شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر نشاط کارکنان در ... |
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
کاوش پیشینه و ادبیات تحقیق، نهتنها پژوهشگر را یاری میکند تا تمام متغیرهای مربوطه را در تحقیق خود بگنجاند بلکه آمیزش زیرکانه اطلاعات بهدستآمده از طریق ابزارهای گردآوری اطلاعات با آنچه در مطالعات پیشین، توسط دیگران، ارائهشده است را آسان میکند. بهبیاندیگر، بررسی پیشینه، چارچوب بنیادی خوبی برای ادامه پروژه تحقیقی، فراهم میآورد. ازاینرو، پیشینه کاوی خوب، پایههای ایجاد یک چارچوب نظری جامع که از محل آن فرضیههایی برای آزمون به دست میآید را مهیا میسازد (سکاران، ۱۳۹۱). علاوه بر این، ادبیات مناسب میتواند بستری را ایجاد نماید تا استفاده کنندگان از تحقیق، بتوانند با بررسی روند و خاستگاه تحقیق به درک بالاتری ازآنچه انجامشده است برسند. ازآنجاکه در این تحقیق به مباحثی چون نشاط کاری در بین کارکنان پرداخته میشود مباحث مطرحشده در این فصل، حولوحوش مفاهیم تئوری موجود و مرتبط با اجزای نشاط کاری و عوامل زمینهساز نشاط کاری، ابعاد نشاط کاری پرداخته میشود. بهگونهای که در ابتدا به تعاریف مختلفی که از نام نشاط کاری در دست است پرداخته میشود سپس شرح مختصری از روند نشاط کاری ارائه میشود و اجزای آن نیز، تشریح میگردد. با ورود به مبحث نشاط کاری، تعاریف، رویکردها و تئوریهای مربوط، مطرح میشود و در ادامه بحث، نشاط کاری و منابع انسانی و متغیرهای چند شاخصه MCDM[4] ها بهعنوان بخشی از ادبیات تحقیق، موردبررسی قرار میگیرد.
۲-۲ چارچوب نظری تحقیق
سالهاپیش پژوهشگرانکشورهایصنعتیدر اصولروابطانسانیالتونمایودریافتهبودندکهتنظیممیزانروشنایی،دما،رطوبتوسروصدای محیطبرافزایشکار آییافراداثرمستقیمدارد.بنابراین،میتوان نتیجهگرفتکهیکراهساده امامؤثردرافزایشبهرهوریدرمحیط کاراستفادهازنیرویانسانیشادوبانشاطاست.درنظرگرفتن محیطیشادباتوجهبهروابطانسانیشادبسیارمؤثرترازشرایط جبرواجباروایجادمحیطخشککاریاست. افرادباخواستهها وآرزوهاییبهسازمانمیپیوندند؛هماهنگیوهمسوییسازمانبااینآمالدرافرادایجادشادیمینماید،اینشادیوخوشنودیخودباعثنوآوری،خلاقیتدرکار،افزایشمیزان تولیدوخدماتووفاداریافرادبهسازمانشدهوازاینرهیافتسازمآنهمازسلامتو پویاییبرخوردارمیشود.
را در افزایش با توجه به بررسی مباحث نظری و مطالعه تحقیق پژوهشگران میتوان سه دسته از عوامل نشاط کاری مؤثر دانست. این سه دسته عبارتاند از:
۱- عوامل سازمانی
با توجه به چالشهایی که سازمانها امروزه با آن مواجه هستند، ایجاد سازمان شاد یکی از نیازهای استراتژیک برای موفقیت در بلندمدت است (زارعی متین و همکاران، ۱۳۸۸).
مدیر یک مجموعه، میتواند با اندیشههای سالمش محیطی شاد، بانشاط و با بهرهوری بالا را در سازمان به وجود آورد و همین مدیر میتواند با اندیشههای تنگنظرانه یا بهدوراز عزتنفس، افسردگی، اضطراب و در پی آن رخوت و کسالت را در کارکنان به وجود آورد.
