۴-۴-۳-۲- تعبیر و توجیه مالیاتی

شناسایی نامتقارن سودها و زیان‌ها مدیر را در کاهش ارزش فعلی مالیات پرداختنی و در نتیجه افزایش ارزش شرکت یاری می‌رساند. تعویق در شناسایی در آمدها و تسریع شناسایی هزینه‌ها مالیات قابل پرداخت شرکت را به دوره آتی منتقل می کند. به بیان دیگر از آنجا که درآمد مشمول مالیات و روش‌های محاسبه درآمد مشمول مالیات، به سود گزارش شده وابسته است، در نتیجه ممکن است مدیران به منظور کاهش مالیات پرداختنی به ابزارهای کاهنده سود روی آورند.شکلفورد و شولین[۱۴۵] (۲۰۰۱) اظهار دارند که مالیات این انگیزه را ایجاد می‌کند که سود حسابداری گزارش شده کمتر از واقع باشد. مادامی که شرکت سود آور و نرخ مالیاتی مثبت باشد می‌توان با به تعویق انداختن شناسایی سود ارزش فعلی مالیات را کاهش داده و ارزش خالص دارایی‌ها را کمتر گزارش کرد. بدین ترتیب مالیات بر در آمد به عنوان توجیهی برای محافظه کاری تلقی گردیده است. خدامی پور وترک زاده ماهانی (۱۳۸۹) در پژوهشی به بررسی تأثیر مالیات بر محافظه کاری در گزارشگری مالی و همچنین مربوط بودن اطلاعات حسابداری پرداختند. نتایج تحقیق آن‌ها حاکی از این است که شرکت‌های دارای خالص جریان نقدی عملیاتی بالاتر از درآمد مشمول مالیات محافظه کاری بیشتری نسبت به سایر شرکت‌ها دارند. اما در مورد شرکت‌های که خالص جریان نقد عملیاتی آن‌ها کمتر از درآمد مشمول مالیات است نمی‌توان گفت که محافظه کاری کمتری نسبت به سایر شرکت‌ها دارند.فورد و همکاران (۲۰۰۱ به نقل از خدامی پور و ترکی زاده ،۱۳۹۰) نیز در تحقیق خود عنوان کردند که مالیات‌ها انگیزه‌هایی را برای شرکت‌ها فراهم می‌آورند که به موجب آن، شرکت‌ها سود حسابداری را به گونه‌ای گزارش می‌کنند تا تشویق مالیاتی دریافت نمایند. تا زمانی که شرکت سود آور است، در آمد مشمول مالیات دارد. ارتباط و وابستگی بین درآمد مشمول مالیات و سود گزارش شده، انگیزه انتقال سود را به دوره‌های آتی فراهم می‌آورد، با انتقال سود به دوره‌های آتی ارزش مالیات‌ها کاهش می‌یابد.
پایان نامه

۵-۳-۲- انواع محافظه کاری

بیور و رایان (۲۰۰۰) با این ادعا که هیچ گاه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری برابر با یک نمی‌شود بیان نمودند اختلاف به وجود آمده بین ارزش دفتری و ارزش بازار به دو بخش تقسیم می‌شوند که یکی از آن‌ها ماهیت دائمی دارد و دیگری ماهیتی موقتی دارد.بخشی که ماهیت دائمی دارد در ارتباط با اعمال رویه محافظه کارانه در شناسایی اقلام در صورت‌های مالی می‌باشد که در این حالت همیشه ارزش دفتری از ارزش بازار کمتر است. بخشی که جنبه موقت دارد نیز ناشی از برخورد محافظه کارانه در دوره‌های پس از شناخت اولیه اقلام دارایی و بدهی است. در دوره‌های مذکور با در دسترس قرار دادن اطلاعات جدید، زیان کاهش ارزش به سرعت شناسایی می‌شود ولی افزایش ارزش منعکس نمی‌شود. بدین ترتیب تا زمانی که شواهد قابل اتکا از افزایش ارزش خالص دارایی‌ها فراهم شود ارزش دفتری خالص دارایی‌ها از ارزش بازار آن کمتر است.بیور و رایان (۲۰۰۰ ) بخش‌های موقت را تأخیر و بخش دائمی را سو گیری حسابداری نامیدند ولی در سال ۲۰۰۵ دو اصطلاح محافظه کاری شرطی و غیر شرطی جایگزین اصطلاحات قبلی نمودند. همچنین بال و همکاران (۲۰۰۰ ) بیان نمودند که محافظه کاری سود و زیانی مستقل از محافظه کاری ترازنامه‌ای می‌باشد.

