۳۷

به کنسرت می‌روند آرت به ریچارد شکایت می‌کند که نمی‌تواند از روی ویلچر خوب ببیند مردم جلو ایستاده‌اند و سن دیده نمی‌شود.

۴۲

نگاه‌های متعجب اطرافیان به آرت بر روی ویلچر

۴۵

پله‌ها به‌عنوان مانع و تلاش ریچارد برای بالا بردن ویلچر آرت از آن پله‌ها

۴۶

خواهش ریچارد از مردی برای نگاه داشتن در کافه تا او ویلچر را ببرد و بی‌اعتنایی مرد به او

۴۶

نگاه‌های متعجب اطرافیان در کافه و آرت که سلام می‌دهد.

ادامه جدول ۴ـ۹) کدگذاری و میزان انطباق فیلم موسیقی درون با الگوی اجتماعی معلولیت

طبقه بندی

مؤلفه‌ها

دقیقه

مصادیق عینی در فیلم

کدگذاری

انعکاس الگوی اجتماعی معلولیت در فیلم زیاد است.

مؤلفه ۱

۴۷

پشخدمت کافه خطاب به آرت: تو زشت‌ترین و نفرت انگیزترین چیزی هستی که تا به حال دیده‌ام فکر می‌کنم که مردم می‌خوان که تو روز تولدت بمیری انتظار داری مردم چطوری اطرافت غذا بخورن؟

S1

۷۶

مرد در کافه بعد از سخنرانی بوش تلویزیون را خاموش کرده و با عصبانیت می‌گوید: اگر بوش رأی بیاره می‌دونی یعنی چی؟ یعنی باید همه این چیزها رو جمع کنی و اون طوری بسازی که فلج ها هم بتونن بیان اینجا و استفاده کنن می‌دونی چقدر خرج می‌تراشه؟

۷۶

ریچارد خطاب به مرد کافه: بله حدود ۱۰۰۰ دلار خرج می‌کنی تا رمپ بذاری، دستشوییت رو هم یه کم بزرگتر می کنی تا بتونن برن داخل من هم یکی از اون معلولینم (با اشاره به گوش‌هاش) من توی جنگ ناشنوا شدم و تو داری در مورد اینکه چقدر برات خرج برمی‌داره حرف می‌زنی؟

مؤلفه ۲

۲۰

مسئول دولتی خطاب به ریچارد: نمی‌توانم کمک دولتی برای دانشگاه تو را قبول کنم و در جواب پرسش ریچارد چرا؟ ناشنوایی، گیجی، اینجا نوشته که فقط می‌توانی حروف صدادار را بشنوی نه بی صدا را (با استحزا می‌گوید) که اگر فقط حروف صدادار را می‌شنوی دو راه داری لب خوانی یاد بگیری یا به هاوایی نقل مکان کنی و به او می‌خندد.
مسئول: ببین حتی اگر فارغ‌التحصیل هم شوی به تو کار نمی‌دهند.
ریچارد: چرا؟ چون ناشنوام؟ هلن کلر هم ناشنوا بود هم نابینا کار هم داشت.
مسئول: به خاطر صدای زنگی که تو گوشهات می‌شنوی، شب و روزه نه ؟ تو تمرکز نداری هرچی که بخونی فراموش می‌کنی، تو هیچ دوستی نداری، نقص عضو داری.

ادامه جدول ۴ـ۹) کدگذاری و میزان انطباق فیلم موسیقی درون با الگوی اجتماعی معلولیت