۸ بدست آمدند. در حال حاضر استفاده از این اصطلاحات به جای تاب آوری به صورت مکرر نیست و عموماً در مطالعات قبلی مفهوم سازی نظری از تاب آوری وجود دارند ( به نقل از ووال ویج[۷۷]، ۲۰۰۸).
براساس نظر مورفی و موری آرتی (۱۹۷۶) تاب آوری شامل الگوهای یکپارچه[۷۸] پیچیدهای است که خود شامل ظرفیت هایی برای شکل دادن مفاهیمی، شامل تجربه ای است که آن را همگانی می کند، همچنین شامل عملیات های دفاعی نیز می باشد. تاب آوری همچنین متکی بر انکار و سرکوب ترس موجود در گذشته است، زمانی که این انکار ناکارآمد باشد. استفاده از مکانیسم های دفاعی ممکن است یا موقتی باشد و یا دائم. آشنایی با نوع استرس وارد شده تهدید و خطر را (تطابق منفی) کاهش می دهد، تاب آوری همچنین شامل تصور فرد از خودش و تجارب به تاب آوری اش در گذشته، ظرفیت جستجوی کمک و حرکت به سوی زندگی گروهی است (به نقل از ووال ویج، ۲۰۰۸).
۲-۳-۶- مبانی پژوهشی تاب آوری
تاب آوری به سه دلیل می تواند در تحقیقات و تجربیات مفید واقع شود:
۱) اطلاع از تاب آوی و آسیب پذیری و عوامل محافظت کننده و خطرساز، پیچیدگی اختلالات روانی و علل آنها را روشن می کند و این موضوع بر نیاز توجه به روابط بین حوادث قبلی و نتایج فعلی زندگی تأکید می کند و به استثناها بیش از عواقب پیش بینی شده توجه می نماید.
۲) پی بردن به اینکه چرا بعضی از کودکان علیرغم قرار گرفتن در شرایط دشوار، موفق میشوند در شناختن امکانات ناشناخته قبلی برای پیشگیری کمک می کند.
۳) ایده تاب آوری باعث امیدواری در تجارب بالینی می شود و به هر حال مزیت عمده آن این است که خواهیم دانست که بسیاری از کودکان به سرنوشت محکومشان گردن نمی نهند و تسلیم نمی شوند (موون[۷۹]، جکسون[۸۰]، و هیچت[۸۱]، ۲۰۰۰)
مفهوم تاب آوری از مشاهداتی به دست آمده است که در آن بسیاری از کودکان علیرغم تجارب ناگوار توانایی رسیدن به یک پیامد تحولی مثبت را دارند. مطالعات تاب آوری کودکان هم بر اهمیت عوامل درونی (ویژگی های قوی) و هم عناصر محیطی (از قبیل خانواده به هم پیوسته و گرم ) در مقابل مشکلات مالی و محیط های آشفته، تأکید دارند (یتس[۸۲]، و ماستن، ۲۰۰۴). دیدگاه های تحولی نقش مرکزی در تحقیقات مربوط به تاب آوری مدرن را ایفا نمودند. تاریخ علم تاب آوری ارتباط نزدیک با تاریخ پیدایش روان شناسی تحولی به عنوان چارچوبی برای درک و بررسی مشکلات رفتار بشری در زندگی دارد (ماستن، ۲۰۰۶). این محدوده ها و دامنه های فعالیت مفهومی و تجربی اشتراکات زیادی با همدیگر دارند.
در مطالعات بیشمار و مختلف از جوانا نشان داده شد که همسانی قابل توجهی در مجموعه عوامل حمایتی بنیادی برای تاب آوری وجود دارد. اگرچه این ادبیات محدود است اما مطالعات تاب آوری بزرگسالان از چنین عوامل حمایتی پشتیبانی می کند. این سیستم های حمایتی شامل ظرفیت های فردی، حمایت ها و روابط اجتماعی و حفاظت های موجود در مذاهب، اجتماع یا دیگر سیستم های فرهنگی است (ماستن و رایت، ۲۰۱۰). نظریه های و مطالعات روان شناختی نشان می دهند که اقلیت های قومی و نژادی در بافت تبعیض نژادی از خود تاب آوری نشان می دهند و این کار را به خاطر وجود عوامل فرهنگی حمایتی، از قبیل هویت قومی و جهت گیری گروهی، که اثرات منفی تبعیض را تعدیل می کنند، انجام میدهند (لی[۸۳]، ۲۰۰۵). پیشگامان مطالعه ی تاب آوری دریافتند که «پیامدهای خوب[۸۴]» معانی بیشتری از «عدم حضورمشکل»[۸۵] دارد، به همین خاطر توجه شان به نظریه ها و اندازه گیری سازگاری مثبت و تحول هنجاری جلب شده است (ماستن و همکاران، ۲۰۰۹).
