کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو


 



۲ -۴ - گذشته تحقیق
۲ -۴ -۱ - جهان
در سطح جهانی، اولین موشکافی جغرافیایی پخش اندازه شهرها در نظامای شهری به اوایل قرن بیستم برمیگرده. فیلکس اوئرباخ، جغرافی دان آلمانی در سال ۱۹۱۳ قانون مرتبه- اندازه شهری رو ارائه داد که بین اندازه شهرها و رتبه اونا رابطه برعکس هست. بعدا به وسیله کسایی مثل لوتکا (۱۹۲۴)، گودریچ (۱۹۲۶) و سینگر(۱۹۳۶) استفاده شد. در آخر در سال (۱۹۴۹) این نوع بررسی در شهرا به وسیله جورج زیپف به صورت کامل فرمول بندی و مورد بررسی واقع گردید. (حکمت نیا و موسوی، ۱۳۸۵: ۱۹۱)
ایده اول شهری اولین بار به وسیله جفرسون در سال ۱۹۳۹ در مقاله ای با عنوان “قانون اول شهری” مطرح گردید. اون واسه توضیح پدیده بزرگ شهری، که بخش کلی ای از جمعیت و فعالیتای اقتصادی کشورها در اونا متمرکز شده و بیشتر پایتخت کشورها حساب می شن، این جور شهرها رو اول شهر و پدیده نامبرده رو اول شهری نامید. (لیوارجانی و شیخ اعظیمی، ۱۳۸۸: ۱۸۳) به نظر اون شهر اول (بزرگترین شهر) در نظام شهری کشورها کمتر پیشرفته، در مقایسه با نظام شهری کشورای پیشرفته، به طور نسبی زیادتر از اندازه بزرگتر از دومین و سومین شهر این کشورها هستش. اون مدعی شد که بیشتر کشورای در حال پیشرفت دارای نظامای اول شهری هستن. اینجوری که اول شهرهای موجود در نظام شهری این کشورها، کانونای تمرکز ملی بوده و بر نظام شهری این کشورها مسلط هستن فریدمن و کلینگسون (۱۹۶۷) اول شهری رو پدیده ای جدای از “شهرنشینی بیش ازحد” اونا فکر می کنند که شهرنشینی زیادتر از اندازه در اثر تمرکز در حال افزایش فعالیتای شهری اتفاق میفته که یکی از نتیجه های اون اول شهریه. (زبردست، ۱۳۸۶: ۳۰- ۳۲)
جفرسون واسه تعیین شهر در ۴۴ کشور پیشرفته جهان از “روش نسبی” استفاده کرد که محاسبه در اون براساس نسبت شهر اول به شهر دوم انجام می گرفت. (حکمت نیا و موسوی، ۱۳۸۵: ۱۹۸) اما بدون این دست اون دست کردن بعد از نظریه جفرسون در مورد اول شهری، زیپف (۱۹۴۱) با ارائه قانون رتبه- اندازه خود، نظرها رو متوجه کل نظام شهری کرد. اون مدعی شد که تو یه “نظام برابر اقتصاد- اجتماعی” است که قانون رتبه- اندازه صدق می کنه و این وقتیه که نظام شهر یه کشور به حالت تعادل رسیده باشه. (زبردست، ۱۳۸۶: ۳۱) کلارک پیشنهاد کرد که بهتره به جای دو شهر، چهار شهر اول نظام شهری واسه محاسبه اندازه اول شهری انتخاب شه، از همین رو اصطلاح “شاخص چهار شهر” رو مطرح کرد، که منظور از اون نسبت جمعیت شهر اول به کل جمعیت شهرهای رتبه دوم، سوم و چهارمه. (حکمت نیا و موسوی، ۱۳۸۵: ۱۹۸) در ادامه ریچاردسون با تطبیق شاخص چهار شهر با رتبه- اندازه نسبت مطلوب شهر اول به کل چهار شهر اول نظام شهری رو ۰٫۴۸ دونسته و به نظر اون این پخش بهترین شکل برتری میشه. (فرهودی و بقیه، ۱۳۸۸: ۵۸)
برایان بری به فکر بود که پخش اول شهری در کشورای پیشرفته عموما در کشورای بسیار کوچیک[۳۷] به وجود میاد. (بزرگی، ۱۳۸۱: ۶۰). بری بر این عقیده بود که اول شهری به عنوان “آسونترین شکل پخش اندازه- شهر” در اثر نیروهای قوی اما معدود ایجاد میشه. پس اول شهرها ممکنه پایتختای اداری- سیاسی و یا پایتخت امپراطوریای بزرگ تاریخی باشن. (همون: ۶۰-۶۱)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از محققینی که شاید بیشترین مطالعه رو در مورد اول شهری انجام داده، هندرسونه. و نقل و مسکن در اول شهرها همراه هستش، با جذب منابعی که وگرنه به دیگر شهرها و واسه بهبود کیفیت زندگی اونا جذب می شد، کل نظام شهری کشورها رو تحت تاثیر خود قرار میده. در نتیجه کیفیت زندگی در شهرهای دیگه این کشورها شدیدا رو به نابودی میره. (بزرگی، ۱۳۸۱: ۶۷)
دیویس و هندرسون (۲۰۰۳) نشون دادن که اگه اول شهر پایتخت کشوری باشه، اندازه اون حدود ۲۰ درصد بزرگتر از اندازه نرمال اون میشه. اونا هم اینکه نشون دادن که سرمایه گذاری در زیر ساختای حمل و نقل در مناطق پیرامونی باعث کم شدن اندازه اول شهری می شه. (زبردست، ۱۳۸۶: ۳۲)
موریس با بررسی اول شهری در کشورای آمریکای لاتین به این نتیجه رسید که رابطه ای بین اول شهری و استعمار وجود نداره. به خاطر همین توجه نظریه پردازان به مکانیزمای اقتصادی معطوف شد. (لیوار جانی و شیخ اعظمی، ۱۳۸۸: ۱۸۳)
لی (۱۹۹۷)[۳۸] در بررسی رابطه بین تغییرات تمرکز شهری و تحولات صنعتی در کره جنوبی به این نتیجه می­رسد که در مراحل اولیه پیشرفت، صنایع کارخانه ای اول در اول شهر متمرکز شده و بعد از یه مدت این صنایع به بقیه نقاط کشور پراکنده می شن. هندرسون در مطالعه ای، به این نتیجه می­رسد که اول شهری که معمولا با هزینه های بسیار بالای حمل و نقل و مسکن در اول شهرها همراه هستش، با جذب منابعی که در غیر این اینصورت به دیگر شهرها و واسه بهبود کیفیت زندگی اونا جذب می شد، کل نظام شهری کشورها رو تحت تاثیر خود قرار میده. در نتیجه کیفیت زندگی در شهرهای دیگه این کشورهابه شدت رو به نابودی میره. (زبردست، ۱۳۸۶: ۳۲) دیویس و هندرسون (۲۰۰۳) نشون میدن که اگه اول شهر پایتخت کشوری باشه، اندازه اون حدود ۲۰ درصد بزرگتر از اندازه نرمال اون میشه. اونا هم اینکه نشون میدن که سرمایه گذاری در زیر ساختای حمل و نقل در مناطق پیرامونی باعث کم شدن اندازه اول شهری می‌شه. (همون: ۳۲)
راندینلی (۱۹۸۳) با مطالعه ۳۱ شهر میانی در ۱۷ کشور جهان، نتیجه میگیره که با ظرفیت سازی واسه رشد شهرهای میانی به شکل شبکه ای از شهرهای میانی کامل و تقویت شده، فشارهای جمعیتی بر شهرهای بزرگ رو کم میشه و به درجه ای از رشد می رسن که قابل مدیریت باشه[۳۹]. هندرسون (۱۹۹۷) هم نقش شهر میانی رو در نظامای اقتصادی با اشاره به تجربیات کشورای برزیل، ژاپن، کره جنوبی، آمریکا و دیگه کشورها مورد آزمایش قرار داده و به این نتیجه رسیده که شهرهای میانی تا حدود زیادی، به خصوص در فعالیتای تولیدی دارای تخصص هستن و باید به مبادله با هم بپردازند (تقی اقدم، ۱۳۸۴: ۱۱). اشمیت و هنری (۲۰۰۰) هم در بررسی اثرات اندازه و رشد شهرها بر تغییرات جمعیت دهاتی و تغییرات اشتغال در فرانسه، نتیجه گرفتن که شهرهای میانی بیشترین اثر مثبت رو بر تغییرات جوامع دهاتی داشتن[۴۰].
هیندرینک وتیتوس (۲۰۰۲؛ به نقل از زبردست، ۱۳۸۵: ۲۵) با مطالعه شهرهای کوچیک در چهار منطقه جاوه، مالی، سوازیلند، و مکزیک و رابطه اون با پیشرفت منطقه ای می گن که شرایط منطقه ای در توانایی اجرای نقش به درد بخور پیشرفت ای به وسیله شهرای کوچیک خیلی با اهمیته و نباید به نقش به درد بخور شهرهای کوچیک در پیشرفت مناطق دهاتی دور و بر اونا عمومیت داد. برابر تحقیقات لاکور و پوسانت (۲۰۰۹) هم خلاقیت در شهر کوچیک منتهی به فرهنگ اقتصادی می شه[۴۱]. یافته های تحقیقات پوسانت و لاکور (۲۰۱۱) در فرانسه هم نشون داد که واسه ورود شهرهای میانی به اقتصاد جدید، تشویق فعالیتای خلاقانه و با مهارت بالا حیاتیه[۴۲]. کواتک (۲۰۱۱) هم با بررسی مشکلات و عوامل رشد شهرهای کوچیک لهستان بیان می داره که بنظر بدون ابتکار مقامات محلی، امروزه عوامل مثبت به تنهایی واسه فعال کردن شهرهای کوچیک از نظر اقتصادی کافی نیس[۴۳].