۱-۵-۳-۲- محافظه کاری نامشروط[۱۴۶] (محافظه کاری ترازنامه‌ای)

این نوع محافظه کاری که به محافظه کاری پیش رویدادی[۱۴۷] و یا محافظه کاری مستقل از اخبار[۱۴۸]نیز معروف می‌باشد حاصل کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی‌ها به وسیله رویه‌های از پیش تعیین شده حسابداری است. از این رو به این نوع از محافظه کاری، محافظه کاری ترازنامه‌ای نیز گفته می‌شود (رایان[۱۴۹]، ۲۰۰۶). طبق این دیدگاه حسابداری بهای تمام شده تاریخی به عنوان رویه‌ای محافظه کارانه توصیه می‌شود چرا که خالص ارزش فعلی مثبت سرمایه گذاری در حساب‌ها کمتر از ارزش منصفانه‌شان گزارش می‌شود. شاید بتوان این‌گونه استدلال نمود که علت نام گذاری این رویکرد به محافظه کاری نا مشروط به این دلیل است که برخلاف محافظه کاری مشروط، الزامی توسط استانداردهای پذیرفته شده حسابداری در این رابطه وجود ندارد. دیدگاه فلتهام و اوهلسون (۱۹۹۵) در انطباق با این نوع محافظه کاری می‌باشد چرا که بر اساس دیدگاه آن‌ها، در مواردی که تردیدی واقعی در انتخاب بین دو یا چند روش گزارشگری وجود دارد آن روشی باید انتخاب شود که کم‌ترین اثر مطلوب بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد (فلتهام و اوهلسون[۱۵۰]، ۱۹۹۵). همچنین به نظر می‌رسد که تفاسیر حقوقی، مالیاتی منجر به اعمال محافظه کاری نامشروط می‌شود (کیانگ، ۲۰۰۷).

۲-۵-۳-۲- محافظه کاری مشروط (محافظه کاری سود و زیانی)

این نوع محافظه کاری که به محافظه کاری پس رویدادی[۱۵۱] و یا محافظه کاری وابسته به اخبار[۱۵۲] معروف است حاصل شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار (بازده منفی سهام) و نا مطلوب نسبت به شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب (بازده مثبت سهام) و مطلوب است. از این رو به این نوع محافظه کاری ،محافظه کاری سود و زیانی گفته می‌شود .نوعی از محافظه کاری به شمارمی رود. طبق این دیدگاه قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالارویه ای محافظه کاری تلقی می‌شود .چرا که این رویه زیان احتمالی ناشی از اخبار بد را در نظرمی گیرد ولی سود ناشی از اخبار خوب را منع می‌کند (پای [۱۵۳]و همکاران ،۲۰۰۶). شاید بتوان این‌گونه استدلال نمود که علت نام گذاری این رویکرد به محافظه کاری مشروط به این دلیل است که به‌کارگیری آن توسط استاندارد های حسابداری الزام شده است. دیدگاه باسو (۱۹۹۷) در انطباق با این نوع محافظه کاری می‌باشد چرا که بر اساس دیدگاه آنان محافظه کاری الزام به داشتن درجه بالاتری از تایید برای شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می کند، همچنین به نظر می‌رسد تفسیر قراردادی و تفسیری حقوقی منجر به اعمال محافظه کاری مشروط می‌شود (کیانگ[۱۵۴]، ۲۰۰۷)

