کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




جستجو


 



۲-۱- مقدمه ۱۴
۲-۲- مبانی نظری تحقیق ۱۴
۲-۳ – اهمیت و نحوه عملکرد سیستم مالی ۱۶
۲-۴- پیشینه تجربی تحقیق ۱۸
۲-۴-۱- مطالعات خارجی ۱۸
۲-۴-۲- مطالعات داخلی ۲۱
۲-۵- جمع بندی ۲۷
فصل سوم: بررسی روند متغیرهای تحقیق
۳-۱- مقدمه ۲۹
۳-۲- روند تولید ناخالص داخلی حقیقی سرانه ۲۹
۳-۳- روند سرمایهگذاری مستقیم خارجی ۳۰
۳-۴- رابطه تورم و لگاریتم تولید ناخالص داخلی ۳۳
۳-۵ رابطه باز بودن تجارت و تولید ناخالصداخلی ۳۴
۳-۶- نسبت اعتبارات اعطا شده به بخش خصوصی به تولید ناخا لص داخلی (DCP) 35
۳-۷ نسبت بدهیهای نقدی واقعی به تولید ناخالص داخلی واقعی (M2 به GDP) 36
۳-۸- روند بازار سهام و با نکها ۳۸
۳-۹ رابطه بازار سهام و لگاریتم تولید ناخالص داخلی ۳۸
۳-۱۰- رابطه توسعه بانکی و تولید ناخالص داخلی ۳۹
۳-۱۱- جمع بندی……………………………………………………………………………………………………………………۴۰
فصل چهارم: روش شناسی تحقیق
۴-۱- مقدمه ۴۲
۴-۲- مدل مورد استفاده در تحقیق ۴۲
۴-۳- روش شناسی تحقیق ۴۳
۴-۳-۱مدلهای رگرسیونی PANEL DATA و ویژگی های آن ۴۳
۴-۳-۲- معرفی رهیافت داده های تابلویی ۴۴
۴-۳-۳- مزایای روش پنل دیتای پویا ۴۷
۴-۳-۴-روش GMM ارتگنال (متعامد) ۴۸
۴-۴- نتیجه گیری ۵۰
فصل پنجم: تجزیه و تحلیل یافته‌های تحقیق
۵-۱- مقدمه ۵۲
۵-۲- تخمین مدل ۵۲
۵-۳- تجزیه و تحلیل نتایج ۵۳
۵-۴- استحکام نتایج ۵۶
۵-۴-۱- بررسی استحکام نتایج با حذف تمام متغیر های کنترلی ۵۶
۵-۴-۲- بررسی استحکام نتایج با حذف متغیرهای هزینه دولت و تورم ۵۷
۵-۴-۳- استحکام نتایج با حذف متغیر تورم ۵۸
۵-۴-۴- بررسی استحکام نتایج با حذف متغیر کنترلی مخارج دولت ۵۹
۵-۵- آزمون Wald 67
۵-۶- جمعبندی ۶۱
فصل ششم: نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادات
۶-۱-مقدمه ۶۴
۶-۲- مروری بر خطوط کلی پژوهش ۶۴
۶-۳- بحث و نتیجهگیری ۶۶
۶-۴- پیشنهادهای سیاستگذاری ۶۷
۶-۵- پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ۶۹
پایان نامه - مقاله - پروژه
منابع و ماخذ ۷۱
پیوست‌ها ۸۲
فهرست جداول
جدول(۵-۱): نتایج برآورد مدل به روش بلوندل و باند برای کشورهای کنفرانس اسلامی ۵۳
جدول(۵-۲): آزمون همبستگی پسماندهای مرتبه اول و مرتبه دوم ۵۵
جدول(۵-۳): نتایج آزمون سارگان برای بررسی معتبر بودن متغیرهای ابزاری ۵۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-09] [ 10:54:00 ق.ظ ]




 

۵/۲۲

 

۳۵۹/۲d

 

۷۸۱/۳a

 

۲۳/۲۶۹۵a

 

۴۶۹/۴۶ed

 

۳۴۱۰۰a

 

 

 

۴۵

 

۳۷۵/۲d

 

۷۰۶/۳a

 

۳۱/۲۶۸۲a

 

۵۳۱/۵۰cd

 

۳۴۷۵۰a

 

 

 

۹۰

 

۰۴۳/۳c

 

۶۸۸/۳a

 

۰۳/۲۵۶۳b

 

۰۹۴/۵۶c

 

۳۴۹۰۰a

 

 

 

۱۸۰

 

۰۶۲/۴b

 

۷۸۱/۳a

 

