«علامه محمدتقی جعفری، با اشاره به این خلط مبحث، می‌نویسد: «به طور کلی، پس از گرایش‌های مادیِ محض درباره‌ی تفسیر حیات و شئون حیاتی در علوم انسانی در دوران اخیر، آزادی تنها به معنای خواستن به طور کلی، بدون کمترین قید و شرط، به عنوان مطلوب‌ترین آرمان بشری وارد صحنه‌ی تفسیر حیات انسان‌ها شد. آزادی در این معنی که به کلی فارغ از منطقه‌ی ارزش‌ها مطرح شده و به هر انسانی اجازه‌ی عمل به هر چه موردِ میل و رغبتِ او بود می‌داد، به جز تزاحم و پایمال کردن حقوقِ زندگیِ طبیعیِ انسان‌ها ‌ـ ‌آگاهانه یا ناآگاهانه‌ ـ آن آزادی انسانی را که همه‌ی ادیان و علومِ عالیِ انسانی و حکمت و اخلاق فاضله برای تکامل مطرح کرده بودند، از افق ارواح ناپدید کرد. اگر نتیجه‌ی ناروای طرح آزادی به معنای بی‌بند و باری جز این نبود که آزادی روحی را ‌ـ‌که باعظمت‌ترین امتیازِ روحیِ انسان‌هاست‌ـ از دست آنان گرفت و آنان را به تاریخ حیوانی که پشت سر گذاشته بودند برگرداند، برای شکست بشری در مسیر تکامل کفایت می‌کرد».[۱۸۹]
دانلود پروژه
۵-۲. آزادی در قرآن کریم
با دقت، توجه و تعمق در آیات قرآن می‏توان به آسانی به این مسئله واقف گشت که آزادی و اختیار در تمام مراحل زندگی و حیات انسان در ابعاد و موضوعات مختلف مورد توجه و مطرح است. مانند آزادی و اختیار در انتخاب و پذیرش دین، انجام عبادات و اعمال، بیان و قلم، تعلیم و تعلم، خوردن و آشامیدن (مسائل اقتصادی)، اخلاق فردی و اجتماعی، تفکر و اندیشه، اندیشه درباره قرآن و آفرینش انسان و جهان، و….
درذیل به برخی از موضوعات متناسب با اهداف مورد نظر در این پایان نامه، با ارائه بعضی از آیات مربوطه متذکر می‏شویم:
۵-۲-۱. آزادانه بودن دعوت پیامبران و دوری از هر گونه اکراه و اجبار
ظاهر دسته‏ای از آیات قرآن بر این دلالت دارد که دعوت پیامبران (ص) آزادانه بوده و از هرگونه اجبار و اکراه در پذیرش یا عدم پذیرش دین از سوی مردم، به دور بوده است. پیامبران (ص) وظیفه دارند مردم را با حکمت و برهان و موعظه نیکو و پسندیده به راه خدا دعوت کرده و کلام الهی را با ساده‏ترین راه ممکن به مردم ابلاغ کنند و با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار کنند و از هرگونه تندخویی و سخت دلی برحذر باشند و راه رستگاری و ضلالت و گمراهی را برای مردم بیان نموده و از عاقبت عملشان ـ که بهشت یا جهنم را در پی خواهد داشت ـ آگاه سازند و آنها را به تفکر و اندیشه صحیح و انتخاب درست وا دارند، و با مردم به عدالت رفتار کنند. در ذیل به نمونه‏هایی از آیات مورد نظر اشاره می‏کنیم:
ـ «وَما أَرْسَلْناکَ إِلاّ مُبَـشِّراً وَنَذِیراً * قُلْ ما أَسْأَلـُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَـتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»[۱۹۰]
«و تو را جز بشارتگر و بیم‏دهنده نفرستادیم * بگو: «بر این [رسالت‏] اجرى از شما طلب نمى‏کنم، جز اینکه هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [در پیش‏] گیرد.»
«أُدْعُ إِلی سَبِـیلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَهِ وَالمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُـوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِـیلِهِ وَهُـوَ أَعْلَمُ بِالمُهْتَدِینَ»[۱۹۱]
« با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‏اى‏] که نیکوتر است مجادله نماید. در حقیقت، پروردگار تو به [حال‏] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال‏] راه‏یافتگان [نیز] داناتر است‏. »
در این آیات از عبارت «من شاء» و «بِمَن ضلّ» استفاده می‏شود که مردم در انتخاب راه خود آزادند، و پیامبران فقط وظیفه دارند مردم را با حکمت و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کنند.
«وَلَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّـهٍ رَسُولاً أَن اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَهُ فَسِـیرُوا فِی الأَرضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ المُکَذِّبِـینَ»[۱۹۲].
« و در حقیقت، در میان هر امتى فرستاده‏اى برانگیختیم [تا بگوید:] «خدا را بپرستید و از طاغوت [فریبگر] بپرهیزید.» پس، از ایشان کسى است که خدا [او را] هدایت کرده، و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است. بنا بر این در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیب‏ کنندگان چگونه بوده است‏.»
در این آیه محل شاهد جمله «اعبدوا» و «اجتنبوا» است، که خداوند می‏فرماید: ما برای هر امتی پیغمبری را فرستادیم تا به مردم ابلاغ کنند که خدا را بپرستند و از طاغوت دوری کنند.
یعنی پیامبران (ص) فقط مأمور به ابلاغ امر خدا به خلق هستند و خلق هم در انتخاب و اختیار رأی آزادند؛ چرا که «اعبدوا» و «اجتنبوا» در صورتی معنا پیدا می‏کند که انسان در انتخاب راه کاملاً آزاد باشد.
ـ «وَمانُرْسِلُ المُرْسَلِـینَ إِلاّ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛[۱۹۳]
«و ما پیامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‏فرستیم، پس کسانى که ایمان آورند و نیکوکارى کنند بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد.»
ـ «ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ البَلاغُ وَاللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما تَکْتُمُونَ»؛[۱۹۴]
«بر پیامبر [خدا، وظیفه‏اى‏] جز ابلاغ [رسالت‏] نیست، و خداوند آنچه را آشکار و آنچه را پوشیده مى‏دارید مى‏داند.»
«فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ * إِلاّ مَنْ تَوَلّی وَکَفَرَ * فَیُعَذِّبُهُ اللّهُ العَذابَ الأَکْبَرَ * إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ»؛[۱۹۵]
«پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده‏اى * بر آنان تسلّطى ندارى *مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد * که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند * در حقیقت، بازگشت آنان به سوى ماست * آن گاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست‏.»
از این آیات استفاده می‏شود که پیامبران (ص) وظیفه‏ای جز تبلیغ، بشارت انذار، و تذکر ندارند؛ و خداوند از میان هر قومی پیامبری را فرستاد که آیات و قوانین خداوند را برای مردم بازگو نموده و راه پاکی، رستگاری و رسیدن به کمال معنوی را به آنها بیاموزند و در این راه، حق اکراه و اجبار نسبت به انتخاب دین مردم ندارند، بلکه مردم در انتخاب کفر و ایمان کاملاً آزادند. البته اگر راه کفر و ضلالت و گمراهی را انتخاب کنند، وعده عذاب به آنها داده می‏شود؛ چرا که نتیجه چنین اعمالی جز آتش جهنم نیست
۵-۲-۲. آزادی در انتخاب دین
از ظاهر دسته‏ای دیگر از آیات قرآن بر می‏آید که خداوند انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است؛ تا انسانها بتوانند با تفکر و اندیشه کامل و به حکم عقل سلیم، بهترین، کامل‏ترین و جامع‏ترین، دین را برگزینند. تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است که این آیات نسبت به آیات قبل خصوصی‏تر هستند. یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان می‏کنند، بر خلاف آیات دسته اول که شامل دین و لوازم آن می‏شدند. در این باره آیات فراوانی وارد شده است که نمونه‏هایی از آن را در ذیل متذکر می‏شویم
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الوُثْقی لا انْفِصامَ لَها وَاللّهُ سَمِـیعٌ عَلِـیمٌ»[۱۹۶]
« در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواىِ داناست‏.»
«إِنَّ هـذِهِ تَذکِرَهٌ فَمَنْ شاءَ اتَّـخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»؛[۱۹۷]
«قطعاً این [آیات‏] اندرزى است، تا هر که بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پیش گیرد»
«وَقُلِ الحَـقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُـؤْمِنْ وَمَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنّا أَعْتَدْنا لِلظّالِمِـینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغِـیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالمُهْلِ یَشْوِی الوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَساءَتْ مُرْتَفَقاً»[۱۹۸]
«و بگو: «حق از پروردگارتان [رسیده‏] است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند، که ما براى ستمگران آتشى آماده کرده‏ایم که سراپرده‏هایش آنان را در بر مى‏گیرد، و اگر فریادرسى جویند، به آبى چون مس گداخته که چهره‏ها را بریان مى‏کند یارى مى‏شوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است‏.»
«قطعا این آیات اندرزی است، تا هر که بخواهد بسوی پروردگار خود راهی در پیش گیرد.»
«وَلَوْ شاءَ رَبُّکَ لاَمِنَ مَنْ فِی الأَرضِ کُلُّهُمْ جَمِـیعاً أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُـؤْمِنِـینَ»[۱۹۹]
«و اگر پروردگار تو مى‏خواست، قطعاً هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان مى‏آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر مى‏کنى که بگروند؟»
ـ «سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمْنا مِنْ شَی‏ءٍ کَذ لِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّی ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَـتَّبِعُونَ إِلاّ الظَّـنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَخْرُصُونَ * قُلْ فَلِلّهِ الْحُـجَّهُ البالِغَهُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِـینَ»؛[۲۰۰]
«کسانى که شرک آوردند به زودى خواهند گفت: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما و نه پدرانمان شرک نمى‏آوردیم، و چیزى را [خودسرانه‏] تحریم نمى‏کردیم.» کسانى هم که پیش از آنان بودند، همین گونه پیامبران (ص) خود را تکذیب کردند، تا عقوبت ما را چشیدند. بگو: «آیا نزد شما دانشى هست که آن را براى ما آشکار کنید؟ شما جز از گمان پیروى نمى‏کنید، و جز دروغ نمى‏گویید.*بگو: «برهانِ رسا ویژه خداست، و اگر [خدا] مى‏خواست قطعاً همه شما را هدایت مى‏کرد.»
از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده می‏شود که خداوند انسان را در انتخاب اصل دین کاملاً آزاد گذاشته است، که با تفکر، اندیشه، تأمل و تحقیق کافی راه درست را انتخاب کند؛ چرا که عقیده و اعتقاد یک امر قلبی است و اجبارپذیر نیست. با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لکن عقل سلیم حکم می‏کند که بهترین، کامل‏ترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف است همه قوانین و مقرّرات آن را رعایت کند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شکنی بپرهیزد.
۵-۲-۳. آزادی (اختیار) در عمل
ظاهر آیات فراوان دیگری دلالت دارد به اینکه انسان در عمل خود از آزادی و اختیار کاملی برخوردار است؛ اگر عمل نیکو انجام دهد از اجر و ثواب آن بهره‏مند می‏شود و باب رحمت الهی به روی او باز است، و جایگاه او بهشت خواهد بود. و اگر به امر خداوند توجه نکرده، اعمال باطل و گناه را مرتکب شود، از باب رحمت الهی دور بوده و مؤاخذه خواهد شد و جایگاه او آتش سوزان جهنم است
ـ «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أَفَمَنْ یُلْقی فِی النّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی‏آمِناً یَوْمَ القِـیامَهِ اِعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِـیرٌ»؛[۲۰۱]
« کسانى که در [فهم و ارائه‏] آیات ما کژ مى‏روند بر ما پوشیده نیستند. آیا کسى که در آتش افکنده مى‏شود بهتر است یا کسى که روز قیامت آسوده‏خاطر مى‏آید؟ هر چه مى‏خواهید بکنید که او به آنچه انجام مى‏دهید بیناست »
در این آیه، عبارت «اعملوا ما شئتم» نشانه آزادی آنها در عمل است.
«وَ إِذا قِـیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلا یَهْتَدُونَ»[۲۰۲]
«و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است پیروى کنید» مى‏گویند: نه، بلکه از چیزى که پدران خود را بر آن یافته‏ایم، پیروى مى‏کنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى را درک نمى‏کرده و به راه صواب نمى‏رفته‏اند [باز هم در خور پیروى هستند]؟‏»
اینکه می‏گویند: از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‏کنیم، نشانه آزادی آنها در انجام اعمال است.
۵-۲-۴. آزادی و امتحان الهی
گروهی از آیات قرآن کریم بر این امر دلالت دارند که خداوند متعال هر از چند گاهی، انسانها را به جهت سنجش ایمان و عقیده و مقدار پایبندیشان نسبت به دستورات الهی مورد آزمایش و امتحان قرار می‏دهد. و معلوم است که امتحان و آزمایش انسان در نحوه عملکرد، جایی معنا پیدا می‏کند که او در انجام اعمالش آزاد باشد. در این‏باره، آیات فراوانی وارد شده است که از جمله آنها آیات زیر است.
«وَلَنَبْلُوَنَّـکُمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمْوالِ وَالأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَبَشِّرِ الصّابِرِینَ»[۲۰۳]
«و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ‏] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را .»
«وَاسْأَلـْهُمْ عَنِ القَرْیَهِ الَّتِی کانَتْ حاضِرَهَ البَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِـیهِمْ حِـیتانُـهُمْ یَوْمَ سَبْتِـهِمْ شُـرَّعاً وَیَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتِـیهِمْ کَذ لِک َ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ» [۲۰۴]
«و از اهالى آن شهرى که کنار دریا بود، از ایشان جویا شو: آن گاه که به [حکمِ‏] روز شنبه تجاوز مى‏کردند آن گاه که روز شنبه آنان، ماهیهایشان روى آب مى‏آمدند، و روزهاى غیر شنبه به سوى آنان نمى‏آمدند. این گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانى مى‏کردند، مى‏آزمودیم‏» .
ـ «وَقَـطَّـعْناهُمْ فِی الأَرضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذلِک َ وَبَلَوْناهُمْ بِالحَسَناتِ وَالسَّـیِّـئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[۲۰۵]
«و آنان را در زمین به صورت گروه‏هایى پراکنده ساختیم برخى از آنان درستکارند و برخى از آنان جز اینند و آنها را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که ایشان بازگردند».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...