با گذر از دو راهی پر هیجان کودکی و ورود به سنین نوجوانی، خواسته ها تغییرات چشمگیری پیدا می کنند. فعالیت های بدنی با فعالیت های فکری تعدیل شده و نیاز به فضاهای وسیع برای تخلیه ی انرژی کودکان کم رنگتر می شود. افراد در سنین نوجوانی تمایل دارند فضایی جهت انجام تکالیف درسی و مطالعه، بازی های کامپیوتری، بازی شطرنج و مباحثه با همسالان، داشته باشند. نوجوانان می توانند این فعالیت ها را در درون محیط خانه حتی در اتاق خواب یا اتاق شخصی خود نیز انجام دهند. اغلب نوجوانان برای ورزش و بازی فضاهای خارج از محیط خانه را بر می گزینند. برای مثال، نوجوانان پسر برای بازی فوتبال به یک زمین فوتبال یا فضای باز در اطراف خانه مراجعه کرده و نوجوانان دختر نیز برای ورزش به سالن های ورزشی و استخر می روند. بنابراین نیازهای سنین نوجوانی در ارتباط با محیط بدین شرح است:
پایان نامه - مقاله - پروژه
نیاز های محیطی درون خانه: یک اتاق خواب خصوصی جهت انجام فعالیت های شخصی و پذیرایی از دوستان و همسالان.
نیازهای محیطی خارج از فضای خانه: فضای تجمع نیمه عمومی برای همصحبتی با همسالان و شاید مطالعه ی گروهی، زمین ورزشی برای بازی هایی از قبیل فوتبال و بسکتبال، سالن ورزشی برای فعالیت های ورزشی درون سالنی.
با رسیدن به دوره ی جوانی خواسته های انسان دگرگون می شود. این دوره مقطعی از زندگی است که انسان در آن، امکانات خاصی را می طلبد. جوانان در ارتباط با محیط خارج از فضای خصوصی خانه نیز امکاناتی را می طلبند. فضاهای نیمه عمومی جهت تعامل با همسالان و یا پرداختن به فعالیت ورزشی از نیازهای اساسی جوانان است.

نیاز سالمندان به حضور در اجتماع
سالمندان به سرگرمی، فعالیت و تنوع نیاز دارند، از جمله نظریه های سالمندی، نظریه فعالیت است که سالمندان را به فعال بودن تشویق می کند و با این توصیه حضور آنها را بیشتر در اجتماع تثبیت می کند. سالمندان به محبت و احترام نیاز دارند و این حرف با شعار عملی نمی شود. باید این حس را به آنها داد که با پیر شدن، از جمع و جامعه کنار گذاشته نمی شوند. (عشقی پور، ۱۳۸۲، ۴۵)
با ایجاد فضایی مناسب و ارتباطاتی مطلوب می توان سالمندان را تشویق به فعالیت کرد و از نیروی فکر و ذهن آن ها استفاده نمود. حضور سالمندان در اجتماع و فضاهای جمعی را می توان نوعی توانبخشی اجتماعی به شمار آورد چرا که گاهی بازنشستگی برابر با کناره گیری از تمام فعالیت های اجتماعی به شمار می رود. افرادی که بازنشسته می شوند، نیاز بدنی به سازگاری با محیط و زندگی جدید دارند. در جامعه ما به خاطر اهمیت زیاد کار، بازنشستگی منجر به از دست دادن نقش اجتماعی مهم و تماس های روزانه با افراد می گردد (عشقی پور، ۱۳۸۲، ۳۴).
(راسل دیوین، ۱۳۷۰، ۲۱۴) در زمینه فعالسازی سالمندان و پر رنگ کردن حضور آن ها در فضاهای جمعی می توان ایده های مختلفی را مطرح نمود، از جمله اینکه:
مشارکت در فعالیت، مثلاً سالمندان می توانند در امر نگهداری کودکان همکاری کنند.
استفاده از مهارت سالمندان برای آموزش جوان تر ها.
استفاده از نیروی ذهن افراد، در نظارت عالیه بر سایر فعالیت ها
انتقال تجربه و مهارت های هنری چون: موسیقی، شعر، نقاشی و مجسمه سازی.
اداره حوزه های مختلفی که مستلزم حوصله، صبر و شکیبایی است، مانند: کتابخانه.
از دیگر فعالیت هایی که هم باعث نزدیک تر شدن افراد می شود و هم به توانایی فضا کمک می کند ورزش دسته جمعی است. به عنوان مثال چنانچه در محله یا مجتمع مسکونی فضایی باشد که قابلیت ورزش دسته جمعی را داشته باشد می تواند به عنوان قلمرویی خاص باعث افزایش تعاملات ساکنین شود، در عین حال که باعث سلامتی جسمی و روحی ساکنین نیز می شود. ورزش یک آرام بخش طبیعی است و به تنهایی در بسیاری از مواد درمانی مفید است. ( فارل، ۱۳۷۳، ۲۱۷).
سالمندان و ساختمان های بلند
با افزایش سن و ورود به دوره سالمندی، تعامل با محیط شکل تازه ای پیدا می کند. نوع نیازها و خواسته های افراد از محیط متفاوت شده و امکانات دیگری را می طلبند. اگر مسکن نتواند پاسخگوی این نیازها باشد، ساکنان به ناچار باید آن را ترک گفته و در مکانی دیگر که جوابگوی خواسته های دوره ی پیریشان باشد، سکنی گزینند.
وجود یک فضای باز یا یک حیاط در واحد مسکونی، از جمله فضاهایی است که سالمندان از آن بسیار استقبال می کنند. چرا که اوقات فراغتشان به آنها این فرصت را می دهد که با درست کردن باغچه یا گلخانه در آن فضا، از فعالیت باغبانی لذت ببرند. در عین حال وجود چنین فضایی به سالمندان این امکان را می دهد که در اوقات فراغت، در فضایی باز و خارج از چاردیواری خانه بنشینند و با سالمندان دیگر هم صحبت شوند. این فعالیت در جلوگیری از مبتلا شدن سالمندان به افسردگی و حفظ روحیه ی آنان بسیار موثر است. در صورت عدم وجود حیاط در واحد مسکونی، تعبیه ی بالکنی نسبتاً بزرگ که حداقل یک میز و چند صندلی در آن جای شود، ضروری به نظر می رسد.
در حالی که طراحی یک حیاط یا بالکن، چنین تاثیر عمیقی بر جسم و روان سالمندان می گذارد، برخی از آنان تمایل دارند که بخشی از زمان روز خود را با دیگر سالمندان و در محیط های جمعی مانند پارک و غیره بگذارنند. با توجه به اینکه در این پروژه، طراحی یک مجتمع مسکونی مطابق با نیازهای همه ی گروه های سنی مدنظر است، می توان چنین فضای باز جمعی را مابین واحدها و بلوک های مسکونی تعبیه کرد. بدین ترتیب سالمندان برای رسیدن به چنین فضایی، مسیر طولانی را از منزل طی نمی نمایند و در عین حال می توانند از مصاحبت با دوستان و همسالان خود بهره مند گردند.
طراحی و سالمندان
ساختمان های بلند مرتبه ای که دارای فضاهای جمعی مناسب و فضاهای سبز کافی می باشند، می توانند در ایجاد محیط مساعدی برای ارتباط اجتماعی سالمندان عمل کنند.
وجود برخی تسهیلات و خدمات اجتماعی در مجاورت و یا داخل ساختمان های بلند، برای سالمندان که قادر به تحرک زیاد نمی باشند، زندگی در این ساختمان ها را برای آنان مطلوب می سازد.
وجود آسانسورکه ارتباط سریع و آسانی را بین محل زندگی و فضای خارج برقرار می کند، قادر است پاسخگوی از کار افتادگی سالخوردگان باشد.
عدم وجود سر و صدا چه از داخل ساختمان و چه از خارج ساختمان برای سالمندان بسیار مطلوب و مساعد می باشد (Hutchinson&ross , 1977, 175-207).
وجود چشم اندازهای زیبا و وسیع و ارتباط بصری با خارج ساختمان، که به تعبیری می تواند جوابی بر تنهایی و کهولت سالمندان باشد، به این لحاظ بسیار مطلوب می باشد.
وجود امنیت بیشتر به لحاظ امکان دزدی کمتر ، ساختمان بلند را برای سکونت مناسب می سازد.
تنها نکته نامناسب از بابت سوانح مختلف (آتش سوزی، گیر افتادن در آسانسور) در این نوع ساختمان ها می باشد. همچنین بعضی از سالمندان از ارتفاع هراس دارند.
تناسب زندگی آپارتمانی با گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی
در نزد اقشار پایین با ریشه روستایی و تهیدست متاسفانه به هیچ وجه آگاهی از زندگی آپارتمانی وجود ندارد. وجود شکاف فرهنگی قابل توجه میان فرهنگ زیستی سنتی این مردم با فرهنگ شهرنشینی امکان پذیرش این نوع دشواری ها و مقاومت های بارز را فراهم می سازد (نصیری، ۱۳۵۴).
خصوصیات ویژه این گروه از خانوارها (گروه مرفه) چون تعداد قلیل کودکان و کوچک بودن بعد خانوار و … امکانات بیشتری را برای سکونت در آپارتمان برای آنها فراهم آورده است. به این ترتیب مشکل اساسی در مورد طبقات متوسط و پایین، همراه با عدم آشنایی افراد از زندگی آپارتمانی و ویژگی های خاص آن چون کثرت اطفال و وسعت بعد خانوار مطرح می گردد (بهلولی ماکویی، ۱۳۵۶). هر چه افراد از پایگاه اجتماعی (شغل، تحصیلات، مخارج ماهانه) بالاتری برخوردار باشند رابطه همسایگی آنان نیز از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. (باستانی، ۱۳۶۹)
جمع بندی
هدف اصلی معماری پایدار، مشارکت مثبت و موثر بناهای طراحی شده با محیط های اجتماعی خود و توانایی برآورده کردن کلیه نیازهای عملکردی و تامین سلامت جسمی و روحی کاربران است. پایداری در طراحی باید فرصت های مناسب برای تجلی جنبه های فرهنگی را فراهم سازد، به این معنی که معماری پایدار باید حس تعلق، زیبا دوستی و سلامت روحی و جسمی انسان را تامین و شانس برخورد های مناسب اجتماعی را فراهم کند. از این طریق زیستگاه انسان در هر مقیاسی برای مدت طولانی پایدار می ماند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی به عنوان یک عنصر ضروری شناخته می شود زیرا از کمک و همکاری آنها به ساختن ساختمانی در جوامع پر جنب و جوش شکل می گیرد. که شش زمینه به عنوان حمایت برای زندگی اجتماعی و فرهنگی شناسایی شده است که عبارتند از: حس تعلق به مکان و هویت جامعه؛ بردباری و تحمل، احترام و تعامل با مردم از فرهنگ های مختلف، پس زمینه و اعتقادات؛ رفتار دوستانه، رفتار مشارکتی و مفید در محله؛ فرصت های فرهنگی، اوقات فراغت جامعه، ورزش و دیگر فعالیت ها؛ سطوح پایین جرم و رفتار ضد اجتماعی قابل مشاهده، حفظ نظم جامعه پسند و موثر؛ و فرصت هایی برای همه ی مردمی که به لحاظ اجتماعی و فرصت های زندگی مشابه شکل می گیرد.
عوامل اجتماعی: سطوح پایین جرم و رفتار ضد اجتماعی قابل مشاهده، عدالت اجتماعی، مشارکت و دموکراسی محلی، بهداشت (کیفیت زندگی و رفاه)؛ امنیت، حق تصرف مختلط، انسجام اجتماعی (انسجام بین گروه های مختلف)، تعامل اجتماعی، حس تعلق به مکان، پایداری مجتمع مسکونی میباشد.
عوامل فیزیکی - فرهنگی: قلمروهای عمومی جذاب، کیفیت و نرمی محیط زیست محلی، مسکن مناسب، دسترسی (به خدمات محلی، امکانات و…)، طراحی پایدار شهری، همسایگی، محله پیاده مدار.
با حذف فضاهای بدون عملکرد و فاقد مالک شخصی نظارت و کنترل قوی تر می شود. با ایجاد مسیرهای رفت و آمد و ایجاد تقاطع مسیرها می توان مقاصد مثبتی چون ملاقات مردم با یکدیگر، تعاملات اجتماعی و افزایش احساس امنیت و تعلق را تامین نمود. با اختصاص فضاهای ویژه به گروه های سنی مختلف به منظور کاهش درگیری بین آنها، افزایش نظارت غیر رسمی و نظارت رسمی توسط دوربین، نگهبان و استفاده از وسایل با کیفیت، ارائه خدمات پایداری در همسایگی ادامه می یابد. با ایجاد مجاورت مکانی نیز می توان تعامل اجتماعی را افزایش داد. ایجاد فضاهایی برای کودک که این فضا باید واجد دسترسی ساده از منزل تا آنجا باشد و فاصله زیادی از خانه نداشته باشد تا ضمن نظارت و کنترل والدین بر فرزندان، امنیت لازم به واسطه دسترسی آسان به محل بازی فراهم گردد. وجود نیمکت در محدوده بازی نوجوانان جهت تعویض لباس و… لازم است.
در محیط کوچک آپارتمان وجود فضاهای جمعی مناسب و فضای سبز جهت ایجاد محیطی مساعد برای ارتباطات اجتماعی سالمندان مناسب است. با توجه به مطالعات صورت گرفته، شاید بتوان با ایجاد تغییرات و لحاظ کردن خدماتی به مجموعه، رضایت ساکنین را بیش از پیش تامین و راهبردی جهت تداوم زندگی آنها ارائه داد.

ایمنی و ساختمان های بلند
در ساختمان ها به مواردی چون سازه، مصالح و زیبایی توجه می شود. اما مسایل مربوط به ایمنی به خصوص ایمنی در برابر حریق و زلزله به طور جدی دنبال نمی شود. این دلیلی است برای تحمیل خسارات مادی و جانی. انسان در طول تاریخ با ایجاد سرپناه به فکر ایجاد امنیت بوده است. این امنیت گاهی با حوادث طبیعی و غیرطبیعی به مخاطره می افتد، به همین دلیل لزوم توجه به استانداردهای ایمنی و افزایش امکانات مورد لزوم ضروری است. این احساس امنیت نیز در ایجاد مطلوبیت و رضایت ساکنین موثر است. از جمله تمهیدات طبیعی زلزله است.
برای مقابله با زلزله ایمن سازی ساختمان خصوصاً آنها که جمعیت بیشتری در خود جای می دهند، امری ضروری است. ضمن رعایت استانداردهای سازه ای، در زمینه طراحی و احداث دسترسی ها و معابر مناسب برای پاسخگویی به تراکم جمعیتی این بناها در زمان اضطرار و به منظور امدادرسانی در مواقع نیاز پیش بینی لازم بایستی انجام گیرد.
به دلیل ترس ساکنین هنگام وقوع آتش سوزی و سرایت سریع به سایر نقاط، اطفاء حریق بسیار سخت می شود. لازم است پیش بینی های لازم از قبل انجام شده باشد و استاندارد های مورد نیاز برای مقابله با حریق در این ساختمان ها رعایت شود. استفاده از تکنیک ها و تکنولوژی روز و آموزش آپارتمان نشینان برای عمل منطقی و صحیح در مورد حادثه بسیار مفید می باشد. وسایل مقابله با حریق را نیز باید در ساختمان ها تعبیه کرد. به طور کلی در ساختمان های بلند مرتبه به علت تراکم بسیار بالای جمعیت، پیش بینی و چگونگی برخورد و مقابله با سوانح از جمله زلزله و آتش سوزی و… بسیار مهم است. (صدوقیان زاده، ۱۳۷۵: ۴۷-۶۸)
مقابله با حوادث طبیعی و غیر طبیعی ناگوار در ساختمان های بلند به علت وجود تراکم جمعیتی آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. ساختمان های بلند بیش از سایر سازه ها در مقابل نیروهای افقی باد و زلزله حساس می باشند.
استفاده از آخرین تکنیک های پیشرفته جهت ایمنی سازه های بلند در مقابل زلزله و سایر نیروهای افقی اگر چه پر هزینه می باشد اما غیر قابل چشم پوشی است.
وجود حرکت و لرزش در ساختمان، اگر از حد معینی بگذرد به لحاظ روانی برای انسان، آثار نا مطلوبی به همراه دارد، بنابراین در طراحی ساختمان، حد اشکال در حرکت انسان و حدی که اشیا آغاز به حرکت می کند باید مبنا قرار گیرد.
آتش سوزی غالب ترین نوع حادثه ناگوار در ساختمان های بلند می باشد. ساختمان بلند نه تنها می باید مجهز به کاملترین وسایل و امکانات مقابله با آتش و گسترش آن باشد بلکه ساکنین آن نیز می باید تحت آموزش های مختلف جهت انجام عمل صحیح در موقع آتش سوزی و یا حوادث دیگر قرار گیرند.
پله های فرار از جمله مهمترین امکانات ساختمان در مقابله با حوادث ناگوار و تامین آرامش برای ساکنین می باشد. (صدوقیان زاده، ۱۳۷۵: ۴۷-۶۸)

ساختمان های بلند و سازه نگهدارنده
طرح ساختمان بلند چه برای استفاده های واحدی مانند آپارتمان ها، ادارات، مدارس، بیمارستان ها یا برای استفاده های گوناگون با مقیاس بزرگتر، نیاز به تشریک مساعی بین گروه های مختلف طرح سازنده مصالح و اجرای ساختمان دارد. معمار، کوشش گروه های مختلف را هماهنگ می کند تا اجزا مختلف، مصالح، خدمات و فعالیت ها به طور یک جا عمل کنند. معمار دیگر نمی تواند از آزادی طرح صحبت کند او نه تنها به وسیله فرم به طور کلی بسته آسمان خراش و ضرورت استفاده موثر از مصالح محدود است، بلکه او همچنین باید مشخصات خیلی بیشتری را که مربوط به مقررات ایمنی آتش سوزی و بهداشتی می باشند رعایت کند.
معمار باید به طرح ساختمان به صورت یک سیستم کلی که در آن سازه نگهدارنده همچون یک جز اساسی با طرح ساختمان رشد می کند نزدیک شود. سازه را نمی توان به طور جداگانه به عنوان یک قسمت اضافی نامربوط در نظر گرفت که بعداً به کاربرد استفاده از آن در مورد یک ساختمان بلند که سیستم سازه نگهدارنده نسبتاً پیچیده ای دارد و در آن نیروهای فیزیکی و محیطی از تعیین کننده های اساسی طرح می باشند، به ویژه ضرورت دارد. ساختمان باید در مقابل نیروهای قایم ثقل و نیروهای افقی باد در بالای سطح زمین و زلزله در زیر سطح زمین مقاومت کند. پوشش ساختمان باید اختلاف درجه حرارت، فشارهوا و رطوبت بین محیط خارج و داخل را تحمل کند. عناصر سازه ای ساختمان باید جوابگوی همه این نیروها باشند.
این عناصر باید چنان قرار بگیرند و به یکدیگر متصل باشند که این نیروها را جذب و با کمترین تقلایی آنها را با اطمینان به زمین هدایت کنند. معماری که نسبت به این نیروها و منابع آن حساس و از نحوه باربری اعضا سازه ای مطلع باشد، در همان مراحل اولیه می تواند طرح معقولی را ارائه دهد. او می تواند با مهندس سازه ای ارتباط برقرار کند زیرا به زبان خودش صحبت می کند. یعنی معماری که از اصول مهندسی درک اساسی داشته باشد می تواند با متخصص سازه واقعاً تشریک مساعی کند تا به راه حل مطلوبی نایل گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...