کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



نظریه انگیزشی
بر طبق اعتقادات نظریه پردازان انگیزشی، ناکامی یک علت اساسی پرخاشگری است که حالتی از انگیختگی یا سائق را در شخص به وجود می آورد که در حضور قرینه های مناسب ظاهر می شود. در نتیجه برای کنترل پرخاشگری باید به راههایی بیندیشیم که می توان ناکامی را کم کنند (رانسفورد، ۱۹۶۸؛ به نقل از ارونسون، ۲۰۰۱).
پایان نامه - مقاله - پروژه
نظریه پردازان انگیزشی “پالایش” را به عنوان وسیله ای برای کنترل رفتار پرخاشگرانه پیشنهاد کرده اند. این اصطلاح که در اصل به وسیله فروید عرضه شده است به آزاد کردن انرژی پرخاشگرانه از طریق ابراز هیجان های پرخاشگرانه یا از طریق شقوق دیگر رفتار اطلاق می شود. نقش پالایش در کاهش دادن رفتار پرخاشگرانه به روشنی بیان شده است: ” ابراز هر عمل پرخاشگرانه پالایشی است که انجام اعمال پرخاشگرانه بعدی را کاهش می دهد". به عبارت دیگر، مفهوم پالایش چنین می رساند که اگر شما بتوانید با انجام عمل پرخاشگرانه خشم را از سینه خود بیرون بریزید، احتمال این که در موارد بعدی پرخاشگرانه عمل کنید، کاهش می یابد. طرفداران دیدگاه انگیزشی معتقدند که “خیال پردازی” راه دیگری برای کاهش دادن پرخاشگری است. اگر چه معلوم شده که رفتار، پرخاشگرانه می شود اما شکل مطلوب تر آن یعنی کاهش رفتار پرخاشگرانه بر اثر تخیلات پرخاشگرانه پشتوانه تحقیقی چندانی نیافته است، اما تأکید “پالایش رفتاری” به وسیله تحقیقات بیشتر بوده است، یعنی این که یافتن فرصت ابراز پرخاشگری به هنگام ناکامی ها، رفتار پرخاشگرانه بعدی را کم می کند (کونچ نی، ۱۹۷۵؛ به نقل از ارونسون، ۲۰۰۱).
نظریه یادگیری اجتماعی
خشونت رفتاری است که مثل سایر فعالیت ها اکتساب و حفظ می شود. از نظر این دیدگاه خشونت فردی ریشه در عواملی چون تجربه گذشته فرد پرخاشگر، یادگیری و طیف وسیعی از عوامل مربوط به موقعیت بیرونی او را دارد. تجربه رفتارهای متضاد والدین، فقدان کارکردهای مناسب خانواده، مشاهده مصرف مواد در والدین و خشونت آتی آن، می تواند احتمال ارتکاب کودکان به خشونت خانوادگی و نیز مصرف مواد در بزرگسالی را افزایش دهد که تداوم بین نسلی اعتیاد و خشونت را همراه با تغییرات ساختاری خانواده به دنبال دارد و در این شرایط رواج دور باطل اعتیاد و خشونت خانوادگی افزایش می یابد (کونچ نی، ۱۹۷۵؛ به نقل از ارونسون، ۲۰۰۱).
نظریه اسناد
اسنادهای همسران و کودکان در مورد شرایط زندگی، به رضایت و خشونت آنها از خانواده بر می گردد. همسران افراد معتاد احتمالاً مشکلات زناشویی و رفتار های منفی و پرخاشگرانه شوهر یا همسر معتاد را به ویژگی های شخصیتی کلی او نسبت می دهند و این رفتار ها را تعمدی، با بدخواهی و مستحق سرزنش می دانند. از عواقب اسناد های منفی و نامناسب، کاهش رضایت خانوادگی و کیفیت سیستم حمایتی خانوادگی است که خود رابطه مستقیمی با خشونت های خانوادگی دارد. بر این اساس رفتارهای پر خطر به دو دسته تقسیم می شوند، گروه اول شامل رفتار های می شود که بروز آنها سلامت خود را به خطر می اندازد و گروه دوم کسانی هستند که سلامت و تندرستی دیگران را به خطر می اندازند. لذا از آن جایی که خطر پذیری جوانان و نوجوانان نسبت به دیگر گروه های سنی بالاتر است، گرایش بیشتری به این نوع رفتار ها دیده می شود. از جمله رفتار های پر خطری که برای دیگران تهدید کننده می باشد می توان به رفتارهای ضد اجتماعی مثل دزدی، پرخاشگری، گریز از مدرسه، فرار از خانه، رفتار های جنسی، مصرف الکل و کشیدن سیگار از جمله رفتار های پر خطر پرخاشگرانه اشاره کرد (شاملو، ۱۳۸۴).
اریک فروم معتقد است که انسان دارای نوعی از پرخاشگری بالقوه و ذاتی است که اساساً در پاسخ به تهدید علایق حیاتی او به طور اعم بروز می کند. این خشونت برای حفظ زیست، دفاعی ضروری است ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلکه تحت تأثیر یادگیری و محیط فرهنگی و اجتماعی انسان است. فلاسفه و دانشمندان هر یک به فراخور دیدگاه خود، انسان را تعریف کرده اند. در یکی از تعاریف الیوت ارنسون می گوید: انسان، حیوان پرخاشگر و ستیزه جوست. با این تعریف این سؤال مطرح می شود آیا واقعاً پرخاشگری در انسان فطری است و در ذات او موجود است؟ یادگیری تا چه حد در پرخاشگری مؤثر است؟ ژان ژاک روسو می گوید: انسان در محیط طبیعی، موجودی مهربان، شاد و خوب است قیود اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کند این نظریه و نمونه های دیگر به جنبه اکتسابی یادگیری پرخاشگری تأکید دارند همچنانکه فرزند خانواده های خشن هرگز مهربان و صبور نخواهد بود (فرقانی، رئیسی، ۱۳۸۵).
با توجه به اثرات ناخوشایند رفتار پرخاشگرانه مدت مدیدی است که عصبانیت و پرخاشگری به عنوان مشکل تلقی گردیده است و نیاز به بررسی های بالینی و دقیقی دارد. خانواده هایی که در مهار پرخاشگری خود دچار مشکل می شوند و اغلب رفتار های خشن از خود بروز می دهند، هدف روش های درمانی متعدد قرار گرفته اند. محققان زیادی در پی یافتن تمهیدات و روش هایی برای مهار پرخاشگری و درمان آن بوده اند (فایند لرواکتون، ۱۹۸۶؛ به نقل از صادقی، احمدی، عابدی، ۱۳۸۱). در شناخت طبقه بندی پرخاشگری از دیدگاه کلی، می توان گفت که دو نوع پرخاشگری بازشناخته و تعریف شده اند: پرخاشگری درونزاد[۷۲] یا سرشتی و پرخاشگری برونزاد[۷۳] یا واکنشی. پرخاشگری در نتایج پژوهش های دانشمندانی همچون باس و دورکی[۷۴] (۱۹۹۰)، باس و پری[۷۵] (۱۹۹۲) و هریس[۷۶](۱۹۹۵)، نشان داده شده است که پرخاشگری انسان دارای ابعاد و جنبه های فراوانی است شامل:
بعد ابزاری یا حرکتی: این بعد به شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی، نمایان می گردد و هدف اصلی آن رساندن آسیب و زیان به دیگران است.
بعد عاطفی و هیجانی: این بعد از پرخاشگری که به صورت خشم بروز می کند عوامل و شرایط درونی ارگانیزم را برای برانگیختگی فیزیولوژیک و هیجانی، آماده می سازد. بر این اساس خشم را به عنوان بخشی از غریزه پرخاشگری دانسته که به وسیله فرآیندهای اتوماتیک ایجاد می شود. از این دیدگاه، ابراز خشم به تخلیه هیجانی و کاهش هیجان منجر می شود.
بعد شناختی: این عامل که خصومت نام دارد، سبب ایجاد احساس غرض ورزی، دشمنی و کینه توزی نسبت به دیگران می شود.
باور در مورد پرخاشگری انسانی این است که، رفتار پرخاشگرانه یک ویژگی شخصیتی است و بطور متداول افراد پرخاشگر به عنوان کسانی در نظر گرفته می شوند که نگرش منفی در مورد خودشان دارند یا دارای عزت نفس پایین می باشند. فراتحلیل های مختلف نشان داده اند که مردان معمولاً به طور معناداری نمرات بالاتری را نسبت به زنان در مقیاس های رفتار های پرخاشگرانه دارند (بتن کورت و همکاران، ۲۰۰۶). آرچر (۲۰۰۴)، فراتحلیلی را بر روی ۷۸ مطالعه ای که به مقایسه اشکال غیر مستقیم پرخاشگری در مردان و زنان از کودکی تا بزرگسالی پرداخته بودند، انجام داد. نتایج این فراتحلیل نشان داد که در کودکان و نوجوانان تفاوت جنسیتی در پرخاشگری غیر مستقیم وجود ندارد. پرخاشگری مستقیم و پرخاشگری فیزیکی در پسران نسبت به دختران بیشتر است (کارد و همکاران، ۲۰۰۸). مرور فراتحلیل صورت گرفته بر روی ۱۴۸ مطالعه صورت گرفته در مورد تفاوت های جنسی در پرخاشگری مستقیم و غیر مستقیم در کودکان و نوجوانان نشان داد که تفاوت جنسیتی در پرخاشگری مستقیم وجود دارد و پسران دارای پرخاشگری فیزیکی بیشتری هستند و هیچ گونه تفاوت جنسیتی در پرخاشگری غیر مستقیم در بین دو جنس مشاهده نگردیده است (کارد و همکاران، ۲۰۰۸).
باور مرسوم در بین روان شناسان این است که عزت نفس پایین اصلی ترین پیش بینی کننده خشونت و پرخاشگری می باشد. براساس نظریه عزت نفس پایین افراد به دلیل احساس خود بیزاری برانگیخته می شوند که به صورت پرخاشگرانه نسبت به موقعیت ها و افرادی که شایستگی آنها را به چالش می کشد برخورد کنند تا بدین وسیله عزت نفس خودشان را افزایش دهند (اسکریر، ۲۰۰۷). افراد با عزت نفس پایین در دنیای واقعی مستعد مشکلات بیرونی از جمله بزهکاری و رفتارهای ضد اجتماعی می باشند (فرگوسن و هورود، ۲۰۰۶). دیدگاه دیگر این است که، افرادی که دارای عزت نفس پایین هستند سعی می کنند که با تسلط پرخاشگرانه بر دیگران عزت نفس پایین خود را افزایش دهند (جنکاسکی، ۱۹۹۱؛ تاک، ۱۹۹۳). دیدگاه دوم این که عزت نفس پایین باعث بروز گرایش به خطر پذیری در گروه های خشن می گردد (لانگ، ۱۹۹۰). شواهد متداول نشان دهنده این است که عزت نفس پایین مرتبط با پرخاشگری و خشونت بیشتر می باشد (اندرسون، ۱۹۹۴؛ تاک، ۱۹۹۳؛ لانگ، ۱۹۹۰). استاب (۱۹۹۶) بیان می کند که پرخاشگری مرتبط با عزت نفس پایین است. ارتباط بین عزت نفس و پرخاشگری موضوعی بحث برانگیز و مبهم می باشد (بری و همکاران، ۲۰۰۷؛ پیز و آکرول، ۱۹۹۸). بطوری که برخی بیان می کنند که عزت نفس بالا عامل خطر آفرین بیشتر بروز پرخاشگری می باشد (بامیستر و همکاران، ۲۰۰۵) و شواهد دیگر نشان داده اند که عزت نفس پایین عامل خطر آفرین بیشتری برای پرخاشگری در نوجوانان و بزرگسالان می باشند (دونلن و همکاران، ۲۰۰۵). مطالعات متعددی دریافته اند که برخی از افراد پرخاشگر خودانگاره بسیار مثبت و ناپایداری را دارا می باشند (بامیستر و همکاران،۲۰۰۵؛ کرنیس و همکاران، ۲۰۰۴). مطالعات اخیر دیدگاهی که عزت نفس پایین را علت پرخاشگری می دانست را زنده کرده اند.
قابل توجه ترین مطالعات صورت گرفته یک جفت مطالعه طولی است که توسط دونلن و همکاران (۲۰۰۵) انجام شده که نتایج آن نشان داد که کودکانی که نمرات پایین تری در عزت نفس به دست آورده بودند رفتارهای بزهکارانه بیشتری را نشان دادند. مطالعه دیگر نشان داده است که عزت نفس پایین، مرتبط است با نمرات بالاتر در مقیاس پرخاشگری در بین دانشجویان می باشد (چزسنوسکی و همکاران، ۲۰۰۶).
پرخاشگری به عنوان یکی از با اهمیت ترین مسایل ناسازگارانه دوره نوجوانی، مورد توجه است (بونیکا، یشووا، آرنولد، فیشر و زلجو[۷۷]، ۲۰۰۳). این در حالی است که قلدری و پرخاشگری پیامد های منفی زیادی می تواند برای آنان داشته باشد در نتیجه کودکان بطور فزآینده ای تضادورز شده و می توانند در سطوح بالایی، واکنش منفی را از طرف والدین، آموزگاران و همسالان تجربه نمایند و فرآیندهای شناختی- اجتماعی معیوب را رشد دهند. همان طور که پیشرفت تحصیلی آنان و پیوند اجتماعی مدرسه ضعیف و سست می شود، آنها نسبت به تأثیر گروه همسالان منحرف، مستعدتر می شوند. ادامه این مسیر تا دوره نوجوانی، منتج به تشدید خطر مصرف مواد، فعالیت های مجرمانه، و شکست در مدرسه می شود. سال هاست که محققان به اهمیت پرخاشگری اولیه کودکی در پیش بینی مشکلات سازگاری روانی- اجتماعی آینده آن ها پی برده اند، بدان جهت نیز پژوهش های زیادی برای درک عوامل مؤثر بر شیوع رفتار پرخاشگرانه انجام داده اند. با اینکه اطلاعات قابل توجهی در رابطه با این موضوع جمع آوری شده است اما هنوز درک کاملی از مفهوم پرخاشگری وجود ندارد. زیرا از لحاظ تاریخی تمرکز، عمدتاً روی شکل فیزیکی رفتار پرخاشگرانه معطوف بوده است، به عبارت دیگر در گذشته تحقیقات متمرکز بر پرخاشگری آشکار بود که در برگیرنده رفتارهای خصمانه نظیر ناسزاگویی، تهدید کلامی و داد و فریاد است که بطور مستقیم موجب آزار و اذیت دیگران می‌شود (روس بی، فورستر، بیگلان و متزلر[۷۸]، ۲۰۰۵).

۲-۲-۴- سلامت روان

 

۲-۲-۴-۱- تعریف سلامت روانی

سازمان بهداشت جهانی [۷۹]، بهداشت روانی را چنین تعریف کرده است: بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست. در سال های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، بهداشت روانی را در ۳ قسمت تعریف کرده است:
قسمت اول، نگرشهای مربوط به خود.
قسمت دوم، نگرشهای مربوط به دیگران.
قسمت سوم، نگرش های مربوط به زندگی است.
نگرش های مربوط به خود شامل: تسلط بر هیجان های خود، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشیهای ساده است. نگرش های مربوط به دیگران شامل: علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه، احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است. نگرش های مربوط به زندگی شامل: پذیرش مسؤولیت ها، انگیزه توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم های شخصی و انگیزه خوب کار کردن است (شاملو، ۱۳۸۴؛ گنجی، ۱۳۷۶).
سلامت روانی را می توان براساس تعریف کلی و وسیع تر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گسترده ای تغییر یافته است. عمر طولانی تر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است، بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی می دهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تأثیر می گیرد و بر آنها تأثیر می گذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره می کند که فرد با خود و سبک زندگی اش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور براین است که فرد باید بر زندگی اش کنترل داشته باشد وفقط در چنین حالتی است که می توان آن قسمت هایی را که در باره ی خود یا زندگی اش مسأله ساز است تغییر دهد ( محمدبیگلو،۱۳۹۰).
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد (صفری و فتاح زاده، ۱۳۸۳). اصطلاح سلامت روان به معنی بهزیستی جسمانی، هیجانی و همچنین نداشتن بیماری روانی است. این مفهوم به توانایی یک زندگی فعال، کامل و انعطاف پذیر در مقابله با فشارهایی که در زندگی رخ می دهد اشاره می کند. البته با در نظر گرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیر ممکن می نماید. با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است و آنچه مسلم است این است که حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است (عباس زاده،۱۳۸۲). شخصی که سلامت روانی دارد می تواند ضمن احساس رضایت از زندگی، با مشکلات، به طور منطقی برخورد نماید. به عبارت دیگر، افراد دارای سلامت روان قادرند در عین کسب فردیت، با محیط نیز انطباق یابند (کوشان[۸۰]، ۲۰۰۶). سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را قابلیت ایجاد ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی، و حل مناسب و منطقی تضادهای غریزی و تمایلات شخصی، به طوری که فرد بتواند از مجموعه تضادها ترکیبی متعادل به وجود آورد، می داند. طبق تعریفی که این سازمان ارائه می دهد، وظیفه اصلی بهداشت روانی، تأمین سلامت روان است تا به مدد آن بتوان قوا و استعدادهای روانی را پرورش داد. در واقع، بهداشت روانی مبتنی بر سه پایه است:
الف)حفظ و تأمین سلامت روان
ب)ریشه کن ساختن عوامل بیماری زا و پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی
ج)ایجاد زمینه ی مساعد برای رشد و شکوفایی شخصیت و استعدادها تا حداکثر ظرفیت نهفته در آنها (همان منبع).
به طور کلی شخص دارای سلامت روان می تواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود و قادر است در عین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد. به نظر می رسد تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتار شایسته مطلوب است. بنابراین هرگونه ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته می شود باید شامل رفتار بیرونی و احساسات درونی باشد. سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعت های اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد. فردی از سلامت روان برخوردار است که قادر باشد تا عقده های درونی خود را حل و فصل کند و با تغییرات و مقتضیات محیط طبیعی و اجتماعی خویش سازگار باشد و تلاش کند تا تندرستی و نشاط برای خود و دیگران فراهم سازد زیرا سلامت روان حالتی مساعد برای رشد و نمو از جهت بدنی، عاطفی و شعوری، بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران است (محمد بیگلو،۱۳٩٠).
برای فهمیدن مفهوم اصطلاحی که در یک مکتب عملی و یا توسط یک گروه به کار می رود، لازم است سیستم ارزشی آن مکتب یا گروه شناخته شود. لذا برای فهمیدن کامل تعریفهای متفاوتی که راجع به سلامت روان می شود بایستی سیستم ارزشی را که در بطن هر کدام از این تعریفها وجود دارد بررسی نمود.
اصطلاح سلامت روانی، اصطلاحی است که از آن برای بیان و اظهار کردن هدف خاصی برای جامعه استفاده می شود. هر فرهنگی بر اساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است. هدف هر جامعه این است که شرایطی را که اعضای جامعه را تضمین می کند آماده نماید و سلامت روان قسمتی از سلامت کلی است. منظور از سلامت روان سلامت ابعاد خاصی از انسان مثل هوش، ذهن، حالت و فکر، می باشد از طرف دیگر سلامت روان روی سلامت فیزیکی هم تأثیر دارد. بسیاری پژوهش های اخیر مشخص کرده اند که یک سری اختلال های فیزیکی و جسمی به شرایط خاص روانی مربوط هستند. با وجود این که سلامت روان مفهومی است که خیلی وسیع از آن استفاده می شود، اما هنوز یک تعریف کلی که مورد قبول همه باشد از آن به دست نداده اند. هر فرد و یا گروهی یک تصور خاص از سلامت روان دارد. در صورتی که در مورد سلامت فیزیکی و جسمی چنین حالتی وجود ندارد (محمدبیگلو،۱۳٩٠).