از عوامل سازمانی حائز اهمیت در نشاط کاری میتوان به انتخاب صحیح و بهجای کارکنان، پرداخت حقوق و دستمزد مناسب، متناسب بودن روابط انسانی در محیط کار، امنیت شغلی، برنامهریزی کاری مناسب، سرکشی مداوم مسئولین به کارکنان و گوش فرادادن به مشکلات آنها، استفاده از توانمندیها و تخصصهای کارکنان و … اشاره کرد.
۲- عوامل اجتماعی
عوامل مربوط به محیط اجتماعی پیرامون فرد چون تشکلهای فکری و ایدئولوژیکی که کارمند در آن عضو است، ارتباطات در جریان پیرامون فرد، فرهنگ رفتاری و هنجارهای اجتماعی پذیرفتهشده در محیط زندگی و بالأخص خانواده تأثیر بسزایی روی نشاط کارمند دارند. محکم و استوار بودن پایههای نظام خانواده، ارتباط صمیمی با آشنایان، دوستان و خانواده و آشنایی باروحیه ایثار و ازخودگذشتگی ازجمله عوامل اجتماعی مؤثر بر نشاط هستند.
۳- عوامل فردی
تحقیقات جدید نشاندهنده این است که آنچه باعث ناخشنودی فرد در محیط کار میشود، رویدادهای منفی که برای وی اتفاق میافتند نیستند، بلکه نحوه نگرش او به این رویدادهاست. نشاط در محل کار یک عنوان جدید محرک تفکر است که ذهن را از منفی نگری دور نموده و شمارا وادار به مقاومت در برابر برچسب بد» گذاشتن بر شرایط و دیدن آنها بهعنوان شرایط خنثی میکند (راو[۵]، ۲۰۱۰).
۲-۴ عواملزمینهسازنشاطاجتماعی
عواملمهمیمانندصفاتشخصیتی،مؤلفههایشناختی،گرایشهایاعتقادیومحیطی، تربیتی،جمعیتی،زمینهسازنشاطبهشمارمیروند. بررسیهایبسیاریهمبستگیویژگیهایوراثتی،صفاتشخصیتی،شناختی ومذهبیبانشاطراگزارشکردهاند. فارنهاموچن،بهنقلازآرجیل (٢٠٠١)درتحقیقاتخودپیبردهاندکهبرونگراییبانشاطهمبستگیمثبتورواننژندیباآنهمبستگیمنفیدارد.سایرمطالعاتنیزاینموضوعرامحققساختهاند. بررسیمجموعهاینگونهتحقیقات،برروابطزمینهایژنتیکیوصفاتشخصیتیدرنشاطتأکیدمیکنند (ایزاوا،٢٠٠۴:٢). عواملشناختینیزنقشمؤثریدرایجادنشاطایفامینمایند. اینعواملوعواملدیگریکهدربروزنشاطتأثیرگذارهستنددر این فصلموردبحثقرارمیگیرد.
۲-۵ نقشمحیطدرایجادنشاط اجتماعی
تجاربارتباطیواجتماعیدراوایلدورهکودکینیزممکناستدرشادکامساختنیاعدمنشاطشخصیتافراددردورههایبعدیرشداثربگذارد. درپژوهشی،مالتاستاوهمکاران (١٩٨۶)دریافتندکهمادرانبهنوزادانخودآموزشمیدهندکهچگونهاحساساتشانرابهشیوهاجتماعیمطلوبیبیانکنند. اینابرازاحساساتدرتجربههیجاناتمثبتتأثیرمیگذارد. کیفیتروابطعاطفیخانوادهدردورانکودکیودورههایپسازآندربروزقابلیتهایمربوطبههیجاناتمثبتونشاطبسیارمؤثراست (تامپسون،١٩٩٩،بهنقلازآرجیل،٢٠٠١)
نظریهامید[۶]
یکیاززمینههایاصلیومهمدربه وجودآمدناحساسنشاطوشادی،وجودامیدنسبتبهخود،زندگیوآیندهاست. احساساضطرابیانگرانیباعدمامیدبهآیندهرابطهمستقیمدارد. امیدبهآیندهدستیافتنبههدفیاانتظاردستیابیبههدفاست،بهگونهایکهشو “تئوریامیدراتئوریانگیزشنامیدهاست (کمپل،١٩٨١).
