کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



در این مبحث در تئوری عمده جرم شناسی واکنش اجتماعی مورد بررسی قرار خواهند گرفت که عبارتند از : تئوری برچسب زنی و تئوری تعارض اجتماعی.
گفتار اول : نظریه برچسب زنی[۲۱۹]
در این گفتار طی چهار بند به تشریح تئوری برچسب زنی میپردازیم.
بند اول : کلیاتی پیرامون تئوری برچسب زنی
اگرچه اکثر جرم شناسان تئوری برچسب زنی را به «فرانک تاننبام»[۲۲۰] (کتاب جرم و جامعه ۱۹۳۸) نسبت میدهند[۲۲۱]، ولی شاید بتوان ریشه اصلی آن را در کتابی یافت که «لمرت» در سال ۱۹۵۱ تحت عنوان «آسیب شناسی اجتماعی»[۲۲۲] منتشر ساخت. این نظریه بویژه در سالهای ۱۹۶۰ به اوج شکوفایی خود رسید و چندین کتاب و نوشته که از این گرایش نو الهام گرفته بود در آمریکا به چاپ رسید. مطابق این تئوری، واکنشهای رسمی نسبت به اعمال مجرمانه نهایتاً به برچسب خوردن جوانان به عنوان مجرم کمک نموده و آنان را در یک سیر تصاعدی اعمال مجرمانه و ضمانت اجراهای اجتماعی محبوس میکند. [۲۲۳]
هواداران نظریه برچسب زنی از چند جهت جرمشناسی کلاسیک یا علت شناختی را مورد انتقاد قرار میدهند که به دو مورد مهم آن اشاره میگردد:
نخست آنکه جرم شناسی کلاسیک نقش حقوق کیفری و نهادهای قهریه را در تعریف عمل مجرمانه با سکوت برگزار میکند و در واقع بدون اینکه از خود درباره فرایندی که به موجب آن عمل انتسابی به بزهکار به عنوان جرم شناخته میشود سوال کند به تشریح عمل مجرمانه در قالب عوامل جرمزاست دست میزند. دومین انتقاد به نظریههای علت شناختی، مربوط میشود به پژوهش در وجوه افتراق بین بزهکاران و غیر بزهکاران. از دید هواداران تئوری برچسب زنی، در واقع هیچ فرقی بین بزهکاران و غیر بزهکاران وجود ندارد به دو دلیل.
۱- وجود بزهکاری پنهان یا رقم سیاه ـ جرم شناسی علت شناختی در واقع فقط در مورد بزهکاری شناخته شده متمرکز می گردد، ولی همانطوری که می دانیم «رقم سیاه» قسمت اعظمی از بزهکاری واقعی را تشکیل می دهد و هیچ چیز اجازه نمی دهد که بگوییم تبهکارانی که ناشناخته باقی مانده اند به بزهکارانی شناخته و محکوم شده شباهت دارند، برعکس، همه چیز این باور را ایجاد می کند که آنها با انسانهای درستکار فرقی ندارند.
بنابراین می توان گفت وجوه افتراقی که بین محکومان وغیر آنها دیده شده، چیزی جز نتیجه مکانیسم واکنش اجتماعی نیست.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲- دومین دلیل، مشخص نبودن مرز دقیق بین پدیده های انحرافی و پدیده های هنجارین است. [۲۲۴]
به اعتقاد طرفداران تئوری بر چسب زنی، اعمال برچسب های منفی در مورد جوانان، آنان را نسبت پیشه های مجرمان متمایل میکند و این تمایل برچسب وضوح برچسب و طریقه و شدت اعمال آن در نوسان میباشد. آنان در توضیح علت این امر اعلام میکنند که برچسبهای منفی نهایتاً منجر به فرآیندی می شوند که میتوان آنرا «خود برچسب زنی»[۲۲۵] نامید، یعنی در نهایت، فرد انگ خورده این برچسب را به عنوان هویت خویش می پذیرد و نتیجه ی این پذیرش غوطه ور شدن در پیشه مجرمان می باشد. [۲۲۶]
از سوی دیگر، نظریه برچسب زنی به مسأله تبعیض در فرایند برچسب زنی نیز توجه نمود. و اعلام می کند که احتمال برچسب خوردن با توجه به زمینه های نژادی و طبقاتی در نوسان است. نظریه پردازان برچسب زنی « انحراف» را نه به عنوان مجموعه ای از ویژگی های افراد یا گروه ها، بلکه به عنوان یک فرایند تعاملی میان منحرفین و افراد بهنجار تبیین می کنند. به نظر آنها برای درک ماهیت کجروی باید ببینیم چرا به بعضی افراد برچسب کجروی زده می شود. [۲۲۷] بنابراین دیدگاه برچسب زنی عمدتاً توجه خود را بر روی واکنش افراد جامعه نسبت به اشخاص که رفتار انحرافی دارند و نتایج نهایی آن واکنش متمرکز می کند و نه بر روی علت خود رفتار انحرافی، بر اعتقاد هواداران این نظریه، به جای پاسخگویی به این پرسش که « چرا افراد مرتکب جرم می شوند» باید به این سوال پاسخ گفت که « چرا بعضی از افراد به عنوان منحرف تلقی میشوند»[۲۲۸] به علاوه نظریه پردازان برچسب زنی مدعی هستند که اصلاح بزهکار در فرایند برچسب زنی بیشتر به طرز نگرش دیگران به اعمال او بستگی دارد.
بند دوم: ماهیت جرم و بزهکاری از دیدگاه تئوری بر چسب زنی
از نظر هواداران تئوری بر چسب زنی مفاهیم جرم و بزهکاری، مطلق یا همیشگی نیستند، بلکه با توجه به هنجارها،آداب و رسوم و ساختار قدرت اجتماع متغیرند. این، صاحبان قدرت هستند که نظارت می کنند بر اینکه چه چیزی «درست» یا «خطا» و چه امری «قانونی» یا «غیرقانونی» است. علت اینکه برخی اعمال به عنوان قانون شکنی محسوب می شوند این است که افراد صاحب قدرت به آنها به عنوان رفتارهای مضر می نگرند. شماری از پیشگامان نظریه برچسب زنی با اعلام این مطلب که انحراف، نه یک مفهوم مطلق، بلکه یک مفهوم نسبی است که با توجه به مکان و زمان تغییر می کند، به تعریف این نظریه کمک کردند.
جامعه شناسی به نام « کای اریکسون» در یک اظهار نظر قدیمی اعلام می کند که انحراف یک ویژگی ذاتی در اشکال خاص رفتاری نیست، بلکه عبارت از ویژگی ای است که حاضرین دراجتماع که به طور مستقیم یا غیرمستقیم شاهد این رفتارها هستند به این اشکال می بخشند. بعداً «ادوین اس چار» اظهار داشت که رفتار شخص هنگامی به عنوان خطا یا انحراف تلقی می شود که از چارچوب الگوهای رفتار مورد انتظار جامعه خارج میشود و جامعه واکنشهایی را در جهت کمک به جداسازی، اصلاح، تأدیب یا مجازات اشخاص که گرفتار چنین رفتاری هستند از خود نشان می دهد. بنابراین یک شخص « نابهنجار نه تنها زمانی تبدیل به یک منحرف می شود که رفتار او مورد توجه یا نهادهایی قرار می گیرد که اختیار نظارت بر رفتارهای نامطلوب را دارند. [۲۲۹]
هواردبکر در آنچه که احتمالاً مشهورترین اظهار نظر به وسیله یک نظریه پرداز برچسب زنی است شرح داده که چگونه انحراف به وسیله برچسب ها ایجاد می شود: « انحراف کیفیت عمل ارتکابی مشخصی نیست بلکه بهتر است گفته شود که نتیجه اجرای قوانین و ضمانت اجراها درباره شخص متخلف می باشد.
منحرف کسی است که برچسب در مورد او با موفقیت اعمال شده است و رفتار انحرافی رفتاریست که مردم به آن، اینگونه برچسب میزنند.[۲۳۰] به عبارت دیگر اگر واکنشی نباشد انحرافی هم وجود نخواهد داشت. بکر معتقد است که مقررات قانونی و اجتماعی به وسیله «کارفرمایان اخلاقی» ایجاد شده است؛ افرادی که به اخلاقیات اجتماعی علاقهمند بوده و در جهت نظارت بر تعریف و اجرای آن تلاش میکنند. بنابراین، اینکه چه کسانی صاحب قدرت هستند و چگونه « درست و خطا را تفسیر می کنند نقش مهمی در تعریف جرم و بزهکاری دارد. [۲۳۱]
بند سوم: انحراف بدوی و ثانوی
ادوین لمرت در کتاب خود تحت عنوان « آسیب شناسی اجتماعی، اعمال انحرافی را در دو طبقه مجزّی تقسیم بندی نموده است: بدوی و ثانوی.
۱- انحراف بدوی ـ منحرفین بدوی افرادی هستند که مشغول کارهای بد هستند اما به عنوان «افراد بد» تلقی نمی شوند (بزهکاری پنهان). آنها نه به وسیله دیگران به عنوان منحرف برچسب می خورند و نه خود بر چسب زنی می کنند. لمرت برای بیان بهتر مقصود خود مثالی ذکر می کند: مثلاً دانشجویی که به طور موفقیت آمیز ـ و بدون اینکه کشف شود ـ از فروشگاه دانشکده دزدی می کند، نه به وسیله دیگران به عنوان منحرف شناخته می شود و نه خود او،خودش را به عنوان « دزد » یا «مجرم» می شناسد و این سرقت برای وضعیت فعلی و آینده او دارای اهمیت کمی است و او می تواند بدون اینکه نتیجه ای از عملش ناشی شده باشد فارغ التحصیل شود. اگر چه ممکن است اعمال بدوی خطرناک تلقی شود ولی اساساً تأثیری در خود پنداری شخص نمی گذارد.
۲- انحراف ثانوی ـ به اعتقاد لمرت، انحرافات موقعی مهم (ثانوی) می شوند که رفتار انحرافی، تکراری و بسیار مشهود بوده و در معرض واکنش شدید اجتماعی قرار گیرد.
منحرف ثانوی فردی نیست که قبلاً مرتکب یک عمل بد شده است، بلکه او اکنون به عنوان یک «شخص بد» تلقی می شود. در مقال فوق، اگر عمل سرقت آن دانشجو کشف شود ممکن است از دانشگاه اخراج شده و با اتهامات کیفری مواجه شود. بعد از این است که او ـ برچسب خورده و انگ خورده ـ تحت نظر خواهد بود و مورد ظن قرار خواهد گرفت. از دیدگاه لمرت، منحرف ثانوی فردیست که : « رفتارش با یک نقش مبتنی بر آن را به عنوان یک وسیله دفاع، حمله یا انطباق با مشکلات آشکار و نهانی که در اثر واکنش اجتماعی بعدی نسبت به او ایجاد می شود به کار می گیرد.» [۲۳۲]
لمرت برای نشان دادن خواص انحراف زای فرایند بر چسب زنی، این فرایند را به صورت چرخه ای از وقایع ترسیم می کند که در آن، فعل مجرمانه منجر می شود به :
(الف) یک واکنش اجتماعی ، (ب) تجسم خود به عنوان یک منحرف ، (پ) اعمال منحرفانه افزایش یافته و خطرناک تر (سیر صعودی جرم)، (ت) و واکنش اجتماعی شدیدتر و بیشتر، از جمله انتقام جویی های قانونی، (ث) تا اینکه مرحله همانند سازی با یک هویت منحرف کامل می شود، (ج) حالتی از وقایع که احتمال ارتکاب اعمال منحرفانه در آینده را افزایش می دهد (تشدید انحراف) [۲۳۳]
بند چهارم : ارزیابی نظریه برچسب زنی
چهار انتقاد مهم بر این دیدگاه وارد گردیده است:
۱- نظریه پردازان بر چسب زنی از توضیح در مورد آغاز انحراف بدوی عاجزند. چرا برخی از افراد در گیر عمل منحرفانه بدوی میشوند که منجر به برچسب خوردن آنها میشود، در حالی که دیگران در همان شرایط بر رفتارهای هنجارین ادامه می دهند.
۲- مطابق نظریهی برچسب زنی، نرخ زیاد جرم در بین مردان، اقلیتها، و اشخاص فقیر نتیجه بر چسب زنی تبعیض آمیز به وسیله عوامل کنترل اجتماعی است. با وجود این، تحقیقات عملی نشان میدهند که در اکثر موارد، نژاد و طبقه اجتماعی تأثیری در فرایند برچسب زنی ندارد. بنابراین اگر افراد صرفاً به این علت برچسب بخورند که مستحق واکنش های منفی بوده اند (یعنی مرتکب جرایم مهم گردند) در این صورت نظریه برچسب زنی بی اعتبار می گردد زیرا فرایند برچسب زنی نتیجه جرم بوده است و نه علت آن.
۳- مطالعاتی که نتایج برچسب زنی رسمی را ارزیابی میکنند نمیتوانند ثابت کنند که نتیجه این نوع برچسب زنی، تقویت انحراف است. جوانانی که زیر بار فرایند برچسب زنی میروند به شکلی سطحی از تجربیاتشان تأثیر می پذیرند و نه به شکل عمیق، آنگونه که نظریه بر چسب زنی پیش بینی می کند.
۴- جرم شناسان به این نتیجه رسیده اند که این تصور نظریه برچسب زنی که « هیچ عملی ذاتاً بد یا مجرمانه نیست » یک نوع ساده لوحی است چرا که برخی از جرائم همانند آدمکشی و تجاوز به عنف در سرتاسر جهان محکومند. [۲۳۴]
با وجود این انتقادات، تئوری بر چسب زنی اطلاعات مهمی را در مورد رفتار مجرمانه ارائه می کند:
اول: این نظریه نقشی را که عوامل کنترل اجتماعی[۲۳۵] در فرایند بزهکاری ایفا می کنند شناسایی میکند. در صورت نادیده گرفته شدن عوال و اشخاصی که اختیار کنترل و اصلاح رفتار مجرمانه به آنها واگذار شده، نمی توان این رفتار را کاملاً درک کرد.
دوم: تئوری برچسب زنی تأیید میکند که بزهکاری یک بیماری یا رفتار آسیب شناختی نیست. این نظریه توجه خود را بر روی تعامل و واکنشهای اجتماعی که به افراد و رفتار آنها شکل می دهد متمرکز می کند.
سوم: این نظریه اعمال مجرمانه (انحراف بدوی) و پیشههای تبهکارانه (انحراف ثانوی را از یکدیگر متمایز می سازد و نشان میدهد که این دو، مسائل جداگانهای هستند که بایستی به صورت متفاوت با آنها برخورد شود. [۲۳۶]
گفتار دوم: تئوری تعارض اجتماعی
از دیدگاه طرفداران این تئوری گروه های مختلف درجامعه برای تحمیل اراده خود با یکدیگر رقابت می کنند، آنها با بهره گرفتن از پول و قدرت موفق به تنظیم قانون در جهت تأمین نیازها و حفظ منافع خودشان می شوند و آنهایی که نمی توانند رفتارشان را با نیازهای صاحبان قدرت منطبق کنند به عنوان جرم و جنایتکار تعریف می شوند. بنابراین جرم شناسان تعارض گرا مجرمین را به عنوان اشخاص یاغی که قادر به انطباق خود با هنجارهای مناسب جامعه نشیند، در نظر نمیگیرند، بلکه علاقه مند به ارزیابی و توضیح این مسائل هستند که چگونه قانون جزا به عنوان ساز و کاری برای کنترل اجتماعی استعمال می شود و چگونه قدرت اجتماعی سیاسی و اقتصادی در جهت کنترل و سرد شکل دادن به جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. همه ی نظریه پردازان تعارض اجتماعی با این مطلب موافقند که صاحبان قدرت در حالی که رفتار اشخاص فقیر را به عنوان رفتار مجرمانه تعریف می کنند، قانون را به شکلی تنظیم می کند که اعمال خودشان را به عنوان رفتارهای قابل قبول و مناسب تعریف کند. با وجود اینکه هر دو تئوری برچسب زنی و تعارض اجتماعی زیر مجموعه جرم شناسی واکنش اجتماعی محسوب می شوند، ولی در عین حال دیدگاه تعارض اجتماعی، تئوری برچسب زنی را نیز مورد انتقاد قرار داده و اعلام می کند که مدافعان نظریه برچسب زنی به اندازه کافی در جهت نشان دادن عناصر جرم ساز فرهنگ آمریکایی گام بر نمی دارند و صرفاً بر تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف و متفاوت اکتفا می کنند. [۲۳۷]
باید توجه داشت که پایه تئوری تعارض اجتماعی بر تفکرات « کارل ماکس »[۲۳۸] (۱۸۸۳- ۱۸۱۸) مبتنی می باشد. به اعتقاد مارکس، عامل مولد بزهکاری نابرابری اقتصادی می باشد و بزهکاری واکشی علیه بی عدالتی اجتماعی است. لذا در یک جامعه اشتراکی و کمونیستی بزهکاری وجود نخواهد داشت و درچنین جامعه ای فقط کسانی مرتکب جرم میشوند که دارای نوعی بیماری میباشند[۲۳۹] بر اساس نظریه های مارکس در مورد تجزیه و تحلیلهای اقتصادی، هدف عمده و اولیه تئوری تعارض اجتماعی بررسی رابطه ما بین طبقه حاکم و تودهی مردم، همراه با بررسی فرایندیست که به وسیله آن در جامعه انحراف تعریف و کنترل می شود.
تئوریسینهای تعارض اجتماعی به قانون جزا و آیین دادرسی کیفری به عنوان وسائلی در جهت کنترل اعضای فقیر و ندار جامعه می نگرند. این وسایل به افرادی قدرتمند و پولدار کمک می کند تا اصول اخلاقی و معیارهای ویژه خد درمورد رفتار خوب را به کل جامعه تحمیل کنند. بر اساس این تئوری افراد فقیر ممکن است بیشتر یا کمتر از ثروتمندان مرتکبک جرم شود، اما قطعاً بیشتر از آنها دستگیر و مجازات می شوند. تئوری تعارض اجتماعی برای تبیین علل ارتکاب بزه از سوی طبقات پایین جامعه اعلام می کند که فقرا به این علت به طرف جرم کشانده می شوند که :
۱- مقررات و قوانین طبقات متوسط و بالا ارتباط کمی با شیوه زندگی افراد فقیر دارد.
۲- در جامعهای که نعمت و ثروت فراوان است اما برای اکثریت مردم قابل دسترسی نیست یک ناکامی ذاتی وجود دارد.
۳- در میان اعضای طبقه پایین به عنوان یک طبقه اجتماعی که به آنها اجازه سهیم شدن در تنظیم قانون داده نمیشود یک خصومت ریشهدار به وجود میآید.[۲۴۰] بنابراین نظریهپردازان تعارضگرا این فرض قدیمی را که نظام دادرسی آمریکایی، نظامی انسانی و نسبت به همهی شهروندان منصفانه است، رد میکنند.
از طرف دیگر، طرفداران این تئوری خواهان توجه مردم به دلایل واقعی وضع قوانین شده و اعلام میکنند که چنانچه کشف شود که مثلاً قوانین مربوط به سرقت در اصل برای حفاظت پول و سرمایه ثروتمندان وضع گردیده است، آنهایی که این قانون را نقض میکنند نبایستی خوشان را به عنوان اشخاص شرور یا خطاکار بدانند، بلکه بایستی بیشتر به عنوان قربانیان یک سیستم نادرست به خودشان نگاه کنند. در این راستاست که برخی از جرم شناسان مارکسیست حتی پیشنهاد عدم استفاده از واژه «مجرم» را طرح می کنند.[۲۴۱]
با توجه به این مطالب چنین به نظر میرسد که نظره پردازان تعارض گرا بزهکاری را به عنوان پاسخ طبیعی اشخاص در برابر شرایط اجتماعی ایجاد شده به وسیله جامعه سرمایه داری تلقی میکنند ومعتقدند که رفتار مجرمانه نتیجه بیعدالتی اجتماعی و اقتصادی نظام سرمایه داریست. از دید اینان ناتوانی نظام سرمایه داری در کنترل بزهکاری به این دلیل است که بیشترین منافع خود دولت در حفظ تعداد زیادی از جوانان منحرف و بی خانمان می باشد، چرا که می تواند این جوانان را به عنوان کارگران حاشیهای با حداقل دستمزد و در مشاغلی که هیچ کس خواستار آن نیست، استخدام کند.
البته باید توجه داشت که انتقاداتی نیز به این تئوری وارد گردیده است که عمده ترین آنها متوجه آرمان گرائی آن شده است؛ به نظر می رسد که سرزنش دولت به خاطر همه شرارت ها نادیده گرفتن تنوع زیاد اختلافات انسانی است. همچنین تئوری تعارض از این حقیقت چشم پوشی می کند که تعداد زیادی از رفتارهای مجرمانه به وسیله جوانان طبقه پایین که هم سن و سالان تهیدست خود را هدف قرار می دهند، اتفاق می افتد. اعضای طبقه پایین بیش از آنکه از سرمایه داران سود جو بترسند از گروه های محلی خشونت هراس دارند.
انتقاد دیگری که بر این تئوری وارد گردیده، وجود قوانین بسیاری است که برای محدود کردن فعالیت های گروه های مشخص از سرمایه داران به تصویب رسیده اند که به نظر می رسد این امر استدلال جرم شناسان مارکسیست را در این زمینه که قانون جزا معمولاً فعالیت افراد طبقات پایین، و نه فعالیت قدرتمندان را مجرمانه تعریف می کند، رد می نماید: [۲۴۲]
با توجه به این انتقادات، عدهای از نظریه پردازان تعارض گرا نهایتاً به این باور رسیده اند که نادیده گرفتن مشکلات ناشی از جرم و خشونت گروه های درون شهری که اغلب مردم تهیدست را هدف قرار میدهند اشتباه میباشد. این عده که تحت عنوان «رئالیسم چپ»[۲۴۳] شناخته می شوند، نظرات آرمانی مارکسیستهای ایده آلیست را که مجرمین خیابانی را به عنوان انقلابیون ترسیم می کنند، رد می نمایند. آنها به سوی این دیدگاه واقع گرایانه متمایل شده اند که مجرمین خیابانی به اشخاص فقیر و فاقد آزادی آسیب می رسانند و لذا اینها (اشخاص فقیر) به طور مضاعف مورد سوء استفاده قرار می گیرند:
اول به وسیله نظام سرمایه داری و بعداً توسط اعضای طبقه خودشان (مجرمین خیابانی) [۲۴۴] در پایان این گفتار لازم به ذکر است که تئوریهای برچسب زنی و تعارض اجتماعی در طی دو دهه گذشته تأثیر مهمی بر روی سیاست پیشگیری از بزهکاری داشته اند. در این خصوص فقط به ذکر قسمتی از گزارش کمیسیون تشکیل شده توسط رئیس جمهور امریکا درباره اجرای قانون و اداره دادگستری که در سال ۱۹۶۷ منتشر گردید و در واقع نتیجه ارائه تئوریهای مذکور بود، اکتفا می گردد:
« چسباندن برچسب بزهکاری می تواند واقعهای مهم در زندگی یک جوان باشد. پس از آن او مورد تردید و ظن قرار می گیرد و هر خطای او دلیلی بر طبع مجرمانهاش تلقی گردیده، و بیشتر از فعالیت های مشروع محروم میشود. به زودی این شخص به عنوان مجرم تلقی شده و با او به صورت یک مجرم رفتار می شود. حتی اگر او بتواند بر واکنش و خودپنداری متخاصمانهاش چیره گشته و در صدد حرکت در مسیر قانون برآید، این کار را بسیار مشکل خواهد یافت».[۲۴۵]
بخش دوم :
مطالعات میدانی تجزیه و تحلیل داده ها در زمینه بزهکاری خشونت آمیز در زندانیان آمل
فصل نخست: بررسی آمار ظاهری و قانونی جرائم خشونتآمیز در زندانیان آمل
بزهکاری از لحاظ شناسایی جرائم به سه دسته تقسیم میگردد. بزهکاری واقعی، ظاهری و قانونی. آنچه که معمولاً در بررسیها و تحقیقات مدنظر قرار میگیرد، بزهکاری ظاهری و قانونی است. چرا که دست یافتن به رقم بزهکاری واقعی امری مشکل و حتی غیر ممکن میباشد. بر این اساس ، در گفتار حاضر نیز تلاش گردیده است تا با بررسی گزارشات نیروی انتظامی و آمارهای دادگستری شهرستان آمل در طول سال ۱۳۹۱، آمار بزهکاری ظاهری و قانونی در شهرستان آمل به تفکیک نوع جرائم تا حد امکان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
مبحث اول : بررسی آمار ظاهری جرایم خشونت آمیز در شهرستان آمل
در طی سال ۱۳۹۱ مجموعاً تعداد ۴۰۳۹ فقره جرم از سوی نیروی انتظامی شهرستان آمل گزارش گردیده است. برای بررسی هر چه بهتر و مفیدتر آمار بزهکاری ظاهری و با توجه به نوع جرائم ارتکابی در شهرستان آمل میتوان این جرائم را در چهار طبقه تقسیم بندی کرد.
جرایم علیه اشخاص – جرایم علیه اموال – جرایم منافی عفت و مخلّ نظم عمومی و جرائم علیه آسایش عمومی.
گفتار اول : جرائم علیه اشخاص و اموال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-08] [ 08:21:00 ب.ظ ]




بررسی و تحلیل نقش مدیریت ارتباط با مشتری در یک چرخه اقتصادی کامل در صنعت هتلداری ایران را امری ضروری و با اهمیت می‌داند.

اهداف پژوهش
هدف اصلی
سنجش رابطه بین مدیریت ارتباط با مشتری، بازاریابی رابطه‌مند وعملکرد تجاری در هتل‌های شهر تهران

اهداف فرعی
تعیین ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری وبازاریابی رابطه‌مند
تعیین ارتباط بین بازاریابی رابطه‌مند وعملکرد تجاری
سوال‏های پژوهش
سوالات تحقیق به شرح زیرمطرح است:
آیا بین مدیریت ارتباط با مشتری وبازاریابی رابطه‌مند در هتل‌های شهر تهران رابطه وجود دارد؟
آیا بین بازاریابی رابطه‌مند و عملکرد تجاری در هتل‌های شهر تهران رابطه وجود دارد؟
آیا مدل رابطه‌ای بین مدیریت ارتباط با مشتری، بازاریابی رابطه‌مند، و عملکرد تجاری در هتل‌های شهر تهران قابل ارائه می‌باشد؟
چارچوب نظری تحقیق
براساس مدلی که وو و لو (۲۰۱۲) ارائه نموده اند متغیرهای مدل عبارتند از:
متغیر وابسته نهایی(عملکرد تجاری)، متغیر میانجی(بازاریابی رابطه مند)، متغیر مستقل(پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری). چارچوب نظری تحقیق در شکل (۱ـ۱) ارائه شده است.
پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری
عملکرد تجاری
عملکرد خدمات اینترنتی
عملکرد حمایت از مشتری
عملکرد حمایت از بازاریابی
تاثیر بازاریابی رابطه مند
مشروعیت
مبادلات مورد انتظار در آینده
ارتباط متقابل
سودمندی
مالی
مشتری
فرایند داخلی
رشد و یادگیری
(شکل ۱-۱) مدل ارتباطی مدیریت ارتباط با مشتری، بازاریابی رابطه‌مند و عملکرد تجاری در هتل‌ها (شولانگ و چین لانگ،۲۰۱۲)

فرضیه‌های پژوهش
پیش از بیان فرضیه‌های تحقیق لازم است تا چارچوب نظری تحقیق و نحوه شکل گیری و تبیین روابط ادعا شده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
بسیاری از شرکت‌ها استراتژی‌ها و عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری را به منظور افزایش تاثیر بازاریابی رابطه‌مند بر مشتریان هدف، ازجمله در تجارت آنلاین و صنایع خدماتی استفاده می‌کنند (روی[۲۳]،۲۰۰۸ ؛ لولر[۲۴]،۲۰۰۵). هدف صریح مدیریت ارتباط با مشتری رسیدن به اثرات بازاریابی رابطه‌مند است (مریل[۲۵]،۱۹۹۹). استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری به شرکت‌ها کمک می‌کند تا روابط بلند مدت با منافع متقابل با مشتریان خود ایجاد کنند و در نهایت روابط وفادار و سود بیشتر را در تجارت خود توسعه دهند. در واقع مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه‌مند ارتباط متقابلی بایکدیگر دارند. تمامی فعالیت‌های مدیریت ارتباط با مشتری در جهت ایجاد ،توسعه و حفظ روابط بهینه با مشتریان و افزایش اثرات بازاریابی رابطه‌مند می‌باشد(مورگان[۲۶] وهانت[۲۷]،۱۹۹۴). استون و همکاران[۲۸] (۱۹۹۶) معتقدند که از طریق مدیریت ارتباط با مشتری ،بازاریابی رابطه‌مند می‌تواند با ادامه تعاملات و ارتقا ارزش‌های مطلوب مشتریان با آنان رابطه ایجاد کند به طوری که هم شرکت و هم مشتری سود ببرند. الرباعی و الناظر[۲۹] (۲۰۱۰) نیز معتقدند که بازاریابی رابطه‌مند تاثیر قابل توجهی بر روی وفاداری مشتریان دارد. از سوی دیگر جانگ و همکاران[۳۰] (۲۰۰۶) شواهدی از همبستگی بالای بین بازاریابی رابطه‌مند و عملکرد مالی در صنعت هتلداری یافته اند. بنابر این بازاریابی رابطه‌مند دارای تاثیر مثبت بر عملکرد تجاری ، به خصوص در صنایع خدماتی مثل هتلداری نیز می‌باشد.
حال با عنایت به توضیحات ارائه شده فرضیه‌های تحقیق به صورت زیر بیان می‌شود:
در هتل‌ها پیاده‌سازی خدمات اینترنتی در سیستم مدیریت ارتباط با مشتری با بازاریابی رابطه‌مند ارتباط دارد.
در هتل‌ها پیاده‌سازی حمایت از مشتری در سیستم مدیریت‌ارتباط‌با‌مشتری با بازاریابی رابطه‌مند ارتباط دارد.
در هتل‌ها پیاده‌سازی حمایت از بازاریابی در سیستم مدیریت‌ارتباط‌با‌مشتری با بازاریابی رابطه‌مند ارتباط دارد.
در هتل‌ها بازاریابی رابطه‌مند با جنبه‌های مالی عملکرد تجاری ارتباط دارد.
در هتل‌ها بازاریابی رابطه‌مند با جنبه‌های مشتری عملکرد تجاری ارتباط دارد.
در هتل‌ها بازاریابی رابطه‌مند با جنبه‌های فرایند داخلی عملکرد تجاری ارتباط دارد.
در هتل‌ها بازاریابی رابطه‌مند با جنبه‌های یادگیری و رشد عملکرد تجاری ارتباط دارد.

تعاریف مفهومی و عملیاتی
تعاریف مفهومی متغیرها
مدیریت ارتباط با مشتری: مدیریت ارتباط با مشتری، روشی است که با بهره گرفتن از نرم افزار و فن آوری مرتبط با مدیریت خودکار به بهبود فرآیندهای عملیاتی با هدف فروش، بازاریابی و خدمات مشتری می‌پردازد (بهاتیا[۳۱]، ۱۹۹۹). گرینبرگ[۳۲] (۲۰۰۱) تاکید می‌کند که مدیریت ارتباط با مشتری یک سری از فرآیندهای گسترده و فرآیندهای فناوری اطلاعات برای مدیریت مشتریان بالقوه و موجود و بهبود ارتباط سازمان با شرکای خود است. مدیریت ارتباط با مشتری همچنین یک سیستم اطلاعاتی است که کمک می‌کند تا شرکت‌ها درک بهتری از نیازها و رفتارهای مشتری داشته باشند و با فرآیندهای عملیات و فناوری (کریستوفر[۳۳]، ۲۰۰۳) همراه است. چن و چن[۳۴] (۲۰۰۴) عوامل موفقیت استراتژی‌های مدیریت ارتباط با مشتری از جمله رهبری قهرمانانه، بازاریابی داخلی، مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، یکپارچه سازی سیستم‌ها، و تغییر فرهنگ / ساختار را شناسایی کردند. زبلاو همکاران [۳۵](۲۰۰۴) پنج دیدگاه غالب در مدیریت ارتباط با مشتری را که شامل فرایند، استراتژی، فلسفه، توانایی‌ها، و تکنولوژی است را پیشنهاد دادند. CRM استراتژی یکپارچه و فرآیندی است که سازمان را قادر می­سازد تا به شناسایی، انتخاب و حفظ مشتریان بپردازد وبا ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان، به صورت سودآور به آن­ها خدمت رسانی کند (شاهین و تیموری، ۱۳۸۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
بازاریابی رابطه‌مندبازاریابی رابطه‌مند، رابطه بین سازمان و مشتریان آن از طریق ایجاد جاذبه به وسیله اقدامات بازاریابی چندگانه (بری و همکاران[۳۶] ، ۱۹۸۳) است، که همچنین منجر به حفظ مشتری نیز می‌شود. بازاریابی رابطه‌مند نشان دهنده استراتژی‌های کلیدی و همچنین برداشت‌های تاکتیکی در یک شرکت هستند ( گرون روس [۳۷]، ۱۹۹۶). لاندری[۳۸] (۱۹۹۸ ) بازاریابی رابطه‌مند را بدین صورت تعریف می‌کند: کاربرد یک پایگاه داده‌ها در دراز مدت توسط یک شرکت برای درک مشخصات مشتری و توسعه بیشتر روابط از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف برای ارائه ارزش و خدمات. آرمسترانگ و کاتلر[۳۹] (۲۰۰۰) معتقدند که بازاریابی رابطه‌مند یک فرایند ارتباطی برای ایجاد ، حفظ و افزایش ارزش متقابل بین شرکت و مشتریان و یا سایر گروه‌های ذینفع استبازاریابی رابطه مند بر یک فرایند طولانی مدت، با هدف انتقال ارزش های بلند مدت به مشتریان تاکید می کند. در اصل، مفهوم بازاریابی بر پایه برد-برد است، به شکلی که دو طرف از ارزش و سود متقابل نشأت گرفته از روابط بلند مدت با مشتریان بهره ببرند (وو و لو[۴۰]،۲۰۱۲).
عملکرد کسب و کارعملکرد کسب و کار یک مفهوم کلی است که برای نشان دادن نتیجه نهایی فعالیت‌های عملیاتی سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد (زیلاگی،۱۹۸۴) همچنین شاخصی برای ارزیابی سطح موفقیت پروژه است (دوکرت و استو، ۱۹۹۳). ایوانز و همکاران (۱۹۹۶) نشان می‌دهند که ارزیابی عملکرد یک عامل کلیدی برای کمک به سازمان جهت مدیریت منابع خود به طور موثر و کنترل اهداف خود است.

تعاریف عملیاتی متغیرها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:20:00 ب.ظ ]




آنچه در ارتباط با جنبه‌های منفی برنامه‌ریزی استراتژیک مطرح است اینکه، پیش‌بینی تغییرات محیطی مشکل است و توانایی و تشخیص سازمان در همسویی با آنها، لزوم به سرمایه‌گذاری در وقت و هزینه نیروی انسانی است (بیگی، ۱۳۸۵).
مزایای‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌
۱ - یکی‌ از مزایای‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ هادی‌ بودن‌ آن‌ است. این‌ نوع‌ برنامه‌ریزی‌ جهت‌ و مسیر فعالیتها و عملیات‌ سازمان‌ را مشخص‌ ساخته‌ و به‌عنوان‌ راهنمای‌ سازمان‌ عمل‌ می‌کند.
۲ - جهت‌گیری‌ آینده، اولویتها را مشخص‌ می‌سازد و تصمیمهای‌ امروز را در پرتو پیامدهای‌ آینده‌ اتخاذ می‌کند.
۳- برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ نقش‌ هماهنگ‌کننده‌ بین‌ برنامه‌های‌ عملیاتی‌ سازمان‌ را انجام‌ می‌دهد و اقدامات‌ واحدهای‌ مختلف‌ را در یک‌ مسیر جهت‌ می‌بخشد.
۴ - با اوضاع‌ و شرایطی‌ که‌ به‌ سرعت‌ دستخوش‌ تغییر می‌شوند به‌ روش‌ کارساز برخورد کرده‌ و کار تیمی‌ و تخصصی‌ کارشناسی‌ ایجاد می‌کند.
۵ - برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ با نگرش‌ بلندمدت، به‌ پیش‌بینی‌ آینده‌ می‌پردازد و از این‌رو اطلاعاتی‌ را در خود دارد که‌ برای‌ اقدامات‌ درازمدت‌ مدیران‌ مفید است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۶ - برنامه‌ریزی‌ و مدیریت‌ استراتژیک‌ خواهان‌ بینش‌ استراتژیک‌ در سراسر واحدهای‌ سازمانی، و از جمله‌ همه‌ سیستم‌های‌ اداری‌ است‌ و به‌ جای‌ اینکه‌ عملی‌ مکانیکی‌ باشد نقش‌ محوری‌ افراد، گروه ها و نفوذ فرهنگ‌ سازمان‌ را به‌ رسمیت‌ می‌شناسد (برایسون،۱۲۸).
رویکرد برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌
‌ ‌برای‌ طرح‌ یک‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ می‌توان‌ سه‌ گام‌ اساسی‌ را درنظر گرفت‌ و براساس‌ آن‌ طرح‌ استراتژیک‌ را برنامه‌ریزی‌ و اجرا کرد. این‌ سه‌ گام‌ عبارت‌ است‌ از:
گام‌ اول: موضوع‌ خود را به‌عنوان‌ یک‌ سازمان‌ مشخص‌ کنیم‌ (کجا هستیم‚)
گام‌ دوم: در آینده‌ در نظر داریم‌ چه‌ موضعی‌ داشته‌ باشیم‌ (به‌ کجا می‌رویم)
گام‌ سوم: برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌ یک‌ رویکرد بنا کنیم‌ و آن‌ را به‌ مرحله‌ اجرا درآوریم.
ویژگیهای‌ گام‌ اول: در این‌ مرحله‌ ۵ تا ۱۰ درصد وقت‌ صرف‌ برنامه‌ریزی‌ می‌شود. به‌عبارتی‌ در این‌ گام‌ برنامه‌ریزی‌ نقش‌ عمده‌ای‌ ندارند فقط‌ جایگاه‌ و وضعیت‌ کنونی‌ سازمان‌ تعیین‌ می‌شود و درحقیقت‌ مشخص‌ می‌گردد که‌ در ابتدای‌ کار کجا هستیم.
ویژگیهای‌ گام‌ دوم: برنامه‌ریزی‌ در این‌ گام‌ نقش‌ مهمی‌ را ایفا می‌کند و ۴۰ تا ۶۰ درصد وقت‌ گروه‌ را برنامه‌ریزی‌ به‌ خود اختصاص‌ می‌دهد. کیفیت‌ تصمیمات‌ این‌ گام‌ بر کامیابی‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ تاثیر بسزا دارد.
ویژگیهای‌ گام‌ سوم: در این‌ مرحله‌ نیز ۴۰ تا ۶۰ درصد وقت‌ گروه‌ صرف‌ برنامه‌ریزی‌ می‌شود. درخلال‌ این‌ گام‌ گروه‌ استراتژی‌ها را برای‌ تحقق‌ چشم‌انداز تدوین‌ می‌کند. درطول‌ اجرای‌ گام‌ سوم، گروه‌ طراحی‌ تاکتیکی‌ را آغاز می‌کند که‌ به‌ تحقق‌ طرح‌ استراتژیک‌ کمک‌ خواهدکرد (براین کوبین،۱۳۷۶).
محدودیتهای برنامه‌ریزی استراتژیک
‌ ‌با وجود مزایای‌ برشمرده‌ شده‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ بسیاری‌ از صاحبنظران‌ نیز برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ را ناکارا و گاهی‌ اوقات‌ زائد می‌دانند و محدودیتهایی‌ را درجهت‌ کاربرد آن‌ بیان‌ می‌دارند که‌ عبارت‌ است‌ از:
۱ - بالابودن‌ هزینه‌هایی‌ که‌ جهت‌ امر برنامه‌ریزی‌ نیاز است‌ و اغلب‌ سازمانهای‌ کوچک‌ امکان‌ استفاده‌ از آن‌ را پیدا نمی‌کنند؛
۲ – از نظر زمانی‌ این‌ نوع‌ برنامه‌ریزی‌ نیاز به‌ زمانی‌ طولانی‌ دارد. سازمانها برای‌ برنامه‌ریزی‌ باید مدت‌ زمان‌ زیادی‌ وقت‌ صرف‌ کرده‌ و مراحل‌ مختلف‌ این‌ فرایند را پشت‌ سر نهند تا سیستم‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ بتواند شروع‌ به‌ کار کند.
۳ - فرایند برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ بیش‌ از آنچه‌ هست‌ یا می‌تواند باشد منطقی‌ و تحلیلی‌ ارائه‌ شده‌ است. طرح‌ آن‌ بیش‌ از اندازه‌ ذهنی‌ است‌ و نمی‌تواند پویائیهای‌ اجتماعی‌ - سیاسی‌ کار در هر سازمانی‌ را ملحوظ‌ دارد؛
۴ - تصمیم‌گیری‌ درمورد ماموریت‌ و اهداف‌ همواره‌ ساده‌ نیست‌ و ممکن‌ است‌ معنایی‌ نداشته‌ باشد؛
۵ - برنامه‌ریزی‌ استراتژیکی‌ ازنظر تخصصی‌ نیاز به‌ نیروی‌ انسانی‌ متخصص‌ دارد که‌ دردسترس‌ همه‌ سازمانها نیست؛
۶ - عدم‌ دسترسی‌ سازمانها برای‌ رسیدن‌ به‌ اطلاعات‌ جامع‌ و به‌ موقع‌ درمورد محیط، تحولات‌ و رویدادهای‌ کلان‌ محیطی؛
۷ - عدم‌ آشنایی‌ مدیران‌ با مباحث‌ مدیریت‌ استراتژیک‌ و برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ و عدم‌ اعتماد آنها به‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک (برایسون،۱۳۷۲).
ویژگی‌های برنامه‌ریزی استراتژیک
۱- برنامه‌ریزی استراتژیک انعکاسی از ارزش‌های حکم بر سازمان است.جهان بینی‌ها، اعتقادات و باور‌های مدیران و اعضای سازمان،در برنامه ریزی استراتژیک منعکس می‌‌شوند.
۲- برنامه ریزی استراتژیک معطوف به پرسش‌های اصلی‌ و مسائل اصلی‌ سازمان هاست.
۳- برنامه ریزی استراتژیک با مطرح ساختن اهداف بلند مدت و تبیین رسالت‌های سازمانی،مدیران را در انجام فعالیت‌هایشان هم جهت و هماهنگ می‌‌سازد.
۴- برنامه ریزی استراتژیک دارای دید دراز مدت است و افق‌های دور تر را در سازمان مطرح می‌‌سازد.برنامه ریز در این نوع برنامه ریزی به آینده‌های دور می‌‌اندیشد و می‌‌کوشد موقعیت سازمان را در بلند مدت ترسیم کند.
۵- برنامه ریزی استراتژیک اقدامات و عملیات سازمان را در دوره‌های زمانی‌ به نسبتا طولانی‌،هماهنگ می‌‌کند و به آن‌ها پیوستگی و انسجام می‌‌بخشد.
۶- برنامه ریزی استراتژیک در سطوح عالی‌ سازمان شکل می‌گیرد .
۷- برنامه ریزی استراتژیک فراگیر است و برنامه‌های عملیاتی‌ سازمان را در بر می‌‌گیرد و به آن‌ها جهت می‌‌بخشد(فیض،۱۳۸۹).
۸- برنامه ریزی استراتژیک امکانات و محدودیت‌های درونی و بیرونی سازمان را مدّ نظر قرار داده و پیش بینی‌‌های خود را با توجه به آن‌ها انجام می‌‌دهد (الوانی،۱۳۸۶).
مدل‌های مختلف برنامه‌ریزی استراتژیک
۱- کار سالارانه
۲- براسیون
- شروع فرایند و تصمیم برای برنامه‌ریزی
- شناسایی و تعیین دستور العمل‌های سازمانی
- شناخت رسالت و ارزش‌های سازمانی
- ارزیابی محیط خارجی (فرصت‌ها و تهدیدها)
- ارزیابی محیط داخلی (قوت‌ها و ضعف‌ها)
- شناسایی مسایل استراتژیکی که سازمان با آنها مواجه است.
- تنظیم استراتژی‌ها (گزینه‌های علمی، موانع، پیشنهادهای اصلی، اقدامات برنامه و کار)
- ترسیم وضعیت آینده سازمان و ایجاد دیدگاه سازمانی و چشم انداز موفقیت برای آن(هیوز،۱۳۷۷).
۳- فریمن (ذی نفعان)
- تعیین رسالت سازمان (البته با محورین انتطارات ذی نفعان)
- بررسی و شناخت محیط داخلی و خارجی سازمان
- تدوین استراتژی‌های اولیه جهت تقابل؛ انتظارات گروه های ذی نفع
- تعیین گروه های ذی نفع مرتبط با سازمان
- تعیین مطلوبیت‌های مورد انتظار ذی نفعان
- انتخاب استراتژی بر اساس قابلیت پوشش انتظارات ذی نفعان
۴- بهبود عملکرد (PIP)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:20:00 ب.ظ ]




ب: تعهد هنجاری[۴۴]
تعهد هنجاری دومین مفهوم و عنصری است که تعهد سازمانی را ایجاد می کند. تعهد هنجاری به عنوان نوعی تعهد و التزام تعریف شده است که کارکنان را به سمت این احساس هدایت می نمایدکه با سازمان بمانند (چانگ و لین[۴۵]، ۲۰۰۸: ۹۸- ۹۲).
محققان پی برده­اند که تعهد هنجاری توسط سطح پرداخت، سطح تحصیلات یا سن هدایت
نمی شود، بلکه یک احساس اعتماد متقابل است که الزام و تعهد برای ماندن را ایجاد می کند. آلن و میر [۴۶]در تحقیقی اشاره کردند سازمان هایی که به ایجاد فرهنگی مبادرت می ورزندکه از کارکنان انتظار می رود، تا به سازمان وفادار باشند. به احتمال بیشتر، کارکنانی با تعهد هنجاری بالا خواهند داشت. تعهد هنجاری موجب افزایش اعتماد به سازمان می شود و عامل مهمی در تحریک مشارکت افراد در سازمان می باشد. تعهد هنجاری به طور زیاد با رضایت شغلی مرتبط است. هم چنین محققان پی بردند کارکنانی که دارای تعهد هنجاری بالا هستند، به این دلیل در سازمان خواهند ماند که احساس می کنند از لحاظ اخلاقی این کار درست است. وینر [۴۷]در مطالعه ای بیان کرده است که اخلاقیات درونی افراد و فرهنگ سازمانی، تعهد هنجاری کارکنان را هدایت می کند (هاندلن، ۲۰۰۹: ۱۰۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
ج: تعهد مستمر[۴۸]
تعهد مستمر جزء سوم تعهد سازمانی می باشد. تعهد مستمر به عنوان نیاز به ماندن با یک سازمان، به دلیل هزینه بالای ترک آن تعریف شده است. آلن و میر می گویند که تعهد مستمر بر پایه دو عامل ایجاد می شود: تعداد یا مقدار سرمایه گذاری و اهمیت آن سرمایه گذاری. کارکنان در سازمان باقی می مانند چون تصور می کنند که احتمالاً هزینه ترک سازمان خیلی بالا است (هاندلن، ۲۰۰۹: ۱۰۲).
۲-۲-۵-تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چندبعدی
پورتر [۴۹]تعهد را براساس نیروی کلی همانندسازی و مشارکت یک فرد در سازمان تعریف می کند. در این دیدگاه تعهد ناشی از سه عامل است:
۱-قبول اهداف و ارزش­های سازمان
۲- تمایل به همکاری با سازمان برای کسب اهدافش
۳-میل به باقی ماندن در سازمان.
در این دیدگاه، تعهد به عنوان یک مفهوم تک بعدی نگریسته شده است، که تنها متمرکز بر تعهد عاطفی است (استیرز و پورتر[۵۰]، ۱۹۹۱: ۴۳).
سال ها، اندیشمندان درک ما را از تعهد سازمانی با نگریستن به آن به شکل چندبعدی تغییر داده اند. این محققان علاقه مند به یک مجموعه وسیع تر از پیوندها بین کارکنان و سازمان­ها نسبت به آنچه که پورتر مطرح کرد، بوده اند. درحالی که پورتر متمرکز بر یک پیوند توصیف شده با قبول اهداف سازمان بوده است، تحقیقات محققان بعدی بر انواع تعهد متمرکز شده است که می تواند برای توجیه رفتار فرد و استمرار آن در محیط کار در نظر گرفته شود (مودی[۵۱]، ۱۹۹۸: ۶۵).
۲-۲-۶-الگوهای چندبعدی(مدل های) تعهد سازمانی
۱-مدل اریلی و چتمن[۵۲]
اریلی و چتمن الگوی چند بعدی خود را مبتنی بر این فرض بنا نهادند که تعهد، نگرشی را نسبت به سازمان ارائه کرده و مکانیسم هایی دارد که ازطریق آنها می تواند نگرش شکل بگیرد. بنابراین اریلی و چتمن معتقدند که پیوند بین فرد و سازمان می تواند، سه شکل متابعت، همانندسازی و درونی کردن را به خود بگیرد. متابعت، زمانی اتفاق می افتد که نگرش­ها و رفتارهای همسو با آنها به منظور کسب پاداشهای خاص اتخاذ می شوند. همانندسازی، زمانی اتفاق می افتد که فرد نفوذ را به خاطر ایجاد یا حفظ رابطه ارضاکننده می پذیرد. سرانجام درونی کردن، رفتاری که از ارزش­ها و یا اهداف نشأت گرفته را منعکس می کند که با ارزش­ها یا اهداف سازمان منطبق است. بررسی جدیدتر از یک نمونه بزرگتر دو نوع تعهد را به جای سه نوع تعهد مشخص کرد که تعهد ابزاری (متابعت) و تعهد هنجاری (همانندسازی و درونی کردن) نامیده شدند. در تحقیقات بعدی این دو محقق و همکارانشان نتوانستند تمایزی را بین همانندسازی و درونی کردن قایل شوند. از این رو، آنها در تحقیقات جدیدتر موارد همانندسازی و درونی کردن را ادغام کردند و آن را تعهد هنجاری نامیدند. متابعت، نیز در کار اخیرشان تعهد ابزاری نامیده شده است که متمایز از همانندسازی و درونی کردن است. برای مثال، اریلی و چتمن متوجه شدند که متابعت به طور مثبت تا منفی با ترک شغل ارتباط دارد. با درنظرگرفتن اینکه تعهد سازمانی عموماً به عنوان متغیری درنظرگرفته می شود که احتمال ترک شغل را کاهش دهد، این یافته بعضی سوال­ها را درباره اینکه آیا متابعت می تواند، به عنوان یک شکل از تعهد سازمانی درنظرگرفته شود را، به وجود آورده است (گرین برگ و بارون[۵۳]، ۱۹۹۷: ۳).
٢- مدل می یر و آلن[۵۴]
می یر و آلن مدل سه بعدیشان را مبتنی بر مشاهده شباهت ها و تفاوت هایی که در مفاهیم تک بعدی تعهد سازمانی وجود داشت، ایجاد کردند. بحث کلی آنها این بود که تعهد، فرد را با سازمان پیوند می دهد و بنابراین، این پیوند احتمال ترک شغل را کاهش خواهد داد. آنها بین سه نوع تعهد، تمایز قائل می شوند. تعهد عاطفی اشاره به وابستگی احساسی فرد به سازمان دارد. تعهد مستمر مربوط به تمایل به باقی ماندن در سازمان به خاطر هزینه های ترک سازمان یا پاداش­های ناشی از ماندن در سازمان می شود. سرانجام تعهد هنجاری احساس تکلیف به باقی ماندن به عنوان یک عضو سازمان را منعکس می کند. آشکارا یک همپوشی بین روشی که پورتر تعهد را مفهوم سازی کرده و کارهای بعدی اریلی و چتمن و می یر و آلن وجود دارد. روش پورتر به تعهد خیلی مشابه با بعد درونی کردن اریلی وچتمن و مفهوم تعهد عاطفی می یر و آلن است. در حقیقت به نظر می یر و آلن پرسشنامه تعهدسازمانی پورتر می تواند به عنوان تعهد عاطفی تفسیر شود (می یر و هرسکویچ[۵۵]، ۲۰۰۱: ۱۱).
٣- مدل آنجل و پری[۵۶]
آنجل و پری بر پایه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه تعهد سازمانی پورتر و همکارانش، بین تعهد ارزشی و تعهد به ماندن، تمایز قائل شدند. اگرچه این پرسشنامه یک بعدی درنظر گرفته شده است، تحلیل آنجل و پری دو عامل اساسی پرسشنامه را آشکار کرد. یک عامل به وسیله پرسش هایی مشخص می شود که تعهد به ماندن را ارزیابی می کنند و دیگری به وسیله پرسش هایی که تعهد ارزشی (حمایت از اهداف سازمان) را اندازه گیری می کنند، مشخص می گردد. تعهد ارزشی آنجل و پری گرایش مثبتی را به سازمان نشان می دهد. این نوع تعهد اشاره به تعهد روانی و عاطفی دارد. تعهد به ماندن آنجل و پری اشاره به اهمیت تعاملات پاداش ها- مشارکت های تفکیک ناپذیر در یک مبادله اقتصادی دارد. این نوع تعهد اشاره به تعهد حسابگرانه مبتنی بر مبادله و تعهد مستمر دارد (فرهنگی، ۱۳۸۴: ۱۶-۱۴).
۴- مدل مایر و شورمن[۵۷]
به نظر مایر و شورمن تعهد سازمانی دو بعد دارد. آنها این دو بعد را تعهد مستمر (میل به ماندن در سازمان) و تعهد ارزشی (تمایل به تلاش مضاعف) نامیدند. اگرچه شباهت­هایی بین ابعاد تعهد سازمانی شناسایی شده توسط آنجل و پری و مایر و شورمن و آنچه که توسط می یر و آلن شناسایی شده وجود دارد، اما یک تفاوت اساسی بین مدل­های آنها نیز وجود دارد. سه جزء تعهد می یر و آلن (عاطفی، مستمر و هنجاری) اصولاً براساس قالب ذهنی که فرد را به سازمان مرتبط می کنند، متفاوت هستند. نتیجه رفتاری هر سه جزء تعهد با این حال مشابه است و آن ادامه کار در سازمان است. برعکس، در مدل­های آنجل و پری و مایر و شورمن، فرض شده است که تعهد مستمر مرتبط با تصمیم به ماندن یا ترک سازمان است و تعهد ارزشی مرتبط به تلاش مضاعف در جهت حصول به اهداف سازمانی است (می یر و اسکورمن[۵۸]، ۱۹۹۸: ۱۶).
۵- مدل پنلی و گولد[۵۹]
پنلی و گولد یک چارچوب چندبعدی را ارائه کردند. آنها بین سه شکل از تعهد با عناوین اخلاقی، حسابگرانه و بیگانگی تمایز قائل شدند. تعریف تعهد اخلاقی به طور نزدیکی با تعریف تعهد عاطفی می یر و آلن و تعهد ارزشی آنجل و پری و مایر و شورمن یکسان است. استفاده از واژه تعهد حسابگرانه منطبق با متابعت مطرح شده در مدل اریلی و چتمن است و ممکن است به عنوان یک شکل از انگیزش به جای تعهد درنظر گرفته شود. سرانجام منظور آنها از تعهد بیگانگی تاحدی با تعهد مستمر می یر و آلن یکسان است (شین[۶۰] و همکاران، ۲۰۰۳: ۳).
۲-۲-۷-عوامل موثر بر تعهد سازمانی
عوامل بی شماری موجب تعهد و پایبندی در فرد می شوند. به نظر ریچارد استیرز[۶۱] تعهد و پایبندی را می توان هم ناشی از عوامل شخصی مانند سن و سابقه خدمت در سازمان دانست و هم ناشی از ویژگی­های سازمانی مانند میزان آزادی کارکنان در تصمیم گیری و احساس امنیت شغلی .
(مورهد، ۱۳۸۰)
ماتیو و زاجاک با تجزیه و تحلیل یافته های بیش از دویست تحقیق مقدمات ایجاد تعهد را به پنج دسته تقسیم کرده اند:
۱-ویژگی­های شخصی موثر بر تعهد سازمانی
۲- خصوصیات شغلی و تعهد سازمانی
۳- تاثیر روابط گروهی و رابطه با رهبر بر تعهد سازمانی
۴-ویژگیهای سازمان و تعهد سازمانی
۵-وضعیت نقش و تعهد سازمانی (اسماعیلی، ۱۳۸۰: ۶۹- ۶۶).
بارون و گرینبرگ[۶۲]عوامل موثر بر تعهد سازمانى را به چهار منبع تقسیم کرده اند که عبارتند از:
۱-خود شغل
۲-فرصت هاى استخدامى دیگر
۳-خصوصیات فردى
۴-محیط کار
کرى[۶۳] و همکاران (۱۹۸۶)، مطالعه اى انجام داده اند و چهارده متغیر اثرگذار بر تعهد سازمانى را در سه دسته طبقه بندى کرده اند:
۱-دسته اول: متغیرهاى مربوط به ادراک افراد از ساختار سازمانى،
۲-دسته دوم: متغیرهایى که مربوط به ویژگى هاى فردى مى باشند و
۳- دسته سوم: شامل متغیرهاى مربوط به ویژگی هاى محیطى مى باشند.
دیوید اوتس معاون سر دبیر نشریه مدیریت بین المللى بر اساس مشاهدات، مصاحبه ها و بررسى هاى خود در چند کشور مقاله اى تحت عنوان« افول احساس وفادارى و تعلق سازمانى» نوشته است که در این مقاله، عوامل موثر بر تعهد سازمانى شامل رضایت شغلى و نظام ترفیع مناسب عنوان گردیده است.
همچنین در مطالعه ای که توسط می یر و اسکورمن[۶۴] پیرامون عوامل اثرگذار بر تعهد سازمانى کارکنان انجام گرفت، پیش شرط هاى تعهد در دو بعد بررسى شد به این صورت که تعهد سازمانى به دو بعد تعهد مستمر و تعهد ارزشى تقسیم بندى گردید و میزان اثرگذارى عوامل بر روى این ابعاد مورد بررسى قرار گرفت. در این تحقیق، پیش شرط هایى همچون سابقه خدمت، مزایاى باز نشستگى، تحصیلات و سن همبستگى نسبتاً قوى با تعهد مستمر نشان دادند، در حالی­که پیش شرط هایى مانند مشارکت، موقعیت اجتماعى، وابستگى شغلى و ابهام در نقش با تعهد ارزشى همبستگى قوى ترى داشته اند (حاجى بابایی، ۱۳۷۹: ۳۴).
همچنین تحقیقات نشان مى دهد تعهد سازمانى با افزایش رضایت، بهبود عملکرد و بهره ورى، و نرخ ترک شغل در ارتباط است (رشیدى، ۱۳۸۳: ۲۰).
۲-۲-۸- تعهد سازمانی و دو دیدگاه رایج
١-تعهد سازمانی در دنیای امروز چیز بی ربطی است
بعضی از نویسندگان جدید معتقدند که تعهدسازمانی موضوع بی ربطی است و نیازی به تحقیق و بررسی ندارد. باروچ یکی از این افراد است. به اعتقاد باروچ باتوجه به روندهای اخیر در مورد کوچک سازی سازمان­ها مثل فرایند مهندسی مجدد، ماهیت روابط کار در سه دهه اخیر به نحو چشمگیری تغییر کرده است، به طوری که تعهدکارمند به سازمان موضوع بی ربطی شده است. او می گوید که اهمیت تعهد سازمانی به عنوان یک مفهوم عمده در مدیریت و رفتار سازمانی درحال کاهش است و این روند همچنان ادامه دارد. اساس بحث باروچ این است که تعهد سازمانی برای کارکنان یک پیش شرط مهم است، اما مهم­ترین نیست. سازمان­ها باتوجه به فعالیت­های کوچک سازی در سال­های اخیر نسبت به استخدام کارکنان با تعهد یکسان نسبت به سازمان یا ناتوان و یا بی میل بوده اند.
دراکر [۶۵]برجسته ترین نویسنده مدیریت نیز نسبت به شرکت­هایی که می گویند، برای کارکنانشان ارزش قائلند، بدبین است چرا که آنها خلاف آن را ثابت کرده اند. دراکر می گوید، همه سازمان ها هر روزه اذعان می کنند که کارکنان بزرگترین دارایی آنها هستند، ولی با وجود این به آنچه که می گویند کمتر عمل می کنند چه رسد به آنکه واقعاً معتقد به آن باشند. اکثر سازمان­ها معتقدند همان طور که تعهد سازمان به کارمند، کاهش یافته این انتظار وجود دارد که تعهد کارمند هم نسبت به سازمان کاهش یافته باشد. به طورکلی نمی توان به منطق باروچ ایراد گرفت. تحقیقات نشان می دهند که حمایت سازمانی از کارمند با تعهد کارمند به سازمان به وضوح مرتبط است. همچنین شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از سازمان­ها کارکنانشان را بازخرید می کنند تا هزینه ها را کاهش دهند و از این طریق توانایی رقابت در بازارهای جهانی را به طور فزاینده ای افزایش دهند (لطفی فروشانی، ۱۳۸۲: ۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]




۱-۵-۵- تکنیک‌های جمع آوری اطلاعات
اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق رجوع به داده‌های موجود۱، داده‌های ثانویه۲ و تکمیل پرسشنامه جمع‌ آوری شده است. برای این منظور دو نوع پرسشنامه تحت عناوین«پرسشنامه نظرسنجی از ساکنین محله‌های نیاوران و حصاربوعلی منطقه یک شهرداری تهران در خصوص نیازهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی محله» و «پرسشنامه نظرسنجی از شورایاران محله‌های نیاوران و حصاربوعلی منطقه یک شهرداری تهران در خصوص نیازهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی محله حوزه فعالیت» طراحی و پس از حصول اطمینان از اعتبار و روایی پرسش‌ها از طریق مصاحبه با تعدادی از ساکنین محله‌های نیاوران و
مقاله - پروژه
۱ Existing Data
۲ Secondary Data
حصار بوعلی منطقه یک شهرداری و تعدادی از شورایاران محله‌ها، پرسشنامه‌ها نهایی و اطلاعات مورد نیاز جمع‌ آوری شده است.
به منظور نیازسنجی فرهنگی، ورزشی و تفریحی محله‌های نیاوران و حصاربوعلی منطقه یک شهرداری از فن دلفی استفاده شده و از شورایاران مطلع محله‌ها خواسته شد تا نیازهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی حیطه فعالیت خود را به ترتیب ذکر نمایند.
۱-۵-۶- داده‌پردازی
اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری وارد کامپیوتر شده و با بهره گرفتن از مجموعه آماری برای علوم اجتماعی(SPSS) مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته است.
۱-۶-مشکلات تحقیق
باتوجه باینکه در این خصوص تاکنون تحقیق و پژوهش خاصی که صرفاً مرتبط با موضوع باشد به نظر میرسد تاکنون در سایر وزارتخانه و ارگان ها نیز چنین تحقیقی که صرفاً با موضوعات مردمی در ارتباط بوده و به مسائل فکری و رفاه اجتماعی آنان مدّ نظر باشد صورت نگرفته و عملاً الویت زیادی به چنین موضوعاتی داده نشده است.ضمن آن چنین مسائلی میبایست بصور متناوب نظرسنجی و از نظرات و پیشنهادات مردم در زمینه های شهری در جهت بهبود وضع موجود استفاده نمود تا شهری همراه با مردم داشته باشیم که آنان نیز خودرا در حل مشکلات دخلیل دانسته تا بتوان از بروز بعضی تنشهای شهری جلوگیری و یا آسیبهای ناشی از آن را به حداقل برسانیم.
۱- ۷-محدودیت های تحقیق
محدودیت زمانی: این پژوهش در سال ۹۲-۹۱ انجام شده است و ممکن است نتایج آن به علت تغییرات فرهنگی و یا توسعه محلات در سالهای آینده تغییر نماید.
محدودیت دامنه پژوهش: در این تحقیق فضاهای فرهنگی،ورزشی و تفریحی براساس وضع موجود و نیز نیازهای خواسته شده از شهروندان و شورایان بدست آمده که اغلب از وضع معیشتی و فرهنگی خوبی برخوردار بوده که در صورت نبود بعضی امکانات و یا کمبود بعضی سرانه ها به راحتی از امکانات سایر محلات استفاده می نمایند حال این امکانات دولتی و یا متعلق به بخش خصوصی می خواهد باشد به همی دلیل میبایست ایت تحقیق را با سایر محلات نیز تعمیق داده و یک نتجیه گیری کلی از درخواستهای شهروندان بدست آورد که نیازمند تیم پژوهشی قوی و با امکانات مناسب و کمک سازمانهای ذیربط بوده که در پایان بتوانند از آن نتایج بهره گیری نمایند.
مقدمه
فضاهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی به عنوان مکان هایی برای گذران اوقات فراغت در جامعه شهری امروزی از اهمیت بالایی برخوردار است.یکی از نیازهایی که در جوامع امروزی درجه اولویت آن همواره مورد توجه قرار گرفته نیاز به توسعه فضاهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی به منظور رفع نیازهای فرهنگی و فراقتی شهروندان است.در کشورهای پیشرفته یکی از عوامل مهم،توجه به نیازهای فرهنگی و تفریحی شهروندان است که با توجه به اهمیت زندگی اجتماعی و توسعه روز افزون شهرها می تواند در جهت توسعه و تعالی جامعه موثر باشد.افزایش این اثربخشی در گرو تعیین و برآورد نیازهای فرهنگی افراد جامعه می باشد که یکی از این نیازهای اساسی و ضروری،نیاز به توسعه فضاهای فرهنگی است.
۲-۱- شهر
به عبارت ساده شهر رامی توان یک واحد اجتماعی و سیاسی یا یک واحد فعالیتی،فیزیکی و جمعیتی دانست به عبارت کلی تر شهر عبارت است از : الحاق یک مکان فیزیکی با مردم سکونت یافته آن.ولی می توان بطور کامل گفت :شهر مجموعه ای از ترکیب عوامل طبیعی،اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان است. (بیگ بابایی،۱۳۹۱ : ۵۲).
۲-۱-۱- انواع شهر
از دوجنبه می توان به انواع شهرها پرداخت: یکی بعد کارکردی(فعالیت و نقش) و دیگر از بعد اندازه(کوچک و بزرگ بودن)،از نظر اول باتوجه به نوع فعالیت شهرها به دسته بندی کلی شهرها می پردازیم و از نظر دوم تقسیم بندی معمولاً با جمعیت شهرها انجام می گیرد.
الف-کارکرد و نقش: تقسیم بندی شهرها باتوجه به محیط بوجود آمده براساس فعالیتی که سایر فعالیتهای شهر را تحت شعاع خود قرار داده و شهر براساس آن نوع فعالیت خاص شناخته می شود: مانند شهرهای فستیوال و کنگره ای،شهرهای فرهنگی،شهرهای مذهبی و زیارتگاهی،شهرهای درمانی و آسایشگاهی،برف شهرها،شهرهای بازنشسته گان،شهرهای صنعتی،شهرهای تجاری،شهرهای اداری-سیاسی،شهرهای صنعتی-خدماتی و … .
ب- اندازه و وسعت: در این دیگاه عامل جمعیت در تقسیم بندی شهرها نقش مهمی را ایفا می کند چراکه با توجه به این دیدگاه،شهرها از کوچکترین نوع آن تقسیم بندی می شوند و شهر کوچک یا بزرگ در وهله اول بیانگر جمعیت کم یا زیاد خود میباشد.که البته این جمعیت خود بیانگر سطح فعالیتها،حیطه نفوذ شهر و … میباشد.
بعضی از جغرافی دانان و شهرسازان برای تعریف و شناخت شهر تنها به تعداد جمعیت شهر توجه کرده و گفته اند هر اجتماع انسانی را به هنگامی می توان شهر نامید که جمعیت ان از عدد معینی بگذرد و بدین ترتیب خواسته اند برای شهر و تمیز ان از روستا معیار عددی پیدا کنند و بر این مبنا کنفرانس اروپایی امار در شهر پراگ کلیه کلبیه واحدهای جغرافیایی بیش از ۲۰۰۰ نفر جمعیت را شهر خوانده است . به شرط  انکه کلیه هسته های تراکم انسانی کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر نبایستی بیش از ۲۵ در صد ساکنین خود را از کار و فعالیت روی زمین معاش بدهند . ولی این معیار هنوز مقبولیت جهانی ندارد و  هر یک از کشورها در مقیاس ناحیه ای و کشوری واحدمعینی بر گزیده اند که اختلاف ان از دولتی به دولت دیگر و حتی در محدوده کشوری به پهناوری  اتحاد جماهیر شوروی از ناحیه ای به ناحیه دیگر در خور توجه خا صی است و با توجه به سطح توسعه اقتصادی و نوع فعالیت شهرنشینان کشورهای جهان به تنهایی نمی توان جمعیت معینی را پایه و معیار تمیز شهر از روستا قرار داد. در پایان می توان افزود انچه که بیش از همه در تمیز شهر از روستا به عنوان عامل تعیین کننده عمل می کند نوع فعالیت  جامعه فعال شهری است که علی الاصول باید بر محور فعالیت های غیر زراعی دور بزند.
در اینجا با توجه به شرایط کشورمان انواع شهر ها را با توجه با اندازه آن بیان می کنیم:
۱- بازار شهر؛ ۱۰-۵ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: دهستانی)
۲- روستا-شهر؛ ۲۵-۱۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: بخش)
۳- شهر کوچک؛ ۵۰-۲۵ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: شهرستان)
۴- شهر متوسط کوچک؛ ۱۰۰-۵۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: شهرستان)
۵- شهر متوسط؛ ۲۵۰-۱۰۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: ناحیه ای)
۶- شهر بزرگ میانی؛ ۵۰۰-۲۵۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: استانی)
۷- شهر بزرگ؛ ۱۰۰۰-۵۰۰ ؛ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: منطقه ای)
۸- کلان شهر (متروپل)؛ ۵/۲-۱ میلیون نفر جمعیت. ( عملکرد: کلان منطقه ای)
۹- کلان شهر (متروپل ملی)؛ ۵/۲ میلیون نفر جمعیت و بیشتر.( عملکرد: ملی)
۲-۱-۲- شهر و فضاهای فرهنگی
اصولاً شهرها دارای سه جزء جدائی ناپذیر هستند که بصورت شبکه ای به یکدیگر پیوسته اند:
انسانها
در شهر،مجموعه ای از انسانها زندگی می کنند که از جنبه های بسیاری با یکدیگر تفاوت دارند.جنسیت،سن،سواد،میزان درآمد،قومیت،زبان و روحیات از جمله وجوه تمایز افراد با یکدیگرند.انسان ها بطور فردی،خانوادگی و گروهی در شهر زندگی می کنند و دارای جنبه های روحی،فکری و جسمی هستند که تامین و رشد هریک از آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
فعالیتها
شهروندان برای گذراندن زندگی و رفع نیازهای خود در شهرها به انجام فعالیتهای مختلفی مشغولند.فعالیتهای اقتصادی،فرهنگی،سیاسی،خدماتی،تولیدی و واسطه ای در قالب های فردی و گروهی در برگیرنده امور شهر است که به آن روابط تعاملی فی مابین شهروندان با مدیریت شهری نیز گفته می شود.
اماکن
کالبد شهر پذیرای حضور انسانها و فعالیتهای آنان است.شهرها معمولاً دارای اماکن خصوصی،عمومی و دولتی هستن.حفظ و نگهداری و بهینه سازی اماکن شهری نقش موثری در زندگی و فعالیتهای انسانی داشته و دارد(امیری،۴۴:۱۳۸۶).
فضاهای شهری عبارتند از بناها و فضاهای آزاد ایجاد شده در اطراف آن یک شهر را فقط خانمه هایش تشکیل نمی دهند بلکه کوچه ،میدان باغ و گردشگاه و عناصری که این مکان را خوشایند می سازد نیز جزیی لازم برای شهر محسوب می گردند.نوع فضاها و مکان قرارگیری آنها براساس کاربری های تفریحی،آموزشی،مسیرها و میدان است و کاربرد این ثضاها متعدد بوده و عبارتند از تردد،تفریح،بازی ملاقات و بطور کلی فضایی است برای زندگی و تماشا(پیرموره،۱۹۸۵،۱۴).
ساختمانهای شهر غالباً برای منظوری معین و هدف خاص ساخته می شوند و این امر که معلول تحولات صنعتی جدید است در جوامع غربی و شهرهای صنعتی بیشتر به چشم می خورد.در شهر فضای تفریح و کار از هم جداست و مردم از فعالیتهای تفریحی و ورزشی متنوع برخوردار میباشند(مجدفر،۱۷۹:۱۳۸۳).
از جمله مزایای اقامت در یک اجتماع شهری ،مواردی همچون فرصت خلاقیت،فرصتهای آموزشی عالی،برخورداری از فعالیتهای تفریحی مناسب و برخورداری از فرصتهای پژوهشی است. برای دست یافتن به چنین اهدافی به فضاهای کالبدی نیاز است تا فرد بتواند به این نیازها و فعالیتها دست یابد(کوئن،۲۳۳:۱۳۸۲).
از طرفی سازه های فرهنگی بخشی از عناصر فرهنگ مادی جامعه محسوب می شوند که مردم به مرور زمان از آن بهره می برند و به آن تعلق خاطر پیدا می کنند.رشد کمی این سازه ها بر گستره کاربری آنها نیز تاثیر دارد.چندان که علاوه بر حفظ عناصر فرهنگی و میراث گذشتگان پی ریز شناخت و آموزش عناصر اجتماعی و علمی به همگان نیز هست(برآبادی،۴۳:۱۳۸۵).
و بالاخره فضاهای فرهنگی مکانهایی هستند که با معماری خاص خود کاربری متفاوتی ندارند و بنابراین وسائل و تجهیزات خاصی نیز برای آنها در نظر گرفته می شود(طبرسا و فتحی،۹:۱۳۸۱).
۲-۱-۳- فضاهای فرهنگی و اوقات فراغت
افزایش جمعیت شهرنشین و طبعاً تمرکز نیازهای مرتبط با شهرنشینی در شهرها ،باعث خدماتی تر شدن شهرها و رشد روند مصرف گرایی شده است.تنش های حاصل از زندگی در چنین شهرهایی،به ویژه هنگامی که دچار سیستم ناکارآمد مدیریت شهری باشند ،فرصت چندانی را برای عموم مردم در استفاده از فضای تفریحی و طبیعی باقی نمی گذارند.عموماً بحش عمده ای از اوقات فراغت مردم در خانه گذرانده می شود و به فعالیتهایی نظیر مطالعه،دید و بازدید،شنیدن موسیقی و مانند اینها اختصاص میباد.بخش دیگیری از ایام فراغت با گردش در فضای های بیرونی شهر مانند کوهستانها،سواحل دریاها ئو ییلاق سپری می شود.اما با توجه به مساله مذکور و کمبود زمان لازم برای گذران اوقات فراغت در فضاهای طبیعی خارج از شهر ،تامین فضایهای طبیعی و تفریحیدر درون بافت شهری اهمیت ویژه ای دارد.توجه و استفاده بهینه از فضاهای باقی مانده درون شهر در جهت توسعه فضاهای عمومی و بوستانهای شهری نه تنها می تواند موجب افزایش فضای سبز شهری(که لازمه تعادل بخشیبه محیط زیست شهرها است) شود،بلکه می تواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی شهری شود و به سلامت جامعه کمک شایانی کند(صفوی،۶۷:۱۳۸۲).
فضای سبز و برنامه ریزی در جهت توسعه پارکها،فضاهای ورزشی،زمین های بازی و برنامه ریزی در جهت رشد و توسعه ورزش،ایجاد فضاهای عمومی،قهوه خانه و باشگاهها،محل های تفریحی،ایجاد فضاها و انجام فعالیتهای فرهنگی و ارائه خدمات فرهنگی،کتابخانه ها،فرهنگسراها و برگذاری مراسم و جشنواره ها،همه جزء راه حلهای پذیرفته شده هستند.که جامعه برای گذران اوقات فراغت شهروندان خود طراحی کرده است.به عبارت دیگر می توان گفت برنامه ریزی اوقات فراغت از مهمترین اجزای برنامه ریزی فرنگی در مدیریت شهری است.به همین دلیل شهرسازان و مدیریت شهر،باید در شهر فضاهای مناسب برای فعالیتهای فراغتی در نظر بگیرند.برای آمایش و شهرسازی،بهتر است اوقات فراغت را نه بر طبق ماهیت فرصتها بلکه ،براساس ظرفیت،وسعت،جاذبه فضایی،میزان استفاده،امکان دسترسی،دوری از خانه و تمام چیزهایی که به آن بستگی دارد،طبقه بندی گردد.(اسماعیلی،۱۲۵:۱۳۸۱).
حوزه اوقات فراغت امروزه شامل گروه هرچه بزرگتری از فضای شهری می شود و از جمله آنها می توان به فضاهای زیر اشاره کرد:
فضاهای تغذیه: نظیر رستورانها،رستورانهای غذای حاضری،کافه ها،کافی شاپ ها،کافی نت ها که فضاهای بشدت قشربندی شده و تفکیک شده براساس مشخصات فرهنگی و اجتماعی مصر کنندگان خود هستند و بارهای معنایی خاص و نشانه گذاری های سنگین و قابل مطالعه دارند.
فضاهای ورزشی: ورزشگاهها،سالن های ورزشی،باشگاههای تندرستی و بدنسازی،زمینهای ورزشی درون شهری محله ای،(فضاهای غیرهنجارمند ورزشی همچون خیابانها و زمینهای بایر محل فوتبال کودکان و نوجوانان)که این فضاها اغلب خورده فرهنگها و روبطی ویژه ایجاد می کنند.
فضاهای بازی: نظیر انواع کلوپها و باشگاههای بازی های فکری ،قمار،فضاهای غیررسمی بازی(فضاهای بازی درون فضاهای آموزشی) این فضاها در بسیاری موارد با فضاهای مورد قبلی همپوشانی و تداخل دارند.
فضاهای فرهنگی: نظیر سالن کنسرت،تاترها،سینماها،کتابخانه ها،فرهنگسراها،موزه ها،نمایشگاهها،که این فضاها غالباً دارای جمعیت سایر و ناپایدار هستند که مطالعغه برآن ها کاری مشکل است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم