کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو


 



بر شماست که دنبال این کار بروید.‏
‌ج. ‏در بیان ترتیب پیاپی بودن چیزی، در میان دو کلمۀ مکرکر : ‏
پدر بر پدر همه اهل علم بوده اند.‏
‏‌د. ‏در معنی (نسبت به)‏ :
بر من خشم گرفت.‏
‏۲-۲-۱-۷-ج. معانی حرف اضافه «بر» را بر اساس «دستور زبان فارسی» شریعت (۱۳۰۰- ص۳۱۹‏) میتوان به این صورت دسته بندی کرد :
‌أ.‏ استعلا و بلندی و به معنی رویبر اسب سوار شد.‏
‌ب.‏ وظیفه و لزومبر تست پاس خاطر پیچارگان …‏
‌ج.‏ به معنی برایدولتی تا ابد بر او ماند …‏
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
‌د. ‏به معنی فکر کردن و قصد کردنمن بر آنم که خدایست بزرگ . بر آنم که اگر او را دیدم بگویم …‏
‌هـ.‏ الصاقاو را بر من مرحمتی است.‏
۲-۲-۱-۷-‏د. پنج استاد :
«بر» به معنی بالااست چنانکه در این بیت :
دولت از گوهر زینت نه فرود است و نه بر نصرت از گوشهی تاجت نه فراز است و نه باز
و به همین جهت از آن کلمهی «برتر» را ساختهاند
و در سر افعال نیز پیشاوند است که بالا بودن و ارتفاع را میرساند :
برآمد، برانگیخت، برافراشت، برداشت.
در این دو مورد کلمهی «بر» از حروف اضافه نیست و در موارد زیر از حروف اضافه است :
۱- استعلایی که بالا بودن چیزی را میرساند :
همچنان باز از خراسان آمدی بر پشت پیل کاحمد مرسل به سوی جنّت آمد از براق (منوچهری)
۲- در وجوب و لزوم :
بر شماست که این کار را انجام دهید و پاداش آن بر من است .
۳- در موقع قصد و آهنگ مانند :
بر آن سرم که اگر همتم کند یاری ز بار منت دونان کنم سبکباری (امیدی تهرانی)
۴- در پیاپی بودن و ترتیب و آن وقتی است که اسم بعد از آن مکرّر شود :
آنکه چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پیاز (سعدی)
۲-۲-۱-۸. معانی «تا» حرف اضافه :
‏۲-۲-۱-۸-الف. ‏دستور زبان فارسی (خطیب رهبر) ص۲۷۵‏ :
‏۱- ‏انتهای غایت :
این سلسله اسباب بکشد تا سببی که او را وجود از غیری نبود. ص۷چهار مقالۀ نظامی عروضی
۲- توالی و تعاقب :
روز تا روز قدرش افزودم آهنی را بزر براند و دم ص۱۵۲هفت پیکرنظامی تصحیح وحید
‏۳-‏ مترادف (از)‏ :
پادشاهان بنصیحت خردمندان محتاج ترند تا خردمندان بصحبت پادشاهان سعدی، ص۴۹۴امثال و حکم ‏دهخدا
این بهتر است تا آن.‏
۴-‏ مترادف (در) برای ظرفیت :
‌أ. ‏در مکان :
پس رسول فرستاد سوی وی که مرا دختریست که امروز تا شرق و غرب او را دیگر نیست. ‏ص۵۲تاریخ سیستان
‏‌ب. ‏در زمان :
و در آخر مجلد تاسع سخن روزگار امیر مسعود رضی الله عنه بدان جایگاه رساندیم که وی عزیمت ‏درست کرد رفتن بسوی هندوستان (را) و تا چهار روز بخواست رفت و مجلد بر آن ختم کردم.‏ ص۶۶۴تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
‏۲-۲-۱-۸-ب. ‏ انوری و گیوی در ص ۲۶۴ در جلد دوم ‏دستور زبان فارسی درباره «تا» مینویسند:
وقتی حرف اضافه است که نهایت و انتها را در زمان یا در مکان برساند:
(از خانه تا مدرسه)، (از حالا تا آخر ‏سال)
و چنان که از مثالها فهمیده می شود بیشتر در مقابل (از) قرار می گیرد: ‏
تو گمان می‏کنی من از صبح تا شام بیخود و راجی می کنم. هدایت (حاجی آقا، ص۹۷)
‏۲-۲-۱-۸-‏ج. معانی «تا» از دید شریعت در دستور زبان فارسی (۱۳۰۰- ص۳۱۹‏( اینها هستند :
‌أ. ‏برای انتهامن تا تهران رفتم. من تا ساعت هشت آنجا بودم.‏
‌ب. ‏به معنی (به) برای تدریجروز تا روز قدرش افزودم.‏
۲-۲-۱-۸-د. پنج استاد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 11:43:00 ق.ظ ]




 

    • مشخص کردن وضعیت یادگیری سازمانی وارائه راه های بهبود آن در دبیرستان های شهر تهران

 

ب)اهداف فرعی

 

    1. مشخص کردن وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستان های شهر تهران

 

    1. مشخص کردن وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران

 

    1. مشخص کردن تفاوت بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی ، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش) از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران

 

    1. ارائه راهکارهایی جهت ارتقای یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران

 

 

۱-۴-۲- سوالات پژوهش:

الف) سوال اصلی:

 

      • وضعیت یادگیری سازمانی در دبیرستانهای شهر تهران چگونه است و چه راهکارهایی برای بهبود آن وجود دارد؟

    دانلود پایان نامه

 

ب) سوالات فرعی:

 

    1. وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستان های شهر تهران چگونه است؟

 

    1. وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران چگونه باید باشد؟

 

    1. آیا بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش) از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

    1. چه راهکارهای را می توان به منظور بهبود و یا تقویت سطح یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران ارائه داد؟

 

 

۱-۵- تعاریف مفهومی متغیرهای مورد پژوهش:

یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی فرایند بهره گیری از تجربیات سازمانی از طریق کسب دانش و بصیرت، توزیع و تفسیر اطلاعات و تغییر نگرش و رفتار برای بالا بردن سطح تعهد، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی اعضاء به منظور افزایش اثر بخشی و بهره وری و تأمین نیازهای مشتریان و بهبود و به سازی سازمان در یک محیط متغیر و پویاست( میرکمالی، ۱۳۸۵).
وضعیت موجود: وضعیت موجود اشاره دارد به آنچه از ویژگیهای یادگیری سازمانی که در حال حاضر در دبیرستانهای مورد مطالعه در شهر تهران وجود دارد. به عبارت دیگردر حال حاضر دبیران مدارس متوسطه چه برداشتی از وضعیت دبیرستانها بر حسب مولفه های یادگیری سازمانی دارند
وضعیت مطلوب: وضعیت مطلوب اشاره دارد به آنچه از ابعاد ویژگیهای یادگیری سازمانی که باید در دبیرستانهای مورد مطالعه در شهر تهران وجود داشته باشد. به عبارت دیگر از دید دبیران، دبیرستانهای مورد مطالعه شهر تهران از ویژگیهای یادگیری سازمانی تا چه حد باید برخوردار باشند.
چشم انداز مشترک: نظامی که طی آن یک تصویر مشترک از آینده خلق میشود تا تعهد و درگیری کارکنان نسبت به کار را افزایش دهد. در یک سازمان، آرمان مشترک افراد را به دور یک ماهیت و سرنوشت مشترک جمع میکندتا همگی احساس کنند که به سوی یک هدف در حرکتند و با همه فعالیتهای سازمان همبستگی دارند (سنگه،۱۹۹۰). درحقیقت چشم انداز مشترک شناختی واقعی به وجود می آورد که در سایه آن می توان به اهداف و دیدگاه های علمی مشترکی دست یافت وهمبستگی وهمفکری را محقق ساخت(سنگه ، ۱۳۸۸: ۲۶۳).
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی الگوی رفتاری غالب در بین افراد یک سازمان است که ریشه در ارزش‌ها، باورها و فرضیات اعضای سازمان دارد و مورد حمایت اکثریت قرار می گیرد (دنیسون، ۱۹۹۶، ص۶۲۱ و ۶۲۲).
یادگیری تیمی: پیتر سنگه یادگیری تیمی را فرایندی می‌داند که طی آن ظرفیت اعضاء توسعه یافته و به گونه‌ای هم‌سو می‌شود که نتایج حاصله آن چیزی خواهد بود که همگان واقعا طالب آن بوده‌اند(کاظم پور، ۱۳۹۱).
اشتراک دانش: اشتراک دانش اشاره به تبادل دانش بین افراد سازمان به صورت ساختمند و بدون ساختار دارد(گاندی، ۲۰۰۴). به اشتراک گذاشتن (تسهیم دانش) ، توزیع داوطلبانه مهارت های اکتسابی و تجربی به منظورتجدید قوای سازمان است. اعمال تسهیم دانش که خیلی مهم هستند اثر زیادی بر سازمان نخواهد داشت، مگر اینکه آن دانش قابل دسترس دیگر افراد باشد(چاچ و نگای ، ۲۰۰۸).
تفکر سیستمی: چارچوبی برای روشن ساختن الگوها و تعاملات است که کل نگر بوده و از جزء نگری اجتناب میکند. در واقع تفکر سیستمی، نظامی فکری است برای دیدن کل به جای زنجیره خطی علت و معلولی میباشد (سنگه،۱۹۹۰).
رهبری مشارکتی: رهبری مشارکتی به عنوان رهبری که با همکاران و زیر دستانش به مشاورت می پردازد و در عمل از نقطه نظرات و پیشنهادات آنها برای تصمیم گیری ها و انتخاب راه حل ها بهره می گیرد، تعریف می شود (میرکمالی،۱۳۷۸: ص۳۶).
توسعه شایستگی های کارکنان: شایستگی در ادبیات منابع انسانی، مجموعه ای است از دانش، مهارت ها و رفتارهای قابل سنجش و قابل مشاهده که در موفقیت یک شغل یا پست سهیم هستند( اقدسی و خاکزار،۱۳۸۷).
ساختار سازمانی:ساختار سازمانی عبارت است از الگوی توصیف رسمی روابط داخلی موجود بین واحدهای گوناگون یک سازمان می باشد( میرکمالی،۱۳۸۵).
استراتژی: استراتژی به طرح عملیاتی درازمدتی گفته می‌شود که به منظور دستیابی به یک هدف مشخص طراحی شده باشد. فرایندی که ضمن آن اهداف و خطوط کلی فعالیت ها و مأموریت های سازمان در درازمدت تعیین می شود( میرکمالی،۱۳۸۵).

۱-۶- تعاریف عملیاتی متغیرهای مورد پژوهش:

یادگیری سازمانی: در این تحقیق یادگیری سازمانی با بهره گرفتن از پرسشنامه یادگیری سازمانی خانم کاظم پور (کاظم پور، ۱۳۹۱) سنجیده می شود که شامل مولفه های چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، اشتراک دانش، ساختار سازمانی، استراتژی، رهبری مشارکتی، و توسعه شایستگی کارکنان می باشد.
وضعیت موجود: به منظور سنجش وضعیت موجود یادگیری سازمانی و هر یک از مؤلفه های آن، از پرسشنامه یادگیری سازمانی (۳۷ گویهای) استفاده شده است. این پرسشنامه بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت تهیه و تدوین شده که نمرات بدست آمده از ستون سمت راست پرسشنامه گویای وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در وضع موجود میباشد.
وضعیت مطلوب: برای سنجش وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و هر یک از مؤلفه های آن از ستون سمت چپ پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت نمرهگذاری میشود استفاده شده است.
چشم انداز مشترک: در پژوهش حاضر منظور از چشمانداز مشترک، روشن بودن چشمانداز سازمان، مورد پذیرش قرار گرفتن آرمان و وضوح چگونگی تحقق یافتن چشم انداز سازمانی میباشد که با بهره گرفتن از گویه های ۱ و ۲ و ۳ و ۴ مورد سنجش قرار می گیرد.
فرهنگ سازمانی: منظور از فرهنگ سازمانی در این پژوهش، الگوهای رفتاری و ارزش هایی هستند که بر سازمان حاکم است و بر یادگیری و انجام دادن کارها به روش های جدید تأکید دارد. که با بهره گرفتن از گویه های ۵ و ۶ و ۷ مورد سنجش قرار می گیرد.
یادگیری تیمی: منظور از یادگیری تیمی در پژوهش حاضر، تشویق سازمان به حل مسائل به صورت گروهی، تشکیل گروه های غیر رسمی برای حل مشکلات سازمانی یادگیری و حل مسائل به صورت گروهی میباشد که با بهره گرفتن از گویه های ۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.
اشتراک دانش: منظور از اشتراک دانش در این پژوهش، فراهم آوردن فرصت های تبادل دانش بین اعضای سازمان و امکان یادگیری از اقدامات موفق سایر شرکت ها می باشد که با بهره گرفتن از گویه های ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.
تفکر سیستمی: به منظور سنجش تفکر سیستمی در این پژوهش از گویه های ۱۷ ، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
رهبری مشارکتی: منظور از رهبری مشارکتی در این پژوهش، حدی است که مدیران ، دبیران را در تصمیمات مدارس مشارکت می دهد و از ایده ها و نظرات آنها در امور مدرسه استفاده می کند که با بهره گرفتن از گویه های ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.
توسعه شایستگی های کارکنان: منظور از توسعه شایستگی های کارکنان در این پژوهش، استفاده از توانایی ها و مهارت های دبیران به طور کامل در محیط کار و فراهم آوردن فرصت های لازم برای رشد و توسعه آنها می باشد که با بهره گرفتن از گویه های ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ و ۲۹و ۳۰ و ۳۱ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.
ساختار سازمانی: منظور از ساختار سازمانی در این پژوهش،الگوهای روابط سازمانی است که مشارکت افراد در تصمیم گیری را تسهیل می کند که با بهره گرفتن از گویه های ۳۲ و ۳۳ و ۳۴ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.
استراتژی: منظور از استراتژی در این پژوهش، اهداف و خطوط کلی سازمان می باشد که دائماً بر یادگیری وتوسعه فردی وگروهی در سازمان تأکید می کنند و قابلیت افراد را برای یادگیری افزایش می دهد. که با بهره گرفتن از گویه های ۳۵ و ۳۶ و ۳۷ پرسشنامه مورد سنجش قرار می گیرد.