برای مثال در یک پژوهش گسترده طولی افراد به مدت ۴۰ سال مورد بررسی قرار گرفتند (ورنر[۸۶] و اسمیت[۸۷]، ۲۰۰۱). از طریق جمع آوری و تحلیل داده ا این تحقیق قادر به شناسایی خطرات اصلی و عوامل حمایتی بود که در طول دوران تحول از کودکی به بزرگسالی بر پیامدها اثر می گذارند. این یافته ها بر چندین عامل کلیدی موثر بر پیامدهای تاب آوری تأکید می کنند، شامل:
۱) ویژگی های فردی، از قبیل عزت نفس و هدفمندی در زندگی.
۲) ویژگی های خانواده از قبیل مراقبت های مادر و حمایت های گسترده اعضای خانواده.
۳) بافت اجتماعی وسیع تر بخصوص الگوهای بزرگسالی که حمایت های بیشتر را فراهم می آورند.
جکسون[۸۸] فریتکو[۸۹] و ادنبوراف[۹۰] (۲۰۰۷) در مرور بر ادبیات تحقیقی تاب آوری، دریافتند که تابآوری برای موفقیت پرستاران کیفیتی ضرروی است. آنها راهبردهایی را برای رشد تاب آوری پرستاران در پنج مورد خلاصه کردند.
۱) ایجاد روابط حرفهای مثبت از طریق شبکه ها و مدیریت[۹۱].
۲) حفظ افکار مثبت از طریق شادی و نشاط، حفظ خوش بینی و هیجانات مثبت
۳) گسترش بینش هیجانی برای فهم عوامل حمایتی و خطرهای مربوط به خود. برای مثال، در حالی که مراقبت از خود کار اصلی پرستاران است، بسیاری از این وظیفه را که یک جنبه مهم از تاب آوری است نادیده می گیرند.
۴) استفاده از تعادل زندگی و معنویت برای معنا دادن و به هم پیوستگی[۹۲] در زندگی
۵) استفاده بیشتر از تفکر برای کمک در یافتن هیجانات نیرومند و همکاری در ساختن معنا به منظور ارتقا اعمال.
اخیراً در حیطهی روان شناسی مثبت گرا مطالعات فراوانی بر روی بعضی از عوامل تابآوری روحی شناختی از جمله: شادی، خوش بینی، ایمان، خلاقیت، امید و آرزو، خرد و فضیلت صورت گرفته است.
همان طور که روتر (۲۰۰۶) خاطر نشان می کند برای فهم تاب آوری این ضروریست که درک کنیم بعد از مواجهه شدن با شرایط ناگوار چه اتفاقی می افتد. دو مجموعه از یافتههای تحقیقی وجود دارد که زمینه را برای مفهوم تاب آوری فراهم می آورند. نخست، یافته ای فراگیر از تفاوت های بزرگ فردی در پاسخ افراد به انواع خطرهای محیطی می باشد.
دوم، شواهدی وجود دارد که در بعضی از شرایط، گاهاً تجربهی استرس یا شرایط ناگوار، مقاومت در برابر استرس های بعدی را تقویت می کند (روتر، ۲۰۰۶) هنیسی[۹۳] و لوین[۹۴]، (۱۹۷۹) بیان می دارند گرچه ادبیات تحقیق پراکندهای در مورد تفاوت های فردی در پاسخ به خطرات محیطی وجود دارد، اما مثال های تجربی وجود دارد که نشان می دهند تجربه کردن استرس، مقاومت در برابر استرس های بعدی را افزایش می دهد. (به نقل از روتر، ۲۰۰۶)
بسیاری از دانشمندان تحولی با توجه به تاب آوری، بخصوص بر ارتباط بین مفاهیم شایستگی[۹۵] و وظایف تحولی[۹۶]، که ریشه ی عمیقی در تاریخ نظریات تحولی و علوم روانشاختی دارد، تمرکز کرده اند (ماستن، بورت و کاست وورث، ۲۰۰۶).
با وجود طبیعت گسترده شرایط ناگوار دوران کودکی، اکثریت کودکان به طور موفقیت آمیز به بزرگسالان سازگار و با کفایت تبدیل می شوند و این قدر بالقوه انسان را برای تاب آوری به اثبات می راسند. در مطالعات تاب آوری کودکان، تاب آوری به طور عادی به عنوان پیامدهای مشخص به وسیله ی شایستگی در فعالیت های مرتبط با سن (پیشرفت تحصیلی در مدرسه) یا نبود آسیب، اندازه گیری شده است (لوی کن و گریس، ۲۰۱۰).
۲-۴-مبانی نظری تعهد سازمانی
تعهد از واژه هایی است که تعاریف زیادی از دیدگاه های مختلف برای آن ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان، اخلاق کاری، رغبت و مسؤلیت پذیری با وجود داشتن تفاو ت های مفهومی، معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند، به عبارتی مانند خیلی ازمفاهیم روان شناختی سازمانی، تعهد نیز به شیوه های متفاوتی تعریف و با ابعاد و مقیاس های گوناگون اندازه گیری شده است(شکرزاده،۲۰۰۲).
۲-۴-۱- مفاهیم تعهد
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان میباشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان، نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایهگذاریهایی که در سازمان کرده ناچار به ادامه خدمت در آن است و الزام عبارت از دین، مسؤولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن میبیند از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است(تولایی،۱۳۹۱).
بنابراین تعهد سازمانی «یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند. بدیهی است تعهد سازمانی کارکنان زمانی ارزشمند خواهد گردید که بر روی عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء بهرهوری سازمان گردد (مجیدی، ۱۳۷۷).
تعهد را افراد مختلف به گونههای متفاوت تعریف کردهاند که ذیلاً برخی از آنها مورد بررسی قرار میگیرد:
استاد شهید مطهری، تعهد را به معنی پایبندی به اصول و قراردادهایی میداند که انسان نسبت به آنها معتقد است و بیان میدارد: “فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و برای اهداف آن تلاش نماید". کانتر تعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی میداند. سالانکیک تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به عوامل و اقدامات فردی وی میداند، یعنی تعهد زمانی واقعیت مییابد که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید (الحسینی،۱۳۸۰).
مودی و همکارانش، تعهد را به عمل فراتر از وظایف مقرره اطلاق مینمایند. ابراز عملی تعهد، برای به انجام رسیدن فعالیت ها ضروری است و بخصوص در مشاغل کلیدی و حساس، از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. کوک و وال نیز سه مفهوم “وفاداری"، “احساس هویت و شناسایی” و “آمادگی” را برای تعهد مطرح کردهاند (مجیدی، ۱۳۷۷).
۲-۴-۲- انواع تعهد
تعهد در سازمان به انواع مختلف نظیر، تعهد مکتبی، تعهد ملی، تعهد خویشتنمدارانه، تعهد گروهی و تعهد سازمانی تقسیم میشود(الحسینی،۱۳۸۰).
- تعهد مکتبی
از تعلق به یک جهانبینی به وجود میآید و به میزان تقید فرد به الزامات نگرشی و گرایشی مکتب مربوط، میتواند از نوع تعهد اصولگرایانه یا سازش کارانه و یا معتدل و معقول قلمداد شود.
- تعهد ملی
همان حس ناشی از وطندوستی است که فرد طی آن مصالح ملی و میهنی خویش را ملاک رفتار خود قرار میدهد.
- تعهد خویشتنمدارانه
از علاقهمندی بیش از اندازه فرد به منافع خود ناشی میشود و معمولاً افرادی که گرفتار کیش شخصیت و خود برتربینی و یا بیتوجه به منافع دیگران و سازمان هستند از آن برخوردارند، لذا، به تناسب محور بودن منافع فردی و ناسازگاری آن با منافع سازمان ناهنجاریهای رفتاری بروز پیدا میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 12:06:00 ب.ظ ]
|