ازنظر اشنایدر امید فرایندی است که طی آن افراد ابتدا اهداف خود را تعیین میکنند، سپس راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق میکنند و بعدازآن انگیزه لازم برای به اجرا درآوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ میکنند. اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱) یک نظریه ترکیبی مبتنی بر هدف را مطرح کردند که بسط یافته مدل تکبعدی سنتی بود و برای اولین بار زمینهای را برای امکان سنجش معتبر و قابلاعتماد امید در افراد گشود. نظریه امید اشنایدر بر سه مؤلفه مرکزی بنیان گذاشتهشده است: اهداف، گذرگاهها و عامل
اهداف: اشنایدر (۲۰۰۰) با توجه به مصاحبه های متعددی که با افراد داشت معتقد است مردم در این ادعا که هر کاری که انجام می دهند سعی دارند در آن هدفی را دنبال کنند یککلام بودند. اهداف نقاط پایان و یا زنجیره عمل ذهنی را ایجاد میکنند، آنها مرجع تئوری امید هستند (اشنایدر، ۱۹۹۴، اشنایدر و چیونز[۷] و سیمپسون[۸] ۱۹۹۷)
- اهداف اساس نظریه امید هستند که میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت باشند و ازنظر اهمیت طبقه بندی شوند، اهداف بایستی برای تسخیر ذهن هشیار ما به حد کافی ارزشمند باشند و نیز اهداف امیدوار نه نوعی عدم حتمیت به همراه خوددارند. یک سر این زنجیره-اطمینان قطعی- اهدافی با احتمال نائل شدن ۱۰۰% است، آنها نیاز به امید ندارند. در سر دیگر این زنجیره، اهداف غیرقابلدفاع (که احتمال نائل شدن به آنها ۰% است) وجود دارند که بیش از اینکه مفید باشند غیرمولد هستند. درواقع تحقیقات این بحث را تأیید می کند که به نظر مردم امید، یک کامیابی است که درم واقعی که احتمال رسیدن به هدف در حد متوسط است وجود دارد (آوریل و همکاران[۹]، ۱۹۹۰ به نقل از اشنایدر،۲۰۰۰).
در نظریه امید، اهداف منبع اصلی هیجان هستند، هیجان مثبت ناشی از دستیابی به هدف یا تصور نزدیک شدن به آن است، درحالیکه هیجان منفی ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اشنایدر، ۲۰۰۲). با توجه به پیوند بین دستیابی به هدف و عاطفی مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و کاملاً قابلدستیابی است؛ اما افراد دارای امید بالا معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی متوسط از دشواری باشند (اشنایدر، ۱۹۹۴).
- تفکرات گذرگاه؛ تواناییهای درک شده شخص هستند که راههای عملی را برای اهداف خواستهشده به وجود میآورند. تفکر گذرگاه اغلب قابلمشاهده در گفتار درونی از قبیل «من راهی برای انجام این کار پیدا خواهم کرد» است اگرچه تفکر گذرگاه خواستار تنها یک گذرگاه قابلاستفاده به هدف خواستهشده است، اما افراد دارای سطوح امید بالاتر اغلب قادر به تصور چندین گذرگاه هستند و از تفکر واگرا استفاده میکنند این راههای متناوب هنگامیکه فرد مجبور به مقابله با مانع یا مشکل دررسیدن موفقیتآمیز به اهداف میشود، تعیینکننده هستند. تفکر گذرگاه توانایی ادراکشده فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است (اشنایدر، ۱۹۹۴) ازآنجاکه برخی از طرحها و نقشهها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای امید بالا، بهمنظور مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر میگیرند (اشنایدر، ۱۹۹۱، ۱۹۹۶، ایرولیگ و همکاران، ۱۹۹۸). لازم به ذکر است که آثار سودمند امید، ناشی از توانایی واقعی در ایجاد گذرگاهها نیست بلکه ناشی از این ادراک است که چنین گذرگاههایی در صورت لزوم میتوانند تولید شوند اشنایدر و همکاران، (۱۹۹۱) نشان دادهشدهاند که رفتار هدفمند از آن طریق بر افکار فعلی و بلندمدت مربوط بهسوی هدفها و نقش کارگزاری فردی در نیل به این هدفها؛ و میزان ارزشگذاری به هدفها جاری تأثیر می گذارد.