۱-۷- محدودیت های تحقیق:

تحقیق حاضر همانند دیگر تحقیقات دارای محدودیت هایی است که ممکن است نتایج تحقیق را خدشه دار کرده باشد. از جمله محدویت این تحقیق عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ق.ظ ]




 

 

تهدیدات(T)

 

استراتژی های(ST)
برای احتراز از تهدیدات از نقاط قوت استفاده کنید
پایان نامه

 

استراتژی های(WT)
نقاط ضعف را کاهش دهید و از تهدیدات پرهیز کنید

 

 

 

جدول شماره: ماتریس تهدیدات، فرصتهاف نقاط قوت، نقاط ضعف(SWOT)

 

 

 

تجزیه و تحلیلSWOT را برای انتخاب استراتژیک می توان حداقل به سه شکل مورد استفاده قرار داد. رایج ترین شکل کاربرد آن چارچوبی منطقی برای راهنمایی بحثهای سیستماتیک موقعیت کسب و کار، استراتژی های مختلف و سرانجام انتخاب استراتژی خاصی را ارائه می کند. چیزی که یک مدیر بعنوان فرصت می بیند، ممکن است به چشم دیگری یک تهدید بالقوه باشد. به همین صورت، یک قوت در نظر یک مدیر، ممکن است از چشم انداز دیگری، ضعف باشد. ارزیابی های مختلف ممکن است منعکس کننده ملاحضات قدرت در سازمان و همین طور چشم اندازهای واقعی متفاوت باشد. نکته کلیدی که باید به آن توجه داشت تجزیه و تحلیل سیستماتیک است که بر همه جنبه های موقعیت یک سازمان تسری دارد و در نتیجه چارچوبی پویا و کارآمد برای انتخاب استراتژی ارائه می کند.
دومین کاربرد تجزیه و تحلیل SWOT در نمودار زیر نشان داده شده است. فرصتها و تهدیدات کلیدی خارجی به طور سیستماتیک با ضعف ها و قوت های داخلی از طریق ساخت یافته مقایسه می شود. این الگوها از طریق چهار خانه مندرج در نمودار زیر نشان داده شده است. خانه ۱ بهترین موقعیت است، موسسه با چند فرصت محیطی رو به رو است و قوتهای بسیاری دارد که استفاده از فرصتها را ترغیب می کند. این وضعیت استراتژی های رشد گرا برای استفاده از ترکیب مطلوب را توصیه می کند(بامبرگر و مشولم،۱۳۸۱،ص: ۱۲۳).
در خانه دوم، موسسه دارای قوت های کلیدی است لیکن با محیطی نامطلوب رویاروی می شود. در این وضعیت ، استراتژی ها از قوت های موجود برای ساختن فرصتها بلندمدت در سایر محصول/بازارها استفاده می کنند. کسب و کار در خانه سوم با یک فرصت گران بهای بازار روبروست، لیکن از چند ضعف داخلی رنج می برد. تمرکز استراتژی برای این سازمان ها حذف ضعف های داخلی برای پیگیری فرصتهای بازار است. خانه چهارم بدترین وضعیت ممکن است که در آن سازمان دارای ضعفهای نسبی با تهدیدات عمده محیطی روبه رو می شود. این وضعیت، آشکارا، نیاز به استراتژی هایی دارد که اشتغال در محصول/ بازار آزمون شده توسط تجزیه و تحلیلSWOT را کاهش یا تغییر جهت دهد.
ضعف
قوت
تهدید
فرصت
خانه اول:استراتژی تهاجمی
خانه چهارم:استراتژی تدافعی
خانه سوم:استراتژی محافظه کاری
خانه سوم:استراتژی رقابتی
نمودار شماره۳-۱: تجزیه و تحلیل SWOT
مشکل اصلی در استفاده از تجزیه و تحلیل شناخت موقعیت واقعی کسب و کار است. کسب و کاری که با فرصتهای عمده ای روبروست ممکن است هم تهدیدات مهم و هم ضعف های داخلی با اهمیتی دربر داشته باشد، با این حال چند قوت بسیار مهم نیز نسبت به سایر رقبای اصلی خود داشته باشد. خوشبختانه، ارزش تجزیه و تحلیل تنها منحصر به قرار دادن سازمان در یکی از خانه های مدل نیست. بلکه، موسسه را بر حسب وضعیت محصول/بازار برای درک موقعیت همه جانبه، که برای ان باید استراتژی انتخاب کرد، هدایت می نماید. آیا تجزیه و تحلیل توصیه می کند که سازمان باید از قوت اصلی خود شروع کند؟ یا باید برای سازگارکردن موقعیت داخلی و خارجی بر ضعفهای بیشمار خود غلبه نماید؟ در پاسخ به این پرسشها، تجزیه و تحلیل به حل یک مساله بنیادی در انتخاب استراتژی کمک می کند و آن این است که ؛ مقصود اصلی استراتژی چه خواهد بود؟ مقصود اصلی عبارت است از استفاده از یک موقعیت قوی یا غلبه بر یک موقعیت ضعیف.
بنابراین تجزیه و تحلیل وسیله ای برای پاسخ این پرسش بنیادی ارائه می کند، و این پاسخ، درون داری است به یکی از ابعاد ابزارهای دیگر انتخاب استراتژی یعنی: ماتریس انتخاب استراتژی اصلی(ابطحی و همکاران،۱۳۸۷،صص:۴۹-۵۱).

فصل چهارم

 

تجزیه تحلیل داده ها

 

۴-۱)مقدمه

دراین فصل دادهای جمع اوری شده به کمک پرسشنامه مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرار میگیرند.این بررسی شامل تجزیه وتحلیل SWOTمیباشد ودرنهایت اولویت بندی استراتژی ها میباشد.

