کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو


 



مسئولیت حمایت در دوران اولیه حیات خود یعنی پیش از قید این مفهوم در سند اجلاس سران ۲۰۰۵ با مفهوم امنیت انسانی قرین شده بود لکن حوادث سال های آغازین قرن ۲۱ و همچنین دغدغه های کشورهای غیرمتعهد باعث گردید تا مسئولیت حمایت از دستورالعمل گسترده امنیت انسانی دور شده و پیوند عمیقی با نقضهای جدی حقوق بینالملل بشردوستانه پیدا کند[۳۰۰].

 

    • چیستی مسئولیت حمایت

 

مسئولیت حمایت، در حقیقت باز تعریف مفهوم حاکمیت به معنای حاکمیت مسئولانه است و بازتابی از حساسیت بین المللی نسبت به فجایع دلخراش انسانی در دهه نود میلادی. در این مفهوم حاکمیت از معنای سنتی خود که مفهومی غیرقابل تعرض بود به حاکمیت در معنای مسئولیت تغییر پیدا کرده است. مسئولیتی که در وهله اول بر عهده کشور مربوطه و در صورت ناتوانی و یا عدم علاقه آن کشور در حفظ و حقوق بنیادین اتباعش، در مرحله دوم به جامعه بین المللی واگذار می شود[۳۰۱].
مسئولیت در درجه دوم (مسئولیت حمایت) طیفی از تعهدات را به دنبال دارد. مسئولیت به پیشگیری، واکنش و بازسازی. با این توصیف، مداخله بشردوستانه نیز از اقدام صرف نظامی خارج می شود و به طیف گستردهای از حمایتهای پیشگیرانه،‌ سیاسی،‌ دیپلماتیک، اقتصادی، آموزشی و بازسازی را در برمیگیرد و عملیات نظامی بهعنوان آخرین ابزار در این طیف گسترده تلقی میشود. مفهوم مسئولیت حمایت پس از گزارش کمیسیون بین المللی مداخله و حاکمیت دولتی در بندهای ۱۳۸و ۱۳۹ اجلاس سران ۲۰۰۵ قید گردید.
« ۱۳۸٫ هر دولتی مسئولیت حمایت از جمعیت خود در برابر نسل کشی، جنایات جنگی، پاکسازی قومی و جنایات علیه بشریت را بر عهده دارد. این مسئولیت شامل پیشگیری از چنین جرایمی و تحریک آنها با ابزارهای مناسب و لازم است، ما این مسئولیت را میپذیریم و مطابق آن عمل میکنیم. جامعه بین المللی می بایست دولتها را در اجرای این مسئولیت یاری و ترغیب کرده و از سازمان ملل متحد در تأسیس توانایی هشدار اولیه پشتیبانی کند.»
«۱۳۹٫ جامعه بین المللی به منظور حمایت از مردم در برابر جنایات جنگی، پاک سازی قومی و جنایات علیه بشریت، مسئولیت استفاده از ابزارهای مناسب دیپلماتیک، بشردوستانه و دیگر ابزارهای مسالمتآمیز مطابق فصول ششم و هشتم منشور ملل متحد را بر عهده دارد. در چنین وضعیتی اگر ابزارهای مسالمت آمیز ناکافی باشند یا مقامات ملّی در حمایت از مردمشان در برابر نسل کشی، جنایات جنگی، پاک سازی قومی و جنایات علیه بشریت به وضوح ناکام باشند ما آماده هستیم تا از طریق شورای امنیت مطابق منشور ملل متحد از جمله فصل هفتم و بر مبنای مورد و با همکاری سازمان های منطقهای مربوط، اقدام جمعی قاطع و به موقع عمل آوریم[۳۰۲]
این عبارتها و گزارشها در حقیقت با تأکید تکلیف و مسئولیت اولیه دولتها در حمایت از شهروندان خود در قبال مصیبتهایی است که آنها را با رنج مواجه می کند است که در صورت عدم توانایی در این حمایت و عدم تمایل به حمایت از شهروندان، مسئولیت تأمین این حمایت همراه با گسترهای از یک سلسله فعالیتهای پیشگیرانه از جمله پاسخ به خشونت درصورت لزوم و بازسازی جوامع آشفته،‌ به جامعه بین المللی گذاشته شده است[۳۰۳].
البته روش های نیل به این مقصود و ایفای این مسئولیت، متفاوت و متعدد است. این موضوع در گزارش هیأت[۳۰۴] آمده است «کمک در جهت توقف خشونت باید از طریق میانجیگری و یا روش های دیگر و حفاظت از مردم از طریق اقداماتی نظیر هیأتهای بشردوستانه، حقوق بشری و پلیس صورت پذیرد. نیروی قهریه، در صورت ضرورت، باید به عنوان آخرین حربه مورد استفاده قرار گیرد». این موضوع مهم است که هیأت عالی منتخب در حرکت تدریجی مداخله بشردوستانه به جهت کسب وجاهت قانونی علیرغم بند ۷ ماده ۲ منشور را تأیید کرده و برای این نظر خود، به ضعف کارایی شورای امنیت در قبال بحران های بشردوستانه نیز یاد کرده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مفهوم مسئولیت حمایت از هنگام طرح آن با موافقان و مخالفانی مواجه شده است. موافقان مسئولیت حمایت که عموماً شامل کشورهای غربی و کشورهایی است که با غرب پیوند نزدیکی دارند هستند نظیر؛‌ کشورهای اروپایی، ایالات متحده، کانادا،‌ ژاپن، کره جنوبی و قطر. کشورهای عموماً جنوب صحرای آفریقا همچون تانزانیا، بنین، رواندا و کنگو نیز در این رسته تعریف میشوند که البته مهمترین علت گرایش آنها به مسئولیت حمایت آن است که منشور جدید اتحادیه آفریقا آستانههای پایینی را برای مداخله بشردوستانه تعریف کرده است[۳۰۵]. مخالفان مفهوم مسئولیت حمایت نیز علاوه بر تعددشان، نظرات پراکندهای با دلایل مختلف دارند. کشورهایی مانند روسیه، چین وهند، با دیدهی شک به تأثیر مسئولیت حمایت نگریسته لکن به لحاظ بار اخلاقی این مفهوم و هم چنین جایگاهی که در روابط بینالملل برای خود قائل هستند، آن را میپذیرند با این شرط که شورای امنیت یا سازمانهای منطقهای در موفقیت تصمیمگیری در مورد توسل به زور در بافت معنایی مسئولیت حمایت نقش بازی کنند.
طیف دیگر از مخالفان که نسبت به حاکمیت، حساسیت بیشتری دارند و عمدتاً در مخالفت و واگرایی با سیاستهای غرب قرار دارند، حامی اصل عدم مداخله و تعریفی سنتی از حاکمیت هستند ایران، ونزوئلا، پاکستان، کوبا، ‌مصر،‌ الجزایر و زیمباوه[۳۰۶] و در مجموع شاکلهای از کشورهای غیرمتعهد را میتوان در این طیف مخالفان مورد شناسایی قرارداد. این گروه از مخالفان مسئولیت حمایت در اقدامی هماهنگ قطعنامه شماره ۳۰۸/۶۳ سپتامبر ۲۰۰۹ تحت عنوان «مسئولیت حمایت» را که با اجماع تصویب کرد و نخستین قطعنامه در این باب در مجمع عمومی سازمان ملل است،‌ قطعنامهای معرفی کردند که مجمع عمومی را ملزم به اجرای مسئولیت حمایت نمیکند و صرفاً‌ مؤید نیاز به گفتگویهای بیشتر است.به اعتقاد این گروه از کشورها، مسئولیت حمایت در مقام اجرای یکجانبه، منجر به نقض حاکمیت کشورها میشود. بنابراین لازم است این مفهوم در مقام و مرحلهی توسل بهزور، به سمت اقدام چند جانبه و در قالب مجوز صریح شورای امنیت هدایت گردد. از دیگر نگرانیهایی که مطرح گردیده است، وجود اراده سیاسی در عملکرد کشورهاست که باعث میگردد اقدام آنها را تحتالشعاع قرار دهد و واکنش و پاسخگویی مناسب و به موقع در قبال فجایع انسانی داده شود. شورای امنیت در چنین وضعیتهایی در سردرگمی بهسر میبرد و نشان میدهد که فاقد توانایی لازم برای تصمیمگیری است. وجود اراده سیاسی را در تصمیم گیری مهمترین چالش برای تصمیم سازی بیان کردهاند.
وجود حق وتو و محدودیت عضویت در شورای امنیت از مهمترین عواملی یاد شده است که باعث میگردد تصمیمگیری را با مشکلاتی مواجه کند. به همین دلیل برخی از کشورها از لزوم اصلاحات در ترکیب و ساختار شورای امنیت سخن بهمیان آوردهاند. به اعتقاد این کشورها، گسترش عضویت از یک سو و محدود نمودن استفاده از حق وتو، باعث میگردد تا نهاد شورای امنیت از اعتبار بیشتری برخوردار گردد و تصمیمات آن دمکراتیکتر باشد . بیش از ۳۵ کشور تا کنون خواهان جدی ایجاد محدودیت در استفاده از حق وتو در مورد جنایات جنگی، نسلکشی و جنایت علیه بشریت شدهاند. برخی کشورها هم ترکیب موجود در شورای امنیت را بهنوعی ترکیبی برای حفظ موازنه قدرت میدانند و همین امر باعث میگردد که تصمیمات شورای امنیت تحتالشعاع چنین حساسیتی قرار گیرد. بی توجهی شورای امینت به موضوع غزه را ناشی از چنین وضعیتی قلمداد کردهاند. این کشورها معتقدند که تصمیمات شورای امنیت در ارتباط با مسئولیت حمایت میبایست منصفانه و براساس استانداردهای یکسان اتخاذ گردد. چنین نگرانیهایی نسبت به تصمیمات و ساختار شورای امنیت باعث گردیده است که کشورهایی به افزایش نقش مجمع عمومی در موضوع مسئولیت حمایت اشاره کنند. مجمع عمومی سازمان ملل دمکراتیکترین رمن سازمان ملل است که با حضور همه کشورهای عضو تشکیل میشود. تشویق به حضور و مشارکت مجمع عمومی در مباحث مسئولیت حمایت بهخصوص زمانی که ضرورت دارد تصمیمات لازم به این مفهوم و در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد اتخاذ گردد، میباشند.
منتقدان اصلی مسئولیت حمایت، آن را نام دیگری برای مداخله بشردوستانه معرفی می کنند[۳۰۷]. از سویی تلاشهای گستردهای نیز برای تبیین دو مفهوم «مسئولیت حمایت»‌ و «مداخله بشر دوستانه» صورت گرفته است. این تلاش به لزوم تمایز بین آنها توجه دارد و به نقاط اشتراکی نیازمند تبیین بیشتر است. تأکید بر ظرفیت سازی، بازسازی بعد از مناقشه و پیشگیری و در نهایت کمکهای بین المللی، به عنوان مهمترین تمایزات میان این دو مفهوم تأکید میگردد[۳۰۸]. پاسخ قاطع و موقع نقطه اشتراکی برای مفاهیم یاد شده هستند که همواره مورد تأکید بوده است. شاید مهمترین نقطه قوت مفهوم مسئولیت حمایت در بار اخلاقی آن نهفته باشد. مخالفت با تلاشهای جهانی علیه جرایمی نظیر نسل کشی، ‌جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و پاک سازی قومی کار آسانی نیست و کشوری را نمیتوان یافت که با این جنبه اخلاقی مسئولیت حمایت مخالف باشند.
