بررسی تاثیر الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ... |
در مرحله بعد این توانایی به توسعه، پیشرفت و تاثیرگذاری بر دیگران که نتیجه آن توسعه اهداف و منافع و افزایش توانایی فاعل قدرت میباشد منجر میگردد. بنابراین تواناییهای دولت از یک سو به منابع مختلف قدرت و از سوی دیگر به شیوه های اعمال آن بستگی دارد. البته باید توجه داشت که قدرتها دائما در معرض موانع، محدودیتها و مقاومتها قرار میگیرند و حتی در شرایط خاص این امر تشدید میگردد. بطور مثال، قدرت دولت در سطح داخلی و همچنین بطور معمول در سطح خارجی باید بصورت عاقلانه و مشروع اعمال گردد والا ممکن است نتیجه آن، افزایش مقاومتها و محدودیتها باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۸۹)
۲-۲-۵-۲ شاخص ها و مظاهر تهدیدات حوزه سیاسی
شاخص های کلی تهدیدات در بعد سیاسی امنیت را میتوان در عناوین زیر خلاصه کرد:
-
- بیثباتی سیاسی
-
- کاهش یا فقدان مشروعیت
-
- کاهش یا فقدان مشارکت
-
- نرخ بالای رفتارهای خشونت آمیز
-
- فقدان یا ضعف انسجام سیاسی و ملی
-
- کاهش نفوذ حاکمیت
-
- کمبود توان سیاست سازی
-
- فقدان یا کاهش تاثیرات بین المللی
-
- افزایش سطح کاربرد روشهای سخت و فرا قانونی در تامین نظم و امنیت(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۱)
با عنایت به مطالب فوق میتوان شاخص های کلی تهدیدات و مظاهر هر یک از آنها در بعد سیاسی امنیت را به شکل زیر توضیح داد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۱)
۲-۲-۵-۳ بیثباتی سیاسی
منظور از بیثباتی سیاسی، درجاتی از تغییرات غیرمتعارف یا غیرمترقبه در محیط سیاسی میباشد.
(برچر و ویلکنفلد، ۱۳۸۲: ۱۰۸)
ممکن است این تغییرات در سطح جامعه، رژیم سیاسی و سازمان حکومت بوجود آید. (ساندرز،۱۳۸۰: ۱۲۵-۱۱۹)
اما در هر حال باید با توجه به مرکز ثقل حوزه سیاسی یعنی حاکمیت، تمام تغییرات، این مرکز را مورد تهدید و چالش قرار می دهند. بدیهی است تغییرات و تحولات متعارف، قابل پیش بینی و تغییرات ناشی از قوانین نه تنها بر بیثباتی دلالت نمیکنند بلکه در مواردی که با تدبیر صورت گیرند حاکی از ثبات یک سیستم میباشند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۲)
حاکمیت بعنوان مهمترین مولفه یا برآیند مولفههای امنیت ملی، نقش خود در حوزه داخلی و خارجی را وقتی ایفا می کند که توام با ثبات باشد و بیثباتی توانایی تاثیرگذاری حاکمیت را مخدوش می کند به نحوی که بیثباتی وسیع و کامل، مفهوم و عینیت حاکمیت در یک سیستم را نابود میسازد. مظاهر بیثباتی متعدد و فراوان است. گاه یک نشانه یا مظهر می تواند در پیوستاری از درجات یا انواع گوناگون قرار گیرد. مهمترین مظاهر تهدید بیثباتی سیاسی به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۲)
۲-۲-۵-۳-۱ تجزیه طلبی
این نشانه از درخواستهای تجزیهطلبانه در مقالات، اعلامیهها و … آغاز میگردد و تا اقدامات عملی مانند طراحی تجزیهطلبی وحتی تا اعلام جدایی و تجزیه یک منطقه ادامه مییابد.(تقی لو، ۱۳۸۶: ۲۱)
این تهدید در برخی از موارد تهدید خارجی محسوب می شود. بطور مثال ممکن است شورش تجزیه طلبی در یک کشور به همسایه آن نیز سرایت کند.(ماندل، ۱۳۷۷: ۱۵۸)
بدیهی است اقدامات مذکور باتوجه به میزان غیر متعارف بودن آنها با درجاتی از بیثباتی ارتباط پیدا می کنند.(ساندرز،۱۳۸۰: ۱۲۶)
۲-۲-۵-۳-۲ دگرگونی در ارزشها و آرمانهای اساسی
تغییرات اساسی در ارزشها و آرمانهای بنیادین یک رژیم سیاسی به معنای تغییر آن رژیم است زیرا هویت یک رژیم ناشی از ارزشهای آن میباشد. نشانگان بیثباتی از درخواست و مطالبه تغییرات بنیادین تا اقدامات عملی برای این تغییرات امتداد مییابد. انقلاب بالاترین نشانه بیثباتی ازطریق تغییرات ارزشی وتحول دررژیم سیاسی میباشد.(برچر و ویلکنفلد،۱۳۸۲: ۹۵)
ظهور برخی جنبشهای اجتماعی-سیاسی در همین مورد قابل بررسی است.(لاکویر، ۱۳۷۸: ۹۲)
۲-۲-۵-۳-۳ تغییرات در بخشهای اصلی سازمان حکومت
چنانچه تغییرات در ارکان اصلی سازمان حکومت بصورت غیر مترقبه و غیر متعارف صورت گیرد این امر بر بیثباتی سیستم دلالت می کند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۴-۱۹۳)
گاه ممکن است حاکمیت تحت فشارها و مطالبات گوناگون به انجام تغییرات اساسی مجبور شود این
تغییرات نیز بردرجاتی ازبیثباتی دلالت دارد. تغییرات مستمر درسازمان حکومت در برخی کشورهای آفریقایی و تحولات در برخی کشورهای خاورمیانه مانند لبنان در همین چارچوب قابل تحلیل است. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۴)
۲-۲-۵-۴ کاهش یا فقدان مشروعیت
مشروعیت به معنای توجیه پذیری اطاعت از قدرت حاکم و قانون.(استرن برگر، ۱۳۷۸: ۲۹۹)
یکی از لوازم ضروری حاکمیت است که میتوان از طریق آن سطح و وضع حاکمیت را بررسی کرد. به عبارت دیگر شدت و ضعف مشروعیت با شدت و ضعف حاکمیت رابطه مستقیم دارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۴)
البته مساله مشروعیت معنای وسیعی دارد و از مبانی مشروعیت تا کارآمدی امتداد مییابد. بنابراین کاهش مشروعیت گاه ناشی ازکاهش توان توجیهی مبنای مشروعیت یک سیستم است وگاه بدلیل ناکارآمدی آن سیستم است. (پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۸۱: ۲۸-۲۷)
مظاهر تهدید کاهش یا فقدان مشروعیت به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۴)
۲-۲-۵-۴-۱ اعلام یا توسعه مبانی متفاوت و معارض با مبنای مشروعیت موجود
هرنظام سیاسی برای توجیه مشروعیت خودبه مبانی خاصی استناد می کند. بطور مثال ممکن است یک نظام، مشروعیت خود راناشی از حکم خداوند یا رای مردم یاترکیب آنها یا قدرت پادشاه و…بداند. در صورتی کهمبانیمشروعیت سازدیگر درکنارمبنای موجود مطرح شود واین مبانی توان رقابت و توسعه نیز داشته باشند باید منتظر چالش مشروعیت در نظام موجود بود.(پای ودیگران، ۱۳۸۰: ۲۱۰-۲۰۹)
۲-۲-۵-۴-۲ توجیه ناپذیری رفتار حکومت
حکومت نه تنها باید کار خوب و مفید برای جامعه خود انجام دهد بلکه باید توان توجیه منطقی رفتار و تصمیمات خود برای اکثریت جامعه را داشته باشد در غیر این صورت به مشروعیت خود صدمه وارد می کند. بنابر این به هر دلیل درونی یا بیرونی، رفتارهای حکومت، توجیهپذیری خود را از دست بدهد شرایط تهدید مشروعیت قابل بررسی میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۵)
۲-۲-۵-۴-۳ عدم تحقق اهداف اعلام شده
برنامه ریزی، تخصیص بهینه منابع و دسترسی به اهداف، جزئی از فلسفه وجودی حکومتها میباشد. بنابراین اگر حکومت و دولتی نتواند به اهداف خود دست یابد فلسفه وجودی و به تبع آن مشروعیت خود را از دست میدهد.(کامل ااسعید، ۱۳۸۳: ۱۰۳)
این نشانه بویژه در رژیمهای دموکراتیک که نظرات و نگرشهای مردم در بقای آن تاثیر اصلی را دارد مهم تر است. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۵)
۲-۲-۵-۴-۴ عدم تغییر یا کاهش شاخص های بهبود زندگی
این نشانه نیز در ادامه نشانه قبل می تواند به کاهش یا عدم مشروعیت یک نظام سیاسی منجر گردد. ناکامی در برآورده ساختن نیازهای مردم، بویژه نیازهای اولیه آنها، مشروعیت را مخدوش می کند. (آزر و چونگ، ۱۳۷۹: ۱۲۱-۱۲۰)
۲-۲-۵-۴-۵ افزایش نرخ مخالفت با احکام و فرامین حکومت
افزایش نرخ تخلفات و تعارضات با دستورات حکومت دلایل گوناگونی دارد. حتی گاه ممکن است تصویب یک قانون بد و نسنجیده باعث رشد تخلفات گردد اما در هر حال بطور نسبی و در شرایط معمولی و متعارف، افزایش مخالفتها و تخلفات مستقیم یا غیر مستقیم به چالش بامشروعیت(در درجات مختلف آن) بازگشت می کند.(دگان، ۱۳۷۸: ۲۴۷)
۲-۲-۵-۵ کاهش یا فقدان مشارکت
مقصود از مشارکت، پذیرش دخالت داوطلبانه اشخاص یا گروه های سیاسی، اقتصادی و … درحاکمیت و قدرت از سوی حاکمیت میباشد. بنابراین میزان مشارکت با میزان چنین پذیرش و دخالتی شناسایی می شود.(پای و دیگران، ۱۳۸۰: ۲۴۷)
در نظامهای مردم سالار مشارکت بطور طبیعی با مشروعیت ارتباط دارد. البته مشارکت باید با ظرفیت پاسخگویی تناسب داشته باشد والا مشارکت بالا بدون وجود ظرفیتهای جذب و پاسخگویی، به بحران سیاسی منجر خواهد شد. دریک فرض طبیعی که در آن ظرفیت کافی برای مشارکت وجود دارد، فقدان یا کاهش مشارکت باعث کاهش قدرت و ضعف حاکمیت میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۷-۱۹۶)
مظاهر تهدید کاهش یا فقدان مشارکت به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۱۹۷)
۲-۲-۵-۵-۱ عدم کاهش یارشد سهم دخالتهای دولت درمقابل اشخاص و گروه های غیردولتی
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 08:15:00 ب.ظ ]
|