تحویل به مسائلی که مبتنی بر زمان است، مربوط می شود. تحویل یعنی چطور محصول یا خدمت به سرعت در اختیار مشتری قرار گیرد. همچنین از دیدگاه زمان عرضه محصول جدید به بازار هم توجه می‌کند (فاساوات و کانچانا، ۲۰۰۷).

 

مشتریان تمایل دارند تا نیازهایشان با کمیت مناسب، در زمان مناسب و با کیفیت مناسب در اختیارشان قرارگیرد. تأمین این خواسته مشتریان، موجب افزایش رضایت آن ها می شود در این راستا کومار و کومار معتقدند تحویل خدمت یا محصول، تضمین می‌کند محصول با کیفیت(قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداری)، با کمیت خوب، در زمان مقرر، در مکان مناسب، از منبع معتمد (فروشنده معتمدی که به تعهداتش در دوره زمانی مشخص پای بند باشد)، با خدمات کامل(خدمات پس از فروش و بعد از فروش)و در نهایت با قیمت مناسب، تحویل داده می شود (آواد و بن تلال، ۲۰۰۸).

 

بسیاری از شرکت‌ها، خصوصاًً شرکت های خدماتی، اولویت رقابتی تحویل مناسب را به عنوان معیار ایجاد و توسعه جایگاه رقابتی مناسب در بازار به کارمی گیرند.انتخاب این اولویت به منزله آن است که شرکت تصمیم می‌گیرد محصولات خود را سریع تر و با اطمینان بالاتری نسبت به سایر رقبا به مشتریان خود تحویل نماید (کریمی دستجردی و دیگران، ۱۳۸۹).

 

بسیاری از شرکت ها از طریق سرعت عمل در صدد کسب یک مزیت رقابتی اند.مفهوم زمان، ‌به این معنا است که محصولات و خدمات باید درست در زمانی که مشتری به آن ها نیاز دارد در اختیار او قرار گیرد و معنی دیگر آن سرعت عمل سازمان در تولید محصولات با ویژگی های ظاهری جدید، نوآوری در فن آوری و عرضه سریعتر این محصولات به بازار و به معنای چابکی سازمان است(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).

 

زمان یک منبع قابل توجه و حیاتی است ، یا به عبارت دیگر وقت طلاست. زمان تماماً و کاملاً کالایی تجدیدناپذیر است. باید بتوانیم خود را با دنیایی که سریعاً در حال تغییر است وفق داده و باید برای انجام تمام کارها باید زمان و وقت خود را خوب و دقیق سازماندهی و مدیریت کنیم (گرگانلی دوجی و فاضلی، ۱۳۸۸).

 

۲-۱۱ ماهیت رهبری

 

واژه رهبری بنا بر تحقیقات به ۱۳۰۰ سال قبل از میلاد بر می‌گردد و سابقه ای دیرینه دارد (علوی، ۱۳۷۶). رهبری فراگرد نفوذ در زیر دستان است که تلاش و کوشش داوطلبانه و مشتاقانه آنان را در جهت تحقق اهداف سازمان برمی انگیزاند (ساعتچی ، ۱۳۷۵).

 

۲-۱۲ تعاریف رهبری

 

رهبری عبارت است از توانایی اعمال نفوذ یا اثر گذاردن بر یک گروه، در جهت تامین هدف‌ها، که این اثر می‌تواند منبع یا منشا رسمی و سازمانی داشته باشد و یا به صورت غیررسمی به وجود آید. رهبری فرایند نفوذ اجتماعی است که در آن رهبر به دنبال مشارکت داوطلبانه زیردستان جهت دستیابی به اهداف سازمانی است (فرهنگی و دیگران، ۱۳۸۳).

 

رهبری عبارت است از تاثیر میان فردی اعمال شده در یک یا چند موقعیت خاص از طریق فرایند ارتباطات در جهت تحقق هدف و یا اهداف شخصی یا سازمانی. البته ذکر این نکته لازم است که بین مدیریت و رهبری سازمان تفاوت وجود داشته و این دو الزاماًً یکی نمی‌باشند گرچه ممکن است رهبری، مدیر هم باشد ولی الزاماًً هر مدیری رهبر نیست، در متون مدیریتی و علم رفتار سازمانی تفاوت‌های رهبر و مدیر به طور مشروح و مشخص ارائه گردیده است (اینانلو، ۱۳۸۷).

