1. برای تاثیرگذاری داشبورد چه الزاماتی وجود دارد و چه فرایند هایی باید طراحی و اجرا شوند؟

 

      1. مهارت های فنی و رایانه ای و سواد اطلاعاتی مورد نیاز برای استفاده از سامانه داشبورد مدیریتی تا چه میزان باید باشد؟

 

    1. آیا داشبورد ‌مدیریتی می‌تواند به اصلاح روند ها و فعالیت هایی که کارایی لازم را ندارند کمک کند؟

 

    1. آیا نیاز به یک سیستم پشتیبان تصمیم در کنار داشبورد مدیریتی وجود دارد؟

 

  1. آیا هوشمندی کسب و کار با داشبورد مدیریتی محقق می‌گردد یا نیاز به دیگر سیستم های اطلاعات مدیریت و انجام داده کاوی روی داده های دوره های مختلف وجود دارد؟

 

۱-۵ اهمیت و ضرورت پژوهش

 

امروزه با توجه به سرعت تغییرات محیطی و تغییرات فناوری و عوامل دیگر، آگاهی از آخرین وضعیت سازمان برای مدیران بسیار حیاتی تر از گذشته است و این سرعت واکنش به نا هنجاری ها و انحرافات در برنامه ها و عملکرد است که می‌تواند باعث رشد سازمان و جلوگیری از ایجاد خسارات مادی و معنوی بسیار گردد. لذا مدیران برای آگاهی از عملکرد سازمان خود نیاز به “سامانه های نظارت سازمانی (داشبورد مدیریتی)” دارند که بر اساس معیارها و شاخص‌های خاص آن سازمان و بر مبنای تحلیل درست آن سازمان ایجاد شده باشد.

 

۱-۶ جنبه نو بودن پژوهش

 

در این تحقیق از مدلی ترکیبی برای استخراج و به دست آوردن شاخص‌ها استفاده شده که قبلا توسط کسی استفاده نشده است. در این تحقیق از مدل تعالی سازمانی و کارت امتیازی متوازن به همراه ابزار دلفی فازی و AHP به همراه روش رتبه بندی چند معیاره ساده SMART استفاده شده است که پیش تر توسط کسی برای استخراج شاخص‌های کلیدی عملکرد استفاده نشده است.

 

فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه پژوهش

 

۲-۱ مقدمه

 

در این فصل مروری بر مبانی نظری کار و روش‌ها و ابزاری که در این تحقیق استفاده شده خواهیم داشت. برای درک بهتر تحقیق، یک حداقل آشنایی با ابزار و روش های استفاده شده لازم است. در انتها به بررسی پیشنه کارهای تحقیقاتی که در این زمینه در ایران وخارج صورت گرفته پرداخته ایم و مروری بر عناوین و نتایج آن ها خواهیم داشت.

 

۲-۲ نظارت و کنترل

 

۲-۲-۱ مفهوم و اهمیت کنترل:

 

یکی از وظایف اساسی مدیر که با سایر وظایف او در ارتباط است، کنترل می‌باشد که از طریق آن می توان از منابع و فعالیت های اعضای سازمان حداکثر کارایی و اثربخشی را در جهت نیل به اهداف سازمان به دست آورد. فقط با کنترل است که برنامه ریز به صحت پیش‌بینی خود پی خواهد برد. به همین دلیل است که باید این نظر را پذیرفت که هیچ برنامه ای بدون کنترل به درستی اجرا نمی شود و کنترل نیز بدون وجود برنامه مفهوم و معنی پیدا نمی کند، ‌بنابرین‏ کنترل در مؤسسات تجاری و دیگر سازمان ها نقش پویایی ایفا می‌کند. پویایی نقش کنترل از آن جهت است که بر اساس آن می توان به اصلاح انحرافات، تطابق عملکردها با اهداف مطلوب سازمانی پرداخت. ‌بنابرین‏ می توان گفت در فرایند مدیریت، کنترل علاوه بر ارتباط با همه عناصر مدیریت رابطه ویژه ای با برنامه ریزی دارد.

 

۲-۲-۲ تعاریف کنترل:

 

کنترل را به گونه های مختلف تعریف کرده‌اند. کنترل فرآیندی است که مدیر از طریق آن تطابق عملیات انجام شده را با فعالیت های برنامه ریزی شده می سنجد، از این رو فرایند کنترل در برنامه ریزی فعالیت های یک سازمان، جهت نیل به اهداف اساسی به کار می رود و ‌به این ترتیب میزان پیشرفت را در جهت اهداف نشان می‌دهد و توان مدیریت در تشخیص انحرافات و اصلاح برنامه را قبل از آنکه دیر شود افزایش می‌دهد. به عبارت دیگر:

 

کنترل، تلاش منظمی است در جهت نیل به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسه اجرای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش تاثیر آن ها بر روند اجرایی که مانع حصول حداکثر کارایی است.

 

‌بنابرین‏ می‌توانیم بگوییم کنترل، مقایسه بین باید ها و هست ها می‌باشد، یعنی در برنامه ریزی آنچه پیش‌بینی کرده ایم باید ها و مطلوب های ماست و آنچه انجام شده، هست ها و موجودهاست و از مقایسه این دو است که پی می بریم آیا پیش‌بینی های ما درست بوده و آنچه انتظار داشته ایم حاصل شده است یا خیر؟

 

قیاس بین بایدها و هست ها در واقع تأکیدی بر دائمی و مستمر بودن کنترل است که همزمان با اجرای برنامه از آغاز تا انتهای برنامه و گاهی تا بعد از خاتمه برنامه نیز ادامه می‌یابد. نکته قابل توجه در دائمی بودن کنترل این است که به طور نمونه گیری، در بعضی از مقاطع زمانی و در نقاط استراتژیک انجام می‌گیرد که با این عمل، ضمن آنکه استمرار آن حفظ می شود، در بعضی هزینه ها نیز صرفه جویی خواهد شد.

 

۲-۲-۳ فرایند کنترل:

 

کنترل را می توان طی چهار مرحله انجام داد:

 

۱) تعیین معیار (استاندارد) یا ضابطه برای کنترل

 

۲) سنجش عملکرد در برابر معیارها (استانداردها)

 

۳) تشخیص انحرافات و تحلیل علل آن ها

 

۴) اقدامات اصلاحی

 

۲-۲-۴ ویژگی های کنترل مؤثر:

 

سیستم های کنترل مؤثر و قابل اطمینان دارای ویژگی های مشترک ذیل می‌باشند:

 

۱) دقت داشتن.

 

۲) به موقع بودن.

 

۳) مبتنی بر هدف و برنامه بودن.

 

۴) معقول و قابل درک بودن.

 

۵) مقرون به صرف بودن.

 

۶) انجام در نقاط استراتژیک.

 

۷) عینی بودن.

 

۸) انعطاف پذیری.

 

۹) انطباق با تفاوت های فردی.

 

۱۰) کشف کنندگی.

 

۱۱) تناسب با پست سازمانی.

 

۱۲) تجدید نظر در روش ها (برخی مواقع).

 

بهترین سیستم کنترل آن است که عملکرد را به طور مؤثر، سریع و با صرفه، مورد سنجش قرار داده، انحرافات را نشان دهد و به اقدامات اصلاحی در جهت کسب اهداف بینجامد. چنین سیستم کنترلی باید با توجه به مدیریت های تخصصی و ویژگی های هر سازمان طراحی گردد.

 

۲-۲-۵ عوامل مؤثر بر کنترل:

 

عوامل مهمی در کنترل سازمان های امروزی مؤثرند که عبارتند از: تغییرات محیطی، پیچیدگی، اشتباه ها و …

 

۲-۲-۶ ایجاد کنترل مؤثر:

 

کنترل مؤثر با بهره گرفتن از سیستم های اطلاعاتی امکان پذیر است، ‌بنابرین‏ بررسی سیستم های اطلاعاتی مدیریت به دلایل زیر ضروری است:

 

الف) سیستم های اطلاعاتی سازمان نقش مهمی در سیستم کنترل به عهده دارند.

 

ب) سیستم اطلاعاتی سازمانی تغییرات عمده ای پیدا کرده که یک نمونه آن استفاده روز افزون از رایانه است.

 

برای بررسی ارزش و هزینه اطلاعات در کنترل باید به نکات زیر توجه داشته باشیم:

 

کیفیت اطلاعات ؛ به هنگام و به موقع بودن اطلاعات ؛ کمیت اطلاعات ؛ مرتبط بودن اطلاعات.

 

۲-۳ هوشمندی کسب وکار BI

 

۲-۳-۱ مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...