ب: ابعاد مسئولیت حمایت
۱/ مسئولیت پیشگیری
نخستین و مهمترین گام در اعمال دکترین مسئولیت حمایت، پیشگیری است. تجربه نشان داده است که پیشگیری از درمان، موثرتر است. پیشگیری به عنوان یکی از ابعاد مسئولیت حمایت، در وهله نخست بر عهده کشور حاکم است، حاکمیت موثر، حفاظت از حقوق بشر، توسعه اقتصادی و اجتماعی و توزیع عادلانه منابع و امکانات همگی از عوامل تضمین کننده صلح و پیشگیری کننده از بروز مخاصمه و بحران است. پیشگیری از مخاصمات تنها امری داخلی و ملّی نیست وعدم پیشگیری میتواند نتایج و پیامدهای بین المللی زیادی داشته باشد. برای موفقیت عملیات پیشگیرانه، حمایتهای شورا از سوی جامعه بین المللی نظیر اعطای کمک برای توسعه کشورها،‌ مورد نیاز است.پیشگیری متضمن تحقق ۳ شرط است[۳۰۹]:
شناخت حساسیت اوضاع و ریسکهای همراه آن که به اصطلاح هشدار قبلی نامیده میشود.
شناخت خط مشی موجود
تمایل به اعمال این اقدامات (اداره سیاسی).
مخاصمات امروزه معجونی از دلایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی و … است بنابراین پیشگیری ناظر برعمل و عوامل بنیادین و مستقیم است که تناسب به آنها، اقدامات پیشگیرانه عبارتند از‌‌ :
اقدامات ناظر بر عمل و عوامل بنیادین :شامل اقدامات سیاسی ایجاد مؤسسات دموکراتیک، تقسیم قدرت قانونی، توزیع متناوب قدرت، تأمین آزادی مطبوعات ارتقاء جامعه مدنی، تشویق کشورها به پیوستن به سازمان ها و رژیمهای بین المللی.
اقدامات اقتصادی بنیادین :‌ اعطای کمکهای توسعه و همکاری، جلوگیری از توزیع نابرابر منابع و امکانات، ارتقاء رشد اقتصادی، شرایط مطلوب تجاری و دسترسی هر چه افزون تر به بازارهای خارجی، اصلاحات ضروری ساختاری و اقتصادی، کمکهای تکنیکی.
اقدامات قانونیبنیادین : تقویت حکومت قانون، حمایت از تمامیت و استقلال قضایی، ارتقاء مسئولیت پذیری، حمایت از اقشار آسیب پذیر بخصوص اقلیت، حمایت از موسسات حامی حقوق بشر.
اقدامات نظامی و امنیتی بنیادین :‌آموزش نیروهای مسلح، پاسخگوبودن سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی، کنترل تسلیحات نظامی، خلع سلاح و عدم تکثیر، کنترل سلاح های کوچک، ممنوعیت مینهای زمینی، کفایت نیروهای مسلح و پلیسی.
اقدامات پیشگیرانه ناظر بر علل و عوامل مستقیم :
اقدامات سیاسی و دیپلماتیک مستقیم[۳۱۰] :‌ اعزام هیأت حقیقت یاب، گفتگو، میانجیگری و کارگروههای حل مشکل، انزوای دیپلماتیک و تحریم سیاسی، تعیین عضویت در سازمانها، محدودیت در رفت و آمد و سفر اشخاص مظنون.
اقدامات اقتصادی مستقیم: محرکهای اقتصادی نظیر، کمکهای مالی و سرمایهای، تعرفه مناسبتر تجاری، دست یابی به تکنولوژی، تحریمهای اقتصادی شامل، تحریمهای مالی، لغو سرمایهگذاری، تهدید به لغو حمایت های بانک جهانی و IMF.
اقدامات حقوقی مستقیم : نظارت بر اعمال استانداردهای حقوقی بشر از طریق میانجیگری، داوری و دادرسی، تحریمهای حقوقی و بین المللی نظیر تشکیل دادگاههای ویژه و یا استفاده از صلاحیت جهانی مندرج در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی.
اقدامات سیستم نظامی :‌ نمایش قدرت در مناطق بحران زده نظیر اقدام مقدونیه جهت جلوگیری از سرایت مخاصمات یوگسلاوی.
۲/ مسئولیت به واکنش
هنگامی که اقدامات پیشگیرانه نتیجه بخش نباشد و جنگ و آشوب در کشوری در بگیرد و فجایع انسانی رخ دهد، همانند پیشگیری در واکنش نیز ابزارهای سیاسی، اقتصادی، حقوقی و امنیتی وجود دارد که بایستی در مرحله اول به آنها متوسل شد و در صورت نتیجه بخش بودن آنها، در مرحله دوم به ابزارهای نظامی توسل جست.
ابزارهای غیرنظامی واکنش؛ این طیف از ابزارها شامل استراتژیهای سیاسی و دیپلماتیک همچون اقدامات دیپلماتیک حفظ صلح، استراتژیهای اقتصادی که شامل تحریمهای مالی،‌ همکاری دول و بانک ها در لغو یا تحریم اعتبار کشور خاطی، تحریمهای هدفمند علیه عراق و هجران سیاسی، ممنوعیت سفر و … میگردد.
در زمره ابزارهای مذکور محرکهای اقتصادی از جمله؛ دسترسی به کمکهای توسعه و توافقات سودمند تجاری، سرمایه گذاری یا عضویت در سازمان های اقتصادی منطقهای می توان یاد کرد.
تعقیب کیفری در دادگاههای خودی یا دادگاههای ویژه و یا دادگاه کیفری بین المللی و کاربرد صلاحیت جهانی در مجموعه استراتژیهای حقوقی ابزارهای غیرنظامی واکنش جای میگیرند.
در استراتژیهای نظامی به غیر از اعمال نیروهای نظامی فعالیتهایی چون؛ مناطق امن پرواز، تحریمهای تسلیحاتی،‌ پارازیت بر فرکانسهای رادیویی، تهدید به کاربرد زور و … قابل ذکر هستند.
- مداخله نظامی
دکترین مسئولیت حمایت فراتر از مداخله نظامی مشتمل بر پیشگیری و بازسازی نیز میگردد و از مهمترین وجوه تمایز با مداخله بشردوستانه نیز تأکید بر همین اقدامات است. اقدام نظامی و کاربرد زور درمفهوم مسئولیت حمایت، صرفاً زمانی به عنوان یک ابزار حل مسئله مورد استفاده قرار میگیرد که تلاش های پیشگیرانه که طیف بسیار گستردهای را در حوزه های مختلف را در بر میگیرد، به بن بست رسیده باشد و مداخله نظامی تنها چاره باقی مانده محسوب گردد.
لکن در بحث کاربرد زور، دو مسئله اساسی وجود دارد که در حقوق بینالملل و روابط بین المللی نیازمند توجه و پرداختن به آنها به شدت احساس میشود، قانونی بودن کاربرد زور و مشروعیت توسل به زور[۳۱۱]. این موضوع ناظر به این مطلب است که چه نهادی و بر اساس چه اختیاراتی به عنوان مرجع تصمیمگیری در خصوص توسل به زور در مسئولیت حمایت، تلقی میگردد؟
هیأت عالی منتخب سازمان ملل سعی نموده است این موضوع را با فصل هفتم منشور ملل متحد بدون آنکه حقی مستقل یا مسئولیتی فردی جهت اقدام یک جانبه دولتها در مداخله بشردوستانه قائل گردد، آن را به مصوبه شورای امنیت منوط کند[۳۱۲] به این معنی که شورای امنیت قادر است توسل به زور را به دولتهای عضو تفویض نموده و یا از نیروها به صورت مأمور حفظ صلح کمک بگیرد و یا آنکه از سازمانهای منطقهای مندرج در فصل هفتم منشور استفاده نماید. در این صورت مداخله بشردوستانه میتواند به عنوان مصداقی از اعمال فصل هفتم منشور یعنی مقابله با موارد تهدید علیه صلح و نقض آن به شمار آید[۳۱۳]. این وضعیت تدبیری زیرکانه به نظر میرسد که ظاهرا‌ً بند ۴ ماده ۲ منشور را نیز متزلزل نمیکند. اگرچه شورای امنیت تاکنون در رسیدگی به موارد نقض فاحش حقوق انسانی و فجایع عظیم انسانی نه تنها متناسب و موثر عمل نکرده است و حتی در بسیاری از موارد نیز بسیار دیر هنگام و با تعمل اقدام کرده است، لکن بخش عمده ای از جامعه بین المللی پذیرفته اند که شورای امنیت می تواند بر اساس فصل هفتم منشور و متعاقب هنجار نو ظهور مسئولیت جمعی بین المللی بر حمایت (غیرنظامیان) از زور به عنوان ابزاری برای جبران اشتباهات داخلی فاجعه آمیز در صورتی که آن وضعیت به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی گردد و یا حالتی که نقض فاحش حقوق بینالملل صورت گرفته باشد، بهره گرفته و یا استفاده از زور را تجویز نماید[۳۱۴]. پشتیبانی هیأت عالی منتخب از موضوع مداخله بشردوستانه تا حدی است که به صراحت به ظهور هنجار نوظهور مسئولیت جمعی بین المللی اشاره می کند که بر اساس آن شورای امنیت با مداخله نظامی به عنوان یک حربه در وقایع نسل کشی و دیگر کشتارهای گسترده و پاک سازی نژادی بر اساس تکلیف، عمل میکند[۳۱۵]. چنین برداشتی به نظر میرسد سازگار با اصل مندرج در بند ۴ ماده ۲ و رویه قضایی بین المللی است. دیوان بین المللی دادگستری در آرای ۱۹۴۹ و ۱۹۸۶ و در قضایای کانال کورفو و نیکاراگوئه به صراحت اعلام نمود که توسل یک جانبه به زور را نمیتوان شیوه مناسبی برای بازرسی و تضمین رعایت حقوق بشر محسوب نمود[۳۱۶].
علمای حقوق بینالملل بر این باور رسیدهاند که حقوق بینالملل در حال تحول به سمت پذیرش مشروعیت توسل به زور در چنین وضعیتهایی است و یک استثنای عرفی بر بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد در حال شکل گیری است[۳۱۷]. لکن تأکید گردیده است که چنین استثنائی نمیتواند مورد ملاحظه قرار گیرد، مگر در مورد نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر که به همدستی مقامات دولتی و یا در نتیجه فروپاشی نهادهای عمومی انجام گرفته باشد. البته در تمامی موارد، مداخله باید توسط یک گروه از دولت ها و در چارچوب یک سازمان منطقهای هدایت گردد[۳۱۸].

 

    • معیارهای کاربرد زور

 

با پذیرش صلاحیت انحصاری شورای امنیت در ارتباط با احراز تهدید یا نقض صلح و هم چنین تمهید روش های مقابله با آنها، هر چند ممکن است شورا در تأیید یا استفاده از زور ملاحظات دیگری را در نظر بگیرد،‌ لکن همواره میبایست یک سری معیارها را در توسل به زور در نظر داشت.
- جدی بودن تهدید[۳۱۹] :
شورای امنیت پیش از آنکه تجویزی را برای کاربرد زور اعمال نماید میبایست به وجود صدمه تهدید کننده علیه کشور یا به نوعی علیه امنیت انسانی اطمینان حاصل کند و این تهدید و یا صدمه جدی می بایست به اندازه کافی روشن و واضح باشد تا بتواند کاربرد زور را توجیه نماید. در خصوص تهدیدات داخلی، می بایست این تهدیدها شامل نسل کشی و سایر کشتارهای گسترده،‌ پاک سازی قومی و یا نقض جدی قوانین بشردوستانه باشد به نحوی که بطور واقعی و فوری قابل شناسایی و درک باشند[۳۲۰].
در مواردی شورای امنیت به هر دلیلی ناکارامد جلوه میکند و توانایی لازم را برای اتخاذ تصمیم فوری و به موقع در ارتباط با فجایع انسانی را از دست میدهد، هم چنین ممکن تأخیر در تصمیمگیری شورای امنیت در عمل باعث تعمیق صدمههای شدید انسانی گردد در چنین مواردی عدهای قائل به «اجازه موخّر» از سوی امنیت هستند. این مفهوم مصداق خود را در اقدام جامعه اقتصادی دولتهای غرب آفریقا (ECOWAS) و همچنین صورت تلویحی در مداخله ناتو در کوزوو به روز میدهد. این عده بر این باورند چنین مفهومی علاوه بر اینکه مبتنی بر رویهای است که از گسترش هر چه بیشتر فاجعه انسانی جلوگیری نمود. و همآن که در گزارش هیأت عالی منتخب با عنوان «تأیید توسل به زور» به منظور پوشش و جبران مشکلات شورای امنیت در هنگام عدم توانایی در تصمیم گیری سریع و به موقع است.
در چنین وضعیتی شورای امنیت اقدامی را که اساساً‌ متکی به مجوز قبلی و صریح توسل به زور نبوده است، متعاقب عملی شدن آن و با گذشت زمانی (اندک) بر اساس فصل هفتم مورد تأیید قرار میدهد. اگر چه سابقه این امر بخصوص در مورد اقدام ناتو و اکوداس با نوعی اقبال و یا تأیید عمومی مواجه گردید با این وجود نمیتوان در تأیید مجوز موخّر هم نظر و یا همراه بود. مهمترین تهدید ناشی از این گونه مجوزها، آن است که به دولتها اجازه می دهد که به امید جلب حمایت بعدی شورا،‌ علیه سایر کشورها، به زور متوسل گردند.
مطلوب تر آن است که شرایط فقدان قدرتی که بتواند تعهد به مداخله بشردوستانه واقعی را بر دولتها تحمیل کند، به علت تشویق اعضای دائمی شورای امنیت مبنی بر تعهد یک جانبه آنها در عدم استفاده از حق وتو به هنگامیکه شورا یک فاجعه انسانی را تحت بررسی دارد، امری معقولتر و منطقیتر خواهد بود. این راه حل نه تنها هر گونه مانعی را در راستای اتخاذ تصمیمات شورا بر طرف خواهد کرد بلکه یک تعهد واقعی به مداخله را به هزینه دولتهای عضو ملل متحد با حمایت این شورا به وجود می آورد[۳۲۱].
- اهداف مناسب[۳۲۲]
توسل به زور و مداخله در امور داخلی سایر کشورها با اهداف سیاسی و به منظور تأمین هدفهای اقتصادی یا سیاسی حتی اگر با بهانه نقض فاحش حقوق بشری صورت بگیرد، فاقد مشروعیت است. دولتها میبایست مسئولیت حمایت را تنها بر اساس ضرورت از بشر به انجام برسانند. شورای امنیت نیز که مجمع چند دولت است و متآثر از اراده سیاسی آنهاست، نمیتواند و نباید بدون در نظر داشتن حقیقت و اصل موضوع که همان پیشگیری از یک وضعیت تأسف بار و فجایع انسانی نظیر کشتار جمعی و سایر نقض های حقوق بشر است، توسل به زور را علیه کشورها تجویز کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-08] [ 08:34:00 ب.ظ ]