۹۲/۲۵۰۸b

 

۳۴۴/۶۷b

 

۳۵۲۶۶a

 

 

 

۳۶۰

 

۵۴۶/۴a

 

۶۲۷/۳a

 

۴۸/۲۳۶۲c

 

۷۱۹/۸۲a

 

۳۵۳۶۶a

 

 

 

*در هر ستون اعدادی که دارای حروف یکسان هستند، در سطح احتمال ۵ درصد فاقد تفاوت معنی­دار می­باشند.
به­ طور کلی کاربرد لجن موجب افزایش معنی­دار شکل تبادلی آهن شد، که کمترین مقدار را در بین شکل­ها به خود اختصاص داده است. هرچند بین تیمارهای شاهد تا ۴۵ تن در هکتار لجن تفاوت معنی­داری در آهن تبادلی مشاهده نشد. فلیگورز و همکاران (۲۰۰۲) بیان کردند که شکل تبادلی، قابلیت زیست دسترسی برای گیاهان را داراست. همچنین شکل­های محلول و تبادلی می­توانند با ترکیبات آلی ترشح شده از ریشه­ها پیوند دهند (مارسچنر و همکاران، ۱۹۹۶) و آهن تبادلی در خاک­های کشت شده کاهش یابد. میزان ناچیز آهن تبادلی (کمتر ار ۱%) در خاک­های تیمارشده با لجن فاضلاب توسط هانای و همکاران (۲۰۰۸) نیز گزارش شده است. در شکل کربناتی نیز، کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش معنی­دار این شکل گردید ولی در بین خود تیمارها این تفاوت معنی­دار نبود، هر چند با شاهد تفاوت معنی­دار داشتند. شکل کربناتی شامل فلزاتی است که همراه با کربنات­ها رسوب کرده ­اند. زمانی­که مواد آلی و اکسید­های آهن و منگنز فراوانی کمتری در سیستم آبی دارند، کربنات­ها می­توانند جذب کننده مهمی برای تعداد زیادی از فلزات باشند (فلیگورز و همکاران، ۲۰۰۲). میزان کم شکل کربناتی در مطالعات بسیاری گزارش شده است (دودایا و همکاران، ۲۰۱۲؛ ویچولا و کاپولینسکی،۱۹۹۳). تائو و همکاران (۲۰۰۴) بیان کردند که انتقال شکل پیوند­ یافته با کربنات­ها به سایر شکل­ها می ­تواند علت کاهش این شکل در خاک کشت شده باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
با کاربرد لجن شکل متصل به اکسیدها کاهش یافت، بدین صورت که تیمار شاهد نسبت به تیمارهایی که لجن دریافت کرده بودند بیشترین مقدار شکل متصل به اکسیدهای آهن و منگنز را داراست. دودایا و همکاران (۲۰۱۲) میزان شکل اکسیدی آهن را ۲۲/۶- ۷۴/۱۶ درصد گزارش کردند که پس از شکل­های باقی­مانده و آلی، بیشترین مقدار آهن را دارا بود.
همچنین شکل آلی با اعمال تیمارها افزایش یافت ولی این افزایش تا تیمار ۹۰ تن در هکتار معنی­دار نبود. فلزهای کم­مصرف ممکن است از طریق فرایند­های کمپلکس شدن، با شکل­های مختلفی از مواد آلی در ارتباط باشند. این شکل خیلی متحرک یا قابل دسترس نیست. از این رو گمان می­رود که با مواد هومیک پایدار با وزن مولکولی بالا که مقادیر کمی از فلزها را به صورت آهسته رها می­ کنند در ارتباط باشند (فلیگورز و همکاران، ۲۰۰۲). علیدوست و همکاران (۲۰۱۲) دریافتند که غلظت آهن پیوندیافته با مواد آلی در مجاورت ریشه کاهش یافت. همچنین بیان کردند که شکل آلی آهن می ­تواند منبع خوبی برای تغذیه گیاهان باشد. شاکونتالا و همکاران (۲۰۱۲) آهن متصل به مواد آلی را پس از شکل باقی­مانده، بیشترین مقدار آهن در خاک گزارش کردند.
زینتی و همکاران (۲۰۰۱) نیز در پژوهشی که بر روی تجمع و اشکال فلزات در برخی خاک­های آهکی تیمار شده با چند کمپوست انجام دادند دریافتند که بیش از ۹۰ درصد آهن در همه تیمارها به شکل باقی­مانده بود.
زورپاس و همکاران (۲۰۰۸) با افزدن لجن فاضلاب به خاک و بررسی اشکال فلزات سنگین دریافتند که ۶۵% آهن به شکل باقی مانده و ۲۷% آن متصل به اکسیدهای آهن و منگنز بود.
سوتاپابوس و همکاران (۲۰۰۸) با بررسی تیمارهای حاصل از افزودن لجن فاضلاب صنعتی مشاهده کردند که بیشترین مقدار آهن در همه تیمارها مربوط به بخش آلی و باقی­مانده بود.
وانگ و همکاران (۲۰۰۶) بیان کردند که در همه نمونه­های لجن مطالعه شده، بیشترین میزان آهن مربوط به بخش باقی­مانده (۴/۷۲%) و پس از بخش پیوند یافته با مواد آلی (۳/۲۶%) بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]




 

 

تغییر سطح مطلق

 

۱ نزول

 

۴ نزول

 

 

 

بررسی تغییرات مطلق و نسبی سطح موقعیت A تغییراتی را در جهت نزول نمرات ولع مصرف در سطح نشان می‌دهد. همچنین بررسی تغییرات نسبی و مطلق سطح موقعیت B تغییر سطح مثبت در جهت بهبود را نشان می‌دهد.
گام۵: تخمین جهت روند. با بهره گرفتن از روش دو نیم کردن جهت روند موقعیت A و B ارزیابی می­ شود. در شکل۷ از روش دو نیم کردن استفاده شده است. در نمودار با بهره گرفتن از روش دو نیم کردن روند موقعیت A و B محاسبه شده است. شکل۷ جهت روند در موقعیت A و موقعیت B (نزولی یا کاهشی) را نشان می­دهد. روند موقعیت A و موقعیت B زوال (بر اساس اهداف مداخله) را نشان می‌دهد.
گام۶: تعیین ثبات روند. نوار ثباتی را که برای تعیین ثبات سطح محاسبه کردیم برای خطوط روند موقعیت Aو B نیز می­کشیم. با بهره گرفتن از معیار مشابه ثبات سطح(۸۰درصد از نقاط داده، زیر یا درون ۲۰ درصد از مقدار میانه قرار بگیرد؛ دامنه نوار ثبات =۳٫۱ و ۴٫۴)، درصد نقاط داده­ای که زیر یا درون نوار ثبات هر خط روند قرار گرفته محاسبه شده است. شکل۷ تعیین نوار ثبات خطوط روند موقعیت­های A و B را نشان می­­دهد. جدول زیر نشان می­دهد که روندها برای هر دو موقعیت باثباتند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

 

موقعیت A

 

موقعیت B

 

 

 

تعداد نقاط داده در موقعیت

 

۳

 

۴

 

 

 

تعداد نقاط داده که درون یا روی نوار است

 

۳

 

۴

 

 

 

درصد نقاط داده که درون یا روی نوار است

 

۱۰۰%
با ثبات

 

۱۰۰%
با ثبات

 

 

 

شکل۴-۷٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکت‌کننده ج
۴-۱-۳-۲٫تحلیل بین موقعیت داده ­های شرکت کننده ج
هدف این قسمت از فرایند تحلیل دیداری تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون می‌باشد. این اثر را می‌توان با مقایسه داده‌های موقعیت B با داده‌های موقعیت A مشخص نمود.
گام۱: تعیین تعداد متغیرهایی که بین موقعیت تغییر کرده است. موقعیت A نمرات ولع مصرف بدون مداخله درمان نوروفیدبک و موقعیت B تأثیر مداخله درمان نوروفیدبک بر بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون را نشان می­دهد. با فرض ثابت بودن تمام متغیرهای دیگر در کل موقعیت‌ها تنها یک متغیر تغییر کرده است.
گام۲: تعیین اینکه آیا تغییری در جهت روند به وجود آمده است یا خیر. همچنین آیا در جهت روند با اهداف مداخله ارتباط دارد؟ در این شرکت‌کننده تغییر در جهت روند وجود دارد. روند نزولی، بهبود در موقعیت B دیده می‌شود.
گام۳: تعیین تغییر در ثبات روند. در گام ۶ “تحلیل درون­موقعیتی” ثبات روند هر موقعیت محاسبه شد. در مورد شرکت‌کننده ب، روندها در موقعیت A و B باثبات بوده است. بنابراین توصیف سری داده‌های کشیده‌شده در شکل ۵ به این صورت تشریح می‌شود. روند نزولی در A پس از اجرای مداخله B روند نزولی و باثبات در جهت مداخله داشته است.
گام۴: تعیین تغییر سطح بین موقعیت­ها:
تغییر سطح نسبی: برای مشخص کردن تغییر نسبی از موقعیت A به موقعیت B مقدار میانه نیمه دوم A از مقدار میانه نیمه اول موقعیت B کم گردد و به جهت تغییر توجه شود.
تغییر سطح نسبی:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]




 

 

۱۱

 

بابک شمشیری

 

شیراز

 

دانشیار

 

فلسفه تعلیم و تربیت

 

 

 

 

 

۱۲

 

یحی قائدی

 

خوارزمی

 

دانشیار

 

فلسفه تعلیم و تربیت

 

 

 

 

 

۱۳

 

ضرغامی

 

خوارزمی

 

استادیار

 

فلسفه تعلیم و تربیت

 

 

 

 

 

۱۴

 

علوی

 

شهیدباهنر کرمان

 

استاد

 

فلسفه تعلیم و تربیت

 

 

 

 

 

۱۵

 

حمیدی فر

 

تربیت دبیر

 

دانشیار

 

روانشناسی

 

 

 

 

 

ابزار پژوهش:
ما در این پژوهش به دنبال انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق هستیم. نیمه ساختاریافته به این دلیل که موضوع آموزش فلسفه را نمی شود با سوالات مشخص و محدود مورد بررسی و دقت قرار داد و با توجه به تخصص صاحب نظزان بحث از حوزه سوالات فراتر رفته و حاشیه هایی را به همراه دارد. عمیق بودن مصاحبه هم به این دلیل است که ما باید موضوع را عمیق و کامل بررسی نماییم و به تمامی جوانب آن بیاندیشیم و بررسی نماییم. این مساله به نوبه خود بایستی مورد بررسی و توجه قرار بگیرد.
طراحی سؤالات مصاحبه مبتنی بر بررسی تحقیقات پیشین آموزش فلسفه و ایده گرفتن از ابعاد مورد ذکر توسط آن‌ها که اجمالا در فصل دو به آنها اشاره شده ، صورت گرفته است. برای تصحیح سوالات از یک گروه کانونی مشتمل بر اساتید فلسفه یا صاحبنظران حوزه آموزش فلسفه لحاظ شده است؛ سپس دو مصاحبه برای نمایان ساختن اشکالات انجام و کدگذاری شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
روایت‌های شخصی نه تنها آنچه شخص تجربه کرده است را بیان می کند بلکه آنچه او حس کرده، و تصمیم گرفته را خیلی بهتر از اینکه ما از او بپرسیم چه احساسی داشتی، بیان می نماید. این موضوع در طراحی سوالات مورد استفاده قرار گرفته در این پژوهش، مورد توجه قرار گرفته است.
ما در این پژوهش در نظر داریم از اساتید و هیئت علمی رشته های فلسفه و فلسفه تعلیم و تربیت و مدرسان و متخصصان صاحب فن در این حوزه مصاحبه بگیریم، به عنوان امکان تحقق چنین ایده ای.
مدت زمان هر مصاحبه در این پژوهش حدوداً بین ۴۵ دقیقه تا ۱:۳۰ بوده و به صورت فردی و توسط محقق انجام شده است. در ابتدای مصاحبه اطمینان لازم برای امانتداری به اطلاع رسان و توضیحاتی راجع به محتوای پرسش ها و درخواستی برای اعلام نظرات حقیقی و درونی که خود شخص به وی رسیده باشد، داده شده است.
مصاحبه‌های ضبط شده ، پس از آن به طور کامل روی کاغذ پیاده شده و در مرحله ی بعد برای کدگذاری آماده گردیده اند.
روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این روش ابتدا به توصیف پدیده مورد نظر می پردازیم و پس از بررسی جوانب مبهم آن در نظر داریم به تفسیر مساله بپردازیم و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به بررسی موضوع بپردازیم و اطلاعات را از طریق مصاحبه با اساتید و صاحبنظران این حوزه(آموزش فلسفه) لحاظ نماییم. سپس در طی فرایندی به تحلیل مصاحبه ها از طریق سه عنصر اصلی که عبارتند از مفاهیم[۴۶]، مقولات[۴۷]، وگزاره ها[۴۸]. ایجاد هر یک از این عناصر مستلزم تحلیل داده هاست که محور اصلی روش نظریه زمینه‌ا‌‌ی به شمار می رود. این سه عنصر در طی جریان کد گذاری استخراج و مشخص می شوند و باید به آن ها توجه نمود.
مرحله بعد از تحلیل داده ها، نظریه سازی است. بزرگترین عرصه آشفتگی در نظریه زمینه ای، ماهیت و معنای نظریه تولید شده است. در نظریه زمینه ای مهم‌ترین روش ساخت تئوری، تحلیل مقایسه ای است. بدین صورت که در این روش، گروه ها و خرده گروه های مختلف با یکدیگر مقایسه می شوند و تفاوت‌های موجود میان آنها به صورت تئوری درمی آید.
در پژوهش حاضر، پس از آنکه داده‌های خام از طریق مصاحبه‌های ضبط شده به صورت کامل پیاده و به متن نوشتاری تبدیل گردید، فرایند کدگذاری توسط محقق آغاز شد. منطبق بر روش نظریه زمینه ای از سه مرحله کدگذاری برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در اولین مرحله، داده‌ها سطر به سطر مورد مداقه قرار گرفته و مفاهیم موجود در مصاحبه هر نفر به صورت جداگانه استخراج گردیده است. در مرحله بعدی این مفاهیم را کنار یکدیگر گذاشته و بر اساس اشتراکات، تشابهات یا هم پوشی معنایی به صورت مقولات محوری در آورده شده است؛ در این مرحله … محور به دست آمده است. در مرحله آخر مقولات عمده در یک سطح انتزاعی تر، و مبتنی بر روش‌های قیاسی به دست آمده اند و به صورت پنج بعد(گزاره ها) ترسیم شده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ق.ظ ]




نیازها و اهداف دیگران
زیاد
نمودار۶-۲ : فنون و مهارت های مدیریت تعارض
۱۵-۱-۲ ایجاد تعارض سازنده
تصور اینکه مدیر سازمان تعارض را ایجاد کند یا آن را برانگیزاند ، پذیرفتنی مشکل است زیرا واژه تعارض دارای یک جنبه منفی است و ایده ایجاد تعمدی تعارض به نظر میرسد با مدیریت اثر بخش منافات داشته باشد . شواهد نشان میدهد که بیش از اینکه مدیران به فکر ایجاد تعارض در سازمان باشند به فکر راه حل برای دفع آن هستند البته این امر طبیعی است . زیرا انسان صدها و بلکه هزاران سال است که با موضوع کاهش تعارض درگیر است ( استیفن رابینز ، ۱۹۹۴) . کمبود آراء و نظریات در مورد انگیزش تعارض موجب گشت تا توجه و علاقه زیادی به این موضوع معطوف گردد . در اینجا تعدادی راه کار برای ایجاد تعارض سازنده یا انگیزش تعارض در سازمان که البته یکسری پیشنهادات مقدماتی
پایان نامه - مقاله - پروژه
است که می تواند به مدیران کمک کند تا تعارض موثر و سازنده در محیط سازمان ایجاد کند این راه کارها به شرح ذیل است
تغییر فرهنگ سازمانی : اولین گام انگیزش تعارض ، انتقال این پیام به زیر دستان است که ” تعارض در سازمان جایگاه قانونی دارد و مورد حمایت قرار می گیرد ” اگر این فرهنگ ایجاد شود که افراد میتوانند عقاید و نظرات مخالف وضع موجود را بدون ترس و وحشت ابراز کنند . مدیریت سازمان میتواند افکار جدید را شناسایی و در تصمیم گیریهای خود به کاربرد . چنین فرهنگی باعث بروز افکار جدید و خلاقیت ها و در نتیجه نو آوری می شود . این فرهنگ را میتوان از طریق ترفیعات ، افزایش حقوق ، پاداشها و دیگر مکانیزمهای مثبت تقویت و توسعه داد .
استفاده از افراد بیرون از سازمان : یکی دیگر از راه کارهای ایجاد تعارض در سازمان یا قسمتی از آن ، استفاده از افراد بیرون از سازمان است که سوابق ، تجارب ، ارزشها و رفتارشان و یا روش مدیریتی شان با افراد داخل سازمان فرق داشته باشد . خیلی از شرکتها و سازمانها از این روش بیشتر برای پر کردن پستهای خالی مدیریتی استفاده میکنند
مورد تجدید نظر قرار دادن سازمان : متغییر های ساختاری مانند اهداف ، قوانین و مقررات ، روشها ، رویه ها و بخشنامه ها و …. یکی از منابع تعارض به شمار میروند . بنابراین منطقی است که مدیران ساختار را به عنوان ابزاری برای انگیزش تعارض مورد استفاده قرار دهند . تصمیم گیری متمرکز ، تعیین گروهای شغلی ، افزایش رسمی سازی ، افزایش تعداد قسمتها بین واحدها و از این قبیل تمامی ابزارهای ساختاری هستند که وضع موجود را آشفته و سطوح تعارض را افزایش می دهد .
انتخاب یک فرد منتقد و پر حرف : منظور از انتخاب یک فرد سیاسی کار ، شخصی است که عمدا مناظره و مجادله را کش میدهد و عقایدی را مطرح میکند که با واسته ها و نظرات جمع و وضع موجود هیچگونه سنخیتی ندارد . وی نقش یک منتقد قوی را ایفاء میکند و حتی تا درجه ای که علیه موقعیتهایی که خودش معمولا ایجاد کرده است به مجادله می پردازد . همچنین او به عنوان یک بازدارنده در برابر فکر گروهی قرار دارد و هیچگونه توجیهی را پذیرا نیست و می گوید ” آنچه که من انجام می دهم شما نیز باید انجام دهید ” یا ” اینطور که من فکر می کنم شما هم باید فکر کیند ” . از این طریق به اختلافها دامن مزند .او به دقت به حرفهای دیگران گوش میدهد و سعی دارد کیفیت تصمیم گیری گروهی را بهبود دهد . از سوی دیگر ، دیگران این شخص را به عنوان اتلاف کننده وقت می شناسند و اظهار می دارند که او موجب تاخیر در فرایند تصمیم گیری شده است . در حالیکه این شخص از طریق ایجاد تعارض و کشمکش در بین افراد و گروه ها ، افکار و عقاید جدید و صحیح را بیرون کشیده و برای کمک به تصمیمات مدیریت در اختیار مدیر سازمان قرار میدهد . همچنین این شخص منتقد و پر حرف مورد حمایت مدیر نیز هست .
در چنین وضعیتی ، تعارض سازنده و موثر در سازمان به طور تعمدی ایجاد میشود و برای سازمان سودمند واقع می شود چرا که تعارض موجب بهبودی عملکرد و اثر بخشی و موفقیت سازمان می شود ، موجب انسجام گروهی می گردد و به عنوان ابزاری که میتوان بدان وسیله تحول ایجاد کند به کار می رود . بنابراین نامعقول ، نیست که گاهی مدیران آگاهانه این پدیده را تشدید کنند . بد نیست اضافه شود که اگر در سازمانی هیچ نوع
تعارض یا اختلاف نظری وجود نداشته باشد ، بی علاقگی ، رکود ، همرنگ جماعت شدن و سایر بیماریهای جانکاه موجب درد و تام سازمان خواهد شد . ( جزایری ، شماره ۸۶)
هر تضاد خود دارای تاریخی است ، در مرحله اول رشد هر تضاد ، تنها یک تفاوت بین دو جهت ، یک تمایز بین ضد ین رویت می گردد ، این اولین درجه رشد تضاد یا رشد نیافتگی است . دو گانه شدن مجموعه واحد ، قطبی شدن جنبه های مخالف هم ( پولاریزاسیون ) تفاوت را بیشتر و تمایز را عمیق تر می کند و آن را درونی و اساسی می سازد تضاد ها و اختلافها معمولا به صورت برونی و درونی تعریف می شوند .
تضاد برونی : تضادی است که مناسبات متقابل بین جنبه ها و گرایشات متضاد درون هر سیستم یا شی یا پدیده را بیان می کند . عامل اصلی تغییر سیستم در تضاد درونی است .
از جهت تاریخی نیز بویژه در ایران به دوگانگی و داشتن تضاد در پدیده ها و سیستمها برای تکامل کل مجموعه از دیر باز اهمیت خاصی داده شده است . آیین مهر ، نور و تیرگی را در نبرد دائمی ، در وابستگی متقابل ، در حرکت و در رابطه با امکان و واقعیت می دیده است . فیلسوف بزرگ اسلامی ملا صدرا ، قرنها قبل از ارائه نظریات مشابه او توسط فیلسوفان غربی ، موضوع حرکت جوهری و تکامل اشیاء به دلیل اختلافات درونی را مطرح کرده بود .
در عقاید عرفانی و وحدت وجودی و بویژه در اندیشه مولوی موضوع ضدین متبلور بوده و به وضوح دیده شده است ، آنجا که می فرمایند :
شب چنین با روز اندر اعتناق مختلف در صورت اما اتفاق
روز و شب ، این هر دو ضد و دشمن اند لیک هر یک بر حقیقت میدمند
هر یکی خواهان دیگر همچو خویش از پی تکمیل فعل و کار خویش
یا در جایی دیگر می فرماید
صلح اضداد است این عمر جهان جنگ اضداد است عمر جاودان
تضاد ها و اختلافها همان طور که گفته شد گرایشها و جوانبی هستند که در درون هر شی ء و پدیده ای موجود اند که متقابلا یکدیگر را طرد می کنند و در عین حال نیز یکدیگر را فرا می خوانند ، لازم و ملزوم یکدیگر اند . این تقابل با وجود ضدیت با هم ، تکمیل کننده یکدیگر و در نتیجه کل سیستم هستند مانند روز و شب . بارهای مثبت و منفی اجزاء اتم ، قطبهای مغناطیسی و ….. وجود تضادها همگانی ، عام و بدون استثناست .
بروز تحولات ، فرایند ها و مجموعه ها حاصل تضاد ، اختلافات و عدم سازگاری است .
راه های حل بعضی تضادها و اختلافات
تمام سیستمها و مجموعه ها و گروه ها به طور عام و افراد و اجزاء آنها به طور خاص با تفاوت ، ناسازگاری ، اختلاف و تضاد تکامل یافته و عملا به حیات خود ادامه می دهند ، در بنگاههای اقتصادی و شرکتها نیز ایجاد اختلافات و تضادها ذاتی یک سیستم پویا است .
مدیران با اشراف به جوانب و شناخت زوایای مختلف ،بعضی امور را می توانند تحت کنترل داشته و از اختلافات و تضادها به نحوی به نفع موسسه و شرکت استفاده کنند . هدف از این تحقیق کاشت از پیامدهای مخرب تعرضی از اختلافات و تضادهای حاصل از برخوردها در بنگاهها ، شرکتها و موسسات اقتصادی است .
تضادهای حاد درونی به دلیل تشکیل ضدین در داخل یک سیستم عمیق تر ین نوع بروز اختلاف و حرکت تکاملی به سوی تغییر سیستم است که مورد بحث ما نیست ، مطالب ذیل عملا بررسی موقعیتهای آشتی پذیر و یافتن راه حل معقولی برای انواع اختلافات است که تغییرات جزئی در سیستم بوجود می آورند .
اگر در مواردی ، آنالیز راه حلها در رابطه با اختلاف موجود ، معایب و عدم مزایای یک راه حل ، بیش از مزایای آن باشد ، می توان به انواع راه حل ، بیش از مزایای آن باشد ، نحوه برخورد با اختلافات و راه حلها از این قرارند
فرار ، نبرد با هدف نابودی طرف مقابل
نبرد با هدف کنار زدن و مطیع کردن طرف مقابل
کمک گیری از میانجی و واسطه ، ایجاد تفاهم و کنار آمدن
توافق و ارضای کامل ( معصومی ، ۸۵ ، ۳۵)
۱۶-۱-۲ مذاکره به عنوان روشی موثر جهت حل تعارض
با توجه به گسترش و پیچیده شدن ارتباطات انسان ها و روبرو شدن با عدم توافق و تفاهم بین آنها و با بروز نیازهای جدید و متنوع در سطح نیازها به وجود واقعیت مذاکره پی می بریم . مدیران نیز با بهره گرفتن از پدیده ای بنام مذاکره انواع تعارض۱ ها را به شیوه ای موثر و به گونه ای که رضایت طرفین تامین گردد می توانند حل نمایند ( حیدری ،۱۳۸۲ ، ۲۰ )
یکی از راهبردهای کلی برای برخورد با تعارض سازمانی مذاکره و چانه زنی می باشد مذاکره شکل منحصر به فردی از مهار تعارض است . مذاکره در تاکید بر تبادل پیشنهاد ، به عنوان اساس رای رسیدن به یک توافق مشترک در وضعیت های همکاری ، رقابتی با دیگر صور تعارض است ( پوتنام [۳۹]، ۱۹۸۷ ،۵۹۹ )
مذاکره روشی برای رفع تفاوتها بین افراد است . البته شاید راه های دیگری برای حل مشکلات یا بدست آوردن چیزی که می خواهید وجود داشته باشد ، لذا روش مذاکره باید بر اساس یک انتخاب هوشمندانه باشد که این معمولا کارآمدتر و ارزان تر از راه حل های دیگر است ( بورقانی ، ۱۳۸۴ ، ۳۹ )
مذاکره تعارض
مذاکره تعارض فرایند رو به جلویی است که برای پیش بینی بازداشتن و حل اختلافات طراحی شده ، به طوری که بخش های با منافع مشترک و یا مخالف ، به راه حل بخش های دیگر فرایند و پیامدهای آن را کنترل می کنند . مذاکره تعارض شامل ۵ جزء کلیدی است که در نمودار زیر آمده است
۱- بخش های درگیر ۲- منافع و علایق مشترک ۳- ارتباطات بین بخش ها ۴- تعامل بخشها از طریق فرایند مذاکره ۵- تحقق نتایج
نمودار۷-۲ :اجزاء فرایند مذاکره (نواک : ۲۰۰۷ ، ۲ )
در صورتیکه مذاکره موفقیت آمیز نبود بخش میانجی گری یا داور ممکن است به منظور کمک به بخش علاقه مند ، برای دستیابی به توافق به کار رود ، وقتی که مشخص گردید که میانجی گری موفق نیست ، به خصوص موفقیت هایی که محدودیت قانونی وجود دارد یا موضوع یا اثرات اجتماعی همراه است ، داوری غیر داوطلبانه ، اجباری و خارجی معرفی می شود ، نمودار زیر پیوستار مکانیزم های مختلف حل تعارض را نشان می دهد .
حل تعارض به صورت مذاکره داوطلبانه به گروه ها کمک میکند تا تعارضات بالقوه را پیش بینی نموده ، از فرصت بهره گرفته و قبل از این که اوضاع به هم بریزد و داوری غیر داوطلبانه ضرورت یابد فرایند مذاکره را آغاز نمایند ( نواک [۴۰]، ۲۰۰۷ ، ۳ )
نمودار۸-۲ : مکانیزم های مختلف حل تعارض ( نواک ، ۲۰۰۷ ، ۳ )
۱-۲-۲ تعریف مذاکره [۴۱]
کلمه مذاکره در زبان فارسی بصورت مصدر عربی در باب مفاعله به معنای ” با کسی در امری گفتگو کردن ” بکاری میرود که معدل انگلیسی آن واژه negotiation است که از فعل Negotiate به معنی ” مذاکره کردن ” گرفته شده است . چنانچه مفهوم مذاکره به طور کامل و شایسته روشن و واضح نباشد قرار گرفتن در وضعیت و جریان مذاکره کاملا مبهم خواهد بود بنابرین ضرورت دارد اهم تعاریف مربوط به مذاکره را مرور نموده
فرهنگ مارین وبستر مذاکره را عمل یا فرایند گفت و گو با یکدیگر جهت دستیابی به توافق بر سر مساله ای تعریف نموده است . در فرهنگ امریکن هریتج مذاکره به صورت عمل یا فرایند گفت و گو با دیگران جهت دست یابی به توافق با یک موافقت نامه تعریف گردیده است . گفتگویی که هدف آن دستیابی به یک توافق می باشد. تعریفی است که در فرهنگ ادونسد لرنر از مذاکره ارائه شده است . همانطور که ملاحظه می شود صرف نظر از تفاوتهای جزئی هر سه تعاریف فوق تقریبا شبیه هم می باشند دو عنصر گفتگو و توافق در هر سه تعریف وجود دارد . یکی از مهمترین عناصر در تعاریف امروزی از مذاکره فرایندی بودن مذاکره می باشد که در تعاریف فرهنگ ها وبستر و هریتج به آن اشاره شده است به عبارت دیگر مذاکره یک اتفاق منفرد و تک مرحله ای نیست بلکه زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات مختلف است که برخی از آن ها حتی پیش از آغاز گفتگو انجام می شود ( گرشاسبی ، ۱۳۸۴ ، ۲۱ )
مذاکره واژه ای است عربی ، به معنی یاد آوری و تبادل اطلاعات بین دو نفر یا بیشتر ، از طریق صحبت و گفتگو . این واژه در فارسی نیز به همین معنی به کار می رود . مذاکره ، جریان کاوش و جستجویی است که برای یافتن پاسخ به سوالی یا پیدا کردن راه حل مشکلی از طریق گفتگو کنندگان بر هم نیز می باشد ( ثریا، ۱۳۷۷)
” مذاکره فراگردی است که دو یا چند نفر یا گروه دارای هدفهای مشترک و متضاد ، طرحهای پیشنهادی خود را بیان می کنند و شرایط خاص خود را مورد بحث قرار می دهند تا احتمالا به توافق برسند ” ( هل[۴۲] ریگل و همکاران ۱۹۹۸ ، ۴۴۶)
” مذاکره تبادل ارتباط برای رسیدن به توافق است وقتی که شما و طرف مقابل شما دارای منافعی هستید که بین شما مشترک است و در همان حال منافعی دارید که با یکدیگر در تضاد است ” (حیدری ، ۱۳۸۳ ، ۲۰)
” مذاکره فرایند گفتگو ،به نتیجه رسیدن و انجام داد و ستد برای خود فرد و یا سازمان اوست . مذاکره جریان برخورد منافع هر دو طرف می باشد ” ( رضایی نژاد ، ۱۳۷۵ ؛ ۳۵۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ق.ظ ]