بلاذری، انساب الأشراف، ج۱، ص ۳۹٫۳ ↑
ابن هشام، عبد الملک(م ۲۱۳ق)، السیره النبویه، تحقیق مصطفى السقا وإبراهیم الأبیاری وعبد الحفیظ الشلبی، چاپ سوم، مصر، شرکه مکتبه ومطبعه مصطفى البابی الحلبی وأولاده، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۱۳؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص ۳۹۶ ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص ۱۱۳؛ طبری، محمد بن جریر(م ۳۱۰ق)، تاریخ، چاپ دوم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ ق، ج۲ ، ص ۲۵۵ ↑
. طبری، تاریخ، ج۲، ص ۲۵۸و۲۵۹ ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۳۲ ↑
. همان، ص ۱۳۵ ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص ۱۳۶؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲ ↑
. منافره، تفاخر طلبی جاهلی، همراه با دشمنی میان دو نفر بود که برای اثبات برتری خود، آن را در معرض قضاوت قرار می دادند. برتری یا شکست در منافره بر اساس «معیارهای» پذیرفته شده در جامعه جاهلی صورت می‌گرفت و تبعاتی در پی داشت. این سنت، پس از وفات پیامبر(ص) با تاثیر گرفتن از اختلاف‌های سیاسی مسلمانان و با تغییرهایی در ظاهر، دوباره سر برآورد و در شکل‌گیری عقاید کلامی تاثیر گذاشت. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: آئینه وند، صادق، بررسی سنت منافره در جاهلیت و بازتولید و پیامدهای آن در دوران اسلامی ( با تکیه بر منافره های هاشمیان)، مطالعات تاریخ اسلام ، شماره ۱۸، سال ۱۳۹۲ش، ص۱۰ ↑
پایان نامه - مقاله - پروژه
. طبری، تاریخ، ج۲، ص ۲۵۳ ↑
. آئینه وند، بررسی سنت منافره در جاهلیت و بازتولید و پیامدهای آن در دوران اسلامی ( با تکیه بر منافره های هاشمیان)، ص۱۴ ↑
. أهل البیت بر «آل پیامبر» دلالت دارد و با این عبارت شناخته شده‏اند در فارسی معادل خانواده است که بر طبق قراین وشواهد مصادیق آن متفاوت است. اهل بیت پیامبر(ص) مطابق حدیث کساء، حضرت علی، فاطمه و حسنین است. ر.ک: راغب أصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن‏، ص۱۵۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص ۱۲۴؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، ج۱، ص۳۶۰ ↑
. یکی از مهمترین اقدامات پیامبر(ص) این بود که ۶ ماه متوالی از کنار خانه حضرت فاطمه(س) می‌گذشت و می‌فرمود: «الصلاه أهل البیت» ر.ک: بلاذُری، أحمد بن یحیى(م ۲۷۹ق)، جمل من أنساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار وریاض الزرکلی، چاپ دوم، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص ۱۰۴ ؛ پیداست اهل بیت پیامبر(ص) بر نماز مداومت داشتند، لیکن این اقدام پیامبر(ص) کاری نمادین بود که اهل بیت را به همگان معرفی می نمود و وجود آنها را به آیه تطهیر پیوند می‌زد. ↑
. مراد از متن قرآن و تفسیر آن است. ↑
. ابن حبیب، أبو جعفر(م ۲۴۵ق)، المنمق فی أخبار قریش، تحقیق خورشید أحمد فاروق، چاپ اول، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق، ص۸۱ ↑
. همان، ص ۸۳- ۱۰۹؛ص ۱۸۶-۱۸۹ ↑
. همان، صص۵۵-۵۷ ↑
. ریچارد بل پس از تاکید بر تاثیر سیاست عربستان از کشمکش دوقدرت بزرگ روم و ایران و تلاش این دو قدرت برای نفوذ در عربستان می نویسد: پس از آن که حکومت حبشیان از سال ۵۲۱ با بهره گیری از اختلافات دینی تحت سلطه امیراتوری بیزانس بود در سال ۵۷۵م تحت سلطه ایرانیان در آمد، ایرانیان کنترل بخشی از شهرهای کوچک در کرانه شرقی و جنوبی عربستان را به حمایت از جناح بومی طرفدار به دست آورد، بنابراین رومیان برای ایجاد حضوری متقابل، تمایل داشتند با کمک رساندن به عثمان بن حویرث در سال ۵۹۰م و قرار دادن وی به عنوان حاکم دست نشانده، مکه و عربستان را به کنترل خود در آورند. ر.ک: بل، ریچارد، درآمدی بر تاریخ قرآن، بازنگری و بازنگاری: و.مونتگمری وات، ترجمه بهاءالدین خرّمشاهی، قم، مرکز ترجمه قرآن به زبان های خارجی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش ص ۲۵ ↑
. ابن حبیب، المنمق فی أخبار قریش، صص۵۵-۵۷ ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص ۱۹۸ ↑
. همان، ص۲۳۳ ↑
. همان ص۲۹۶ ↑
. حضرت امیرمومنان در نهج البلاغه ظهور پیامبر(ص) را این گونه تشریح می کند: از آن رو که حضرت به عنوان فردی که شجره وجودیش پاکترین شجره ها و دلایلش نیز روشن و راهش آشکار(خطبه ۱۶۰) ودلایلش الزام آور بود(خطبه ۲۲۷) در میدان نزاع میان عقاید(خطبه ۱۵۷) که رشته دین کسسته شدن شده بود (خطبه ۱۳۲) با نور قرآن به تصدیق آیین آسمانی برخواست(خطبه ۱۵۷) ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص ۲۹۳ ↑
. ر.ک: همان، ص ۴۱۹-۴۲۹ با اندکی دخل و تصرف. ↑
.انعام:۴۸ ↑
. احزاب: ۴۵؛ فتح:۸ و نیز ر.ک: سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۴ ↑
. ر.ک: بل، درآمدی بر تاریخ قرآن، ص۵۴ با اندکی دخل و تصرف. ↑
. ر.ک: سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸ ↑
. لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ. ↑
. ر.ک: طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، چاپ اول، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق، ج۲۷، ص ۱۳۷؛ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق با مقدمه محمد جواد بلاغی، چاپ سوم، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ش، ج۹، ص ۳۶۳ ↑
. ر.ک: ابن عربى، ابو عبدالله محیى الدین محمد(قرن۷)، تفسیر منسوب به ابن عربى، تحقیق سمیر مصطفى رباب، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص ۳۲۲ ↑
. ر.ک: کلینى، الکافی، ج۱، ص ۱۶۹ ↑
. ر.ک: کلینى، الکافی، ج۱، ص ۱۶۹ ↑
. ر.ک: ابن الأثیر، عز الدین (م۶۳۰ق)، الکامل فی التاریخ، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، چاپ اول، بیروت، دار الکتاب، ۱۴۱۷ق، ج۱، صص ۵۷۸- ۶۰۰ ↑
. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص ۵۱۱ ↑
. همان، ۵۱۳ ↑
. مائده: ۱۵، ۱۶، ۱۹ ونیز ر.ک: طباطبایی، المیزان، ذیل آیات نامبرده. ↑
. مانند عبد الله بن سلام: ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۲۹۵ ↑
. ر.ک: آل عمران: ۱۱۰ ونیز ر.ک: طبرى، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۴، ص۳۰ و ۳۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۸۱۰؛ طباطبایى، المیزان، ج۳، ص۳۷۷ در آیه ۱۱۳ آل عمران از این گروه اندک به شب زنده داران یاد شده که در شبانگاه خداوند را سجده می کنند. و در آیه ۱۹۹ آل عمران این دسته از یهود، مومنان به خدا، پیامبر و قرآن دانسته شده اند و در صف مسلمانان قرار گرفته‌اند. در واقع در این آیه خداوند حساب این دسته از یهود را از سایر آنها که میان رسولان فرق می‌گذاشتند جدا نموده است. رک: طباطبایی، المیزان، ج ۴، ص ۸۹، در مقابل در آیه ۵۹ سوره مبارکه مائده نیز به توصیف عملکرد دسته دوم از یهود می‌پردازد که برای تخریب دین تلاش می‌نمودند. ↑
. ر.ک: نساء: ۱۵۳ ↑
. ر.ک: مائده ۶۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۶ ↑
. ر.ک: بینه:۱: َلمْ یَکُنِ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَهُ. ↑
. بینه: ۶ : إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّه. ↑
. ر.ک: نساء:۵۱ : أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً. ↑
. طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۷۵ ↑
. ر.ک: فخررازی، أبو عبد الله محمد بن عمر(م ۶۰۶ق)، مفاتیح الغیب، چاپ سوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ ق، ج ۲۵، ص ۱۶۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۵۱؛ طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۲۹۱ ↑
. ر.ک: حشر:۲: هُوَ الَّذی أَخْرَجَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فی‏ قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ ونیز ر.ک: طبری، جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۰ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...