ب) عادی سازی هنجارشکنی؛ با انعکاس کجروی‌های اجتماعی در رسانه‌ها و تکرار آن، انحراف و نابهنجاری‌ها عادی شده و هنجارها قابل شکستن ‌می‌شوند، لذا ارتکاب جرم در فرد تقویت ‌می‌شود. مثلاً دختر شهرستانی با شنیدن خبر فرار دختران متوجه ‌می‌شود که راهی برای رهایی از مشکلات و تضادهای خانوادگی وجود دارد و ممکن است آن را آزمایش کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ج) گسترش خشونت و پرخاشگری، تحقیقات نشان داده اند که رسانه‌ها با تبلیغات کالاهای رنگارنگ و زندگی مرفه موجب به وجود آمدن آرمانهای جدیدی در مخاطب خود ‌می‌شوند که دستیابی به آنها با توجه به محدودیت مالی امکان پذیر نیست. لذا احساس محرومیت در افراد ایجاد شده و پرخاشگری یا خشونت در آنها افزایش ‌می‌یابد.
د) اشاعه فحشا و بی بندو باری؛ براساس ارائه تصاویر مبتذل و خلاف عفت عمو‌می‌از طریق رسانه‌ها و نگارش متون خلاف اخلاق، جرائم بخصوص جرائم جنسی گسترش ‌می‌یابد. در حالیکه در قرآن اشاعه فساد و فحشا مورد مذمت قرار گرفته است: «کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند ‌می‌داند و شما ن‌می‌دانید».
ه) تضعیف اعتماد اجتماعی؛ ذکر انواع انحرافات از طریق رسانه‌ها و اعلام رشد سرسام آور آن منجر به ایجاد روحیه سوءظن و شک نسبت به سایر افراد جامعه ‌می‌شود و احتمال وقوع این انحراف را از سوی تک تک اعضای جامعه تقویت کرده و روحیه اعتماد عمو‌می‌را تضعیف ‌می کند. همچنین با رسانه ای کردن جرائم ممکن است والدین نسبت به رفتار فرزندانشان بدبین شده و احتمال ناسازگاری در خانواده را افزایش دهد.
با توجه به کارکردهای منفی رسانه‌ها، آنها باید در کنار ذکر حوادث، به جنبه عبرت آموزی حوادث جهت پیشگیری از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در این راستا به تحلیل انحرافات و راه های مبارزه با آن و شیوه‌های جایگزینی مثبت آنها اشاره شد. (محمدی‌‌، ۱۳۸۰‌‌، ص ۵۹-۵۸)

۲-۵- دیدگاه های پیشگامان و راهگشایان ارتباط جمعی‌:

 

دیدگاه فردیناند تونیس

تونیس فیلسوف و جامعه شناس آلمانی در کتاب اجتماع و جامعه معتقد است که روزنامه‌ها، اندیشه‌ها و افکاری را به صورت جالب و موثر تهیه و عرضه ‌می‌کند.
مطبوعات رکن اصلی افکار عمو‌می‌را تشکیل ‌می‌دهد که از بسیاری جهات قابل مقایسه با قدرتی است که دولت‌ها در ارتش و سازمانهای اداری متمرکز کرده اند و گاه حتی از آن نیز برتر است. دامنه تاثیر افکار عمومی، مانند قدرت ارتش و بوروکراسی به مرزهای ملی محدود ن‌می‌شود و ماهیتاً به سوی جامعه بین المللی گرایش دارد.
به عقیده تونیس افکار عمو‌می‌‌می‌تواند به عنوان مظهر «اخلاقیات جامعه»، در سطحی عالی تر از دولت قرار گیرد. او در اندیشه انطباق ویژگیهای گروه های اجتماعی اولیه با خواستها و نیازهای دنیای وسیع معاصر باشد، دنیایی که تحت تاثیر پیشرفتهای علم و فن، روابط فردی اجتماعی گذشته را از دست داده است و همبستگی‌های انسانی تازه ای را جستجو ‌می‌کند. (دادگران، ۱۳۷۷،ص۸۰)