۲-۲-۴-۲- مفهوم سلامت روان از دیدگاه های مختلف مکتب روان کاوی

به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت روان شناختی ضروری است خود آگاهی[۸۱] است. یعنی هر آنچه که ممکن است در ناخودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خود آگاه شود. به عقیده فروید انسان عادی کسی است که مراحل، رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچ یک از مراحل، بیش از حد تثبیت نشده باشد. به نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب می آید و هر فرد به شکلی نامتعارف است. فروید از دیدگاه روان شناسی، انسان نامتعارف را به دو گروه روان نژند[۸۲] و روان پریش[۸۳] تقسیم می کند و هسته مرکزی بیماری روانی را، اضطراب می داند. به عقیده فروید نوع مکانیسم های دفاعی مورد استفاده افراد سالم، روان نژند و روان پریش متفاوت است. شخص سالم از مکانیزم های دفاعی، نوع دوستی[۸۴]، شوخ طبعی[۸۵]، پارسایی و ریاضت [۸۶]و والایش[۸۷] استفاده می کنند (خدارحیمی، ۱۳۸۴؛ هال و لیندزی[۸۸]،۱۹۸۵).
فرآیندی که موجب یکپارچگی شخصیت انسان می شود فردیت یافتن[۸۹] یا تحقق خود است. این فرایند خود شدن فرآیندی طبیعی است. این کیفیت در واقع، گرایشی چنان نیرومند است که یونگ آن را
غریزه[۹۰] می داند. در انسان فردیت یافته، هیچ یک از وجوه شخصیت مسلط نیست، نه هشیار و نه ناهشیار، نه یک کنش یا گرایش خاص و نه هیچ یک از سنخ های کهن، بلکه نمونه اولیه[۹۱] همه آنها به توازنی هماهنگ رسیده اند. اشخاص فردیت یافته، باید از همه نیروهای سایه[۹۲] چه ویرانگر و چه سازنده آگاه شوند. باید وجه تاریک طبیعت و جوششهای حیوانی و ابتدایی خود را از قبیل میل به ویرانگری یا خودخواهی را دریابند و بپذیرند. این به معنای تسلیم شدن یا رفتن به زیر سلطه آنها نیست، بلکه صرفاً پذیرش وجود آنها است. گام بعدی فرایند فردیت یافتن، ضرورت سازش با دوگانگی جنسی روانی است. مرد باید خصایص زنانه و زن خصایص مردانه اش را بیان کند. ویژگی دیگر یکپارچگی خود[۹۳] است. همه جنبه های شخصیت یکپارچگی و هماهنگی می یابند به گونه ای که همه آنها بتوانند بیان شوند. پذیرش ناشناخته و مرموز، ویژگی دیگر این افراد است. اشخاص سالم از شخصیتی برخوردارند که یونگ آن را شخصیت مشترک خوانده است. چون دیگر هیچ جنبه شخصیت به تنهایی حاکم نیست، یکتایی فرد ناپدید می شود، دیگر چنین اشخاصی را نمی توان متعلق به یک سنخ روانی خاص دانست (جلالی طهرانی، ۱۳۸۲؛ شولتس[۹۴]، ۱۹۸۴؛گنجی، ۱۳۷۶).
زندگی به عقیده آدلر[۹۵]، بودن نیست بلکه شدن است. آدلر به انتخاب مسؤولیت و معناداری مفاهیم در شیوه زندگی[۹۶] اعتقاد دارد و شیوه زندگی افراد را متفاوت می داند. محرک اصلی رفتار بشر هدفها و انتظار او از آینده است. هدف انسان نیاز به سازگاری با محیط و پاسخ گویی به آن است. فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عمل کرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست، او جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. فرد دارای سلامت روان به نظر آدلر، روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروه های اجتماعی به درستی می شناسد. همچنین فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است. غایی ترین هدف شخصیت سالم، تحقق خویشتن است. از ویژگی های دیگر سلامت روان شناختی این است که فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خودش می پردازد و اشتباهاتش را برطرف می کند. چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها، آفرینش گری و ابتکار فیزیکی، از ویژگی های دیگر این افراد است. فرد سالم از اشتباهات اساسی شامل تعمیم مطلق، اهداف نادرست و محال، درک نادرست و توقع بی مورد از زندگی، تقلیل یا انکار ارزش مندی خود، و ارزش ها و باورهای غلط می باشد (شاملو، ۱۳۷۹؛ گنجی، ۱۳۷۶).
به عقیده اریکسون[۹۷] سلامت روان شناختی اصولاً نتیجه عملکرد قوی و قدرتمندی “من”[۹۸] است. “من” عنوان و مفهومی است که نشان دهنده توانایی یک پارچه سازی اعمال و تجارب شخص به صورت انطباقی و سازشی است. “من” تنظیم کننده درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی می کنند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای نهاد[۹۹] و من برتر[۱۰۰] حمایت می کند. هنگامی که رشد انسان و سازمان های اجتماعی به نحو متناسب هماهنگ شود، در هر کدام از مراحل رشد روانی- اجتماعی توانائی ها و استعدادهای مشخصی ظهور می نماید (خدارحیمی، ۱۳۸۴؛ شاملو، ۱۳۷۹).
فرام[۱۰۱] تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست می دهد چنین انسانی عمیقاً عشق می ورزد، آفریننده است، قوه تعقلش را کاملاً پرورانده است، جهان و خود را به طور عینی ادراک می کند، حس هویت پایداری دارد، با جهان در پیوند است و در آن ریشه دارد، حاکم و عامل خود و سرنوشت خویش است و از تمایل جنسی نسبت به محارم، آزاد است. فرام شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور می داند. فرام با کاربرد واژه جهت گیری این نکته را می گوید که جهت گیری گرایش یا نگرش کلی است که همه جنبه های زندگی، یعنی پاسخ های فکری، عاطفی و حسی به مردم، و موضوع ها و رویدادها را، خواه در جهان و خواه در خود، در بر می گیرد.
بارور بودن یعنی به کار بستن همه قدرت ها و استعداد های بالقوه خویش. چهار جنبه شخصیت سالم، در روشن ساختن مراد فرام از جهت گیری بارور مناسب است، این چهار جنبه عبارتند از: عشق بارور[۱۰۲]، تفکر بارور[۱۰۳]، خوشبختی و وجدان اخلاقی[۱۰۴]. عشق بارور، لازمه اش رابطه آزاد و برابر بشری است. طرفین رابطه می توانند فردیتشان را حفظ کنند. عشق بارور از ۴ ویژگی مهم برخوردار است: توجه، احساس مسؤلیت، احترام و شناخت. تفکر بارور مستلزم هوش، عقل و عینیت است. خوشبختی بخشی جدایی ناپذیر و پیامد زیستن موافق جهت گیری بارور و همراه همه فعالیت های زایا است. فرام میان دو نوع وجدان اخلاقی که عبارتند از: وجدان اخلاقی قدرت گرا، وجدان اخلاقی انسان گرا تمایز قائل شده است. وجدان اخلاقی قدرت گرا، نمایان گر قدرت خارجی درونی شده است که رفتار شخص را هدایت می کند. وجدان اخلاقی انسان گرا تداعی خود است و از تأثیر عامل خارجی تکاپو نمی کنند، بلکه تکامل می یابند. ویژگی های آنها را می توان فهرست وار نام برد که عبارتند از: ادراک صحیح واقعیت، پذیرش کلی طبیعت دیگران و خویشتن، خودانگیختگی، سادگی و طبیعی بودن، توجه به مسائل بیرون از خویشتن، نیاز به خلوت و استقلال، تازگی مداوم تجربه های زندگی، نوع دوستی، کنش مستقل، تجربه های عارفانه یا تجربه های اوج، روابط متقابل با دیگران، تمایز میان وسیله و هدف و خیر و شر، حسن ظن مهربانانه، آفرینندگی، مقاومت در مقابل فرهنگ پذیری (شولتس، ۱۹۸۴؛ مزلو[۱۰۵]، ۱۹۹۸).
سلامت روانی و انسان سالم به عقیده اسکینر[۱۰۶] معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شود تا هنگامی که از طریق جامعه به هنجار تلقی شود، از طریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبودی و به هنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش بطور متناوب استفاده می جوید. به علاوه انسان سالم باید آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد، و بداند رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط معدودی از عوامل محیطی مشخص می گردد. انسان سالم کسی است که تأیید اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب، از محیط و اطرافیانش دریافت می کند. شاید معیار تلویحی دیگر در مورد خصوصیات انسان سالم از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان باید از علم، نه برای پیش بینی، بلکه برای تسلط بر محیط خویش استفاده کند. در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند برای انجام هر روش، بیشتر از اصول علمی استفاده کند و به نتایج سودمندتری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و مانند آن را کنار بگذارد (خدارحیمی، ۱۳۸۴؛ اسکینر، ۱۹۸۶).