۶-۳-۲- معیارهای محافظه کاری

محققان از سه نوع معیار، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده می‌کنند:
معیارهای رابطه سود و بازده سهام.
معیارهای خالص دارایی‌ها.
معیارهای سود و اقلام تعهدی.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیان‌ها می‌باشند (واتز، ۲۰۰۳،)

۱-۶-۳-۲- معیارهای رابطه سود و بازده سهام

برخی از پژوهشگران از جمله باسو (۱۹۹۷) استدلال می‌کنند که اخبار بد هم در بازده سهام و هم در سود حسابداری منعکس می‌شود در حالی که اخبار خوب در بازده سهام منعکس می‌شود اما انعکاس آن در سود مشروط به شرایطی است که با سو آن شرایط را به درجه تایید پذیری تعبیر می کند. آن‌ها معتقدند سود برآوردی است که حسابداران از تغییر ثروت سهامداران طی سال مالی بدست می‌آورد در حالی که بازده برآوردی است که بازار از میزان تغییر در ثروت سهامداران طی سال مالی بدست می‌آورد.از این رو هرچند بازده و سود هر دو معیاری برای سنجش یک موضوع مشابه ای می‌باشد اما دو تفاوت بین آن‌ها وجود دارد ۱)نحوه برخورد هر یک از آن‌ها با آثار رویدادهایی که دامنه تأثیر آن‌ها دوره‌های آتی را نیز در برمی گیرد متفاوت است ۲) با توجه به فرضیه بازار کارا بازده و قیمت سهام منعکس کننده تمام اخبار و اطلاعات موجود بدون تعصب و یک سو نگری است در حالی که سود حسابداری درجات بالاتری از قابلیت اتکاپذیری را برای شناسایی اخبار خوب در برابر اخبار بد لازم دارد (باسو،۱۹۹۷) از این رو انتظار بر این است که زیان‌های حسابداری بیشتر از سودهای حسابداری با بازده‌های سهام، تقارن زمانی داشته باشند (واتز، ۲۰۰۳).این عدم تقارن زمانی بین بازده و سود معیاری را برای سنجش کمی محافظه کاری در اختیار پژوهشگران قرارداد که امروزه به معیار رابطه سود و بازده سهام معروف می‌باشد. این معیار اولین بار توسط باسو (۱۹۹۷) معرفی شد؛ که در بخش (۲-۲-۷) به صورت تفضیلی به آن پرداخته می‌شود.

۲-۶-۳-۲- معیارهای خالص دارایی‌ها

برخی از پژوهشگران از جمله بیور و رایان (۲۰۰۰) با این استدلال که حسابداری محافظه کارانه، از انعکاس افزایش در ارزش دارایی‌هایی که درجه تایید پذیری پایین دارند جلوگیری می‌کند ولی مانع انعکاس کاهش در ارزش دارایی‌ها با همان درجه تایید پذیری در صورت‌های مالی نمی‌شوند، بیان نمودند که محافظه کاری منجر می‌گردد تا ارزش خالص دارایی‌ها در صورت‌های مالی به میزانی کمتری از ارزش بازار تعیین شود. به بیان دیگر اعمال رویه محافظه کارانه در حسابداری منجر می‌گردد تا همه تغییرات در ارز‌ش‌های بازار دارایی‌ها و بدهی‌ها در حساب‌ها و گزارش‌های مالی منعکس نشود و این امر زمینه اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری خالص دارایی‌ها را فراهم می‌آورد. این اختلاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار خالص دارایی‌ها معیاری را برای سنجش محافظه کاری فراهم می‌آورند که به معیار خالص دارایی‌ها معروف می‌باشد. این معیار اولین بار توسط استوبر در سال ۱۹۶۶ به منظور سنجش محافظه کاری مورد استفاده قرار گرفته است.

۳-۶-۳-۲- معیارهای سود و اقلام تعهدی

برخی از پژوهشگران از جمله گیولی و هاین (۲۰۰۰) و بال و شیواکمار (۲۰۰۵) با این استدلال که محافظه کاری افزایش‌های تایید ناپذیر در ارزش دارایی‌ها را در زمان وقوع شناسایی نمی‌کنند، بلکه طی دوره‌های آتی و به هنگام ورود جریان‌های نقدی ناشی از این افزایش‌ها شناسایی می‌کنند و همچنین کاهش در ارزش دارایی‌ها (زیان) که درجه تایید پذیری آن‌ها با سودهای غیرقابل تایید یکسان است، را در زمانی که به وقوع می‌پیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریان‌های نقدی آن‌ها طی دوره‌های آتی تحمل شوند، شناسایی می‌کند بیان می‌نمایند که ثبات و پایداری سود نسبت به زیان بیشترمی باشد. بال و شیماکومار معتقدند در دوره‌هایی که سود عملیاتی پایین است همبستگی بین جریان نقدی و اقلام تعهدی قوی‌تر خواهد بود چرا که در این دوره‌ها رویدادهای منفی اقتصادی هم در جریان نقدی و هم در اقلام تعهدی منعکس می‌شود با این حال در دوره‌هایی که سود عملیاتی بالاتری وجود دارد رویدادهای مثبت اقتصادی در جریان نقدی منعکس می‌شوند اما حسابداری محافظه کارانه شناسایی آن‌ها را تا زمان تایید پذیر شدن به تأخیر می‌اندازند از این رو انتظار می‌رود در دوره‌های که سود خاص بیشتر از وجه نقد عملیاتی باشد از اقلام تعهدی منفی استفاده شود و در دوره‌هایی که سود خالص کمتر از جریان نقد عملیاتی است انتظار می‌رود دوره‌های بعدی با اقلام تعهدی مثبت همراه باشند. این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیان‌ها معیارهایی را برای محافظه کاری فراهم می‌آورند که به معیار سود و اقلام تعهدی معروف می‌باشد(گیولی و هاین،۲۰۰۰)[۱۵۵]. این معیار اولین بار توسط گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ معرفی شد. آن‌ها بیان می کند که نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی در طول زمان شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری می‌باشد و تاکید کردند ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکت‌ها و در طول یک دوره بلند مدت نشانه‌ای از وجود محافظه کاری است.

۷-۳-۲- مدل‌های اندازه‌گیری محافظه کاری

پس از واتز (۱۹۹۳) باسو در سال ۱۹۹۷ پیشگام انجام تحقیقات در مورد محافظه کاری در دهه اخیر بوده است و اولین پژوهش کمی در این ارتباط را انجام داده است.و همچنین برخی از پژوهشگران با تعدیل مدل باسو به بررسی مفهموم محافظه کاری پرداخته اند که در ادمه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

۱-۷-۳-۲- مدل باسو(۱۹۹۷)

