ارتش و دولـت دکتر مصـدق- فایل ۹ |
الف) کوشش به منظور اجرای دقیق دستورات حزبی و اتخاذ تدابیر لازم برای اینکه دستورات به بهترین صورت انجام شود و کنترل اجرای دستورات وظایف اعضاء.
ب) توجه به نقائص و اشکالات کار حوزه ها واعضاء و کوشش برای مرتفع ساختن این نقائص از طریق توسعه انتقاد و انتقاد از خود و اتخاذ تدابیر دیگر.
ج) به کار بردن مساعی لازم برای اینکه اعضاء هر چه بیشتر خصائل انقلابی خویش را پرورش دهند و شور سیاسی و سطح انضباط و دانش اجتماعی او را بالا برند.
د) رسیدگی به گزارش هایی که مسئولین از وضع حوزه ها میدهند.
۱۸) مسئول حوزه مسئولین اجرای وظایف حوزه مسئولین را کنترل مینماید و وظایف او نظیر وظایفی است که برای مسئولین حوزه ها معین گردیده است مقررات ماده ۱۳ در مورد مسئولین حوزه های مسئولین نیز قابل اجرا است.
بند سوم: سازمان شهرستانها
۱۹) در هر ایالت یا ولایتی که فرهنگیان عضو موجود باشند یک نفر مسئول اداره امور سازمانی در آن ایالت و ولایت خواهد بود. ساز مان هر ایالت و ولایتی دارای مسئول دوم نیز میباشد.
۲۰) مقررات ماده ۱۳ در مورد مسئولین ایالت و ولایت قابل اجراست.
بند چهارم: کمیته سازمان
۲۱) کمیته سازمان فرهنگیان توده ای ایران از مسئولین حوزه های مسئولین درجه یک و اعضایی که از طرف کمیته مرکزی حزب معین میگردد تشکیل میشود و نسبت به اداره امور سازمان در برابر کمیته مرکزی حزب مسئول میباشد.
۲۲) کمیته مرکزی حزب ترتیب اتخاذ و تعداد قطعی اعضای کمیته را بر حسب مقتضیات روز با در نظر گرفتن تعداد افراد واحد های سازمانی در مرکز و شهرستانها معین میکند.
۲۳) اعضای کمیته باید لااقل سه سال سابقه عضویت در حزب را داشته باشند.
۲۴) جلسات کمیته سازمان به طور عادی هر ۶ ماه یک بار با حضور نماینده کمیته مرکزی تشکیل میگردد و برای تشکیل این جلسات حضور لااقل دو ثلث اعضای کمیته ضروری است.
۲۵) جلسات فوق العاده کمیته سازمان بنا به دستور کمیته مرکزی حزب یا بنا به پیشنهادات هئیت دبیران سازمان و تصویب کمیته مرکزی حزب تشکیل میشود.
۲۶)مسئولین دوم حوزه های مسئولین درجه ۱ کاندیدهای عضو سازمان میباشند.
۲۷) چنانچه یک یا چند عضو کمیته قادر به ادامه فعالیت نباشند هیئت دبیران میتوانند از میان کاندیدا های کمیته سازمان افرادی را با تصویب کمیته مرکزی حزب به جای آنان تعیین کنند.
۲۸) وظایف و اختیارات کمیته سازمان عبارت است از:
الف) شنیدن گزارشهای هیئت دبیران و بحث و اظهار نظر درباره آنها.
ب) تنظیم و دادن دیرکتیوهای لازم برای پیشرفت امور سازمان بر اساس دستورات و دیرکتیوهای حزب.
ج) انتخاب هیئت دبیران در اولین دوره اجلاسیه و در صورت تعویض آنان در سایر دوره های اجلاسیه.
بند پنجم: هیئت دبیران
۲۹-کمیته سازمان برای اداره امور سازمان از میان اعضای خود چند نفر را به عنوان هیئت دبیران انتخاب مینماید.
۳۰-در فاصله میان دو اجلاس کمیته سازمان هیئت دبیران جانشین کمیته سازمان میباشد و نسبت باداره امور سازمان در برابر کمیته مرکزی حزب از یک طرف و کمیته سازمان از طرف دیگر مسئول است.
۳۱- هیئت دبیران تصمیمات خود را با حضور نماینده کمیته مرکزی حزب اتخاذ مینماید.
۳۲- هرگاه افرادی از هئیت دبیران بعللی بادامه فعالیت نباشند هیئت دبیران میتواند با تصویب کمیته مرکزی حزب از میان اعضای کمیته سازمان کسانی را بجای آنان معین نماید[۲۹۲].»
اساس سیستم تشکیلاتی سازمان افسران حزب توده بر ۳ اصل استوار بود.
