رابطه بین ساختار سازمانی و عملکرد سازمانی با میانجی ... |
شکل ۲-۳: فرایند طرح ریزی تولید و عملیات در سازمانها(بیاضی طهرابند و همکاران؛۱۳۸۸).
-
- عملیاتی نمودن طرحهای مصوب و ابلاغی
همانگونه که در قسمت تعاریف نیز اشاره شد، یکی از ارکان طرحریزی، تعیین مسئولیتها و وظایف است. به عبارتی برای هر ردیف برنامه، حداقل یک واحد، تیم، شخص به عنوان مسئول اقدام تعیین میشود که موظف هستند، طبق الزامات تعریف شده برای هر ردیف برنامه، اقدامات لازم را انجام بدهند.بسته به نوع فعالیت و عملیات، در صورت نیاز و تشخیص از طرف سیستم مدیریت سازمان، بایستی دستورالعمل کاری برای هر فعالیت مهم و یا در سطوح بالاتر(مثلاً رویه اجرایی یا دستورالعمل اقدامات اجرایی فرایند) تهیه و مطابق آن اقدام شود.
-
- کنترل عملکرد طرحهای ابلاغی
کنترل عملکرد عموماً جهت حصول اطمینان از عملیاتی شدن طرحهای مصوب انجام میشود. کنترل، واژهای است که تعاریف و توصیفهای متعددی از آن صورت میگیرد. عموماً مفاهیمی مانند بازرسی، ارزیابی، پایش، ممیزی و … مترادف با مفهوم کنترل در نظر گرفته میشوند. این در حالی است که کنترل، مفهومی فراتر است و میتوان از مفاهیم یاد شده به عنوان ابزارهای عملیاتی فرایند کنترل یادکرد انتخاب فعالیت کنترلی و یا ترکیبی از
فعالتهای کنترلی، متغیری وابسته به شرایط سازمان و طرحهای عملکردی طرحریزی شده، است و نمیتوان نسخه یکسانی برای سازمانها تجویز کرد. نکته حائز اهمیت در خصوص نتایج فرایندهای کنترلی، ورودی دادن نتایج کنترل به فرایند طرحریزی است. بدین ترتیب چنانچه به صورت کلی نتیجه کنترل مساعد باشد، موضوع بهبود . مستمر و اگر نتیجه کنترل نامساعد باشد، موضوع اصلاح و انجام اقدام اصلاحی مطرح میشود(بیاضی طهرابند و همکاران،۱۳۸۸).
شکل ۲-۴ : ارتباط میان اهداف، استراتژیها و طرحریزی تولید و عملیات سازمانها(بیاضی و همکاران؛ ۱۳۸۸)
-
- طرحریزی اقدامات اصلاحی
همانگونه که در بخش قبلی نیز تشریح شد، نتیجه کنترل عملکرد در هر صورت به عنوان یک ورودی برای فرایند طرحریزی عملیات لحاظ خواهد شد. طرحریزی عملیات میتواند هم برای جاری سازی فرایندها، هم برای پروژه های بهبود درحوزه های مختلف، هم برای اصلاح حوزه نامساعد و هم برای ریشه کن کردن علل به وجود آمدن یک عدم انطباق انجام میشود(بیاضی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۶) اجزای اصلی و مراحل اجرای مدیریت عملکرد سازمانی
الگوی مدیریت عملکرد که در شکل زیر نشان داده شده است شامل سه جزء اصلی میباشد.
-
- طرحریزی عملکرد : شامل تعیین اهداف عملکردی در سطح مختلف سازمانی، شناسایی فعالیتهای لازم در راستای دستیابی به نتایج مورد انتظار و انجام سازماندهی.
-
- اندازه گیری عملکرد : فرایندی که میزان پیشرفت را در جهت کسب اهداف تعیین شده ارزیابی می کند و شامل اطلاعات مربوط به کارایی منابع تبدیل شده به خروجیها(کالا و خدمت)، کیفیت این بروندادها و نتایج میباشد.
-
- بهبود عملکرد: مجموعه ای از یک یا چند فعالیت یا پروژه هماهنگ که جنبه اصلاحی و یا پیشگیرانه دارد(یزدانی، ۸۱:۱۳۸۵).
شکل ۲-۵: اجزای اصلی مدیریت عملکرد(یزدانی،۸۱:۱۳۸۵)
در این راستا برای اجرای مدیریت عملکرد در یک سازمان نمونه معمولاً مراحل زیر انجام میگیرد:
مرحله۱: تعیین رسالت سازمان و اهداف عملکردی استراتژیک
مرحله ۲ : ایجاد مسئولیت پذیری در برابر عملکرد
مرحله ۳ : برقراری نظام یکپارچه اندازه گیری عملکرد
مرحله ۴ : ایجاد فرایند یا نظامی که برای گردآوری داده ها و به منظور ارزیابی عملکرد
مرحله ۵ : فراهم آوردن فرایند یا نظامی برای تحلیل ، بازنگری و گزارش کردن داده های مربوط به عملکرد
مرحله ۶ : تدارک فرایندی جهت استفاده از اطلاعات مربوط به عملکرد(یزدانی،۸۱:۱۳۸۵).
۲-۱-۷) ارزیابی عملکرد سازمان
ارزیابی عملکرد به مجموعه اقدامات و فعالیتهایی اطلاق میگردد که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدفها و شیوه های اقتصادی توام با کارایی و اثربخشی صورت میگیرد. ارزیابی عملکرد سالهای متمادی است که در بخش دولتی و خصوصی در اغلب کشورهای پیشرفته جهان و تعدادی از کشورها در حال توسعه بکار گرفته شده است. در این کشورها تصویب قوانین خاص ارزیابی عملکرد جزء الزامات محسوب میگردد(Ho,2012).
یکی از رویکردهای ارزیابی عملکرد شرکتها، ارزیابی بهرهوری آنهاست. نتایج ارزیابی بهرهوری، اطلاعات ارزشمندی را در خصوص عملکرد شرکتها در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. همچنین افزایش ثروت سهامداران به عنوان هدف اصلی واحدهای تجاری مطرح گردیده است، لذا یک واحد تجاری باید به گونه ای عمل کند که با کسب بازده مناسب، ثروت سهامداران را نیز افزایش دهد. بنابراین دو معیار سنجش عملکرد، بهرهوری نیروی انسانی و ارزش شرکت میباشد (اعتمادی و همکاران، ۱۳۹۱).
گذشته از پایگاه قانونی ارزیابی عملکرد در کشورها و صرف نظر از حدود مرزی که بابت آن در نظر گرفته می شود، ضرورت ارزیابی اعمال و تصمیمات مدیران و عملکرد دستگاهها در شرایطی که به دلیل محدودیت امکانات ، خواسته ها و نقاضاهای در حال افزایش اقتصادی و اجتماعی از سوی آحاد مختلف جامعه در برابر دولتها قرار دارد شرط پاسخگویی به نیازهای مطرح شده و دستیابی به هدفهای پیشرفته و توسعه و برقراری نوعی تبادل بین تقاضا و استفاده از منابع جامعه از طریق ارزیابی و نظارت مستمر و جامع قلمداد میگردد.
ارزیابی به عنوان یکی از عملکردها و وظایف مهم مدیریت نوین و حتی مدیریت کلاسیک مطرح بوده و هست و زمانی برنامه ریزی و طراحیهای انجام شده در مورد سازمان مثمر ثمر خواهد بود که مبنای یک نظام ارزیابی سنجیده شود و نواقص آن رفع شود . امروزه یکی از بیماریهای جدی مدیریت مخصوصا در کشورهای جهان سوم که به سمت صنعتی شدن و همچنین دنیای اطلاعاتی حرکت می کنند، عدم کنترل و ارزیابی برنامه ها، افراد و سازمان است(بزاز جزایری،۸:۱۳۸۷).
ارزیابی یک جریان بازخورد فعالیتها و مقایسه آنها با معیارهای تعیین شده است که طی آن واحدها و عوامل انسانی از چگونگی عملکرد خود و تاثیر آن در کارایی سازمان و نظرات مسئولان در مورد نتایج بدست آمده بر اساس شاخص های معرفی شده اطلاع کسب می کنند . دلیل دیگری که میتوان بیان داشت این است که ارزیابی و اندازه گیری سه امتیاز کلیدی را برای سازمان به ارمغان می آورد که عبارتند از :
-
- تسهیل در تعیین استراتژی و اهداف بلند مدت مشتریمدار
-
- تهیه اطلاعات برای پاسخگویی به ذینفعان
-
- تأکید بر مشارکت عمومی کارکنان که هر کدام خود کلیدی برای پیشرفت و توسعه سازمانی هستند و می توانند بستر تغییرات سازمانی به سوی بهینهگی باشند.
امروزه ما اطلاعات کمی در ارتباط با عملکرد سازمانی بویژه بخش عمومی و دولتی داریم و باید توجه داشت که ارزیابی عملکرد یک پدیده بسیار پیچیده است . دلیل اصلی آن است که بکارگیری آن هم برای مدیران و هم برای بخش های مورد ارزیابی یک معمای بزرگ خواهد بود. بویژه زمانی که پژوهشهای اساسی در برنامه ها و نقش های استراتژیک سازمان دیده نمی شود(Ho,2012).
۲-۱-۸)سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی و مدرن
سیستمهای ارزیابی عملکرد دارای سابقه چند ده ساله میباشند که معمولاً در متون مدیریت، این سیستمها را به دو دسته کلی سیستم سنتی و مدرن تقسیم می کنند بطوری که در سیستمهای سنتی تاکید زیادی بر افراد به عنوان موضوع مورد ارزیابی دارند و این در حالی است که در سیستمهای مدرن این تاکید بر روی فرایندها است. با توجه به اینکه ریشه اصلی ارزیابی عملکرد نیز توسط حسابداران حرفهای و آکادمیک دارای چالشهای بسیار بوده است. کاپلان و جانسون [۱۳] در سال ۱۹۸۷ نشان دادند که معیارهای سنتی عملکرد سازمانی با توجه به رشد سریع سازمانهای مدرن، در حال منسوخ شدن میباشند. آنها اظهار کردند که معیارهای سنتی عملکرد سازمانی ریشه در انقلاب صنعتی داشته و منعکس کننده یک سیستم کنترل برای بازارها و سازمانهایی است که در جوامع مدرن ایجاد گردیدهاند و همچنین آنها بیان داشتند که استفاده از ابزارهای سنتی سنجش عملکرد موجب کاهش بهره وری مدیریت گردیده است. زیرا جمعآوری و پردازش اطلاعات مربوط به آنها بسیار وقتگیر بوده و تهیه گزارش دقیق مربوط به هزینه محصول نیز به علت بالا بودن هزینه های فرایند و هزینه های سربار مشکل بوده و نهایتاً این ابزار باعث میگردیدند تا مدیران نگرش کوتاه مدت نسبت به مشاغل سازمانی داشته باشند.
در سال ۱۹۹۵ اوکلند[۱۴] مشکلات اساسی اندازه گیری عملکرد را در محتوای TQM[15] مورد بررسی قرار داد. در سال ۱۹۹۲ هاریسون[۱۶] مشکلات اساسی اندازه گیری عملکرد را درJIT ، در سال ۱۹۹۳ لوسکومبه[۱۷] در برنامه ریزی منابع ساخت (MRP)[18]، و در سال ۱۹۹۵ استانتون و هامر[۱۹] این مشکلات را در فرایند مهندسی مجدد کسب و کار (BPR) [۲۰]مورد بررسی قرار دادند. هر کدام از پیشرفتهای جدید در معیارهای ارزیابی عملکرد باعث میگردد تا هرچه بیشتر معیارهای سنتی اندازه گیری عملکرد آشکار شود(یزدانی،۸۶:۱۳۸۵).
جدول ۲-۳: تفاوتهای عمده سیستمهای سنتی و مدرن ارزیابی عملکرد(یزدانی،۸۶:۱۳۸۵)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 09:56:00 ب.ظ ]
|