باسو (۱۹۹۷) با استدلال که بازارهای کارا قیمت‌های بالاتری را برای سهام شرکت‌هایی دارای اخبار خوب و قیمت کمتری را برای سهام شرکت‌های دارای اخبار بد تعیین می کند و همچنین طبق حسابداری محافظه کارانه شرکت‌های دارای اخبار خوب کلیه افزایش‌های تحقق نیافته در دارایی‌ها را تا زمان تایید پذیر شدن آن‌ها در صورت‌های مالی منعکس نمی‌کنند و شرکت‌های دارای اخبار بد کلیه کاهش در ارزش دارایی‌ها را در صورت‌های مالی منعکس می‌کنند مدلی را بر پایه رابطه سود و بازده­ سهام جهت سنجش کمی میزان محافظه کاری اعمال شده در صورت‌های مالی به وجود آوردند. این مدل از دو متغیر اصلی سود حسابداری و بازد سهام تشکیل شده و بر خلاف تحقیقات گذشته که همواره سود حسابداری به عنوان یک متغیر مستقل بکار برده می‌شود؛ سود حسابداری در این مدل یک متغیر وابسته قلمداد می‌شود. در این مدل بازده مثبت سهام به نمایندگی از اخبار خوب و بازده منفی به نمایندگی از اخبار بد به شمار می‌رود و فرض بر این است که بین بازده سهام و سود شرکت‌هایی که دارای اخبار بد می‌باشند نسبت به سایر شرکت‌ها همبستگی قوی‌تری برقرار باشد. مدل ارائه شده توسط وی به شرح زیر است.
در این مدل :
سود قبل از اقلام غیر مترقبه شرکت i در سال t
ارزش بازار سرمایه شرکتi در سال t-1
بازده سالانه شرکتi در سال t
یک متغیر مجازی صفر و ۱ ، اگر کوچکتر از صفر باشد یک و در غیر اینصورت صفر
ضریب بیانگر میزان محافظه کاری می باشد.
تعدیل مدل باسو
مدل باسو در تحقیقات متعددی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج برخی از تحقیقات اعتبار این مدل را زیر سوال برد و موجب شد تا برخی از محققان انتقاداتی را بر این مدل وارد نمایند و مدل تعدیلی متناسبی را در راستای بهبود مدل باسو ارائه نمایند که از جمله آن می‌توان به مدل ریچاردوری و واتز (۲۰۰۶)، مدل گریگوریو و اسکرات (۲۰۰۷) اشاره نمود.

۲-۷-۳-۲- مدل ریچاردوری و واتز[۱۵۶] ( ۲۰۰۶)

همان‌گونه که در بخش معیارهای خالص دارایی اشاره گردید برخی از محققان از جمله بیور و رایان (۲۰۰۰)، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی‌ها را به عنوان یک معیار برای سنجش میزان محافظه کاری در نظر گرفتند؛ بنابراین از لحاظ تئوری بایستی بین این معیار و معیار باسو رابطه مثبتی وجود داشته باشد اما برخی از تحقیقات تجربی بیانگر وجود رابطه منفی بین معیار با سو با ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی‌ها به عنوان یک معیار محافظه کاری بود. این موضوع سبب گردید تا انتقاداتی به مدل باسو وارد شود. ریچاردوری و واتز (۲۰۰۶) با این استدلال که به کارگیری سود و بازده برای برآورد مدل باسو سبب می‌شود که آثار انباشته مستمر و پیوسته محافظه کاری مغفول باقی بماند پیشنهاد نمودند که برای حل این مشکل به جای سود حسابداری از نسبت ارزش بازار خالص دارایی‌های تفکیک پذیر به ارزش دفتری خالص دارایی‌های تفکیک پذیر استفاده شود. آن‌ها در یک تحقیق تجربی نشان داند که اگر دوره عدم تقارن زمانی سود از یک دوره به چند دوره افزایش یابد رابطه بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت M/B در آن دوره مثبت خواهد بود
در این مدل :
سود عملیاتی انباشته شده در دوره t-j تا دوره t
ارزش بازار سرمایه شرکت در پایان سال t-j-1
بازده انباشته شرکت در دوره t-j تا دوره t
یک متغیر مجازی صفر و ۱ ، اگر منفی باشد یک و در غیر اینصورت صفر
ضریب بیانگر میزان محافظه کاری می باشد.

۳-۷-۳-۲- مدل بال و شیواکمار[۱۵۷] (۲۰۰۵)

بال و شیواکمار با بهره گرفتن از اقلام تعهدی یک رابطه رگرسیونی بین اقلام تعهدی و جریان نقدی به وجود آوردند و دریافتند که در صورت وجود زیان عملیاتی همبستگی بین اقلام تعهدی و جریان نقدی قوی‌تر می‌باشد.
که در این مدل :
کل اقلام تعهدی
جریان نقد عملیاتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...