۱-انضباط بسیار شدید و تمرکز فوق العاده
۲-پنهان کاری و استتار به حد اعلا
۳- مراقبت و نظارت کامل.
به نظر می رسد که هدف نهایی سازمان افسران حزب توده به طور کلی براندازی حکومت دیکتاتوری بوده است.
۴-۴-کانون افسران بازنشسته
کانون افسران بازنشسته در سال ۱۳۲۷ به وسیله زاهدی و چند افسر دیگر برای حمایت بیشتر از افسرانی تشکیل شد که به دست رزم آراء، رئیس ستاد ارتش بازنشسته شده بودند. تصفیه ارتش و افزایش شماره بازنشستگان موفقیت کانون افسران بازنشسته را در میان نظامیان افزود. به دنبال تصفیه ارتش در سال ۱۳۳۱، ۱۳۶ نفر از میان افسران ارتش[۲۹۳] و از جمله ۱۱ سرتیپ بازنشسته شدند.
اسامی این سرتیپ های بازنشسته عبارتند بودند از: سرتیپ هاشمی، سرتیپ خطیبی، سرتیپ شعری، سرتیپ بیژن گیلانشاه، سرتیپ اکبر گیلانشاه، سرتیپ تقی زاده، سرتیپ ایلکایی، سرتیپ عباسی، سرتیپ عدل طباطبایی، و سرتیپ کیکاوسی[۲۹۴]. تصفیه ارتش در دوره نخست وزیری دکتر مصدق موجب شد بر تعداد این افسران افـزوده شود «کانـون ۴۰۰ عضـو فعال داشـت و تعـدادی از اعضـای وابسته به آن تقریباً بـه ۲۰۰ نفر می رسید[۲۹۵]».
دکتر مصدق از ۱۳۶۰ نفر نظامیان که شامل تصفیه می شوند، ۱۳۶ نفر را بازنشسته کرد که از جمله ۱۵ ژنرال از ارتش. دولت مصدق هیچ گونه نظارتی بر کانون بازنشستگان نداشت. «کانون افسران بازنشسته بر خلاف ظاهر و سازمان صنفی خود، ۱ انجمن برای پیوند افسران سلطنت طلب و وابسته به شاه به یکدیگر بود. سازمان غیر دولتی کانون باعث شد دولت مصدق نتواند نظارتی بر آن داشته باشد[۲۹۶]». چنانکه در واقعه نهم اسفند بسیاری از افسران بازنشسته بر ضد مصدق دخالت کردند و دولت مصدق را به مخاطره کشیدند. کانون افسران بازنشسته با «داشتن هدف مشترک مخالفت سرسختانه با حکومت جبهه ملی. این کانون را تبدیل به یک نیروی واحد و نقطه تجمع مخالفان جدید مصدق در آورد[۲۹۷]».
«گروهی از فرماندهان نظامی که پس از ۳۰ تیر به دستور مصدق اخراج شده بودند با گردهمایی منظم در باشگاه افسران کمیته نجات وطن را تشکیل دادند. در منشور کمیته آمده بود که وظیفه میهنی افسران این است تا در راه سلطنت و نیروهای مسلح بجنگند، با تندروی ها مبارزه کنند و کشور را از آشوب و فروپاشی اجتماعی نجات دهند[۲۹۸]». سرلشکر زاهدی عضو اصلی و برجسته این کمیته بود. کمیته مخفی از طریق برادران رشیدیان با ام . آی . ۶ تماس بر قرار کردند و زاهدی نیز رهبران مذهبی و سیاسی چون کاشانی، بقایی و مکی را در مخالفت با مصدق به جانب خود کشاند[۲۹۹].در کمیته مخفی بسیاری از شخصیت های نظامی حضور داشتند که معروفترین آنها عبارت بودند از سرلشکر مقدم، سرلشکر ارفع، سرلشکر حجازی، سرلشکر هدایت.
کمیته مخفی با کمک های مالی رشیدیان و کرمیت روزولت[۳۰۰] افسران و درجه داران عالی رتبه در پست های حساس نیروهای نظامی را با خود همراه کردن این افسران عبارت بودند از: سرهنگ نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی، سرتیپ گیلانشاه، سرلشکر تیمور بختیار عموی ملکه ثریا، سرهنگ رودباری رئیس ژاندارمری، سروان معتضد، رئیس پلیس مخفی، سرگرد قره نی، سرهنگ غلامرضا اویسی و سرهنگ محمد رضا خواجه نوری[۳۰۱].سازمان افسران بازنشسته با گسترش شبکه خود دست به اقداماتی علیه دولت قانونی مصدق زدند، آنها برای ایلات و عشایر یاغی شاهسون ها، بختیاری ها، افشارها و ترکمن ها سلاح تهیه کردند و در اختیار آنها گذاردند.