۲ -۴ -۲ - ایران
قاسمی، رضایی و ستوده (۱۳۹۲)، در پژوهشی به بررسی، تحلیل سلسله مراتب شهری استان فارس طی سالای ۱۳۹۰- ۱۳۴۵ پرداخته ان. یافته های تحقیق نشون دهنده اینه که سلسله مراتب شهری در استان فارس تحت اثر عوامل به جز کشاورزیه. عوامل سیاسی از جمله انتخاب شهرها به عنوان مرکز شهرستان (لامرد و نورآباد) و عوامل اقتصادی در تخصیص منابع به شهرها (به کار گیری قطب رشد) از جمله عوامل اصلی در پارگی وتحول در نظام سلسله مراتب شهری استان فارسه. محاسبات و یافته ها به دست اومده از شاخص آنتروپی شهرهای استان فارس نشون میده که شبکه شهری استان فارس به طرف تمرکز وعدم تعادل در پخش جمعیت استان تا دهه ۶۵ و از این به بعد روند متعادل تری رو از سر گرفته. یافته های حاصل شده از محاسبات دو شاخص مهتا و الوصایی مربوط به اول شهری نشون دهنده افزایش تسلط شهر اول بر نظام شهری استان فارس و شدت پیدا کردن اول شهریه. محاسبات مربوط به ضریب جینی هم نشون میده که پخش سلسله مراتب شهری از سال ۴۵ تا سال ۶۵ غیر یکنواخت وسپس از دهه ۷۵ به بعد به سمت تعادل سیر کرده.
رضایی پور (۱۳۹۱)، در آخر نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان: بررسی تحولات نظام شهری استان کرمان طی سالای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵، سلسله مراتب شهری استان کرمان رو بررسی کرده. طبق تحلیلای انجام شده در سطح استان هم از دست دادن تعادل سلسله مراتب شهری هنوز یکی از مشخصه های نظام شهریه.
خادم الحسینی و عباسی(۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی سلسله مراتب شهری با مدلای کمی(نمونه موردی: استان آذربایجان غربی) پرداخته ان. یافته های این تحقیق نشون دهنده از اون هستش که با بررسی الگوی اول شهری در این استان، شهر ارومیه به عنوان اول شهری و مادر شهر منطقه ای، خارج از سلسله مراتب شهری استان آذربایجان غربی در نظام شهری استان نیمه متعادله. براساس مدل رتبه- اندازه کاهش شده، شهر ارومیه طی دوره های گذشته به دلیل زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تفریحی باعث جذب جمعیت شده و شهرها رو از قانون رتبه- اندازه تا حدودی دور کرده. با بررسی منحنی لورنز نتیجه می گیریم که منحنی دارای فرورفتگی و تعقر زیادی نسبت به خط نرماله . با در نظر گرفتن روند ضریب جینی میفهمیم که این روند یکی از موزون ترین سلسله مراتب شهری کشور رو واسه استان به ارمغان آورده.
هاشم داداش پور جمشید جشن (۱۳۹۰)، سلسله مراتب شهری استان اردبیل رو در مقاله ای با عنوان بررسی و تحلیل ساختار سلسله مراتب شهری در استان اردبیل بررسی کردن. طبق تحلیلای انجام شده در سطح این استان، با گذشت یه دوره ۳۰ ساله از دست دادن تعادل سلسله مراتب شهری هنوز یکی از مشخصه های نظام شهریه. تزریق زیادتر از اندازه و بدون برنامه امکانات و خدمات به شهر اردبیل مخصوصا پس از تبدیل شدن اون به مرکز استان، موقعیت جغرافیایی این شهر در مرکز استان، دور افتادگی و تنهایی شهرهای پر جمعیت مانند پارس آباد و …، بعضی از دلایل این نبود تعادل گفته شده.
فرهودی و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیق خود با عنوان «چگونگی پخش فضایی جمعیت در نظام شهری ایران طی سالای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵»، با دسته بندی و به کار گیری روشای تحلیل پخش و تمرکز نظام شهری، به یافته های مشابه یافته های تحقیق اشاره شده دست پیدا کردن.
لیوارجانی و شیخ اعظمی (۱۳۸۸)، در بررسی خود با عنوان «بررسی پدیده اول شهری در ایران در سال ۱۳۸۵»، ضمن تحلیل و مقایسه شاخصای اول شهری در استانای کشور و مقایسه اندازه اول شهری استانا با یه دیگه، اینجور نتیجه گیری کردن که: الگوی اول شهری در ایران از الگوی اول شهری به الگوی اول شهرها تبدیل شده و در آینده به جای یه شهر برتر و یه نظام شهری متعادل، دارای اول شهرهای برتر هستیم. هم اینکه، پدیده اول شهری در ایران بیشتر از این که نتیجه انباشتگی سرمایه و صنعت (کشورای صنعتی) باشه، نتیجه انباشتگی سیاسی و خصوصیات جغرافیایی (سرزمین) هستش.
کمال امیدوار و بقیه (۱۳۸۸)، در مقاله تحلیل شبکه شهری و پخش فضایی جمعیت در کانونای شهری استان هرمزگان به این نتیجه رسیدن که شبکه شهری هرمزگان در سالای ۱۳۸۵- ۱۳۶۵ دچار نبود تعادل بوده و کاهش قطب گرایی در پیشرفت شهری و تمرکززدایی از شهر مسلط از راه راه حل تقویت شهرهای متوسط رو اقدامی منطقی در حهت متعادل سازی پخش فضایی جمعیت در کانونای شهری دونسته ان.
«بررسی و تحلیل وضعیت شبکه شهری در استان بوشهر» عنوان پژوهشیه که تقوایی و گودرزی (۱۳۸۸) طی سالای ۳۵ تا ۸۵ مورد بررسی قرار دادن. یافته های تحقیق ایشون نشون میدن نیمه متعادل بودن پخش فضایی تعداد شهرهای استان بوشهر طی سالای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ بوده، ولی در سال ۱۳۸۵ به متعادل ترین سطح خود طی این شش دهه می رسه، هم اینکه سال ۱۳۶۵، بهترین حالت تعادل پخش فضایی جمعیت شهری استان بوشهر و سال ۱۳۳۵ بدترین حالت اون بوده.
کبری سرخ کمال (۱۳۸۷)، درجه پیشرفت یافتگی شهرستانای استان خراسان رضوی رو در سال ۸۴ شاخص پیشرفت به شکل ۹ بخش با به کار گیری مدل تاکسونومی عددی، تاپسیس، موریس و امتیاز استاندارد، مورد بحث قرار داد. یافته های پژوهشی ایشون نشون میده که الگوی حاکم بر ساختار فضایی استان خراسان رضوی، پیرو الگوی مرکز- پیرامونه و ۶۴٫۴ درصد شهرستانای این استان محرومه.
تولایی و خزایی (۱۳۸۵)، در تحقیق خود با عنوان «الگوی پخش فضایی جمعیت در نظام شهری استان مازندران» اینجور نتیجه گیری کردن که: نظم فضایی موجود در چگونگی پراکندگی شهرهای استان در برابری کامل با نظما و تئوریای تجربه شده در سطح جهانی نیس اما به طور شماتیک چهره عمومی سلسله مراتب شهرهای استان مازندران رو بازگو می کنه.
زبردست (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان «تحولات اول شهری در ایران»، با معرفی و به کار گیری روشای تحلیل اندازه اول شهری، به بررسی این سؤال پرداخته که: به کار گیری سیاستای تمرکززدایی تونسته ان از تمرکز زیادتر از اندازه فعالیت و جمعیت تو تهران کم کنن؟ یافته های بدست اومده از این بررسی نشون میده که اول شهری بازم در کشور هست. علارغم این، پخش نظام شهری کشور از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵ با روند تمرکز زیادتر از اندازه و یا اول شهری بیشتر همراه بوده و از سال ۱۳۵۵ به بعد و تا ۱۳۷۵ کم کم از تمرکز اون کم شده و به سمت پخش متناسب تری در حال حرکت بوده و اعمال سیاستای تمرکززدایی از اواسط دهه ۱۳۴۰ به بعد باعث کم شدن اندازه اول شهری تهران شده و در تشکیل نظام موجود کشور تأثیرگذار بوده.
زیاری و موسوی(۱۳۸۴)، تحقیقی با عنوان تحلیل سلسله مراتب شهر آذربایجان غربی طی سالهای۱۳۷۵- ۱۳۵۵ انجام دادن. نویسندگان در این تحقیق به تحلیل سلسله مراتب شهری آذربایجان غربی طی سالای ۱۳۷۵-۱۳۵۵ با به کار گیری مدلای حد اختلاف طبقه ای، رتبه- اندازه و منحنی لورنز پرداخته ان. براساس یافته های این مطالعه سلسله مراتب شهری استان آذربایجان غربی نیمه متعادله و با ارائه عملکرد ایجاد فرصت برابر واسه همه شهرهای استان و سرویس دهی برتر میشه سلسله مراتب بهینه رو در سطح استان بوجود آورد.
خلیل حاجی پور و اسفندیار زبردست (۱۳۸۴)، در پژوهشی به بررسی، تحلیل و ارائه الگویی واسه نظام شهری استان خوزستان پرداخته. یافته ها و یافته های تحقیق نشون دهنده اون هستش که:
۱- قانون رتبه- اندازه زیپف در مورد تبیین و طراحی نظام شهری منطقه مورد مطالعه مصداقی نداره و مدل “کاهش شده رتبه- اندازه” نتایجی به مراتب مطلوب تر و منطق تر رو بدست میده.
۲ - بخشی از نبود تعادل رو در پخش فضایی جمعیت و کانونای زیستی استان رو میشه به فضای ناهمگن طبیعی و بستر جغرافیایی منطقه نسبت داد، هر چند که اثر عوامل اقتصادی- اجتماعی و سیاسی در تشکیل نظام موجود رو نمیشه ندیده گرفت.
کرامت الله زیاری و میرنجف موسوی (۱۳۸۴)، در مقاله بررسی سلسله مراتب شهری در استان آذربایجان غربی عنوان کرده که سلسله مراتب شهری در شبکه شهری این استان نیمه متعادل بوده و با عملکرد ایجاد فرصت برابر واسه همه شهرهای استان و سرویس دهی برتر میشه سلسله مراتب فضایی بهینه رو در سطح استان بوجود آورد.
حکمت نیا (۱۳۸۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی و تحلیل روند تغییرات سطوح پیشرفت و نابرابریای ناحیه ای در استان یزد (۱۳۷۵- ۱۳۵۵) به این نتیجه رسید که طی این دوره در نواحی استان یزد تفاوتای ناحیه ای وجود داشته که نواحی به طور برابر و یکنواخت پیشرفت نیافته. هر چند بعد از انقلاب سرمایه گذاریا، پخش یکنواختی داشته ولی برابر با نیازای جمعیتی و توانمندیای ناحیه ای نبوده. همین امر دلیل پیشرفت نابرابری نواحی شده.
اسحاق جلالیان (۱۳۸۳)، طی مطالعه ای با عنوان بررسی و تحلیل روند تغییرات سطوح پیشرفت و نابرابریای ناحیه ای در استان فارس (۱۳۷۵-۱۳۵۵) به این نتیجه رسید که نواحی استان فارس در دوره های متفاوت در زمینه های جور واجور دارای تفاوتای پیشرفت بودن که نشون دهنده نبود پیشرفت هماهنگ و منطبق نواحی با نیازای جمعیتی اونا هستش. این نابرابریا درخشش و برآیند عوامل طبیعی، اقتصاد سیاسی، نارساییای نظام برنامه ریزی و قطب رشد (شهر شیراز) هستش و الگوی پیشرفت فضایی منطقه استان فارس به صورت مرکز- پیرامونه.
اسماعیل پور (۱۳۸۰) در تحقیقی با عنوان “بررسی و تحلیل اثر شبکه شهری بر سازمان فضایی شهرهای استان آذربایجان شرقی” به این نتیجه رسید که شبکه شهری استان آذربایجان شرقی تحت اثر شرایط طبیعی، تاریخی و سیاسی شکل گرفته. این عوامل نقش اساسی و قابل توجه در ساختار فضایی نامتوازن و نامتعادل فعلی استان اجرا می کنه.
نوربخش (۱۳۸۰)، موضوع پایان نامه ارشد خود رو به موضوع تحلیل جغرافیای بر شبکه شهری استان چهار محال بیختاری اختصاص داده. نویسنده در این رساله با کمک تکنیکایی مثل قانون مرتبه- اندازه و منحنی لورنز به بررسی شبکه، شهر استان چهار محال پرداخت و در آخر به این نتیجه رسیده که پخش فضایی شهرها در سطح نظام شبکه شهری استان چهارمحال متعادل نیس و نقاط شهری استان دارای روابط منظم و سیستماتیکی در مقایسه با الگوهای مورد انتظار نیستن.
نظریان (۱۳۷۴) در مطالعه ای، ضمن بررسی نظام شهری ایران طی سالای ۱۳۵۵، ۱۳۴۵، ۱۳۶۵ به بررسی شاخص اول شهری در ایران پرداخته. طبق باور ایشون طی این چند سال، تهران همیشه به عنوان شهر برتر مطرح بوده. در سال ۱۳۴۵ اصفهان به عنوان شهر دوم خود نمایی کرد. در سال ۱۳۵۵ و ۱۳۶۵ مشهد به مرتبه دوم صعود کرد و درعوض اصفهان به رتبه سوم سقوط یافت.
گیتی اعتماد (۱۳۷۰)، در مقاله ای با عنوان “تغییرات شبکه شهری ایران در دهه گذشته” به بررسی این موضوع پرداخته؛ ایشون پدیده کلی و زیادی که در دهه ۱۳۷۵- ۱۳۶۵ در شبکه شهری ایران بوجود آمده رو واگرایی شهرهای بزرگ (و گاه میانی) و مخصوصا متروپل تهران دونسته ان و عوامل کلی این تغییرات و نتیجه اون رو به این صورت برشمرده ان. (حسامیان و بقیه، ۱۳۸۵: ۱۵۴- ۱۵۳):
۱) تمرکز فوق العاده شهرهای بزرگ در نتیجه اقتصادی بودن این تمرکز در کشورهایی مثل ایران؛
۲) گرانی مسکن و محال بودن اقشار پایین و حتی میانی واسه اسکان در کلان شهر.
طلا مینایی (۱۳۵۳)، در تحلیل ویژگیای منطقه ای اصفهان با نگاه سیستمی به موشکافی اجزاء جور واجور نظام منطقه ای اصفهان پرداخته و با تحلیل کمی و کار میدونی به بیان ویژگیای هر کدوم از خوشها و بهترین شکل نظام سلسله مراتبی و سرویس دهی در منطقه پرداخته. (حاجی پور و زبردست، ۱۳۸۴: ۶)
۲ -۵ - نتیجه گیری و ارائه چارچوب نظری تحقیق
شاید سؤال اصلی در این مطالعه این باشه که شبکه ها و مراکزسکونتگاهی در ساختار فضایی به چه صورت سازماندهی شده. ضرورت پیدا کردن جواب به اینجور سؤالی به وجود اومده توسط اهمیت داشتن معمای توسعه س، چون در راه رسیدن به پیشرفت شهرها و روستاها (مراکز سکونتگاهی) از نظر کارکرد، تعداد، اندازه و چگونگی پخش، نقش مهمی رو دوش دارن. پس، تو یه جمع بندی میشه گفت، راهبردهای معطوف به چگونگی سازمانیابی شهرها در زیر سه گروه از نظریه های پیشرفت قرار می گیرن. (جدول ۲ -۵): (طرح کالبدی منطقه فارس، ۱۳۸۶: ۵۴ – ۵۲)
گروه اول شامل نظریه هاییه که افزایش کارایی به کمک رشد اقتصادی رو شرط رسیدن به پیشرفت می دونن. این دیدگاه دلیل پیشرفت نیافتگی کشورها رو کمبود سرمایه و تکنولوژی و راه برون رفت از بن بست عقب موندگی رو نوسازی اقتصادی، افزایش تولید و جمع شدن سرمایه می دونه. تجسم این نظریه تشکیل یه یا تعدادی قطب رشد به عنوان موتور پیش برنده توسعه س. قطب رشد عموما معنی کالبدی و مکانی یافته و در کشورای پیشرفت نیافته و در حال پیشرفت به شکل یه کلانشهر ظاهر می شه. دلیل آوردن اون هستش که شهرهای بزرگ به دلایل بیشترین حد کردن صرفه های به وجود اومده توسط تجمع و اندازه از کارایی اقتصادی بالایی برخودار بوده و می تونن تا ثروت بیشتری تولید و جمع شدن کنن. می گن قطبای رشد پس از تشکیل از راه ساز و کار رخنه، به منتشر کردن سرمایه و نوآوری به دور و بر خود می پردازه و مثل یه موتور پیش برنده بقیه سکونتگاه ها رو به دنبال خود به طرف پیشرفت میکشن.
این نظریه ها از نظر سازمان یابی فضایی، تمرکز گرا ومشوق الگوی «تمرکز متمرکز» در سازمان یابی مراکز سکونت گاهی. نتیجه تجربی این نظریه در کشورای پیشرفت نیافته با تشویق شهرهای اول به الگوی اول شهری رسید که در اون شهر قطب فاصله خیلی از نظر جمعیت و امکانات با بقیه شهرهای پایین تر از خود داره. عموما میان شبکه شهری الگوی پارگی وجود داشته و علاوه بر حلقه های مفقوده، از نظر سطح پیشرفت یافتگی میان شهر بزرگ ناحیه و بقیه سکونتگاه ها اختلاف شدید ایجاد شده.
جدول (۲ -۵) عناصر اصلی نظریه های سه گانه مربوط به الگوی شبکه شهری

ردیف راه و روش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-08] [ 09:01:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

مدل کارت امتیازی متوازن(BSC)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاکید بر ارزیابی حوزه مالی و فرایند تولید مبتنی بر کنترل زمانی و هزینه صرف شده

 

تاکید بر ارزیابی حوزه مدیریت و فرایند تولید مبتنی بر نتیجه و ارتقاء کیفیت فرایند.

 

تاکید بر کلیه ابعاد ارزیابی در حوزه های مدیریت،فرایند تولید و عملیات، مالی و نیروی انسانی مبتنی بر اجرا و ارتقاء استراتژی

 

 

 

حال به توضیح برخی از این الگوها خواهیم پرداخت.
الگوی مدیریت کیفیت فراگیر(Total Quality Management): مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) به عنوان یک نگرش و فلسفه است که بر اساس آن، مفهوم کیفیت و جلب رضایت مشتری در همه جای سازمان جاری میشود و با بهره گرفتن از تکنیکهای و ابزارهای آماری موارد را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. مدیریت کیفیت فراگیر خواستار دگرگونی روشن مدیریت سنتی است. این مدیریت در نظر دارد مسئولیت، اختیار و توان تصمیم گیری را در همه رده ها و بخشها به وجود آورد. غربیها اعتقاد دارند، واژه کنترل از یک بار معنایی تلخ برخوردار است، یادآور دیدگاه بازرسی انبوه است که این طرز تفکر میخواهد آن را حذف کند و همین طور از آن مفهوم استنباط میشود که جنبه مثبتی ندارد، زیرا این مواظبت تنها شامل فرآورده نیست بلکه کارکنان را در بر میگیرد. به همین دلیل غربیها بیشتر از واژه TQM استفاده میکنند.
الگوی مدیریت بر مبنای هدف (Management by Objective): مقصود آن است که سازمان با تمام موجودیت و توان عملیاتی خود تلاش میکند به آن دست یابد، اهداف پیش از هر گونه اقدامی یابد به وضوح تعیین، تفهیم و اعلام شود. اهداف یا هدایت کردن تلاش کارکنان به سمت یک نقطه معین جهت حرکت سازمان را مشخص میکنند اگر اهداف سازمان، شفاف و قابل درک باشند، میتوان بر اسا آن استانداردهای مشخصی را برای ارزیابی عملکرد سازمان وضع کرد. برای همین، اهداف را باید کمیت بندی کرد.
پایان نامه
مدیریت بر اساس ارزشها(Management by Values): در مدیریت بر مبنای ارزش ها همه طرح ها، تصمیمات و عملیات در سازمان براساس ارزش ها هدایت و رهبری میشوند. توجه به این نکته ضروریست که این سازمان ها نیستند که مدیریت براساس ارزش ها را موثر می سازند بلکه این کار کارکنان است که این تاثیر را ایجاد می کند. به عبارت دیگر دلیل اینکه مدیریت براساس ارزش ها موثر واقع شود آن است که تعیین ارزش ها و عمل براساس آنها یک عمل انسانی است. اولین گام در به کارگیری مدیریت براساس ارزش ها در یک سازمان، پذیرش خالصانه فلسفه آن به وسیله عموم است، کارکنان باید ایمان بیاورند که MBV از جالب ترین موضوعات برای سازمان و گروه های سهامداران کلیدی در طی زمان است.
الگوی جایزه ملی بالدریج(BALDRIGE): جایزه ملی کیفیت مالکوم بالدریج یک جایزه سالانه برای شرکت های آمریکایی به منظور دستیابی به اهداف کیفی و تجارت مناسب است. اهداف این جایزه، ارتقای آگاهی از کیفیت به عنوان یک عنصر مهم افزایش در رقابت، فهم نیازمندی های اجرای عالی و سهیم شدن در اطلاعات است.معیارهای جایزه بالدریج، نگرش قابل قبولی برای مطابقت با مدیریت کیفیت جامع در هر سازمان را فراهم می آورد. این معیارها بر پایه ۱۰ مفهوم هستند:۱- کیفیت مشتری گرا: کیفیت توسط مشتریان مورد قضاوت قرار می گیرد. بنابراین چنانچه در تمامی مراحل، مشتری در نظر گرفته شده باشد در این صورت محصول منجر به رضایت مشتری می شود بنابراین ضروری است که نیاز مشتری و بازار شناسایی شده توسط فاکتورهایی مورد سنجش قرار گیرد تا با فعالیت های لازم، منجر به رضایت مشتری شود.
۲- رهبری: نیاز است که فرد اول سازمان و جهت های حرکت سازمان را برای رضایت مشتری به صورت واضح با انتظارات والا تنظیم کند.۳- بهبود مستمر و یادگیری: دستیابی به بالاترین سطح عملکرد سازمانی نیازمند داشتن یک شیوه برای بهبود مستمر است.
۴- اهمیت دادن به کارکنان: موفقیت سازمان در بهبود عملکرد، خود وابستگی کامل به مهارت و تحرک نیروهای سازمان دارد.
۵- واکنش سریع: هم اکنون پاسخگویی به مشتریان و نیاز آن ها و داشتن یک روش انعطاف پذیر برای ایجاد یک قابلیت، یکی از نیازهای اساسی هر سازمان است.۶- کیفیت طراحی و پیشگیری: مدیریت باید تاکید زیادی روی مساله کیفیت طراحی و همچنین جلوگیری از اتلاف داشته باشد.
۷- چشم انداز وسیع آینده: مدیریت سازمان باید همواره به صورت کلان تمامی جوانب مرتبط با سازمان را در نظر داشته و تصمیمات و برنامه ریزیهای خود را مبتنی بر این نگرش ها کند.
۸- مدیریت با واقعیت: یک سیستم مدیریت پیشرفته باید بر پایه یک چارچوب اندازه گیری، اطلاعات و تجزیه و تحلیل باشد. اندازه گیری باید از استراتژی شرکت و از تمامی مواردی که روی فرایند و خروجی ها تاثیر می گذارند، ناشی شده باشد.۹- توسعه مشارکت: سازمانها باید مشارکتی با مشتریان، کارمندان، تامین کنندگان و سازمان های آموزشی ایجاد کنند. مشارکت ممکن است به صورت داخلی یا خارجی باشد.
۱۰- مسئولیت اجتماعی و شهروندی: ایجاد مسئولیت به انتظارات اولیه سازمانی بر میگردد که در ارتباط با مسائلی از قبیل ایمنی و سلامت محصول و همچنین سایر موارد در طول عمر محصول و یا خدمات انتظار می رود که این مسئولیت ها باید در نقاط مختلف سازمان و برای افراد مختلف تعیین شده باشد.
الگوی نظام مدیریت هوشین(HOSHIN): نظام مدیریت هوشین، نظامی برای ارائه چشم انداز و اهداف سازمان به روش های عملی و قابل سنجش است. هدف ها اساس تعیین فعالیت هایی هستند که باید انجام گیرند همچنین به ایجاد ضوابطی که برای ارزیابی کمی و کیفی فعالیت ها لازم است کمک میکند. بدین ترتیب تعیین هدف ها یکی از مهمترین عوامل در اجرای مدیریت موثر در سازمان هستند. البته فرایند هدف گذاری باید متناسب با نیازهای هر سازمان باشد. برخی از سازمان ها از یک ساختار رسمی خشک برای فرایند هدف گذاری استفاده میکند در حالی که برخی دیگر از سازمان ها فرایند غیر رسمی را ترجیح میدهند. طرح ریزی فرآیندی برای انجام بخشی از فعالیت ها را برای رسیدن به هدف ترتیب میدهد. معمولاَ طرح ریزی مطالبی درمورد وظایف، مسئولیت ها و هزینه های شروع عملیات در قالب یک جدول سازمانی است و برای یک طرح ریزی کامل گام های زیر را برداشت.۱- تعیین هدف ۲- تعیین نتایج ۳- فرضیه ها ۴- تعیین منابع مورد نیاز ۵- شناسایی محدودیت ها ۶- تعیین گام ها با وظایف اجرایی ۷- برنامه ریزی ۸- اجرا ۹- ارزیابی
در صورت رسیدن به اهداف بعدی و طرح ریزی های بیشتر برای یک مشکل به خصوص با ساده تر کردن یک گام از طرح ریزی های قبلی، این چرخه از گام اول تکرار می شود.
کارت امتیارزی متوازن
در اوائل دههی ۱۹۹۰، رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد به اتفاق دیوید نورتون طراحی تحقیقاتی را به منظور بررسی علل توفیق دوازده شرکت برتر آمریکایی و مطالعه روش های ارزیابی عملکرد در این شرکتها آغاز کردند. حاصل این تحقیق تحت عنوان “شاخصهای محرک عملکرد” در ژانویه ۱۹۹۲ منتشر گردید. آنها دریافتند، شرکتهای موفق برای ارزیابی عملکرد فقط به شاخصهای مالی متکی نیستند بلکه عملکرد خود را از ۴ منظر مورد ارزیابی قرار میدهند:

 

 

  • منظر مالی.

 

 

 

  • منظر مشتری.

 

 

 

  • منظر فرایندهای داخلی.

 

 

 

  • منظر یادگیری و رشد.

 

 

یافته های کاپلان و نورتون موید این واقعیت بود که شرکتهای موفق در هر یک از این چهار منظر، اهداف خود را تعیین و برای ارزیابی موفق در این اهداف در هر منظر شاخصهایی را انتخاب کرده و اهداف کمّی هر یک از این شاخصها را برای دوره های ارزیابی مورد نظر تعیین میکنند، سپس اقدامات و ابتکارات اجرایی جهت تحقق این اهداف را برنامه ریزی و به مورد اجرا میگذارند. آنها متوجه شدند که بین اهداف و شاخصهای این چهار منظر نوعی رابطه علت و معلولی وجود دارد که آنها را با یکدیگر ارتباط میدهد: برای کسب دستاوردهای مالی(در منظر مالی) میبایست برای مشتریان خود ارزش آفرینی کنیم(در منظر مشتری) و این کار عملی نخواهد بود مگر اینکه در فرایندهای عملیاتی خود برتری یابیم و آنها را با خواسته های مشتریان منطبق سازیم( منظر فرایندهای داخلی) و این عمر امکان پذیر نیست مگر اینکه فضای کاری مناسبی را برای کارکنان ایجاد و نوآوری، خلاقیت، یادگیری و رشد را در سازمان تقویت کنیم( منظر یادگیری و رشد).
رابطه علت و معلولی موجود در چهار منظر را شکل(۲-۲) نشان میدهد:
افزایش درآمد، افزایش سود و بهبود نتایج مالی
منظر مالی
ایجاد ارزش برابر مشتریان با ارائه محصولات و خدمات مورد نظر با قیمت مناسب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




 

شاخص‌های برازش
X2/df
RMSEA
NFI
CFI
IFI
RFI
PRATIO
PNFI
PCFI

 

میزان قابل قبول
۲>
۰۵/۰>
۹/۰<
۹/۰<
۹/۰<
۹/۰<
۵۰/۰<
۵۰/۰<
۵۰/۰<

 

مقادیر محاسبه شده
۶۷/۲
۱۱/۰
۹۹/۰
۹۹/۰
۰۰/۱
۹۷/۰
۳۳/۰
۳۳/۰
۳۳/۰

 

 

شاخص‌های برازش مطلق شاخص‌هایی ‌هستند که بر مبنای تفاوت واریانس‌ها و کواریانس‌های مشاهده شده‌ از یک طرف و واریانس‌ها و کواریانس‌های پیش‌بینی شده بر مبنای پارامترهای مدل تدوین شده‌ از طرف دیگر قرار دارند. وجود درجه آزادی بالا (نزدیک به مدل استقلال) و کای اسکوئر پایین (نزدیک به مدل اشباع شده) نشان از قابل قبول بودن مدل و مطلوبیت آن می­باشد. نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی که کای اسکوئر نسبی خوانده می‌شود به جهت قضاوت درباره مدل تدوین شده و حمایت داده‌ها شاخص مناسبی می‌باشد که مقدار پایین‌تر از ۲ مناسب می­باشد. در (جدول ۴-۷) مقدار ۶۷/۲ گزارش شده ‌است و نشان از وضعیت نامطلوب برای مدل است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاخص‌های تطبیقی (NFI، RFI، CFI، IFI)
-مقدار NFI یا شاخص برازش هنجار شده بنتلر-بونت بدست آمده مقدار ۹۹/۰ می‌باشد که با توجه به مقدار استاندارد ۹/۰ که حد مطلوب این شاخص می‌باشد، مدل با توجه به ‌این شاخص از برازش مطلوبی برخوردار است.
- مقدار RFI یا شاخص برازش نسبی بدست آمده مقدار ۹۷/۰ می‌باشد که ‌این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد.
- مقدار IFI یا شاخص برازش افزایشی بدست آمده مقدار ۹۹/۰ می­باشد که ‌این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد.
- مقدار CFI یا شاخص برازش تطبیقی بدست آمده مقدار ۹۹/۰ می‌باشد که ‌این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد.
-مقدار RMSEA یا ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد بدست آمده مقدار ۱۱/۰ می‌باشد که با توجه به مقدار استاندارد کمتر از ۰۵/۰، نامطلوب می­باشد.
شاخص‌های مقتصد (PNFI، PCFI، PRATIO)
-مقدار PNFI یا شاخص هنجار شده مقتصد برابر ۳۳/۰ و پایین‌تر از ۵/۰ و نشان از وضعیت نامطلوب مدل دارد.
- مقدار PCFI یا شاخص برازش تطبیقی مقتصد برابر ۳۳/۰ و پایینتر از ۵/۰ و نشان از وضعیت نامطلوب مدل دارد.
- مقدار PRATIO یا نسبت مقتصد بودن برابر ۳۳/۰ و پایین­تر از ۵/۰ و نشان از وضعیت نامطلوب مدل دارد.
لذا در کل با توجه به‌همه شاخص‌ها می­توان گفت مدل از برازش نامناسبی برخوردار است. با توجه به شاخص‌های اصلاحی آموس (در پیوست­ها آمده‌است) به‌اصلاح مدل پرداخته شد. در نتیجه ‌اصلاح اکثر شاخص‌ها بهبود یافتند.
(جدول۴-۸) شاخص‌های برازش مدل اصلاحی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