دیدگاه دیوید رایزمن

رایزمن جامعه شناس آمریکایی معتقد است در سه مرحله از زندگی اجتماعی، سه نوع انسان متناسب با آن وسایل ارتباطی و بیان جمعی نقش بسیار مه‌می‌ایفا کرده اند. از دیدگاه او تربیت فردی در مرحله نخست، از طریق حماسه‌ها و افسانه‌ها بصورت شفاهی به افراد منتقل ‌می‌شود.
در مرحله دوم، یعنی مراحل هدایت از درون، انتقال «میراث فرهنگی» از طریق نوشتار بویژه چاپ که انگاره‌های فردی را رواج ‌می‌دهند، انجام ‌می‌گیرد.
در مرحله سوم، یعنی مرحله ای که اکنون در برابر چشمان ما آغاز شده است، این وسایل ارتباط جمعی هستند که افراد را ‌می‌سازند، آن هم نه در میان جمع خانواده و یا در گوشه عزلت، بلکه در میان گروه دوستان و همسالان. این آموزش در تمام طول زندگی انسان تداوم ‌می‌یابد، روزنامه، رادیو و تلویزیون دائماً این افراد کلیشه ای و متحدالشکل توده تنها را هدایت ‌می‌کنند و رفتار آنها را نظم ‌می‌بخشند. (دادگران، ۱۳۷۷،ص۸۶)

دیدگاه مارشال مک لوهان

مک لوهان جامعه شناس و فیلسوف کانادایی از «رایزمن» که بین دگرگونی فنون ارتباطی و تحولات اجتماعی، فقط یک نوع رابطه و همبستگی قائل بود، پا را فراتر ‌می‌گذارد و تغییر وضع وسایل ارتباطی را شرط اصلی و عامل تحولات زندگی اجتماعی و گذر از یک مرحله به مرحله دیگر معرفی ‌می‌کند.
او معتقد است اگر چه تکنولوژی منبعث از ذهن و عمل انسان است، ولی انسان هر عصر و دوره ای، خود زاییده تکنولوژی زمان خویش است به عبارت دیگر، هر تکنولوژی بشر را بتدریج در فضای تازه ای قرار ‌می‌دهد و هر فضای تازه، عامل تعیین کننده در سرنوشت و زندگی بشر به شمار ‌می‌رود.
او «تکنولوژی را کمدی الهی ‌می‌خواند». به اعتقاد او نوع بشر به بهشتی زمینی هدایت شده که با بهره گرفتن از ابزارهای ساخته دست خود، خویشتن را از رنج جسمانی آزاد ‌می‌کند. (قاسمی، ۱۳۸۹).
مک لوهان در دهه ۱۹۶۰ بویژه از تلویزیون به عنوان رسانه ای هوشمند یاد ‌می‌کند و همچون اسقفهای اعظم، این رسانه را غسل تعمید ‌می‌دهد. او تلویزیون را پرستشگاه و امواج آن را بشارت الکترونیک نام ‌می‌نهد. او از آگاهی ژرف و تازه دهه خبر ‌می‌دهد و این رسانه کمابیش تازه را مروج آن ‌می‌خواند. به پندار او، رسانه تازه، همه این شئون را به نظم و ایمان تبدیل ‌می‌کند.
او با این دیدگاه افراطی، مدعی است که شیوه ارتباط یا روش انتقال معلومات و انتشار پیام نه تنها در رفتار و تصورات انسان موثر است، بلکه در سیستم اعصاب و ادراکات حسی او نیز نقشی تعیین کننده دارد، او پا را از این حد فراتر ‌می‌گذارد، آنجا که ‌می‌گوید وسایل ارتباط جمعی که عامل انتقال فرهنگ است، تاثیری شگرف بر خود فرهنگ دارد. او این نظر را با جمله «وسیله، پیام است» مطرح ‌می‌کند. (دادگران، ۱۳۷۷،ص۸۶)

۲-۶- مطبوعات‌:

مطبوعات نقش مه‌می‌در تبلور ایجاد افکار عمو‌می‌بر عهده دارند، این نقش هرگز به نقل اخبار و ارائه آنها محدود نمی‌شود. بلکه فراتر از آنها می‌رود. بعلاوه روزنامه یک رسالت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نسبت به شهروندان داراست که بسیاری از رهبران و نویسندگان به نقش آن اذعان دارند. ناپلئون درمورد مطبوعات می‌گفت: (روزنامه، اسحله اصلی فکری، ایدئولوژی ماست) امروزه ن‌می‌توان نقش مطبوعات را نادیده گرفت. از یکسو نقش هدایت و ارشاد افکار عمو‌می‌را دارد چون وسیله موثری برای تغییر دادن جهت گیری‌های جامعه است و از طرف دیگر ناظر و مراقب اشتباهات حکومت است.
از طرفی روزنامه از ضروریات جامعه متمدن است و پیدایش رسانه‌های الکتریکی نتوانسته است ضرورت روزنامه‌ها را منتفی کند، بلکه بر عکس سبب اهمیت روزنامه‌ها شده است. نحوه واقعی عمل روزنامه‌ها در تفاسیر حذبی و اعلام نظر‌های مخالف و موافق درباره‌ مسایل روز است. روزنامه‌ها اگر بخواهند بدرستی نقش خود را ایفا کند، باید به ضرورت تبیین مسایل انعکاس آراء توجه داشته باشند.

۲-۷- تغییر مفاهیم تولید و توزیع رسانه‌ای‌:

در سال‌های اخیر در فضای مجازی مفاهیم تولید رسانه‌ای و توزیع رسانه‌ای دچار تغییراتی شده‌اند که متفاوت با مدل رسانه‌های سنتی است.‌
این‌روزها دستگاه‌های کامپیوتر شخصی، دوربین‌های دیجیتال، خطوط اینترنت پرسرعت و نرم‌افزارهای کامپیوتری متنوع با قیمت پایین و فراگیری بالا در دسترس تعداد زیادی از کاربران اینترنتی قرار گرفته است. به این ترتیب هر کاربر اینترنتی به‌راحتی و در مدت زمان چند دقیقه می‌تواند وبلاگ شخصی ایجاد کند و یا در انواع دیگر سایت‌ها عضو شود و محتواهایی که تولید کرده اعم از متن، عکس، صدا و ویدئو را به راحتی منتشر کند. پس تولید رسانه‌ای در فرایندی متفاوت با رسانه‌های سنتی صورت می‌پذیرد و کاربران اینترنتی خود تولیدکننده محتوا در عرصه اینترنت محسوب می‌شوند. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۹۰)‌.
از سوی دیگر دنیای وب برای کاربران اینترنتی در جایگاه مصرف‌کننده هم دستاوردهای جدیدی را عرضه کرده است. یکی از ابداعات جدیدی که در سال‌های اخیر دسترسی به وبلاگ‌ها و پادکست‌ها را ساده کرده و نیروی جدید به رسانه‌های اجتماعی بخشیده، تکنولوژی آر.اس.اس است. به کمک آر.اس.اس کاربران اینترنتی می‌توانند مشترک وبلاگ‌ها و سایر سایت‌ها و صفحات اینترنتی شوند و برای مشاهده محتواهای تولید شده نیازی به سر زدن روزانه به صدها سایت و صفحه اینترنتی نیست. کاربران از طریق افزودن خروجی آر.اس.اس سایت‌ها و صفحات مورد علاقه‌شان به یک ابزار یا نرم‌افزار آر.اس.اس خوان (مانند گوگل ریدر) می‌توانند بدون نیاز به مراجعه مستقیم، از به‌روزرسانی‌ پایگاه‌های اینترنتی مطلع شوند. بدین ترتیب فرایند توزیع رسانه‌ای هم صورت جدیدی به‌خود گرفته است.

۲-۸- روزنامه نگاری شهروندی پدیده ای در عرصه اطلاع رسانی‌:

تغییرات نجومی‌در حوزه اطلاع رسانی در راه است. انقلاب انفورماتیک اکنون دیگر هر شهروندی را به یک روزنامه‌نگار تبدیل کرده است. در جریان تحولات اخیر ایران، شاهد این امر هستیم. دستگاه‌های امنیتی ایران همه خبرنگاران خارجی را در دفاترشان در تهران محدود کرده و به آنها اجازه تهیه گزارش مستقیم از وقایع سیاسی را نمی‌دهد. اما هر ایرانی یک دوربین کوچک دیجیتال و یا یک تلفن همراه داشته باشد، می‌تواند تصاویر حرکت مردمی‌را از طریق اینترنت به همه جهان مخابره کند. در سال‌های اخیر اصطلاح “شهروند روزنامه‌نگار” کاملا جا افتاده است. یعنی با بهره گرفتن از تکنولوژی‌های دیجیتال، هر شهروندی می‌تواند یک روزنامه‌نگار بالقوه باشد.
در پی تحولات اخیر در ایران گوگل نسخه‌ی آزمایشی برنامه‌ی مترجم فارسی به انگلیسی و بالعکس خود را در دسترس کاربران قرار داد و سایت فیس‌بوک نیز امکان داشتن صفحه‌ای به فارسی را برای کاربران ایجاد کرد. نکته‌ی چشمگیر چنین خبری توجه همگانی به موج خبررسانی از ایران بود که در قالب شبکه‌های اجتماعی اینترنتی عمل می‌کرد. (قاسمی، ۱۳۸۹).
هر چند دولت ایران به شدت تمامی‌فعالیت خبرنگاران خارجی را محدود کرد، اما با این حال موج گسترده‌ای از تصاویر ویدیویی و عکس‌های درگیری‌های خیابانی در اینترنت قابل مشاهده هستند. بیشتر این تصاویر که حتی برای شبکه‌های خبری جهان نیز فرستاده می‌شوند، به وسیله‌ی دوربین‌های تلفن همراه گرفته شده است.
نقش فعال مردم ایران در امر خبررسانی، باعث شده تا اصطلاح “روزنامه‌‌نگاری شهروندی” بار دیگر نقش پررنگی را به خود بگیرد. در حقیقت انقلاب انفورماتیک کمک کرده است که امروز هر شهروندی بتواند در جایگاه یک خبرنگار بنشیند که البته صحت و سقم اخبار ارسالی ازطرف این خبرنگاران بستگی به مستندات آن اخبار و گزارشها دارد. مثلا فیلم، عکس یا فایل صوتی، طبعا کمی‌بیشتر از ادعاهای شخصی “شهروند- روزنامه‌نگار” قابل اعتماد است. اگر یک مکانیسم آزاد وجود داشته باشد، می‌توان صحت و سقم این گزارش‌ها را از منابع رسمی‌و قابل اعتماد پرسید. اما در غیاب این مکانیسم آزاد، تنها راه کنترل فنی و دقیق است تا روشن شود که تصاویر آرشیوی، کهنه، مونتاژ شده و احتمالا متعلق به محل و واقعه دیگری نباشند. این روش را، مثلا شبکه یک تلویزیون آلمان، اعمال می‌کند، یعنی یک گروه کارشناسی را موظف کرده که تصاویر دریافتی از ایران را با استانداردهای فنی کنترل کنند تا گستردگی منابع اطلاعاتی سبب پخش اطلاعات نادرست نشود. در گذشته اصحاب رسانه به عنوان روزنامه نگار حرفه‌ای با کمبود منابع اطلاعاتی درگیر بودند، اما مشکل امروز کثرت منابعی است که همیشه می‌توان درباره اصالت آن‌ها تردید کرد. پس یک مکانیسم کنترل فنی دقیق و کارشناسانه، برای هر رسانه‌ای لازم است. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۹۰)‌.
از سوی دیگر تا چندی پیش یک بخشنامه رسمی‌و محرمانه و یا یک تلفن از سوی دستگاه‌های امنیتی به سردبیر کافی بود که او به مسئولان بخش‌ها منع انتشار یک خبر را ابلاغ کند. مسئولان بخش‌ها، حتی اگر مخالف بودند، نمی‌توانستند کاری کنند اما با شکل گیری روزنامه نگاری شهروندی دیگر امکان کنترل آن هم بر روی صفحات وب به راحتی امکان پذیر نیست.

۲-۹- رادیو:

امکان ارسال پیام در این وسیله ارتباطی، به کلام و موسیقی، محدود می‌شود. تأثیر این وسیله، بیشتر بر حس شنوایی است و حواس دیگر، کمتر در دریافت شنونده دخالت دارند. این محدودیت، تأثیر پیام را کاهش می‌دهد و به علت ملموس و مجسم نبودن پیام، بین رادیو و شنونده فاصله ایجاد می‌شود و شنونده نمی‌تواند خود را در فضای تبلیغات، احساس کند و متمرکز داشته باشد با این حال، استفاده از این امکان ارتباطی، بسیار ساده و سهل است و شنونده می‌تواند بدون محدودیت شرایط زمانی و مکانی، این وسیله را همراه داشته باشد. (قاسمی، ۱۳۸۹).
تأثیر پیام، با توجه به فقدان تصویر در رسانه رادیو، پیام ممکن است بر اساس تصورات و ذهنیت فرهنگی شنونده شکل بگیرد، زیرا ابتدا باید از سوی شنونده درک، و دوباره در ذهن او برگردانده شود. در نتیجه، جذب پیام به سرعت انجام نمی‌شود و شنونده فرصت می‌یابد در مورد پیام، تعمق و تفکر کند.هر چند رادیو، یکی از وسایل شخصی شنونده است، ولی موضوع تبلیغ و پیام بیگانه است و نمی‌تواند خود را در آن فضا احساس کند و این بیگانگی، از اعتماد و دقت شنونده می‌کاهد. درباره چگونگی دریافت ‌می‌توان گفت شنونده همزمان با شنیدن رادیو، قادر به انجام فعالیت‌های دیگر و یا توجه به محیط اطراف خود است. در این شرایط، تمرکز او منحصراً متوجه پیام تبلیغاتی نیست، از این رو عدم تمرکز شنونده، تأثیر تبلیغات سیاسی، را کمرنگ می‌کند.

۲-۱۰- تلویزیون:

در این وسیله ارتباطی، امکان ارسال پیام، بسیار گسترده است و امکانات ارتباطی این رسانه که همراه با تصویر و کلام است، ارزش و شخصیت ویژه‌ای برای پیام به همراه می‌آورد. در شرایطی، به کمک این امکانات می‌توان پیام را در وضعیت غیر متعارف بصری و متفاوت با عادت‌های روزمره ارائه داد و بیننده را به شگفتی و تحسین واداشت. این امکانات، همچنین، می‌توانند، با نیاز جامعه، به سرعت هماهنگ شوند.با چنین امکانات گسترده‌ای می‌توان بیننده را همراه با نمایش تبلیغاتی، به آسانی در فضاهای مختلف قرار داد. تلویزیون که وسیله شخصی بیننده و در محل سکونت اوست، می‌تواند اعتماد و نیاز بیننده را نسبت به موضوع تبلیغ‌‌، افزایش دهد.
در تلویزیون، رنگ به عنوان زبانی بصری در جذب بیننده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همچنین، حرکت و بعد. در تمرکز و توجه او به پیام، نقش اساسی دارند. به دلیل این توجه و تمرکز و ارتباط عمیق، بیننده ممکن است وسیله ارتباطی (تلویزیون) را به شکل حقیقی آن احساس نکند و خود را کاملاً در فضای حقیقی پیام قرار دهد. تأثیر پیام، به لحاظ ملموس و مجسم بودن موضوع تبلیغ، پیام، سریعاً در ذهن بیننده خواسته‌های خود را مستقیماً لمس می‌کند و یا در قالب شخصیتها و فضاهای دیگر، به امیال خود می‌رسد.اگر پیام، همراه با امکانات مطلوب، متناسب و تحت شرایط زندگی و فرهنگی بیننده ارائه شود، می‌تواند خود را کاملاً به او تحمیل کند. پیام می‌تواند حرکتها و رفتارهای جدید را در اجتماع به همراه داشته باشد و در نتیجه، فرهنگ جدیدی را در روابط اجتماعی، ایجاد کند. بیننده خود را مخاطب منحصر به فرد پیام تبلیغات در محل سکونت احساس می‌کند و ارتباط فرستنده و گیرنده، به صورت خصوصی انجام می‌گیرد.چگونگی دریافت: به علت دریافت پیام از طریق حس بصری و حواس دیگر بیننده بر روی صفحه تلویزیون تمرکز می‌کند و به محیط اطراف خود، کمتر توجه دارد. این تمرکز، وی را به شخصیتهای نمایشی و فضای پیام، همراه و همگام می‌کند. (قاسمی، ۱۳۸۹).

۲-۱۱- رادیو و تلویزیون، خدمتی عمو‌می‌:

بی شک رادیو و تلویزیون در میان سایر رسانه‌ها از جایگاه ویژه ای برخوردارند. ظهور این دو وسیله ارتباطی، شرایط را برای گسترش ارتباط جمعی بین جوامع مختلف فراهم نمود. گرچه رادیو و تلویزیون هیچگاه جای مطبوعات و کتاب را کاملا نگرفتند اما به اعتقاد بسیاری نقش مه‌می‌را در ساخت نظام اجتماعی ایفا نمودند تا بدانجا که گربنر، نظریه پرداز مشهور امریکایی در حوزه ارتباطات که نظریه کاشت را مطرح کرد، از تلویزیون به عنوان بازوی فرهنگی اصلی جامعه امریکا یاد ‌می‌کند. او در نظریه کاشت به صراحت مطرح ‌می‌کند که دستگاه تلویزیون یک عضو اصلی خانواده امریکایی است؛ کسی که بیشترین داستان‌ها را ‌می‌گوید(سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۹۰)‌.
برعکس‌ ایالات‌ متحده‌، رادیو و سپس‌ تلویزیون‌ در اغلب‌ کشورهای‌ اروپایی‌ با مالکیت‌ عمومی‌(دولتی‌) و ماهیت‌ مقررات‌گذاری‌ شده‌ آغاز به‌ کار کرد. پس‌ از دهه‌ ۱۹۲۰ و با پیامد جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، توافق‌ عام‌ سیاسی‌ در کشورهای‌ صنعتی‌ شده‌ اروپای‌ غربی‌ چنین‌ بود که‌ با وجود کمیابی‌ و نیروی‌ بالقوه‌ مجرای‌ قدرتمند ارتباطی‌، نباید طیف‌ امواج‌ الکترومغناطیس‌ به‌ دست‌ بازار رها شود. بنابراین‌، تقریباً تمام‌ کشورهای‌ اروپای‌ غربی‌ و بسیاری‌ از کشورهای‌ دیگر، از جمله‌ ترکیه‌ و ایران‌، پذیرش‌ الگوی‌ انحصاری‌ عمومی‌بی‌بی‌سی ‌را به‌ جای‌ الگوی تجاری‌ ایالات‌ متحده‌ ترجیح‌ دادند.
فلسفه‌ رادیوـ تلویزیون خدمت‌ عمومی‌ابتدا در اوایل‌ دهه‌ ۱۹۲۰، هنگامی‌که‌ رادیو به‌ عنوان‌ سلف‌ رسانه‌های‌ الکترونی‌ پدیدار شد، با دلبستگی‌ و تعلق‌ هرچه‌ بیشتر به‌ فواید اجتماعی‌ و فرهنگی‌ برنامه‌پراکنی‌ رادیوـ تلویزیونی‌ نسبت‌ به‌ ارزش‌ اقتصادی‌ آن‌، بنیاد گذاشته‌ شد. از تجربیات‌ زمان‌ جنگ، ‌دولت‌های ‌ملی‌ اروپایی‌ آموخته‌ بودند که‌ طیف‌ امواج‌ رادیویی‌ مانند دیگر کالاها نیست‌ بلکه‌ یک‌ منبع‌ بسیار با اهمیت‌ ملی‌ است‌ که‌ باید در جهت‌ منافع‌ عمومی‌سودمند باشد. این‌ نکته‌ هم‌ از لحاظ‌ سیاسی‌ و هم‌ از لحاظ‌ اجتماعی‌ مطلوب‌ و پسندیده‌ بود که‌ این‌ منابع‌ محدود می‌باید برای‌ پیشبرد استانداردهای‌ فرهنگی‌ و آموزشی‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد و بنابراین‌، شکاف‌ میان‌ طبقات‌ مختلف‌ را پر کند. رادیوـ تلویزیون‌ که‌ به‌ مثابه‌ مکمل‌ مؤسسات‌ عمومی‌دیگر نظیر کتابخانه‌ها، موزه‌ها و سالن‌های‌ کنسرت‌ مورد توجه‌ بود، «برای‌ تهیه‌ منابع‌ فرهنگی‌ مورد استفاده‌ شهروندان‌ طراحی‌ شد.» بنابراین‌ از ابتدا، آنچه‌ برای‌ رادیو- تلویزیون خدمت‌ عمومی‌تعریف‌ شد، جامعیت‌ یا جهانشمولی‌ آن‌ بود. چنانکه‌ پدی‌ اسکانل‌ می‌گوید: «تهیه‌ و تدارک‌ خدمت‌ با برنامه‌های‌ متنوع‌ از طریق‌ کانال‌های ملی‌ و قابل‌ استفاده‌ برای‌ همه‌ به‌ مثابه‌ عناصر مهم‌ نهادی‌ برای‌ رادیوـ تلویزیون خدمت‌ عمومی‌از آغاز تا به‌ امروز حفظ‌ شده‌ است‌»
در بعضی کشورها، رادیو- تلویزیون خدمت عمومی، به یک یا چند موسسه ی موجود اطلاق ‌می‌گردد حال آنکه در جاهای دیگر جنبه آرمانی دارد. بنابراین دربعضی کشورها رادیو- تلویزیون خدمت عمو‌می‌شامل یک سازمان یا یک بخش ویژه ی سیستم رادیو- تلویزیونی است حال آنکه در کشورهای دیگر ممکن است به عنوان خدمت عمو‌می‌ تلقی شود و گاه خدمت عمو‌می‌به عنوان هدف توسعه تلقی ‌می‌شود (اتکینسون،۱۳۸۴،ص۱۸۲).
نظام‌ پدرسالاری‌ و تفکرات‌ دولتی‌ رهبریِ‌ اخلاقی‌ و فرهنگی‌ قرن‌ نوزدهم‌، در سازماندهی‌ رادیوـ تلویزیون‌ خدمت‌ عمومی ‌تأثیر عمیق‌ داشت‌. به‌طور خاص‌ در انگلستان‌، زادگاه‌ رادیو- تلویزیون ‌خدمت‌ عمومی‌، آرمان‌ ویکتوریایی‌ از خدمت‌ یعنی‌ تعهد به‌ مجموعه‌ای‌ از ارزش‌ها و جست‌وجوی کمال‌ مطلق‌، و مفهوم‌سازی‌ آرنولدی‌ از ارزش‌های‌ فرهنگی‌ یعنی فراگیری‌ بهترین‌ گفته‌ها و اندیشیده‌ها مبانی‌ بی‌بی‌سی را تشکیل‌ داد که‌ می‌خواست‌ به‌ مردم‌ آنچه‌ را که‌ نیاز دارند، ترجیحاً نسبت‌ به‌ آنچه‌ که‌ آنها می‌خواهند، بدهد. این‌ آرمان‌ها که‌ به‌ وسیله‌ یک‌ روح‌ جمعی‌ با هدف‌ اخلاقی‌ و تکلیف‌ اجتماعی‌ نسبت‌ به‌ جامعه تحریک‌ و بیدار شده‌ بودند، قصد داشت‌ به‌‌طور خاص‌ آنهایی‌ را که‌ بیشترین‌ نیاز به‌ اصلاح‌ داشتند یعنی‌ طبقات‌ پایین‌ جامعه‌ را، مورد توجه‌ و هدف‌ خود قرار دهد.
باید گفت هم خاستگاه و هم آرمان نهاد رادیو- تلویزیون خدمت عمو‌می‌تجربه ی بی بی سی[۲] و بنیانگذار آن سر جان ریت است. بی بی سی هنوز هم در سراسر جهان الگوی مرجع رادیو- تلویزیون خدمت عمو‌می‌به شمار ‌می‌رود به خصوص از نظر حکومتهایی که ‌می‌کوشند نظام ملی رادیو- تلویزیونی خود را تاسیس یا احیا کنند البته غالباً جدا کردن آرمان یک نهاد از عمل مشخص آن کاری ناممکن است. به هر حال گرچه بی بی سی احتمالاً موفق ترین نمونه رادیو- تلویزیون خدمت عمو‌می‌و انگلستان یکی از کشورهایی است که بهتر از هر کشور دیگر توانسته است مقتضیات جدید رادیو- تلویزیون را پیش بینی و خود را با آن سازگار کند اما لزوماً یگانه الگوی مناسب یا به آسانی قابل انتقال محسوب ن‌می‌شود.در عوض آرمان آن جهانی است همانگونه که ‌می‌توان گفت ارزشهای دموکراتیک، جهانی هستند. (ساروخانی، ۱۳۷۲، ۹۳-۸۳)
پیش‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، جداسازی‌ فعالیت‌های برنامه‌پراکنی‌ رادیوـ تلویزیونی‌ از بهره‌برداری‌ تجاری‌، به‌ منظور پشتیبانی‌ و حمایت‌ از نقش‌ رهبری‌ فرهنگی‌ آن‌، شیوه‌ مشترک‌ بسیاری‌ از کشورهای‌ اروپایی‌ بود. انحصارهای‌ رادیو- تلویزیونیِ‌ خدمت‌ عمومی‌عمدتاً بر اساس‌ جامعیت‌، امنیت‌، آسایش‌ خاطر، معرفی‌ و نمایش‌ هویت‌ ملی‌ و منفعت‌ عمومی‌(به‌ جای‌ پیگیری‌ و دنبال‌ کردن‌ سود یا فایده‌) توجیه‌ شدند. به‌طور موازی‌، پشتیبان‌ انگیزه‌ نیرومند دیگر، تأسیس‌ و ایجاد انحصارهای‌ رادیو- تلویزیون عمومی‌نگهداری‌ رادیو- تلویزیون ‌تحت‌ کنترل‌ دولت‌ بود که‌ به‌ نوعی‌ بر ارتش‌ رجحان‌ داشت‌. این‌ نظارت‌ سخت‌ و دقیق‌ دولت‌، متضمن‌ این‌ عقیده‌ بود که‌ برنامه‌پراکنی‌ که‌ شایسته‌ جذب‌ توده‌ است‌، نباید از طریق‌ تمایلات‌ و گرایش‌های ‌ویرانگر و مخرب‌، مورد نفوذ قرار گیرد. (قاسمی، ۱۳۸۹).
به‌نظر دنیس‌ مک‌‌کوایل‌[۳]‌‌، استاد و محقق‌ مشهور علوم‌ ارتباطات‌، مفهوم‌ رادیوـ تلویزیون‌ِ خدمت‌ عمومی‌، مبین‌ نوع‌ دیگری‌ از نظریه‌ مسئولیت‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ با به‌کارگیری‌ ترتیبات‌ نهادی‌ متفاوت‌ برای‌ اخذ مجوز‌ و فعالیت‌ سخن‌پراکنی‌، با مفهوم‌ و ایده‌ “منفعت‌ عمومی‌” مطابقت‌ دارد. علاوه‌ بر این‌، ماهیت‌ انتظارات‌ عمومی‌از مؤسسات‌ رادیو- تلویزیونی (نظیر بسیاری‌ از نظام‌های رادیو- تلویزیون خدمت‌ عمومی‌اروپایی‌) نیزبه‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای متفاوت‌ است‌. به‌ نظر وی‌ هیچ‌گاه‌ یک‌ تفسیر واحد توافق‌ شده‌ای‌ از نظریه‌ رادیو- تلویزیون خدمت‌ عمومی‌ (چنانکه‌به‌طور گسترده‌ به‌ اروپا منسوب‌ است‌) وجود نداشته‌ است‌ و تنوع‌ اَشکال‌ آن‌ نیز اینک‌ از همیشه‌ بزرگ‌تر و بیشتر است‌. البته‌ در اینجا نیز اختلافات‌ زیادی‌ درباره‌ اولویت‌های‌ ملی‌ و سنت‌ها وجود دارند، امّا ایده ی‌ اصلی‌ در این‌ کوشش‌ها در “منفعت‌ عمومی‌” برای‌ افزایش‌ “کیفی‌” خدمات‌ (به‌‌طور متفاوت‌ تعریف‌ شده‌) است‌. مک‌کوایل نکات‌ اساسی‌ ایده‌ رادیوـ تلویزیون ‌خدمت‌ عمومی‌را به‌ صورت‌ زیر مطرح‌ کرده‌ است‌:
• خدمات‌ کلّی‌ یا جامع‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...