۲-۲-۴-۳- عوامل موثر بر بهداشت روانی

بهداشت روانی افراد، متأثر از عوامل متعددی است. اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضوع چند وجهی متأثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می‌شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تأثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون: عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و… از عمده ترین تأثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند ( گنجى، ۱۳۷۶).
ونتیز[۱۰۷] (۲۰۰۰)، سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می داند که عبارتند از: رفتار اجتماعی مناسب، رهایی از نگرانی و گناه، فقدان بیماری روانی، کفایت فردی و خودمهارگری، خویشتن پذیری و خودشکوفایی، توحیدیافتگی و سازماندهی شخصیت، گشاده نگری و انعطاف پذیری.
افراد دارای سلامت روان از دیدگاه بیگلو (۱۳۹۰)، به شرح زیر می باشد:
واقعیت را انکار نمی کنند و با موقعیت ها به صورت واقع گرایانه روبه رو می شوند، استقلال روانی دارند، روابط سالم با دیگران برقرار می کنند، در صورت لزوم احساسات خود را با دیگران در میان می گذارند، توانایی ریسک کردن در زندگی را دارند، به شخصیت خود و دیگران احترام می گذارند، می توانند به دیگران عشق بورزند و محبت دریافت کنند، در زندگی انعطاف پذیر بوده و قدرت ابتکار دارند، از حقوق خود دفاع می کنند، در همه مراحل زندگی مسؤولیت پذیر هستند، از اشتباهات اساسی پرهیز می کنند، رفتاری مطابق با قانون و ضوابط جامعه دارند، به نقاط قوت وضعف خود آگاه هستند، در زندگی دارای هدف بوده و در مقابل مشکلات راه حل های صحیح را به کار می برند، در موقعیت های خاص از کمک دیگران استفاده می کنند، دارای اراده و قدرت انتخاب بوده و بر زندگی تسلط دارند.

۲-۲-۴-۴- ویژگی های افراد برخوردار از سلامت روان از دیدگاه های مختلف :

برای داشتن بهداشت روانی خوب طبق تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی، شرایطی وجود دارد: روبروشدن با واقعیت، سازگاری داشتن با تغییرات، گنجایش داشتن برای اضطرابها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به دیگران، دشمنی نکردن با دیگران و کمک رساندن به مردم (گنجی، ۱۳۷۶، ص۱۳).
دیدگاه روانپزشکی
این دیدگاه درباره فرد دید تعامل حیاتی دارد. طبق این دیدگاه فردی که از سلامت روانی برخوردار است دارای نظام متعادلی است که خوب عمل می کند و اگر تعادل به هم بخورد بیماری روانی ظاهر خواهد شد (همان منبع، ص۲۲).
دیدگاه بوم شناسی
دیدگاه بوم شناسی که به مطالعه محیط های زندگی موجودات زنده و مطالعه روابط بین این موجودات با یکدیگر با محیط می پردازد معتقد است که عوامل موجود در محیط فیزیکی مثل سر و صدا ، آلودگی هوا، افزایش جمعیت، کوچکی محل سکونت و به خطر افتادن حریم، می توانند بهداشت روانی فرد را به خطر اندازند. بنابراین اگر شرایط محیطی مساعد و مناسب باشد و فرد بتواند سازگاری یابد دارای سلامت روانی خواهد بود (گنجی، ۱۳۷۶).
از نظر (دیویس و فیشمن، ۱۹۶۳؛ به نقل از گنجی، ۱۳۷۶) ملاک های مهم سلامت روانی شامل:
شناخت خود و محیط، استقلال فردی، رفتار بهنجار و منطبق با معیارهای جامعه، یکپارچگی شخصیت است.
سلامت روانی وضعیت کسی است که کارکرد او در سطح قابل قبولی از سازگاری و انطباق رفتاری باشد و احساس رضایت و بهبودی روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول جامعه را داشته باشد (ادبی، ۱۳۷۹). کریمی(۱۳۸۷)، معتقد است انسان سالم و متعادل کسی است که، بتواند بین انتظارات و توان خود از یک سو و خواسته ها و آرزوهای خود از سوی دیگر تعادل پایدار و پویایی برقرار نماید.
طبق نظر وایت (۲۰۰۱)، افراد دارای سلامت روان چندین ویژگی دارند که عبارتند از:
پذیرش خود و دوست داشتن خویش: این ویژگی در برگیرنده دو مفهوم خودپنداره (تصوری که فرد از خودش دارد) و عزت نفس (پذیرش و قبول خود) می باشد. چنانچه این دو مفهوم همراه هم باشند تکمیل کننده اولین بخش از سلامت روانی از (پذیرش و دوست داشتن خود) هستند.
برقراری روابط با دیگران: زمانی که فرد خودپنداره و عزت نفس مثبتی داشته باشد و خود را بپذیرد و دوست داشته باشد آنگاه به خوبی خواهد توانست با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 12:25:00 ب.ظ ]




گفتار سوم: شروع به نسل کشی ۶۱
گفتار چهارم: معاونت در نسل کشی ۶۲
گفتار پنجم: اعمال تعدی آمیز علیه یک گروه انسانی ۶۳
فصل دوم: واقعیت های موجود در خصوص مرتکب نسل کشی ۶۴
گفتار نخست: مسئولیت کیفری فرد از طریق دولت ۶۵
گفتار دوم: احراز مجرمیت مرتکب ۶۷
بند نخست: وسایل به کار برده شده توسط مرتکب ۶۸
بند دوم: نتیجه جرم ۶۹
بند سوم: وضعیت و طول زمانی جریان ۷۰
گفتار دوم: مجرمیت مرتکب از طریق عنصر معنوی ۷۱
بند نخست: علم ۷۱
بند دوم: سوء نیت عام ۷۲
بند سوم: سوء نیت خاص ۷۲
الف) اعلام قصد از سوی مرتکب ۷۴
ب) ویژ گی های مرتکب ۷۵
ج) انگیزه ۷۷
نخست: منطوق ماده ۲ ۷۷
دوم: تفسیر حقوقدانان ۷۸
فصل سوم: تحریک مستقیم و علنی به ارتکاب کشتار جمعی ۸۱
گفتار نخست: پیشینه ورود بحث تحریک مستقیم و علنی به کنوانسیون ۸۲
گفتار دوم: تحریک در اسناد دیگر ۸۹
گفتار سوم: تحریک مستقیم و علنی در رویه قضایی ۹۱
گفتار چهارم: معنای «مستقیم» و «علنی» ۹۵
نتیجه‏گیری ۱۰۲
کتابشناسی ۱۰۴
مقدمه
مفهوم جنایت علیه انسانیت، در یک سند رسمی بین المللی نخستین بار در اساسنامه دادگاه بین المللی نظامی برای محاکمه جنایتکاران جنگی نازی (دادگاه نورنبرگ) مطرح شد. صور منفرد این جنایت مانند قتل هر چند در حقوق کیفری داخلی کشورها پیش بینی شده اما جمع و طبقه بندی آنها در یک عنوان واحد و شناسایی آنها به منزله یک جنایت بین المللی در این اساسنامه تازگی داشت.[۱] اعمال خشونت آمیز و غیر انسانی که در خلال جنگ جهانی دوم و مدتی قبل از آن توسط کشورهای محور انجام پذیرفت، جهانیان را بر این حقیقت آگاه ساخت که این اعمال تنها نقض حقوق زمان صلح و اقدام به جنگ (که قبلا ممنوع و جرم شناخته شده بود) نیست؛ بلکه استفاده از ابزارهای جدیدی علیه غیرنظامیان که تا آن زمان بی سابقه بود و گسترده بودن این عملیات مستلزم واکنش و پاسخ جداگانه ای بود. اعلامیه سنت جیمز در سال ۱۹۴۲ و اعلامیه مسکو در سال ۱۹۴۳حاوی اخطار کشورهای متفق به کشورهای محور در زمینه این جنایات بود.[۲]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پس از پایان جنگ و تشکیل دادگاه بین المللی نورمبرگ، جنایات علیه انسانیت به عنوان یکی از اتهامات سران نازی مورد توجه قرار گرفت. بر اساس بند ج ماده ۶ اساسنامه دادگاه جنایات علیه انسانیت عبارت بودند از:
«قتل باسبق تصمیم، نابودی کامل، به بردگی گرفتن فرد، نقل و انتقال افراد و هر عمل غیرانسانی دیگر که در مورد افراد غیرنظامی، قبل از جنگ یا در حین جنگ صورت پذیرد. همچنین آزار و اذیت بر مبنای دلایل سیاسی، نژادی یا مذهبی که در تعقیب هر جرمی واقع شود که داخل در صلاحیت دادگاه بین المللی یا وابسته به چنین جرایمی باشد، این امر اعم از آن است که این آزارها از موارد نقض حقوق داخلی کشوری که در آن واقع شده اند، باشند یا نباشند».[۳]
جنایات علیه انسانیت در دادگاه نورمبرگ به تبع جنایات علیه صلح و جنایت جنگی مطرح شد. اما پس از آن اندک اندک در دکترین حقوقی و مصوبات بین المللی این تمایل پدیدار شد که مفهوم جنایات علیه انسانیت مستقل از جنایات جنگ و نقض صلح، مطرح و رسیدگی شود.[۴] نسل کشی نیز یکی از این جنایات بود که چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ جرم و قابل مجازات دانسته شد.
از جمله عناوین اتهامی مذکور در کیفرخواست مورخ ۱۸ اکتبر ۱۹۴۵ دادستانی دادگاه نورمبرگ، جنایات علیه انسانیت بود. در بند ب این عنوان «قتل بر مبنای دلایل سیاسی، نژادی و مذهبی و در راستای اجرای مستقیم یا غیرمستقیم طرح منعکس در اولین عنوان اتهامی ادعانامه» را پیش بینی کرده بود و به طور مشخص از کشتار یهودیان سخن به میان آمده بود.[۵] مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در قطعنامه مورخ ۱۱ دسامبر ۱۹۴۶ این جنایت را مورد توجه قرار داد و توصیه نموده بود که کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد این جرم را در مجموعه قوانین کیفری بین المللی وارد نماید.[۶] این اعلام های رسمی که در نهایت منجر به تصویب کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی شد، ریشه در دکترین حقوقی داشت. حقوقدان بزرگ لهستانی، رافایل لمکین، از سال ۱۹۳۳ فعالیت هایی را آغاز و پیشنهاد کرده بود که «اعمال اعدامی یا انهدامی که متوجه جمعیت های نژادی، مذهبی، یا اجتماعی می شوند» مجازات گردند.[۷]
پس از دادگاه نورمبرگ و صدور قطعنامه ۱۱ دسامبر ۱۹۴۶ مجمع عمومی سازما ملل متحد شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان را مامور بررسی و تهیه طرح یک کنوانسیون بین المللی در مورد جنایت نسل کشی کرد که این شورا، متن کنوانسیونی مشتمل بر یک مقدمه و نوزده ماده برای امضاء نمایندگان کشورها آماده کرد، که از اوایل سال ۱۹۵۱ قابل اجرا شد.[۸]
در اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق[۹](دادگاه یوگسلاوی) و همچنین در اساسنامه دادگاه بین المللی روآندا[۱۰](دادگاه روآندا) نیز جرم نسل کشی از جمله جرایم تحت صلاحیت این محاکم می باشد. نسل کشی در اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری ۱۹۹۸ نیز به عنوان اولین جرم تحت صلاحیت این دادگاه پیش بینی شده است که از حیث شرط پیش بینی شده در ماده ۹ که مقرر می دارد: «عناصر تشکیل دهنده جرایم در تفسیر و تطبیق مواد ۶ و ۷و ۸ به دیوان کمک خواهد، این عناصر باید به تصویب اکثریت دو سوم اعضای مجمع عمومی دولت های عضو برسد» حایز اهمیت است.
در این نوشتار، ابتدا در مورد پیشینه جنایت نسل کشی و همچنین کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل کشی بحث شود. سپس عناصر این جنایت(عنصر قانونی، عنصر مادی و عنصر معنوی) بحث خواهد شد. در فصل دیگر تحریک مستقیم و علنی به جنایت نسل کشی مورد بررسی قرار می گیرد.
پرسش اصلی تحقیق:
عناصر جرم تحریک عمومی و مستقیم به ارتکاب نسل‏کشی در حقوق بین الملل کیفری کدامند؟
بیان مساله(ابعاد، حدود مساله، معرفی دقیق مساله، بیان جنبه‌های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش‌های تحقیق، منظور تحقیق)
یکی از جنایات خطیر در حقوق بین الملل کیفری، جنایت نسل‏کشی می باشد. جنایت نسل‏کشی هم در رویه بین المللی و هم در معاهدات بین المللی و اساسنامه های دادگاه های بین المللی کیفری به عنوان یک جنایت شناخته شده است. بر اساس مواد ۲ و ۳ کنوانسیون راجع به پیشگیری و مجازات جنایت نسل‏کشی(کنوانسیون نسل‌زدایی)(۱۹۴۸):
«نسل‌زدایی عبارت است از هر یک از اعمال زیر که به قصد از بین بردن، کلی یا جزیی، یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی، با این اوصاف، صورت بگیرد:
الف) کشتن اعضای گروه؛
ب) ایراد صدمه شدید جسمانی یا فیزیکی به اعضای گروه؛
پ) قرار دادن عمدی شرایطی زیستی بر گروه که منجر به انهدم فیزیکی کامل یا جزیی آن شود؛
ت) تحمیل اقداماتی به قصد پیش‌گیری از زاد و ولد در درون گروه؛
ث) انتقال اجباری کودکان گروه به گروه دیگر».
در خصوص این جنایت، مساله معاونت در ارتکاب نسل‏کشی نیز مطرح است. اما آن چه که در این تحقیق نگارنده به بررسی آن خواهد پرداخت«تحریک مستقیم و عمومی به ارتکاب نسل‏کشی» است. به عبارت دیگر، نگارنده به بررسی این مساله خواهد پرداخت که منظور از تحریک مستقیم و عمومی به ارتکاب نسل‏کشی چیست؟ آیا محاکمه افراد به خاطر این جرم با اصل قانونی بودن جرم و مجازات مطابقت دارد؟ به عبارت دیگر، آیا در اساسنامه محاکم بین المللی کیفری، معاهدات خاص و رویه قضایی بین المللی چنین جرمی پذیرفته شده است؟
شاید مشهورترین محکومیت به خاطر تحریک به ارتکاب جرم که دارای جنبه بین‌المللی است، محکومیت ژولیوس استریچر توسط دادگاه نورمبرگ برای مقالات کینه‌جویانه ضد یهودی بود که در هفته نامه خود به نام Der Stürmer منتشر می‌کرد. دادگاه نورمبرگ بیان داشت که:«تحریک به قتل عمد و قلع و قمع توسط استریچر، در زمانی که یهودیان در شرق تحت وحشتناک‌ترین شرایط کشته می‌شدند، به طور صریح آزار و اذیت بر مبنای دلایل سیاسی و نژادی در رابطه با جنایات جنگی، به نحوی که در منشور تعریف شده، و همچنین جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود».
بر اساس اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری برای روآندا، تحریک مستقیم وعمومی به طور صریح به عنوان یک جرم خاص تعریف شده که با این وصف به واسطه‌ی شق ث بند ۳ ماده ۲ قابل مجازات است.
سوابق نظری(بیان مختصر سابقه تحقیقات انجام شده درباره موضوع و نتایج به دست آمده در داخل و خارج از کشور، نظرهای علمی موجود درباره موضوع تحقیق):
تا آن جا که نگارنده بررسی کرده است به زبان فارسی و در ایران در این خصوص تحقیقی صورت نگرفته است.
فرضیه‌ها:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