۲-۷-۱-۲-۳- مرحله طراحی
مراحل طراحی شامل تعیین کرت استاندارد بر اساس وضعیت منطقه، تعیین اندازه­ بلوک­های زراعی، محاسبه عرض جاده­های داخل مزرعه، تعیین ابعاد کانال­های آبیاری و زه­کشی بر اساس مدول آبیاری و ضریب زه­کشی، طراحی روی نقشه، تعیین ارتفاع کرت بعد از تسطیح و محاسبه حجم خاک برداری و خاک ریزی می باشد.
۲-۷-۱-۲-۴- مرحله اجرا
اجرای طرح شامل ایجاد آرایش هندسی در کرت­بندی اراضی، تجمیع قطعات یک زارع در یک یا چند نقطه، تجمع اراضی چند زارع در یک بلوک زراعی، تجهیز اراضی کشاورزی یک روستا، تجهیز اراضی کشاورزی چند روستا و ایجاد مناطق کشاورزی، ایجاد جاده­های بین مزارع، ایجاد کانال­های آبیاری، ایجاد زه­کشی و.غیره.
سابقه­ طرح تجهیز و نوسازی در اراضی کشاورزی ایران به اواسط دهه ۱۳۴۰ و اراضی مازندران بر می گردد. که با ورود کارشناسان چینی و نظارت آنان، تسطیح اراضی در ایستگاه تحقیقات برنج آمل و اراضی اطراف آن صورت گرفت. در سال ۱۳۴۹ یکی از قدیمی­ترین و شاید بزرگ­ترین این طرح­ها در سطح ۳۵۰ هکتار توسط مهندسین نیپون کوپی ژاپن در شهر رشت تحت عنوان ایستگاه بررسی­های برنج و مشابه آن در شهر آمل در سطح ۲۵ هکتار با همین نام اجرا گردید. همچنین این عملیات به طور پراکنده در بعضی از اراضی شرکت­های سهامی زراعی در سطح استان انجام گرفته است. پس از انقلاب اسلامی کارشناسان ژاپنی در طرح توسعه حوزه­ آبریز هراز این عملیات را از سر گرفتند و با تربیت کارشناسان و اجرای چند طرح، الگوی مناسبی برای اجرای این طرح­ها در مناطق دیگر فراهم نمودند. اما توجه به امر یکپارچه سازی اراضی به­ صورت یک اقدام جدی و به شیوه­ نوین را می­توان در تدوین برنامه پنج­ساله اول پس از انقلاب مشاهده نمود که حرکتی اساسی در جهت بهبود شرایط وارتقاء کیفیت زیربنایی در اراضی کشاورزی بوده است. در سال ۱۳۸۱ با ادغام دو اداره کل، توسعه شبکه ­های فرعی آبیاری و زه­کشی و اداره کل تجهیز و نوسازی اراضی در معاونت آب و خاک کشور، زمینه ­های تعریف و اجرای عملیات مزرعه­ بصورت همگام و اصولی میسر گردید.
دانلود پایان نامه
۲-۸- تجربه­ سایر کشورها در زمینه یکپارچه سازی اراضی
اهداف و روش­های یکپارچه­سازی زمین بسته به کشور مورد نظر متفاوت بوده و تحت تأثیر فرهنگ، سنت و قانون هر کشور بکار می­رود.
پیشینه­ی تاریخی توسعه کشورهای پیشرفته حاکی از آن است که بخش کشاورزی در مراحل اولیه فرایند توسعه اقتصادی، نقش مهمی را جهت نیل به اهداف توسعه ایفا کرده است. کشورهای پیشرفته­ی جهان با وجود اختلاف در نظام­های حکومتی، ارزش­ها، ایدئولوژی­ها، اعتقادات و نظام اقتصادی، مخالف شیوه ­های بهره ­برداری می­باشند و برای حل این معضل توسعه و مدیریت روستایی، فرایند اصلاحات اراضی و سرانجام و تجهیز اراضی را یک ضرورت دانسته و بدان پرداخته­اند.
برنامه ­های تجهیز و نوسازی اراضی زراعی در اروپای غربی با روش­های مختلف و به صورت یک حرکت فراگیر از سده شانزدهم آغاز گردیده و از جنگ جهانی دوم به بعد با شدت بیشتری ادامه یافته است. از سال ۱۹۸۰ در اغلب کشورها فرایند تجهیز و نوسازی اراضی تقریباً شروع شده است و هنوز هم ادامه دارد (کاسترو و همکاران۲۰۰۷)[۱].
درحال حاضر پروژه تجهیز ونوسازی اراضی عمدتاً در آلمان، هلند، فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ، اتریش و سوئیس و همچنین فنلاند، نروژ و سوئد اجرا شده است (ویتیکانن،۲۰۰۴).[۲]
کشورهای اروپای شرقی بعد از پنجاه سال تولید در مزارع اشتراکی، پیشرفت محسوسی در خصوصی­سازی مالکیت ابزار تولید داشته اند. بدین ترتیب علی­رغم موفقیت اصلاحات ارضی در این کشورها، پدیده پراکندگی و کوچکی اراضی که عامل ناخواسته از بطن اصلاحات ارضی بود به مانع اصلی توسعه پایدار بخش کشاورزی این کشورها تبدیل شده عموماً بیشتر اندیشه­ های جدید پیرامون یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی به وسیله­ نهادهای خارجی و دولتی و در مقیاس وسیع اجرا شده اما نتوانسته است به نتایج پایداری دست یابد. بطوریکه گروه ­های محلی خودجوش برای مقابله با ابعاد گوناگون پراکندگی اراضی کشاورزی تشکیل شده ­اند. این کشورها براساس تجارب کشورهای توسعه ­یافته غربی و سازمان­های بین ­المللی به بازسازی کشاورزی خود پرداختند.
فوکودا و همکاران (۲۰۰۳)[۳]، در تحقیقی با عنوان سیاست­های بخش کشاورزی در ژاپن اظهار داشتند که کمک به زارعین در طرح تجهیز و نوسازی اراضی توانسته موجبات کاهش هزینه تولید برنج و افزایش درآمد زارعین را به­همراه داشته باشد به­طوریکه درآمد زارعینی که در این طرح­ها مشغول به­کار هستند ۱۰درصد بیشتر از درآمد زارعینی است که در مزارع سنتی مشغول به کار هستند.
فرایند تجهیز و نوسازی اراضی زراعی در کشورهایی چون آمریکا، کانادا و ژاپن همگام با رشد و توسعه نظام سرمایه­داری در راستای صنعتی­شدن، ضروری تشخیص داده شد. در آمریکا تا سال ۱۹۴۰ ساختار فضایی زراعی بصورت بارز و گسترده بود و مکانیزه شدن این بخش به استمرار و گسترش بهره ­برداری­ها کمک فراوانی کرد. در کانادا نیز فرایند تجهیز و نوسازی اراضی در بیش از ۱۲۱ هزار هکتار از اراضی کشاورزی صورت گرفت (ابراهیمی،۱۳۸۸).
در ژاپن نیز ساماندهی مجدد فضایی زراعی و تغییر ساختار کشاورزی، که از سده هفدهم آغاز شده بود در سه مرحله­ تاریخی، با توجه به نیازهای جامعه و ساختار حکومت و سیاست­ها، جنبه اجرایی و تکاملی به خود گرفت (آتسوشی،۲۰۰۵)[۴].
فرایند تجهیز و نوسازی در کشورهای کمتر توسعه ­یافته و یا در حال توسعه به لحاظ وضعیف جغرافیایی، میزان رشد اقتصادی و توسعه صنعتی، سابقه کمتری دارد، ولی به­ دلیل بالا بودن میزان جمعیت روستایی، محرومیت و فقر شدید، بیکاری و تورم، ضرورتی انکار ناپذیر است. در این کشورها فرایند تجهیز و نوسازی هنوز مراحل اولیه تکوین خود را می­گذارنند و در اغلب این کشورها هنوز ساختار فضایی اراضی زراعی سنتی شکل غالب دارد.
در تایلند، تغییر ساختار فضایی اراضی زراعی در قالب تعاونی صورت پذیرفته است و بدین ترتیب مشکلات ناشی از پراکنش اراضی زراعی و تعدد صاحبان اراضی از طریق فرایند تجهیز و نوسازی تا حدودی برطرف شده است (فوکودا،۲۰۰۵)[۵].
فائو (۲۰۰۲)، رهیافت­های متنوعی برای ساماندهی و تجهیز و نوسازی اراضی در کشورهای مختلف به کار گرفته می­شوند ولی اصول مشترکی که ضرورت دارد در همه رهیافت­ها رعایت شود مبتنی بر موارد زیر است:
تجهیز و نوسازی اراضی اراضی کشاورزی باید مشارکتی، آزادانه و برخاسته از بطن جامعه باشد.
تجهیز و نوسازی اراضی باید به­جای جهت­گیری برای تولید محصولات تجاری، متمرکز تأمین معیشت روستایی باشد.
نتایج نهایی تجهیز و نوسازی باید به توسعه سیاسی و اقتصادی پایدار کل جامعه و نوسازی آن منجر شود.
فائو (۲۰۰۲)[۶]، برای تضمین موفقیت این رهیافت­ها موارد زیر را توصیه می­ کند:

پژوهش­ها باید بیشتر در مناطقی انجام شود که هنوز پیامدها و عواقب پراکندگی اراضی در آنجا ارزیابی نشده است و تحلیل­های جامع هزینه منفعت نیز باید در این فرایند درنظر گرفته شود.
همکاری موجود بین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و آژانس­های توسعه ملی و بین ­المللی، انجمن­های حرفه­ای، سازمان­های غیر دولتی، بخش خصوصی و دانشگاه­ها باید تقویت شود.
راهکارهای ساماندهی و تجهیز و نوسازی اراضی تدوین شود.
تجهیز و نوسازی اراضی باید بخشی ضروری از برنامه ­های توسعه باشد.
سازمان­های کمک کننده باید نظریات خود در مورد تجهیز و نوسازی اراضی را در قالب پروژه­ های فنی و مالی برای کشورهای در حال توسعه ارائه دهند.
در جهان امروزی که دموکراسی به­نحو چشمگیری روبه گسترش است، عملیات یکپارچه سازی اراضی نسبت به گذشته مشکل­تر است. در تجهیز و نوسازی اراضی حالت بینابین در ابتدا با تأئید دولت و رضایت بعضی کشاورزان شروع می­ شود و مخالفان ملزم به پذیرش روند اجرایی می­باشند. از طرفی می­توان این امر را نوعی دموکراسی همراه با مشارکت نامید زیرا که مطابق با رضایت اکثریت جامعه است یعنی دوسوم کشاورزان و دوسوم از اراضی روستا. به همین صورت معیار پذیرش طرح در کشورهای هلند، تایوان، پرتقال، یونان و هندوستان رضایت بیش از نیمی از کشاورزان در نظر گرفته شد.
ولی در ژاپن اگرچه مطابق قانون اصلاحات ارضی سال ۱۹۴۹ توافق ۵۰% کشاورزان برای انجام طرح کافی بود ولی در سال ۱۹۹۲ سیاست جدید توافق اکثریت دوسوم را لازم دانست و در بیشتر موارد رضایت ۱۰۰% کشاورزان قبل از شروع کار جلب می­شد.
در ایران هم­اکنون می­بایست نظر ۱۰۰% کشاورزان را جلب نمود که کار بسیار دشواری به نظر می­رسد، به­خصوص هنگامی که پس از جلب رضایت، یکی از مالکان فوت نموده و زمین بین وراث تقسیم گردد. متأسفانه قانون و آیین نامه­ی اجرایی جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزان و ایجاد قطعات مناسب فنی و اقتصادی مصوب ۱۳۸۵ به اجرا در نیامده است.
۲-۹- مروری بر تحقیقات صورت گرفته در ایران
در سال ۱۳۸۳، اولین کارگاه آموزشی مبانی طراحی تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان برگزار شد که در این کارگاه محققانی چون کریمی، کیاء، غلامی، مریدنژاد، سبحانی­پور، توسلی، شکری، عادلی­نوری، شعبانی، پاره­کار و روزخوش با ارائه مقالات آموزشی به بررسی نقاط قوت و ضعف این طرح پرداختند که همگی بر این موضوع اتفاق نظر داشتند که این عملیات موجب کاهش هزینه تولید و افزایش درآمد برای شالیکاران گردیده است.
در پژوهشی که توسط آشکارآهنگرکلایی و همکاران (۱۳۸۵)، در شالیزارهای روستای گلیرد شهرستان جویبار صورت گرفت، نظر کشاورزان مشمول طرح از چهار مؤلفه­ی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فنی و اجرایی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده از طریق مدل AHP بیانگوی این بود که مهم­ترین اولویت­های بازدارنده در مسیر توسعه طرح تجهیز و نوسازی ، مسائل فرهنگی و اجتماعی است که محصول سواد پایین و به تبع آن، عدم برخورداری از دانش فنی لازم و برخی باورها و اعتقادات سنتی می­باشد، لذا آموزش جهت اصلاح و بهبود این ساختار فرسوده در کنار ترغیب کارشناسان جوان بخش کشاورزی برای فعالیت در این عرصه، ضمن ایجاد بسترهای مناسب برای آنان می ­تواند تا حدود زیادی مسیر توسعه کشاورزی مکانیزه را تسهیل کند. همچنین آموزش کشاورزان در جهت پذیرش فن­آوری بهنگام بخش کشاورزی، تصویب و تدوین قانونی منسجم و دربرگیرنده اهداف طرح تجهیز ونوسازی، سرمایه ­گذاری در امور زیربنایی بخش کشاورزی و تجهیز سیستم­های اجرایی (ماشین­آلات و تجهیز فنی) می ­تواند گسترش اجرای طرح تجهیز ونوسازی را تسریع کند.
در پژوهشی که توسط امیرنژاد و رفیعی (۱۳۸۸)، در پنج روستای منتخب استان مازندران بعمل آمده، عواملی مانند میزان تحصیلات شالیکاران، تعداد افراد خانواده شالیکاران، کیفیت اراضی شالیزاری، فاصله­ی بین قطعات اراضی شالیزاری، برنامه ­های آموزشی و حمایت­های اعتباری سازمان­های مربوطه، مهمترین عوامل مؤثر بر پذیرش فرایند تجهیز و نوسازی می­بودند، به­طوریکه عواملی همچو میزان تحصیلات، فاصله­ی بین قطعات، برنامه ­های آموزشی و ترویجی و حمایت­های اعتباری تأثیر مثبتی بر پذیرش فرایند تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری دارند و با افزایش هریک از این متغیرها، احتمال پذیرش فرایند یکپارچه سازی نیز افزایش می­یابد. همچنین افزایش بعد خانوار به­ دلیل افزایش ریسک­گریزی شالیکاران جهت تأمین معیشت خانوار، مانع از پذیرش سیاست­های نوین نظیر تجهیز و نوسازی اراضی خواهد شد.
فتوحی (۱۳۸۴)، درتحقیقی تحت عنوان بررسی اقتصادی طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری گیلان نشان داد که این طرح توانسته است باعث کاهش هزینه تولید بین ۸/۶۳ الی۵۵ درصد گردد و میزان تولید را تا ۰۳/۸ درصد افزایش داده است.
سبحانی­پور (۱۳۷۶)، مبانی، اهداف و مزیت­های طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری را مورد بحث و بررسی قرار داده است وی بیان کرد­ که این طرح می ­تواند در زمینه کاهش هزینه­ تولید، افزایش راندمان آب آبیاری، توسعه مکانیزاسیون مزارع و افزایش درآمد کشاورزان شالیکار موثر واقع شود.
در تحقیقی که توسط ابراهیمی و همکاران (۲۰۰۸)، در استان گیلان انجام شد مهم­ترین هدف از طرح تجهیز را کاهش هزینه و افزایش درآمد شالیکاران دانست و نتایج نشان می­دهد که روابط مثبت و معنی­داری بین رضایت کشاورزان با آموزش، درآمد، از بین بردن مشکلات آّبیاری و دسترسی به جاده­های مزارع وجود دارد.
در تحقیقی که توسط ابراهیمی و همکاران (۱۳۸۸)، با بهره­ گیری از روش SWOT بصورت میدانی و از طریق دو سری پرسشنامه از ۳۴ نفر کارشناسان صفی و ستادی مجری و ناظر در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری استان گیلان به­عمل آمده، نشان می­دهد که به لحاظ فرصت­های مناسب ناشی از اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری، مولفه­های ویژگی استفاده از ماشین­آلات مناسب برای انجام کارهای زراعی، ایجاد فرصت مناسب برای مدیریت مطلوب مزرعه و حرکت به سوی کشاورزی مکانیزه و کاهش افت محصول همگی در بعد اقتصادی از دیدگاه کارشناسان از اهمیت برخوردار است. به لحاظ ایجاد تهدیدهای ناشی از اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری نیز ویژگی تقسیم مجدد زمین و ایجاد مرزهای اضافی به­ دلیل تقسیم زمین بین وارثین پس از اجرای طرح، ویژگی­هایی چون ایجاد تهدید ناشی از عدم تحویل به­موقع زمین کشاورزان در سال اول، در بعد اجتماعی و تهدید ناشی از ایجاد تغییر کاربری به­ دلیل ایجاد دسترسی­های مناسب در بعد زیست محیطی به­ترتیب از اولویت برخوردار است که مهم­ترین تهدیدات ایجاد شده در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی قرار دارند.
سوری­گرجی (۱۳۸۷)، در تحقیقی واقع در اراضی میانکاله مازندران به این نتیجه رسید که اندازه کرت­ها هرچه بزرگتر باشد مفیدتر بوده اما محدودیت­هایی به شرح زیر نیز وجود دارد:
۱- شیب زمین، که هرچه زیادتر باشد باعث اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف کرت گردیده و خاک­برداری و خاک­ریزی افزایش می­یابد.
۲- آبیاری و زه­کشی، بطوریکه اندازه زمین باید به اندازه­ای باشد که بتوان حداکثر در یک روز آن کرت را آبیاری و در دو روز هم زه­کشی نمود.
۳- ماشین­آلات، که طول و عرض کرت به ماشین بستگی دارد و طبق اطلاعات منطقه و امکاناتی که از نظیر ماشین­آلات وجود دارد می­توان یکی از منحنی­های مناسب را برای انتخاب اندازه کرت در نظر گرفت.
۴- محدودیت­های اجتماعی، که ناشی از محدودیت کمبود زمین اختصاصی (خزده مالکی) برای هر کشاورز می­باشد.
در تحقیقی که توسط یزدانی و همکاران (۱۳۸۳)، با هدف ارزیابی چگونگی تسطیح و تغییر شکل و اندازه کرت­های شالیزاری در طرح­های تجهیز و نوسازی با تهیه داده ­های لازم برای اصلاح روش­ها به­منظور حفظ تداوم آنها بوسیله اندازه ­گیری­های میدانی و استفاده از پرسشنامه در سطح شالیزارهای تجهیز شده در استان گیلان انجام گرفته، نتایج حاکی از آن است که بدلیل کوچکی سطح این طرح­ها و همچنین عدم وجود یکپارچگی و تمرکز در انتخاب مکان اجرای آن بلوک­ها و کرت­ها بالاجبار مقدار زیادی از آنها ناقص اجرا می­شوند.
در خصوص عملکرد، نتیجه ­گیری گردید که مقدار عملکرد در مزراع تجهیز شده از مزارع سنتی کمتر است اما درعین­حال در مزارع سنتی که عملکرد آنها قبل از اجرای طرح پایین بود تجهیز و نوسازی باعث افزایش عملکرد شده است.
جدول (۲-۹)، ارزیابی نهایی کشاورزان از طرح­های تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری

 

  ۱۰۰%موافق ۸۰%موافق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]




شکل ۴-۳- تغییرات وزن عضلات سولئوس و SVL به نسبت وزن بدن در گروه ­های تمرینی و کنترل پس از دوره تمرین ……………۴۷
شکل ۴-۴- میانه و انحراف معیار بیان ژن FOXO1، MHC I، MHC IIa، MHC IIx و MHC IIb (ΔCT±SD) گروه ­های تمرینی و کنترل پس از دوره تمرین در عضله سولئوس ……………………………………………………………………………………………………………….۵۰
شکل ۴-۵- میانه و انحراف معیار بیان ژن FOXO1، MHC I، MHC IIa، MHC IIx و MHC IIb (ΔCT±SD) گروه ­های تمرینی و کنترل پس از دوره تمرین در عضله SVL …………………………………………………………………………………………………………………….50
شکل ۴-۵- مقایسه میزان Ratio ژن FOXO1 عضله سولئوس بین گروه ­های تمرینی و گروه کنترل ………………………………………….۵۲
شکل ۴-۶- مقایسه میزان Ratio ژن FOXO1 عضله SVL بین گروه ­های تمرینی و گروه کنترل ………………………………………………۵۴
شکل ۴-۷- مقایسه Ratio ایزوفرم­های ژن MHC در عضله سولئوس گروه تمرین اکسنتریک با گروه کنترل ………………………….۵۵
شکل ۴-۸- مقایسه Ratio ایزوفرم­های ژن MHC در عضله سولئوس گروه تمرین تناوبی سرعتی با گروه کنترل …………………….۵۶
شکل ۴-۹- مقایسه Ratio ایزوفرم­های ژن MHC در عضله SVL گروه تمرین اکسنتریک با گروه کنترل ……………………………..۵۷
شکل ۴-۱۰- مقایسه Ratio ایزوفرم­های ژن MHC در عضله SVL گروه تمرین تناوبی سرعتی با گروه کنترل ………………………۵۸
فصل اول
طرح پژوهش

مقدمه
استفاده از لغت فعالیت ورزشی در پژوهش های علمی اغلب شامل متغیر های تغییر پذیر است. این متغیر ها شامل : ماهیت ( استقامتی در مقابل مقاومتی )، تکرار، شدت و مدت جلسه تمرینی است(۱). از طرفی فعالیت ورزشی به طور بالقوه بوسیله انقباض عضله اسکلتی، هومئوستاز را بر هم می ریزد. فعالیت عضله اسکلتی در ترکیبی از انقباضات کانسنتریک[۱] ، ایزومتریک[۲] یا اکسنتریک صورت می گیرد(۱). برای شرکت در رشته های ورزشی، تمرین عضوی جدایی ناپذیر است. افرادی که در رشته های ورزشی سازمان یافته یا در فعالیت های ورزشی تفریحی شرکت می کنند، برای بهبود عملکرد خود از تمرین های سازماندهی شده استفاده می کنند(۲). با نگاه به متغیر های ذکر شده در بالا، می توان چنین نتیجه گیری کرد که، با اصلاح و تعدیل متغیر ها می توان به شیوه ای از تمرین ورزشی دست یافت که برطرف کننده نیاز های ما در هر رشته ورزشی باشد. اخیرا به کارگیری تلاش های با حداکثر سرعت دویدن[۳] و همچنین با شدت تمام[۴] ، هم در رشته های عملی و هم آزمایشگاهی پدیدار شده است. تمرین تناوبی سرعتی ( SIT ) یکی از انواع تمرین تناوبی با شدت بالا ( HIT ) به حساب می آید(۳). تمرین تناوبی سرعتی ( SIT ) شامل جلساتی با تناوب های بیشتر از ۲۰-۳۰ ثانیه است که با تمام شدت صورت می گیرد و توسط دوره های استراحت غیر فعال ۲-۴ دقیقه از هم جدا می شوند(۴). تمرین اکسنتریک، تمرینی است با درصد بالایی از انقباضات اکسنتریکی. انقباضی که در آن گشتاور تولیدی عضله کمتر از گشتاور مقاومت بیرونی است(۵). برای مثال یکی از انواع مرسوم فعالیت ورزشی اکسنتریک، دویدن در سراشیبی است(۶). سازگاری های ناشی از تمرین بوسیله ی تغییرات در : پروتئین های انقباضی و عملکردشان، عملکرد میتوکندریایی، تنظیم متابولیکی، سیگنالینگ درون سلولی و پاسخ های رونویسی منعکس می شوند(۱). تاکنون مکانیزم های مولکولی گسترده ای که متاثر از سازگاری به تمرین ورزشی هستند شناخته شده اند، این مکانیزم ها شامل تغییرات تدریجی در میزان بیان پروتئین ها و فعالیت آنزیم های سلولی می باشند(۱). یکی از ژن های موثر بر تنظیم تکثیر سلولی و تنظیم تار عضلانی FOXO می باشد(۷). محصول این ژن پروتئین های FOXO1 ، FOXO3 ، FOXO4 و FOXO6 است که در پستانداران بیان می شود(۸). FOXO1 بر تنظیم مرگ برنامه ریزی شده سلول و همچنین تنظیم نوع تار عضلانی اثر می گذارد(۷). پژوهش های اخیر نشان داده اند که FOXO1 در سازگاری عضله اسکلتی به فعالیت ورزشی شرکت می کند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مزمن تمرین تناوبی سرعتی و تمرین اکسنتریک بر میزان بیان ژن FOXO1 می پردازد، تا مشخص شود کدامیک از انواع تمرین نقش موثرتری بر مرگ برنامه ریزی شده سلول و تغییر نوع تار عضلانی دارد.
دانلود پایان نامه