- تفکرات عامل؛ بهعنوان افکاری تعریف میشود که بدان وسیله افراد با توجه به تواناییشان گذرگاههایی انتخاب کنند و به تلاش خود ادامه دهند. مؤلفه انگیزشی نظریه امید است که به شخص اطمینان میدهد قادر به شروع و تحمل تلاش های ضروری برای دنبال کردن گذرگاه خاص است یا نه. عامل مستقیماً شناختهای افراد را در مورد توانایی آنها برای شروع و تحمل رفتارهای هدفگرا منعکس می کند و با گفتارهای درونی مانند «من میتوانم این کار را انجام دهم «و «من قصد ندارم متوقف شوم«مشخص میشود (اشنایدر لاپوینته[۱۰]، کروسون[۱۱] و ارلی[۱۲]، ۱۹۹۸). البته باید توجه داشت اهداف افراد بدون عزم حرکت به سمت آن و حفظ تلاش لازم برای نیل به آن قابلدسترسی نخواهد بود.
در نظریه امید، رسیدن موفقیتآمیز به هدف، هیجانات مثبت را فرامیخواند و شکست در دستیابی هدف باعث هیجانات منفی میشود. این هیجانات، بهنوبه خود گذرگاههای فرد و مؤلفه عامل را درباره تعقیب هدف آینده تغییر می دهند، هیجانات مثبت که از هدف موفق نتیجه میشود فرد را به کوشش و انتخاب اهداف آیندهی چالشانگیز تری سوق میدهد، در مقابل هیجانات منفی مطابق با شکست در دستیابی به اهداف خاص ممکن است باعث بیمیلی فرد برای تلاش کردن و پیشرفت آینده شود. بنابراین توانایی فرد برای تعریف کردن هیجانات منفی که از شکستها و مصیبتهای شخصی ناشی میشود مستقیماً تفکر گذرگاه و تفکر عامل اهداف آینده را تحت تأثیر قرار میدهد.
