کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو


 



با گذر از دو راهی پر هیجان کودکی و ورود به سنین نوجوانی، خواسته ها تغییرات چشمگیری پیدا می کنند. فعالیت های بدنی با فعالیت های فکری تعدیل شده و نیاز به فضاهای وسیع برای تخلیه ی انرژی کودکان کم رنگتر می شود. افراد در سنین نوجوانی تمایل دارند فضایی جهت انجام تکالیف درسی و مطالعه، بازی های کامپیوتری، بازی شطرنج و مباحثه با همسالان، داشته باشند. نوجوانان می توانند این فعالیت ها را در درون محیط خانه حتی در اتاق خواب یا اتاق شخصی خود نیز انجام دهند. اغلب نوجوانان برای ورزش و بازی فضاهای خارج از محیط خانه را بر می گزینند. برای مثال، نوجوانان پسر برای بازی فوتبال به یک زمین فوتبال یا فضای باز در اطراف خانه مراجعه کرده و نوجوانان دختر نیز برای ورزش به سالن های ورزشی و استخر می روند. بنابراین نیازهای سنین نوجوانی در ارتباط با محیط بدین شرح است:
پایان نامه - مقاله - پروژه
نیاز های محیطی درون خانه: یک اتاق خواب خصوصی جهت انجام فعالیت های شخصی و پذیرایی از دوستان و همسالان.
نیازهای محیطی خارج از فضای خانه: فضای تجمع نیمه عمومی برای همصحبتی با همسالان و شاید مطالعه ی گروهی، زمین ورزشی برای بازی هایی از قبیل فوتبال و بسکتبال، سالن ورزشی برای فعالیت های ورزشی درون سالنی.
با رسیدن به دوره ی جوانی خواسته های انسان دگرگون می شود. این دوره مقطعی از زندگی است که انسان در آن، امکانات خاصی را می طلبد. جوانان در ارتباط با محیط خارج از فضای خصوصی خانه نیز امکاناتی را می طلبند. فضاهای نیمه عمومی جهت تعامل با همسالان و یا پرداختن به فعالیت ورزشی از نیازهای اساسی جوانان است.

نیاز سالمندان به حضور در اجتماع
سالمندان به سرگرمی، فعالیت و تنوع نیاز دارند، از جمله نظریه های سالمندی، نظریه فعالیت است که سالمندان را به فعال بودن تشویق می کند و با این توصیه حضور آنها را بیشتر در اجتماع تثبیت می کند. سالمندان به محبت و احترام نیاز دارند و این حرف با شعار عملی نمی شود. باید این حس را به آنها داد که با پیر شدن، از جمع و جامعه کنار گذاشته نمی شوند. (عشقی پور، ۱۳۸۲، ۴۵)
با ایجاد فضایی مناسب و ارتباطاتی مطلوب می توان سالمندان را تشویق به فعالیت کرد و از نیروی فکر و ذهن آن ها استفاده نمود. حضور سالمندان در اجتماع و فضاهای جمعی را می توان نوعی توانبخشی اجتماعی به شمار آورد چرا که گاهی بازنشستگی برابر با کناره گیری از تمام فعالیت های اجتماعی به شمار می رود. افرادی که بازنشسته می شوند، نیاز بدنی به سازگاری با محیط و زندگی جدید دارند. در جامعه ما به خاطر اهمیت زیاد کار، بازنشستگی منجر به از دست دادن نقش اجتماعی مهم و تماس های روزانه با افراد می گردد (عشقی پور، ۱۳۸۲، ۳۴).
(راسل دیوین، ۱۳۷۰، ۲۱۴) در زمینه فعالسازی سالمندان و پر رنگ کردن حضور آن ها در فضاهای جمعی می توان ایده های مختلفی را مطرح نمود، از جمله اینکه:
مشارکت در فعالیت، مثلاً سالمندان می توانند در امر نگهداری کودکان همکاری کنند.
استفاده از مهارت سالمندان برای آموزش جوان تر ها.
استفاده از نیروی ذهن افراد، در نظارت عالیه بر سایر فعالیت ها
انتقال تجربه و مهارت های هنری چون: موسیقی، شعر، نقاشی و مجسمه سازی.
اداره حوزه های مختلفی که مستلزم حوصله، صبر و شکیبایی است، مانند: کتابخانه.
از دیگر فعالیت هایی که هم باعث نزدیک تر شدن افراد می شود و هم به توانایی فضا کمک می کند ورزش دسته جمعی است. به عنوان مثال چنانچه در محله یا مجتمع مسکونی فضایی باشد که قابلیت ورزش دسته جمعی را داشته باشد می تواند به عنوان قلمرویی خاص باعث افزایش تعاملات ساکنین شود، در عین حال که باعث سلامتی جسمی و روحی ساکنین نیز می شود. ورزش یک آرام بخش طبیعی است و به تنهایی در بسیاری از مواد درمانی مفید است. ( فارل، ۱۳۷۳، ۲۱۷).
سالمندان و ساختمان های بلند
با افزایش سن و ورود به دوره سالمندی، تعامل با محیط شکل تازه ای پیدا می کند. نوع نیازها و خواسته های افراد از محیط متفاوت شده و امکانات دیگری را می طلبند. اگر مسکن نتواند پاسخگوی این نیازها باشد، ساکنان به ناچار باید آن را ترک گفته و در مکانی دیگر که جوابگوی خواسته های دوره ی پیریشان باشد، سکنی گزینند.
وجود یک فضای باز یا یک حیاط در واحد مسکونی، از جمله فضاهایی است که سالمندان از آن بسیار استقبال می کنند. چرا که اوقات فراغتشان به آنها این فرصت را می دهد که با درست کردن باغچه یا گلخانه در آن فضا، از فعالیت باغبانی لذت ببرند. در عین حال وجود چنین فضایی به سالمندان این امکان را می دهد که در اوقات فراغت، در فضایی باز و خارج از چاردیواری خانه بنشینند و با سالمندان دیگر هم صحبت شوند. این فعالیت در جلوگیری از مبتلا شدن سالمندان به افسردگی و حفظ روحیه ی آنان بسیار موثر است. در صورت عدم وجود حیاط در واحد مسکونی، تعبیه ی بالکنی نسبتاً بزرگ که حداقل یک میز و چند صندلی در آن جای شود، ضروری به نظر می رسد.
در حالی که طراحی یک حیاط یا بالکن، چنین تاثیر عمیقی بر جسم و روان سالمندان می گذارد، برخی از آنان تمایل دارند که بخشی از زمان روز خود را با دیگر سالمندان و در محیط های جمعی مانند پارک و غیره بگذارنند. با توجه به اینکه در این پروژه، طراحی یک مجتمع مسکونی مطابق با نیازهای همه ی گروه های سنی مدنظر است، می توان چنین فضای باز جمعی را مابین واحدها و بلوک های مسکونی تعبیه کرد. بدین ترتیب سالمندان برای رسیدن به چنین فضایی، مسیر طولانی را از منزل طی نمی نمایند و در عین حال می توانند از مصاحبت با دوستان و همسالان خود بهره مند گردند.
طراحی و سالمندان
ساختمان های بلند مرتبه ای که دارای فضاهای جمعی مناسب و فضاهای سبز کافی می باشند، می توانند در ایجاد محیط مساعدی برای ارتباط اجتماعی سالمندان عمل کنند.
وجود برخی تسهیلات و خدمات اجتماعی در مجاورت و یا داخل ساختمان های بلند، برای سالمندان که قادر به تحرک زیاد نمی باشند، زندگی در این ساختمان ها را برای آنان مطلوب می سازد.
وجود آسانسورکه ارتباط سریع و آسانی را بین محل زندگی و فضای خارج برقرار می کند، قادر است پاسخگوی از کار افتادگی سالخوردگان باشد.
عدم وجود سر و صدا چه از داخل ساختمان و چه از خارج ساختمان برای سالمندان بسیار مطلوب و مساعد می باشد (Hutchinson&ross , 1977, 175-207).
وجود چشم اندازهای زیبا و وسیع و ارتباط بصری با خارج ساختمان، که به تعبیری می تواند جوابی بر تنهایی و کهولت سالمندان باشد، به این لحاظ بسیار مطلوب می باشد.
وجود امنیت بیشتر به لحاظ امکان دزدی کمتر ، ساختمان بلند را برای سکونت مناسب می سازد.
تنها نکته نامناسب از بابت سوانح مختلف (آتش سوزی، گیر افتادن در آسانسور) در این نوع ساختمان ها می باشد. همچنین بعضی از سالمندان از ارتفاع هراس دارند.
تناسب زندگی آپارتمانی با گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی
در نزد اقشار پایین با ریشه روستایی و تهیدست متاسفانه به هیچ وجه آگاهی از زندگی آپارتمانی وجود ندارد. وجود شکاف فرهنگی قابل توجه میان فرهنگ زیستی سنتی این مردم با فرهنگ شهرنشینی امکان پذیرش این نوع دشواری ها و مقاومت های بارز را فراهم می سازد (نصیری، ۱۳۵۴).
خصوصیات ویژه این گروه از خانوارها (گروه مرفه) چون تعداد قلیل کودکان و کوچک بودن بعد خانوار و … امکانات بیشتری را برای سکونت در آپارتمان برای آنها فراهم آورده است. به این ترتیب مشکل اساسی در مورد طبقات متوسط و پایین، همراه با عدم آشنایی افراد از زندگی آپارتمانی و ویژگی های خاص آن چون کثرت اطفال و وسعت بعد خانوار مطرح می گردد (بهلولی ماکویی، ۱۳۵۶). هر چه افراد از پایگاه اجتماعی (شغل، تحصیلات، مخارج ماهانه) بالاتری برخوردار باشند رابطه همسایگی آنان نیز از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. (باستانی، ۱۳۶۹)
جمع بندی
هدف اصلی معماری پایدار، مشارکت مثبت و موثر بناهای طراحی شده با محیط های اجتماعی خود و توانایی برآورده کردن کلیه نیازهای عملکردی و تامین سلامت جسمی و روحی کاربران است. پایداری در طراحی باید فرصت های مناسب برای تجلی جنبه های فرهنگی را فراهم سازد، به این معنی که معماری پایدار باید حس تعلق، زیبا دوستی و سلامت روحی و جسمی انسان را تامین و شانس برخورد های مناسب اجتماعی را فراهم کند. از این طریق زیستگاه انسان در هر مقیاسی برای مدت طولانی پایدار می ماند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی به عنوان یک عنصر ضروری شناخته می شود زیرا از کمک و همکاری آنها به ساختن ساختمانی در جوامع پر جنب و جوش شکل می گیرد. که شش زمینه به عنوان حمایت برای زندگی اجتماعی و فرهنگی شناسایی شده است که عبارتند از: حس تعلق به مکان و هویت جامعه؛ بردباری و تحمل، احترام و تعامل با مردم از فرهنگ های مختلف، پس زمینه و اعتقادات؛ رفتار دوستانه، رفتار مشارکتی و مفید در محله؛ فرصت های فرهنگی، اوقات فراغت جامعه، ورزش و دیگر فعالیت ها؛ سطوح پایین جرم و رفتار ضد اجتماعی قابل مشاهده، حفظ نظم جامعه پسند و موثر؛ و فرصت هایی برای همه ی مردمی که به لحاظ اجتماعی و فرصت های زندگی مشابه شکل می گیرد.
عوامل اجتماعی: سطوح پایین جرم و رفتار ضد اجتماعی قابل مشاهده، عدالت اجتماعی، مشارکت و دموکراسی محلی، بهداشت (کیفیت زندگی و رفاه)؛ امنیت، حق تصرف مختلط، انسجام اجتماعی (انسجام بین گروه های مختلف)، تعامل اجتماعی، حس تعلق به مکان، پایداری مجتمع مسکونی میباشد.
عوامل فیزیکی - فرهنگی: قلمروهای عمومی جذاب، کیفیت و نرمی محیط زیست محلی، مسکن مناسب، دسترسی (به خدمات محلی، امکانات و…)، طراحی پایدار شهری، همسایگی، محله پیاده مدار.
با حذف فضاهای بدون عملکرد و فاقد مالک شخصی نظارت و کنترل قوی تر می شود. با ایجاد مسیرهای رفت و آمد و ایجاد تقاطع مسیرها می توان مقاصد مثبتی چون ملاقات مردم با یکدیگر، تعاملات اجتماعی و افزایش احساس امنیت و تعلق را تامین نمود. با اختصاص فضاهای ویژه به گروه های سنی مختلف به منظور کاهش درگیری بین آنها، افزایش نظارت غیر رسمی و نظارت رسمی توسط دوربین، نگهبان و استفاده از وسایل با کیفیت، ارائه خدمات پایداری در همسایگی ادامه می یابد. با ایجاد مجاورت مکانی نیز می توان تعامل اجتماعی را افزایش داد. ایجاد فضاهایی برای کودک که این فضا باید واجد دسترسی ساده از منزل تا آنجا باشد و فاصله زیادی از خانه نداشته باشد تا ضمن نظارت و کنترل والدین بر فرزندان، امنیت لازم به واسطه دسترسی آسان به محل بازی فراهم گردد. وجود نیمکت در محدوده بازی نوجوانان جهت تعویض لباس و… لازم است.
در محیط کوچک آپارتمان وجود فضاهای جمعی مناسب و فضای سبز جهت ایجاد محیطی مساعد برای ارتباطات اجتماعی سالمندان مناسب است. با توجه به مطالعات صورت گرفته، شاید بتوان با ایجاد تغییرات و لحاظ کردن خدماتی به مجموعه، رضایت ساکنین را بیش از پیش تامین و راهبردی جهت تداوم زندگی آنها ارائه داد.

ایمنی و ساختمان های بلند
در ساختمان ها به مواردی چون سازه، مصالح و زیبایی توجه می شود. اما مسایل مربوط به ایمنی به خصوص ایمنی در برابر حریق و زلزله به طور جدی دنبال نمی شود. این دلیلی است برای تحمیل خسارات مادی و جانی. انسان در طول تاریخ با ایجاد سرپناه به فکر ایجاد امنیت بوده است. این امنیت گاهی با حوادث طبیعی و غیرطبیعی به مخاطره می افتد، به همین دلیل لزوم توجه به استانداردهای ایمنی و افزایش امکانات مورد لزوم ضروری است. این احساس امنیت نیز در ایجاد مطلوبیت و رضایت ساکنین موثر است. از جمله تمهیدات طبیعی زلزله است.
برای مقابله با زلزله ایمن سازی ساختمان خصوصاً آنها که جمعیت بیشتری در خود جای می دهند، امری ضروری است. ضمن رعایت استانداردهای سازه ای، در زمینه طراحی و احداث دسترسی ها و معابر مناسب برای پاسخگویی به تراکم جمعیتی این بناها در زمان اضطرار و به منظور امدادرسانی در مواقع نیاز پیش بینی لازم بایستی انجام گیرد.
به دلیل ترس ساکنین هنگام وقوع آتش سوزی و سرایت سریع به سایر نقاط، اطفاء حریق بسیار سخت می شود. لازم است پیش بینی های لازم از قبل انجام شده باشد و استاندارد های مورد نیاز برای مقابله با حریق در این ساختمان ها رعایت شود. استفاده از تکنیک ها و تکنولوژی روز و آموزش آپارتمان نشینان برای عمل منطقی و صحیح در مورد حادثه بسیار مفید می باشد. وسایل مقابله با حریق را نیز باید در ساختمان ها تعبیه کرد. به طور کلی در ساختمان های بلند مرتبه به علت تراکم بسیار بالای جمعیت، پیش بینی و چگونگی برخورد و مقابله با سوانح از جمله زلزله و آتش سوزی و… بسیار مهم است. (صدوقیان زاده، ۱۳۷۵: ۴۷-۶۸)
مقابله با حوادث طبیعی و غیر طبیعی ناگوار در ساختمان های بلند به علت وجود تراکم جمعیتی آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. ساختمان های بلند بیش از سایر سازه ها در مقابل نیروهای افقی باد و زلزله حساس می باشند.
استفاده از آخرین تکنیک های پیشرفته جهت ایمنی سازه های بلند در مقابل زلزله و سایر نیروهای افقی اگر چه پر هزینه می باشد اما غیر قابل چشم پوشی است.
وجود حرکت و لرزش در ساختمان، اگر از حد معینی بگذرد به لحاظ روانی برای انسان، آثار نا مطلوبی به همراه دارد، بنابراین در طراحی ساختمان، حد اشکال در حرکت انسان و حدی که اشیا آغاز به حرکت می کند باید مبنا قرار گیرد.
آتش سوزی غالب ترین نوع حادثه ناگوار در ساختمان های بلند می باشد. ساختمان بلند نه تنها می باید مجهز به کاملترین وسایل و امکانات مقابله با آتش و گسترش آن باشد بلکه ساکنین آن نیز می باید تحت آموزش های مختلف جهت انجام عمل صحیح در موقع آتش سوزی و یا حوادث دیگر قرار گیرند.
پله های فرار از جمله مهمترین امکانات ساختمان در مقابله با حوادث ناگوار و تامین آرامش برای ساکنین می باشد. (صدوقیان زاده، ۱۳۷۵: ۴۷-۶۸)

ساختمان های بلند و سازه نگهدارنده
طرح ساختمان بلند چه برای استفاده های واحدی مانند آپارتمان ها، ادارات، مدارس، بیمارستان ها یا برای استفاده های گوناگون با مقیاس بزرگتر، نیاز به تشریک مساعی بین گروه های مختلف طرح سازنده مصالح و اجرای ساختمان دارد. معمار، کوشش گروه های مختلف را هماهنگ می کند تا اجزا مختلف، مصالح، خدمات و فعالیت ها به طور یک جا عمل کنند. معمار دیگر نمی تواند از آزادی طرح صحبت کند او نه تنها به وسیله فرم به طور کلی بسته آسمان خراش و ضرورت استفاده موثر از مصالح محدود است، بلکه او همچنین باید مشخصات خیلی بیشتری را که مربوط به مقررات ایمنی آتش سوزی و بهداشتی می باشند رعایت کند.
معمار باید به طرح ساختمان به صورت یک سیستم کلی که در آن سازه نگهدارنده همچون یک جز اساسی با طرح ساختمان رشد می کند نزدیک شود. سازه را نمی توان به طور جداگانه به عنوان یک قسمت اضافی نامربوط در نظر گرفت که بعداً به کاربرد استفاده از آن در مورد یک ساختمان بلند که سیستم سازه نگهدارنده نسبتاً پیچیده ای دارد و در آن نیروهای فیزیکی و محیطی از تعیین کننده های اساسی طرح می باشند، به ویژه ضرورت دارد. ساختمان باید در مقابل نیروهای قایم ثقل و نیروهای افقی باد در بالای سطح زمین و زلزله در زیر سطح زمین مقاومت کند. پوشش ساختمان باید اختلاف درجه حرارت، فشارهوا و رطوبت بین محیط خارج و داخل را تحمل کند. عناصر سازه ای ساختمان باید جوابگوی همه این نیروها باشند.
این عناصر باید چنان قرار بگیرند و به یکدیگر متصل باشند که این نیروها را جذب و با کمترین تقلایی آنها را با اطمینان به زمین هدایت کنند. معماری که نسبت به این نیروها و منابع آن حساس و از نحوه باربری اعضا سازه ای مطلع باشد، در همان مراحل اولیه می تواند طرح معقولی را ارائه دهد. او می تواند با مهندس سازه ای ارتباط برقرار کند زیرا به زبان خودش صحبت می کند. یعنی معماری که از اصول مهندسی درک اساسی داشته باشد می تواند با متخصص سازه واقعاً تشریک مساعی کند تا به راه حل مطلوبی نایل گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 12:11:00 ب.ظ ]




- ایمن سازی در برابر آنفلوانزا و پنومونی پنوموککی

 

    1. دیورتیکها

 

- استفاده برای بیماران دچار اضافه بار حجم، ایجاد [۳۳]JVP طبیعی و برطرف کردن ادم
پایان نامه - مقاله - پروژه
- توزین روزانه برای تصحیح مقدار مصرف دارو
- در صورت مقاومت به دیورتیکها، تجویز وریدی یا استفاده همزمان از ۲ دیورتیک (مثلاً، فوروزماید به اضافه متولازون)
- مقدار کم دوپامین برای تقویت جریان خون کلیه

 

    1. مهارکننده های آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE)

 

- برای تمام بیماران مبتلا به نارسایی قلبی سیستولی بطن چپ یا اختلال بدون علامت عملکرد بطن چپ
- موارد ممنوعیت : K+ سرم > 5/5، نارسایی پیشرفته کلیه (مثلاً کراتینین > 3mg/dl)، تنگی دوطرفه شریان کلیوی، حاملگی

 

    1. بتابلوکرها

 

برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی دسته II-III، همراه با مهارکننده ACE و دیورتیکها
- موارد ممنوعیت : برونکواسپاسم، برادی کاردی علامتدار یا بلوک قلبی پیشرفته، نارسایی قلبی ناپایدار یا علائم دسته IV

 

    1. دیژیتال

 

- برای بیماران با نارسایی قلبی سیستولیک علامت دار (مخصوصاً اگر فیبریلاسیون دهلیزی وجود داشته باشد) به اضافه مهارکننده ACE، دیورتیکها، و بتابلوکر

 

    1. سایر اقدامات

 

- اگر بیمار مهارکننده ACE را تحمل نمی کند، مسدود کننده گیرنده آنژیوتانسین یا ترکیب هیدرالازین و نیترات خوراکی باید تجویز شود.
- در نارسایی قلبی دسته III-IV، اسپیرنولاکتون باید تجویز شود .
- برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی دسته III یا IV و QRS > 120 ms، سیستم سینکرونیزه مجدد بطنی[۳۴] باید در نظر گرفته شود .
- برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی دسته III و کسر تخلیه > 30%، وسیله کاشتنی کاردیوورتور دفیبریلاتور باید در نظر گرفته شود (۶۴).
علاوه بر درمانهای دارویی فوق، تدابیر غیردارویی نیز باعث کاهش نشانه ها، ارتقاء کیفیت زندگی و افزایش تحمل فعالیت بیمار می شوند (۶).
تعدیل برنامه غذایی مبتلایان به نارسایی قلبی با هدف کاهش احتباس آب و سدیم، مصرف محدود مایعات، کاهش وزن در بیماران چاق و پیروی از یک برنامه نوتوانی ورزشی قلبی تحت نظارت صورت می گیرد همچنین در بیماران با حجم طبیعی ورزش های ایزوتونیک منظم مانند پیاده روی و دوچرخه سواری در صورت تحمل توصیه می گردد (۷, ۸, ۶۱).
آموزش در مورد بیماری باید برای تمام بیماران دچار نارسایی قلبی مهیا باشد . آموزش باید راهبردهای درمان توسط خود بیمار (از جمله تشخیص احتباس مایع با پایش روزانه وزن و رژیم غذایی کم نمک) و استفاده از داروها را در برگیرد .
داشتن یک برنامه عملی در این مورد که چه اقدامی را در صورت تشدید علایم انجام دهند، مفید است . اقداماتی نظیر تماس تلفنی با پرستار، با و یا بدون ویزیت‌های خانگی، تغییر دوز دیورتیک ‌ها در صورت لزوم، آموزش و درمان توسط خود بیمار در فاصله زمانی کمی پس از ترخیص، جلسات آموزش فردی و گروهی، توصیه به داشتن یک یادداشت شخصی برای ثبت داروها و توزین روزانه، در اختیار داشتن کتابچه‌های حاوی اطلاعات و پیگیری بالینی منظم به صورت متناوب توسط پزشک عمومی، کاهش روزهای بستری در بیمارستان، مرگ و میر، بستری مجدد و بهبود کیفیت زندگی را در کارآزمایی های بالینی تصادفی نشان داده اند (۶۵).
مشارکت بیماران در درمان و ایفای رفتارهای مناسب مراقبت از خود در هنگام بیماری از عوامل موثر در بهبود کیفیت زندگی در این بیماری می باشد (۵).
گسترش واژه مراقبت از خود در بیماریها بعلت تغییر الگوی بیماری از حاد به مزمن، تغییر ایدئولوژی از درمان به پیشگیری، منابع اقتصادی محدود و کوتاه نمودن مدت زمان بستری بیماران در بیمارستان بسیار مورد توجه قرار گرفته است (۱).
از آنجایی که شیوع بیماری های مزمن رو به افزایش است و در این میان احتمال بروز بیماری های مزمنی نظیر بیماری های قلبی- عروقی و سرطان با افزایش سن بیشتر شده که منجر به بروز مشکلاتی برای موسسات بهداشتی-درمانی خواهد شد، بنابراین ارتقاء توان خودمراقبتی یکی از اهداف عمده درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی است (۱۶).
علاوه بر آن، تبعیت از رفتارهای خودمراقبتی در مبتلایان به بیماری های مزمن از اهمیت بسزایی برخوردار است و بیماران می توانند با کسب مهارت های مراقبت از خود، برآسایش، توانایی های عملکردی و فرایندهای بیماری خود تاثیرگذار باشند (۴, ۲۰, ۲۱). بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مزمن نیز، به علت عواقب بیماری و درمان، با تغییر در نیازهای خودمراقبتی مواجه خواهند بود و برای مواجهه با مشکلات بیماری نیاز به رفتارهای خودمراقبتی دارند (۲۱).
بطوریکه در تحقیقاتی که توسط ردینگر[۳۵] و همکاران انجام یافت، مشخص گردید که زنان مبتلا به نارسایی قلبی در مقایسه با زنان مبتلا به دیگر بیماریهای مزمن کیفیت زندگی پایین تری دارند . جانسون[۳۶] و همکاران نیز طی تحقیقی نشان دادند بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در مقایسه با مبتلایان به سایر بیماری های مزمن نظیر بیماری های مزمن انسدادی ریه، آرتریت، آنژین ناپایدار و بیماران با سابقه سکته قلبی از کیفیت زندگی پایین تری برخوردار هستند (۱۲).
نارسایی قلبی در مقایسه با سایر بیماری های مزمن مانند، آرتریت و بیماری های مزمن انسدادی ریه به علت ایجاد عوارض ناتوان کننده، تاثیر بسیار حادتری بر کیفیت زندگی دارد و موجب تخریب نقش عملکردی فرد در روابط اجتماعی، خانوادگی، زناشویی و کاهش عملکرد حرفه ای می شود؛ از طرفی چون اختلال در کیفیت زندگی اثر منفی بر وضعیت درمانی بیمار نیز می گذارد، نارسایی قلبی می تواند عامل ایجاد چرخه ای معیوب در این بیماران محسوب شود .
از آنجا که آموزش رفتارهای خود مراقبتی در کاهش دفعات بستری و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی موثر است و با توجه به وجود محدودیت های فراوان در درمان این بیماری، روز به روز بر اهمیت انجام رفتارهای خود مراقبتی در کنترل و پیشگیری از عوارض این بیماری افزوده می شود (۶۱).
مطالعات نشان داده که حداقل ۵۰% از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی از توصیه های درمانی خود تبعیت نمی کنند و همین امر منجر به بستری شدن مجدد بیماران در نتیجه ابتلا به عوارض آن می شود . یادگیری مراقبت از خود در این بیماران اهمیت زیادی دارد چون اکثر مراقبت های بهداشتی آنان به دور از سرپرستی کارکنان مراقبتی صورت می گیرد (۶۶).
مراقبت از خود در واقع فرآیندی است که از طریق آن افراد عادی و غیر حرفه ای، فعالیتهای مربوط به حفظ سلامتی و تداوم و احساس رضایتمندی از زندگی را شناخته و به آن عمل نمایند (۶۷).
مراقبت از خود یک عملکرد کنترل کننده است که توسط خود افراد یا دیگران انجام می شود . هدف از مراقبت از خود عبارتست از: زنده ماندن، ابقا و نگهداری عملکرد ضروری فیزیکی و روانی، برقراری یکپارچگی و انسجام در عملکردها و تکامل انسان در چهارچوبی از شرایط که برای زندگی ضروری و لازم هستند (۲۹). عوامل موثر بر مراقبت از خود شامل: سن، وضعیت تکاملی، حوادث دوران زندگی، جنس، آگاهی فردی- اجتماعی، وضعیت سلامتی، وضعیت برنامه مراقبت سلامتی، سیستم خانوادگی، تشخیص بیماری عضوی و رفتاری و عوامل دیگر می باشند (۵۸).
در رابطه با مفهوم مراقبت از خود تعاریف مختلفی ارائه شده است، بطوریکه لوین[۳۷] معتقد است مراقبت از خود فرایندی است که از طریق آن انسان ها می توانند برای برقراری سلامت، حیات، پیشگیری از بیماری ها، تشخیص و معالجه، فعالیت هایی انجام دهند؛ همچنین مراقبت از خود را اعمالی می داند که افراد عادی برای سلامتی و رفاه خود و پیشگیری از بیماری ها و کشف و درمان آن ها انجام می دهند . اعتقاد به مراقبت از خود با این تصور و تلقی همراه است که افراد مایلند مسئولیت تندرستی خود را تا زمانی که ممکن باشد در اختیار داشته باشند .
فری[۳۸] نیز در رابطه با مراقبت از خود بیان می کند که انسان چهار هدف اساسی در مراقبت از خود دارد که عبارتند از : ۱٫ برقراری سلامتی، ۲٫ پیشگیری از بیماری، ۳٫ شرکت در تشخیص و درمان بیماری، ۴٫ شرکت در خدمات بهداشتی.
تعریف دیگر از مراقبت از خود را اورم اینگونه بیان می کند که مراقبت از خود فعالیت هایی است که انسان ها به طور فردی برای وجود خود آن را تشخیص و انجام می دهند تا به این وسیله حیات و تندرستی خود را حفظ کنند و به طور دائم احساس خوب بودن داشته باشند (۲۲).
اورم معتقد است که خود مراقبتی فعالیتی است که افراد هنگام روبرو شدن با رویدادهای زندگی جهت مراقبت و حفظ خود انجام می دهند و در واقع انسان را عامل مراقبت از خود می داند و زمانی که فرد توان برآورده کردن نیازهای مراقبت از خود را نداشته باشد، آنگاه نقص در مراقبت از خود[۳۹] ایجاد می شود (۶۷).
مراقبت از خود صرفاً به شخصی که از خود مراقبت می کند محدود نمی شود بلکه مراقبتهای عرضه شده توسط دیگران به فرد را نیز در بر می گیرد. مراقبت می تواند توسط اعضاء خانواده یا افراد دیگر تا زمانی که فرد قادر به مراقبت از خود شود ارائه گردد (۱, ۶۷).
سه نوع از نیازهای مراقبت از خود شامل: نیازهای عمومی، نیازهای مربوط به مراحل مختلف رشد و تکامل و نیازهای هنگام انحراف از سلامتی می باشند . بر این اساس مدل مراقبت از خود شامل پنج جزء خواهد بود . یکی از این اجزاء، مراقبت از خود می باشد که تعاریف مختلف آن قبلاً ذکر شده است . جزء دوم، نقص در مراقبت از خود نامیده می شود و زمانی است که بیمار به علت محدودیتهای ایجاد شده در وضعیت سلامتی، قادر به انجام مراقبت از خود نبوده و به حضور پرستار نیاز می باشد . جزء سوم، توان مراقبت از خود[۴۰] می باشد که عبارت از توانایی هر فرد جهت انجام مراقبت از خود در طی زمان است که در افراد مختلف با سنین، سطح رشد و تکامل، مهارتها، دانش و انگیزه متفاوت می باشد . از نظر اورم، انسان یک عامل بوده که تمام مراقبتهای لازم برای حفظ سلامتی را انجام می دهد . بنابراین به انسان، عامل مراقبت از خود گفته می شود . چهارمین جزء، نیاز درمانی مراقبت از خود است و عبارت از مجموعه اقداماتی است که هر فرد برای حفظ سلامتی خود لازم است آنها را انجام دهد . پنجمین و آخرین جزء این تئوری، توان پرستاری می باشد که عبارت از توانایی پرستار جهت فراهم نمودن نیازهای درمانی مراقبت از خود بیمار است (شکل ۲-۲) (۲۲, ۶۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:10:00 ب.ظ ]




فهرست جدول ها
عنوان شماره صفحه
جدول ۲ - ۱ آخرین جمعیت حدودی کاربران اینترنت در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۱۲ ۱۸
جدول ۴ - ۱ فراوانی پاسخ دهندگان براساس تعداد خواهر برادر ۵۲
جدول ۴ - ۲ فراوانی پاسخ دهندگان بر اساس فرزند چند خانواده ۵۲
جدول ۴ - ۳ فراوانی و درصد مقطع تحصیلی پاسخ دهندگان ۵۳
جدول ۴ - ۴ فراوانی و درصد رشته تحصیلی پاسخ دهندگان ۵۴
جدول ۴ - ۵ فراوانی و درصد سابقه مصرف دارو پاسخ دهندگان ۵۴
جدول ۴ - ۶ فراوانی و درصد سابقه بیماری جسمی روانی پاسخ دهندگان ۵۵
جدول ۴ - ۷ آماره های توصیفی ۵۵
جدول ۴ - ۸ جدول همبستگی بین ابعاد ابرازگری هیجانی و نشانگان اعتیاد به اینترنت ۵۶
جدول ۴ - ۹ جدول همبستگی بین ابعاد کنترل هیجانی و نشانگان اعتیاد به اینترنت ۵۷
جدول ۴ - ۱۰ جدول همبستگی بین ابعاد سیستم فعالسازی رفتاری و نشانگان اعتیاد به اینترنت ۵۸
جدول ۴ - ۱۱ جدول همبستگی بین سیستم بازداری رفتاری و نشانگان اعتیاد به اینترنت ۵۹
جدول ۴ - ۱۲ جدول ضریب تعیین مدل رگرسیون ۵۹
جدول ۴ - ۱۳ جدول آنوا ۶۰
جدول ۴ - ۱۴ جدول ضرایب رگرسیونی ۶۰
جدول ۴- ۱۵ خلاصه مدل رگرسیون……………………………………………………………………………………..۶۱
جدول ۴- ۱۶ آنوا……………………………………………………………………………………………………………..۶۱
جدول ۴-۱۷ ضرایب رگرسیون…………………………………………………………………………………………….۶۲
فصل اول
کلیات
۱-۱ مقدمه
دسترسی به اینترنت پدیده رو به گسترشی است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان از اینترنت قرار می‌گیرند (زربخش بحری و همکاران، ۱۳۹۲). امروزه یکی از معضلات مهم زندگی در کنار فن آوری، اعتیاد به استفاده از فنآوری‌ها یا وابستگی به آنها است که در همین ارتباط میزان گرایش جوانان به استفاده از اینترنت ۵/۷۸ درصد گزارش شده است (جلالی و همکاران، ۱۳۸۶). افزایش تعداد کاربران اینترنت در پژوهش چاین، و چنگ[۱](۲۰۰۶) نیز تاکید شده است. این دیدگاه که اصطلاح اعتیاد فقط اعتیاد به مواد نیست و می‌تواند به شکل اعتیاد رفتاری هم وجود داشته باشد اولین بار توسط پل[۲] در ۱۹۷۵ ارائه شد. طبق نظر پل آنچه که باعث میشود افراد نسبت به یک رفتار معتاد شوند، تجربه خوشایند نسبت به انجام آن رفتار است همانگونه که نسبت به مصرف مواد رخ می‌دهد. در اعتیاد اینترنتی فرد، نه به ماده بلکه به آنچه در رایانه انجام می‌دهد یا به احساسی که در هنگام انجام آن به او دست می‌دهد وابسته میشود (گود من[۳]، ۱۹۹۰).
گلدبرگ[۴] اولین بار در ۱۹۹۵، نشانگان اعتیاد به اینترنت[۵] را مطرح کرد. نشانگان اعتیاد به اینترنت یا وابستگی رفتاری به اینترنت صرف نظر از این که آن را یک بیماری یا آسیب روانی یا معضل اجتماعی بدانیم پدیده‌ای است، مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. برخی از این صدمات را می‌توان شامل هزینه روزافزون برای اینترنت و موضوعات مربوط به آن، احساس هیجانی ناخوشایند (مانند اضطراب، افسردگی و مانند آن) در زمانی که فرد در تماس با اینترنت نیست، قابلیت تحمل و عادت کردن به اثرات در اینترنت بودن، و انکار رفتارهای مشکل زا دانست (گونزالز[۶]، ۲۰۰۸). دیویس[۷](۲۰۰۱) دو نوع استفاده از اینترنت را معرفی کرده است. استفاده آسیب‎زای خاص[۸] و استفاده آسیب‌زای تعمیم‌یافته[۹]، استفاده آسیب‎زای خاص عبارت است از وابستگی به یک عملکرد خاص اینترنت مثل سرویس‌های حراج آنلاین. این نوع وابستگی در نبود اینترنت هم وجود دارد. این نوع وابستگی را میتوان یکی از اشکال یک اختلال رفتاری وسیع‌تر دانست. استفاده آسیب‎زای تعمیم‌یافته استفاده افراطی عمومی و چند بعدی از اینترنت مانند بازی کردن، چت کردن، چک کردن ایمیل چندین بار در روز و حتی اتلاف وقت به صورت آنلاین و بدون هدف خاص را شامل می‌شود. وابستگی از نوع تعمیم‌یافته در نبود اینترنت وجود ندارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به نظر دیویس، علت‎های دخیل در استفاده آسیب زا از اینترنت را می‌توان در یک چهارچوب آمادگی-‌ تنیدگی[۱۰] توضیح داد. رفتار غیرعادی در نتیجه یک آمادگی (یک آسیب روانی موجود) و یک تنیدگی (یک اتفاق در زندگی) بروز می‎کند. در خصوص آمادگی عوامل متعدد مطرح شده است. دیویس (۲۰۰۱) اگرچه بر تحریف‌های شناختی درباره خود و دنیا مانند «من فقط در اینترنت خوب هستم»، «وقتی آنلاین هستم برای خود کسی هستم» و یا «وقتی آنلاین نیستم کسی مرا دوست ندارد»، «اینترنت تنها دوست من است» در وابستگی شخص به اینترنت تاکید کرده، استفاده اسیب زا از اینترنت را به عنوان نوعی راهبرد سازش‎نایافته خودنظم‎دهی هیجان تلقی میکند که چه بسا افراد برای مقابله با هیجان‌ منفی خود به کار می‌برند. این عقیده گروس و لونسون (۱۹۹۷) که بیش از نیمی از اختلالهای مربوط به محور I و همه اختلالهای شخصیتی محور II در DSM شامل برخی بدنظمی‌های هیجانی هستند همچنان مطرح است. نظم هیجانی بر این موضوع که افراد چه هیجانی را در چه زمانی داشته باشند و چگونه آن هیجانها را تجربه یا ابراز کنند تأثیر می‌گذارد (ریچارد و گروس[۱۱]، ۲۰۰۰). یک شکل از نظم هیجانی، بازداری هیجان یا مخفی کردن هیجانی است که شخص احساس میکند. بازداری یا کنترل هیجانی[۱۲] به افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی منجر می‌شود که البته این برانگیختگی فیزیولوژیکی می‌تواند در آسیب‌های مختلف از جمله بیماریهای روان تنی نقش داشته باشد(باتلر[۱۳]، ۲۰۰۱).
بعضی افراد هیجانهایشان را آزادانه و ظاهراً بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز میکنند ولی برخی دیگر در ابراز حالتهای هیجانی خود محافظه کار هستند (امونز و کلبی ، ۱۹۹۵). هلمرز و منت (۱۹۹۹) دریافتند که دشواری در شناسایی و توصیف هیجانها با ابرازگری هیجانی[۱۴] همبستگی معکوس داردتبیین گری[۱۵](۱۹۸۹؛ به نقل از آزادفلاح، ۲۰۰۰). از شخصیت، مبنای هیجانی روشنی دارد. گری عنوان می‌کند که گرایش به انواع خاصی از هیجانات به دلیل تفاوت درسیستم های مغزی/ رفتاری[۱۶] است.
این نظریه بیان می‌دارد که ساختارهای مختلف مغز، سیستم های انگیزش اساسی را که در تعامل با تقویت رفتاری هستند، راه اندازی میکنند. سیستم فعال ساز رفتاری[۱۷] مسیردوپامینرژیک و مدارهای کورتیک و-استریتو- پالیدو- تالامیک را دربر دارد. جایگاه این سیستم، لب پیشانی، بادامه و عقده های پایه می‌باشد و توسط محرک های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال میشود. به نظرمی رسد این سیستم برای تجاربی نظیر امید، وجد و شادی پاسخگو باشد. سیستم بازداری[۱۸] در قسمت جداری- هیپوکامپی ساقه مغز، مدارپاپز و لب حدقه ای- پیشانی قراردارد (هیویج[۱۹] و همکاران، ۲۰۰۶). نتایج برخی پژوهش‌ها مانند فرانکن و موریس[۲۰](۲۰۰۶) نشان میدهد بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری موجب میشود که فرد بدون توجه به پیامدهای عمل، به دنبال دستیابی به محرکهای پاداش دهنده باشد و پژوهش‌ها حاکی ازآن است که بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری در بروز و تداوم رفتارهای وابستگی و از جمله سوء مصرف مواد نقش مهمی دارد.
پژوهش حاضر نیز هم راستا با سایر پژوهشهایی که به شناخت عوامل اثرگذار بر پدیده رو به گسترش اعتیاد به اینترنت پرداخته اند، شکل گرفته است.
۱-۲ بیان مسئله
هرگاه یک عادت مبدل به یک اجبار شود می ­تواند اعتیاد به حساب آید. اعتیادهای رفتاری را نباید به صرف نبود « ماده مورد استفاده » نادیده گرفت. درDSM ملاک­های تشخیصی نشانگان اعتیاد به اینترنت با ملاک­های تشخیصی برای اختلال کنترل تکانه، قماربازی بیمارگون و نیز وابستگی به مواد همپوشی دارد (مورالی و گورگس[۲۱]، ۲۰۰۷).
براساس DSM-5: ملاک‌های پیشنهاد شده در اختلال بازی اینترنتی (که عموما با عنوان اختلال مصرف اینترنت، اعتیاد به اینترنت یا اعتیاد به بازی نیز به ان اشاره شده)به صورت زیر میباشد: استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای بازی کردن، اغلب با بازیکنان دیگر، که به اختلال یا ناراحتی قابل ملاحظه بالینی منجر میشود. به صورتیکه با پنج (یا تعداد بیشتری )از موارد زیر در مدت ۱۲ ماه نمایان میشود:
دلمشغولی به بازی‌های اینترنتی (فرد در مورد فعالیت بازی قبلی فکر میکند یا بازی کردن بعدی را انتظار میکشد، بازی اینترنتی فعالیت غالب در زندگی روزانه میشود).
توجه : این اختلال با قمار بازی اینترنتی تفاوت دارد که تحت اختلال قمار بازی منظور شده است.
نشانه‌های ترک هنگامی که بازی اینترنتی حذف شده است. (این نشانه‌ها معمولا، به صورت تحریک پذیری، اضطراب، یا غمگینی توصیف شده اند، اما علایم جسمانی ترک دارویی وجود ندارد.
تحمل- نیاز به صرف کردن وقت بیشتر برای بازی‌های اینترنتی.
تلاش‌های ناموفق برای کنترل کردن مشارکت در بازی‌های اینترنتی.
از دست دادن علاقه به مشغولیت‌ها و سرگرمی‌های قبلی، به استثنای بازی‌های اینترنتی و در نتیجه آن.
استفاده بیش از اندازه مداوم بازی‌های اینترنتی با وجود آگاهی از مشکلات روانی –اجتماعی.
اعضای خانواده، درمانگران، و دیگران را در مورد مقدار بازی اینترنتی فریب داده است.
استفاده از بازی‌های اینترنتی برای گریختن از خلق منفی یا تسکین دادن آن (مثل احساسات درماندگی، گناه، اضطراب)
رابطه، شغل، یا فرصت تحصیلی یا شغلی مهمی را به علت شرکت در بازی‌های اینترنتی به خطر انداخته یا از دست داده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۱۳ ) البته قابل توجه میباشد که در این بخش ذکرشده است که فقط بازی‌های اینترنتی غیر قمار بازی در این اختلال منظور شده اند. استفاده از اینترنت برای فعالیت‌های ضروری در کار و کاسبی یا شغل منظور نشده است، این اختلال استفاده تفریحی یا اجتماعی دیگر از اینترنت را نیز شامل نمیشود. همچنین، سایت‌های اینترنتی جنسی نیز منظور شده اند. این اختلال بسته به میزان اختلال در فعالیت‌های عادی، میتواند خفیف، متوسط و یاشدید باشد. افراد مبتلا به این اختلال نه چندان شدید ممکن است نشانه‌های کمتر در زندگی خود داشته باشند. آنهایی که به اختلال اینترنتی شدید مبتلا هستند ساعات بیشتری را صرف کامپیوتر میکنند و روابط یا فرصت‌های شغلی یا تحصیلی شدید تری را از دست میدهند.
بر این اساس و با ملاک قرار دادن DSM، یانگ[۲۲](۱۹۹۸) بیان کرد که هر فردی که به حداقل پنج نشانه از فهرست زیر جواب مثبت دهد معتاد به اینترنت شناخته میشود.
اشتغال ذهنی در مورد اینترنت (فکر کردن درباره اتصال قبلی به اینترنت و انتظار کشیدن برای تماس مجدد بعدی)
احساس به گذراندن زمان بیشتر در اینترنت برای به دست آوردن میزان رضایت بیشتر از آن
عدم موفقیت در کنترل، توقف یا کم کردن استفاده از اینترنت
به هنگام قطع و یا کم کردن استفاده از اینترنت احساس ناآرامی، افسردگی یا بدخلقی کردن
فرد بیشتر از زمانی که قصد دارد، از اینترنت استفاده می‌کند
فرد به خاطر استفاده از اینترنت، فرصتهای شغلی و روابط اجتماعی مهم خود را از دست میدهد
دروغگویی به اعضای خانواده، روان درمانگر یا افراد دیگر در مورد مدت زمان استفاده از اینترنت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:10:00 ب.ظ ]




مدیریت منابع انسانی در واقع اداره کردن گران قیمت ترین و با ارزش ترین دارایی سازمان، یعنی کارکنان و نیروی انسانی آن است به گونه ای آینده نگر . پس فعالیت های مدیریت منابع انسانی می توانند با انگیزش کارکنان در جهت افزایش تعهد سازمانی و افزایش و بهبود عملکرد شغلی به کار گرفته شود .
۲-۲-۱۳- شرایط ایجاد تعهد سازمانی
۱- پذیرش: در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای بدست آوردن چیزی مانند حقوق می پذیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲- تعیین هویت کردن یا همانند سازی : در این مرحله شخص نفوذ خود را به منظور ادامه رابطه ارضا کننده و خود مطرحی می پذیرد. افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور می کنند.
۳- درونی شدن : در این مرحله فرد متوجه می شود که ارزشهای سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزش های شخصی فرد منطبق می باشند. (اردیهم و همکاران،۲۰۰۶)
۲-۲-۱۴- پیش شرطهای تعهد سازمانی
پیش شرطهای تعهد عاطفی :
۱- ویژگیهای شخصی : اهمیت ویژگیهای فردی از آنجا ناشی می‌شود که بسیاری از این ویژگیها نقش فزاینده یا کاهنده در تعهد دارند. این ویژگیها شامل: سن، سابقه خدمت، سطح آموزش و تخصص، جنسیت، نژاد، وضعیت تأهل و عوامل شخصی دیگر است. سن و سابقه خدمت با تعهد ارتباط مستقیمی دارد. سطح آموزش با تعهد سازمانی رابطه معکوس دارد.
۲- ویژگیهای مرتبط با نقش : تحقیقات نشان می دهد که شغل تقویت شده و غنی چالش شغلی را افزایش داده و منجر به افزایش تعهد می شود. همچنین یافته ها نشان می دهند که تعهد با تضاد نقش و ابهام نقش ارتباط معکوس دارد.
۳- ویژگیهای ساختاری: مطالعات در مورد اندازه سازمان، حیطه نظارت، تمرکز و پیوستگی شغلی نشان می دهد رابطه معناداری بین هیچ یک از متغیرها با تعهد سازمانی وجود ندارد. در مطالعه دیگر که توسط استیرز[۶۹] و همکارانش انجام گرفت نتیجه‌گیری شد که اندازه سازمان و حیطه نظارت با تعهد غیرمرتبط بودند ولی رسمیت و پیوستگی شغلی و تمرکز با تعهد مرتبط می باشند.
۴-تجربیات کاری: در طی زندگی کاری فرد در سازمان رخ می دهد. بعنوان یکی از نیروهای عمده در فرایند اجتماعی شدن یا اثرپذیری کارمندان محسوب شده و بر میزان وابستگی روانی کارمندان به سازمان تأثیر گذارند. احساس کارمندان در مورد نگرشهای مثبت همکاران بر تعهد فرد موثر می باشند (داولی و همکاران،۲۰۰۵).
پیش شرطهای تعهد مستمر شامل:
۱- حجم و اندازه سرمایه گذاری و نیروی صرف شده در سازمان.
۲- فقدان فرصتهای شغلی خارج از سازمان(فریرا، ۲۰۱۰).
پیش شرطهای تعهد هنجاری:

 

    1. اثرپذیری خانوادگی، فرهنگی و سازمانی.

 

    1. سرمایه گذاری های سازمان.

 

    1. جبران متقابل خدمات می باشد.

 

۲-۲-۱۵- نتایج وپیامدهای تعهدسازمانی
به طور کلی بین تعهد قوی و ضعیف، سطح متوسط مطرح است. افرادی که تعهد متوسط دارند دارای تجربه زیادی هستند اما شناخت کلی نسبت به سازمان نداشته و چندان درگیر نیستند آلپورت در تحقیقات خود به درگیری جزیی افراد در امور سازمانی اشاره کرده است. کیفیت بین سطوح تعهد و نتایج و پیامدهای آن بر کارمندان و سازمان به ترتیب در جدول زیر آمده است. (فریرا، ۲۰۱۰)
جدول ۲-۲: نتایج و پیامدهای احتمالی سطوح مختلف تعهد سازمانی اثرگذار بر کارمندان(حسینی و کاشانی :۱۳۸۵)

 

میزان تعهد نتایج موثر بر کارمندان
  پیامدهای مثبت پیامدهای منفی
کم افزایش قوه ابتکار، خلاقیت و نوآوری. استفاده کارآمد نیروی انسانی
ترک خدمت کارکنانی که دارای عملکرد ضعیف بوده و در انجام عملیات سازمان وقفه ایجاد می کنند.
- پیشرفت و ارتقا کندتر در مسیر خدمتی
- افزایش هزینه های ناشی از بی ثباتی پرسنل کم تعهد
- احتمال کناره گیری و اخراج
- تلاش برای ایجاد اختلال در تحقق اهداف سازمانی
متوسط افزایش احساس تعلق، امنیت، کامیابی، وفاداری، وظیفه شناسی، کسب هویت فردی و شخصیت مستقل - احتمال محدود شدن فرصتهای پیشرفت و ارتقا
- ایجاد اشکال در سازگاری فرد با سازمان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:09:00 ب.ظ ]




تاراس[۵۴] (۲۰۰۵) درتحقیقی تحت عنوان فعالیت بدنی و عملکرد دانش آموز در مدرسه. به منظور بررسی چگونگی تحقیق در مورد رابطه بین فعالیت بدنی میان دانش آموزان و نتایج تحصیلی، نویسنده در این رابطه به بررسی مطالعات منتشر شده پرداخت. بررسی تحقیق نشان داد که ممکن است پیشرفت های کوتاه مدتی از فعالیت بدنی (مثل تمرکز ) وجود داشته باشد، ولی پیشرفت بلندمدت موفقیت تحصیلی در نتیجه ی فعالیت بدنی بیشتر، به اثبات نرسیده است. رابطه بین فعالیت بدنی و نتایج تحصیلی در کودکان نیازمند تحقیق بیشتر است. فعالیت بدنی با سلامتی عمومی پیشرفته ارتباط زیادی دارد. در میان دانش آموزان، برنامه های فعالیت بدنی به کودکان در برقراری مهارت های اجتماعی کمک کرده، سلامت ذهنی را بهبود بخشیده و رفتار های پر مخاطره را کاهش می دهد. در همین رابطه چندین مطالعه به کشف رابطه بین فعالیت بدنی و نتیجه تحصیلی پرداخته، و پیش از آن که محققان بتوانند درک بهتری از تاثیرفعالیت بدنی بر عملکرد دانش آموزان داشته باشند، باید به تحقیق بیشتر پرداخت. این اندک شواهد را نباید به عنوان سندی بر محدود کردن برنامه های تربیت بدنی مدرسه تلقی کرد چرا که ممکن است با صرف زمان بهتر بر سایر موضوعات، این برنامه کاهش یابد. مدرکی دال بر این حقیقت وجود دارد که فواید ادراکی کوتاه مدت فعالیت بدنی در روزهای تحصیلی به خوبی می تواند جبران کننده ی زمانی باشد که در سایر نواحی تحصیلی صرف شده است (۸۵).
آریس[۵۵] و همکاران(۲۰۰۴) در تحقیقی به مقایسه دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار از لحاظ عملکرد تحصیلی پرداختند. این تحقیق برروی ۱۸۱۷ دانشجو در یک دوره چهار ساله انجام شد. بر طبق این نتایج، دانشجویان ورزشکار روابط عمومی و وضع سلامتی بهتری در هر دوره سالانه تحقیق نسبت به دانشجویان غیر فعال داشته، اما عملکرد تحصیلی پایینتری داشتند و در طول دوره تحصیل با مشکلات بیشتری روبرو بودند. این نتایج در دو جنس تفاوتی نداشتند (۶۱).
اوجا و جوریما[۵۶] (۲۰۰۲) با هدف بررسی ارتباط فعالیت بدنی، توانایی حرکتی و آمادگی تحصیلی کودکان ۶ ساله، مطالعاتی برروی ۲۹۴ کودک انجام دادند. فعالیت های بدنی این کودکان با بهره گرفتن از پرسشنامه Harro، که بوسیله والدین و مربیان کودکان تکمیل شد، بدست آمد. توانایی حرکتی آنها نیز با بهره گرفتن از تست های متعدد بررسی شد؛ همچنین، از یک آزمون نقاشی(Controlled Drawing Observation) برای معین کردن میزان آمادگی تحصیلی و رشد ذهنی کودکان استفاده شد. در نتیجه این تحقیق توانایی حرکتی و رشد ذهنی و تحصیلی کودکان بهم مرتبط شناخته شد (۷۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
فیلد، دیگو و ساندرز [۵۷](۲۰۰۱) در تحقیقی با عنوان ارتباط ورزش با تحصیلات در دانش آموزان دبیرستانی به مطالعه برروی ۸۹ دانش آموز سال آخر دبیرستان پرداختند. جمع آوری اطلاعات از دانش آموزان به کمک پرسشنامه ای انجام گرفت که شامل سوالاتی مبنی بر عادات ورزشی (از به ندرت تا روزانه)، روابط با والدین و دوستان، تمایل به افسردگی، شرکت در ورزش های مختلف، مصرف مواد مخدر، و عملکرد تحصیلی بود. بر اساس این تحقیق، دانش آموزانی که از لحاظ تمرینات بدنی در سطح بالایی قرار داشتند، روابط بهتری با والدین خود برقرار کرده، دچار افسردگی کمتری بوده، زمان بیشتری در هفته درگیر ورزش بوده و معدل های بالاتری نسبت به دانش آموزانی داشتند که در سطح پایینی در خصوص تمرینات ورزشی بودند (۷۱).
ترمبلی[۵۸] و همکاران(۲۰۰۰) در تحقیقی با هدف بررسی رابطه بین فعالیت بدنی، شاخص توده بدنی،اعتماد بنفس و نمرات خواندن و ریاضیات در کودکان مطالعاتی برروی ۶۹۲۳ کودک سال ششمی (با کنترل جنسیت،ساختار خانوادگی و وضعیت احتماعی اقتصادی) انجام دادند. در این تحقیق فعالیت بدنی دارای ارتباطی منفی با BMI، ارتباطی مثبت با اعتماد بنفس، و ارتباط ضعیف و منفی با پیشرفت تحصیلی بود. این تحقیق همچنین اعلام میدارد که فعالیت بدنی می تواند بصورتی ضعیف و غیر مستقیم از طریق بهبود اعتماد بنفس و سلامت عمومی باعث پیشرفت تحصیلی شود (۸۷).
سالیس[۵۹] و همکاران (۱۹۹۹) در تحقیقی با عنوان تاثیرات تربیت بدنی مرتبط با سلامت بر پیشرفت تحصیلی، یک برنامه تربیت بدنی ۲ ساله را بر روی ۷۵۹ کودک آزمایش کردند. این کودکان قبل و بعد از اجرای برنامه آزمون موفقیت تحصیلی Metropolitan را انجام دادند. مدارس این دانش آموزان ر ا به سه گروه تقسیم شد؛ در یک گروه یک متخصص ورزشی مسئول اجرای برنامه بود؛ در یک گروه به معلمان مدرسه آموزش های لازم برای اجرای برنامه داده شد؛و یک گروه نیز به عنوان شاهد برنامه های معمول خود را انجام داد. گروه دارای معلمان آموزش دیده نسبت به گروه شاهد در مهارت های زبان و خواندن موفق تر بود؛ گروه دارای متخصص ورزشی نسبت به گروه شاهد در مهارت خواندن بالاتر، اما در زبان پایینتر بودند. در نتیجه، تربیت بدنی مرتبط با سلامت میتواند تاثیرات مثبتی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد (۸۴).
دکستر [۶۰](۱۹۹۹) در مطالعه ای به بررسی ارتباط بین دانش ورزشی، عملکرد ورزشی و توانایی تحصیلی در دانش آموزان متوسطه پرداخت. ۵۱۷ دانش آموز ۱۶ ساله در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و دانش و مهارت ورزشی و آکادمیکی آنها با توجه به نتایج آزمون GCSE در دروس ورزش، ریاضی و زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس این تحقیقات، ارتباطی ضعیف ولی مثبت میان عملکرد ورزشی و توانایی تحصیلی در این دروس وجود داشت (۶۷).
جدول ۲-۲ خلاصه سوابق تحقیقات

 

نتایج بدست آمده شرکت کنندگان عنوان نویسنده و سال  
فعالیت بدنی بالا با کاهش درصد چربی مرتبط بوده ولی با شاخص توده بدنی ارتباط خاصی ندارد. ۱۰۳۰ دانش آموز ۱۳-۱۱ ساله تاثیرات مستقل و ترکیبی اجزاء آمادگی جسمانی بر پیشرفت تحصیلی در جوانی استبان کورنه هو (۲۰۱۴) ۱
BMI و CVF با پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت دارد. دانش آموزان ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان رابطه آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی در ایالات تگزاس جاناک و همکاران
(۲۰۱۴)
۲
فعالیت بدنی نقش مهمی در پارامتر های ترکیب بدنی دارد، اما BMI و WHR شاخص های دقیقی برای تعیین میزان چاقی در جوانان نمی باشند. ۷۳۴ دانشجو ترکیب بدنی و فعالیت بدنی در دانشجویان ایتالیایی زاکاگنی و همکاران(۲۰۱۴) ۳
فعالیت بدنی بالا با کاهش درصد چربی مرتبط بوده ولی با شاخص توده بدنی ارتباط خاصی ندارد. ۱۰۳۰ دانش آموز ۱۳-۱۱ ساله رابطه فعالیت بدنی، BMI و عملکرد تحصیلی در دانشجویان اورهان (۲۰۱۴) ۴

 

 

نتایج بدست آمده شرکت کنندگان عنوان نویسنده و سال  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:09:00 ب.ظ ]