(۲۰۰۰) Kerem به نقل از Bros با تعیین منحنی­های سنجه رسوب و تقسیم ­بندی منحنی­ها بر پایه فصل، میزان گل­آلودگی، باربستر و محاسبه میزان رسوبدهی و بررسی شماری از عامل­های دیگر در ترکیه، فرسایش تشدید شونده و تولید رسوب را به علت تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل بستر رودخانه می­داند.
(۲۰۰۰) Syvitski et al ارتباط بین پارامترهای سنجه رسوب و شرایط محیطی (مورفولوژی رودخانه، اقلیم و… ) را در ۵۹ ایستگاه هیدرومتری آمریکای شمالی مورد مطالعه قرار دادند و با بدست آوردن ضرایب معادله سنجه رسوب دریافتند که ضریبa با پارامترهای بار رسوب دراز مدت و میانگین دمای سالانه نسبت مستقیم، و با پارامترهای متوسط دبی سالانه، عرض جغرافیایی نیز با و همچنین توان b با پارامترهای عرض جغرافیایی و ارتفاع متوسط حوزه نسبت عکس دارد. بار رسوب دراز مدت و ارتفاع متوسط حوزه نسبت مستقیم، و با پارامترهای میانگین دمای سالانه و متوسط دبی سالانه نسبت عکس دارد. این محققین همچنین بیان می­دارند که منحنی سنجه برای ضرایب همبستگی کمتر از ۲۵ درصد توصیه نمی­ شود.
پایان نامه
(۲۰۰۰) Asselman به ارزیابی منحنی های سنجه رسوب در رودخانه راین و انشعابات آن پرداخت و خطاها و اشتباهات ارزیابی بارهای رسوبی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و دریافت که تفاوت­های منحصربفرد در اشکال منحنی های سنجه رسوب به خصوصیات بار آبرفتی وابسته است . وی به منظور انتخاب بهترین مدل از شاخص حداقل میانگین مربعات خطا بهره جست.
(۲۰۰۱) Jain با توسعه منحنی­های سنجه رسوب و به کمک شبکه ­های عصبی مصنوعی که نماینده ریاضی اصلاح شده ای از عملکرد مغز بشر هستند، حجم رسوب در رودخانه می سی سی پی را مورد مطالعه قرار داد و مشاهده کرد که نتایج این روش با مقادیر مشاهداتی نسبت به تکنیک های معمول نزدیکتر است.
(۲۰۰۲) Horowitz با بهره گرفتن از منحنی های سنجه رسوب به پیش بینی بار رسوب معلق در رودخانه می سی سی پی مبادرت ورزید و دریافت که به منظور بهترین ارزیابی بار رسوب معلق سالانه در یک دوره بیست ساله می توان از منحنی های سنجه رسوب استفاده نمود.
(۲۰۰۲) Simonبا اندازه ­گیری غلظت رسوب­های موجود به صورت بار معلق که مقدار آن در بعضی از موارد به mg/l 100000 می­رسید در نقاطی مانند آریزونا و نیومکزیکو عنوان نمود کمبود پوشش گیاهی موجب گشته که رواناب­های بوجود آمده در فاصله کوتاهی به سیلاب تبدیل گردد.
(۲۰۰۲) Kothyari et al در برآورد تغییرات زمانی تولید رسوب با بهره گرفتن از سامانه اطلاعات جغرافیایی، نسخه تغییر یافته­ای از RUSLE را برای برآورد رسوب در سیلاب­های منفرد به کار می­برند که نتیجه کار این افراد تهیه هیدروگراف رسوب لحظه­ای سیلاب­ها بوده است.
(۲۰۰۳ ) Ariffin et al از مدل شبکه عصبی و مدل رگرسیونی خطی برای پیش بینی میزان رسوبات استفاده نمودند .آن­ها توانستند بین چهار پارامتر تاتیر گذار بر میزان رسوب وغلظت رسوبات با بهره گرفتن از دو روش مذکور روابطی برقرار نمایند.
(۲۰۰۵) Cohen Loran and با بررسی نرخ رسوبدهی در زمان رخدادهای سیلابی جادین جنوبی اسرائیل سامانه­ای را پیاده کردند که به طور خودکار میزان بارش، جریان، باربستر، بارمعلق را در طی رخدادهای سیلابی ثبت می­ کند. نتایج حاکی از این سامانه نشانگر آن است که غلظت رسوب معلق با دبی جریان آب رابطه قوی در مقیاس یک رخداد داشته ولی روابط بین رخدادی پراکنده بوده است. میزان رسوب یک رخداد منفرد زیاد بوده ولی به علت تعداد کم سیلاب­ها در مناطق خشک میزان تولید رسوب میانگین کمتر می­باشد.
Canfield et al (2005) از نرم ­افزار HEC RAS برای مدلسازی آبشستگی و تجمع رسوب در رودخانه سرو کرانده مورد استفاده قرار دادند که نتایج نشان داد این نرم­افزار قابلیت برآورد رسوب در این رودخانه را داشته ومیزان خطای آن کمتر از ۵% بوده است.
(۲۰۰۵) Pappenbergera et al با مطالعه عدم قطعیت در واسنجی پارامترهای موثر بر زبری سطوح سیل­گیر و ارضی پایین دست با نرم افزار HEC RAS در دور رودخانه کارولینای شمالی به این نتیجه رسیدند که میزان تغییرات در مناطق آب گرفته کمتر از مقادیر مشخص شده برای مقاطع درابتدای اجرای نرم­افزار است و میزان شبیه­سازی این نرم­افزار برای آب گرفتگی مناطق بیشتر به داده ­های مشاهداتی نزدیک است.
Gibson et al (2006) قابلیت محاسبه انتقال رسوب با HEC RASرا بررسی نمودند که تنایج نشان داد، میزان شبیه سازی انتقال رسوب بسته به هیدرو گراف جریان و شرایط مرزی آن می­باشد.
(۲۰۰۶) Rovira et al در بررسی تغییرپذیری بار رسوب معلق در مقیاس های زمانی مختلف در رودخانه توردرا در جنوب شرقی اسپانیا تأکید کرد که در یک توالی از دبی های اوج، غلظت های رسوب معلق مربوط به اوج های اولیه نسبت به سایر اوج های بعدی بزرگ تر بود. این موضوع به تخلیه تدریجی رسوب قابل دسترس برای انتقال در طول یک سیل و یا توالی از سیل ها نسبت داده شد.
(۲۰۰۷) Achite et al در بررسی برآورد رسوب درAbd wadi یکی از رودخانه­های فصلی Algeria با ۲۲ سال دوره زمانی با بهره گرفتن از روابط رگرسیونی نشان داد، اولا، مقادیر پیش ­بینی شده ۲۰ تا ۲۵ درصد بیشتر از مقادیر واقعی است. ثانیاٌ، طبق سری­های زمانی موجود، برآورد دقیق­تر نیاز به دوره­ های طولانی مدت دارد. همچنین بیشترین مقدار رسوب مربوط به پاییز و سپس بهار می­باشد. ایشان پیشنهاد می­ کنند جهت بررسی دقیق­تر، تغییرات آب و هوایی را نیز مورد توجه قرار دهند.
(۲۰۰۷) Zabaleta et al به بررسی عوامل کنترل­ کننده رسوب معلّق در طی یک واقعه بارش- رواناب در سه حوزه آبخیز با مساحت­های متفاوت در اسپانیا پرداختند. در این بررسی مشخص شد که در حوزه ­های آبخیز کوچک طی یک رگبار میزان رسوب معلق به میزان بارش و غلظت رسوب معلق به شدت بارش وابسته بوده و در حوزه آبخیز بزرگ نیز بار رسوبی معلق به میزان بارش وابسته بوده است.
براساس نتایج به دست آمده از پژوهش (۲۰۰۷) Renault et alدر بررسی تغییرپذیری زمانی روابط میان بارش، دبی و غلظت رسوب معلق و عوامل مؤثر بر غلظت رسوب معلق در یک حوزه آبخیز مدیترانه ای کوچک در اسپانیا، تغییرپذیری زمانی روابط نشان دهنده پاسخ سریع هیدرولوژیکی و رسوبی آبخیز و سازگاری خوب بین شکل آب نگار و رسوب نگار بود. همچنین آنها زمان های تأخیر متفاوتی بین زمان اوج دبی و غلظت رسوب معلق را گزارش دادند.
(۲۰۰۷) Shi et al در ارزیابی تغییرات عملکرد سدهای اصلاحی در رودخانه­ها ضمن مقایسه دو مدل HEC-RAS و HEC-HMS بیان می­ کند که تغییرات رفتاری رودخانه­ها قبل و بعد از ساخت سدها باید کنترل شوند، همچنین مفاهیم اکولوژیکی و داده ­های هیدرولیکی به صورت ترکیبی در نظر گرفته شوند.
(۲۰۰۸) Aytek با الگوسازی پدیده حمل رسوب بر روی دو ایستگاه روی رودخانه تانگ در ایالت مانتانا آمریکا به روش برنامه­ ریزی ژنتیک و مقایسه نتایج حاصله با منحنی سنجه رسوب و روش های رگرسیونی، روش برنامه­ ریزی ژنتیک را به عنوان یک رهیافت مناسب برای الگو سازی رسوبات معلق رودخانه ها معرفی نموده اند.
(۲۰۰۹) Khanchoul et al در یکی از آبخیزهای جنوب الجزایر به بررسی رسوبدهی معلق پرداختند. آنها برای برآورد رسوب وقایع سیلابی فاقد نمونه­برداری، از منحنی سنجه بهینه که از کلاسبندی مقادیر دبی بر اساس فصل وقوع سیلاب حاصل شده بود استفاده کردند و نتیجه را قابل قبول دانستند. همچنین دریافتند که تغییرپذیری انتقال رسوبات وابسته به توزیع فصلی بارش و ویژگی­های ژئومورفولوژیکی آبخیز است.
(۲۰۱۰) Blanco et al تغییرات زمانی بار رسوب معلق را در مقیاس­های رگبار، ماهانه، فصلی و سالانه در یک دوره سه ساله در شمال غرب اسپانیا بررسی کردند. آن ها دریافتند که منحنی­های سنجه کارایی قابل قبولی در برآورد رسوبدهی مخصوصاً در مورد وقایع سیلابی ندارند. همچنین نتایج نشان داد بیشترین رسوبدهی در زمان رویدادها اتفاق می­افتد که در ۷۰ درصد مواقع پیک رسوب زودتر از پیک دبی جریان رخ داده است. از طرفی الگوهای دبی- رسوب در رویدادها عموماً ساعتگرد هستند که این نشان می­دهد منابع رسوب معلق نزدیک به هم و درون جریانی هستند.
(۲۰۱۰) Zakaria et al در جند رودخانه کره برای تخمین بار رسوب با بهره گرفتن از مدل GEP به این نتیجه رسیدند که این نرم افزار با قابلیت بالا و ضریب همبستگی ۹۷/۰، قابلیت کاربرد در عملیات و مطالعات مهندسی رودخانه را دارا می­باشد.
(۲۰۱۱) Aminuddin et al برای انتقال رسوب با بهره گرفتن از مدل GEP در سیستم­های لوله ای به این نتیجه رسیدند که انتقال رسوب بسته به شرایط مرزی جریان در لوله­هاست و این مدل می ­تواند این شرایط را در نظر گرفته و برآوردیآن نزدیک به واقعیت می­باشد.
(۲۰۱۲) Gao et al در تغییرات زمانی انتقال رسوب به صورت روزانه و ماهانه و سالانه در حوزه نیویورک با جدا کردن آب­پایه و سیلاب برای ترسیم هیدروگراف دقیق سالانه و روزانه استفاده کرده و به این نتیجه رسیدند که عوامل ژئومورفولوژیکی، فعالیت­های اکولوژیکی و شکل آبراهه بر میزان دبی رسوب معلق در این حوزه مؤثر بوده و تغییرات زمانی آن به چگالی رسوب نیز وابسته می­باشد.
(۲۰۱۲) Shi et al با بررسی فرایند فرسایش و انتقال رسوب و مکانیسم آن برروی شیب­های (۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ درجه) در چین به این نتیجه رسیدند که میزان فرسایش و انتقال رسوب به خصوص ذرات بزرگتر از ۱۵۲/۰ میلی­متر در مناطق شیب­دار بستگی به قدرت جریان و دبی داشته و حمل رسوب با افزایش شیب نیز رابطه مستقیم دارد.
فصل سوم
مواد و روش­ها

۳-مواد و روش­ها

 

۳-۱مقدمه

در این فصل ضمن معرفی منطقه مورد مطالعه، به ذکر برخی از خصوصیات آن شده است. و در ادامه نرم­افزارهای مورد استفاده معرفی و مراحل اجرای آن بیان شده است.

۳-۲- معرفی منطقه مورد مطالعه

 

۳-۲-۱- موقعیت و مشخصات حوزه آبخیز کشکان

حوزه آبخیز کشکان با مساحت ۴/۹۲۷۴ کیلومتر مربع در ناحیه جنوب غربی ایران واقع گردیده و گستره جغرافیایی آن از’۵۰ ◦۴۶ تا ‘۱ ◦۵۰ طول شرقی و از ‘۴۰ ◦۳۲ تا ‘۲۳ ◦۳۴ عرض شمالی قرار دارد. این حوزه بخش مهمی از سرشاخه ­های پرآب رودخانه کرخه را تشکیل می­دهد، لذا در تقسیم بندی کلی هیدرولوژیکی ایران جزیی از حوزه آبخیز خلیج فارس به شمار می­رود. این حوزه به لحاظ تقسیمات سیاسی تماماٌ در داخل استان لرستان قرار گرفته است، شهرستان­های الشتر، بیران­شهر، سراب دوره، خرم­آباد، کوهدشت و ملاوی در داخل آن قرار دارند. این حوزه از شمال و شمال غرب به شهرستان­های نهاوند، نورآباد، دلفان و حوزه آبخیز رودخانه­های گاماسیاب، بادآور و از غرب و جنوب غربی به رودخانه­های سیمره و بالاخره از شمال شرقی و شرق به شهرستان­های بروجرد، دورود و حوزه آبریز سرشاخه ­های رودخانه­های مشرف به رودخانه کرخه محدود می­گردد. سیستم زهکشی رودخانه اصلی کشکان ابتدا از به هم پیوستن سرشاخه ­های هرو دهنو، هرو ( کاکارضا) و دوآب الشتر، افرینه، چولهول و مادیان­رود تشکیل می­ شود، از دامنه رشته­کوه­های مرتفع و برفگیر گرین و میش­پرور (شمال شرق و شمال حوزه) سرچشمه می­گیرد. حوزه آبخیز رودخانه کشکان در تقسیم ­بندی کلی سیستم هیدرولوژیکی ایران جزیی از حوزه آبخیز خلیج فارس به شمار می­رود و در طرح جامع آب کشور در گروه ۴-۲-۳ قرار دارد ( سوری نژاد، ۱۳۸۸). مهم­ترین رودخانه­های حوزه کشکان ( کشکان، چولهول، کاکارضا، کهمان مادیان­رود و خرم­آباد) می­باشد شکل(۳-۱). خصوصیات فیزیوگرافی حوزه کشکان نیز در جدول (۳-۱) آمده است.

شکل(۳-۱). موقعیت منطقه مورد مطالعه
در این مطالعه بازه بین ایستگاه هیدرومتری کشکان پلدختر و ۲۰۰ متر بالاتر از ایستگاه هیدرومتری کشکان پلدختر به عنوان منطقه تحقیق انتخاب شد که در شکل(۳-۲) آمده است.

شماره شکل(۳-۲) بازه مورد مطالعه در رودخانه کشکان
جدول شماره (۳-۱)- شناسنامه فیزیوگرافی حوزه کشکان (شرکت آب منطقه­ای لرستان، ۱۳۹۱)

 

نام حوزه کشکان
مساحت (km2) ۴/۹۲۷۴
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...