 

۲-۱۳ تئوری‌های رهبری

 

با عنایت به تعدد و تکثر تئوری‌ها و مدل‌های مطرح شده در خصوص رهبری و با عنایت ‌به این که صاحب نظران، موضوع رهبری را ‌بر اساس کدام ویژگی و یا شاخصه مورد بررسی و مطالعه قرار داده‌اند، تئوری های رهبری به شکل زیر دسته بندی و ارائه شده است (فرهنگی و دیگران، ۱۳۸۳):

 

۲-۱۳-۱ تئوری‌های شخصیتی (ویژگی‌های شخصی)

 

بررسی صفات رهبری سلسله مطالعات گسترده ای را از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰ در برمی گیرد .طرفداران این مطالعات معتقدند که رهبران موفق دارای تعدادی ویژگی های برجسته شخصیتی هستند که از آن ها رهبران موفق ساخته است (هرسی و بلانچارد[۳۳]،۱۹۷۷ ).

 

۲-۱۳-۲ تئوری‌های رفتاری

 

نظریه رفتار رهبری بیشتر تأکید بر رفتار رهبر دارد تا خصوصیات شخصیتی او. بر اساس این نظریه، رفتار رهبر مستقیماً بر اثربخشی ‌گروه‌های کاری تأثیر می‌گذارد.چنین عقیده ای باعث شد محققان به تعیین الگوهای رفتاری بپردازند که این امکان را برای رهبران فراهم سازد تا بر روی دیگران نفوذ بیشتری داشته باشند (حقیقی فرد و دیگران، ۱۳۸۹).

 

شبکه مدیریت: یکی از معروف ترین روش ها برای شناساندن شیوه های رهبری در سازمان، شبکه مدیریت است که از سوی رابرت بلیک و جین موتان[۳۴] ارائه گردید (هرسی و بلانچارد،۱۹۷۷).

 

۲-۱۳-۳ تئوری‌های موقعیتی(اقتضایی)

 

نظریه های اقتضایی رهبری پژوهش های خود را به طور مستقیم در جهت کشف متغیرهای زمینه ساز اثربخشی برخی از ویژگی ها و رفتارهای رهبر در یک وضعیت معین هدایت می‌کنند؛ برای مثال نظریه های اقتضایی بیان می دارند که یک مدیر اداری در یک دانشکده و یک گروهبان تعلیم دهنده فنون نظامی به ویژگی ها و رفتارهای متفاوتی نیاز دارند، زیرا با وضعیت های کاملاً متفاوتی مواجه هستند (حقیقی فرد و دیگران، ۱۳۸۹).

 

۲-۱۴ سبک‌های رهبری

 

نحوه استفاده رهبر از قدرت و نفوذ خود را، سبک رهبری می‌گویند که با عنایت به نوع و ماهیت تئوری‌های ارائه شده سبک‌های متعدد و متفاوتی در رهبری ارائه و به وجود آمده است، مهمترین آن ها عبارتند از: سبک مشارکتی، سبک دستوری، سبک تفویض کننده اختیار، سبک حمایتی، سبک وظیفه گرا، سبک توفیق گرا، سبک معنوی، سبک خدمتگزار، سبک تحول آفرین (محمدی و دیگران، ۱۳۹۱).

 

۲-۱۴-۱ معرفی و مفهوم سبک رهبری تحول آفرین

 

سبک رهبری تحول آفرین از سبک‌های نوین و جدید رهبری است که جزء تئوری‌های نئوکاریزماتیک قرار می‌گیرد و به همین دلیل مورد توجه محققان و پژوهشگران بسیاری واقع شده است. این اصطلاح برای اولین بار توسط دانتون[۳۵] در سال۱۹۷۳ به کار رفت. گرچه این اصطلاح تا زمانی که کلاسیک‌ها به وسیله برنز[۳۶] آن را در سال۱۹۷۸ به کار نبردند، مشهور نشد، باس و آوولیو[۳۷] مفاهیم مطرح شده توسط برنز ‌در مورد رهبری را توسعه دادند و در سال۱۹۸۵ مفهوم رهبری تحول آفرین را ایجاد نمودند(عابدی جعفری و مرادی، ۱۳۸۴).

 

رهبری تحول آفرین به نوعی رهبری اطلاق می‌شود‌ که در آن رهبران دارای موهبت الهی هستند و برای پیروان خود انگیزش معنوی و توجه ویژه فراهم و با نفوذ بر قلبشان، آن ها را هدایت می‌کنند. رهبران تحول آفرین یک چشم انداز سازمانی پویا خلق می‌کنند که اغلب یک دگرگونی در ارزش‌های فرهنگی برای انعکاس نوآوری بیشتر را ضروری می‌سازد. رهبری تحول آفرین همچنین به دنبال برقراری یک رابطه بین علائق فردی و جمعی است تا به زیردستان اجازه کار کردن برای اهداف متعالی را بدهد. «بس[۳۸]» موهبت الهی را به عنوان یکی از چهار مشخصه رهبری تحول آفرین مورد توجه قرار داد. موهبت الهی یک آتش است، آتشی که انرژی و تعهد پیروان را مشتعل می‌سازد و نتایجی بیشتر و ماورای شرح وظایف آن ها ایجاد می‌کند (رابینز[۳۹]، ۱۳۷۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...