بیان مسئله
عضله اسکلتی با توجه به فرایندهای آپوپتوتیک[۵] ، ساختار چند هسته ای هایش و همچنین محتوای میتوکندریایی، منحصربفرد است. تفاوت های همراه با آپوپتوزیس به عضله و یا نوع تار وابسته است(۹). آپوپتوزیس، شکل بسیار کنترل شده مرگ سلولی است که بوسیله ی رخداد های مولکولی، بیوشیمیایی و ریخت شناسی ویژه مشخص می شود، همچنین برای توسعه نرمال ارگانیسم های چند سلولی ضروری است و در انتقال سلولی بافت های افراد سالم بزرگسال شرکت می کند(۱۰). پاسخ های سلولی وابسته به FOXO شامل گلوکونئوژنز[۶] ، ترشح نوروپپتید ها[۷] ، آتروفی[۸] ، آتوفاژی[۹] و آپوپتوزیس می باشد. ژن های هدف بی شماری برای اینکه نقش فاکتورهای FOXO را در فرایند های سلولی گوناگونی وساطت کنند شناخته شده اند(۱۱). شناخته شده ترین ژن های هدف وابسته به FOXO که در آپوپتوزیس نقش دارند عبارت اند از فاکتور های پیش برنده آپوپتوتیک که شامل پروتئین های BH3-only ( Bim [۱۰] ، BNIP3 [۱۱] ) و لیگاند های گیرنده های مرگ ( TRAIL [۱۲] ، FasL ) است(۱۱, ۱۲). با نگاه به شواهد می توان چنین نتیجه گرفت که فاکتور های رونویسی FOXO بعنوان تنظیم کننده کلیدی رشد سلول ( آپوپتوزیس ) ضروری اند(۱۲).
شرکت در جلسات تمرین ورزشی سبب سازگاری های سیستم فیزیولوژیکی و افزایش کارایی و ظرفیت بدن می شود. این تغییرات تا حد زیادی به شدت و مدت جلسات تمرینی، نیرو یا بار کار تمرینی و یا سطوح پایه آمادگی بستگی دارد(۱۳). عضله اسکلتی بافتی است فعال که به شدت و نوع فعالیت – هر دو – پاسخ می دهد(۱۴). در فعالیت عضلانی اکسنتریک عضله در حال انقباض کشیده می شود(۱۵). اکثر عضلات پا هنگام راه رفتن به منظور تعدیل جاذبه و شُک های وارده بصورت اکسنتریکی عمل می کنند. هنگام دویدن در سراشیبی اکسنتریکی عمل کردن عضلات ضد جاذبه واضح تر می شود(۱۵). امروزه موجی از تحقیقات علاقه مند به آزمایش اثرات دویدن با حداکثر سرعت دویدن و تلاش های با تمام شدت هم در محیط میدانی و هم در محیط آزمایشگاهی هستند. تمرین تناوبی سرعتی ( SIT ) عبارت است از تناوب هایی با مدت بیشتر از ۲۰-۳۰ ثانیه که با تمام شدت صورت می گیرد و توسط دوره های ۲-۴ دقیقه ای استراحت غیر فعال جدا می شود(۳, ۴).
اخیرا، آپوپتوزیس علاقه ی بسیاری از دانشمندان ورزشی را به خود جلب کرده است، علاوه بر مرگ سلولی نکروتیک، به دلیل اینکه شواهدی نشان دادند که مرگ سلولی آپوپتوتیک با ورزش نیز رخ می دهد. چندین فاکتور که ممکن است آپوپتوزیس را در بافت های مختلف تغییر دهد، با ورزش کردن شدید، تعدیل می شوند(۱۰). ورزش محرک فیزیولوژیکی قوی ای است که می تواند تعدادی از مسیرهای سیگنالینگ بیرون سلولی و درون سلولی را تحت تاثیر قرار دهد(۹). فعالیت ورزشی شدید کوتاه مدت و اکسنتریک، با فنوتایپ های پیش برنده آپوپتوز و افزایش تکه تکه شدن DNA [۱۳] ( نشان آپوپتوزیس ) همراه می شوند در حالی که تمرین ورزشی منظم یا فعالیت ورزشی منظم با محیط آنتی آپوپتوتیک و کاهش تکه تکه شدن DNA در عضله اسکلتی همراه است(۹). آپوپتوزیس در عضلات موش بعد از ورزش نیز رخ داد(۱۰). همانطور که اشاره شد FOXOs در تنظیم آپوپتوزیس ضروری اند، از این رو در تحقیقی دیگر نشان داده شد، ژن های آپوپتوتیک Bim و BNIP3 در طی آتروفی عضلانی توسط FOXO1 تحریک شدند(۱۶). FOXOs در بدن تعدادی از ژن ها را که در فرایند های سلولی مختلف ( همچون متابولیسم، چرخه سلولی، آپوپتوزیس، مقاومت در برابر استرس، بازسازی DNA آسیب دیده و سیستم ایمنی ) شرکت می کنند، هدف قرار می دهند(۱۲).
فاکتور های رونویسی خانواده FOXO، دامنه وسیعی از فرایند های فیزیولوژیکی سلولی را تنظیم می کنند، از جمله می توان به سازگاری متابولیکی و تمایز میوژنیکی اشاره کرد(۱۷). تار های عضلات، دارای استعداد بالایی در پاسخ گویی به سیگنال های گوناگون هستند. این کار را را بوسیله ی تغییر در نیمرخ فنوتیپیشان انجام می دهند(۱۸). میوزین[۱۴] ، بزرگترین پروتئین با فیلامنت ضخیم است که در حال حاضر مناسب ترین نشانگر تنوع تار عضلانی است. چهار ایزوفرم عمده ی زنجیره سنگین میوزین (MHC) که در عضله اسکلتی تعدادی از پستانداران بالغ کوچک یافت شده است عبارت است از : میوزین زنجیره سنگین کُند I? ( MHC-I? )[۱۵] ، میوزین زنجیره سنگین تند IIA ( MHC-IIA )[16] ، میوزین زنجیره سنگین تند IIX یا IID ( MHC-IIX یا MHC-IID )[17] و میوزین زنجیره سنگین تند IIB ( MHC-IIB )[18] (۱۸). نتایج اکثر پژوهش ها نشان دهنده تغییر فیبرهای تند به کند است. پیرامون تنظیم نوع تار عضلانی دیده شده است که : بیش بیانی FOXO1 از توسعه تار های نوع I اکسیداتیو در داخل بدن جلوگیری کرد(۱۷). همچنین قابل ذکر است که پژوهش های اندکی پیرامون تاثیر فعالیت ورزشی بر بیان FOXOs صورت گرفته است. در این ارتباط دیده شده است که : ژن FOXO3 بعد از ماراتن افزایش پیدا کرد(۱۹).
با توجه به پژوهش های اندکی که پیرامون تاثیر تمرینات سرعتی و اکسنتریک بر مرگ برنامه ریزی شده سلول صورت گرفته است و نیز نبودن اطلاعاتی راجع به تاثیر تمرینات فوق بر میزان بیان ژن FOXO1 به عنوان معیاری برای آپوپتوزیس و همچنین به عنوان عامل موثر بر ژن های دخیل در تغییر نوع تار عضلانی و نیز کم بودن پژوهش ها پیرامون تاثیر تمرین تناوبی سرعتی بر تغییر نوع تار عضلانی ، لذا به نظر می رسد که بررسی تاثیر تمرینات فوق بر مرگ برنامه ریزی شده سلول و تغییر نوع تار عضلانی ضروری است. با توجه به مستندات موجود تا امروز، فرض بر این است که اثر مزمن تمرینات فوق باعث کاهش آپوپتوزیس می شود. همچنین هر دو نوع تمرین باعث افزایش بیان FOXO1 می شوند و اثر مثبتی بر تغییر نوع تار عضلانی بر جای خواهند گذاشت. حال این سوال مطرح می شود که آیا تمرینات تناوبی سرعتی و اکسنتریک باعث تاثیر بر میزان ژن FOXO1 در مسیر مرگ برنامه ریزی شده سلول و تغییر نوع تار می شوند؟

اهمیت و ضرورت تحقیق
به طور خاص، سازگاری مولکولی بوسیله ی انقباضات عضلانی مختلف تحریک می شود، که فقط تا حدی توضیح داده شده است(۲۰). اثرات درمانی و متابولیکی فعالیت ورزشی منظم روی شیوه زندگی وابسته به بیماری های حاد، پیشتر معین شده است، اما مبناهای مولکولی برای تغییرات انطباقی در توده عضله اسکلتی و عملکرد متابولیکی به عنوان بخشی که مشتاقانه به دنبال پژوهش است باقی مانده است. اثرات ورزش و پیچیدگی پاسخ ها در هر دو سطح متابولیکی و مولکولی پیشنهاد می کنند که روش منحصربفردی که سازگاری تمرین ورزشی را وساطت کند، وجود ندارد(۱). از طرفی توده عضله اسکلتی ۴۰ تا ۵۰ درصد وزن بدن انسان را تشکیل می دهد و آن را به بزرگترین بافت در بدن تبدیل می کند. هومئوستاز عضله برای تمامیت و حفظ بدن ضروری است و اختلالات عضلانی مرتبط با بیماری های مختلف منجر به کیفیت پایین زندگی می شود. عضله اسکلتی قابلیت های تطبیقی قابل توجهی را در پاسخ به چنین محرک هایی نشان می دهد : فاکتورهای محیطی، مداخلات تغذیه ای، شرایط بارگذاری و فعالیت انقباضی. تمام این تحریکات منجر به تغییر در متابولیسم انرژی و توده عضلانی می شود، بخصوص بوسیله ی تغییر در ترکیب تار و تعادل بین سنتز و از بین رفتن پروتئین(۷). در این رابطه پروتئین های زیر گروه FOXO ( که در این پژوهش FOXO1 ) بطور گسترده ای در تکامل تدریجی به کار می روند و برای فرایند های متنوع سلولی ضروری هستند، که شامل تنظیم بیان ژن های چرخه سلولی(۲۱, ۲۲)، تمایز، رشد، متابولیسم، مسیرهای سرکوب تومور و آپوپتوزیس(۷, ۱۲, ۱۷) می شوند. با توجه به تاثیر FOXOs بر مرگ برنامه ریزی شده سلول و تغییر نوع تار عضلانی و اینکه عوامل فوق مهمترین اجزا در حیطه سلامتی و ورزش حرفه ای به حساب می آیند و از سوی دیگر پژوهش های اندکی که پیرامون تاثیر مزمن تمرین تناوبی سرعتی و تمرین اکسنتریک بر مرگ برنامه ریزی شده سلول صورت گرفته است و نیز نبودن تحقیقات راجع به تاثیر تمرینات فوق بر بیان ژن FOXO1 و همچنین کم بودن پژوهش ها پیرامون تاثیر تمرین تناوبی سرعتی بر تغییر نوع تار عضلانی، پژوهشگر را بر این داشت تا تاثیر مزمن تمرینات تناوبی سرعتی و اکسنتریک بر مرگ برنامه ریزی شده سلول و تغییر نوع تار عضلانی را با توجه به بیان ژن FOXO1 مورد بررسی قرار دهد.

اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
تعیین اثر تمرین تناوبی سرعتی و تمرین اکسنتریک بر آپوپتوزیس و نوع تار عضلانی در عضلات تند و کند انقباض موش های نر صحرایی اسپراگ داولی
۱-۴-۲- اهداف اختصاصی
تعیین تغییر میزان بیان ژن FOXO1 پس از یک دوره تمرین اکسنتریک در عضله سولئوس
تعیین تغییر میزان بیان ژن FOXO1 پس از یک دوره تمرین تناوبی سرعتی در عضله سولئوس
تعیین تغییر میزان بیان ژن FOXO1 پس از یک دوره تمرین اکسنتریک در عضله SVL
تعیین تغییر میزان بیان ژن FOXO1 پس از یک دوره تمرین تناوبی سرعتی در عضله SVL
تعیین تغییر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC پس از یک دوره تمرین اکسنتریک در عضله سولئوس
تعیین تغییر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC پس از یک دوره تمرین تناوبی سرعتی در عضله سولئوس
تعیین تغییر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC پس از یک دوره تمرین اکسنتریک در عضله SVL
تعیین تغییر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC پس از یک دوره تمرین تناوبی سرعتی در عضله SVL
فرضیه های پژوهش
یک دوره تمرین اکسنتریک بر میزان بیان ژن FOXO1 عضله سولئوس موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین تناوبی سرعتی بر میزان بیان ژن FOXO1 عضله سولئوس موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین اکسنتریک بر میزان بیان ژن FOXO1 عضله SVL موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین تناوبی سرعتی بر میزان بیان ژن FOXO1 عضله SVL موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین اکسنتریک بر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC عضله سولئوس موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین تناوبی سرعتی بر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC عضله سولئوس موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین اکسنتریک بر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC عضله SVL موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
یک دوره تمرین تناوبی سرعتی بر میزان بیان ایزوفرم­های ژن MHC عضله SVL موش­های صحرایی اثر معنی­داری دارد.
قلمرو پژوهش
در پژوهش­های تجربی و آزمایشگا­هی با بهره گرفتن از مدل­های حیوانی متغیر­های زیر تحت کنترل پژوهشگر بوده است.
نژاد، جنس، سن، عوامل محیطی (­نور، دما، رطوبت، صدا­)
عوامل تمرینی (­نوع، مدت و شدت فعالیت ورزشی و میزان فعالیت قبلی­)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]