منابع پایان نامه درباره حکمت مساجد اسلامی با تکیه بر مسجد شیخ لطف الله۹۲- فایل ... |
محراب مسجد شیخ لطفالله به خاطر رنگ تمیز و صافش، همچنین ترکیبات و خطوط هماهنگش بسیار گیرا است. قوس زیبایی در قسمت بالای محراب قرار دارد که طاق آنبا مقرنسهای صدفی شکلی آراسته شدهاست. این قوس، «حد فاصل میان متافیزیک و فیزیک است و نشانی از رفعت، بلندی، پاکی است.» (بلخاری، ۱۳۹۰، ص۳۷۸) محراب با حالتی بسیار عرفانی از طریق شبکه چوبی روبروی آن، سرشار از نور میشود و توسط مقرنسهای زیبای آن، نور همانند چلچراغ آویخته از آسمان پراکنده میشود و آن محل که مکان حضور خداوند است را همچون آیه نور، منور میسازد.«خود مقرنسها محصول موأنست و همنشینی بس لطیف رنگ و نور در بستر معماری و بازتابی افلاک، آسمانها است.»(همان، ص۳۷۷) ساخت مسجد شیخ لطف الله به صورتی است که هنگامی که در جلوی درب صحن مسجد قرار میگیریم، درست در روبرو با محراب زیبای مسجد با آن انفطار نور مواجه میشویم که این مسئله خود بیننده را به محضر حضرت دوست فرامیخواند.
همچنین فرم ساخت محراب شیخ لطف الله، مانند ساخت کلی مسجد است، یعنی پایین محراب فرم کاملاً استوار و ایستا و چهارگوش دارد، مانند قاعده مربع مسجد، و در قسمت بالای آن حالت انحنا پیدا کرده تا به بالاترین نقطه میرسد و منظور این است که از زمین خاکی که تکثر را در خود جای داده حرکت کرده و به یک نقطه که نورخداوندی است میرسیم، یعنی به وحدانیت مطلق،که البته این شاخصه در مورد تمامی مساجد اسلامی صدق میکند. طاق در واقع، بازتابی از شکل ظاهری آدمی است که بخش بالایی منحنی آن مانند سر انسان، نشانی از ساحت آسمانی و بخش پایینی آن که از شانه هایی چون کوه استوار، شروع می شود نشانی از ساحت جسمانی است.
۴-۴محراب مسجد شیخ لطفالله
منبع: www.tourism.isfahancht.ir
لحظه لحظهنماز نشانگر ارتباط متقابل انسان باخداست، و نقطهاوج این ارتباط به هنگام سجود است که پیشانی سجاده را در بخش بالایی آن لمس میکندو درطول نماز، این تنها زمانی است که نمازگزار با فرود آوردن سر تعظیم به نشانه تسلیم محض، به لحاظ فیزیکی وارد بخش قوسی شکل،در نقش محراب روی سجاده می شود.
۴-۱-۲-۴ نور در مسجد شیخ لطف الله
«در ایران، به علت درخشندگی شدید اشعه آفتاب در اکثر پهنه این سرزمین و شفافیت هوا در مناطق مرتفع، تجربه نور و نیاز به زیستن به فضاهای روشن به عنوان جزئی از زندگی ایرانیان در سراسر تاریخ بوده است. معماری اسلامی بهویژه در ایران تاکید خاصی بر نور دارد. نور عنصر برجسته معماری ایرانی است نه به عنوان یک عنصر فیزیکی، بلکه به عنوان یک سمبل وجود. نور یک حضور روحانی است که در سختی ماده، نفوذ کرده آن را تبدیل به یک صورت شریف میکند و آن را آنچنان زیبا میسازد که محل استقرار روان انسانی باشد، که جوهر انسان نیز ریشه در عالم نور دارد، عالمی که جز عالم روح نیست.»(بورکهارت،۱۳۷۰، صص ۶۶-۶۵ )
نقش نور در معماری اسلامی، تاکید بسیار گسترده بر اصل تجلی و حضور خداوند دارد. نور، وظیفه روشن کردن بنا وکاستن ظلمت و سردی بنا را عهده دار است. نور به عنوان نمادی از وجود خداوند در فضای مسجد نازل میشود، نه تنها به عنوان سمبل عرفانی و معنوی، بلکه جزئی از تزیینات مسجد نیز به شمار می رود.
دلیل وجود مفهوم نور در عرفان اسلامی در دو چیز است:
«۱٫ جریان وجود از سوی وجود مطلق متعال، به صورت نور جلوه نموده و هر کجا که نشان از وجودی هست، به حقیقت، نوری است از انوار مشرقیه حضرت باریتعالی.
-
- صور مثال همه از جنس نورند و به یک عبارت حکیم و عارف و هنرمند در سیر صعودی و عروج خویش، با پیراسته شدن از ماده و بُعد، ورود به قلمرو «نوری» را تجربه میکند.» (بلخاری،۱۳۹۰، ص۳۳۹)
در واقع وجود نور، باعث صعود فکرو اندیشه انسان به ماورای محدودیتهای مادی میشود. وجود نور در مساجد شور و حیات رابرای تزئینات اسلامی به ارمغان میآورد. نور و تزئینات مسجد، ذهن انسان را به جهانی خیالی رهنمون میکندکه تجلی حق در آن است. انعکاس منابع نور، طیفهای رنگینی با سایه روشن های گوناگون ایجاد میکند و فضا و محیط را با درجات رنگین متکثر از تیره تا روشن،تلألو و جلوهای بیانتها میبخشد و از هر زاویه دیدی، این جلوهگری ظهوری نو می یابد.
همچنین اصل وجود نور در مساجد را میتوان اینگونه اظهار کرد:
« در اسلام به دلیل حضور مطلق اصل تجلی، معماری اسلامی در اندیشه کاربرد طرحها و موادی است که اصلیترین مظهر تجلی «او» یعنی «نور» باشند زیرا کارکرد ایده و ماده در این جهانبینی، کارکرد انعکاس است نه اصالت. بنابراین بنا باید، نماد جلوهگری نورِ مطلقِ آسمانها و زمین یعنی تنها وجود حقیقی باشد: الله نور السموات و الارض. نور در تجلی خود در معماری همچون نمادی از وجود و عقل الهی و چون جوهری معنوی است که به درون غلظت ماده نفوذ میکند و آن را تبدیل به صورتی شریف و شایسته میسازد که مناسب محل زندگی نفس آدمی است؛ نفسی که جوهرهاش در عین حال ریشه در عالم نور دارد. نقش نور شفاف کردن ماده و کاستن از صعوبت و سردی بنا (معماری مقدس) است تا همچون قلب، مأمن و پناهگاهی برای روح گرفتار آمده در قلب ماده باشد.» (همان،ص۳۸۳)
بازی بس لطیف نور در مسجد شیخ لطف الله چشمگیر است.یکی از نکات بسیار جالب در مورد بهکارگیری نور در این مسجد این است که هنگام صبح پرتوهای نور بر کاشی های مزین به سوره انفطار می تابند انفطار به معنای گشاینده است و خداوند در هر دو آیه اول این سوره می فرماید : «هنگامی که آسمان باز و گشاده شود و ستارههاپراکنده شوند تاریکی کنار می رود»(سوره انفطار،آیه ۱و ۲) که این با طلوع خورشید همخوانی دارد.
۴-۵ کتیبه سوره انفطار
منبع: آرشیو نگارنده
ظهر نیز پرتوی نور خورشید بر روی سوره شمس می تابد (تصویر ۴-۶)که خداوند در این سوره میفرماید« و الشمس و ضحیها» (سوره شمس،آیه۱) یعنی وقتی که خورشید نور افشانی می کند.
۴-۶نورافشانی خورشید به هنگام روز روی سوره شمس
منبع: www.tourism.isfahancht.ir
شب هنگام پرتو نور مهتاب برروی سوره واللیل می تابد و در این سوره خدا می فرماید:« قسم به شب هنگامی که همه جا را تاریکی فرا میگیرد.»( سوره واللیل، آیه۱)
۴-۷کتیبه سوره لیل
منبع: آرشیو نگارنده
جلوه دیگر پرتو افشانی نور بر ترنج های لیمویی شکل گنبد است که شبیه پر طاووس است و دم آن نشان دهنده جهت قبله است.(تصویر۴-۸)
۴-۸شبکههای زیر گنبد، محل تشکیل پر طاووس
منبع: www.tourism.isfahancht.ir
۴-۱-۲-۵ خلاء
واقعیت محوری در مساجد، دقیقاً تهی بودن آن است که به نظارهکننده در پیشگاه حضرت حق احساس پوچی میدهد، حتی مسجد شیخ لطف الله با وجود تزیینات گسترده همیشه عنصر تهی بودن و خلاء را در خود داشته است.
این تهی بودن یا خلائی که در تمامی مساجد مشاهده میشود، چه در مساجدی که فاقد تزیینات است و چه در مساجدی چون شیخ لطف الله که سرشار از تزیینات است، دو تأثیر عمیق بر روح انسان میگذارد که هردو به وجود خداوند مربوط میشود. تأثیر نخست به ما کمک میکند تا از پوچیمان در برابر خداوند و از فقر معنویمان، آگاه شویم. این نگرش به فقر معنوی مانع از آن میشود که فضای زندگی انسان بیش از حد از اشیا انباشته شود و این اندیشه مانع از آن میشود که قلب و ذهن مسلمانان و به ویژه کسانی که هنر اسلامی برای آنها معنا میدهد، آنقدر از بتها، اندیشهها و تصاویر پراکنده پُر شود که نگذارد حقیقت الهی بر وجود آنها غالب شود. هنر اسلامی از خلاء استفاده کرده است تا به انسان کمک کند وجود خود را از هر آنچه مانع از آن میشود که حقیقت خداوند را از درون و بیرون خود دریابد، خالی کند.
دومین تأتیر خلاء ایجاد فضای لازم برای تجلی حضور الهی و معنویات است. خلاء صرفاً هیچ نیست، بلکه حضور غیب، نماد ملموس غیب است. هنر اسلامی از خلاء در معماری مساجد استفاده کرد تا این حکم قرآن را که « خداوند غنی و شما فقیرید»(سوره فاطر، آیه۱۵) را دریابند. عظیمترین ثروت انسان در این دنیا در واقع تحقق فقر کامل او در پیشگاه خداوندی است که تنها اوست که غنی است.
نصر درباره خلاء اینگونه اظهار میکند:
« فضای خالی، چه در هنر و چه در معماری اسلامی، از طریق شفاف کردن ماده و آشکارکردن سرشت فانی آن، و در عین حال در آمیختن حضور الهی با اشکال مادی،نقشی مثبت ایفا میکند.چون در اسلام الوهیت هرگز تنزل یا تجلی مادی یا تجسد در قالب خاصی پیدا نکرده است، در ذهن مسلمانان همواره مطلق و نامحدود باقی مانده است.در نتیجه، در عین حال که به خودی خود کمال و غنای تام تمام است،در نظر مردمی که در جهان مادی زندگی می کنند به صورت واقعیتی چنان متعالی و منزه و ورای امر مادی جلوه میکند که حضور او رادر این جهان فقط به مدد فضای خالی میتوان حس کرد.بنابراین بکارگیری فضای خالی در هنر اسلامی،در کنار استفاده از سمبولیسم هندسی و دیگر اشکال تمثیل پردازی انتزاعی،به یگانه ابزار نشان دادن وحدت از طریق هنر و معماری بدل گردید،وحدتی که در همه جا حضور دارد و در عین حال ورای همه چیز است.هنر اسلامی با بکارگیری فضای خالی در هنر های تجسمی،که بی شباهت به استفاده از سکوت در موسیقی و شعر نیست،محملی شد برای بیان آن معنویتیکه در بطن اسلام جای دارد،وحدتی که سرآغاز و غایت القصوای ایمان است.»( نصر، ۱۳۹۰، ص۱۲۴)
۴-۲ عناصر تزیینی در مسجد شیخ لطف الله
هنر کاشیکاری، مُزین بناهای مذهبی در اسلام بوده است و هنوز هم ابهت و زیبایی خود را در بناهای دینی امروزه حفظ کرده است. کاشیکاری پایه پیشرفت و توسعه بی نظیر تزئینات در معماری اسلامی است و کاشیکار با مهارت، فنِ خود را به خدمت گرفته تاهنر را به صورت الوانترین تزیینات در کنار ترسیمات و تناسبات عرضه کند.
در اسلام استفاده از تصاویر انساننمایانه منع شده است( مددپور، ۱۳۸۷، ص۳۳) پس هنرمندِ مسلمان برای مُزین کردن کاشیها از گونهای نگارههای اسلیمی و گیاهی که مطابق با ریشههای عرفانی است استفاده میکرده است. اما باید به این نکته توجه داشت که اشکال اسلیمی به هیچ عنوان فقط برای جبران خلأ ناشی از تحریم تصاویر پدید نیامده است، « فقدان شمایل در اسلام صرفاً جنبه سلبی ندارد، بلکه واجد ارزش مثبت است. و در واقع نفی و نقیض هنر تصویری است. هنر اسلامی با حذف هرگونه تصویر انساننگارانه، به بشر مدد میرساند تا کاملاً خودش باشد. »(بورکهارت،۱۳۷۰، ص۲۰)
درباره تزیینات اسلامی دیدگاهی وجود دارد که آن را هنری دو بعدی میپندارند، اما خصوصیات و فنون اجرایی تزیینات اسلامی سرشار از نشانههای یک دید هنری سه بعدی است.«یکی از سادهترین نمونههای گرایش به القای بعد سوم، تضاد قوی بافت و لایههای متعددی است که در اثر نور و سایه روی سطوح ایجاد میشود. حتی کاشیکاریها که تصوری از یک سطح صیقلی را در ذهن متبادر میکند به مدد تضاد و پیچیدگی رنگها چند لایه میشوند.(دبیرخانه ستاد عالی و هماهنگی و نظارت بر کانون فرهنگی هنری مساجد،۱۳۸۷، ص۴۵۹)
موازینی که درمسجد شیخ لطف الله، معمارآن بهکار گرفته است، برگرفته از آن جهان است، همان جهانی که از آن هبوط کرده و پیوسته دغدغه هایش را در راستای الحاق به آن سامان بخشیده است. پس عجب نیست اگر بکوشد حاصل دل و دست خود را به ناب ترین، متعالترین و متوازنترین حالات ممکن برساند. توجه به نظم و رعایت پیوسته تناسب، او را به سوی هندسهای خالص، خاص و دقیق فرامیخواند. هندسهایی که میان ماده و معنا، زمین و آسمان و خلوت و جلوت است. از این روست که شکلها در خلوص و کمال غایی خود هستند.
نقوش گیاهی این مسجد، جلوهای است کامل از قواعدی همآهنگ در برابر دیدگان. شاخ و برگها و نقشهای پیچاپیچ مستقر آن مانند موجی در نوسان و حرکت است.درک و شناخت این نقوش ورای حواس پنجگانه است. در واقع هدف هنرمندان مسجد شیخ لطفالله در به وجود آوردن این نقوش، پیچیدگی غیر قابل هضمی است که شناخت آن به جز با مراقبه ویاد خدا امکانپذیر نباشد. کوشش این هنرمندان بر این است که شاهد و دلیلی از خدا پدید بیاورند.
۴-۳-۱ تزیینات گنبد مسجد شیخ لطف الله
گنبد مسجد نیز با توجه به اشکال نقش بسته بر آن در تاریخ تکرارنشدنی است. در کل میتوان ادعا کرد، خلق این آثار بدیع کاشیکاری در گنبدشیخ لطف الله بدون یک ایمان و عشق نمی توانست به وجودآید.نقش گنبد مسجد شیخ لطفالله در وسط تشکیل شده از یک شمسه زیبا،که درون آن با موتیفهای گیاهی تزیین شده است و در ادامه نقوشی به صورت تکرارشونده در زمینه کرمی نقش بسته است. بسط و تکرار این نقوش از ثابت ماندن نگاه در یک نقطهجلوگیری می کند. اگر شمسه وسط گنبد را به صورت یک دایره تصور کنیم آنگاه طبق هندسه نقوش یک دایره داریم و یک مربع در وسط که نمادی از ماندالا است.(تصویر ۴-۹)
شمسه در اکثر هنرهای تزیینی چه در آثار مذهبی، مثل تذهیب صفحه آغازین قرآن،تزئینداخل و بیرون گنبدها،مساجد و…، یا در دیگر هنرهامثل کتابآرائی و…به وفور مورداستفاده قرار گرفته است.
نقش شمسه در مسجد شیخ لطف الله به وفور دیده میشود و زیباترین شمسه، شمسه وسط گنبد است که زیبایی معنوی خاصی دارد.
«نقش شمسه را میتوان با توجه به معنای این آیه، « الله نور السموات و الارض »( سوره نور، آیه ۵۳) به عنواننماد الوهیت و نور وحدانیت معرفی کرد. علاوه بر این در بسیاری از منابع مذهبی وادبی،خورشید(آفتاب)را نماد پیامبر اسلام،ذکر کردهاند.این ایده ممکناست از مفهوم آیه ۱۷۴ سوره نساء اخذ شده باشد:
«یا ایهاالناس قَد جائکم برهان مِن رَبِکم و اَنزلنا اِلیکم نوراً مبیناً »
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-09] [ 10:31:00 ق.ظ ]
|