با روحانیون محافظه کار چون آیت الله سید محمد بهبهانی ارتباط بر قرار کردند. با افراد جدا شده از جبهه ملی به خصوص کاشانی، قنات آبادی، مکی، بقایی و شعبان جعفری (بی مخ) ارتباط بر قرار کردند و افشار طوس حامی و پشتیان اصلی دکتر مصدق را در بین نظامیان از بین بردند[۳۰۲].
۴-۵- سازمان افسران ناسیونالیست
دومین سازمان نظامی که در ارتش ایجاد شد گروه افسران ناسیونالیست «افسران ملی» بود. این سازمان در ابتدای تشکیل خود به نام گروه افسران ناسیونالیست بود که پس از توسعه پیدا کردند اسم گروه سربازان ناسیونالیست و بعد از مدتی نام سازمان گروه ملی به خود گرفت[۳۰۳]. اساس این تشکیلا ت در اوائل سال ۱۳۳۱ در منزل سرهنگ ستاد ]زنده یاد[ محمود افشار طوس گذاشته شد. افشار طوس در دانشگاه جنگ مدیر دروس بود. رواج فساد در درون ارتش از مدت ها پیش ذهن او را مشغول کرده و به دنبال راه حلی برای این مضوع بود. سرهنگ مصور رحمانی در خاطراتش این گونه نقل می کند: «یکی از روزها پس از خاتمه کلاس مرا دید و گفت: خیلی مایل است برای پاره ای گفتگو های خصوصی در خارج دانشگاه، ملاقاتم کند. ترتیب ملاقات در منزلش داده شد. در روز موعود علاوه بر خودش سرهنگ توپخانه ستاد یاوری، سرهنگ پیاده ستاد قدرت دبیر سیاقی و سرهنگ سواره محمد اشرفی هم حضور داشتند[۳۰۴].»
افسران این گروه، خدمت در نیروی های نظامی را یک حرفه آبرومند با انگیزه خدمت به کشور و دفاع از استقلال و آزادی ایران انتخاب کردند.
در آن جلسه که در منزل افشار طوس صورت گرفت از دسته بندی، تبعیض و رواج فساد دایره کارگزینی در واگذاری مشاغل و تنظیم لوحه ترفیعات بحث و اظهار نظر کردند. بحث و مبارزه با فساد درونی ارتش گسترش یافت و از مبارزه با سرتیپ خوشنویسان افسر کارگزینی کل و بعد رئیس ستاد ارتش بر روی رژیم متمرکز شد[۳۰۵].
این گروه می توانست روش بی تفاوتی در پیش بگیرد و نه می توانست همانند عده ای از همقطاران خود مأیوس، سرخورده و همرنگ جماعت شوند. شکل گیری سازمان افسران ناسیونالیست در نتیجه جنبش ملی شدن صنعت نفت و رویاروی مصدق با انگلیس و تهدیدات نظامی آن کشور بود. این گروه به چاره جویی پرداختند و پس از مطالعاتی که برای تعیین راه و روش آینده به عمل آورند به این نتیجه رسیدند که «… اساس مطلب که «محک» رژیم باید محسوب شود در وجود آزادی فردی است. اگر در رژیمی، آزادی فردی، مقدس و غیر قابل نقص شمرده شود آن رژیم را قابل قبول می توان شمرد و او هراسمی داشته باشد و اگر بالعکس در رژیمی آزادی فردی مورد احترام نباشد آن رژیم را مردود باید دانست، نام آن هر چه می خواهد باشد[۳۰۶].» اساس سازمان گروه ملی با هدف و اصول، ایجاد یک سازمان مخفی به تصویب هئیت پنج نفره که به نام هئیت مدیره موقت شناخته می شود رسید در این هئیت مدیره موقت سرتیپ افشار طوس به مدیریت و دبیر کل سازمان تعیین شد. هدف سازمان افسران ناسیونالیست که به طور مخفی فعالیت می کرد شامل چهار اصل زیر بود:
اصل ۱- سازمان گروه ملی برای ملت ایران «دموکراسی» را مطالبه می کند و سازمان با دولت دکتر مصدق همکاری خواهد کرد. اصل ۲- نتیجه مسلم اجرای اصل ۱ قرار دادن نیروهای مسلح کشور است، در اختیار ملت، بنابراین ادارۀ امور نیروی مسلح و سازمان های انتظامی کشور اعم از ارتش، ژاندارمری و شهربانی، از دربار و شاه منتزع و جدا شوند و در اختیار هیأت دولت قانونی قرار گیرد. اصل ۳- به علت فساد مشهود اداره کارگزینی کل ارتش، که اکثریت امراء ارتش و شاغلین مقامات مهم به دلایلی غیر لیاقت و صلاحیت خدمتی به اخذ درجه و مقامات بالا نائل شده باشند باید از خدمت برکنار شوند و به جای آنان ازافسران صالح و جوان به کار گمارده شوند.اصل ۴- چون دولت دکتر مصـدق در مسیر خدمت به ملت و در راه اعتلای ایـران گام بـر می دارد، سازمان، بی دریغ در تمام مراحل در مقابل عناصر اخلالگر از آن پشتیبانی خواهد کرد[۳۰۷].
می توان از این اصول چهارگانه این طور نتیجه گرفت که سازمان افسران ناسیونالیست، از برقراری دموکراسی در کشور، استقلال ارتش از شاه و دربار و نظارت دولت بر آن، تصفیه ارتش و دولت مصدق حمایت می کردند.
این سازمان برعکس سازمان نظامی حزب توده افرادش عضو حزبی اساسی نبودند «آنان از نیروی ناشی از یک ایدئولوژی شدید آرمانگـرایانه با پشتوانه بین المللی و تشکیل انضباط جنبش های مبتنی بـر چنین ایدئولوژی هایی بی بهره بودند[۳۰۸].»
با تأسیس سازمان افسران ناسیونالیست تعداد قابل توجهی از افسران جوان نیروی هوایی و زمینی جذب سازمان و با ثبت نام و حضور در حوزه های مخفی شروع به فعالیت کردند[۳۰۹]. سازمان اصرار داشت که دکتر مصدق را در جـریان ایجاد سازمـان قرار داده شـود، چرا که در غیر این صورت سازمـان از دو جهت مورد تهـدید قرار می گرفت هم از طرف دربار و هم از سوی دولت مصدق[۳۱۰].
دکتر مصدق از همکاری با افسران ناسیونالیست استقبال کرد. در طول سال ۱۳۳۱ سازمان به فعالیت خود صورت رسمی تر داد. هئیت مدیره موقت با وارد کردن عناصر جدید تبدیل به هیأت مدیره ثابت شد و سعی کرد افکار و عقاید خود را از طریق روزنامه ها به اطلاع مردم برساند. سازمان افسران ناسیونالیست افراد مورد نظر و مورد اطمینان خود را برای انتصاب به ریاست ستاد ارتش، ریاست شهربانی، معاونت وزارت جنگ و ریاست ستاد نیروی هوایی به دکتر مصدق معرفی کرد و از دکتر مصدق خواستند به تصفیه ارتش اقدام نماید[۳۱۱]. سازمان افسران ناسیونالیست جنبه های انقلابی روشنی داشت از جمله: ۱- متوجه کردن دکتر مصدق به اینکه اگر سازمان های انتظامی (ارتش، شهربانی و ژاندارمری) را در دست نگیرد و بگذارد کماکان در اختیار شاه باقی بمانند، تمام تلاش های ملی گرایانه و آزادی خواهانه دولت ملی دکتر مصدق با یک اشاره شاه به سازمان های مذکور نقش بر آب خواهد شد. ۲- «تصفیه دستگاه فرماندهی و تصفیه افسران به دست هیئت انتخابی خود آنها بطور واضح عمل انقلابی و در عین حال بسیار شجاعانه بود. عمل انتخابات در ارتش به منظور تصفیه آن، مفهوم اعتماد به دستگاه فرماندهی و مخصوصاً کارگزینی آن را داشت. زیرا عملاً به افسران منتخب این حق را داد که تصمیم های گذشته فرماندهی را در ترفیعات، «وتو» کنند.»[۳۱۲]
عمویی معتقد است که این سازمان «گروهی [از] افسرانی بودند که متأثر از فضای سیاسی اواخر دهه بیست و بالا گرفتن جنبش ملی گرایشات ملی یافته بودند و با آگاهی نسبتاً محدود از آنچه در جامعه ایران می گذشت پنهان و آشکار جانبدار حکومت ملی شدن بودند. شمار این افسران اندک بود و از تشکل کار سازی برخوردار نبودند برخی جانب مصدق را می گرفتند و مخالفت با دولت راخلاف مصالح ملی می خواندند[۳۱۳].» ولی باید توجه داشت که بسیاری از افسران سازمان همچون سرتیپ افشار طوس، سرهنگ مصور رحمانی، سرگرد غلامرضا نجاتی و دیگران درک درستی از وضع کشور داشتند. سازمان افسران ناسیونالیست در مسئله تصفیه ارتش و در واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نیز نقش مؤثر و بسزایی را ایفا کرده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-09] [ 09:12:00 ق.ظ ]
|