۴-۲) تجزیه و تحلیل استراتژیک سیمان خاش

 

۴-۲-۱) ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IFE)

ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، حاصل بررسی استراتژیک عوامل داخلی می باشد. این ماتریس نقاط قوت و ضعف اصلی را تدوین و ارزیابی می کند. برای تعیین عوامل و متغیرهای موثر داخلی بر سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان کارخانه سیمان خاش محقق بر مبنای علمی موضوع تحقیق و کتب در زمینه سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان مراجعه و عوامل کلیدی را استخراج نموده و پس از برگزاری جلسات با مدیران و متخصصان، خبرگان و کارشناسان سازمان، اقدام به تدوین پرسشنامه های نقاط قوت و ضعف نموده است. استخراج قوت ها و ضعف ها در راستای انجام ماموریت و اهداف معیارهایی برای نشان دادن ضعف و قوت عوامل هستند در پرسشنامه های قوت و ضعف برای تعیین ضریب اهمیت هر عامل و رتبه یا واکنش سازمان به هر عامل، پرسشنامه بین تعدادی از مدیران و کارشناسان سازمان توزیع و جمع اوری شد تا ضریب اهمیت هر عامل تعیین شود. برای تعیین ضریب اهمیت باید به عوامل فهرست شده وزن یا ضریب داده شود این ضرایب از صفر (بی اهمیت) تا یک (بسیار مهم) می باشند. ضریب، نشان دهند اهمیت نسبی یک عامل می باشد. بر اساس ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(جمع نمره های روی محور X ها) اگر از ۱ تا ۵/۲ شود بیانگر ضعف و اگر ۵/۲ تا ۴ شود بیانگر قوت می باشد.البته خود این نیز تفسیر علمی خاص خود را دارد،بدین معنی که اگر نمره نهایی ماتریس بین ۱ تا ۲ باشد وضعیت سازمان ضعیف، اگر نمره نهایی بین ۲ تا ۳ باشد، سازمان در وضعیت متوسط و اگر نمره نهایی ماتریس بین ۳ تا ۴ باشد، سازمان در وضعیت بسیار خوبی قرار دارد.
برای تهیه ماتریس عوامل داخلی، پنج مرحله به ترتیب زیر صورت می گیرد:
۱-پس از بررسی عوامل داخلی، مهمترین عوامل فهرست می شود. این عوامل باید در برگیرنده نقاط قوت و ضعف سازمان باشند. نخست نقاط قوت و سپس نقاط ضعف نوشته می شوند.
۲-به این عوامل ضریب بدهید، از صفر(اهمیت ندارد) تا یک (بسیار مهم است). ضریب داده شده به هر عامل بیانگر اهمیت نسبی آن است. صرف نظر از این که آیا عامل مورد نظر به عنوان یک نقطه قوت یا ضعف به حساب آید. باید به عاملی که دارای بیشترین اثر بر عملکرد سازمان است، بالاترین ضریب را داد. مجموع این ضریب ها باید برابر با یک باشد.
۳-به هر یک از این عامل ها نمره ۱ تا ۴ بدهید. نمره ۱ بیانگر ضعف اساسی، نمره ۲ ضعف کم، نمره ۳ بیانگر قوت و نمره ۴ نشان دهنده قوت بسیار بالای عامل مورد بحث می باشد.
۴-برای تعیین نمره نهایی هر عامل را در نمره ان ضرب کنید.
۵-مجموع نمره های نهایی هر عامل را محاسبه کنید تا نمره نهایی مشخص شود(ابطحی و همکاران،۱۳۸۷،صص:۹۶-۹۷).
الف-۱) بررسی نقاط قوت
جدول شماره ۴-۱ فراوانی پاسخ های ارائه شده در زمینه نقاط قوت کارخانه سیمان خاش را نشان می دهد.

 

 

جدول شماره: ۴-۱ : فراوانی نقاط قوت

 

 

 

نقاط قوت

 

خیلی ضعیف

 

ضعیف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ق.ظ ]




در مورد اینکه این حق تا چه زمانی ادامه دارد و در این مدت تکلیف مبیع و التزامات متبایعین ، چه خواهد شد. فقها در این مورد نظراتی را اعلام کرده اند که در ذیل آنها را بیان می کنیم.
۱- برخی از فقها اعتقاد دارند که ابتدا بایع ،باید مبیع را تسلیم کند و بعد از آن مشتری به تسلیم ثمن ملزم می شود خواه این ثمن عین خارجی باشد و یا کلی فی الذمه . چون ثمن تابع مبیع است بنابراین اول باید مبیع تسلیم شود تا بتواند ثمن را دریافت کند ، چون با تسلیم مبیع ، بیع کامل می شود .[۲۱۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲ – برخی از فقها معتقدند اگر ثمن کلی فی الذمه باشد مشتری در تأدیه اجبار می شود ولی اگر ثمن عین باشد، هر دو با هم به تسلیم اجبار می شوند.[۲۱۵] که این دو نظر مورد تأیید قرار نگرفته است . در مورد نظر اول گفته شد که ثمن تابع مبیع است که درست نمی باشد.چون عقد در افاده ملکیت در هردویکسان است.[۲۱۶]و اگر بگوییم که مبیع تابع ثمن می باشد ، به نحوی که چنین اقتضاء کند ،قابل قبول نیست . [۲۱۷]چون همانگونه که ثمن تابع مبیع است ، مبیع هم تابع ثمن می باشد و حکم هیچ کدام بر دیگری مقدم نیست . و هر دو در مالکیت و در احکام مترتبه بر معاوضه و وجوب تسلیم هر یک از آن دو به صاحبش ، برابر و یکسانند. درمورد نظر دوم هم دلیلی برای تقدم عوض کلی به منظور متعین ساختن حق وجود ندارد.[۲۱۸]
۳– برخی دیگر اعتقاد دارند که بایع و مشتری باهم برای اجرای تعهد خویش اجبار می شوند. به این صورت که به محکمه رجوع کرده و حاکم به هر دو دستور می دهد که آنچه را که متعهد شده اند را نزد دادگاه بیاورند.ودادگاه مبیع رادراختیار مشتری وثمن را دراختیار بایع قرار می دهدیا اینکه از هردومی خواهد که مبیع و ثمن را در اختیار فرد عادلی قرار داده که او چنین عملی را انجام دهد.[۲۱۹]
۴ – علامه حلی در تذکره [۲۲۰] گفته اند که هیچ کدام از طرفین به ایفای تعهد خویش اجبار نمی شود تا یکی از آن دو تعهد خود را اجرا کند سپس طرف دیگر اجبار می شود چون هر کدام باید وفای به عهد نماید و در عین حال طلب خود را نیز بگیرد.اما قانون مدنی ایران در مورد نحوه پایان دادن به اختلاف طرفین همانطور که قبلاً بیان شد در مورد تقدم ایفای یکی از عوضین و یا اجرای همزمان تسلیم آن دو ، حکم خاصی ندارد .
با وجود این ، از آنجایی که عقد بیع اثر برابر درمورد مالکیت مبیع و ثمن دارد و بنابر قول مشهور فقها هرگاه طرفین از دادن موضوع تعهد به دیگری خود داری کند ،درمورد نحوه اجرای تعهد به توافق نرسند،به محکمه رجوع کرده و دادرس طرفین را مجبور می کند که موضوع تعهد را به دادگاه آورده و همزمان مبیع را به مشتری و ثمن را به بایع تسلیم نمایند. منظور از این همزمانی تسلیم ،همزمانی عرفی است نه همزمانی دقیق علمی و نباید حق یکی را بر دیگری ترجیح دهدو دادگاه باید هردو را مجبور به تسلیم کند.[۲۲۱]دیوان کشور در حکم شماره۱۸۷-۲۸/۱/۱۳۱۷شعبه ۴ نظر داده است که در هیچ صورت نمی توان خریدار یا فروشنده را به استناد حق حبس طرف مقابل محکوم به بی حقی کرد.[۲۲۲]

