۳٫ گذر نکردن از حدّ: علی(ع): «لیس علی العاقل اعتراض المقادیر انّما علیه وضع الشئ فی حقّه؛ بر خردمند روا نیست که از حدود بگذرد، بلکه بر اوست تا هر چیز را در جای خود نهد»(محمدی ری شهری ۱۳۷۸).

 

این روایات نیز بر تسلط بر خود، کنترل حالات خود و رعایت حد اعتدال، دلالت دارند که از مؤلفه‌های هوش هیجانی به حساب می‌آیند.

 

۴٫ حفظ شأن، حفظ زبان و شناخت اهل زمان: امام صادق(ع): «ینبغی للعاقل ان یکون مقبلاً‌ علی شأنه حافظاً‌ للسانه عارفاً‌ بأهل زمانه؛ برای عاقل شایسته و سزاوار است که قدر شأن خود را بداند و ملازم با آن باشد، زبانش را نگه دارد و از اهل زمان خود آگاه باشد»(نجفی ۱۴۲۳ق).

 

این روایت نیز به حفظ شأن خود، مدیریت زبان و شناخت اطرافیان دلالت دارد که همگی به گونه‌ای از مؤلفه‌های هوش هیجانی به حساب می‌آیند. به طور کلی، همه آیات و روایاتی که در زیر به آن ها اشاره می‌شود به گونه‌ای دربردارنده هوش هیجانی و مؤلفه‌های آن هستند.

 

۵٫ پیشوایی و هدایت افکار: امام علی(ع): «العقول ائمه الافکار و الافکار ائمه القلوب و القلوب ائمه الحواس و الحواس ائمه الاعضاء؛ عقل‌ها پیشوایان اندیشه‌اند، اندیشه‌ها پیشوایان دل‌ها، و دل‌ها پیشوایان حواس و حواس پیشوایان اعضاء»(مجلسی ،۱۴۰۳ ق).

 

۶٫ عامل حسن عمل و عامل تعادل در رفتار: امام علی(ع): «من کَمُلَ عقله حَسُنَ عمله؛ کسی که عقلش کامل باشد عملش نیکو است». و نیز فرمود: «من علامات العقل العمل بِسَّنِهِ العدل؛ عدالت و تعادل در رفتار از نشانه های عقل است»(محمدی ری شهری ۱۳۷۸).

 

۷٫ عامل قراردادن هر چیز بر سر جای خود: علی(ع): «العاقل من وضع الاشیاء مواضعها و الجاهل ضد ذلک؛ عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خودش قرار می‌دهد و جاهل به عکس عمل می‌کند»(آمدی تمیمی ،۱۴۰۷ق).

 

۸٫ آمر به انتخاب بهتر و وسیله استفاده و بهره‌وری از عمر: علی(ع): «العقل یأمرک بالانفع…؛ عقل تو را به انتخاب برتر امر می‌کند». و نیز فرمود: «العاقل من لایضیع له نَفْساً فیما لاینفعه و لایقتنی مالایصحبه؛ خردمند کسی است که لحظه‌ای از عمر خود را در کارهای بی‌فایده صرف نکند و چیزهای ناپایدار را ذخیره نسازد»(محمدی ری شهری ۱۳۷۸).

 

۹٫ حسن تدبیر (تدبیر نیکو): رسول الله(ص): «لا عقل کالتدبیر؛ هیچ عقلی مثل تدبیر و دور اندیشی نیست». علی(ع): «ادلّ شیء علی غزاره العقل حسن التدبیر؛ بهترین دلیل بر زیادتی عقل، مدیریت و دوراندیشی خوب است»(محمدی ری شهری ۱۳۷۸).

 

۱۰٫ با کمی دقت و تأمل، این واقعیت آشکار می‌‌شود که عقل علت و عامل اساسی برقراری ارتباط با مردم، خوش اخلاقی و رفق و مدارا کردن با آنان است. وقتی آدمی در کوران حوادث تلخ و دشوار قرار می‌گیرد، بر اثر توصیه های عقلی و انعطاف پذیری از غلظت‌ها و خشونت‌ها جلوگیری به عمل آمده به جای درگیری‌ها و صلابت‌ها، آدمی نرم و ملایم شده با سازگاری و نرمش از کنار حوادث می‌گذرد. خداوند در قرآن به پیامبرش می‌فرماید:

 

فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ (آل عمران: ۱۵۹) پس به برکتی از جانب خداوند با آن ها نرم‌خو شدی و اگر بد خلق و سخت دل بودی حتماً از دورت پراکنده می‌شدند. پس از آن ها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن که بی‌تردید، خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.

 

همانا خلق نیکو و زیبای رسول‌خدا(ص) عامل اساسی پیروزی و موفقیت ایشان در انتشار و گسترش اسلام گردید، چه اگر اندکی ایشان تند خو ‌بود همه از اطراف او پراکنده می‌شدند.

 

۱۱٫ معاشرت و مهربانی با مردم: پیامبر اکرم(ص): «التودّد الی الناس نصف العقل؛ مهرورزی و دوستی با دیگران، خود نیمی از عقل را در بردارد»(محمدی ری شهری ۱۳۷۸). در زندگی با افرادی برخورد کرده‌ایم که در مدت عمرشان کمتر عصبانی شده‌اند. بدیهی است که این‌گونه افراد از عقل سرشاری بهره‌مند بوده با الهام گرفتن از عقل، با کوچک و بزرگ، و عاقل و احمق سازگاری پیشه ساخته، از بروز درگیری‌ها جلوگیری به عمل می‌آورند. مفاد برخی از روایات وارده، این است که هر کس از نظر ایمانی قوی‌تر باشد، خلق و خوی‌اش نیز والاتر و انسانی‌تر خواهد بود. و پرواضح است که هرگز نمی‌توان از ایمان والایی بهره‌مند بود، مگر اینکه عقل و خرد والا و برومندی داشته باشیم. پس با یک واسطه ‌به این حقیقت می‌رسیم که عقل و خرد موجب پیدایش خلق و خوی نیکو می‌باشد. می‌توان گفت که انسان‌ها از این جهت به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: افرادی که اساساً از خلق و خوی ملایم بهره‌مند نبوده با کوچک و بزرگ، عالم و عامی به جنگ و جدال می‌پردازند در حالی که برخی از افراد با ملایمت و سازگاری رفتار می‌نمایند. تردیدی نداریم که این الفت و تألیف تنها در پرتو عقلِ توانا و خرد نیرومندی است که این عده از آن بهره‌مندند.

 

۱۲٫ حضرت علی(ع): «اعجز الناس من عجز من اکتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم؛ کسانی که نمی‌توانند دوستان تازه‌ای را برای خود فراهم آورند به طور قطع عاجز هستند و از این عده عاجزتر، افرادی هستند که بر اثر ضعف عقلی، حتی این توانایی را ندارند که دوستان خود را حفظ نمایند و به مرور زمان همه دوستان خود را از دست می‌دهند». بی‌تردید، این ضعف و ناتوانی، ضعف جسمی نیست، بلکه از نظر عقل و خرد است. پس به خوبی این حقیقت، ‌آشکار می‌شود که در پرتو عقل و قوت آن، اخلاق و انعطاف به وجود می‌آید، چنان‌که ضعف عقلی نیز موجب بروز درگیری‌ها و خشونت‌ها می‌شود(محمد دشتی،۱۳۸۳).

 

۱۳٫ امام رضا(ع) در جواب سؤالی ‌در مورد عقل فرمودند: «العقل التجرّع للغصّه و مداهنه الاعداء و مداراه الأصدقاء [الناس] ؛(قمی ،۱۴۱۶ق). عقل عبارت است از شکیبایی در برابر گرفتاری‌ها و سازگاری با دشمنان و دوستی و مهرورزی با مردم و دوستان». شناخت هیجان‌ها به شناخت خود انسان‌ها کمک می‌کند و مدیریت هیجان‌ها به معنای «بهتر زندگی کردن در حال» است. کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، امیدوارتر و خوش‌بین‌تر هستند و از فرصت‌ها نیز خوب بهره می‌برند. همدلی با دیگران، درک آن ها، کمک کردن به رشد و پیشرفت آنان، همکاری و مشارکت با همنوعان، اعتماد کردن به خود، پذیرش مسئولیت، انعطاف‌پذیری، نوآوری و ابتکار عمل، احترام به خود و دیگران، از جمله آثار و مؤلفه‌های هوش هیجانی شمرده‌ می‌شوند(فاطمی ،۱۳۸۵).

 

پس با اندکی تأمل و نگاه به شاخص‌ها و ویژگی‌های عقل در می‌یابیم که همه آثار هوش هیجانی، به گونه‌ای از آثار و ویژگی‌های عقل می‌باشند. تطبیق آثار هوش هیجانی بر آثار و ویژگی‌های عقل، مؤید این است که هوش هیجانی بخشی جداناپذیر از عقل دینی است. هوش هیجانی برای فرزندپروری، کار، خانواده، اجتماع، آموزش و ارتباطات، توصیه هایی دارد که عقل نیز دارای این توصیه‌هاست.

 

۲-۱-۹ اهمیت و فایده هوش هیجانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...