زوال عثمانی ها چند سال دردناک طول کشید این امپراتوری در ابتدای جنگ جهانی اول با اکراه به طرفداری از المان وارد جنگ شد . انگلیس و متحدان ان نیز تصمیم گرفتند از استان‌های عثمانی در خاورمیانه بکاهند.پیشرویهای روسیه در اناتولی فقط پس از انقلاب کمونیستی سال ۱۹۱۷ متوقف شد . همان سال انگلیس بغداد را تصرف کرد و بیت المقدس یک سال بعد سقوط کرد.به علاوه شورشی برای کسب استقلال در میان جمعیت عرب حجاز به وقوع پیوست و امپراتوری عثمانی به طور نظام مندی تجزیه شد.[۱۱]

 

جنگ ستاره اقبال یک ژنرال عثمانی به نام مصطفی کمال را بلند کرد. نبوغ راهبردی وی باعث شده بود نیروهایش در تمام عملیات نظامی که در ان شرکت داشتند از شکست در امان بمانند.هم زمان با انکه جنگ در سال ۱۹۱۸ به پایان رسید دولت ترک جوان در استانبول پنهان شدو کمال زمام قدرت را به دست گرفت .”پس از آن در روز ۴ مارس ۱۹۲۳ میلادی مجلس ملی ترکیه ،قانون تازه ای را به تصویب رسانید و به موجب این قانون خلافت در ترکیه لغو و آخرین خلیفه نیز به همراه کلیه اطرافیانش تبعید شدند.” [۱۲]و در “روز ۲۹ اکتبر همان سال ،انجمن بزرگ ملی ،قانونی وضع کرد و اعلام نمود که ترکیه برای خود رژیم جمهوری را برگزید است”[۱۳] و مصطفی کمال پاشا را به پاس خدمات فراوانش به ترکیه به اتفاق آرا به ریاست جمهوری برگزید.جانشینان وی با هنرمندی کمر به برچیدن اثار سیاسی اجتماعی فرهنگی دینی حکومت عثمانی بستند. دوره عثمانی و هر انچه که نماینده ان بود خلافت ، سنت ترکی اسلامی ،محافظه کاری اجتماعی و فرهنگی حکومت بر ملتهای مختلف به پایان رسید و دوره جدید حکومت جمهوری کمالی اغاز شد.نکته مهم اینکه استعمار تاریخی طولانی در خاور میانه دارد.شعار عثمانی ها و انچه در زندگی عادی نماینده ان بودند یعنی خلافت باعث می شود به سادگی فراموش کنیم که حکومت انان بخصوص خارج از منطقه مرکزی اناتولی اساسا حالت استعماری داشت.[۱۴]

گفتار دوم :تبدیل سرزمینها به کشورهای مستقل

 

مبحث اول: شکل گیری کشورها در دهه ۱۹۲۰

 

انقراض سلسله عثمانی نقطه پایانی حکمرانی خلفا به شکلی بود که خاورمیانه از صدر اسلام با ان اشنا شده بود. دگرگونی های شگرفی که عملا از چند سال پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی اغاز شده بود همراه با افزایش منافع اقتصادی و نظامی اروپاییان در این منطقه و شورش در حال شکل گیری اعراب به روند نابودی نظام سلطانی شتاب بخشید. بر اساس یک گفته حکمت امیز معروف هر چقدر که تغییرات بیشتر شود سرعت آن ها بیشتر می شود . این امر مسلماً ‌در مورد تاریخ سیاسی خاورمیانه در دوره بعد از جنگ جهانی اول صدق می کرد چون نظم بسیاری از امور به شدت و با سرعتی خارق العاده تغییر کرد. گرچه در منطقه خاور میانه تغییر مقوله تازه ای نبود ،دگرگونی هایی که بعد از جنگ جهانی اول در این منطقه رخ داد بسیار سریع تر و در سطح بنیادی تری به نسبت هر مقطع دیگری در گذشته بود. نکته مهم تر اینکه از دیدگاه ما این ها تغییراتی است که امروزه خاورمیانه هنوز با اثار و پیامدهای ان دست و پنجه نرم می‌کند. دوره بین پایان جنگ بزرگ یا همان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ و اغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ دورانی بسیار مهم برای خاورمیانه محسوب می شود.”در حالی که فروپاشی عثمانی بر اروپا چندان اثرگذار نبود ،در خاور میانه اثر گذاری آن بسیار بود.”[۱۵] به گونه ای که پیامدهای ان تا نیز بر این منطقه سایه افکنده است . انچه در این دهه های سرنوشت ساز رخ داد سرنوشت تمام ملتها را تغییر داد کشورهای جدیدی ایجاد کرد حاکمیت اشکار اروپاییان را در منطقه در پی داشت و باعث ترسیم و تغییر دوباره مرزهای ملی و پیدایش سلسله های جدید شد.”از امپراتوری عظیم و قدرتمند عثمانی تنها ترکیه باقی ماند و ایالت حجاز در عربستان مستقل شد.سوریه و لبنان تحت الحمایه فرانسه و فلسطین اردن و عراق تحت قیمومت بریتانیا قرار گرفتند.”[۱۶] تشدید فرایند کشور سازی که در دهه ۱۹۲۰ میلادی اغاز شد عمدتاً در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تشدید شد و از برخی جهات تاکنون ادامه داردو حتی برخی از مرزها همچنان مناقشه امیز باقی مانده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...