بند سوم : آثار حق حبس

الف) غیر قابل تجزیه بودن حق حبس
همانطور که گفته شد با توجه به حال بودن تسلیم مبیع و تأدیه ثمن ، بایع می تواند تا زمان دریافت ثمن مبیع را حبس کند .و این حقی که داده شده است غیر قابل تجزیه می باشد . یعنی اگر مشتری مقداری از ثمن را پرداخت کرده باشد نمی تواند از بایع بخواهد که مقداری از مبیع را به او تسلیم کند . بنابراین بایع می تواند از تسلیم کل مبیع خودداری کند تا ثمن را بطور کامل دریافت نماید. و فرقی نمی کند که مبیع متساوی الاجزاء و قابل تجزیه باشد یا مختلف الاجزاء و غیر قابل تجزیه . مگر اینکه طرفین بر خلاف این امر شرط کرده باشند به این صورت که در مقابل تأدیه مقداری از ثمن به وسیله مشتری ، به همان مقدار هم از حق حبس بایع نسبت به مبیع زایل گردد.
ب) عدم امکان تصرف در مبیع در اثناء حبس
اگر مشتری ثمن را حبس نموده باشد واز تأدیه آن به بایع امتناع ورزد ،در این مدت نمی تواند مبیع را بدون اجازه بایع قبض کند و در صورت انجام چنین کاری مرتکب عمل نامشروعی شده است و بایع حق استرداد آن را دارد . این حق استرداد مبیع به وسیله بایع نه تنها مورد قبول فقهای امامیه می باشد بلکه از نظر فقهای عامه هم این حق پذیرفته شده است . و گفته اند : اگر مشتری قبل از پرداخت ثمن و بدون اذن بایع مبیع را قبض کند ،حق استرداد بایع باطل نمی شود . او می تواند آن را مسترد نماید زیرا ابطال حق انسان بدون رضایت او جایز نیست . اگر مشتری در مبیع مقبوض بدون اذن بایع تصرف کند ،در این صورت ثبوت حق استرداد و سقوط آن بستگی به نوع تصرف دارد. اگر تصرفی باشد که بشود آن را فسخ کرد مانند بیع،هبه،اجاره ،بایع می تواند این تصرف را فسخ کندو مبیع را پس بگیرد . چون متعلق حق او است . و اگر تصرفی باشد که نشود آن را فسخ کرد ،حق بایع ساقط می شود.[۲۲۳] اما عمل مشتری نه غصب است و نه در حکم آن . به همین دلیل می تواند در آن تصرف اعتباری نماید . چون این حق به عنوان حبس یا امتناع تعلق گرفته است .
ج) قابلیت استناد به حق حبس در قبال قائم مقام مشتری و اشخاص خارجی
حق حبس نه تنها در مقابل مشتری بلکه در مقابل قائم مقام وی و همچنین ورثه او قابل اجرا است و اگر مشتری به سببی از اسباب ناقله قانونی مبیع را به ثالثی منتقل کرده باشد ، حق مزبور در مقابل منتقل الیه هم قابل اعمال است .
پس اگر مبیع عین معین یا کلی در معین باشد و قبل از آنکه مشتری آن را تسلیم کند ، به دیگری بفروشد و مشتری جدید ثمن موضوع تعهد خود را به فروشنده خویش بپردازد ولی مشتری اول ثمن موضوع تعهد خود را نپرداخته باشد ،بایع اول حق حبس مبیع را در مقابل هر دو مشتری دارد ، تا زمانی که ثمن را دریافت کند.همچنین این حق در مقابل طلبکاران مشتری که ورشکسته یا مفلس شده است هم قابل اجرا است . و در صورت تردید در مورد اینکه بعد از فوت یا انتقال به ثالث و ورشکستگی و افلاس مشتری، حق حبس بایع وجود دارد یا خیر ؟ در پاسخ می توان گفت با توجه به اصل استصحاب بقای حق مزبور استنباط می شود .[۲۲۴]

بند چهارم : ساقط شدن حق حبس

حق حبس از آثار بیع مطلق است و از قواعد آمره نیست و از مفاد تراضی استنباط می شود.پس طرفین می توانند، این حق را به طور صریح یا ضمنی ،ساقط کنند. با توجه به مواد قانون مدنی حق حبس با تسلیم اختیاری مبیع ،موجل بودن تأدیه ثمن یا تسلیم مبیع، تأدیه ثمن واسقاط ضمن عقد یا پس از آن قابل اسقاط است . که در اینجا به مورد تسلیم مبیع در ساقط شدن حق حبس می پردازیم.
تسلیم مبیع
اگر بایع ،مبیع را به اختیار و خواسته خود تسلیم کند حق حبس او زایل می گردد و علت این امر اسقاط عملی حق حبس است و ماده ۳۷۸ قانون مدنی در این باره بیان می دارد :«اگر بایع قبل از اخذ ثمن مبیع را به میل خود تسلیم مشتری نماید ،حق استرداد آن را نخواهد داشت مگر به موجب فسخ در مورد خیار». بنابراین به این علت که طرف مقابل از تسلیم ثمن خود داری نموده است حق استرداد آنچه را که تسلیم نموده است را ندارد زیرا مال مزبور از آن متصرف فعلی است.
البته برخی معتقدند که اگر پس از تسلیم به رضای یک طرف ،طرف دیگر از تسلیم عوض آن خودداری نمود تسلیم کننده حق رجوع به آنچه را که تسلیم کرده است را دارد زیرا با مبادرت بر تسلیم ،حق حبس او بطور کلی ساقط نشده است و در صورتی که تصریح به اسقاط شده باشد بایع مطلقاً حق رجوع نخواهد داشت .[۲۲۵]و همچنین اگر مشتری با اذن بایع،مبیع را قبض کند ،حق حبس او ساقط می شود و اگر مشتری بدون اذن بایع مبیع را قبض نماید،حق حبس متعهد ساقط نمی گردد و می تواند آن را استرداد کند.[۲۲۶]و همین طور درموردی که بایع بر اثر حیله مبیع را به تسلیم مشتری می دهد،به علت قاعده غرور (المغروریرجع الی من غره) حق حبسش زایل نخواهد شد.در مورد اینکه اگر مبیع قبل از بیع در قبض مشتری باشد و محتاج به قبض جدید نیست ،آیا این امر موجب سقوط حق حبس می شود یا خیر؟
قانون مدنی در این مورد نص خاصی ندارد ولی می توان گفت که وقتی بایع ازاین وضع آگاه باشد انعقاد بیع به وسیله او یا مشتری ،به طور ضمنی دلالت بر رضای وی نسبت به قبض مشتری می باشد،به همین دلیل حق حبس او ساقط می شود و مشتری هم باید فوراً ثمن را تأدیه کند.[۲۲۷]و همچنین همانطور که قبلاً گفته شد تسلیم بعضی از مبیع یا ثمن نیز موجب سقوط حق حبس نیست حتی به مقداری که تسلیم یا تأدیه شده است زیرا حق حبس نسبت به تمام اجزاء مبیع مورد معامله است.[۲۲۸]

بند پنجم : اثر تسلیمی که حق حبس را ازبین نمی برد

در صورتی که بایع دارای حق حبس باشد ،خریدار باید در تسلیم مبیع اذن داشته باشد . سوالی که در این مورد مطرح می شود این است که اگر یکی از خریدار بدون اذن ،آنچه را که بر اساس عقد مالک شده است را قبض کند در حالی که خود از تسلیم عوض به بایع خودداری کند ، حق حبس بایع یعنی کسی که تصرف خود را از دست داده است ساقط می گردد؟
در پاسخ باید گفت همانطور که بر اساس ماده ۳۷۸ قانون مدنی در صورتی که بایع ،مبیع را به میل خود به خریدار تسلیم کند در حالی که ثمن را قبض نکرده باشد دیگر حق استرداد ندارد ازمفهوم مخالف این ماده می توان این چنین استنباط کرد که در صورتی که اگر بایع بر اساس انحاء دیگری مثل اکراه ،تهدید ،حیله و مثل آن مبیع را از تصرف خود خارج کند موجب زوال حق حبس نخواهد بود و حق استرداد آن را برای اعمال حق حبس دارد .[۲۲۹]اما در مورد اینکه آیا چنین قبضی صحیح است یا خیر می توان گفت به اعتقاد فقهای امامیه چنین قبضی صحیح نبوده و اثری بر آن مترتب نمی باشد .[۲۳۰]در شرح لمعه در این مورد آمده است :اگر یک طرف با اکراه قبض کند ،قبض اوفاسد است و اصل ،عدم ترتیب اثر بر چنین قبضی است و لذا اصل بقا استصحاب حق امتناع می باشد که لازمه آن استرداد عین مقبوض بدون اذن است .[۲۳۱] ولی اگر بایع بر اثر اشتباه مثلاً با این تصور که مشتری ثمن را پرداخت کرده ،مبیع را تسلیم کند ،در این مورد به نظر می رسد باتوجه به اطلاق ماده مزبور حق حبس وی زایل می گردد. مگر اینکه بنابر عقیده برخی ازحقوقدانان معتقد باشیم که مبنای سقوط حق حبس انصراف ارادی ازآن باشد .[۲۳۲]و شاید عده ای بگویند که چون درمورد وجود حق حبس یقین داریم ،در مقام شک بر اساس اصل استصحاب،یقین سابق ابقاء گردد. اما باید دراین مورد گفت وقتی «اطلاق » موجود است «استصحاب»جاری نمی شود.[۲۳۳]

بند ششم : اثر تسلیم در سقوط حق حبس در کنوانسیون بیع بین المللی

حق حبس در کنوانسیون بیع بین المللی در ماده ۷۱ ،تحت عنوان تعلیق در آوردن تعهدات به کار رفته است که به طرفین قرارداد قدرت تعلیق قرارداد به خاطر نقص احتمالی قرارداد توسط طرف دیگر می دهد. این حق در کنوانسیون از قلمرو وسیعی برخوردار است ؛به این صورت که کنوانسیون علاوه بر پیش بینی حق حبس در خصوص عوضین اصلی (ثمن و مثمن) درماده ۷۱و۵۸ ،در مورد هزینه هایی که در اثر قصور یکی از طرفین درانجام تعهد خود به دیگری تحمیل می شود از قبیل : هزینه نگهداری کالا،هزینه انبارداری،سردخانه و غیره در ماده ۸۵و۸۶ پیش بینی شده است.یعنی تا زمانی که شخص که این هزینه ها را متحمل شده است ،نتواند آن را از طرف مقابل اخذ نماید می تواند از پرداخت و تسلیم مبیع یا ثمن خود داری نماید.
با توجه به ماده ۷۱ کنوانسیون ، وجود هم زمانی در تعهدات شرط نیست و اگر تعهد بایع «حال» و تعهد مشتری «مؤجل» باشد و بایع بداند که مشتری در زمان مقرر قادر به پرداخت ثمن نخواهد بود، اونیز می تواند از تسلیم مبیع به او خود داری نماید تا اینکه مشتری تضمین بدهد که در سر وعده تعهد خود را انجام خواهد داد و مشتری نیز می تواند به همین صورت عمل نماید. در کنوانسیون بیع بین المللی ،بحث معین و مشخصی در مورد زوال حق حبس و اسباب آن صورت نگرفته است ولی با توجه و تأمل در مواد مربوط به حق حبس و حق تعلیق [۲۳۴] می توان گفت که همانند حقوق ایران و فقه امامیه ، با تسلیم یا تأدیه ثمن ،توافق بر غیر همزمانی درتسلیم و فسخ قرارداد (در مواردی که مجوز فسخ وجود داشته است ) مجموعاً می توانند موجبات زوال حق حبس را فراهم نمایند. یعنی هرگاه متعهد به میل خویش قرارداد را اجرا کند، به تعهدموجود خود عمل کرده است و حق ندارد مالى را که داده است بازستاند؛ در واقع وى، از حق حبس خود صرف نظر کرده است.

گفتار سوم : اثر تسلیم در انتقال مالکیت مبیع کلی

همانطور که گفته شد می دانیم که عقد بیع ، یک عقد تملیکی است . به این معنا که به سبب بیع ،هریک از مبیع و ثمن از ملکیت مالک سابق خود خارج و به ملکیت طرف مقابل در می آید.
به عبارت دیگر بیع یک عقد مملک و سبب ناقل است . یعنی برای انتقال مالکیت مبیع به مشتری و بالعکس نیاز به هیچ عمل دیگری نیست . و این امر هیچ تفاوتی میان بیع خیاری و بیعی که در آن برای تسلیم مبیع یا ثمن اجل قرارداده شده باشد وجود ندارد. جزء در بیع صرف و سلم که در بحث بعدی به آن می پردازیم.

بند اول: انتقال مالکیت مبیع

در مورد زمان انتقال مالکیت در صورتی که مبیع عین معین باشد بیشتر حقوق دانان و فقها آن را جزء عقود تملیکی می دانند که به مجرد انعقاد عقد مالکیت منتقل می شودو انتقال مالکیت در آن متوقف بر قبض و یا هر عمل حقوقی دیگر نمی باشد.و همچنین است در صورتی که مبیع کلی در معین باشد که آن را از عقود تملیکی می دانند به غیر از عده ای از حقوق دانان که آن را جزء عقود عهدی می دانند . [۲۳۵]
اما اگر مبیع کلی فی الذمه باشد اکثر حقوق دانان آن را جزء عقود عهدی می دانند و در مورد زمان انتقال مالکیت در میان آنها اختلاف نظر وجود دارد.
فقهای اسلام عقد بیع را عقدی تملیکی می دانند که با انعقاد عقد مالکیت طرفین نسبت به مورد معامله به دیگری منتقل می شودواین حکم نه تنها درمورد عین معین بلکه در مورد مبیع کلی در معین وکلی فی الذمه نیز جریان دارد.وچنین استدلال می کنند که کلی نیز عرفاً مالی است موجود که می تواند مورد خرید و فروش قرار گیرد همانطور که منفعت آینده نیز عرفاً مال موجود تلقی می شود و معتقدند که دراین صورت مشتری مالک ما فی الذمه می گردد.[۲۳۶]و منظور از آن دسته از فقیهانی که مبیع را عهدی دانسته اند این است که در تقسیم عقد به عقد عهدی و اذنی ،بیع عقدی عهدی درمقابل اذنی است .یعنی در قلمرو عقود دوتقسیم مطرح می شود :
تقسیم اول که عقود را به عهدی و تملیکی تقسیم می کند و تقسیم دوم عقود را به عهدی و اذنی تقسیم کرده است که بیع در تقسیم اول تملیکی است و در تقسیم دوم عهدی می باشد . به همین دلیل منافاتی میان تملیکی بودن در تقسیم اول و عهدی بودن در تقسیم دوم وجود ندارد . در نظر فقها عقد بیع عقدی عهدی و تملیکی است که با انعقاد عقد ،مالکیت منتقل می شود و هیچ تفاوتی میان عین معین ،کلی در معین و کلی فی الذمه وجود ندارد .[۲۳۷]
قانون مدنی ایران هم در این مورد از فقه امامیه اقتباس کرده است که در ماده ۳۳۸ مقرر می دارد:« بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم». و عقد بیع را به عنوان عقد تملیکی تعریف می نماید.
و در بند ۱ ماده ۳۶۲ که آثار بیعی که صحیحاً واقع شده باشد را بیان می دارد :« به مجرد وقوع بیع ،مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود …»بدون آنکه میان اقسام مبیع تفاوتی قائل شود.با توجه به مواد مذکور بخصوص بند ۱ ماده ۳۶۲ قانون مدنی می توان استنباط کرد که عقد بیع در ایران همانند نظرفقها عقدی تملیکی است که به مجرد انعقاد عقد ،مالکیت منتقل می شود و انتقال مالکیت آن منوط به قبض یا هر عمل حقوقی دیگر نمی باشد.
البته این قاعده هم استثناتی را دربردارد از جمله در بیع صرف که قبض در آن شرط صحت می باشد و انتقال مالکیت از حین حصول شرط است نه از حین وقوع بیع که این حکم در مورد تمام بیع هایی که قبض در آن شرط صحت می باشد صادق است و در مورد بیع خیاری نیز مالکیت از زمان انعقاد عقد است و وجود خیار مانع از انتقال مالکیت نمی باشد.[۲۳۸]
اما نظر و تعریف قانون مدنی در این مورد ممکن است در مورد نحوه مالکیت مبیع کلی فی الذمه اشکالی را بوجود آورد.به همین دلیل برخی از حقوق دانان گفته اند: در حقوق کنونی به عقدی که از آن تنها تعهد بوجود آید و سبب نشود که انتقال گیرنده بر موضوع این تعهد حق عینی پیدا کند ، عقد عهدی می گویند نه تملیکی. [۲۳۹]
زیرا با توجه به تعریفی که قانون مدنی در ماده ۳۳۸ کرده است در صورتی که مبیع کلی باشد در معرض اشکال است زیرا پس از انعقاد عقد ،خریدار مالک هیچ چیز نمی شود و فقط می تواند از فروشنده بخواهد که مصداق مبیع را تعیین و تسلیم نماید .
به همین دلیل است که عقد را در این مورد تملیکی نمی دانند و تصور وجود را بطه مالکیت میان خریدار و مبیعی که به صورت کلی می باشد مشکل است ،زیرا مبیع در این مورد مشخص نیست و مالکیت که یک رابطه اعتباری است هنگامی میان شخص و شی قابل تصور است که شی،مشخص باشد و مالکیت نسبت به یک شی نامشخص و غیر معین قابل تصور نیست.

بند دوم : اثر تسلیم در انتقال مالکیت

در حقوق ایران ،مالکیت زمانی با قرارداد منتقل می شود که مبیع قابلیت پذیرش این نقل و انتقال را داشته باشد. این بدان معنی است که مالکیت قبل از قرارداد ونیز قبل از اختصاص موضوع عقد بیع به قرارداد ، نمی تواند انتقال یابد و توافق طرفین تنها در چارچوب این قواعد می تواند معتبر باشد.[۲۴۰]همانطور که گفته شد قاعده کلی در مورد انتقال مالکیت مبیع این است که مالکیت بلافاصله پس از انعقاد قرارداد منتقل می شود و مهترین مصداقی که به محض وقوع عقد مالکیت منتقل می شود ،عین معین است .
اما اگر مبیع کلی فی الذمه باشد بیشتر حقوق دانان در این مورد بر نظر فقها و قانون مدنی ایراد گرفته اند و اینکه در صورتی که مبیع کلی فی الذمه باشد عقد بیع را یک عقد تملیکی بدانند با مشکل روبرو است و آنها بیع را در این موردعقد عهدی می دانند ومعتقدند زمانی که مبیع کلی فی الذمه باشد قابلیت نقل و انتقال را به محض انعقاد قرارداد ندارد .
زیرا این نوع مبیع از نظر فیزیکی و مادی در وضعیتی نیست که در زمان انعقاد قرارداد بتواند انتقال پذیر باشد و از آنجایی که مالکیت یک رابطه ای اعتباری است هنگامی بین شخص و شی قابل تصور است که شی مشخص باشد و پس از عقد ،خریدار ،مالک هیچ چیز نمی شود و فقط حق دارد از فروشنده درخواست کند که مصداق مبیع را تعیین و تسلیم نمایدبه همین دلیل نمی توان این عقد را تملیکی دانست و به محض اینکه مبیع تعیین شده باشد و یا تسلیم شود منتقل می شود. و تنها در مورد زمان انتقال مالکیت اختلاف نظر دارند. به این صورت که عده ای از حقوق دانان معتقدند که ملکیت مبیع کلی از زمان تعیین آن به وسیله بایع ،به مشتری منتقل می شود هرچندتسلیم نشده باشد.[۲۴۱]
و این گونه نظر داده اند که : «عقد بیع زمینه را برای تملیک عین فراهم می نماید ولی تملیک فوری و بدون قید و شرط جوهر و اساس عقد بیع نیست و تملیک با تعیین مبیع انجام می شود . فروشنده در واقع تعهد به تأدیه یکی از مصداق های مبیع می کند و تعهد ناشی از عقد ،ناظر به تعیین مبیع است نه تملیک آن و انتقال با تعیین مصداق خارجی آن عین به وسیله بدهکار انجام می گردد.
آنچه در مالکیت مشتری تأثیر دارد تعیین فرد مبیع از طرف بایع است و تسلیم مبیع سهمی در مالکیت مبیع برای مشتری نداشته و تنها وسیله متعارف برای تعیین فرد،مبیع و بیان اراده است و به خودی خود سهمی در تملیک ندارد و تسلیم عمل مستقلی نیست و معامله جداگانه ای که تملیک اثر آن باشد به حساب نمی آید.به عبارت دیگر به محض اینکه مصداق کلی توسط بایع معین گردید مالکیت برای مشتری حاصل می شود و تا این امر انجام نشده خریدار حق عینی بر آن پیدا نمی کند».[۲۴۲]
و برخی دیگر از حقوق دانان معتقدند که در مبیع کلی ملکیت با تسلیم آن به مشتری منتقل می شود .[۲۴۳]و یکی از حقوقدانان در این مورد بیان می دارد که :«بیع کلی به دو عمل حقوقی مستقل تحلیل می گردد.به این ترتیب که عقد تنها سبب ایجاد دین برای فروشنده می شود که باید وفا کند و تسلیم سبب و وسیله ای برای تملیک مبیع به خریدار است . به عبارت دیگر تملیک داخل در مفاد عقد نیست بلکه عمل حقوقی مستقلی است که به وسیله قبض انجام می شود.»[۲۴۴]
در نتیجه بنا بر عقیده این گروه از حقوق دانان در صورتی که مبیع کلی باشد ،مالکیت از زمان تسلیم آن به مشتری حاصل می شود. مثلاً اگر کسی صد تن گندم کلی به دیگری بفروشد که پس از دو ماه،تحویل مشتری دهد به وسیله عقد بیع متعهد می شود که صد تن گندم به خریدار تملیک کند . بنابراین در نتیجه عقد بیع، بایع مدیون و مشتری دائن می شودو نیز گفته می شود که مشتری در اثر عقد بیع ،مالک ما فی الذمه بایع نسبت به صد تن گندم شده است ،یعنی مشتری مالک چیزی شده که در ذمه بایع است.
با توجه به نظراتی که در این مورد بیان شد می توانیم بگوییم که در صورتی که مبیع عین معین باشد ،از نظر غالب فقهای امامیه و قانون مدنی ایران در زمان انعقاد قرارداد بیع ،مالکیت منتقل می شود. البته در برخی از عقود به جز ایجاب و قبول ، امر دیگری از شرایط صحت عقد تلقی می گردد و در نتیجه از زمان تحقق شرط ، مالکیت منتقل می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]




- کدینک و دیکدینگ صحبت
- حذف اکو - حذف نویز
- مدولاسیون و دمدولاسیون
- فشره سازی تصویر و صدا
- رمز نگاری صحبت
- تشخیص صحبت و باز سازی صحبت
۵-۴- توسعه برنامه بلادرنگ
پیاده سازی یک نرم افزار بصورت بلادرنگ بر روی سخت افزار از اهمیت بالایی در سیستم های مخابراتی برخوردار است.در پیاده سازی بلا درنگ هزینه تجهیزات همانند پارامترهای کیفی سیستم اهمیت زیادی داشته و بایستی سعی شود که یک الگوریتم به روش بهینه پیاده سازی گردد.
در عمل پیاده سازی بلادرنگ یک الگوریتم بر روی چیپ DSP شامل مراحل زیر می شود : الف) بهبود تئوری الگوریتم. ب) آزمایش الگوریتم بوسیله شبیه سازی کامپیوتری با بهره گرفتن از یک زبان سطح بالا مانند C . ج) تبدیل کد سطح بالا به کد اسمبلی DSP مربوطه . د) آزمایش کد بلادرنگ با بهره گرفتن از ابزارهای توسعه گر موجود( مانند شبیه سازها) و ه) طراحی سخت افزار مناسب.
در قسمت (ج) برای تبدیل کد سطح بالا به کد DSP سه روش وجود دارد . روش اول، استفاده از کراس کمپایلر DSP است که زبان سطح بالای C را به اسمبلی DSP ترجمه می کند.روش دوم، برنامه نویسی دستی و مستقیم الگوریتم با بهره گرفتن از مجموعه دستورالعمل های DSP می باشد و روش سوم که عبارتست از استفاده از کراس کمپایلر و همچنین برنامه نویسی دستی در قسمتهایی که از نظر زمان اجرا محدودیت وجود دارد. از آنجا که برنامه نویسی دستی کاری مشکل و وقت گیر می باشد و مخصوصاً وقتی که اندازه برنامه بزرگ باشد آزمایش و اشکال زدایی آن وقت زیادی صرف می کند، معمولاً ازروش سوم در برنامه های بزرگ بیشتر استفاده می شود.
پایان نامه
در قسمت (د) نتایج شبیه سازی کامپیوتری با خروجی های معادل DSP مقایسه می شوند . این کار معمولاً برای داده های آزمایش محدودی انجام می شود زیرا که پردازش مقدار زیادی داده در
شبیه ساز DSP کار وقت گیر و دشواری می باشد.پس از مقایسه و درستی خروجی DSP و بررسی اجرای نرم افزار بصورت بلادرنگ آنگاه می توان از درستی پیاده سازی بلادرنگ الگوریتم اطمینان حاصل کرد.
۵-۵- اجرای برنامه روی برد توسعه گر C5402 DSK
پس از آشنایی با پردازنده های TI ، حال نوبت به معرفی برد توسعه گر C5402 DSK و برنامه نویسی آن می رسد . DSK امکان آزمایش و توسعه برنامه ها را بر روی پردازنده C5402 فراهم می سازد و می تواند مرجع خوبی برای طراحی سخت افزاری سیستم باشد[۱۵] .
برد DSK شامل اجزای زیر است :
۱۰۰ MHz VC5402 DSP
۶۴ kword حافظه خارجی SRAM
رابط صوتی میکروفن/ بلندگو
رابط تلفن
رابط داده ناهمزمان RS-232
رابط JTAG برای امولیشن ورابط Host
در شکل (۵-۳) بلوک دیاگرام و ارتباط های DSK نشان داده شده است .
شکل(۵-۳) : طرح بلوکی C5402 DSK
۵-۵-۱- بکارگیری ابزارهای توسعه نرم افزار
شکل (۵-۴) دیاگرام توسعه نرم افزاری C54x را نشان می دهد .بخش سایه زده مسیری را مشخص می کند که بیشتر استفاده می شود و بقیه بخش ها انتخابی هستند[۱۳,۱۴] .
شکل (۵-۴) : دیاگرام توسعه نرم افزاری TMS320C54x
در این قسمت برخی از ابزارهای نشان داده شده در شکل فوق را بررسی می کنیم :
C/C++ Compiler ، کد C/C++ را به کد زبان اسمبلی ترجمه می کند .
Assembler ، فایل های اسمبلی را به زبان ماشین بصورت یک فایل COFF Object تبدیل می نماید .
Linker ، Object فایل های تولید شده توسط اسمبلر را بصورت یک ماژول COFF Object قابل اجرا تبدیل می نماید .
مبدل Hex ، DSP های C54x می توانند فایل COFF را بعنوان ورودی قبول کنند ولی اغلب برنامه ریز های EPROM قادر به این کارنیستند ، ازاین رو باید فایل COFF به یکی از فرمت های TI-tagged , Intel , Motorola ,Tektronix تبدیل شود تا در برنامه ریز EPROM مربوطه ریخته شود .
۵-۵-۲- استفاده از نرم افزارCCS (Code Composer Studio)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]