۱-۱- موقعیت جغرافیایی
این استان از ۳۴ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و از ۵۱ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۵۷ درجه و ۵۸ دقیقه طول شرقی ، با مرکزیت شهر سمنان از جانب شمال به استان مازندران ، از جنوب به استان اصفهان ، از مشرق به استان خراسان و از مغرب به استان تهران محدود است . استان سمنان از نظر موقعیت جغرافیایی به گونه ای که هر چه از غرب به شرق آن پیش می رویم به میزان ارتفاع آن از سطح دریا اضافه می شود ، به نحوی که شهر گرمسار که غربی ترین شهر استان محسوب می گردد ۸۲۵ متر و شهر شاهرود که شرقی ترین شهر استان به شمار می آید ۱۳۶۵ متر از سطح دریا ارتفاع دارند . از آن جایی که عامل ارتفاع با حرارت جو نسبت معکوسی دارد یعنی هرقدر ارتفاع زیادتر می شود حرارت نیز به همان نسبت تقلیل می یابد، می توانیم شهرستان گرمسار و شهرستان شاهرود را به ترتیب گرم ترین و سردترین منطقه استان قلم داد کنیم . گسترش عوارض طبیعی به گونه ای است که قسمت های شمالی استان تحت تأثیر ارتفاعات البرز بوده و اقلیم کوهستانی برآن حاکم است و نواحی جنوبی با گسترش کویر و نمک زارها تبدیل به ناحیه خشک و بیابانی گردیده است . بلندترین نقطه ارتفاعی استان در قسمت شمالی آن واقع شده و در حرکت به سمت جنوب ، ارتفاع عمومی منطقه با شیبی حدود ۸ تا ۱۰ در هزار کم می شود . وضعیت توپوگرافی استان نیز از شرق به غرب دارای شیب کاهنده ملایمی می باشد که این مسئله موجب گردیده که استان به دو بخش کوهستانی در شمال و بخش هموار – کویر بزرگ مرکزی – در جنوب تقسیم شود . (پورتال استانداری استان سمنان ، ۱۳۸۹)
شکل شماره۱۱ = نقشه تقسیمات سیاسی کشور به تفکیک استان
منبع : سازمان جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی کشور
۲-۱- وسعت
این استان با وسعتی برابر ۶۷۶/۹۵۸۱۵ کیلومتر مربع ، ۸/۵ درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است و از این حیث ششمین استان کشور بوده و مساحت آن حدود چهار برابر استان تهران می باشد .
شکل شماره ۱۲ = نقشه استان سمنان به تفکیک شهرستان ها
منبع : استانداری سمنان ۱۳۹۰ ، http ://www . ostan_sm . ir
۳-۱- اقلیم
در استان سمنان بارندگی بسیار کم و غالباً به صورت ریزش باران است . میزان بارندگی استان به طور متوسط ۱۴۵ میلی متر می باشد . استان سمنان دارای اقلیم هایی به شرح ذیر می باشد :
اقلیم نیمه بیابانی شدید که قسمت های از استان سمنان من جمله گرمسار و بنکوه را در برگرفته در این نقاط میزان بارش و نزولات کم و معمولاً در اویل بهار است .
اقلیم نیمه بیابانی ضعیف که قسمت هایی از سمنان – شاهرود – دامغان را در برگرفته و بارندگی غالباً در زمستان است . اقلیم مدیترانه ای گرم و خشک که نوار شمالی استان را شامل می شود .
وجود شرایط آب و هـوای متنـوع ناشی از عوامل متعددی مانند : اختلاف توپوگرافی ، وجود جریان های هوایی مختلف ، موقعیت جغرافیای منطقه و . . . بوده که باعث چیرگی اقلیم خشک و نیمه خشک بر بیش از ۸۰ درصد از مناطق استان شده است .
بر اساس آمار موجود ، متوسط میزان بارندگی سالیانه در طی ۱۵ سال اخیر در منطقه شرقی استان بیش از ۱۷۶ میلی متر و در مناطق غربی حدود ۹۰ میلی متر بوده است . هم چنین متوسط بارندگی در این دوره در جنوبی ترین نقاط استان کمتر از ۵۰ میلیمتر و در نقاط مرتفع شمالی بیش از ۵۰۰ میلی متر گزارش شده است . هم چنین درجه حرارت کل استان از جنوب به شمال واز غرب به شرق کاهش پیدا می کند .
به دلیل هم جواری ارتفاعات البرز با کویر مرکزی ، نقاط مختلفی در استان برای ایجاد مراکز پرفشار وکم فشار حرارتی وجود دارند که منجر به پیدایش جریان های هوا می گردند . به همین دلیل در محدوده استان دو نوع مهم از بادها به شرح زیر جریان دارند که در مناطق مختلف به بادهای محلی تبدیل می گردند :
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بادهای غربی که معمولاً مرطوب بوده ودر ماه های اول سال از جهت غرب تا شمال غربی جریان داشته و به نام «تورانه» نیز معروف اند و در غالب اوقات باران زا می باشد .  بادهای کویری که از منـاطق کویـری و بیشتـر در مـاه هـای گـرم سـال می وزند و موجب افزایش درجه حرارت وخشکی می شوند . وجود دو واحد مرفولوژیک اصلی ، یعنی ارتفاعات البرز در شمال و کویر مرکزی در جنوب ، تمامی عوارض طبیعی استان را تحت تأثیر خود قرار داده است .
استان سمنان به طور کلی تحت تأثیر جریان های هوایی گرم و خشک دشت کویر قرار دارد؛ ولی عواملی چون دوری از دریا ، جهت و امتداد کوه ها ، ارتفاع مکان و وزش بادها نیز در آب و هوای این استان مؤثرند . در این استان سه نوع آب و هوا را می توان مشخص کرد :
قسمت شمالی : شامل شاهرود ، دامغان ، مهدی شهر (سنگ سر) و شه میرزاد دارای آب و هوای نسبتاً سرد و خشک در زمستان و معتدل در تابستان .
قسمت جنوبی : شامل گرمسار و جنوب شهرستان سمنان ، آب و هوای کویری و نسبتاً گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان .
قسمت شمال و شمال شرقی استان : شامل مناطق دشت میامی و حسین آباد کالپوش ، دارای آب و هوایی نسبتاً سرد و مرطوب در زمستان و معتدل و مرطوب در تابستان می باشند. (اداره کل هواشناسی استان سمنان ، ۱۳۸۹)
شکل شماره۱۳:نمودار بارندگی بلندمدت شهرستان های استان سمنان
منبع:سازمان هواشناسی استان سمنان،۱۳۹۰
۴-۱- پوشش گیاهی
در نواحـی کـویری مراتع کـویری با پوشش گیاهی تنک اکثراً به صـورت بـوته هـا و درختچه ها و انواعی شامل شوره گز ، خارشتر ، اسپند ، گون ، درمنه ، گیاهان خانواده اسفناجیان، ورک ، ختمی ، علف های گندمی ، تاج خروس به صورت غالب دیده می شود .
به طور کلی مراتع کویری به علت خشکی هوا ، کمبود رطوبت ، شوری خاک و ماسه های نرم و غلتان طبعاً از پوشش گیـاهی فقیـری برخوردار بوده و از نظر درجه بندی ، اراضی پست محسوب می شوند . ضمناٌ در این مناطق علاوه بر پوشش گیاهی در ابادی ها و اطراف روستاهای کویری ، که ساکنین این نواحی به کشاورزی و دام داری اشتغال دارند ، نسبت به کشت فصلی محصولات زراعی که جزو پوشش گیاهی محسوب می شوند ، نظیر گندم ، جو ، یونجه ، کرچک ، پنبه و چغندر علوفه ای اقدام می نمایند که از محصولات فرعی این کشت ها جهت تغذیه دام های خود استفاده می کنند و می توان این کشت ها را جزو پوشش گیاهی مصنوعی منطقه به حساب آورد .
به تدریج هر چه از حاشیه کویر به سمت دامنه های جنوبی سلسله جبال البرز پیش می رویم با افزایش ارتفاع ، تغییر کرده و به طرف نمونه های نیمه سردسیری و سردسیری و در قسمت شمالی مراتع کاملاٌ ییلاقی جلب نظر می نماید ، به طوری که می توان گفت با یک فاصله حدود ۳۰ کیلومتری از حاشیه به سمت دامنه قسمت عمده ای از منطقه دارای پوشش گیاهی جالبی می باشد . البته این پوشش در نقاط مختلف از نظر تراکم کاملاٌ متفاوت می باشند .
استان سمنان دارای ۲۲۵ هزار هکتار جنگل می باشد که ۱۵۰ هزار هکتار آن درختان سوزنی برگ بوده و۵۰ هـزار هکتـار درختـان پهن برگ از گونه های بلوط ، راش ، انجیـری ، زبان گنجشک ، گردو ، ملچ ، نمدار ، شیردار ، توسـکا ، جودانه ، ممرز ، اکولک ، گلابی ، بارانک ، افـرا که در دامنه های شمال رشته کوه البرز قرار دارند ، تشکیل شده است . در مناطق کویری نیز ۲۵ هکتار جنگل های متراکم تاق وگز وجود دارد . این استان هم چنین دارای ۱۲۷ هکتار پارک های مصنوعی و فضای سبز می باشد . هر چه از سمت کویر به طرف شمال و دامنه های جنوبی سلسله جبال البرز پیـش می رویم ، پوشش گیـاهی را می توان به صـورت کـویری و نیمـه کـویری و در شمـال و شمـال غربی ، گیاهان نیمه سردسیری و کاملاٌ سردسیری را مشاهده نمود. (احسانی وهمکاران ، ۱۳۹۰ ، ص۳۶)
شکل شماره۱۴:نقشه پوشش گیاهی استان سمنان
منبع : استانداری سمنان ۱۳۹۰ ، http ://www . ostan_sm . ir
۵-۱- منابع آبی
رودخانه های موجود در استان سمنان غالباً به صورت فصلی و اتفاقی بوده که فقط در مواقع بارندگی زیاد ، تشکیل سیلاب هایی را می دهند که نهایتاً به دشت کویر منتهی می شوند . مهم ترین رودهای استان از غرب به شرق عبارتند از :
رودخانه حبله رود : که از رشته کوه های البرز سرچشمه می گیرد ومهم ترین منبع آب دشت گرمسار بوده وتنها رودخانه دائمی استان به شمار می آید . این رود دارای شاخه های متعددی است که مهم ترین شاخه آن رودخانه نمرود است که تقریباً نیمی از آب رودخانه را تأمین می نماید . این رودخانه در ۳۰ کیلومتری دشت گرمسار از واحدهای شور ونمکی عبور کرده و کیفیت آن کاهش  می یابد .
رودخانه گل رودبار : که از ارتفاعات شمال شه میرزاد سرچشمه می گیرد وبادریافت از شعبات ده صوفیان و شه میرزاد در نزدیکی بند مهدی شهر واتصال شعبات فرعی دیگر در شمال درجزین ، حوزه وسیعی را در دشت سمنان مشروب می سازد .
رودخانه چشمه علی : این سه رودخانه از دره های جنوبی شاه کوه گرگان سرچشمه گرفته و پس از گذشتن از غرب دامغان ، در دشت دامغان تخلیه می شود .
رودخانه تاش : این رود از دره های جنوبی شاکوه گرگان وارتفاعات تاش ومجن سرچشمه گرفته وپس از اتصال با چندین شعبه فرعی ، دشت شاهرود را تغذیه می کند .
رودخانه کال شور : از کوه های شمال شرقی میامی در شهرستان شاهرود سرچشمه می گیرد و پس از عبور از زیر پل ابریشم واقع در محور شاهرود- سبزوار در شرق میامی وارد کویر می شود.
استان سمنان به خاطر موقعیت جغرافیایی ، اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی و محدودیت‌های آب و خاک ، از موقعیت کشاورزی مطلوبی برخوردار نیست . تنها دو درصد از کل مساحت استان زیر کشت آبی و دیـم است . (رحیمی وهمکاران ، ۱۳۹۰ ، ص۵۲)
شکل شماره۱۵:نقشه رودهای فصلی ودائمی استان سمنان
منبع : استانداری سمنان ۱۳۹۰ ، http ://www . ostan_sm . ir
۶-۱- معادن
این استان از نظر اقتصادی جایگاه در خور توجهی در اقتصاد کشور دارد . بخش صنعت استان به علت نزدیکی با استان تهران ، دارا بودن شبکه ارتباطی پیشرفته و راه‌آهن با استان ها ی تهران ، خراسان ، مازندران و جنوب کشور و کشف ذخائر معدنی مهم ، طی سال های اخیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده‌است . توزیع جمعیت و تراکم آن در این استان یک سان نمی‌باشد و آهنگ افزایش آن با مقایسه تراکم نسبی سال های گذشته از میزان مساوی تبعیت نمی‌ کند .
برخورداری از ذخـائر غنـی و متنوع معدنـی و وجـود ۴۲ کانسار معدنی از ۷۲ کانسـار موجود در کشور تولید و فرآوری مواد معدنی با مجموعه استخراج بالغ بر۱۰ میلیون تن و داشتن مقام هایی در زمینه ذخیره و تولید به شرح ذیل :
الف : دارا بودن مقام اول ذخائر گچ کشور با تولیدی حدود ۶ میلیون تن گچ
ب : دارا بودن مقام اول ذخیره و تولید نمک کشور
ج : دارا بودن رتبه سوم در تولید کرومیت و ذخائر عظیم زئولیت با کیفیت  مناسب در کشور
د : دارا بودن مقام دوم در تولید سولفات سدیم کشور
هـ : دارا بودن مقام دوم در تولید ذغال سنگ کشور(اداره کل صنایع ومعادن استان سمنان،۱۳۸۹)
شکل شماره ۱۶ . نمودار ذخایر معادن استان سمنان
منبع:رحیمی وهمکاران،۱۳۹۰،ص۵۹
ترسیم : نگارنده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ب.ظ ]




* منبع (لئونیدو، ۲۰۰۰، ص. ۱۳۷)
تصویر ۳. رتبه بندی اثرات موانع بیست گانه ی مدیریت صادرات، بر کاهش یا عدم صادرات
منبع : (لئونیدو، ۲۰۰۰، ص. ۱۳۲)
تصویر ۴. مدل لئونیدو در بررسی موانع صادراتی
منبع : (لئونیدو، ۲۰۰۰)
در پژوهش دیگری که در مورد بنگاه های کوچک و متوسط، به وسیله ی سونتینس با عنوان «مدیریت تجارت بین الملل» انجام شده است، با مقایسه ی موانع صادراتی کشور آفریقای جنوبی، با مجموعه ی کشورهای اتحادیه ی توسعه ی جنوب آفریقا (مطابق جدول ذیل)، این نتیجه حاصل شد :
سه مانع عمده ی صادرات با توجه به نتایج حاصل شده در مجموعه ی کشورهای اتحادیه- ی توسعه ی جنوب آفریقا، عبارتند از : فساد، بوروکراسی و ریسک عدم پرداخت به موقع. اما در کشور آفریقای جنوبی پنج مانع جدی تجارت شناسایی شد که سه مورد آن ها که مربوط به نیروی کاراند عبارتند از : بهره وری، نگرش، و هزینه؛ دو مورد دیگر عبارتند از : نرخ بهره و کنترل ارز (سونتینس، ۲۰۰۲، ص. ۷۱۷) .
شش مورد از موانع صادراتی بررسی شده در این پژوهش را می توان در زمره ی مسائل اداری- خدماتی صادرات قرار داد؛ میزان شدت موانع درک شده در هر بخش، در جدول ۷ نشان داده شده است .
جدول ۳. شدت موانع اداری- خدماتی صادرات مورد بررسی در مقایسه ی آفریقای جنوبی ، با مجموعه ی کشورهای اتحادیه ی توسعه ی جنوب آفریقا

 

موانع اداری- خدماتی صادرات مجموعه ی کشورهای اتحادیه ی توسعه ی جنوب آفریقا آفریقای جنوبی
مشکلات مدیریتی حمل و نقل ۵۷% ۳۴%
مشکلات هزینه ای حمل و نقل ۵۰% ۵۱%
گمرک و مالیات غیر مستقیم ۵۹% ۴۵%
بوروکراسی ۶۸% ۵۶%
مقررات ایمنی و بهداشت ۳۹% ۲۹%

* منبع (سونتینس، ۲۰۰۰، ص. ۱۳۷)
پژوهش دیگری که توسط مجوچی و همکاران با عنوان «اندازه ی سازمان، تجربه ی صادراتی و شدت صادرات در بنگاه های کوچک و متوسط» در زمینه ی آزمون تاثیر «اندازه- ی سازمان»، و «تجربه ی صادراتی» بر کارایی صادرات در شرکت های تولیدی ایتالیا طی سال های ۲۰۰۱-۱۹۹۷ صورت گرفت، نشان داد که رابطه مثبت میان افزایش «اندازه ی سازمان» و «تجربه ی صادراتی» با کارایی صادرات وجود دارد. مطابق این تحقیق، نه سن سازمان، بلکه تجربه ی مرتبط صادرات موجب افزایش عملکرد مثبت صادراتی است (مجوچی و دیگران، ۲۰۰۵، ص. ۷۳۴) .
مطابق بررسی هایی که در خصوص تاثیر اندازه ی سازمان (با معیارهای تعداد کارکنان و حجم معاملات فروش) بر موانع صادراتی صورت پذیرفت، متغیرهای بسیار کمی، از اندازه ی سازمان متاثر می شدند که مربوط به «محدودیت منابع»، «مشکلات مدیریت عملیات»، و «انحصارهای تجاری» بودند (بارکر و کایناک؛ کاتسیکیس و مورگان؛ و لئونیدو به نقل از لئونیدو، ۲۰۰۰، ص. ۱۲۹) .
بررسی دیگری که با عنوان «تفاوت ادراک شده از مشکلات صادراتی براساس «اندازه ی سازمان» و «تجربه ی بازار صادراتی» با تمرکز بر تجربه ی صادراتی صورت گرفت، نشان داد سازمان های تازه کار در صادرات، بیشتر نگران «مشکلات قیمتی» بوده و سازمان های با تجربه ی صادراتی، به مسائلی نظیر «سیاست های صادراتی در سطح ملی» و «کاهش ارزش پول داخلی» به عنوان موانع صادرات، می نگرند (کاتسیکیس و مورگان به نقل از لئونیدو، ۲۰۰۰، ص. ۱۲۹) .
هارت در بررسی خود با عنوان «تحقیقات بازاریابی صادرات، و تاثیر تجربه بر بنگاه های کوچک و متوسط صادراتی» دریافت که با افزایش مقاصد صادراتی (که به عنوان معیاری برای سنجش تجربه ی صادراتی استفاده می شود)، «اهمیت اطلاعات بازار» و «استفاده از تحقیقات بازار» برای سازمان ها افزایش می یابد (هارت، ۱۹۹۳، ص. ۲۰). بر این اساس، انتظار می رود که با افزایش تجربه ی صادراتی، بنگاه با انجام بیشتر تحقیقات بازار، با موانع و مشکلات کمتری در ارتباط با مسائل صادراتی وابسته به کشور مقصد، نظیر «انتقال ارز»، و «دعاوی صادراتی» مواجه گردد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱۲-۲) مطالعات داخلی
دیانی (۱۳۷۱) در پژوهشی با عنوان «کنکاش پیرامون تنگناهای اداری تشکیلاتی فرا راه صادرات غیرنفتی ایران»، ضمن مطالعه و تحلیل روند صادرات کالاهای غیرنفتی در قبل و بعد از انقلاب، ضعف های ساختاری، و موانع عمده ی موجود در جنبه های مختلف اداری، از قوانین و مقررات گرفته تا قیمت گذاری، سپردن پیمان ارزی و مسائل گمرکی و بالاخره مشکلات اداری حمل و نقل را مورد بررسی اجمالی قرار داده و در نهایت دو فرضیه ی ذیل را مورد تایید قرار می دهد :
رفع تنگناهای اداری و اصلاح نظام غیر کارآمد تشکیلاتی، پیش شرط اساسی پیاده- سازی، موفقیت آمیز استراتژی توسعه ی صادرات کالاهای غیرنفتی است .
ساختار تشکیلاتی مرکز توسعه ی صادرات ایران، با نیازهای حال انطباق نداشته و از کارایی و اثربخشی مطلوب برای توسعه بخشی به صادرات کالاهای غیرنفتی برخوردار نیست .
قاضی زاده (۱۳۸۲) در بررسی با عنوان «بررسی و تعیین عوامل موثر بر موفقیت شرکت های صادراتی ایرانی در بازارهای آسیای میانه و ارائه ی استراتژی مناسب جهت افزایش صادرات غیرنفتی» به شناخت تاثیر عوامل چهارگانه ی «آمیخته ی بازاریابی»، «محیط داخلی شرکت»، «محیط ملی»، و «محیط بازار هدف»، تحت عنوان متغیرهای مستقل، بر عامل «موفقیت صادرات» (به عنوان متغیر وابسته)، پرداخته است. جامعه ی آماری این تحقیق، شرکت های صادراتی ایرانی بوده و در بخش نتایج، یکی از عواملی که با موفقیت صادراتی ارتباط مثبت دارد را «محیط ملی» می داند که خود از برخی عوامل نظیر «قوانین و مقررات» تشکیل شده است .
غرایاق شمس ایلی (۱۳۸۰) در بررسی با عنوان «بررسی و تحلیل مسائل توسعه ی صادرات قطعات ریخته گری خودرو در ایران- ۱۳۷۹»، فرضیه ی «تاثیر منفی پیچیدگی شبکه ی اداری و ناپایداری سیاست های صادراتی، بر کارایی توسعه ی صادرات این محصولات» را با بهره گیری از تجزیه و تحلیل یک عاملی واریانس و ضریب همبستگی، مورد آزمون و بررسی قرار داده و آن را تایید کرده است (ضریب همبستگی=۹۲/۰). در ادامه ی این پژوهش، «به روز نبودن لیست کالاهای وزارت بازرگانی» و «دسترسی مشکل به مسوولان برای طرح مشکلات»، از عوامل عمده ی پیچیدگی شبکه ی اداری ذکر شده است و «کیفیت و کفایت خدمات دریافتی» را نیز در زمره ی کم تاثیرترین عوامل پیچیدگی شبکه ی اداری ذکر کرده است. همچنین «ناپایداری سیاست های صادراتی» و تغییر آیین نامه های صادراتی در زمینه- هایی نظیر نرخ ارز، گمرک، پیمان ارزی و نیز عوارض گمرکی و سود بازرگانی، که موجب افزایش قیمت تمام شده است را از موارد مشکلات صادرات قطعات ریخته گری خودرو می- داند .
در پژوهشی که توسط دریساوی با عنوان «بررسی موانع صادرات غیرنفتی در استان خوزستان با بهره گرفتن از تحلیل عاملی. توسعه ی صادرات»، با نظر سنجی از صادرکنندگان استان خوزستان صورت گرفت، با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی، شش عامل به عنوان مهمترین موانع صادرات غیرنفتی شناخته شدند. از جمله متغیرهای مورد تایید در این تحقیق می توان به «مسائل حمل و نقل»، «بوروکراسی دولتی»، «مشکلات گمرکی و مبادی صادرات» و «تغییرات مکرر در مقررات صادرات و واردات»، اشاره نمود (دریساوی، ۱۳۸۸، ص. ۳۸) .
در یکی دیگر از تحقیقات، با عنوان «بررسی وضعیت موجود و تنگناهای صادرات محصولات منتخب زراعی استان فارس» به منظور دست یابی به موانع و نارسایی ها، و پیشنهاد راهکارهایی در تسهیل فرایند صادرات محصولات کشاورزی استان فارس، چابکرو (۱۳۸۵)، محدودیت ها و تنگناهای این حوزه ی صادراتی را در قالب سه دسته ی کلی تحت عناوین «موانع و نارسایی های ساختاری»، «موانع و نارسایی های خدماتی- حمایتی» و «موانع و نارسایی های عمومی»، از صادرکنندگان مورد پرسش قرار داده است. نتایج این پژوهش در جدول های ذیل ارائه می گردد .
تصویر ۵. موانع و نارسایی های ساختاری (درصد)
منبع : (چابکرو، ۱۳۸۵، ص. ۴۳)
تصویر ۶. موانع و نارسایی های خدماتی- حمایتی (درصد).
* منبع : (چابکرو، ۱۳۸۵، ص. ۴۳)
تصویر ۷. موانع و نارسایی های عمومی (درصد).
* منبع : (چابکرو، ۱۳۸۵، ص. ۴۳)
در بررسی دیگری که توسط سعادت (۱۳۸۵) با عنوان «شناسایی موانع و تنگناهای زیرساختی بخش بازرگانی استان ها برای تقویت صادرات کالا و خدمات قابل صدور آن ها» در خصوص مشکلات و موانع اداری- اجرایی توسعه ی صادرات، از دیدگاه «صادرکنندگان» و «مسوولین اجرایی ادارات و سازمان های مرتبط با فرایند صادرات»، در منطقه ی آذربایجان صورت گرفت، نتایج ذیل حاصل شد :
بررسی ها در خصوص دست و پا گیر بودن قوانین صادراتی کشور با نظر سنجی از ۱۳۷ فعال صادراتی، نشان می دهد ۶/۵۴% از صادرکنندگان قوانین صادراتی کشور را «اصلا» یا «کمی» دست و پا گیر می دانند، و ۲/۱۵% این قوانین را «تا حدودی» دست و پا گیر می دانند :
تصویر ۸. میزان دست و پا گیری قوانین صادراتی (درصد).
منبع : (سعادت، ۱۳۸۵، ص. ۱۶۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




شاخص­ های مطلق تابعی از برنامه­ی Amos (مانند تابع برازندگی بیشینه احتمال یا نسبت درستنمایی مقیاس­بندی شده) را به گونه ­ای به کار می­برند که ریشه­ میانگین باقی مانده، آزمون مجذور کای و نسبت  به درجه آزادی، شاخص برازندگی (GFI) و شاخص تعدیل یافته برازندگی(AGFI) را مینیمم کند. در میان شاخص­ های مطلق مجذور کای و نسبت  به درجه آزادی، به قدرمطلق باقی مانده ها توجه دارد. مشخصه­ی مجذور کای برای یک مدل کاملاً برازش یافته برابر صفربوده و نسبت  (نسبی مجذورکای به درجه آزادی) در یک برازش ایده آل برابر ۱ خواهد بود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
دیگر شاخص مطلق، شاخص ریشه­ میانگین مجذور باقی مانده­ها (RMR) می­باشد. این مقدار در واقع تفاوت بین عناصر ماتریس مشاهده شده در گروه نمونه و عناصر ماتریس­های برآورد یا پیش بینی شده با فرض درستی مدل مورد نظر است. مانده­های برازش یافته از تفاضل ماتریس کواریانس نمونه از ماتریس کواریانس برازش یافته حاصل می­ شود. هرچه مقدار این شاخص به صفر نزدیک­تر باشد، مدل مذکور برازش بهتری دارد.
شاخص­ های برازندگی GFI و AGFI که چارزکاگ و سوربوم (۱۹۸۹) پیشنهاد کرده ­اند بستگی به حجم نمونه ندارد و نشان می­دهد که مدل تا چه حد نسبت به عدم وجود آن، برازندگی بهتری دارد. شاخص GFI برپایه­ی تابع برازندگی F طبق فرمول زیر محاسبه می­ شود،
در این رابطه  معرف ساختار کواریانس برای متغیرهای مشاهده شده تصادفی،  معرف ماتریس کواریانس گروه نمونه،  مقداری از  است که  را مینیمم می­ کند و  تابع برازندگی در شرایطی است که همه پارامترهای مدل برابر با صفر باشند. این مشخصه در واقع مقدار نسبی واریانس­ها و کواریانس­ها را به گونه­ مشترک از طریق مدل ارزیابی می­ کند و دامنه­ تغییرات آن بین صفر و یک است. شاخص GFI هرچند مشابه  است ولی نمی­تواند به عنوان درصد خطای تبیین شده به وسیله­ مدل تفسیر شود زیرا درصد کواریانس­های مشاهده شده­ای است که از طریق کواریانس­های دیکته شده به وسیله ی مدل تبیین می­ شود. چون GFI نسبت به سایر مشخصه­های برازندگی اغلب بزرگتر است، برخی از پژوهشگران نقطه برش ۹۵/۰ را برای آن پیشنهاد کرده ­اند. برپایه ی قرارداد مقدار GFI باید برابر یا بزرگتر از۹/۰باشد تا مدل مورد نظر پذیرفته شود.
مقدار تعدیل یافته شاخص برازندگی برای درجه آزادی (یعنی AGFI) برپایه­ی فرمول زیر بدست می ­آید:
که در آن  تعداد اندازه ها در مدل و  بیانگر درجه آزادی مدل است. کمترین مقدار  و  باید صفر باشد، هرچند از لحاظ نظری ممکن است مقدار آن منفی و فاقد معنا شود. البته منفی بودن آن ها نشانه­ی آن است که مدل مورد نظر بسیار ضعیف بوده است.  با مدل­های دقیقاً همانند و  با مدل­هایی که دارای برازندگی بسیار ضعیف یا مبتنی بر نمونه­های باحجم کوچک باشد، همراه است. مقدار  مطلوب نیز باید بزرگ تر از ۹/۰ باشد.
۳-۹-۳ شاخص­ های نسبی
شاخص­ های نسبی در پی پاسخ به این سوال است که یک مدل بخصوص در مقایسه با سایر مدل­های ممکن از لحاظ تبیین مجموعه ­ای از داده ­های مشاهده شده تا چه حد خوب عمل می­ کند؟ رایج­ترین مدل­های نسبی، به مدل صفر معروف هستند زیرا در ماتریس واریانس- کواریانس تنها واریانس­ها را برازش می­ دهند و فرض می­ کنند همه کواریانس­ها برابر با صفر هستند.
برخی از شاخص­ های نسبی که مارش و همکاران(۱۹۸۸) به آن نوع اول می­گویند برازش دو مدل مختلف را با هم مقایسه می­ کنند. یکی از شاخص­ های نسبی نوع اول که قبلا به گونه­ گسترده به کار می­رفت، شاخص نرم شده برازندگی (NFI یاDELTA1) بوده است که مستلزم مفروضه­های مجذور کای نیست. این شاخص در حال حاضر به سبب آنکه تحت تأثیر حجم نمونه بوده است و برای نمونه­های با حجم کم ضعیف است توصیه نمی­ شود. سایر شاخص ­ها که نوع دوم نام دارند ضمن آن که مدل­ها را مقایسه می کنند، اطلاعاتی درباره مقدار مورد انتظار مدل­ها تحت یک توزیع مرکزی مجذور کای نیز بدست می­ دهند. شاخص­ های نوع دوم مختلفی وجود دارند که به صورت گسترده مورد استفاده قرار می­گیرند و نسبت به شاخص­ های مطلق یا نوع اول هماهنگی بیشتری با حجم نمونه دارند. یکی از این شاخص ­ها که اهمیت بسیاری دارد فرمول کلاسیک تاکر- لویز(۱۹۷۳) است که به وسیله ی بنتلر و بونت(۱۹۸۰) توسعه یافته و نه تنها در مقایسه­ یک مدل با مدل صفر بلکه در مقایسه­ مدل­های مختلف نیز کاربرد فراوان دارد. این شاخص اغلب شاخص نرم شده برازندگی (NNFI) نیز نامیده می­ شود.
علاوه براین هیو و بنتلر (۱۹۹۵) شاخص­ هایی نوع سوم و چهارم را نیز معرفی کردند. شاخص­ های نوع سوم، مقایسه­ مدل­ها را همراه با اطلاعاتی درباره مقدار مورد انتظار تحت توزیع غیر مرکزی مجذور کای و شاخص­ های نوع چهارم عمل مقایسه با اطلاعاتی درباره سایر شکل­های توزیع انجام می­دهد. شاخص برازندگی بنتلر(BFI) که از سوی مک دونالد و مارش (۱۹۹۰)  شاخص غیرمرکزی (RNI) توسعه یافته نامیده شد و شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) از این نوع می­باشند.
۳-۹-۴ شاخص­ های تعدیل یافته
شاخص­ های تعدیل یافته این پرسش را مطرح می­ کنند که مدل مورد نظر چگونه برازندگی و صرفه جویی یا ایجاز را با هم ترکیب می­ کنند؟ نکته­ای که دارای اهمیت بسیاری است این است که اکثر مدل­ها وقتی می­توانند به داده ­ها برازش یابند که پارامترها به اندازه کافی برآورد شوند. بنابراین مدل­هایی ارزشمند است که تغییر پذیری داده ­ها را با تعداد نسبتاً کمی از پارامترهای آزاد توجیه کند. برخی از شاخص­ هایی که تاکنون معرفی شدند انواع گوناگونی دارند که در آنها برای مدل های مورد مقایسه ارزیابی مستقیمی از میزان صرفه­جویی و ایجاز نیز در نظر گرفته می­ شود. جیمز، مولائیک و برت (۱۹۸۲) شاخصی از این نوع با نماد PGFI برای شاخص GFI در نرم افزار لیزرل به صورت زیر ارائه کرده ­اند:

در این رابطه  نشان­دهنده درجه آزادی مدل مورد نظر و مخرج کسر نیز بیانگر درجه آزادی مدل استقلال برای  اندازه است. چون GFI یک شاخص مطلق است مخرج کسر تعدیل­یافته آن برابر با تعدادکل درجات آزادی موجود در ماتریس واریانس-کواریانس است. مولائیک و همکاران (۱۹۸۹) برای شاخص­ های نسبی نیز دو شاخص نسبی PNFI و PNFI2 را به ترتیب برای شاخص نرم­شده برازندگی و برای مدل نوع ۲ معرفی کرده ­اند.
توجه کنید که در شاخص­ های نسبی درجه آزای مدل صفر به صورت مخرج کسرهای بالا تعریف می­ شود.
۴-۱ مقدمه
تجزیه و تحلیل داده‌ها فرایند چند مرحله ای است که طی آن داده‌هایی که از طریق به‌کارگیری ابزارهای جمع آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمده‌اند، خلاصه، کد­بندی و دسته­بندی و در نهایت پردازش می‌شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل‌ها و ارتباط بین این داده‌ها به منظور آزمون فرضیه‌ها فراهم آید. در واقع تحلیل اطلاعات شامل سه عملیات اصلی می‌باشد: ابتدا شرح و آماده سازی داده ­های لازم برای آزمون فرضیه‌ها، سپس تحلیل روابط میان متغیرها و در نهایت مقایسه نتایج مشاهده شده با نتایجی که از فرضیه‌ها انتظار داشتند.
تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های تحقیق محسوب می‌شود. داده ­های خام با بهره گرفتن از نرم­افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده­کنندگان قرار می‌گیرند.
برای تجزیه و تحلیل داده ­های جمع­آوری شده آمار تحلیلی به دو صورت آمار توصیفی و استنباطی مطرح می‌گردد. در ابتدا با بهره گرفتن از آمار توصیفی، شناختی از وضعیت و ویژگی‌های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان حاصل گردیده و ادامه در آمار استنباطی این تحقیق و با بهره گرفتن از نرم افزار آموس ۲۲ به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته می­ شود.
۴-۲ آمار توصیفی
۴-۲-۱ توصیف ویژگی­های جمعیت شناختی
۴-۲-۱-۱ توصیف ویژگی­های جنسیت
جدول (۴-۱). توزیع فراوانی پاسخ ­دهندگان برحسب جنسیت

 

جنسیت فراوانی درصد فراوانی
مرد ۱۳۰ ۶۸%
زن ۶۰ ۳۲%
جمع ۱۹۰ ۱۰۰

نمودار (۴-۱). درصد فراوانی پاسخ ­دهندگان برحسب جنسیت
در بررسی حاضر از بین ۱۹۰ پاسخ­دهنده و مطابق ­با جدول و نمودار (۴-۱)؛ ملاحظه می­گردد که ۱۳۰ نفر (۶۸%) از پاسخ ­دهندگان مرد و ۶۰ نفر (۳۲%) از پاسخ ­دهندگان زن می­باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




- کیفیت و ارزش هنری متوسط صنایع دستی شهرستان
- کمبود مراکز اقامتی در سطح شهرستان
- کمبود و توزیع نامناسب رستوران‌ها در سطح شهرستان و فقدان رستوران‌های با کیفیت مناسب در اکثر نقاط شهرستان
- نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات بهداشتی و خدماتی
- عدم وجود نیروهای متخصص و آموزش دیده در منطقه
- توزیع نامناسب گردشگران در فصول مختلف سال(تراکم کم در فصل زمستان)
- تعارض و تفاوت میان فرهنگ گردشگران و مردم منطقه

 

- حضور مسئولین بومی در رده‌های مختلف مدیریتی استان با آشنایی کامل نسبت به شهرستان و توان آن
- مصوبات هیئت دولت برای ایجاد مراکز اقامتی در سطوح مختلف
مقاله - پروژه
- امکان همپیوندی با برنامه های گردشگری سایر شهرهای استان و استان های دیگر کشور
- علت نزدیکی به جاده اصلی، در محور چهار استان فارس، بوشهر، خوزستان و کهگیلویه وبویراحمد

 

- گسترش دامنه ی فعالیت های ساختمانی (بساز بفروشی) به عنوان رقیبی برای جذب سرمایه در صنعت گردشگری
- عدم پوشش کامل مراکز بهداشتی در سطح شهرستان
- عدم توجه شایسته به میراث فرهنگی
- ازدیاد تخلفات اجتماعی با ورود گردشگران در این منطقه نسبت به قبل
- از بین رفتن فرهنگ سنتی و محلی(همانند زبان، آداب و رسوم محلی و نوع پوشاک و …) با افزایش گردشگران

 

 

 

هنری
- سابقه شهرستان در دستگاه و گوشه‌های موسیقی ایرانی و موسیقی ویژه قوم لر و قشقایی
- آیین‌ها و رقص‌های محلی مردم و عشایر شهرستان
- اشعار و آوازهای ویژه در مراسمات مختلف مردم شهرستان

 

- کمبود سالن‌های نمایش و سینما
- نبود موزه در شهرستان
- تعداد اندک نمایشگاه‌های هنری در شهرستان
- کمبود مراکز اقامتی در سطح شهرستان
- کمبود و توزیع نامناسب رستوران‌ها در سطح شهرستان و فقدان رستورارن‌های با کیفیت مناسب در اکثر نقاط شهرستان

 

- سابقه هنری تاریخی شهرستان
- علاقمندی گردشگران به بازدید از آثار شهرستان
- مصوبات هیئت دولت برای ایجاد مراکز اقامتی در سطوح مختلف
- حضور مسئولین بومی در رده‌های مختلف مدیریتی استان با آشنایی کامل نسبت به شهرستان و توان آن

 

- وجود جاذبه‌های گردشگری متمرکز در برخی شهرها و استان های مجاور
- گسترش دامنه ی فعالیت های ساختمانی (بساز بفروشی) به عنوان رقیبی برای جذب سرمایه در صنعت گردشگری
- عدم پوشش کامل مراکز بهداشتی در سطح شهرستان

 

 

 

۵- ۵- ۳- تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها
همانطوری که در جداول بالا نشان داده شده است، در مناطق مطالعه شده تعداد نقاط قوت و ضعف داخلی، فرصتها و تهدیدهای خارجی در مورد انواع گردشگری شناسایی و بررسی شد. لذا در یک جمعبندی و تحلیل ساده می توان گفت که آستانه آسیب پذیری شهرستان نورآباد ممسنی در زمینه انواع گردشگری بسیار بالا بوده و نیازمند بازنگری و ارائه سیاستهای مناسب در جهت رفع ضعفها و تهدیدها با بهره گرفتن از نقاط قوت و فرصتها می باشد.
جدول۵- ۴۳- نظام تحلیل راهبردها و استراتژی گردشگری طبیعی، آبی و ورزشی بر پایه مدل((swot

 

 

ساختار و نظام فضایی گردشگری طبیعی، آبی و ورزشی

 

ساختار و نظام فضایی گردشگری طبیعی، آبی و ورزشی

 

موضوعات
تحلیل

 

 

 

 

- تبلیغات جهت معرفی جاذبه های گردشگری منطقه
- حفظ و نگهداری و ایجاد مناطق گردشگری
- استفاده از کارشناسان و مردم بومی جهت برنامه ریزی برای جاذبه های گردشگری
- بازنگری به نحوه توزیع امکانات، خدمات و تسهیلات گردشگری و اولویت دهی تخصیص مجدد این نوع امکانات به مناطق گردشگری با قابلیت بالا و متوسط
- ضمن بازنگری به نوع و نحوه برنامه ریزی و حمایت دولتی از نواحی گردشگری، بهره گیری منطقی از نهادها، قوانین و مقررات حمایتی در جهت توسعه و تجهیز زیرساختها، تسهیلات و تجهیزات مختلف گردشگری در منطقه مورد مطالعه صورت گیرد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]