کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو


 



۲-۲. شخصیت

 

شخصیت از واژه ی یونانی پرسونا به معنای نقابی که هنرپیشه ها در اجرای نقش به چهره می‌زنند، گرفته شده است و می توان آن را الگوهای اختصاصی و متمایز تفکر، هیجان و رفتار دانست، که اسلوب شخصیت عامل با محیط فیزیکی و اجتماعی هر شخص را رقم می زند (اتکینسون و همکاران،۲۰۰۰).

 

از نظر فلسفى، مجموعه نفسانیات هر کسى شخصیت او را تشکیل می‌دهد ولى در اصطلاح عموم، شخصیت اشخاص در نتیجه ظهور و بروز صفت خاصى مشخص و تعیین می‌گردد مثلاً کسى که شم قوى در امور سیاسى داشته باشد شخصیت سیاسى نامیده شده و اگر عالم و دانشمند باشد به عنوان شخصیت علمى از وى نام مى‏برند و چون در روان شناسى ثابت شده است که نفسانیات و صفات جسمانى در همدیگر اثر دارند لذا براى معرفى کامل شخصیت هر فردى باید صفات جسمانى و خصوصیات روحى و اخلاقى او را بررسى نمود. شخصیت، مفهومی کلی است، ‌بنابرین‏ بین روان شناسان مختلف برای تعریف ماهیت آن توافق نظر وجود ندارد. از این رو روان شناسان مایل هستند به جای بحث درباره ماهیت شخصیت، به تدوین نظریه های مختلف و بررسی روش های ارزیابی آن بپردازند (کریمی،۱۳۹۱).

 

پرداختن به زبان طبیعی برای توصیف شخصیت با کارهای کلاگس[۵۵] (۱۹۲۶) و باومگارتن[۵۶](۱۹۳۳) آغاز گردید. پس از آن ها، آلپورت[۵۷] و ادبرت[۵۸](۱۹۳۶) در یک مطالعه ی جریان ساز به بررسی صفات مربوط به شخصیت پرداختند (پروین[۵۹] و جان[۶۰]،۱۹۹۹).
کار آلپورت و ادبرت چهارچوب اولیه ای برای واژه شناسی شخصیت فراهم آورد و پس از آن کتل[۶۱] با بهره گرفتن از این فهرست، مدلی چند بعدی از ساختار شخصیت ارائه داد. کتل در فهرست مذکور تنها صفات شخصیتی را مورد توجه قرار داد که بالغ بر ۴۵۰۰ صفت بودند و آن ها را به ۳۵ متغیر شخصیتی تقلیل داد. در واقع او ۹۹ درصد صفاتی را که آلپورت گردآوری کرده بود، کنار نهاد و علت این کار محدودیت روش های آماری برای تحلیل عاملی در زمان او بود. کتل با انجام چندین تحلیل عاملی روی این مجموعه ی اندک، به ۱۲ عامل شخصیت دست یافت، که بعدتر بخشی از پرسشنامه ی ۱۶عاملی او را تشکیل دادند (کتل، ایبر[۶۲]و تاتسوکو[۶۳]،۱۹۷۰). کتل مدعی بود که این ۱۶ عامل از انسجام و پایداری بین ابزاری بالایی برخوردارند اما تحلیل های مجدد همان ماتریس همبستگی کتل توسط روانشناسان دیگر، تعداد و ماهیت عامل های پیشنهادی او را تأیید نکرده اند (پروین و جان، ۱۹۹۹).

 

پس از کار کتل، محققان بسیاری به ادامه ی کار او علاقه نشان دادند. در این میان فیسک[۶۴] (۱۹۴۹) با بررسی ۲۲ متغیر از ۳۵ متغیر اولیه ی کتل در پرسشنامه های خودسنجی و دگرسنجی و سایر ابزارها، به ساختاری عاملی دست یافت که بسیار شبیه پنج عامل بزرگ کنونی است(پروین و جان، ۱۹۹۹).

 

برای وضوح بخشیدن به عامل های فیسک، کریستال[۶۵] و توپس[۶۶] (۱۹۶۱) ماتریس های همبستگی آن ها را در هشت نمونه ی بسیار مختلف مورد تحلیل مجدد قرار دادند و در تمام آن ها به طور نسبتاً پایدار و تکرار پذیری به همان پنج عامل دست یافتند، ۱) روان رنجورخویی ۲) برونگرایی ۳) توافق پذیری۴) باز بودن به تجربه ۵) وجدانی بودن(پروین و جان، ۱۹۹۹).

 

این ها عواملی هستند که تحت عنوان «پنج عامل بزرگ» شناخته شده اند (گلدبرگ[۶۷]،۱۹۸۱). متأسفانه مطالعات توپس و کریستال (۱۹۶۱) ناشناخته ماند و این زمانی بود که انتشارات کتل و آیزنک[۶۸] بر ادبیات ساخت شخصیت، مدل‌های اتخاذ شده از روش تحلیل عوامل غلبه داشتند. اما نورمن[۶۹](۱۹۶۳)، ساخت پنج عاملی را دوباره به عنوان پیشنهادی برای ابعاد شخصیتی تحت عنوان «قدمی به سوی طبقه بندی مناسب صفات ویژه شخصیت» منتشر نمود (دیگمن[۷۰]،۱۹۹۰). این عوامل در کارهای روان شناسان بعدی نیز تکرار شدند و سرانجام به پنج عامل بزرگ شهرت یافتند. واژه ی بزرگ در اینجا به وسعت و گستردگی عوامل اشاره دارد و بدین معنا است که در این مدل، تفاوت‌های شخصیتی به پنج صفت تقلیل نیافته اند بلکه هر عامل جنبه ای وسیع از شخصیت است و صفات بسیاری را تحت پوشش قرار می‌دهند(پروین و جان، ۱۹۹۹).
پس از یک دوره رکود در دهه ی ۱۹۷۰ و اوایل دهه ی ۸۰، از میانه ی این دهه، تحقیق در باب عامل ها و ساختار شخصیت، رشدی قابل توجه یافت. در این بین گلدبرگ (۱۹۹۰)، طی چندین تحقیق و با بهره گرفتن از فهرست طولانی تری از صفات شخصیت (حدود ۱۷۱۰ صفت)، مجدداً تأییدی برای پنج عامل بزرگ فراهم آورد. گلدبرگ (۱۹۹۰)، علاوه بر نتایج تحقیقات خود، کارهای دیگران را نیز مرور کرد و تحت تأثیر همسانی نتایج قرار گرفت. او این طور نتیجه گیری کرد که می توان گفت تا حدودی این پنج بعد عمده دربرگیرنده هر الگویی در تنظیم تفاوت های فردی است و بدین ترتیب وجود ابعاد ‌پنج‌گانه اصلی به تأیید رسید (پروین و جان، ۱۹۹۹).

 

درحالی که محققان دارای رویکرد لغوی به گردآوری شواهد برای پنج عامل بزرگ می کوشیدند، محققانی که با مقیاس های پرسشنامه ای شخصیت کار می‌کردند نیاز شدیدی برای چهارچوبی سازمان دهنده برای این شواهد احساس کردند. تحلیل عاملی مواد این پرسشنامه‌ها، دو بعد وسیع برون گرایی و روان رنجورخویی را آشکار ساخته بود. در اوایل دهه۱۹۸۰، کاستا و مک کری سرگرم تهیه ی پرسشنامه شخصیتی به نام NEO بودند تا سه بعد روان رنجورخویی، برون گرایی، و باز بودن به تجربه را بسنجند. آن ها کار خود را با تحلیل خوشه ای پرسشنامه ی کتل شروع کرده بودند (کتل، ایبر و تاتسوکو،۱۹۷۰). تحلیل آن ها در ابتدا دو عامل برون گرایی و روان رنجورخویی را آشکار ساخته بود؛ اما کم کم اهمیت عامل باز بودن به تجربه نیز که در برخی از عوامل اولیه کتل مورد اشاره قرار گرفته بود، برای آن ها پررنگ گردید. کاستا و مک کری (۱۹۸۳) دریافتند که نظام NEO تطابق بسیاری با سه عامل مدل پنج عاملی دارد، اما صفات متعلق به حیطه های توافق پذیری و وجدانی بودن را در بر نمی گیرد. در نتیجه، آن ها به توسعه مدل خود بر مبنای تحلیل پرسشنامه های مربوط به سنجش دو عامل اخیر، پرداختند و نسخه تجدید نظر شده ای از پرسشنامه خود، با عنوان NEO-PI-R ارائه کردند.
بنا بر آنچه گفته شد، دو رویکرد عمده در کشف شکل کنونی پنج عامل بزرگ شخصیت، یکی رویکرد گلدبرگ بوده است، که با تحلیل عاملی صفات مربوط به شخصیت در فرهنگ لغات زبان های طبیعی، ‌به این کار پرداخته است (گلدبرگ،۱۹۸۱) و دیگری، رویکرد کاستا و مک کرا می‌باشد، که به تحلیل عاملی انواعی از پرسشنامه های شخصیت، پرداخته‌اند. این دو مدل، از لحاظ تجربی و شواهدی که دارند، بسیار به هم نزدیک هستند، اما از حیث مفهومی و نظری متفاوت می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 09:32:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شماره عنوان تحقیق نتیجه تحقیق سال تحقیق ۱ بررسی عوامل پذیرش بانکداری الکترونیکی ویژگی هایی مانند مزیت نسبی، سهولت، آزمون پذیری، سازگاری و ریسک، درپذیرش بانکداری الکترونیکی نقش مؤثرتری دارند.

۱۳۸۷ ۲ عوامل و محرک های توسعه بانکداری الکترونیک در ایران: مطالعه موردی بانک رفاه عواملی از قبیل سرعت، سهولت دسترسی به خدمات، قابلیت اطمینان، کاهش هزینه ها، تثبیت موقعیت رقابتی، توسعه بازارهای جدید، مشتری مداری، توسعه تجارت الکترونیکی دلایل راهبردی توسعه بانکداری الکترونیکی را تشکیل می‌دهند. ۱۳۸۵ ۳ پذیرش بانکداری آنلاین از سوی مشتریان: بسط مدل پذیرش تکنولوژی ادراکات فرد درباره مفید بودن و اطلاعات درباره بانکداری آن لاین ازعوامل مؤثر در پذیرش بانکداری اینترنتی هستند. ۲۰۰۴ ۳ پذیرش بانکداری آنلاین از سوی مشتریان: بسط مدل پذیرش تکنولوژی ادراکات فرد درباره مفید بودن و اطلاعات درباره بانکداری آن لاین ازعوامل مؤثر در پذیرش بانکداری اینترنتی هستند. ۲۰۰۴ ۴ پذیرش بانکداری اینترنتی در استونیا سهولت استفاده از بانکداری اینترنتی مستقیما روی افزایش کاربرد بانکداری تأثیر ندارد بلکه سهولت استفاده سبب افزایش مفیدبودن بانکداری اینترنتی شده و از این طریق روی استفاده از بانکداری اینترنتی تأثیر می‌گذارد. ۲۰۰۵ ۵ دیدگاه های مشتریان به بانکداری الکترونیکی دریک اقتصاد نوظهور امنیت و اعتماد از مهم ترین عوامل مؤثر در رضایت مشتری در استفاده از بانکداری الکترونیکی است. ۲۰۰۹ ۶ عوامل سازمانی مؤثر بر پذیرش بانکداری الکترونیکی در بانک وول ویچ مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت بانکداری الکترونیکی عبارتند از: درک مشتریان، انعطاف پذیری سازمانی، وجود منابع، امنیت سیستم ها، داشتن کانال های چندگانه، مدیریت تغییر سیستماتیک، ادغام سیستم ها و حمایت مدیریت ارشد. ۲۰۰۶

(رستگار، آقامحمدی، ۱۳۹۰، ۹۵).

 

‌بنابرین‏ امروزه بانکداری الکترونیکی، به عنوان جدیدترین کانال ارائه خدمات بانکی به منظور ارائه خدمات درخواستی و سفارشی به مشتریان درآمده که خدماتی از قبیل: ارائه صورت حساب ها، ارائه تراز حساب ها، نقل و انتقالات بین حساب ها، صورتحساب پرداخت ها تا نقل و انتقال کلان مالی با بهره گرفتن از روش های انتقال الکترونیکی وجوه را شامل می شود. با توسعه فلسفه و تفکر بازاریابی و مشتری مداری به عنوان یکی از ارکان موفقیت سازمان ها در جهان رقابت آمیز امروزی، بانک ها به منظور ارائه خدمات مناسب به مشتریان و پیشی گرفتن از رقبا در بازارهای پر رقابت پولی و مالی به رویکردهای مختلف بانکداری الکترونیکی روی آورده اند. توجه روزافزون بانک های بزرگ در کشورهای درحال توسعه به ارائه خدمات بانکی از طریق ابزارهای الکترونیکی و توسعه بانک ها و مؤسسات مالی مجازی و نیمه مجازی (بانکداری مجازی) رقابت زیادی را در صنعت بانکداری به وجود آورده است به طوری که سایر بانک ها نیز درصدد توسعه رویکردهای مختلف بانکداری الکترونیکی برآمده اند.

 

‌بر اساس گزارش کمیته باسل در سال ۱۹۹۸، بانکداری الکترونیکی شامل خدمات مالی با حجم ارزشی پایین از طریق ابزارهای الکترونیکی مختلف ازقبیل دستگاه های خودپرداز الکترونیکی، کارت های اعتباری، تلفن و تلویزیون است. در بسیاری از موارد بانکداری الکترونیکی را بانکداری مجازی می‌نامند و این به خاطر انجام امور بانکی به صورت مجازی و به دور از شعب بانکی است. به عبارتی، بانکداری مجازی عبارت است از: ارائه خدمات بانکی، به کمک ابزار جدید تکنولوژیکی مختلف و متفاوت از ابزار بانکداری سنتی که به شیوه های مختلفی از طریق دستگاه های خودپرداز الکترونیکی، بانکداری تلفنی، بانکداری خانگی، بانکداری اینترنتی صورت می پذیرد. این در حالی است که امروزه جهان شاهد روند رو به رشد بانکداری الکترونیکی و رویکردهای مختلف آن به تبع رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در گذار از بانکداری سنتی به سمت بانکداری الکترونیکی نیاز به تجدید نظر در بسیاری از مفاهیم زیربنایی کسب و کار بانکی مشهود است زیرا بانک ها در مرحله گذار از بانکداری سنتی و همگانی به سمت بانکداری الکترونیکی و تک به تک در حال حرکت هستند. بانک ها در پارادایم گذار از بانکداری سنتی به سمت بانکداری تک به تک از لحاظ هدف، محور توجه، میزان و نوع اطلاعات درباره ی مشتریان، فرایند و رویه های بازاریابی به صورت متفاوت عمل می نمایند.

 

جدول ۲٫۲٫ پارادایم گذار از بانکداری سنتی به بانکداری الکترونیکی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بانکداری سنتی و همگانی بانکداری الکترونیکی و تک به تک ارائه خدمات استاندارد به بخش های مختلف مشتریان هدف ارضای نیازهای مشتریان محصولات (خدمات) محور توجه مشتریان کمی اطلاعات درمورد مشتریان کمی و کیفی مشتریان در انتهای زنجیره تأمین قرار دارند فرایند مشتریان در ابتدای زنجیره تأمین قرار دارند تجزیه و تحلیل گروهی رویه های بازاریابی استنباط علایق

(قره چه و همکارانش، ۱۳۸۵، ۷-۶).

 

‌بنابرین‏ ارائه خدمات از طریق بانکداری الکترونیکی، بسیاری از مشتریان را تحت تأثیر قرار داده و توقع و خواسته های آن ها از خدمات بانکی افزایش یافته است. این امر افزایش رقابت در میان بانک را در پی داشته و بانک ها برای موفقیت در رقابت به توسعه ی خدمات بانکداری الکترونیکی پرداخته‌اند.

 

۲٫۲٫۲٫ شهرت

 

مفاهیم اعتماد و شهرت به خاطر نیاز به ابزارهای اتوماتیک توانا برای خدمات وب بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در تعامل های وب سایت، نشانه های سنتی اعتماد و حسن شهرت برخوردهای فیزیکی، ناپدید شده است. جای گزین های الکترونیکی برای این مفاهیم مورد نیاز است به طوری که کیفیت خدمات آنلاین را به خصوص برای تجارت الکترونیک و خدمات سرگرمی، بهبود بخشد. اعتماد و شهرت با معانی مختلفی استفاده می‌شوند، ‌بنابرین‏ ادبیات این واژه ها نیز کاملاً گیج کننده است. در اصطلاحات مورد استفاده برای توصیف مفاهیم اعتماد و شهرت سردرگمی قابل توجهی وجود دارد به همین دلیل اصلاحات سازگاری مورد نیاز است. اعتماد به اعتماد شخصی، اعتماد غیر شخصی و اعتماد گرایشی طبقه بندی می شود. اعتماد شخصی، توصیف اعتماد بین افراد است در حالی که اعتماد غیر شخصی به یک شخص محدود نبوده بلکه ناشی از وضعیت اجتماعی یا سازمانی است. اعتماد گرایشی، نگرش کلی فرد نسبت به جهان است (K.Bharadwaj et al., 2009,38). با توجه به رشد بازرگانی الکترونیک و رقابت بین‌المللی در بازارهای تجاری، این پرسش پیش می‌آید که آیا نام و شهرت شرکت می‌تواند موجب بهبود وضع رقابتی آن شود؟ اگرچه قدرت نام بازرگانی به طور وسیعی در بازارهای مصرفی پذیرفته شده ولی اهمیت و ماهیت نام بازرگانی و شهرت در بازارهای تجاری مبهم است و بررسی نشده باقی مانده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:11:00 ب.ظ ]




 

پژوهش دیگری که می‌توان آن را با پژوهش حاضر مرتبط دانست؛ پژوهشی است با عنوان «فرهنگ معلم و تغییر معلم: بصیرت هایی از یک منظر فرا نظریه ای»، که توسط کوپر[۳۷] و همکاران (۲۰۱۰) انجام شده است. محققان این پژوهش از چارچوب کاردس[۳۸] و همکاران (۲۰۰۱) و روبرتسون[۳۹]( ۲۰۰۰) استفاده کرده‌اند. این تحقیق بر اساس روش شناسی تفسیری و به صورت مطالعه موردی از هفت معلم در ایالت‌های ویکتوریا و کوینزلند استرالیا انجام گرفته است. در این تحقیق علاوه بر معلمان از مدیران نیز برای دریافت فرهنگ معلم استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه و مشاهده جمع‌ آوری شده است. از جمله نتایج این تحقیق کیفی این است که سه سطح تجربه را در مواجهه با تغییر تأیید می‌کند. این پژوهش ایده فرهنگ مبتدی محور، پرسابقه محور و تلفیقی را در ارتباط با مفاهیم تغییر معلم شامل جهان حوادث، زمان بحرانی و طول زمان طبقه بندی می‌کند. عوامل و نتایجی که در این تحقیق به عنوان نیروهای فرهنگی اثرگذار بر معلمی به دست آمده اند عبارتند از: خطرپذیری (در محیط یاددهی و یادگیری‌های قرن ۲۱، خطر پذیری معلم به عنوان یک فرهنگ جدید محسوب می‌شود)، رقابت (به عنوان نیرویی که روح همکاری را در انجام تغییرات از بین می‌برد در نظر گرفته شده است). فردگرایی در مقابل اشتراک گرایی (فرد گرایی و رقابت ایجاد شده باعث کاهش منزلت و جایگاه معلمی در بلند مدت شده است)، مدرک بازی و عرضه و تقاضای معلم (این مورد به مبحث سیاست و تأثیر قابل ملاحظه تصمیمات دولتی بر عرضه و تقاضای معلمی می‌پردازد. کوپر و همکاران معتقدند شرایط عرضه و تقاضای دولتی باعث شده افرادی خاص در سیستم با مزایایی بیشتر و افراد دیگر با معایب بیشتر مواجه گردند. ‌بنابرین‏ در چنین فرهنگی مدرک بازی و فردگرایی باعث افزایش فاصله نابرابر بین معلمان و دانش آموزان که در شکل سنتی وجود داشت، شده است). عامل بعدی آن ها قدرت است (این ایده که قدرت باید در دست چه کسی باشد، مفهومی است که به فرهنگ معلمی مربوط می‌شود. این مورد وقتی خیلی برجسته می‌شود که نوآوری ها قصد کاهش قدرت معلم را داشته باشند)، عامل جهانی شدن (تاثیر فرهنگ معلم از حرکت‌های جهانی) و عامل تحقیق آخرین عاملی است که در این تحقیق به آن اشاره شده است.

 

پژوهش دیگر توسط اولورونتگبی[۴۰] (۲۰۱۱) با عنوان «مشارکت، تعهد و نوآوری معلمان در تدوین و اجرای برنامه درسی» در نیجریه انجام گرفته است. نمونه پژوهش ۶۳۰ معلم دوره ی ابتدایی از ۶ ایالت جنوب غربی نیجریه بوده است. پرسشنامه کمی با عنوان مشارکت، تعهد و نوآوری برای جمع‌ آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های جمع‌ آوری شده با بهره گرفتن از شمارش و درصد فراوانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها عبارت بودند از اینکه مقاومت در برابر تغییر و بی میلی برای به اجرا در آوردن برنامه درسی ملی در درس علوم به عنوان یکی از دلایل پایین آمدن استاندارد در آموزش و پرورش می‌باشد. معلمان اغلب در اجرای کلاس‌های درس اصلاحات برنامه درسی را نادیده می‌گیرند و به ندرت در توسعه و چگونگی بهتر انجام دادن اصلاحات بویژه پذیرش روش‌های جدید اقدام می‌کنند. آن ها اغلب از روش ها و ابزارهایی مانند کامپیوتر و منابع اینترنتی در کلاس ها استفاده نمی کردند. پژوهشگر در انتها ‌به این نتیجه رسید که معلمان مقاومت و تعهد کمی به اجرای اصلاحات برنامه درسی دارند، زیرا این اصلاحات با روش های عادت شده آن ها و باورهای آن ها هماهنگ نیست.

 

اوریت و یورام[۴۱]، (۲۰۱۱) در مقاله ای با عنوان «معلمان در جهان تغییر: دانش و نگرش آن ها در اجرای تکنولوژی‌های نوآورانه در مدارس»؛ اذعان داشتند که اجرای نوآوری‌های تکنولوژیکی در مدارس که به واسطه برنامه های جدید درسی به معلمان ارائه می‌شوند، فرایند پیچیده‌ای است که نیاز به ایجاد تغییرات منظم مدیریتی، فناورانه و تربیتی در فرهنگ مدرسه دارد. رویکرد آنان بر سنجش ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری معلمان متکی بود. این پژوهش با مطالعه ادراکات و نگرشهای معلمان درباره اجرای نوآوری ها در کلاس‌های هوشمند به تحلیل همبستگی و رابطه درونی بین عوامل تربیتی پرداخته است. هدف آن ها کشف نگرشهای ۱۰۰ معلم دوره ابتدایی در هشت مدرسه در جنوب اسرائیل بود. همه معلمان سال اولی بود که در پروژه مدارس هوشمند مشارکت داشتند ولی سابقه معلمی آن ها در بیش از۷۴ درصد آن ها بیش از ۱۰ سال بود. ۶۶ درصد آن ها مدرک کارشناسی و ۲۲ درصد کارشناسی ارشد بودند. در مرحله دوم از این معلمان درباره ادراکشان از مدرسه به عنوان یک سازمان یادگیری پرسیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین دانش محتوایی تربیتی تکنولوژیکی معلمان و نگرش‌های آن ها در مواجه با تغییر وجود دارد و رابطه مثبتی بین نگرش‌های معلمان در تغییر و درک آن ها از مدرسه به عنوان یک سازمان یادگیری وجود دارد.

 

در تحقیقی که لی[۴۲] (۲۰۰۰) با عنوان «قدرت پذیرش معلم در برابر تغییر برنامه‌ درسی در سطوح کاربردی» انجام داد، از پرسش نامه ی پذیرش تغییر گودفری و واف، ۱۹۹۳ و روش مصاحبه ی چهره به چهره استفاده شد. در بیش از ۶۰۰ مدرسه ی ابتدایی هنگ کنگ به شیوه ی سیستماتیک۳۰۰ پرسش نامه در ۱۳۲ مدرسه توزیع شد و سه نوع مدرسه بر اساس نتایج پرسش نامه ها مشخص گردید. مدارسی که برنامه ی جدید درسی را پذیرفته بودند، مدارسی که میانگین نمره‌های پذیرش تغییر در آن ها نسبتاً بالا و مدارسی که میانگین نمره‌های پذیرش تغییر در آن ها نسبتاً پایین بود. سپس در ۸ مدرسه نمونه در هر یک از سه دسته، با عده ای از معلمان (بین ۵ تا ۹ نفر) مصاحبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیر‌های نگرش به برنامه‌ جدید درسی و تمایلات رفتاری با متغیر‌های مستقل ادراک از فشار کار (نسبت سود-هزینه)، قابلیت اجرایی، حمایت مدرسه و حمایت سایر اداره ها و مؤسسه‌‌ها هم بسته بود. نگرانی از مشکلات اجرای برنامه ی جدید درسی به طور منفی و معنا داری با تمایلات رفتاری ‌در مورد پیشبرد برنامه ی جدید درسی هم بسته بود. طبق نتایج، معلمانی که تمایل مثبتی به پیشبرد برنامه ی جدید درسی داشتند، آنهایی بودند که ادراک مثبت تری از نسبت سود- هزینه، حمایت مدرسه و حمایت سایر سازمان‌ها داشتند و کمتر نگران مشکلات اجرایی برنامه ی جدید درسی بودند.

 

جدول ۲-۱٫جمع بندی پیشینه پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع ردیف پژوهشگر مسئله پژوهش یافته ها داخلی

 

 

 

داخلی

۱ کتابدار

 

(۲۰۰۴)

معلمان درس ریاضی و مقاومت آن ها در برابر تغییر عدم تمایل معلمان ریاضی به تغییر کتاب درسی/ضعیف بودن کتاب های درسی ریاضی ایران در ارائه روش های حل مسئله. ۲ سرکارآرانی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:44:00 ق.ظ ]




 

      • اطلاعات مالی شرکت برای سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ به طور کامل موجود باشد.

با توجه به شرایط بالا، از ۲۵۸ شرکت فعال ،۱۲۷ شرکت حائز شرایط فوق نبوده و حذف گردیدند. لذا، ۱۳۱ شرکت به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب گردیدند.

 

۱-۱۱ تعاریف نظری و عملیاتی برخی از واژه های مورد استفاده

 

سرمایه فکری : ترکیبی از دانش و مهارت می‌باشد، دانشی که می‌تواند منجر به خلق ارزش شود (ادوینسون و مالون، ۱۹۹۷). سرمایه فکری تنها یک دارایی نامشهود ایستا نمی باشد بلکه یک فرایند ایدئولوژیک می‌باشد(چانگ[۱۰]، ۲۰۰۷). سرمایه فکری فرایندی ایدئولوژیک و شامل عملیات فکری است. (گالبرایت[۱۱]، ۱۹۶۹(

 

ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری[۱۲] : پالیک ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری را برای اندازه گیری سرمایه فکری شرکت ها تدوین کرد. این ضریب از سه جزء، کارایی سرمایه به کار گرفته شده[۱۳]، کارایی سرمایه انسانی[۱۴] و کارایی سرمایه ساختاری[۱۵] تشکیل شده است.(پالیک، ۲۰۰۴)

 

ارزش افزوده اقتصادی : معیاری مالی است که به وسیله مؤسسه خدمات مشاوره استرن استوارت معرفی شد. ارزش افزوده اقتصادی به سرعت به یکی از مشهورترین معیارهای عملکرد در حیطه مالی مبدل شد و بیشترین میزان توجه را از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۸۲ به خود جلب کرد. این مؤسسه ادعا کرد که این معیار تنها شاخص صحیح از عملکرد مؤسسه و مدیریت است و مقیاسی از میزان ارزش خلق شده برای سهام‌داران به وسیله شرکت در یک دوره حسابداری است.

 

ارزش افزوده سهام‌داران[۱۶] : به تفاوت بین دارایی نگه داشته شده توسط سهام‌داران در پایان یکسال معین و دارایی نگه داشته شده آنان در سال گذشته اطلاق می‌گردد .

 

۱-۱۲ خلاصه فصل و ساختار تحقیق

 

فصل اول به بیان موضوع، اهداف پژوهش و ضرورت انجام آن اختصاص یافت. فرضیه های تحقیق و برخی واژه های به کار گرفته شده در تحقیق نیز تشریح گردید.

 

فصل دوم به ارائه مطالبی در خصوص ادبیات موضوع شامل تعریف ، نقش، جایگاه، اهمیت، تاریخچه و همچنین عناصر تشکیل دهنده ،روش های اندازه گیری سرمایه فکری ، ارزش افزوده اقتصادی ،ارزش افزوده سهام‌داران ، مدل پالیک، ارتباط بین سرمایه فکری با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهام‌داران شرکت ها و خلاصه ای از تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور می پردازد.

 

در فصل سوم که روش شناسی تحقیق است، مباحث فرضیات تحقیق، متغیرهای مورد مطالعه، روش تحقیق، جامعه آماری، روش نمونه گیری، روش گرد آوری داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه‌ها و روایی و پایایی ابزار تحقیق و روش های آزمون فرضیه‌ها مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 

در فصل چهارم گفته خواهد شد که چگونه فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار می گیرند و نتایج حاصل از آزمون ها چیست و آیا در نهایت فرضیه‌ها تأیید یا رد می‌شوند؟

 

در فصل پنجم که فصل پایانی تحقیق و فصل نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات است، با تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها، بیان محدودیت ها و ارائه پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی، تحقیق به پایان می‌رسد.

 

فصل دوم

 

ادبیات تحقیق

 

۲-۱ مقدمه

 

در هر تحقیق علمی، بررسی منابع مربوط با موضوع تحقیق بسیار با اهمیت می‌باشد و پژوهشگر قسمت عمده ای از زمان خود و موضوع تحقیق را به شناسایی و مطالعه منابع موجود و مرتبط با موضوع تحقیق اختصاص می‌دهد.

 

هدف نهایی هر تحقیق علمی، رسیدن به اطلاعات و نتایج جدید می‌باشد تا به کمک این اطلاعات و دانش موجود، بستر مناسبی برای انجام تحقیقات آتی و استفاده کاربردی از نتایج پژوهش فراهم شود. در همین راستا و جهت رسیدن به هدف نهایی تحقیق، به مطالعه ابعاد مختلف موضوعات مورد بررسی در تحقیق پرداخته و مبانی نظری تحقیق در ده بخش مورد مطالعه گرفته است.

 

    • بخش اول : سرمایه فکری

 

    • بخش دوم : دلایل اندازه گیری سرمایه فکری

 

    • بخش سوم : روش های اندازه گیری سرمایه فکری

 

    • بخش چهارم : ضریب ارزش افزوده فکری

 

    • بخش پنجم : مزایا و مشکلات اندازه گیری سرمایه فکری

 

    • بخش ششم : ارزش افزوده سهام‌داران

 

    • بخش هفتم : ارزش افزوده اقتصادی

 

  • بخش هشتم : پیشینه ی پژوهش سرمایه فکری

۲-۲ بخش اول : سرمایه فکری

 

۲-۲-۱ تاریخچه و معرفی سرمایه فکری

 

نخستین توجه به مفاهیم مرتبط با سرمایه فکری توسط فریتز مچلاپ (۱۹۶۲) صورت گرفت اما اصطلاح سرمایه فکری اولین بار توسط جان کنت گالبرایت[۱۷] (۱۹۶۹) به عنوان یک فرایند ارزش آفرین و نیز به عنوان بخشی از دارایی ها مطرح شد (دی استرو[۱۸] و همکاران، ۲۰۰۸). گالبرایت اعتقاد داشت که سرمایه فکری فرایندی ایدئولوژیک و شامل عملیات فکری است. اما استیوارت[۱۹] (۲۰۰۱) مدعی است که این موضوع برای اولین بار در سال ۱۹۵۸ مطرح شد، هنگامی که او و ایتامی[۲۰] ‌در مورد جنبش سرمایه فکری با یکدیگر همکاری کردند.(ایتامی در سال ۱۹۸۰ کتابی ‌در مورد دارایی‌های نامشهود منتشر کرد.) به طور کلی سرمایه فکری معنایی بیشتر از هوش را در بر دارد و با میزانی از عملیات فکری همراه است.(بونیتس[۲۱] ۱۹۹۸) طبق این تعریف سرمایه فکری تنها یک دارایی نامشهود ساکن نیست بلکه یک فرایند ایدئولوژیک و پویا می‌باشد. در واقع سرمایه فکری ترکیبی از دانش(که غالبا به سرمایه انسانی اشاره دارد)و مهارت (برای کاربرد این دانش) می‌باشد. ادوینسون[۲۲]، اسکاندیا[۲۳] و سالیوان[۲۴] (۱۹۹۶) در مجله مدیریت اروپا سرمایه فکری را به عنوان دانشی که می‌تواند منجر به ارزش آفرینی شود معرفی کردند. بروکینگ[۲۵](۱۹۹۷) سرمایه فکری را به عنوان اختلاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت در نظر گرفت. استیوارت(۱۹۹۷) سرمایه فکری را به عنوان یک نشان ویژه شرکت معرفی کرد. ادوینسون(۲۰۰۰) سرمایه فکری را به عنوان عامل سودآوری آینده شرکت معرفی کرد که از ترکیب سرمایه انسانی و توانایی نیروی استخدامی شرکت مشتق می شود. اسکیخ[۲۶] (۲۰۰۴) سرمایه فکری را به عنوان دانشی معرفی کرد که می‌تواند منجر به خلق ارزش برای شرکت شود. دیوید مار [۲۷](۲۰۰۴) سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای از دارایی های دانشی متعلق به سازمان تعریف می‌کند که موجب افزایش ارزش سازمان و بهبود وضعیت آن می شود. وجه مشترک تمام این تعاریف معرفی سرمایه فکری به عنوان دانش، مهارت و توانایی می‌باشد که می‌تواند منجر به ایجاد ثروت یا خروجی های با ارزش برای شرکت شود. ‌بنابرین‏ سرمایه فکری به عنوان منابع فکری، دانش، اطلاعات و دارایی های فکری در نظر گرفته می شود که منجر به خلق ارزش و سودآوری برای شرکت می شود.

 

۲-۲-۲ اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری

 

‌در مورد اجزاء و عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری، تعاریف و مدل های متعددی توسط محققان ارائه گردیده است. در دهه ی ۱۹۹۰ نویسندگان معروفی(بونتیس ۱۹۹۶، بروکینگ ۱۹۹۶، ادوینسون و مالون ۱۹۹۷،استیوارت ۱۹۹۷،سویبی ۱۹۹۸) شروع به تهیه چهارچوبی برای سرمایه فکری کردند تا موجب درک بهتر مفهوم سرمایه فکری و نیز انجام بهتر و راحت تر تحقیقات آتی شود. باید توجه داشت هرچه تغییرات صورت گرفته در چهار چوب نظری کمتر باشد همگرایی بیشتری به وجود خواهد آمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ق.ظ ]




 

ذکر عبارت اختلس و همچنین اختفاء در ماده ۳۱۵ قانون عقوبات عراق و در مقابل استفاده از لفظ استیلاء در ماده ۳۱۶ به خوبی مبین تفاوت های این دو جرم از حیث عنصر معنوی با یکدیگر است.

 

۲- مقایسه اختلاس با خیانت در امانت

 

بین جرم اختلاس ‌و خیانت ‌در امانت ، چنان ارتباط محکمی وجود دارد که برخی از حقوق ‌دانان اختلاس را مصداق مشدد جرم خیانت در امانت می دانند. شباهت های این دو جرم را از دوجهت رکن مادی و معنوی مورد بررسی قرار می‌دهیم .

 

اول: از جهت رکن مادی

 

به موجب ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) خیانت در امانت با انجام یکی از چهار فعل مثبت تصاحب ، تلف، مفقود، استعمال نمودن مال مورد امانت ، تحقق می‌یابد . چنان که در ماده پنج قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس نیز بیان گردید ، برای تحقق رکن مادی لازم بود که مرتکب ، اموال و وجوه رابه نفع خود یا دیگری تصاحب کند یا آن را به صورت عمدی تلف نماید . ‌بنابرین‏ از جهت رکن مادی بین این دو جرم شباهت وجود دارد .

 

دوم: از جهت رکن معنوی

 

عنصر روانی جرم خیانت در امانت نیز مثل عنصر روانی جرم اختلاس از دو قسمت سوء نیت عام و سوء نیت خاص تشکیل می‌شود .

 

سوء نیت عام به جزء اول عنصر مادی یعنی عمل فیزیکی که متهم آن را مرتکب شده است ، مربوط گشته و عبارت است از «عمد در ارتکاب عمل فیزیکی ؛ یعنی این که متهم باید یکی از چهار فعل ، «تلف» یا «استعمال» کردن مال مورد امانت را عمدا و از روی قصد و اراده نه مثلا تحت تاثیر مستی یا درحال خواب طبیعی یا مصنوعی (هیپنوتیزم) یا از روی سهل انگاری و بی توجهی ، انجام داده باشد . از سوی دیگر ، منظور از سوء نیت خاص آن است که مرتکب این اعمال را به قصدنیل به جزء سوم عنصری مادی که همان عنصر نتیجه (ورود ضرر به مالک یا متصرف بر اثر فعل مرتکب) است، انجام داده باشد ؛ یعنی اینکه قصد متهم از ارتکاب فعل مجرمانه ایراد ضرر به مالک یا متصرف مال باشد .[۲۴]

 

درجرم اختلاس نیز مرتکب باید در تصاحب اموال و وجوه دولت علاوه بر قصد عام ، قصد خاص نیزداشته باشد . ‌بنابرین‏ اگر امارات و قراین دلالت بر آن نماید که تصاحب یا اتلاف مال بر اثر فراموشی یا اهمال و بی دقتی انجام گرفته است . مورد از شمول ماده پنج قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و … خارج می‌باشد .

 

در کنار این وجوه اشتراک، این دو جرم از وجوه افتراقی نیز برخوردار هستند که ‌به این وجوه افتراق نیز در ادامه ، خواهیم پرداخت. اختلاس راکارمند یا مامور به خدمات عمومی مرتکب می‌شود ، ولی خیانت در امانت را عموم افراد می‌توانند مرتکب شوند

 

در خیانت ‌در امانت مال منقول یا غیر منقول ‌و نوشته هایی به موجب عقدی از عقود یا روابط حقوقی دیگر امانت آور ، به خائن داده شده است ، درحالی که درمورد اختلاس حسب وظیفه اداری به مختلس سپرده شده است .

 

‌در اختلاس به مجرد تصاحب و برخورد مالکانه با مال مورد اختلاس ، سؤنیت محرز است ولی درخیانت در امانت معمولا پس از یک اقدام قضایی (نظیر ارسال اظهارنامه و ابلاغ آن وعدم استرداد) سوء نیت محرز می‌گردد از جهت اعمال مجازات ، قانون‌گذار ، مجازات شدیدتری را نسبت به جرم خیانت در امانت ، برای جرم اختلاس در نظر گرفته است .

 

گفتار دوم: تحولات تاریخی

 

تحولات تاریخی جرم اختلاس در سه قالب قابل طرح و بررسی است.نخست به بررسی اختلاس در دوران پیش از اسلام می پردازیم و سپس به دوران بعداز ظهور اسلام می‌رسیم و در نهایت جرم اختلاس در دوران معاصر بحث و بررسی خواهد شد.

 

الف: در دوران پیش از اسلام

 

در دوران پیش از اسلام، در ایران باستان به طور کلی تعریف مشخصی از جرم وجود نداشت و عموما آن طور که از نامه تنسر بر می‌آید، بی آن که طبقه بندی خاصی از جرایم وجود داشته باشد، انواع جرایم قابل احصاء بود.[۲۵] انواع جرایم عبارت بودند از : جرایم علیه دین، جرایم علیه خانواده پادشاه، جرم فرد علیه فرد، و جرم علیه پادشاه، مانند توهین یا سوء قصد به شاه و یا تعدی علیه اموال وی.[۲۶] از آن جا که در ایران باستان، همه چیز در شخص شاه خلاصه می شد و دولت در مفهوم امروزی آن وجود نداشت، لذا شاه مظهر دولت بود و تعدی به اموال پادشاه، قابل قیاس با تعدی به اموال دولتی در زمان کنونی است.

 

می توان چنین برداشت نمود که جرم اختلاس در ایران پیش از اسلام، در محدوده تعدی به اموال پادشاه بود.

 

برای بررسی بیشتر جرم اختلاس در ایران پیش از اسلام، می توان به ریشه جرم اختلاس توجه نمود.اختلاس ، صورت خاصی از جرم خیانت در امانت است و از آن جا که در گذشته دولت ها در مفهوم کنونی آن وجود نداشتند، لذا می توان خیانت در امانت را در قوانین پیش از اسلام بررسی نمود.

 

مهمترین قانون در دوران پیش از اسلام بدون شک، قانون حمورابی است.این قانون که قدیمی ترین قانون نوشته کشف شده است مشتمل بر ۲۸۲ ماده بود که مقرراتی را در خصوص حقوق جزا و حقوق مدنی و حقوق تجارت در بر داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 09:43:00 ب.ظ ]