برای تبیین ماهیت ریسک، اجازه دهید جهانی بدون ریسک را تصور کنیم که در آن تنها بُعد تصمیم‌گیری، نرخ بازدهی است. (البته در جهان واقعی نیز برخی سرمایه‌گذاری‌ها در اوراق مشارکت و سپرده‌گذاری در بانک‌های دولتی بدون ریسک می‌باشند)
پایان نامه - مقاله
در جهان فرضی ما برای تصمیم‌گیری، در نظر گرفتن بازدهی تنها معیار است و اگر دو فرصت سرمایه‌گذاری فرضی A و B در این بازار دارای منحنی‌های بازدهی نمودار ۲-۱۵ باشند، انتخاب فرصت سرمایه‌گذاری A بدهی خواهد بود.
در این بازار، بازدهی قطعیت دارد و به علت عدم وجود نوسانات، در آینده نیز روند صعودی خود را ادامه خواهد داد. فرصت سرمایه‌گذاری B توسط هیچ سرمایه‌گذاری انتخاب نخواهد شد. به همین علت تمامی افراد سطح معینی از نرخ بازدهی را تحصیل خواهند کرد.
نمودار ۲-۱۲ بازدهی سرمایه‌گذاری دو فرصت A و B در شرایط اطمینان
حال فرض فوق را تا حدی تعدیل می‌کنیم. فرض کنید فرصت A با شرایط عدم قطعیت همراه بوده و فرصت B به همان صورت فوق، دارای بازدهی قطعی باشد. در این حالت، بُعد دوم تصمیم‌گیری یعنی ریسک به معیار تصمیم‌گیری افزوده می‌شود.
در این حالت انتخاب بین A و B تا حدی بستگی به متغیرهای شخصی تصمیم‌گیری دارد. افراد شدیداً ریسک‌گریز احتمالاً فرصت B را انتخاب می‌کنند و افراد اندکی ریسک‌پذیر به راحتی شرایط A را پذیرا خواهند بود.
در این مثال سرمایه‌گذاری در فرصت A کماکان بازدهی بیشتری خواهد داشت ولی فردی که آن را انتخاب می‌کند تا حدی ریسک را نیز قبول کرده است. در این حالت ریسک عبارت است از بهای بازدهی بیشتر.
سرمایه‌گذاران در شرایطی که ریسک وجود دارد، دچار تنگنا می‌شوند. طبیعتاً آن‌ها به نتایج مطمئن می‌اندیشند، درحالی‌که سرمایه‌گذاری در فرصت A، دارای بازدهی بیشتری است. بنابراین آن‌ها در انتخاب بین نتایج مطمئن و بازدهی بیشتر باید تصمیم‌گیری کنند.
ریسک یکی از اولین دغدغه‌های سرمایه‌گذاران است، البته سرمایه‌گذاران موفق کسانی هستند که سطح ریسک قابل قبولی از ریسک را می‌پذیرند، چراکه با این موضوع واقف‌اند که نمی‌توان نتایج مطمئن و بازدهی بیشتر را هم زمان تجربه کرد. ضمناً آنان آگاه هستند که شرایط عدم اطمینان همیشه به مفهوم ایجاد شرایط منفی نیست.
نمودار ۲-۱۳ بازدهی سرمایه‌گذاری در شرایط اطمینان برای فرصت B و شرایط عدم اطمینان برای فرصت A
در حقیقت می‌توان گفت با توجه به موضوع مورد بررسی، اگر شرایط عدم اطمینان به احتمال بیشتری به شرایط با توفیقات مثبت ختم شود، انتخاب آن عقلانی خواهد بود. به‌عنوان‌مثال در بازار سهام، شرایط عدم اطمینان لزوماً به مفهوم کاهش قیمت نخواهد بود و بدیهی است افزایش قسمت‌ها نیز در این بازار متصور است. ما نکته‌ی اساسی در نظر گرفتن ریسک به‌عنوان یک معیار مهم، جهت تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری است و سرمایه‌گذارانی که بدون در نظر گرفتن میزان ریسک، تن به سرمایه‌گذاری می‌دهند، خود را در شرایط زیان‌باری قرار داده‌اند. زمان تشخیص دامنه‌ی نوسانات نیز دقیقاً قبل از سرمایه‌گذاری است.
مطابق نظریه‌های اقتصادی، همه‌ی ما می‌توانیم ترکیبات مختلفی از ریسک و بازده داشته باشیم که بر اساس این ترکیبات، معاوضه‌ی میزان ریسک و بازده برای ما بی‌تفاوت خواهد بود. درصورتی‌که این نقاط به هم وصل شوند، منحنی بی‌تفاوتی ترسیم می‌گردد. البته افراد برای تصمیم‌گیری خود عملاً این منحنی‌ها را رسم نمی‌کنند و بیشتر به یک دیدگاه شهودی بر اساس شناخت از ویژگی‌های شخصی خود، فرایند تصمیم‌گیری را انجام می‌دهند.
سرمایه‌گذاران هنگام قبول سطح بالاتری از ریسک، بازدهی بیشتری به دست می‌آورند که به آن صرف ریسک گفته می‌شود. افراد در زمان‌های مختلف و بر اساس تغییرات شرایط، سطوح مختلفی از صرف ریسک را می‌پذیرند که بیشتر بر اساس اطلاعات دریافتی آن‌ها از بازار و نیز ویژگی‌های رفتاری و روان‌شناختی آن‌ها هنگام تصمیم‌گیری است. بنابراین افراد به علت تغییرات روحی و روانی و همچنین بر اساس دامنه‌ی متغیر اطلاعات دریافتی از محیط، در مورد موضوعات ثابت، سطوح متفاوت ریسک را قبول می‌کنند.
۲-۳-۵-۵- انواع ریسک
با توجه به تغییرات مداوم در عوامل محیطی و دستگاه‌های اقتصادی، هر روز ریسک‌های متفاوتی بر ساختار مالی مؤسسات مختلف اثر می‌گذارند. مؤسسات مختلف از جمله شرکت‌های صنعتی، غیر مالی و خدماتی، مؤسسات پولی و مالی و حتی دولت‌ها با توجه به حوزه‌ی عملکرد خود، با ریسک‌های خاصی مواجه می‌شوند. در طول این فصل و فصل‌های بعد با ذکر مثال‌های مختلف سعی خواهد شد مفهوم ریسک و انواع آن تبیین گردد. ریسک در یک معنای عام عبارت است از تغییرات قیمت که این قیمت خود شامل نرخ‌های ارز، نرخ‌های سود، نرخ‌های کالا و نرخ‌های بازدهی سهام می‌باشد. در هر حال تغییر این متغیرها به علت تغییر در بسیاری از عوامل است که هر یک به صورت سطوح مختلف ریسک وارد می‌شوند. به عنوان مثال ریسک کارکنانی شاید در نگاه اول چندان مهم به نظر نرسد و در انواع ریسک ذکر نگردد، اما طبیعی است که اعتصاب یک روزه‌ی کارگران یک شرکت یا یک اداره‌ی دولتی، سطح تولید و خدمات را به شدت تغییر دهد و همین عامل بر قیمت تمام شده‌ی محصول یا خدمت و درنتیجه بر سودآوری اثر گذارد. در صورتی که سهام شرکت مذکور در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد، همین اعتصاب می‌تواند قوانین حاکم بر نظام اقتصادی است که بر پیکره‌ی سازمان بسیار اثرگذار بوده، نوع عملیات و سطح عملکرد را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.
مدیریت ریسک در حوزه‌ی مالی بر آن دسته از انواع ریسک نظارت و کنترل دارد که اولاً در محدوده‌ی کنترل باشد و ثانیاً اثرات نقدی داشته باشد. به همین علت با توجه به انواع تقسیم‌بندی‌های ریسک در کتب مختلف، ریسک به دو قسمت کلی تقسیم می‌شود. دسته اول ریسک مربوط به بازار سرمایه است که در این حالت با توجه به ماهیت مالی متغیرها، روش‌های مدیریت ریسک برای کنترل آن اعمال می‌گردد. به‌عنوان‌مثال شرکت‌های غیر مالی که تمام یا بخشی از مواد اولیه‌ی خود را از خارج از مرزهای یک کشور تهیه می‌کنند و یا تمام یا بخشی از محصولات خود را به خارج از مرزهای یک کشور صادر می‌کنند با ریسک نرخ ارز مواجه‌اند، خصوصاً شرکت‌های چندملیتی که دارای شعباتی در سایر کشورها می‌باشند، به‌وضوح این نوع ریسک را نظاره‌گر بوده‌اند. تغییرات نرخ سود، تغییرات قیمت سهام (درصورتی‌که بخشی از دارایی‌های یک شرکت در سهام سرمایه‌گذاری شده باشد)، تغییرات سطح عمومی قیمت‌ها و ریسک اعتباری، انواع ریسک بازار سرمایه‌اند. در کنار ریسک بازار سرمایه، ریسک بازار محصول در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد که شامل انواع ریسک در سطوح عملیاتی می‌شود. البته این تقسیم‌بندی به مفهوم جدایی ریسک‌ها از یکدیگر نیست بلکه کلیه این ریسک‌ها با یکدیگر در ارتباط هستند و برای مطالعه‌ی ریسک در یک سازمان، باید تمامی این ریسک‌ها را به‌صورت یک مجموعه مورد بررسی قرار داد.
شکل ۲-۲ انواع ریسک‌ها و رابطه‌ی آن‌ها را نشان می‌دهد. در این نمودار ارتباط شبکه‌ای انواع ریسک به مفهوم روابط پیچیده‌ای است که هر یک از انواع ریسک با انواع دیگر دارد.
شکل ۲-۲ انواع ریسک
ریسک‌های غیرمالی بر ریسک‌های مالی تأثیر زیادی دارند، بدین معنی که هر یک از ریسک‌های غیرمالی در نهایت باعث تغییرات در متغیرهای مالی می‌گردند. به‌عنوان‌مثال در صورت بروز مسائل مدیریتی، ریسک اعتباری برای یک سازمان پدید می‌آید و ممکن است تغییرات نرخ سود را باعث شود. ریسک‌های سیاسی نیز به راحتی به تغییرات نرخ ارز منجر می‌گردند. در حقیقت تغییرات متغیرهای مالی به عوامل بسیار متعددی بستگی دارند و از آنجا که در بسیاری از مواقع رفتار بازار به راحتی قابل پیش‌بینی نیست، تغییرات متغیرهای مالی نیز به راحتی قابل پیش‌بینی نبوده، حتی میزان حساسیت این متغیرها نسبت به تغییر عوامل دیگر در شرایط و زمان‌های متفاوت تغییر می‌کند. خلاصه‌ی کلام اینکه تغییرات در محیط پیچیده‌ای روی می‌دهند که ارزیابی و تحلیل آن‌ها کار چندان ساده‌ای نیست و نکته‌ی دیگر اینکه ما در جهانی مملو از انواع ریسک زندگی می‌کنیم و برای ایجاد جوی قابل اعتمادتر، باید این ریسک‌ها را در مرحله‌ی اول بشناسیم و سپس آن را به روشی نظام‌مند مدیریت کنیم.
۲-۳-۵-۶- تقسیم‌بندی ریسک بر اساس سیستماتیک[۱۷۰] و غیر سیستماتیک[۱۷۱]
در شکل‌گیری از تقسیم‌بندی، ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک طبقه‌بندی شده است. ریسک یک ورقه بهادار را می‌توان صرفه‌نظر از نوع آن، ناشی از دو دسته عوامل دانست، یک دسته عوامل مربوط به خود شرکت است و تنها بر همان شرکت اثر می‌گذارد و دسته دیگر، عوامل مربوط به بازار بوده و تقریباً به طور نسبی بر تمام شرکت اثر می‌گذارد. عوامل دسته اول که تنها مربوط به خود شرکت است، قابل اجتناب هستند یعنی می‌توان با انتخاب شرکت مناسب، آن را کاهش داد یا حذف کرد. این دسته از مخاطرات، عوامل قابل اجتناب، قابل کنترل یا غیرسیستماتیک نامیده می‌شوند. ریسک تجاری، ریسک نقدینگی و ریسک ناتوانی در پرداخت جزء این دسته قرار می‌گیرند. این در حالی است که از عوامل دسته دوم نمی‌توان اجتناب کرد، به عبارت دیگر این عوامل در صورت وقوع تمام شرکت‌ها را به طور نسبی تحت تأثیر قرار می‌دهند و قابل کنترل نیستند. به ریسکی که در اثر این عوامل ایجاد می‌شود، ریسک غیرقابل اجتناب، ریسک سیستماتیک یا ریسک تنوع‌ناپذیر گویند. ریسک قدرت خرید، ریسک نرخ بهره و ریسک بازار در این طبقه قرار می‌گیرند (مدرس و عبداله‌زاده، ۱۳۷۸).
به هرحال از آنچه که مسلم است از دید یک سرمایه‌گذار منطقی افزایش ریسک واحد تجاری از هر نوع که باشد سبب کاهش مطلوبیت سرمایه‌گذاری در آن واحد و درنتیجه کاهش ارزش سهام واحد تجاری خواهد گردید.
۲-۳-۵-۷- تعبیر آماری ریسک
در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که بدانیم ریسک برای چه صفتی محاسبه می‌شود. در علم مالی محاسبه‌ی ریسک عمدتاً مربوط به بازدهی ناشی از دارایی‌های مالی است. البته نرخ سود و نرخ ارز و یا هر صفت متغیر دیگری با این تعریف تجانس دارد و قابل اندازه‌گیری می‌باشد. به این علت ابتدا شاخص محاسبه‌ی نرخ بازدهی به اختصار توضیح داده می‌شود و سپس به شاخص‌های محاسبه‌ی ریسک نرخ بازدهی خواهیم پرداخت.
الف- دامنه‌ی تغییرات[۱۷۲]
طبق تعریف تفاضل کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین مقدار از صفت متغیر مورد مطالعه را دامنه یا طول فاصله‌ی تغییرات گویند و آن را با R نشان می‌دهند.
(۲-۳۰)
مثال اول بازدهی سهام الف در طول مهروموم‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۲ به‌صورت جدول زیر است.

 

سال ۱۳۸۲ ۱۳۸۱ ۱۳۸۰ ۱۳۷۹ ۱۳۷۸ ۱۳۷۷ ۱۳۷۶ ۱۳۷۵ ۱۳۷۴ ۱۳۷۳
بازدهی ۱/۴۲ ۹/۱۰- ۴/۲۰ ۵/۱۲ ۳/۱۰ ۸/۴۵ ۵/۳۰- ۴/۱۱ ۲/۱۰ ۲/۲-
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...