پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی و ارزیابی آن به عنوان عامل ریسک- ... |
Cash∆: تغییر در وجه نقد و معادل وجه نقد؛
STD∆: تغییر در بدهیهای بهرهدار بلندمدتی که در بدهیهای جاری طبقهبندی شدهاند (حصه جاری بدهیهای بهرهدار بلندمدت)؛
DEP: هزینه استهلاک اموال، ماشینآلات و تجهیزات و استهلاک داراییهای نامشهود.
برای اینکه سود گزارششده بتواند در ارزیابی عملکرد و توان سودآوری یک شرکت به استفادهکنندگان کمک کند و سرمایهگذاران با اتکا به اطلاعات سود، بازده مورد انتظار خود را برآورد کنند، ارائه اطلاعات باید به نحوی باشد که ارزیابی عملکرد گذشته را ممکن سازد و در سنجش توان سودآوری و پیشبینی فعالیتهای آتی موثر باشد. بنابراین علاوه بر اینکه رقم سود گزارششده برای سرمایهگذاران مهم است و بر تصمیمهای آنها تأثیر دارد، ویژگیهای کیفی سود نیز به عنوان یکی از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمایهگذاران است.
در این راستا شان و همکاران (۲۰۰۱) بیان میکنند توجه به کیفیت اقلام تعهدی، در شناسایی دستگاری سود نیز سودمند خواهد بود. بنابراین کیفیت اقلام تعهدی سود بر بازده سهام شرکت تأثیر دارد. با توجه به اینکه سرمایه گذاران به دنبال کسب بازده هستند، آن ها باید در برآورد بازده خود به کیفیت اقلام تعهدی سود توجه کنند و بازده مورد انتظار خود را با توجه به کیفیت اقلام تعهدی تعدیل کنند. کیفیت اقلام تعهدی با هزینه سرمایه سهام عادی نیز مرتبط است (فلاحنژاد ۱۳۸۸، ص ۲۱).
فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) نتیجهگیری کردند که “خطر اطلاعاتی (که براساس کیفیت اقلام تعهدی کمّی میشود) یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است” (ص ۲۹۶) و اینکه “کیفیت اقلام تعهدی نقش اقتصادی و آماری بااهمیتی در تعیین هزینه سرمایه (حقوق صاحبان سهام) بازی میکند” (ص ۳۱۵). اما، کور و همکاران (۲۰۰۸) به این نتیجه رسیدند که رگرسیونهای فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) ارتباط بین بازده اضافی و بازده عوامل را بررسی میکنند و نه آزمون این فرضیه که شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است، بنابراین شواهدی دال بر اینکه شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است و بازار کیفیت اقلام تعهدی را در قیمت سهام وارد میکند، ارائه نمیدهند (کور و همکاران ۲۰۰۸، ص ۲).
از طرفی نیز ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) برای روشن کردن این بحث که آیا شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است، تاثیرات فصلی را بر معیار تعدیلشده کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲) را مورد آزمون قراردادند، یافتههای آنها نشان داد که شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه رابطه مثبتی با بازدههای غیرعادی آتی سهام دارد. تمرکز صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی در ژانویه باعث ایجاد شک و تردید جدی نسبت به این دیدگاه میشود که شاخص کیفیت اقلام تعهدی منعکسکننده خطرپذیری است. زیرا هیچ دلیل نظری (تئوریک) برای خطرپذیری نظاممند وجود ندارد که تنها در ژانویه نمود پیدا کند.
اهمیت بررسی قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی به این دلیل است که کور و همکاران (۲۰۰۸) برخلاف سایرین (به عنوان مثال فرانسیس و همکاران ۲۰۰۵، ابودی و همکاران ۲۰۰۵، اگنوا ۲۰۱۰، کیم و کی ۲۰۱۰) نشان دادند، هیچ رابطهی مثبت بااهمیتی بین شاخص کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای غیرعادی آتی سهام وجود ندارد و از طرفی نیز یافتههای پژوهش ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) نشاندهنده تمرکز صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه است، همان طور که ملاحظه میشود (و در پیشینه تحقیق بیان شده است) هنوز اجماعی در مورد اینکه کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری است یا خیر وجود ندارد.
فصل سوم
روششناسی تحقیق
مقدمه
استفاده از یک روششناسی کارآمد و مناسب در تحقیقات امری ضروری است، که به کمک آن میتوان به یک مطالعه علمی و کاملاً بیطرفانه در خصوص موضوعی معین پرداخت. به طور کلی منظور از روششناسی تحقیق، جمع آوری و پردازش صحیح دادهها و نهایتاً رسیدن به نتایج قابلاتکا است.