«شاعرکسانی رامدح میکند که به دارایی آنان دل‌بسته است و بیتردید درگفتار شومش از حقّ میگذرد. در ستایش، دروغ میگوید و به او وعده و نوید میدهند و هر قدر به او بدهند، به همان اندازه ادای دین میکند.» ( همان: ۴۹)
چنان که از گفته های ابومنصور ثعالبی در باب مدح شعر و شاعری بر میآید؛ او شاعران را براساس منقولات؛ گنجینههای حکمت توصیف میکند که سینه‌شان مملو از درّ و گوهرهای ناب سخن و حکمت است. هم چنین شاعران امیران و فرمان روایان بلامنازع، ملک سخن توصیف شدهاندکه البته در این اقلیم تحت فرمان هیچ مانع و رادعی حکم میرانند. واهمهای از شاه و گدا ندارند و هرگاه اراده کنند هرکس را که بخواهند از دم تیغ سخن میگذرانند.
زخمی که آنان به دشمن میزنند دردی جاودانه دارد و هرگز بهبود حاصل نخواهد کرد. هیچ قدرتی را یارای تاختن به اقلیم تحت فرمانشان نیست. زیرا که آنان به نیروی اندیشه و تیغ سخن دمار از او برخواهند آورد و البته کسی را توان مجازاتشان نیست. نه ثروتشان رو به کاهش میرود و نه قابل دستبرد و یغما است و قدرتشان زوال ناپذیر است. آنان در برابرگفتارشان مسؤول نیستند و هرآنچه بخواهند میگویند.
از دیگرسو او شاعران را افرادی گدا طبع، طمّاع و گستاخ توصیف میکند،که انبان حرصشان را هیچ چیز پر نمیکند. شعر آنان را سخن و افسون شیطان دانسته که با جادوی کلام افراد را میفریبند و به همراهی با خود وادار مینمایند. آنان توانایی این را دارند که سخن درست و حق را نادرست و نا به حق جلوه دهند و یا اینکه گفتار نادرست و نا به حقّ را به عنوان سخن درست و حقّ به مردم بقبولانند.
شاعران تنها برای مال و خواسته شعر میگویند و هرکس که بیشتر به آنان صله بدهد بیشتر مدحش میکنند و اصلاً کاری به درستی و یا نادرستی فرد ندارند. اگر از کسی آزرده شوند؛ او را به تیغ و تیر هجو میبندند و اصلاً باک ندارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هر چه که باشدسخن بیانگر یک واقعیّت است و آن این که شعر و شاعران در جامعه آن روز اعراب بسیار نیرومند بوده و از ارج و اهمیتی به سزا برخوردار بودند. این قدرت چنان بود که حتی دین نوظهور اسلام نیز به عنوان فرهنگی نوین در جامعه عربی آن روز در صدد کنترل و کاهش قدرت آن بر آمده است.
به رغم تأثیرشعر وکارآیی آن در عصرهای گوناگون و رویکرد عمومی به آن، کسانی در اصل مشروعیت شعر تردید دارند .بر این اساس آنان بنای شعرو شاعری را بر خیال پردازی، اغراق، مبالغه، و تخیّلات میدانند و شعر را به گونهای یک نوع دروغ قلمداد کرده تا آن جا که ملاک قوّت و تأثیرگذاری شعر را در دروغ و مبالغه آمیزبودن، دانستهاند. مجلسی میگوید: «اکثر شعر از شیطان است زیرا که غالباً مشتمل بردروغ و تحریک شهوات زنان و مردان است.»
(مجلسی، ۱۳۸۸، ج۱۳: ۴)
شهید مطهری میگوید: « مراد از تخیلّات، همان … تشبیههای مبالغه آمیزی است که دراشعارآورده میشود تا آن جا که گفته شده «احسن الشعراکذبه » بهترین شعرها دروغترین آنها است، چون هر چه دروغتر باشد قشنگتر میشود؛ مثل این شعر فردوسی:
زســــّـم ستوران در آن پهن دشت زمین شد شش و آسمان گشت هشت
هر کسی بشنود میگوید به به ! اما چقدر دروغ است، دروغ دیگر از این بزرگتر نمیشود گفت مگر با به هم ریختن چند اسب در محدوده بسیارکم وگرد و خاک کردن سمهای آنان، آسمان هفت طبقه ، هشت تا میشود و زمین هفت طبقه شش تا؟.»
( مطهری، ۱۳۸۸: ۲۴۲ )
گرچه قرآن با اصل شعرمخالفتی ندارد و به طور صریح آن را منع نکرده و لیکن به طور ضمنی، شعرو شاعری رامذمت کرده و آن را موجب منقصت میداند « وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ». ( قرآن ،۲۶-۲۲۴)
وقتی کافران و مشرکان به انگیزه تحقیر، قرآن را شعرو پیامبر (ص) را شاعر نامیدند، خداوند آن دو را از این نسبت دور میکند و به صراحت شعر و شاعر را از آنان نفی میکند. «وَ مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَ مَا یَنبَغِى لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُّبِینٌ ». ( قرآن، ۳۶ -۶۹)
شعر در روایات نیز مورد نکوهش قرار گرفته، درحدیث صحیح از عبدالرحمن بن حجاج از جعفربن ابراهیم و از امام سجاد (ع)نقل کرده که فرموده رسول خدا: «مَنْ سَمِعتموه یُنشیدُ الشِعرَ فی المسجدِ فقولوا فَضَ اللهَ فَاک انما نُصبتِ المساجد للقرآن » (حرعاملی) «هرگاه شنیدید که شخصی در مسجد شعر میخواند به او بگوئید خداوند دهانت را بشکند مسجدها جای قرآن است (حرعاملی، ۱۳۸۷: ج۳: ۴۹۲).
در حدیث مناهی آمده «نَهی رسولُ اللهِ اَن ینشد الشعرُ فی المسجدِ »رسول خدا (ص) از خواندن شعر در مسجد نهی فرموده. (همان:۴۹۲ )
رسول خدا (ص)فرمود هر کس در روز یا در شب به شعر باطلی تمثل کند، خداوند نماز او را در آن روز و شب نخواهد پذیرفت. (همان : ج ۵ : ۸۳).
دوری و اجتناب صحابه از شعرو شاعری با نزول قرآن و قرائت آیات در جامعه شعر و شاعری،کمرنگ و بازار شاعران، بیرونق شد تا آن جا که شاعر زبر دست و بلند آوازه عصر عرب جاهلی به نام «لبید» که شعر او برگزیده و بر دیوار کعبه آویخته بودند به نقل از رسول خدا (ص) راستترین سخنی را که عرب گفته در شعری چنین آورد:
الا کـــــل شـــی ما خلالله بــاطل و کل نعیـــم لا محـــــاله زایــــــــل
هرچیزی جـــــــز خدا باطل است و هر نعمتی بدون تردید زایل شدنی است
او پس از نزول قرآن به اسلام گروید و به مدینه مهاجرت کرد و از سرودن شعر منصرف شد و میگفت با وجود آیاتی مانند سوره بقره، دیگرشعر جایی ندارد. شهید مطهری میگوید:
« لبیدبن زیاد از شعرای درجه اول عرب است، پس از نزول قرآن وقتی مسلمان شد به کلی دیگر شعر نگفت و دائماً کارش قرآن خواندن بود.»
( مطهری، ۱۳۸۸: ۲۴۶ )
۵-۲- نگرشی برنکوهش شعر و شاعری در اشعار شاعران از آغاز تا پایان قرن هفتم
در برابر انبوه ستایشها و تکریمی که از شعرو شاعری شده است، شاید نکوهش و مذمّت شعرو شاعری، چندان رقمی به حساب نیاید ولی این شعر ستیزی به عنوان یک واقعّیت در ادبیات کهن و نوین فارسی وجود دارد و هرشاعری برای نکوهیدن شعر دلایل خود را داشته است. این دلایل به طبع اوضاع واحوال روزگار شاعر تغییر میکند. گاهی از غم نان است و زمانی نیز از بیم جان. گرایشهای دینی و فلسفی نیزاز دیگر عواملی است که براین نحله فکری تأثیر داشته است. روی هم رفته این شعر ستیزی چون از زبان خود شاعران است، جالب و شنیدنی هستند. در این بررسی نخست، نگاه شاعران را به شعر و شاعری در ادوار مورد مطالعه، از جنبه نگاه بدبینانه مورد بررسی قرار میدهیم و سپس، دیدگاه های مثبتشان را در این رابطه برمیسنجیم.
۵-۲-۱- شعر و شاعری به عنوان شغل و منبع درآمد
گرچه در نگاه نخست این عنوان در این مبحث، نا به جا، تلقّی میشود و باید به عنوان مبحثی مثبت در مقوله شعرو شاعری به آن نگریست و امروزه درکشورهای توسعه یافته نیز نویسندگان و سرایندگان به عنوان نیروهایی موّلد و مؤثر در فراگرد فرهنگی و هنری و حتی سیاسی و اجتماعی، مورد حمایت همه جانبهی دولتهای متبوعشان، هستند، لیکن باید گفت، همه افراد و قدرتهایی که دارای گرایش استبدادی هستند تلاش میکنند هنر شعر و شاعری را نیز در جهت تبلیغ، قدرت و مطامع خود به بند درآورند، چنانکه انوری ابیوردی (متوفای ۵۸۷) میگوید:
انوری تا شاعری از بندگی ایمن مباش کز خطر درنگذری تا زین خطا درنگذری
( انوری،۱۳۷۶: ۵۹۰)
وقتی که شعر و شاعری به عنوان یک حرفه و شغلی، تلقی شود و شاعر از رهگذر آن ارتزاق معاش نماید، دیگر این ذوق و سرمایه‌ی خداداد برای اواقناع کننده نیست. نه از حرفه و شغل خود احساس رضایت میکند و نه از سرودن، به حظّ روحی، میرسد چنان که اوحدی مراغه‌ای (۶۷۳-۷۳۸ ق) میگوید:
شاعــری چیست؟ بــــر در دونان خـــــــــانه کــرد و حکمت یونان
به ثناشان دریغ باشد رنـــــــــج طـــبــــع را دادن عذاب و شکنج
خفته ممدوح مست با خـــــاتون تو به مدحش ز دیــده ریزان خون
(اوحدی‌ مراغه‌ای، ۱۳۷۳: ۴۲۹)
سلاطین و قدرت مداران، تا آنجا که هنر شعر و شاعری به عنوان ابزاری درجهت تحکیم نام و آوازه آنان باشد از شاعر و شعر حمایت میکنند. در غیر این صورت نه تنها این هنر را برنمیتابند بلکه چنان که زیبایی پر طاووس جان او را بر باد میدهد، هنر شاعری ممکن است باعث به خطر افتادن امنیت و آسایش شاعر گردد. داستان دربه دری فردوسی از بیم افکندنش در پای پیل محمود غزنوی شهرت دارد، چنان که انوری گوید:
مهتران با شین شعرند ارنه کی گشتی چنین منتشر با قصــــه محمود ذکر عنصری
( انوری، ۱۳۷۶: ۵۹۰)
نگاه کردن به هنر شعر و شاعری، به عنوان شغل از نظر شاعران باعث افت مرتبت و منزلت آن میگردد و دیگر شاعران به عنوان افرادی خاص و دارای حس و ادراکی متفاوت تلقی نمیشوند تا جایی که ناصر خسرو (۴۸۱-۳۹۴ قمرى) شاعری را هم ردیف خنیاگری شمرده و تأکید کرده که دبیری و شاعری در حکم دانش به شمار، نمیآید.
اگـــــــر شاعری را تو پیشه گرفتی یکــــــی نیز بگــرفت خنیاگری را
نگر نشمری، ای بـــــرادر، گـــزافه به دانش دبیــری و نه شاعـــری را
کــه این پیشه‌هایی ست نیکو نهاده مـــر الفغـــدن نعمت ایــــدری را
(ناصر خسرو، ۱۳۸۷ :۱۴۲)
همیشه هنر شعر و شاعری، توأم با درآمدهای گزاف و دست یابی به خدم و حشم نیست. چه بسا که این شغل و حرفه باعث افلاس و در ماندگی شاعر گردد. خاقانی در این باره میگوید:
بر زمین هر کجـا فلک زده‌ای است بینوایی بــــــــــه دست فقر اسیر
شغل او شاعــــری است یا تنجیم هـــــوسش فلسفــه است یا اکسیر
(خاقانی، ۱۳۸۷: ج۲: ۱۴۲)
ارج و قرب شعر و شاعری، بستگی به اوضاع و احوال زمانه دارد. در حیاط ادبی ایران کم بوده‌اند امرا و سلاطینی که هنر شعر و شاعری را به خاطر منزلت خود شعر مورد حمایت قرار دهند. بلکه تا جایی از آن حمایت میکرده‌اندکه در جهت توسیع و ترویج قدرت آنان بوده، و الاّ چندانکه بایسته‌ی کار است به آن اهمیّتی نمیدادند. انوری ابیوردی میگوید:
خود هنر در عهد ما عیب است گرنه این سخن می‌کند برهان که من شاعر نیم بل ساحرم
( انوری،۱۳۷۶: ۵۹۰)
شغل و حرفه شاعری، مانند برخی از حرف و مشاغل دیگر، همیشه، بیخطر و فارغ ار تلف و تلاطم نیست. با به سرآمدن دوره‌ای سیاسی و زوال قدرتی کهن و برآمدن موجی نو بر سریر قدرت، ممکن است جان و مال آنان در معرض تلاطم قرار گیرد. بنابراین باید شغل شاعری را در زمره مشاغل پر خطری به شمار آورد که همواره هم بیم جان دارندو هم بیم نان. تاریخ ادب و هنرملل جهان و ایران سرشار ازحکایتهای غم انگیزی درباره دوخته شدن دهان و شکستن دندان هنرمندان است. انوری میگوید:
گرچه سوسن صدزبان آمد چوخاموشی گزید خـــط آزادی نبشتش گنبــد نیلوفری
( همان:۵۹۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




