در این روش، خاک ورزی ثانویه منحصر است به یک یا دو بار عبور با یک وسیله تراکتور سوار همراه با یک کارنده که در پشت وسیله سوار می شود و به طور متوالی کار می کند. وسیله خاک ورزی ممکن است یک کولتیواتور مزرعه، هرس بشقابی، هرس دندانه فنری، کولتیواتور ردیفی یا تیلر دوار نواری باشد. از یک تراکتور قوی برای انجام این عملیات متوالی استفاده میشود(منصوری راد، ۱۳۸۱).
مقاله - پروژه
خاک ورزی – کشت
این روش نیاز به وسیله ای معمولاً پنجه غازی، برای ایجاد شیار در بقایای گیاهی قبلی، خرد کردن یک نوار باریک، کشت بذر و فشردن خاک در خط کشت دارد.ممکن است کود شیمیایی هم در همان موقع در زمین قرار داده شود.
خاک ورزی پوشش دار
این روش بیشتر در کشت دستپاش محصولات، به کار می رود. خاک ورزی پوشش دار با به کار بردن مکرر ادوات خاک ورزی زیر شکن انجام می گیرد. پوششی از بقایای گیاهی و کلوخها در سطح خاک باقی می ماند تا از فرسایش بادی و آبی خاک جلوگیری نموده و موجب افزایش نفوذ باران و برف گردد. بستری کاملاً نرم زیر سطح خاک قرار می گیرد (منصوری راد، ۱۳۸۱)..
دیسک – کشت
در این روش یک دستگاه کارنده روی تیلر بشقابی (گاوآهن بشقابی عمودی) سوار می گردد. بدین ترتیب خاک ورزی و بذر کاری هم زمان انجا می گیرد (منصوری راد، ۱۳۸۱).
کشت بدون خاک ورزی
در این روش بدون اینکه هیچگونه خاک ورزی مقدماتی انجام گرفته باشد، یک ردیفکار عمل کشت را انجام می دهد. کارنده باید به یک پیش بر چین دار مجهز باشد تا ضمن عبور از گیاهان سرپا یا بقایای گیاهی،خاک را قطع کند و شیار باریکی را به جای شیار باز کن کارنده های معمولی باز نماید. بقایای گیاهی،مشکل شناخته شده ای در عملیات زراعی بوده و از بین بردن علفهای هرز به وسیله علف کشهای شیمیایی ضروری می باشد.
خاکورزی نواری
خاک ورزی نواری عبارت از هر نوع سیستم خاک ورزی برای کشت ردیفی محصولاتی است که به وسیله آن فقط بستر بذر با عرض باریک آماده می شود. این روش در صورتی که فاصله بین ردیف ها ۷۶ سانتیمتر یا بیشتر باشد،انرژی لازم برای تهیه بستر بذر را به طور قابل توجهی کاهش می دهد. از آنجایی که روش کشت با فاصله کم رواج بیشتری یافته است، خاک ورزی نواری در کاهش انرژی مورد نیاز تأثیر کمتری دارد (منصوری راد، ۱۳۸۱).
خاکورزی حفاظتی
خاکورزی حفاظتی یک نوع روش خاک ورزی برای کشت محصولات ردیفی است که علاوه بر حفاظت خاک، با تولید محصول نیز در ارتباط است. خاک ورزی حفاظتی بر روی شیب های کم تا حدود ۲ درصد اعمال می شود تا شستشوی لایه ای را کاهش دهد. اصول کلی خاک ورزی حفاظتی که باید رعایت شود عبارت است از :
۱- تا حد ممکن ماشینها را بر روی خطوط تراز به کار برید.
۲- از افزار خاک ورزی اولیه برای ناهموار کردن خاک استفاده نمایید تا موجب کند شدن حرکت باران شده و خاک در جای خود نگهداری شود.
۳- از روش بستر سازی و کشت بدر به طور توأم و با یک بار عبور استفاده نمایید.
۴- باریکه ای از زمین را به عنوان بستر بذر آماده کنید و نواحی ناهموار و پوشیده از بقایای گیاهی را در بین ردیف های کشت به جای گذارید.