هر تحقیق علمی شامل مراحلی است که لزوماً باید طی شوند. این مراحل عبارتاند از مشاهده، تفکر، ایجاد سوال، فرضیهسازی، پیشبینی، آزمون فرضیهها و ارائه نظریه است. در این تحقیق نیز محقق برای پاسخ به مسئله تحقیق (قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی و ارزیابی آن به عنوان عامل خطرپذیری)، پس از طرح فرضیههای پژوهش، شروع به جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیهها کرده است. در این راستا ابتدا جامعه آماری تعیین و سپس به انتخاب نمونه پرداخته و پس از تعیین تعداد نمونه و انتخاب شیوه مناسب انتخاب این نمونه، اقدام به جمع آوری دادهها می کند و سپس با بهره گرفتن از روشهای آماری و نیز فنآوری استفاده از رایانه در دادهپردازی، به تجزیه و تحلیل و نهایتاً نتیجهگیری از این دادهها میپردازد و از این طریق فرضیهها را به آزمون میگذارد تا بتواند به یک نظریه دست یابد.
بیان مسئله
فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵ و ۲۰۰۴) پرتفوهایی بر مبنای شاخص کیفیت اقلام تعهدی تشکیل دادند و مستند کردند که به طور متوسط بازده شاخص کیفیت اقلام تعهدی با بازدههای تحققیافته سهام (به طور منفرد)، همبستگی مثبت دارند و همچنین نشان دادند که کیفیت اقلام تعهدی، رابطه معکوسی با هزینه سرمایه سهام دارد و نیکولز[۹۲] (۲۰۰۶) بازدههای روزانه غیرعادی معنیداری برای شاخص کیفیت اقلام تعهدی مستند نمود، اما کور و همکاران (۲۰۰۸) خاطرنشان میکنند با وجود اینکه فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) نشان میدهند که متوسط بار شاخص کیفیت اقلام تعهدی مثبت است، اما نتیجهگیری در خصوص اینکه شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است، مستلزم تأیید این موضوع است که سهام دارای شاخص کیفیت اقلام تعهدی بزرگتر، به طور متوسط بازدههای تحققیافته بیشتری نیز به همراه دارند. برای این منظور کور و همکاران (۲۰۰۸) آزمونهای قیمتگذاری داراییهای دومرحلهای استاندارد (مانند فاما و مکبث ۱۹۷۳) را انجام دادند و فهمیدند که بار شاخص کیفیت اقلام تعهدی، تغییرات مقطعی در بازده را تبیین نمیکند و صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی هم از لحاظ آماری و هم از لحاظ اقتصادی با اهمیت نیست. به عبارت دیگر نتیجه گرفتند که شواهدی مبنی بر قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی وجود ندارد. آنها همچنین به طور مستند نشان دادند که شاخص کیفیت اقلام تعهدی، بازدههای تحققیافته آتی ماهانه سهام را پیشبینی نمیکند. بنابراین کور و همکاران (۲۰۰۸) استدلال کردند که بازده معنیدار شناساییشده توسط نیکولز (۲۰۰۶) ناشی از مرتبسازی مجدد پرتفویهای روزانه است که به طور ضمنی تحت تأثیر سو گیری بازدههای پرتفویهای روزانه با وزن یکسان هستند (اُگنوا ۲۰۱۰، ص۸).
به طور خلاصه، درحالیکه مدلهای تحلیلی نشان میدهند که بین هزینه سرمایه شرکت و کیفیت اطلاعات رابطه وجود دارد، تحقیقات تجربی در خصوص رابطه کیفیت اقلام تعهدی (اندازهگیری شده با بهره گرفتن از شاخص کیفیت اقلام تعهدی) با هزینه سرمایه، شواهد متفاوتی ارائه میدهند. مخصوصاً اینکه آزمونهای معمول قیمتگذاری داراییهای شواهد اندکی در خصوص قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی توسط بازار سهام ارائه میدهند. لیکن با توجه به تعداد زیاد مطالعاتی که به طور ضمنی یا به صراحت بر وجود عامل کیفیت اقلام تعهدی تکیه میکنند، به دلیل نتایج تجربی متناقضی که در این زمینه وجود دارد هنوز اجماعی در مورد اینکه کیفیت اقلام تعهدی (به عنوان عامل خطرپذیری اطلاعاتی) یک عامل خطرپذیری است یا خیر وجود ندارد. لذا حل و فصل بحث در مورد وجود یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده در رابطه با کیفیت اقلام تعهدی، مهم به نظر میرسد.