چندین مطالعه در طول دهه گذشته اهمیت امید را در جمعیت بزرگسالان نشان داده، پژوهشها نشان داده که افراد دارای امید بالاتر از تفکرات مثبت، عزتنفس و اعتمادبهنفس بیشتری نسبت به کسانی که امید کمتری دارند، برخورد دارند. افراد با سطح امید بالا احساسات را باانرژی بیشتری گزارش میکنند خودشان را به شکل مثبتتری معرفی میکنند (کوری و همکاران، ۱۹۹۷). افراد دارای سطح امید بالا اصولاً از مزایای سلامتی قابلاطمینان بهرهمند هستند. برای مثال هارنی (۱۹۹۰) گزارش داده است افرادی که امید بالایی دارند علاقه بیشتری به شرکت در تمرینات جسمانی دارند. امید همچنین در افرادی که در حال بهبود یافتن از صدمهها و بیماریهای مختلف هستند مؤثر شناختهشده است. همچنین پژوهشها تحمل درد را با امید مرتبط میدادند یعنی افراد با امید بالا دو برابر بیش از همتاهای کم امید خود درد را تحمل کرده اند (اشنایدر و براون، ۱۹۹۸) امید با پیشرفت تحصیلی نیز ارتباط دارد و چندین مطالعه این امر را نشان داده است. دانشجویان دانشگاه که امید بالایی دارند درمجموع نمرات بالاتری نسبت به سایر دانشجویان کسب کرده اند (چانگ[۱۳]، ۱۹۹۸؛ کوری[۱۴]، مافیر[۱۵]، سون داگ[۱۶] و ساندستدت[۱۷]، ۱۹۹۹). یک مطالعه دیگر گزارش میدهد که سطوح بالای امید در دانشجویان دانشگاه پیشبینی کننده معدل کل بالاتر، شانس بالاتری برای فارغالتحصیلی و احتمال کمتر برای مشروط شدن بوده است (اشنایدر، شوری، جیونز و ویلکلاند[۱۸]، ۲۰۰۲) همسان با این یافته ها اشنایدر (۲۰۰۰) نشان داد که دانشجویان بعد از دوره لیسانس که امتیاز بالاتر در مقیاس امید گرفتند مهارت سازگاری بهتری دارند و راهبردهای بهتری را برای دوره های تحصیلات انتخاب میکنند در طول عملکرد افراد هم در کلاسهای مدرسه هم دانشگاه امید پیشبینی کننده مهمی از پیشرفت ورزشی دانشجویان بود، امید بالا با عملکرد برتر ورزشکاران مرتبط بوده است (کوری و دیگران ۱۹۹۷). مطالعه دیگر توسط (براون، کوری، هاگستروم و ساندستدت، ۱۹۹۹) نشان داد که دختران با امید بالا در اردوی ورزشی تابستانی بیشتر مایل به داشتن اهداف خاص مرتبط با پیشرفت ورزشی بودند. مطالعه مشابهی گزارش کرد که دختران با سطح امیدواری بالاتر درباره تسلیم شدن افکار کمتری دارند. مطالعات این حد مهم به پژوهشگران دلیلی برای این باور ایجاد کردهاند که سازهی امید موضوعی ارزشمند وابسته به زمان است که باید برای درک بهتر آن تلاش کرد (وال، ۲۰۰۶).
متأسفانه واقعیت این است که افراد بسیاری وجود دارند که ممکن است به دو دلیل توانایی فکر کردن از روی امیدواری درباره آینده را از دست بدهند: اول اینکه آنها از زمان تولد هرگز محبت، مراقبت و توجهی که به آنها اجازهی ایجاد تفکر امیدوارانه را بدهد دریافت نکرده اند. دوم اینکه ممکن است که در آغاز یاد میگیرند که امیدوارانه فکر کنند، اما امیدشان بهوسیله وقایع پراسترس زندگی در طول دوران رشد تخریب میشود بااینوجود روانشناسی مثبتگرا معتقد است امید را میتوان ایجاد و ارتقا داد.
نظریهلذتگرایی[۱۹]
بر اساسایننظریهنشاطوخوشبختیفقطیکاحساساست.زندگیشاد،لذتانسانراافزایشدادهوغمانسانراکممیکند.
طیفنگاری نظریههای لذتگرا
لذتگرایی از دوره یونان باستان تا به امروز بهصورتهای گوناگونی تقریر شده است:
لذتگرایی شخصی
یکی از سادهترین و سطحیترین انواع لذتگرایی نظریهای است که معتقد است هر چیزی که دارای لذت حسی باشد ذاتاً خوب است؛ و ارزش هر چیز دیگری تنها باهمین معیار سنجیده میشود. اصول مکتب لذتگرایی شخصی را میتوان بهطور خلاصه چنین برشمرد (مصباح یزدی، ۱۳۸۴):
هر لذتی ذاتاً خوب است و هر ألمی ذاتاً بد.
ارزش ذاتی هر فعلی بر اساس میزان لذت یا المی حسی که در آن وجود دارد مشخص میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 08:25:00 ب.ظ ]
|