۵- برای از بین بردن علف های هرز، از علف کشهای شیمیایی به جای عملیات خاک ورزی استفاده نمایید.
به کار بردن خاک ورزی حفاظتی شامل بسیاری از جنبه های صرفه جویی در وقت و انرژی مربوط به خاک ورزی کم و بسیاری از صرفه جویی های هزینه مربوط به تهیه بستر بذر اقتصادی می باشد. اما از طرف دیگر، نگهداری عمدی بقایای گیاهی در سطح خاک، ممکن است به عملیات بیشتر ماشین ها و به کار بردن بیشتر مواد شیمیایی یا کنترل امراض، جمعیت حشرات و گسترش علفهای هرز نیاز داشته باشد (منصوری راد، ۱۳۸۱).

۲-۱۰- سوابق تحقیق

 

۲-۱۰-۱- تحقیقات انجام شده در زمینه کودهای شیمیایی

منطقیترین روش تأمین عناصر مغذی مورد نیاز گیاهان بر اساس مصرف این عناصر در حدی است که حاصلخیزی خاک قادر به تأمین آن نباشد. به علاوه هر مقداری که از انبار ذخیره این عناصر در خاک از طریق عملیات زراعی برداشته میشود باید توسط کودهای سبز، حیوانی و شیمیایی به خاک باز گردانده شود. مضافاً، چنانچه عوامل محدود کنندهای مانند شوری و غیره مانع بهره وری کامل از پتانسیل خاک میشود، با به کار گیری تمهیداتی خاص خاک اصلاح گردد (بای بوردی وهمکاران، ۱۳۷۸).
به نظر ارنون و استوت عنصری بر گیاه ضروری است که:
- کمبود آن مانع از تکمیل چرخه زندگی گیاه میشود.
- کمبود، اختصاص به همین عنصر داشته و تنها با تأمین آن عنصر براین مشکل فائق آید.
- این عنصر صرف نظر از تأثیر اصلاحی آن بر شرایط نامطلوب شیمیایی یا میکروبی خاک، نقش تغذیه ای داشته باشد (کافی، ۱۳۷۸).
برای دستیابی به حداکثر کارآیی و برآورد نیاز به عناصر نیتروژن و فسفر لازم است وضعیت این عناصر در خاک از نظر عناصر غذایی ارزیابی گردد. مقدار عناصر ضروری برای رشد مطلوب گیاه بستگی به میزان عملکرد و نوع محصول دارد (سرمدنیا، ۱۳۷۶ ).
زارع زاده (۷۵-۱۳۷۴) تحقیقی به منظور تأثیر سطوح کود ازته بر عملکرد محصول و تغییرات مقدار کل آلکالوئیدهای موجود در اندام های مختلف گیاه دارویی عروسک پشت پرده مورد مطالعه قرار داد. این پژوهش که در قالب بلوکهای کامل تصادفی با ۶ تیمار کود ازته و سه تکرار بود نشان داد که تولید برگ، ساقه، ریشه و بیوماس و همچنین اندازه تاج پوشش، ارتفاع ساقه و گسترش ریشه با افزودن کود ازته به خاک افزایش نشان داد و حداکثر میزان عملکرد مربوط به تیمارهای ۱۵۰ کیلوگرم کود ازته در هکتار بود و در مورد میزان و اندازه ارتفاع ساقه، حداکثر میزان آن مربوط به تیمارهای ۱۰۰ کیلو گرم کود ازته در هکتار بود. با توجه به اینکه از نظر مقایسه میانگینها بین تیمارهای ۱۰۰ کیلو گرم در هکتار و ۱۵۰ کیلو گرم در هکتار کود ازته از نظر آماری تفاوت معنیداری در سطح یک درصد وجود نداشت میتوان نتیجه گرفت که بیشترین عملکرد محصول فاکتورهای اندازه گیری شده با مصرف ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار کود ازته حاصل شد.
عاشورآبادی (۱۳۸۵) پژوهشی به منظور بررسی تأثیر روش مصرف کود نیتروژن بر بازده و درصد ترکیبهای تشکیل دهنده اسانس گیاه دارویی بادرنجبویه در شرایط مزرعهای انجام داد. این آزمایش با کود نیتروژن (اوره) و محلولپاشی بر روی اندام هوایی گیاه در خاک مزرعه و در حضور شاهد که هر یک از تیمارها در طول دوره رشد گیاه در طی سه تقسیط مساوی اعمال شد این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۴ تکرار برای هر تیمار اجرا شد. با آغاز گلدهی اقدام به برداشت گیاه گردید و از سرشاخه گلدار گیاه با بهره گرفتن از روش کلونجر اسانسگیری به عمل آمد. طبق نتایج تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژن و روش های مصرف آن بر درصد اسانس و عملکرد اسانس معنیدار بود. همچنین کاربرد مقادیر مختلف کود نیتروژن و روش های مصرف آن بر درصد ترکیبهای تشکیل دهنده اسانس بادرنجبویه مؤثر بوده است. با مصرف نیتروژن، درصد تعدادی از ترکیبهای موجود در اسانس نسبت به شاهد کاهش یا افزایش داشت.
تحقیقی توسط دادمان (۱۳۸۷) به شکل مزرعهای به منظور مطالعه اثر سطوح مختلف کود نیتروژن (۰، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ کیلو گرم در هکتار ) بر مقدار و اجزای تشکیل دهنده گیاه جعفری مکزیکی صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که سطوح مختلف کود نیتروژن تأثیر معنیداری بر کیفیت و کمیت ماده مؤثر گیاه جعفری مکزیکی داشت. حداکثر میزان اسانس در تیمار ۲۰۰ کیلو گرم در هکتار نیتروژن به میزان ۱۶/۱ درصد به دست آمد. بر اساس نتایج به دست آمده، اجزای تشکیل دهنده اسانس و درصد آنها نیز تحت تأثیر مصرف کود نیتروژن قرار گرفت. بنابراین در این تحقیق بهترین تیمار جهت حصول حداکثر عملکرد پیکر رویشی و اسانس، مصرف ۲۰۰ کیلو گرم در هکتار نیتروژن است. ولی با توجه به مسائل زیست محیطی و مدیریت مزرعه و هزینه مصرف کود و اختلاف جزئی در میزان اسانس به دست آمده در تیمار ۱۵۰ کیلو گرم در هکتار با ۲۰۰ کیلو گرم در هکتار، بهتر است با مصرف ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن محصول مناسبتری تولید کرد.
Omer و همکاران (۱۹۹۳) با کاربرد سطوح مختلف نیتروژن (۷۰ و ۱۴۰ کیلوگرم در هکتار) در گیاه ماریتیغال ملاحظه کردند باافزایش نیتروژن، عملکرد دانه افزایش یافت، ولی تأثیر معنیداری روی فلاوونوئیدهای بذر ملاحظه نشد آنها همچنین نتیجه گرفتن تعداد کاپیتول در گیاه، مقدار بذر، درصد روغن بذر نسبت به شاهد افزایش معنیداری داشت.
بریمانی (۱۳۷۶) به منظور بررسی تأثیر کودهای نیتروژندار در مراحل مختلف رشد و نمو و سنجش تغییرات کمی و کیفی اسانس گیاه بادرشبو، روش مناسب اسانسگیری و تغییرات مقدار اسانس طی مراحل مختلف نمو، کشت مزرعهای و گلدانی آن توسط انجام گرفت که این آزمایش با ۴ تیمار مختلف کود اوره شامل تیمارهای ۰، ۲۰، ۴۰ و۶۰ کیلوگرم اوره در هکتار و در چهار تکرار صورت گرفت. نتایج معنیدار تأثیر کود نیتروژن دار در مرحله رشد، افزایش ارتفاع گیاه، طول برگ، سطح برگ، وزن تر، وزن خشک بیوماس کل، طول ریشه، تعداد شاخه های جانبی منتهی به گل آذین بود و نتایج معنی دار تأثیر اوره در مرحله نمو شامل گل دهی زود رس، افزایش طول سرشاخههای گلدار، تعداد گلها، وزن دانه، درصد جوانه زنی بذور درگیاه بادرشبو بود. تحت تأثیر تیمار نیتروژندار اوره مقدار اجزاء ترکیبات تغییر کرد به طوری که در تیمار ۶۰ کیلوگرم اوره در هکتار سه جزء اصلی اسانس افزایش چشمگیری یافته است و سایر ترکیبات نیز به مقدار قابل توجهی در مراحل نمو رسید. اسانسگیری از مراحل آنتوژنی این گیاه تغییراتی را در میزان اسانس در زمان های متفاوت نشان داد. به طوری که از زمان ظهور جوانههای گل تا ظهور دانه های سبز مقدار دانه دارای سیر صعودی بوده و به اوج خود میرسد ولی بعد از آن به سرعت کاهش یافته و در مرحله رسیدگی کامل به کمترین میزان خود بالغ گردید.
تحقیقی توسط رفعتی (۸۴-۱۳۸۳) به منظور بررسی تأثیر کودهای ازته و فسفره بر روی تغییرات کمی و کیفی اسانس موجود در گیاه درمنه شیرین اجرا شد. در این تحقیق اثر کودهای نیتروژن (۴۶% به فرم اوره ) و فسفره (۴۶% به فرم سوپر فسفات تریپل) در ۴ سطح به مقادیر ۰ ، ۴۰ ، ۸۰ ، ۱۲۰ کیلوگرم در هکتار روی رشد رویشی و تغییرات کمی و کیفی اسانس برگ درمنه شیرین بررسی شد، نتایج حاصل نشان داد که اثر کود نیتروژن روی ارتفاع بوته، وزن تر و وزن خشک در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل کود نیتروژن و فسفر به غیر از وزن تر برای بقیه صفات معنیدار بود. مقایسه میانگین نشان داد که تیمار کودی ۸۰ کیلوگرم نیتروژن و ۴۰ کیلوگرم فسفر در هکتار به عنوان مناسب ترین ترکیب کودی برای رشد رویشی این گیاه بود. همچنین نتایج نشان داد اثرکود نیتروژن، فسفر و اثر متقابل نیتروژن و فسفر روی ترکیبات گیاه درمنه شیرین در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود و همچنین نتایج نشان داد که با تیمار کودی ۸۰ کیلوگرم نیتروژن وصفر کیلوگرم فسفر در هکتار بهترین نتایج از نظر اسانس حاصل گردید.
شریفی عاشورآبادی (۱۳۸۲) در تحقیقی تأثیر کودهای آلی، شیمیایی و تلفیق آنها بر قابلیت جذب وکارایی نیتروژن در گیاه دارویی رازیانه انجام داد. نتایج نشان داد که تیمار مخلوط ۲۰ تن کود دامی همراه ۸۰ کیلو گرم در هکتار پتاس، ۶۴ کیلوگرم در هکتار فسفر و ۸۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن کود شیمیایی از روش تلفیقی (NPK)، بیشترین مقدار پروتئین را معادل ۶۳/۳ درصد تولید نمود. بیشترین کارایی نیتروژن همراه نیز در تیمار مخلوط ۲۵ تن کود دامی به همراه ۶۰ کیلوگرم پتاس، ۴۸ کیلوگرم فسفر و ۶۰ کیلو گرم نیتروژن در هکتار کود شیمیایی به دست آمد این در حالی است که در روش تغذیه شیمیایی، با افزایش در مصرف کودهای شیمیایی کارایی نیتروژن کاهش یافت. بنابراین نتایج حاصل، استفاده ازروش تغذیه تلفیقی نسبت به روش شیمیایی و ارگانیکی می‌تواند راهی مناسب جهت دستیابی به اهداف کشاورزی پایدار باشد.
باقرزاده(۱۳۷۷) حداکثر اسانس عملکرد و میزان اسانس در گیاه دارویی آویشن را با بهره گرفتن از ۲۰۰ کیلوگرم کود نیتروژن و۱۵۰ کیلوگرم کود فسفر به دست آورد..
Venskutonis و همکاران(۱۹۹۹) اظهار داشتند که کود نیتروژن(خالص) به مقدار ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار تاثیر کمی بر درصد اسانس گیاه زیره دارد.اما عملکرد دانه زیره تحت تاثیر کود نیتروژن،مختلف و بین ۹۸۴-۲۶۷۳ کیلوگرم متفاوت بود.
Schunke (1992) گزارش کرد کاربرد کود نیتروژن سبب افزایش ۳ درصد سیلیمارین در گیاه ماریتیغال میشود.

۲-۱۰-۲- تحقیقات انجام شده در زمینه کود حیوانی

Mosaddeghi و همکاران (۲۰۰۰) اعلام کردند که مصرف ۵ تا ۱۰ تن کود دامی در هکتار میتواند اثرات منفی ناشی از رفت و آمد ماشین آلات بر روی خاک را خنثی کند. همچنین خاکهایی که کود حیوانی دریافت کردهاند میکروارگانیسمهای خاکزی، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و نیترات بیشتری نسبت به خاکهایی که با کودهای غیرآلی تغذیه شدهاند دارند. البته کاربرد بیش از اندازه این کودها می تواند منجر به تجمع املاح اضافی در خاک شود.
گرامی و سپاهی (۱۳۵۹) بیان کردند که استفاده از انواع کودهای دامی به طور مؤثری به اصلاح اراضی کشاورزی کمک میکند. اقبال و پاور (۱۹۹۹ ) گزارش کردند که کاربرد کود دامی، میزان فسفر در خاک مزرعه را افزایش داد. از سوی دیگر، گزارشاتی وجود دارد مبنی بر اینکه مواد آلی و ترکیبات حاصل از تجزیه آنها موجب کاهش تثبیت فسفر خاک در مقایسه با فسفات معدنی میگردند (Kwabiah و همکاران، ۲۰۰۳).
اکیری نیا و همکاران (۱۳۸۱) در بررسی عملکرد و ماده مؤثره زنیان در سیستمهای کشاورزی متداول، ارگانیک و تلفیقی گزارش کردند با افزایش مصرف کود دامی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک افزایش مییابد.
تهامی زرندی و همکاران (۱۳۸۸) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با شش تیمار کودی و سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بر روی گیاه دارویی ریحان انجام دادند. تیمارها شامل تیمار شاهد (عدم کود دهی)، کود گاوی، کود گوسفندی، کود مرغی، ورمی کمپوست و کود شیمیایی بود. نتایج نشان دهنده برتری معنیدار کود آلی نسبت به شاهد و شیمیایی در بسیاری از صفات اندازه گیری شده بود. گیاهان تحت تیمار ورمی کمپوست ارتفاع بوته، عملکرد برگ، عملکرد تر و خشک اندامهای هوایی بیشتری در مقایسه با سایر تیمارها برخوردار بودند. از لحاظ درصد اسانس برگ تفاوت معنی داری بین تیمارها ملاحظه نشد. تیمار کود گاوی از لحاظ عملکرد اسانس برگ دارای بیشترین مقدار بود. در بین چینها، بیشترین عملکرد برگ و عملکرد تر و خشک اندامهای هوایی در چین سوم مشاهده شد. بیشترین مقدار درصد اسانس برگ در چین اول و بیشترین عملکرد اسانس برگ در چین سوم که دارای بیشترین عملکرد برگ، بدست آمد. نتایج نشان داد که کود شیمیایی از نظر تأثیر بر تمام صفات اندازه گیری شده، به جز شاخص سطح سبز و وزن تر و خشک برگ در بوته، تفاوت معنیداری با شاهد نداشت.
Kaur و همکاران (۲۰۰۸) در آزمایشی روی کدو تنبل نشان دادند کاربرد کودهای حاصل از گاو، بز و مرغ باعث افزابش زیست توده محصول نسبت به تیمارهای شاهد و کاربرد سطح کم کود شیمیایی شد، ضمن اینکه، با افزایش سطوح کودهای دامی، عملکرد ماده خشک نیز به صورت خطی افزایش پیدا کرد. همچنین کاربرد کودهای مذکور در نوعی تاجریزی که یک نوع سبزی مهم در آفریقای جنوبی محسوب میشود، باعث افزایش زیست توده محصول نسبت با کاربرد کودهای شیمیایی شد.
اکبری‌نیا و همکاران(۱۳۸۳) به منظور بررسی تاثیر سیستمهای مختلف تغذیه بر خواص خاک،‌جذب و غلظت عناصر توسط گیاه دارویی زنیان تحقیقی انجام دادند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مقادیر مختلف کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر در ۴ سطح، کود دامی در ۳ سطح،‌تلفیقی از کودهای شیمیایی و دامی در ۴ سطح در مقایسه با شاهد (بدون کود) بر خواص فیزیکی، شیمیایی، جذب عناصر غذایی توسط گیاه دارویی زنیان وعملکرد آن می‌باشد. نتایج نشان داد که با افزایش کود دامی و حذف عناصر کودهای شیمیایی،وضعیت خاک نیز بهبود یافت. جذب عناصر غذایی نیتروژن و فسفر و کلسیم و منیزیم اندام‌های هوایی گیاه، در تیمارهای مختلف کود دارای تفاوت معنی‌داری بود. از نظر عملکرد دانه به کارگیری مقادیر زیادی کود شیمیایی (۱۲۰ کیلوگرم نیتروژن(خالص) و ۸۰ کیلوگرم فسفر(خالص) در هکتار ) مزیت چندانی بر کاربرد ۳ تن کود دامی در هکتار نداشت.
یزدانی بیوکی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی تأثیر کودهای دامی و شیمیایی بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی ماریتیغال آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار اجرا کردند. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون استفاده از کود )، مخلوط کود NPK به ترتیب به میزان ۵۰، ۵۰ و ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار، کود گاوی و گوسفندی به ترتیب به میزان ۳۰ و ۱۵ تن در هکتار بودند. در این تحقیق صفاتی از جمله تعداد شاخه های فرعی در بوته، ارتفاع بوته، تعداد گل آذین در هر بوته، قطر گل آذین، تعداد دانه در هر کاپیتول، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت دانه، درصد روغن، درصد سیلیمارین (ماده موثره)، درصد سیلیبین، عملکرد روغن و عملکرد سیلیمارین اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که مصرف انواع مختلف کودهای دامی و شیمیایی در خاک، بر اجزای عملکرد این گیاه بیتأثیر بود ولی بر درصد روغن، سیلیمارین و سیلیبین بذر تأثیر معنیداری داشت. تیمار کود گاوی نسبت به سایر تیمارها از بیشترین میزان روغن ( ۲۱ درصد ) و سیلیبین (۷/۲۱ درصد) برخوردار بود. بین تیمارهای شاهد و کود شیمیایی از لحاظ درصد روغن و درصد سیلیمارین هیچگونه اختلاف معنیداری وجود نداشت. همچنین دو تیمار کود شیمیایی و کود گوسفندی به ترتیب کمترین درصد سیلیبین (۴/۱۶) و درصد سیلیمارین (۱/۳) را نسبت به سایر تیمارها داشتند. از بین اجزای عملکرد بیشترین همبستگی مثبت بین ارتفاع بوته با عملکرد دانه (r=0/86**) و پس از آن با قطر گل آذین (r=0/6*) وجود داشت که
نشانگر اهمیت این صفات در تعیین عملکرد نهایی است، اما بین عملکرد دانه با سایر اجزای عملکرد همبستگی وجود نداشت.
نصر اصفهانی و احمدی (۱۳۸۳) به منظور بررسی اثر کودهای آلی و شیمیایی روی نماتد ریشه گرهی خیار (Meloidogyne javanica) آزمایشی را انجام دادند. کودهای آلی شامل کودهای نپوسیده دامی، مرغی، کود سبز، کمپوست و کودهای شیمیایی بطور جداگانه و در تلفیق با یکدیگر در کنترل نماتد ریشه گرهی خیار مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد کود مرغی وشیمیایی NPK از موثرترین تیمارها در کاهش تعداد تخم و نوزاد نماتد در خاک و ریشه بود. و بیشترین میزان رشد و نمو گیاه نیز در این تیمار بود و تیمار تلفیق کود حیوانی و سبز با کودهای شیمیایی در رده های بعدی بودند.

۲-۱۰-۳- تحقیقات انجام شده در زمینه ورمی کمپوست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...