از طرفی نتایج مطالعات برشمرده شده در پیشینه تحقیق تنها مبتنی بر شرکتهای آمریکایی است و تحقیقی در خصوص اینکه کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری است یا خیر در ایران (با بازار سرمایه کمتر توسعهیافته و عدم تقارن اطلاعاتی بسیار شدید) صورت نگرفته است، لذا معلوم نیست که آیا این نتایج را میتوان به دیگر کشورها نظیر ایران نیز تعمیم داد یا خیر. لذا این تحقیق برای ارائه درک بهتری از کیفیت اقلام تعهدی و اینکه کیفیت اقلام تعهدی توسط بازار سرمایه ایران قیمتگذاری میشود یا خیر صورت پذیرفته است.
فرضیه های تحقیق
فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵)، ابودی و همکاران (۲۰۰۵)، اگنوا (۲۰۰۸)، کیم و کی (۲۰۱۰) نشان دادند که کیفیت اقلام تعهدی رابطه معکوسی با هزینه سرمایه سهام دارد و نتیجهگیری کردند که شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است، اما کور و همکاران (۲۰۰۸) و ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) دریافتند که هیچ ارتباطی بین کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای آتی سهام وجود ندارد و از این رو نتیجه گرفتند که شواهدی مبنی بر وجود عامل کیفیت اقلام تعهدی قیمتگذاری شده وجود ندارد.
اگنوا (۲۰۱۰) از طرفی بیان میکند که پس از حذف شوکهای جریان نقدی، بازده تحققیافته آتی با کیفیت اقلام تعهدی همبستگی منفی دارد و این نتیجه را تأییدی برای آزمونهای استاندارد قیمتگذاری داراییها و اهمیت کنترل شوکهای جریان نقدی در آزمونهای قیمتگذاری داراییها میداند و از طرف دیگر بیان میکند که کور و همکاران (۲۰۰۸) قادر به یافتن رابطهای بین کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای تحققیافته آتی نبودهاند. زیرا شاخص کیفیت اقلام تعهدی آنها (شاخص تعدیلشده کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲)) همبستگی منفی با شوکهای جریان نقدی آتی دارد، یعنی شرکتهایی با کیفیت اقلام تعهدی کم (زیاد) در آینده شوکهای جریان نقدی منفی (مثبت) بیشتری را تجربه میکنند. با توجه به این رابطه، بازدههای مورد انتظار بیشتر (کمتر) وابسته به کیفیت اقلام تعهدی ضعیف (خوب) شرکتها مرتباً با شوکهای جریان نقدی منفی (مثبت) تهاتر میشود، در نتیجه منجر به عدم وجود رابطهای بین کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای تحققیافته آتی شده است (اگنوا ۲۰۱۰، ص ۲-۱).
لذا ارائه درک بهتری از اینکه آیا قیمتگذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی با تفسیری بر مبنای خطرپذیری سازگار است، مهم به نظر میرسد و یکی از مسائل اساسی در این بحث این است که آیا رابطه مثبت و قوی بین بازده آتی و شاخص کیفیت اقلام تعهدی وجود دارد یا خیر. بنابراین فرضیه اول این تحقیق به بررسی این موضوع میپردازد که آیا بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده آتی سهام رابطه وجود دارد. در ادامه نیز برای بررسی این موضوع که کیفیت اقلام تعهدی (به عنوان عامل خطرپذیری اطلاعاتی) یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است یا خیر، فرضیههای ۲و ۳ تحقیق براساس تحقیقات کور و همکاران (۲۰۰۸) و ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) بیان و در بورس اوراق بهادار تهران (به عنوان بازار سرمایه ایران) مورد آزمون قرار گرفت.
بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده آتی سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
حساسیت بازده آتی سهام به کیفیت اقلام تعهدی در طول زمان مشابه است.
شاخص کیفیت اقلام تعهدی معرف خطرپذیری است.
روش تحقیق
روشهای پژوهش، در واقع ابزارهای دستیابی به واقعیت به شمار می رود. روشهای پژوهش متعددند و هر روشی تا اندازهای به کشف قوانین علمی کمک میکند. در هر پژوهش، پژوهشگر تلاش میکند تا مناسبترین روش را انتخاب کند؛ و آن روشی است که دقیق تر از روشهای دیگر قوانین واقعیت را کشف کند (دلاور، ۱۳۸۵، ص ۲۵).
تحقیقات علمی را براساس هدف و ماهیت و روش میتوان طبقهبندی نمود که بر اساس هدف، تحقیقات علمی به سه گروه بنیادی، کاربردی و علمی و بر اساس ماهیت و روش، به پنج گروه تحقیقات تاریخی، توصیفی، علّی (پس رویدادی)، همبستگی و تجربی (آزمایشگاهی) تقسیم میشوند. تحقیقات کاربردی، تحقیقاتی هستند که با بهره گرفتن از زمینه و بستر شناختی و معلوماتی که از طریق تحقیقات بنیادی فراهم شده برای رفع نیازمندیهای بشر مورد استفاده قرار میگیرند (حافظ نیا، ۱۳۸۴، ص ۷۶- ۵۰).
روش تحقیق همبستگی از نوع تحلیل رگرسیون، یکی از روشهای تحقیق تحلیلی است که در آن رابطه میان متغیرها بر اساس هدف تحقیق تحلیل میشود. در روش تحقیق همبستگی از نوع تحلیل رگرسیون، هدف پیشبینی تغییرات یک یا چند متغیر وابسته با توجه به تغییرات متغیرهای مستقل است[۹۳]. (طبیبی و همکاران، ۱۳۸۸ ص ۱۵۳).
اگرچه روشهای زیادی برای برآورد مدلهای آزمون فرضیات مورد استفاده قرار میگیرد، شارپ و همکاران (۱۹۹۵) این روشها را به سه گروه عمده زیر دستهبندی نمودند:
روشهای مقطعی[۹۴]
روشهای سری زمانی[۹۵]
روشهای عاملی– تحلیلی[۹۶]
در روشهای مقطعی، سازنده مدل ابتدا شروع به برآورد حساسیت[۹۷] سهام نسبت به عاملهای معین میکند، سپس در یک دوره زمانی مشخص، مقادیر عاملها بر مبنای بازده سهام و حساسیت آنها نسبت به عاملها، برآورد میشود. این فرایند برای چندین دوره زمانی تکرار میشود. بنابراین برآوردی از انحراف معیار عاملها و همبستگی آنها تهیه میشود (درخشنده دشتی،۱۳۸۲، ص ۴۱).
در روش سری زمانی حساسیتها شناختهشده هستند و مقادیر عاملها برآورد میشود. اساساً حساسیتها در روش مقطعی برخی اوقات به ویژگی[۹۸] مربوط میشود. به علاوه تحلیل در طول یک دوره زمانی و برای گروهی از سهام اجرا میشود، سپس دوره زمانی دیگر برای همان گروه و سپس بعدی و الی آخر (همان منبع، ص ۴۲).
در روشهای عاملی- تحلیلی، سازنده مدل نه عوامل را میشناسد و نه حساسیت سهام به آن عوامل را، لذا از یک روش آماری به نام «تحلیل عامل[۹۹]» برای استخراج تعداد عوامل و حساسیت سهام استفاده میشود (همان منبع، ص ۴۲)
بنابراین تحقیق حاضر یک تحقیق مقطعی و از نوع تحقیقات کاربردی و به روش همبستگی و به صورت تحلیل رگرسیون است.
روش گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمع آوری بخشی از اطلاعات که عمدتاً جهت تدوین مبانی نظری و ادبیات تحقیق (فصل دوم) مورد استفاده قرار گرفته است، از روش کتابخانهای استفاده شده است که بدین منظور از کتب، مقالات و پایاننامههای تحصیلی داخلی و خارجی، جهت مطالعه ادبیات موضوع و بررسی پیشینه تحقیق استفاده شده است.
بخش دیگری از اطلاعات مورد نیاز که در ارتباط با متغیرهای تحقیق نظیر شاخص کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲)، اندازه شرکت بتا و بازده سهام است، به روش میدانی جمع آوری میشود. بدین منظور از لوح فشرده سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار تدبیرپرداز استفاده شده است.
ابزار سنجش و گردآوری اطلاعات
ابزار سنجش و اندازهگیری، وسایلی هستند که محقق به کمک آنها میتواند اطلاعات مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل و بررسی پدیدهی مورد مطالعه و نهایتاً کشف حقیقت، گردآوری نماید. ابزارهایی که محققان علوم انسانی برای گردآوری اطلاعات تاکنون توانستهاند ابداع نمایند عبارت است از: پرسشنامه، مصاحبه، نظرسنج، فیش، فرمها و آزمونها و نظایر آنها است (حافظ نیا، ۱۳۸۴، ص ۱۴۵- ۱۴۴).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-09] [ 09:52:00 ق.ظ ]
|