وظایف حاکمیتی بخش برق
سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان و نظارت بر اجرای طرح های توسعه در حد حصول اطمینان از تامین برق مورد نیاز.
تصویب و ابلاغ استانداردها و دستور العلمهای لازم برای تنظیم اثرات خارجی صنعت و رعایت حقوق مشترکین و مصالح جامعه و نظارت بر اجرایآنها در زمینه های فنی زیست محیطی ایمنی و ارائه خدمات به مشترکین.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
کاهش شفاف سازی و هدفمند کردن یارانه ها.
تصویب تعرفه های فروش برق.
تهیه و تصویب مقررات و آئین نامه ها و دستور العمل های ناظر بر روابط شرکتهای فعال در بازار برق و نظارت بر اجرای آنها.
ایجاد و توسعه رقابت بر آن بخش از امور صنعت برق که امکان رقابت در آنها وجود دارد.
تشویق و حمایت از سرمایه گذاری بخش غیر دولتی در صنعت برق.
تسهیل دسترسی عمومی به آمار و اطلاعات صنعت برق.
نظارت بر اجرای قوانین و برنامه ریزی برای تحقق سیاستهای مصوب کشور در رابطه با صنعت برق و تامین هزینه اجرای سیاستهای و طرحهای غیر اقتصادی از دیدگاه بنگان برق.
حمایت از توسعه تحقیقات کاربردی فن آوری و منابع انسانی در صنعت برق.
ظرفیت سازی و حمایت از صنایع داخلی.
تهیه تدوین و پیشنهاد قوانین و مقررات مرتبط.
ارزیابی رضایت مشترکین و سیاستهای بهبود آن.
وظایف حاکمیت بخش آب و فاضلاب
سیاستگذاری و تعیین اولویت طرحها از نظر اجرا و تخصیص اعتبارات بویژه از منابع ملی .
برنامه ریزی برای تامین منابع مالی لازم ( داخلی و خارجی) برای توسعه و تکمیل تاسیسات.
سیاستگذاری کلان از نظر تحوه تامین آب در هر منطقه.
ظرفیت سازی حمایت از صنایع داخلی و تدوین نظامها و آئین نامه های اجرایی.
حمایت از توسعه تحقیقات کاربری فناوری و منابع انسانی در بخش آب و فاضلاب.
نظارت عالی بر مطالعات اجراء و بهره برداری در امور آب و فاضلاب.
تعیین تعرفه های مناسب با هدف حفظ حقوق مردم و جلب مشارکت بخش غیر دولتی.
تصویت و ابلاغ استانداردها و دستول العملهای لازم برای کنترل پسابها کیفیت آب شرب و کیفیت کالاهایی که در بخش مورد استفاده قرار میگیرد و نحوه ارائه خدمات به مشترکین و نظارت بر اجرای آنها.
جلب مشارکت بخش غیر دولتی در فعالیتهای بخش آب و فاضلاب با هدف افزایش کارایی و حفظ حقوق مردم.
ایجاد ساختار مناسب برای تهیه و گردش اطلاعات رسانی کارآمد به مردم مانند: ترازنامه ها سود و زیان شرکتها نحوه محاسبه تعرفه ها و نرخ خدمات وضیعت شرکتهای بخش و …
تدوین و تصویب مقررات و ضوابط حاکم بر تاسیس فعالیت و انحلال شرکتهای فعال در بخش (اعم از دولتی و غیر دولتی) و نظارت بر اجرای آنها.
تهینه و تصویب مقررات و آئین نامه ها و دستور العمل های ناظر بر روابط شرکتها در بخش آب و فاضلاب و انجام هماهنگی با سایر بخشها.
تدوین الگوی مناسب مصرف و مدیریت تقاضای و آموزش همگانی.
ارزیابی رضایت مشترکین و سیاستهای بهبود آن .
کاهش شفاف سازی و هدفمند کردن یارانه ها.
وظایف حاکمیتی بخش آب .
مطالعات جامع منابع آب .
سیاستگذاری برنامه ریزی تهیه برنامه های توسعه و بهره برداری از منابع آب کشور.
تخصیص بهینه منابع آب به فعالیتها بخش اقتصادی و اجتماعی و مناطق جغرافیایی.
حفاظت منابع آب (کمی و کیفی).
تبیین ارزش اقتصادی سیاسی و امنیتی آب.
کاهش شفاف سازی و هدفمند کردن یارانه ها.
تشویف و حمایت از سرمایه گذاری بخش غیردولتی در بخش آب.
تولید »ار و اطلاعات پایه منابع آب شکور و تسهیل دسترسی عمومی به آنها و سایر اطلاعات و آمار بخش آب .
حمایت از توسعه تحقیقات فن آوری و منابع انسانی در بخش آب.
نظارت بر مطالعات اجرا بهره برداری و نگهداری از تاسیسات آبی.
تهیه و تنظیم استانداردها آئین نامه ها و دستور العمل های مورد نیاز برای اعمال قوانین و انجام وظایف حاکمیتی.
ارزیابی اثرات اقدامات مدیریت آب در کل چرخه مدیریت آب.
برنامه ریزی برای استحصال حقایه مشترک مرزی و همکاریهای منطقه ای و بین المللی در این رابطه.
تدوین و ترویج الگوی مصرف بهینه آب در بخشهای مختلف مصرف.
تهیه تدوین و پیشنهاد قوانین و مقررات مرتبط با بخش آب.
ارزیابی مشترکین و سیاستهای بهبود آن.
وظایف حاکمیتی بخش پشتبانی حقوقی و امور مجلس.
تدوین و استقرار نظام ارتباط با مجلس شورای اسلامی و رسیدگی به سوالات و تذکرات نمایندگان .
برنامه ریزی جهت اطلاع رسانی فعالیت های صنعت آب و برق به نمایندگان مجلس شورای اسلامی.
پیگیری طرحها و لوایح مرتبط با صنعت آب و برق در مجلس شورای اسلامی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




۴-۴نتایج مقایسه میانگین هاPH……………………………………………………………………………………………………..67
۴-۵ مقایسه میانگین تیمار ها با نمونه شاهد (حاوی ارد گندم)…………………………………………………………..۶۸
۴-۶ نمودار نتایج اندازه گیری خاکستر……………………………………………………………………………………………۶۹
۴-۷ نمودار مقایسه میانگین تیمار ها با نمونه شاهد (ارد برنج) …………………………………………………………۷۰
۴-۸ مقایسه میانگین خاکستر با نمونه شاهد(ارد گندم)……………………………………………………………………..۷۱
۴-۹ نمودار نتایج میانگین رطوبت………………………………………………………………………………………………….۷۲
۴-۱۰نمودار نتایج مقایسه میانگین ها بانمونه شاهد(ارد برنج)…………………………………………………………….۷۳
۴-۱۱ نمودار مقایسه میانگین تیمار ها با تیمار ارد گندم (نمونه شاهد)………………………………………………..۷۴
۴-۱۲ میزان نیرو نسبت به تحمل تیمار های حاوی هیدروکلوئید در سطوح مختلف ونمونه شاهد……..۷۵
۴-۱۳مقایسه میانگین میزان نیروی شکست نسبت به سطوح مختلف هیدروکلوئید ها………………………….۷۷
۴-۱۴مقایسه میانگین میزان نیروی شکست نسبت به سطوح مختلف هیدروکلوئید ها با نمونه شاه……..۷۸
۴-۱۵ خروجی دستگاه بافت سنج(شکنندگی)…………………………………………………………………………………۷۹
۴-۱۶نتایج ازمون حسی……………………………………………………………………………………………………………….۸۰
۴-۱۷نمودار میانگین ارزیابی حسی……………………………………………………………………………………………….۸۱
۴-۱۸میانگین ارزیابی حسی در مقایسه با نمونه استاندارد(ارد گندم)………………………………………………….۸۲
چکیده
بیماری سلیاک یکی از را یجترین حساسیت های غذایی محسو ب می شود. در این بیماری روده کوچک نمی تواند مواد مغذی و ریز مغذی را به خوبی جذب گند که از مهمترین این مواد می توان اهن واسید فولیک و کلسیم و ویتامین های محلول در چربی را نام برد . عامل بروز این بیماری پروتئنی به نام گلوتن می باشد که در اکثر غلات وجود دارد. اساس درمان بیماری هایی از این دسته رژیم غذایی فاقد گلوتن است که در آن کلیه مواد غذایی حاوی گلوتن حذف می شود. دراین پژوهش اثر هیدروکلوئید های گوار وکاراگینان در سطح ،۲،۳% ونیز ترکیبی از انها با نسبت های ۵۰-۵۰ در دو سطح ۲و۳%برای جبران اثر فقدان گلوتن در تولید بیسکویت بدون گلوتن مورد بررسی قرار گرفته است. ازمون های صورت گرفته ،ازمون شیمیایی شامل اندازه گیری رطوبت وخاکستر و PHو همچنین ازمون فیزیکی شامل ازمون نفوذ می باشد وازمون حسی ،که توسط تست پنل صورت گرفته است.تجزیه تحلیل اماری این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با ۳ تکرار انجام و تجزیه و تحلیل واریانس داده های حاصله با کمک نرم افزار SPSS و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن (در سطح ۵%)، صورت می‌گیرد. در این پژوهش تیمار ها از لحاظ مقایسه با اردبرنج دارای تفاوت معنی دار بوده که این نشان اثر هیدروکلوئید هابروی محصول را نشان می دهد. در مقایسه میانگین ها ی تیمار ها ،بیشترین اثر مربوط به تیمار ترکیبی گوار-کاراگینان۳% وکاراگینان ۳% بوده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
کلمات کلیدی : سلیاک، بدون گلوتن ، هیدروکلوئید، بیسکویت
فصل اول
( مقدمه و کلیات )
۱-۱ بیماری سلیاک[۱]
بیماری سلیاک یکی از را یج ترین حساسیت های غذایی محسو ب می شود . (بوور[۲] ، ۲۰۰۶)
بیماری سلیاک از نوع بیماری الرژیک و ارثی می باشد که با واکنش سیتم ایمنی بدن وایجاد التهاب در مخاط روده کوچک همراه است. (بوور ، ۲۰۰۶ )
کلمه سلیاک کلمه ای یونانی به معنای شکم است. در طب به بخش شکمی بدن اطلاق می شود. ( برایان ورهگی[۳] ،۲۰۰۷)
در این بیماری روده کوچک نمی تواند مواد مغذی و ریز مغذی را به خوبی جذب گند که از مهمترین این مواد می توان اهن واسید فولیک و کلسیم و ویتامین های محلول در چربی را نام برد .(فیگری[۴] ۱۹۹۹،کلی[۵] وهمکاران ۱۹۹۹،ماری ۱۹۹۹[۶])
عامل بروز این بیماری پروتئنی به نام گلوتن می باشد که در اکثر غلات وجود دارد .
پروتئین اصلی تشکیل دهنده ساختار آرد گلوتن است، و مسئول ویژگی های الاستیک خمیر وکه منجر به ظاهر و ساختارمطلوب مغز بسیاری از محصولات پخته شده است. .(ای کالاگر [۷]وهمکاران ،۲۰۰۴)
کلمه گلوتن در لاتین برای چسب و همچنین نام پروتئین گندم و غلات دیگر بکار برده می شود. بطور کلی بیماری سلیاک حاصل تداخل گلوتن موجود درمواد غذایی ،سیستم ایمنی بدن عوامل محیطی است . (ای گالاگر و همکاران ۲۰۰۴ ، برایان ورهگی،۲۰۰۷ )
این بیماری مسری و یا سرطانی نمی باشد و معمولا از اوایل دوران شیر خوارگی (دو هفتگی تا یک سالگی ) و تا اخر عمر فرد مبتلا ادامه می یابد.
محققان در یافتند که بیماری سلیاک محصول نهایی سه فاکتور (استعداد ژنتیکی ،عوامل محیطی، بروز نقص در سیستم ایمنی) که اثر همبستگی این سه فاکتور با ایجاد التهاب در روده کوچک به نقطه اوج خود می رسد.(ای کالاگر وهمکاران ،۲۰۰۴)
غلات بسیاری بدون گلوتن هستند که برخی از آنها عبارتند از: برنج، سیب زمینی، ذرت، دیلار و گندم سیاه. (برایان ورهگی ،۲۰۰۷)
۱-۱-۲ تاریخچه بیماری
قدیمی ترین مطا لعات اپیدمی لوژیکی برو ی بیماری سلیاک در سال ۱۹۵۰انجام گرفت .که در این مطالعات جوامع انگلستان و اسکا تلند مو رد بررسی قرار گرفتند.(لوگان[۸] وهمکاران ،۱۹۸۶)
نتایج بدین گونه بود که در انگلستان درهر۸۰۰۰ نفرو دراسکاتلند در هر۴۰۰۰ نفر یک نفر به بیماری سلیاک مبتلا هستند. البته باید توجه داشت که تشخیص از روی علائم بیماری و تایید ان براساس ظاهرفرد کار بسیار پیچیده ای می باشد و گاهی نیز از روش های ازمایشی غیر تخصصی تعیین می شده است. .(لوگان وهمکاران ،۱۹۸۶)
در سا ل۱۹۶۰با قابل دسترس شدن روش های نوین که درتشخیص دقیق ترمی بودباعث افزایش موارد تشخیص داده شده شد. (لوگان وهمکاران ،۱۹۸۶) ,ودر دهه ۸۰ میلادی با استفاده ازتست های سرولوژیکی[۹] به تدریج مشخص شد که شیوع بیماری سلیاک درخاورمیانه و افریقا وهند ( کشورهای درحال توسعه ) تقریبا به همان اندازه کشورهای غربی است . (لوگان وهمکاران ،۱۹۸۶)
۱-۱-۳ میزان شیوع بیماری
مطالعات اماری وغربالگری اخیردر اروپا وایالات متحده نشان می دهد که سلیاک به عنوان رایج ترین بیماری های دستگاه گوارش با نرخ ۱در ۱۵۰ و۱در۳۰۰می باشد به عبارتی در هر ۱۵۰نفر تا ۳۰۰نفر یکی مبتلا به سلیاک می باشد.
درحالت کلی شیوع آن در ۱%جمیعت می باشد.البته شیوع بیماری در مناطقی که در خطر هستند ۳% تا۵% جمعیت می باشد . (لوگان وهمکاران ،۱۹۸۶)
بر طبق داده های سازمان بهداشت جهانی (WHO) این سندروم تقریبا در ۵% افراد جا معه شیوع دارد. (لوگان وهمکاران ،۱۹۸۶)
جدید ترین مطالعات در ایران حا کی از وجود ۱نفر در ۱۶۶نفر در جمعیت اهدا کننده های خون بوده که ظا هری کا ملا طبیعی داشتند . (تیرگر فاخری و همکاران ۱۳۸۳)
در استان تهران۱۵۰نفر مبتلا به این بیماری شنا سایی شدن و در برخی از استان های دیگر کشور نیز اقدامات محدودی برای شناسایی مبتلا یان به این بیماری انجام شده است .(تیرگر فاخری و همکاران ۱۳۸۳)
شیوع بیماری سلیاک را معمولا با مدل کوه یخ توصیف می کنند.(ویسا کرپی[۱۰]،۱۹۹۷)
در شکل شماره۱ مدل کوه یخ را مشاهده می کنید، در این مدل، کل کوه یخ به عنوان شیوع بیماری تصور می شودکه به سه بخش تقسیم می شود(A ،B ،C)(فاتانو و کایاسی،۲۰۰۱)
نوک این کوه یخ بیمارانی که به تازگی تشخیص داده می شوند، و در حال حاضر به دنبال یک رژیم غذایی فاقد گلوتن هستند را نشان دهد و قسمت پایین این بخش را مخاط نرمال تشکیل می دهند.(A)
زیر خط برخورد اب گروهی وجود دارند که با عنوان مواردخاموش شناخته می شوند، سطح مخاط روده کوچک این افراد مسطح شده است. (B)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم