کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
|
|
|
متعلَق موضوع تعهد از چندین جهت قابل تقسیم است. از جهت ماهیت میتوان آنرا به مال، عمل (انجام یا ترک) تحقق یا سقوط تعهد و نیز شخص تقسیم کرد. خود مال متعلَّق موضوع تعهد میتواند عین، منفعت و یا حق (حق مربوط به عین و حق وابسته به یک امر معنوی) باشد. موضوع تعهد از جهت کلی و جزئی بودن به عین معین، کلی در معین و کلی فیالذمه تقسیم میشود. موضوع تعهد از جهت دیگری به مثلی و قیمی قابل تقسیم است. این تقسیم مخصوص آنجایی است که متعلَّق موضوع تعهد از جهت ماهیت مال عینی باشد.[۳۱۳] این تقسیمات به این موارد ختم نمیشود بلکه از جهات مختلف دیگری نیز میتوان متعلَّق موضوع تعهد را تقسیمبندی کرد.[۳۱۴] شایعترین موضوع تعهد کالا[۳۱۵] میباشد. در حقوق انگلستان کالا چنین تعریف شده است «همه اموال منقول شخصی بجز حق متنازعفیه و پول».[۳۱۶] اینکه آیا اموال غیر مادی مانند سهام شرکتها، یا اموال معنوی مانند حق تألیف، حق اختراع و علامت تجاری جزو اموال بهحساب میآیند یا نه؟ اختلاف وجود دارد،[۳۱۷] اما درهرحال تمام این موارد میتوانند موضوع معامله، بهمعنایی که خواهیم گفت، قرار بگیرند. به نظر میرسد در یک معنای عام هر چیزی که بتواند عوض قرار بگیرد می تواند موضوع تعهد نیز قرار بگیرد.[۳۱۸] در حقوق انگلیس تفکیک میان موضوع تعهد و موضوع معامله به چشم نمیخورد و ایشان محل وقوع آثار قرارداد را همان عوض میدانند. مبحث دوم: مورد معامله (موضوع معامله) معامله[۳۱۹] مصدر باب مفاعله از ریشه عمل است که اثر پذیری و طرفینی بودن عمل (مطاوعه) از جمله خصوصیات این باب است. معامله در سه معنای عام، خاص و اخص بهکار رفته است. در معنای عام معامله در مقابل عبادت بهکار میرود و به هر فعلی که نیازمند نیّت و قصد قربت نباشد اطلاق میشود. در فقه معروف و مرسوم است که بخش عبادات مقدم بر معاملات بحث میگردد. در معنای خاص معامله به اعمال حقوقی (عقد و ایقاع) اطلاق میشود. در معنای اخص معامله شامل عقود مالی معوض میگردد و لذا نکاح را در برنمیگیرد.[۳۲۰] چنانکه گذشت میان عقد و معامله و قرارداد تفاوتی وجود ندارد. قانون مدنی در ماده ۱۸۳ در تعریف عقد گفته است «عقد عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد». از جمله ایرادات این تعریف میتوان به چند مورد اشاره کرد. نخست، این تعریف عقود تملیکی را در برنمیگیرد و فقط منحصر به عقود عهدی است. دوم، این تعریف عقود معوض را در برنمیگیرد و منحصر به عقود غیر معوض است. سوم، این تعریف میان دو مفهوم عقد و تعهد خلط کرده است چراکه عقد را معادل تعهدی دانسته است که یک یا چند نفر در برابر دیگران برعهده گرفتهاند و مورد قبول آنها قرار گرفته است.[۳۲۱] برای رفع این ایرادها اساتید تعریفی متفاوت از عقد یا معامله ارائه دادهاند. برخی اساتید در تعریف عقد گفتهاند «توافق دو یا چند اراده است که بهمنظور ایجاد آثار حقوقی انجام میشود».[۳۲۲] برخی دیگر نیز «همکاری متقابل دو یا چند شخص در ایجاد ماهیت حقوقی»[۳۲۳] را تعریف عقد دانستهاند. عقد در هر یک از این تعاریف در معنای اسم مصدری بهکار رفته است چراکه در هر یک از این سه تعریف «تعهد بر امری»، «توافق دو یا چند اراده» و «همکاری متقابل اراده» صحبت از یک فعل و عمل شده است. تعریف اسم مفعولی (محصولی) عقد را میتوان بر اساس هر یک از این سه تعریف چنین بیان داشت.
الف: «تعهدی که در پی ملتزم شدن یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر ایجاد میگردد». ب: «آثار حقوقیی که در پی توافق دو یا چند اراده ایجاد میگردد». ج: «ماهیت حقوقیی که با همکاری متقابل دو یا چند شخص ایجاد میگردد». اکنون با روشن شدن مفهوم عقد و معامله از دو دیدگاه اسم مصدری و اسم مفعولی، باید دید موضوع معامله چیست و آیا اساساً چنانکه برخی معتقدند با موضوع تعهد متفاوت است؟ برخی حقوقدانان فرانسوی با پاک کردن صورت مسأله اساساً منکر وجود موضوعی برای معامله شدهاند،[۳۲۴] امری که نمیتواند منطقی و مقبول باشد، چراکه چگونه میتوان یک امر ارادی را بدون موضوع تصوّر کرد؟ برخی دیگر نیز گفتهاند موضوع معامله همان ایجاد تعهد است[۳۲۵] که به نظر میرسد ایجاد تعهد اثر معامله است و نه آنکه موضوع آن باشد. اما عدهای دیگر موضوع معامله را چنین تعریف کردهاند «مجموعه عملیات و تحولات حقوقی که برای وقوع آنها تراضی صورت میپذیرد».[۳۲۶] به نظر ایشان موضوع معامله یک عمل حقوقی مانند بیع، معاوضه و… و نظایر آنها است.[۳۲۷] در این معنا موضوع معامله چیزی نیست مگر ماهیت حقوقی و آثار حقوقیی که محل همکاری دو یا چند اراده است. در تعبیر دقیقتر باید آثار حقوقی را هم خارج از موضوع معامله دانست و فقط ماهیت حقوقی مقصود را که محل و موضوع همکاری دو یا چند اراده است موضوع معامله دانست. بنابراین موضوع معامله و عقد بیع را باید همان تملیک مبیع در برابر ثمن دانست و این ماهیت حقوقی است که موضوع معامله را تشکیل میدهد.[۳۲۸] لازم بهذکر است که موضوع معامله در این معنا را نباید با مقتضای ذات عقد یکی دانست. اگرچه این دو تا حدی به یکدیگر نزدیک هستند اما یکی نیستند. مقتضای ذات عقد درواقع اثر و هدف اصلی هر عقدی است. بهعنوان مثال در عقد بیع انتقال مبیع و ثمن هدف اصلی و مقتضای ذات عقد است، درحالیکه تملیک عین به عوض معلوم موضوع عقد است. شاید در مثال نکاح این اختلاف بهتر به چشم بیاید. مقتضای ذات عقد نکاح حلّیت مقاربت است،[۳۲۹] اما موضوع و محل عقد نکاح ذمه طرفین است که متعلَّق آن تکلیف و حق ناشی از حلّیت مقاربت است. چنانکه گفتیم برخی از اساتید اختلاف میان موضوع عقد و تعهد را نادرست و تصنعی میدانند و معتقدند که موضوع عقد یا معامله چنانکه ماده ۲۱۴ میگوید مال یا عمل است. به نظر ایشان موضوع عقد بسته بهمعنای مصدری و محصولی عقد متفاوت است. در معنای مصدری موضوع عقد عبارت است از ماهیت حقوق خاصی که مورد انشاء قرار گرفته است. اما در معنای محصولی چون عقد عبارت از ماهیت انشاء شده است، لذا موضوع این ماهیت انشاء شده مال یا عملی (و در برخی عقود شخص) است که محل و جایگاه تحقق اثر عقد میباشد و لذا موضوع عقد در معنای محصولی مال و عمل است و نه ماهیت انشاء شده آن عقد. ایشان در ادامه میگویند اگر جایگاه استقرار اثر را موضوع آن بنامیم، در این صورت میتوان مال یا عمل را موضوع اثر عقد یعنی موضوع تعهد یا تملیک نیز شناخت. لذا موضوع عقد یا تعهد میتواند مال یا عمل باشد و جدا کردن این دو، امری تصنعی و نادرست است. ایشان سپس با ذکر نظر مازو حقوقدان نامی فرانسه آنرا مورد انتقاد قرار میدهند. به نظر مازو موضوع تعهد با موضوع عقد متفاوت است. موضوع تعهد عبارت از تأدیه و ایفاء است ولیکن موضوع عقد همان عمل حقوقی است که طرفین اجرای آنرا میخواهند. بهاعتقاد این استاد نظر مازو مورد انتقاد است «معنی عقد و تعهد در این نظر و نظرات مشابه در دو وضعیت لغوی متفاوت با هم مقایسه شده است؛ عقد در معنی مصدری و تعهد در معنی اسم مفعولی… ». درحالیکه این نویسنده زمانیکه موضوع عقد را مشخص میسازد، عقد در معنای مصدری را لحاظ میکند ولی هنگامیکه موضوع تعهد را معرفی میکند، منظور او تعهد در معنی محصولی است. زیرا موضوع تعهد در معنی مصدری وظیفه قانونی است (نه تأدیه) و اثر آن باید ایجاد این وظیفه باشد… اگر بخواهیم عقد و تعهد را در معنی محصولی با هم مقایسه کنیم، باید تعهد را اثر عقد بدانیم نه (طبق گفته برخی از نویسندگان) موضوع عقد».[۳۳۰] با تجزیه و تحلیل بیانات این استاد بزرگوار باید گفت ادعای ایشان اتحاد موضوع عقد و تعهد است که مبانی و دلایل متعددی را درخصوص این ادعا بیان داشتند، که اهم آنها عبارت است از: ۱ـ موضوع عبارت است از جایگاه و محل استقرار اثر، و اثر عقد عهدی پیدایش تعهد به تسلیم یا ایفا است و اثر عقد تملیکی انتقال مالکیت است. ۲ـ موضوع عقد بسته بهمعنای مصدری و معنای محصولی عقد متفاوت است. موضوع عقد در معنای مصدری ماهیت انشاء شده است و در معنای محصولی مال یا عمل است. ۳ـ با مقایسه عقد و تعهد در معنای محصولی آنها، تعهد اثر عقد است و نه موضوع آن. ۴ـ چون برخی از محققان عقد را در معنای مصدری و تعهد را در معنای محصولی در نظر میگیرند لذا بهاشتباه معتقد به اختلاف موضوع عقد و تعهد شدهاند. بهنظر میرسد در این اختلاف باید به تفاوت عقود تملیکی (مانند بیع) و عقود عهدی توجه داشته باشیم و الا نه اعتقاد به تفاوت موضوع عقد و تعهد کاملاً صحیح است و نه اعتقاد به اتحاد این دو میتواند تمامی جوانب امر را تبیین کند. اگر این دو مقدمه را بپذیریم که: الف: موضوع عبارت است از جایگاه و محل استقرار اثر و اثر عقد عهدی ایجاد تعهد به ایفا است درحالیکه اثر عقد تملیکی انتقال مالکیت است. ب: موضوع و اثر در عین متفاوت بودن با یکدیگر بسته بهمعنای مصدری و اسم مفعولی عقد و تعهد در هر یک از این دو میتواند متفاوت باشد. باید گفت اثر تعهد در معنای مصدری (متعهد شدن و بهعهده گرفتن)، ایجاد و پیدایش تعهد است. محل و جایگاه استقرار این اثر ذمه و عهده فرد متعهد است و البته متعلَّق این تعهد بر ذمه، مال یا عمل است. اثر تعهد در معنای محصولی (وظیفه و التزام قانونی) عبارت است از تأدیه، تسلیم، نوشتن، ساختن و هر فعل و ترک فعل مورد التزام و تعهد. برخلاف موضوع و محل تعهد در معنای مصدری، موضوع و محل تعهد در معنای محصولی ذمه نیست بلکه خود مال یا عمل میباشد. به دیگر سخن چون اثر تعهد (محصولی) تأدیه و تسلیم و نوشتن و ساختن و مانند آن است و اینها افعال فیزیکی هستند، محل و جایگاه استقرار آنها هم نمیتواند ذمه باشد بلکه باید چیزی از جنس خود آنها باشد، امری مادی و فیزیکی که این افعال بر آنها واقع گردد. بهنظر ما سّر اینکه برخی از اساتید[۳۳۱] از موضوع تعهد به متعلَّق موضوع تعهد یاد کردهاند این اختلاف در موضوع تعهد در دو معنای مصدری و محصولی است. ایشان تنها به برخی از واقعیت وقوف یافتهاند درحالیکه تمام حقیقت این نیست. درواقع مال یا عمل در معنای مصدری تعهد، متعلَّق موضوع تعهد هستند و در معنای محصولی تعهد، خود موضوع تعهد هستند و نه متعلَّق موضوع تعهد. اما اثر عقد در معنای مصدری (توافق و همکاری متقابل ارادهها) ایجاد و پیدایش ماهیت حقوقی انشاء شده خاص هر عقد است. محل و موضوع استقرار این ماهیت حقوقی نیز تعهدات احیاناً مختلف و متفاوت است.[۳۳۲] عقد در معنای محصولی، که عبارت است از ماهیت حقوقی خاص انشاء شده، دارای اثر متفاوتی با معنای مصدری خود است. اثر عقد در معنای محصولی عبارت است از ایجاد و پیدایش تعهد(ها) یکجانبه یا متقابل است. به دیگر سخن اثر ماهیت حقوقی ایجاد شده، به وجود آوردن تعهدات مختلف است، تعهداتی که موضوع و محل استقرار آنها بسته به نوع عقد کاملاً متفاوت است. در عقود تملیکی مانند عقد بیع، موضوع عقد عین یا حق عینی وابسته است، چراکه محل و موضوع «تعهد به تسلیم و تملیک» که اثر عقد است این عین یا حق عینی وابسته است. درحالیکه در عقود عهدی مانند مضاربه، جعاله و… محل و جایگاه و موضوع تحقق آثار (تعهدات مختلف) مال یا عمل فیزیکی نیست، بلکه ذمه و عهده طرف است و البته متعلَّق این تعهد بر ذمه، مال یا عمل میتواند باشد. علت اینکه در حقوق ایران و نیز فرانسه درخصوص موضوع عقد و تعهد اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد غفلت از تفاوت میان موضوع عقد تملیکی و موضوع عقد عهدی است. با این تبیین دیگر نباید به طور مطلق گفت موضوع تعهد با موضوع عقد متفاوت است[۳۳۳] و یا اختلاف میان آنها تصنعی و نادرست است،[۳۳۴] بلکه باید گفت در عقود تملیکی موضوع عقد و موضوع تعهد یکی است ولیکن در عقود عهدی موضوع تعهد (در معنای محصولی) با موضوع عقد متفاوت است. موضوع تعهد در عقود عهدی مال یا عمل است درحالیکه موضوع عقد در این عقود ذمه و عهده فرد متعهد است و البته مال یا عمل، متعلَّق تعهد بر ذمه و عهده فرد متعهد میباشد. بنابراین در عبارت اشتباه در موضوع معامله، «موضوع معامله» با نوعی تسامح در معنا بهکار رفته است. درواقع در عقود تملیکی این اصطلاح دقیق و شایسته بهکار میرود ولیکن مراد از موضوع معامله در عقود عهدی همان موضوع تعهد (بهمعنای محصولی) است. از باب غلبه و شیوع عقد بیع در قراردادها و بالطبع اشتباه در موضوع این عقد، شاید بتوان گفت اصطلاح «اشتباه در موضوع معامله» بهرغم تسامحی که در آن وجود دارد، اصطلاح مناسب و گویایی است. مبحث سوم: خود موضوع معامله ماده ۲۰۰ قانون مدنی اعلام میدارد «اشتباه وقتی موجب عدم نفوذ معامله است که مربوط به خود موضوع معامله باشد». در ابتدای ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی فرانسه نیز آمده است «اشتباه هنگامی موجب بطلان قرارداد میباشد که مربوط به خود موضوع معامله باشد».[۳۳۵] در حقوق ما عبارت «Substance même» به «خود موضوع» ترجمه شده است. باید دید چه فرقی میان موضوع معامله و خود موضوع معامله وجود دارد؟ موضوع معامله چنانکه گذشت فقط مخصوص اشیاء مادی نیست بلکه اعم از حقوق معنوی مانند حق اختراع و… و حقوق دیگر مانند حق انتفاع و… نیز میباشد. ازاینرو هر گونه سخن در باب خود موضوع معامله و تفاسیر مختلف مربوط به آن باید با توجه به این نکته دنبال گردد. اینکه در دکترین حقوقی ما و نیز فرانسه اغلب تنها به اشیاء مادی توجه شده است و صحبت از اوصاف اصلی و فرعی آنها بهمیان آمده است، درواقع نوعی درک ناقص از موضوع معامله را میرساند، درکی که سهواً یا عمداً در تلاش است مباحث مربوط به اشتباه در موضوع معامله را بهطورکلی و اشتباه در خود موضوع معامله را بهطورخاص به سمت اشیاء مادی هدایت کند بدون آنکه به کار و حقوق، اعم از معنوی و غیره توجه کافی را مبذول نماید. تنها توجیه ممکن درخصوص این نگرش و روند میتواند این باشد که اشیاء مادی بهلحاظ کمی در موضوع قرارگرفتن معاملات، حجم بیشتری را به خود اختصاص دادهاند و در معاملات روزمره مردم از اهمیت و شیوع بیشتری برخوردار هستند. برخی[۳۳۶] تصوّر کردهاند سوبستانس معادل «خود» در فارسی است و از کلمه «ذات» بهجای خود در آن خصوص صحبت کردهاند، غافل از آنکه معادل «خود» کلمه «Même» در فرانسه است. سوبستانس «Substance» در زبان فرانسه یا انگلیسی معادل ماهیت، مفهوم، مفاد، جوهر، اصل، ماده، جسم، محتوا، ذات و مال در زبان فارسی میباشد. بنابراین Substance même را شاید بتوان به خود ماهیت، خود جوهر، خود ماده، خود جسم و خود ذات ترجمه کرد. ازاینرو باید در ترجمه ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی فرانسه موضوع معامله را به هر یک از این عبارات اضافه کرد و بگوییم خود ماهیت موضوع معامله، خود ماده موضوع معامله و یا خود ذات موضوع معامله. درهرحال اختلاف نظرهای زیادی در حقوق ایران و فرانسه درخصوص معنای «خود موضوع معامله» وجود دارد و یکی از جدیترین مباحث مطرح در زمینه اشتباه در موضوع معامله بحث «خود موضوع معامله» است. اینکه آیا مراد از «خود موضوع معامله» عبارت است از جنس فیزیکی موضوع قرارداد و یا هویت فیزیکی آن و یا اوصاف آن و یا احیاناً امر دیگری، اختلاف نظر وجود دارد. در این خصوص دو رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد مادی محض[۳۳۷] و رویکرد شخصی محض.[۳۳۸] این دو مکتب اگرچه بعدها تعدیل میشوند اما مانع ایجاد مکتب سومی به نام مکتب مختلط نمیگردند. هر یک از مکاتب مادی و شخصی در روزگار خود از جذابیت بالایی برخوردار بوده ولیکن بهرغم داشتن مزایای مربوط به خود، دارای معایبی نیز بودهاند. اکنون بهمناسبت به طرح و نقد هر یک از این مکاتب میپردازیم. چنانکه خواهیم دید پذیرش مبانی مختلف درخصوص اشتباه نهتنها آثار مختلفی را درپی خواهد داشت، بلکه در رد یا قبول هر یک از این مکاتب و نیز در قضاوت و داوری موافق یا مخالف مزایا یا معایب این مکاتب، تأثیر روشن و انکارناپذیری را به دنبال خواهدآورد. پیشاپیش باید خاطر نشان کرد وقتی سخن از اشتباه در موضوع معامله بهمیان میآید، میتوان اشتباه در موضوع معامله را بهطورکلی مورد بحث قرار داد. از این منظر اشتباه صرفاً در خود موضوع معامله مطرح نمیباشد بلکه اشتباه از جهات مختلف قابل بررسی است. اشتباه در تعیین موضوع معامله،[۳۳۹] اشتباه در وجود موضوع معامله[۳۴۰] و اشتباه درخصوص حق مالکیت موضوع معامله[۳۴۱] از جمله اشتباهاتی است که بهاعتبار موضوع معامله بهطورکلی قابل بحث است. چنانکه میدانیم موضوع معامله انواع خاصی دارد. موضوع معامله از جهتی به عین معین و کلی و یا کلی در معین تقسیم می شود. بررسی اشتباه بهخصوص در عین معین و نیز کلی[۳۴۲] از جهت متفاوت بودن موضوع معامله جالب توجه است. موضوع معامله از این حیث که کار یا تعهد یا عمل حقوقی[۳۴۳] باشد با آنجا که موضوع معامله از حقوق[۳۴۴] محسوب میگردد، متفاوت است و بالطبع بررسی اشتباه و اثر آن در این موارد نیز مفید است. پرداختن به تکتک این موارد اگرچه خالی از فایده نمیباشد و حداقل ثمره آن مطلع شدن از مباحث مطرح در دو نظام حقوقی فرانسه و انگلستان میباشد ولیکن بهخاطر طولانی شدن تحقیق از آنها صرفنظر میکنیم و مطالعه موردی آنها را به منابع معرفی شده واگذار میکنیم. البته باید خاطر نشان کرد آنچه درخصوص مبنای اشتباه در بخش بعدی رساله گفته خواهد شد و نیز آنچه در این فصل تحت عنوان اشتباه در خود موضوع معامله بحث خواهد شد، همه بهنوعی در تعیین آثار و احکام اشتباه در موضوع معامله بهطورکلی، مؤثر است و از این حیث در تعیین تکلیف شدن اشتباه در موضوع معامله بهطورکلی، بهلحاظ مباحث نظری کمبودی نخواهیم داشت. بررسی اثر اشتباه در موضوعات مربوط به موضوع معامله نیز اگرچه لازم و مفید است ولیکن به دو دلیل فوقالذکر از ورود به آنها صرفنظر میکنیم. بنابراین اثر اشتباه در متعلقات موضوع معامله، اثر اشتباه در وصف موضوع معامله[۳۴۵] و اثر اشتباه در قیمت و ثمن[۳۴۶] را به منابع مربوط وامیگذاریم. اشتباه در صلاحیت و شایستگی موضوع معامله[۳۴۷] که از جهات مختلفی (امکان مادی، قانونی و اقتصادی) در حقوق انگلستان مورد بحث قرار گرفته است، نیز بهرغم مفید بودن پرداختن به آن بنا به دلایل گذشته از بررسی آن خودداری میکنیم. در این فصل درصددیم اشتباه در خود موضوع معامله را بهطورخاص بررسی کنیم. در بررسی اشتباه در خود موضوع معامله تکیه بر تبیین خود موضوع معامله میباشد. چنانکه میدانیم خود موضوع معامله یا «سوبستانس» در دکترینهای حقوق خارجی بهخصوص حقوق فرانسه، بحثهای متعددی را به دنبال داشته است. شاید بتوان بهجرأت مدعی شد درخصوص مسأله اشتباه، سوبستانس یا خود موضوع معامله مهمترین و اساسیترین بحثی است که از گذشتههای دور تا کنون در کانون بحثهای مهم حقوقی بهخصوص در حقوق فرانسه بوده و میباشد. مطرح شدن نظریههای نوعی و شخصی در زمانهای مختلف و ظهور نظریه مختلط درخصوص مفهوم «سوبستانس» در واپسین مراحل حکایت از تغییر نگرشها به خود موضوع معامله به تبع تغییر نگرش به اراده دارد. درواقع طرز تلقّی بشر و حقوقدانان به مسأله اراده منجر به نظریههای نوعی، شخصی و مختلط شده است. در این فصل ابتدا نظریه نوعی را که بهلحاظ تاریخی مقدم بر دو نظریه دیگر است، مورد بررسی قرار میدهیم. سپس به نظریه شخصی میپردازیم و در نهایت نظریه مختلط را که نقدی بر دو نظریه گذشته است را به بحث مینشینیم. بند نخست- نظریه نوعی (مکتب مادی)[۳۴۸] در نظریه نوعی ملاک تشخیص اصلی و فرعی بودن موضوع مورد اشتباه (اعم از خود موضوع معامله یا وصف، قید و شرط آن و یا حتی جزء موضوع معامله) اراده و قصد متعاملین نمیباشد، بلکه ملاک اصلی یا ضابطههای جزمی و قاطع است و یا قضاوتهای عرفی و نوعی میباشد که البته بسته به مورد متفاوت است. از آنجا که ملاک و ضابطه تشخص اصلی و فرعی بودن موضوع مورد اشتباه چنانکه خواهیم دید در نظریه نوعی، ملاک و ضابطه واحدی نیست بلکه بسته به زمانهای مختلف و دکترینهای گوناگون متفاوت است، میتوان گفت وجه ممیزه همه این ملاکها عدم توجه به اراده متعاقدین میباشد. در حقوق روم بهعنوان پیشینه حقوق فرانسه و حقوق انگلستان ابتداییترین ضابطه نظریه نوعی یعنی جنس مادی موضوع معامله، مورد اعمال بوده است. بر طبق این ضابطه هیچ توجهی به اراده متعاقدین نمیگردد و لذا حتی اگر از منظر متعاقدین امر دیگری باعث و انگیزه اصلی متعاملین باشد، چون اشتباه در جنس مادی موضوع معامله رخ داده است اشتباه موجب بطلان میباشد. در ضابطه مادی، ملاک مادهای است که موضوع معامله از آن ساخته شده است. لازم بهذکر است در حقوق روم تا پایان قرن دوم میلادی[۳۴۹] تنها اشتباه در هویت موضوع معامله[۳۵۰] و شخص طرف معامله موجب بطلان تلقّی میشده و اشتباه در سوبستانس مطرح نبوده است. در اوایل قرن سوم میلادی پل[۳۵۱] و اولپین[۳۵۲] اشتباه در سوبستانس[۳۵۳] را افزودند. ایشان برای تشخیص اشتباه در سوبستانس به همان ملاک ابتدایی و محدود مادی که ذکر آن گذشت بسنده کردند.[۳۵۴] مثال معروفی که در این زمینه وجود دارد مثال پوتیه است که میگوید دستبندی که ما فکر میکردیم طلا است اما درواقع برنز طلایی شده (مطلّا) میباشد.[۳۵۵] اگرچه ملاک مادی از جهت قاطع و مشخص بودن در تشخیص اشتباه و نیز بهجهت سادگی احراز اشتباه دارای مزیت میباشد ولیکن از جهات مختلفی مورد نقد قرار گرفته است. درصورت پذیرش چنین ملاکی زمینهای که بهخاطر اشتباه رای به بطلان دهیم بسیار کم میگردد. وانگهی در مواردی، مادهای که شیء بهوسیله آن ساخته شده است هیچ نفع واقعیی برای بهکار بردنش وجود ندارد و لذا چرا و به چه دلیلی بطلان را در این موارد اجازه دهیم.[۳۵۶] گذشته از این دو مورد، پذیرش چنین ملاکی منجر به بی عدالتی نیز میگردد. بهعنوان مثال اولپین میگوید اگر تصوّر شود مورد معامله تماماً از طلا است درحالیکه قسمت اعظم آن از مفرغ بوده و ضمناً کمی طلا نیز داشته است معامله صحیح است، زیرا طلا در موضوع معامله وجود داشته است. آیا این غیر عادلانه نیست با وجود اندکی طلا در کالای که بهتصوّر معاملهکننده تمام طلا بوده است، معامله را صحیح تلقّی کنیم؟[۳۵۷] ضابطه مادی نمیتواند ملاک خوبی باشد چراکه اگر هدف از نظریه نوعی پرهیز از معایب نظریه شخصی مانند تزلزل معاملات از یک طرف و رسیدن به مزایایی مانند استحکام معاملات از طرف دیگر باشد، چه لزومی به ملاک مادی با این شکل محدود و مضیق وجود دارد. پرهیز از تزلزل معاملات و رسیدن به استحکام آنها با ملاک معتدلتر و موسعتری نیز قابل وصول است. بهرغم اینکه در حقوق روم نظریه نوعی با ملاک مادی مورد توجه بود ولیکن چنین نبوده است که رومیان صرفاً خود را در قالب این ملاک محدود سازند. در حقوق روم فروش بردگان و حیوانات درصورتیکه پارهای از عیوب در موضوع معامله کشف میشد که مانع استفاده موردنظر از آن میبود خریدار میتوانست فسخ قرارداد یا تخفیف قیمت را بخواهد. این وسائل فنی بعدها به هر بیعی که موضوع آن منقول یا غیر منقول بود تعمیم یافت.[۳۵۸] باید توجه داشت ملاک مادی تنها یک ملاک نظری نوعی برای کشف اساسی بودن موضوع معامله میباشد و نباید ملاک مادی را همان نظریه نوعی دانست. درواقع میان این دو رابطه عموم و خصوص مطلق وجود دارد. در قانون مدنی ایران در ماده ۳۵۳ آمده است هرگاه چیز معین بهعنوان جنس خاصی فروخته شود و درواقع از آن جنس نباشد، بیع باطل است و اگر بعضی از آن از غیر جنس باشد، نسبت به آن بعض باطل است و نسبت به مابقی مشتری حق فسخ دارد. برخی حقوقدانان گفتهاند جنس، وصف ذاتی یا جوهری مبیع است و بهتعبیری خود موضوع معامله است مانند طلا بودن گلوبند یا نخی بودن پارچه، مگر اینکه در قرارداد وصف بارز دیگری (مانند قدمت) موردنظر باشد که در این صورت اشتباه در جنس بهمعنی اشتباه در همان وصف است.[۳۵۹] بنابراین اشتباه در جنس چون مهم و اساسی است لذا سبب بطلان میگردد، مگر آنکه برای متعاقدین جنس مهم نباشد. کربونیه استاد حقوق فرانسه میگوید اشتباهاتی وجود دارد که راجع به مواد سازنده و جنس موضوع قرارداد است اما به سوبستانس (خود موضوع معامله) مربوط نمی شود؛ مانند اینکه من تصوّر میکردهام که فلان مجسمه معروف از طلا است درحالیکه روکش طلا داشته است. برعکس این اشتباهات، برخی اشتباهها راجع به سوبستانس است ولیکن به جنس موضوع معامله ارتباطی ندارد، مانند آنجا که من گندم ماه مارس را بهجای گندم پاییزه میخرم و یا اسب پیری را به جای اسب جوان ابتیاع میکنم.[۳۶۰] بنابراین میان اشتباه در ماده موضوع معامله (ملاک مادی) و اشتباه در سوبستانس (خود موضوع معامله) عموم و خصوص من وجه وجود دارد و نباید مانند رومیان هر اشتباه در ماده موضوع معامله را اشتباه در سوبستانس تلقّی کرد. برخی حقوقدانان فرانسوی گفتهاند اگر بخواهیم عبارت مطرح در ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی یعنی «مگر اینکه در خود موضوع معامله باشد»[۳۶۱] را ترجمه تحت اللفظی کنیم باید گفت مراد از سوبستانس در این ماده، اشتباه در مواد سازنده موضوع معامله میباشد. [۳۶۲] به نظر میرسد نه منطوق و نه مفهوم ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی فرانسه مستلزم ملاک مادی (اشتباه در اجزاء سازنده و مادی موضوع معامله) میباشد و اینکه چرا این نویسنده از ظاهر این ماده چنین برداشتی کرده است جای سؤال دارد. درواقع خود موضوع معامله یا سوبستانس اعم از اجزای تشکیلدهنده مادی موضوع معامله، هویت مادی موضوع معامله، هویت عرفی موضوع معامله و غیره میباشد و منحصر کردن معنای سوبستانس به یک معنا مستلزم دلیل است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 11:40:00 ق.ظ ]
|
|
-
- توصیف:از عناصر مهم در ایجاد فضا و رنگ در داستان است. توصیف صحنهها، منظرهها و حالات درونی اشخاص، هر یک به نوعی در فضاسازی داستان کمک میکنند و حال و هوایی متناسب با موقعیت آن را میآفرینند. در زیر نمونههایی را برای شرح هر یک از این توصیفات میآوریم:
۱-۱- منظره: پرداختن به این عامل در داستان مورد نظر ما ضعیف است. تنها موردی که برای مثال قابل ذکر است، توصیف کوتاهی است که «مجید» از خانهای که برای زندگی مشترکش با «اقدس» اجاره کرده است، میدهد: * «مجید: بیا، برو تو، برجی سه تومن اجارهش کردم، از مش محمد گاوداری، یه هل ِپوک توش نبود، مثِ عروسش کردم که عروس میاد توش، یه حیاط داره قد غربیل، یه باغچه قد، قد قوطی کبریت، شدیم همساده گاوا، بیا، بیا، خوبه.» (مجموعه آثار علی حاتمی :۶۰۱) این توصیف، درک فضای ساده و کودکانهای را که «مجید» و «اقدس» در آن زندگی میکنند، برای خواننده ممکن میسازد. ۲-۱- حالات درونی شخصیتها: از عوامل موثر در فضاسازی داستان «سوته دلان» توصیف حالات درونی شخصیتها است. از آنجایی که زاویهی دید داستان سوم شخص است، خواننده از حالات درونی اغلب شخصیتها اطلاع مییابد. نمونههایی از این نوع توصیف را درشخصیت «مجید» میبینیم؛ پس از آنکه «مجید» از معلولیت جسمی دختر بلیط فروش آگاه میشود، دچار آشفتگی روحی و روانی شدید میشود. این حالتِ او را در صحنهای که مشغول فروش تصنیفهای جدید است، از تصنیفی که میخواند، درمییابیم: * «مجید: شرنگ زندگی، زند به کام من. شراب تلخ غم، رود به جان من. به یاد فیروزه، به یاد فیروزه. دنیا ز تو سیرم، بگذار که بمیرم، در دامت اسیرم، دنیا، دنیا.» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۸۴) همچنین در همان صحنه وقتی «حبیب» به نزدش میرود و صدایش میکند، میگوید: * «مجید کدوم سگ پدریه، من جیمی جنگلیم، دختره رو طایفهی عجوز مجوز از دستم درآوردن. تو آخرین شب فرار تارزان، نامسلمونا دختره رو انداختنش جلوی سوسمارا، سوسماره یه پای دختره رو خورد، من بودم و کینگ کونگ، رئیس دزدارو خونه خراب کردیم، داداشم مرد آهنینه، میشناسیش داداش حبیبو؟ اگر داداشم بود، دختره رو از دستشون درمیآوردیم. دنیا باقالی به چند منه دیگه، یه نامسلمونی نیست دست من علیلو بگیره، بگه شزم ببره امامزاده داود، حالمو خوش کنه… تو سرم عینهو بازار آهنگرا صدا میکنه. مثِ پیت حلبی خورده ریزههاش توش جا به جا میشه، تو کیای؟» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۸۵) این توصیفات، در ایجاد فضایی غمگین که ترحم خواننده را برانگیزد، نقشی عمده دارند.
- گفتگو:گفتگو در ایجاد فضا و رنگ داستان، نقش عمده دارد. این گفتگوها هم در توصیف حالات درونی افراد نقش اساسی دارد و هم در توصیف فضای کلّی صحنهی مورد نظر در زیر نمونههایی را برای این ادعا میآوریم:
در صحنهای که «حبیب» با مشتریای که در سوگ برادر نشسته، صحبت میکند، حالات آشفتگی روح و پریشانیِ ناشی از ناراحتی فراوان را در گفتار مشتری مشاهده میکنیم. جملات نیمهکاره، حذف افعال وجا به جا شدن مبتدا و خبر، نشانه های بارز این آشفتگی است. * «مشتری: برادر… یاور، کمرم شکست آقا، از در تو نمیآمد، جاده پشت پامنار، هیجده ساله جوان، ناکام، ناغافل، یه کامیون از روبرو میامده، شوفرش نامسلمان خواب بوده، شاگردش نشسته بوده پشت فرمان. مرحوم اخوی صبح که خواسته خانه را ترک کند، صبر آمده، والده شب پیشش خواب دندان افتادن دیده، زبانش مو درمیآورد بس که میگوید نرو پسرجان، مرحوم اخوی به تضرع والده توجه نمیکند. اجل که میرسد این است آقا، جابجا تمام میکند.» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۶۷) این گفته ها علاوه بر نمایش حالت درونی گوینده، در ایجاد فضای اندوهگین و برانگیزاندن حس ترحم و همدردی مخاطب تأثیر دارد. همچنین در گفتگوی میان «حبیب» و «دکتر دواساز»: * «حبیب: کشیکته امشب؟ دواچی: شبانهروزی کردم، کجایی یار موافق، شلاقخور پوست کلفت بند باسواتا، یار موافق، کم پیدایی. آخیش، اگه کلهت باد نداشت، سال سرهنگیت بود امسال، بعد از اون تودهنی که خوردیم همهمون، طبورها کردم. حبیب: رها کن. دواچی: شدم شاگرد مرحوم پدرم دواچی، اما تو این دواخونه هیچ مسکنی نبود برام، الا دوای اون طبیب ارمنی، ذکاووس عرق فروش، شبانه روزیش کردیم، خاکه رو خاکه، که مستیم از گل نیفته، مثل تو که غم برادرتو کردی بهانه.» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۸۶) گفتگوهای بالا، فضایی توام با نا امیدی و بی حاصلی و تاسف را ایجاد میکند. دو یار قدیمی که در گذشته فعالیتهای سیاسی داشتهاند،بازداشت میشوند و از ادامهی فعالیتها باز میمانند؛ نه تنها به خواسته و آرمانهای خود نمیرسند، بلکه به کلّی مجبور به زیستن در انزوایی به دور از هرگونه فعالیتهای سیاسی و حتی دولتی میشوند. * «دواچی: …میبینی کار ما تو این ملک به کجا کشید آخر، پا اندازی.» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۸۶)
- صحنه:از جمله عواملی که در ایجاد فضاهای مختلف در این فیلمنامه نقش اساسی و بسیار مهم دارد، «صحنه» است. در زیر نمونههایی از صحنههایی را که در ایجاد فضاهای خاص نقش مهم داشتهاند، میآوریم.
- صحنهی عروسی پسر «آقای جورابچی» در ایجاد فضای شادی و سرور و انتقال آن به خواننده بسیار مهم است.
- صحنههای مشاجرهی «اقدس» و «دکتر» که فضایی ناآرام و متشنج را خلق میکند.
- صحنهی ورقبازی «اقدس» و «مجید» بر پلّههای سنگی، در میان فرفرههای فراوانی که «مجید» در گلدانها کاشته است، فضای آرام، رمانتیک و عاشقانهای را ایجاد میکند که خواننده از بودن در آن و مشاهدهی آن احساس لذّت میکند.
- صحنهی باخبر شدن «کریم» از کشته شدن «کرک» توسط «مجید» که فضایی توام با هول و ولا را ایجاد میکند.
- صحنهای که «مجید» کارت عروسی خود و «اقدس» را به حبیب میدهد و «حبیب» با تصمیم او مخالفت میکند و کارت را پاره میکند و سپس «مجید»، در حالی که گریه میکند، باقی کارتها را پاره میکند، فضایی اندوهگین را ایجاد میکند و حس ترحم و همدردی مخاطب نسبت به «مجید» و انزجار از برخورد «حبیب» را برمیانگیزد. و سایر صحنهها.
فضای کلّی حاکم بر داستان، حاکی از یک اندوه و دلمردگی و حسرت عمیق از آرزوهای بر باد رفته در شخصیتهای داستان است. نمونه های زیر به خوبی این فضا را در ذهن مخاطب القا میکند: «حبیب: پیداست که آسمونم دلپری داره امسال» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۶۰۲) «افراد خانواده هنوز در زیر کرسی نشستهاند، و مشغول خوردن انار هستند، نوای موسیقی ملایمی به گوش میرسد. صدا: موسم گل، دور بلبل، یک دو روز است در زمانه …» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۷۷) در یک نگرش کلّی به فیلمنامهی «سوته دلان» به این نتیجه دست مییابیم که فضا و رنگ در این داستان، عنصر غالب و قابل توجهی نیست و نویسنده توجه چندانی به آن از خود نشان نداده است و خواننده با دقت و باریکبینی خود به آن پی میبرد. از میان عناصری که در خلق فضا و رنگ تأثیر داشتهاند، بیشتر از همه، عناصر «گفتگو» و «صحنه» هستند که در اغلب فیلمنامهها عنصر غالب در نمایش فضا و رنگ میباشند. «سبک» از جمله ویژگیهای سبکی فیلمنامهی «سوته دلان» عبارتند از:
- نثر ساده، روان و بیتکلف:ویژگی بارز زبان فیلمنامهی «سوته دلان» سادگی آن است؛ وقتی نویسنده دنیای آرمانیاش را در بستر سادگی بنا میکند، طبیعی است که انسانهای این دنیا نیز در این سادگی خلاصه شوند و زبان آنها زبانی ساده و بی غل و غش باشد.
* «حبیب از روی بند رخت، حولهای برداشته به مجید میدهد. سپس هر دو به اتاق مجید میروند. حبیب مشغول روشن کردن بخاری میشود. مجید نیز در گوشهای نشسته از سرما به خود میلرزد. اتاق مجید و در و دیوارهایش مملو از خرت و پرتهایی است که مجید آنها را جمعآوری کرده. حبیب: اتاق سرده، میچایی، واسه یه مشت خنزر پنزر ته جوب، ذاتالجنب میکنی. مجید: جدول ضربم بکنم، میارزه. داداش حبیب، همین میخ کج، تو یه چشم به هم زدن راست میشه. راستی، این راست میشه داداش حبیب؟ حبیب: حرف مفت نزن. مجید: داداش حبیب، من پول تو جیبی این هفته و اون هفته رو پیشکی میخوام. حبیب دست در جیب کرده چند اسکناس به مجید میدهد. حبیب: هله هوله نخریا. مجید: نه، ماچت کنم، ماچت میکنم آ. حبیب: نگا، تا تو گوشاشم لجن رفته.» (مجموعه آثار علی حاتمی: ۵۷۵)
- زبان عامیانه:«علی حاتمی» همواره در آثارش در جستجوی هویت ایرانی و بومی بوده و به احیای آن اصالتهای بومی در زبان پرداخته است. برای مثال «سوته دلان» از ویژگی بیان محاورهای و تعبیرها و اصطلاحات عامیانه برخوردار است. از جمله ویژگیهای قابلتوجه که در نمایش زبان عامیانهی این فیلمنامه نقش دارند، عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵-۲-۲-روشهای بهینهسازی در این تحقیق، با بهره گرفتن از دو روش بهینهسازی گرادیانی SQP و الگوریتم ژنتیکی GA به بهینهسازی قابهای چند طبقه و چند دهانه منظم فولادی پرداخته شده است. نتایج عددی حاصل از بهینهسازی قابهای ارائه شده با یکدیگر مقایسه شدند. از طرفی با مقایسه کردن نتایج حاصل از این دو روش، کلی بودن جواب حاصل، نتیجه شد. ۵-۲-۳-مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق و تحقیقات پیشین گولی و بدراگلو ]۳۲[ یک بار سازه را تحت بارهای استاتیکی ثقلی بهینه نمودند و مقادیر متغیر طراحی حاصل را بعنوان کران پایین در نظر گرفتند، سپس با تحلیل دینامیکی وزن بهینه سازه را یافتند. آنها با بهینهسازی چند قاب برشی دو طبقه، اقتصادیتر بودن سیستم مهاربندی را برای تمامی قابها بسط دادند.
معماری و مدحخوان ]۴۶[ نیز با مدل کردن و بهینهسازی قابهای کوتاه، نتیجه حاصل را در مورد اقتصادیتر بودن این نوع سیستم سازهای برای تمامی قابهای منظم فولادی بسط دادند. کمشکی و ساکا ]۸۳[ تنها قابهای ساده مهاربندی شده با تکیهگاههای مفصلی را در نظر گرفتند و به اقتصادیتر بودن قابهای ساده مهاربندی شده همگرای ضربدی در برابر سایر سیستمهای مهاربندی دست یافتند. در این تحقیق، با بهینهسازی لرزهای سه نوع قاب کوتاه (۴ طبقه و ۳ دهانه)، متوسط (۱۰ طبقه و ۵ دهانه) و بلند (۱۸ طبقه و ۷ دهانه)، تحت دو سیستم مقاوم لرزهای، (الف) سیستم دوگانه خمشی و مهاربندی شده، و (ب) سیستم خمشی، با تکیهگاههای صلب پرداخته شده است. از تحقیق صورت گرفته نتایج زیر حاصل میشوند: سیستم (الف) در قابهای کوتاه نسبت به سیستم (ب) اقتصادیتر است ولی در مورد قابهای متوسط و بلند این نتیجه بلعکس میباشد. دلیل این امر احتمالآ این است که در قابهای مورد مطالعه، معمولآ قید تغییرمکان جانبی فعال نبوده و تحت زلزله اعمالی بارهای جانبی شدت لازم را ندارند که سیستم جانبی را وادار به واکنش نمایند. بنابراین، با توجه به اینکه تابع هدف وزن سازه است، مقاطع بادبندی در سیستم مهاربندی شده نیازی به وجودشان نیست و باعث سنگین تر شدن قاب شده اند. در صورتیکه از یک زلزله قوی با شدت بالا استفاده شود که تغییرمکانهای جانبی قابل توجهی داشته باشد، احتمالآ قید دریفت طبقه فعال شده و بادبندها وارد کار خواهند شد و ممکن است نتایج دو سیستم برعکس شوند. روش SQP توانایی لازم در پیدا کردن نقطه بهینه سراسری را دارد، بنابراین میتوان با اطمینان کافی در بهینهسازی قابهای فولادی از آن استفاده نمود. با افزایش اعضای سازه و در نتیجه تعداد متغیرهای طراحی، هزینه محاسباتی روش GA نسبت به روش SQP بطور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. بدلیل یکسان نبودن خصوصیات بار زلزله و بار استاتیکی معادل، استفاده از بارگذاری جانبی به جای بار زلزله، در رفتار کلی سازه تاثیر می گذارد. بار زلزله معمولا به تکیهگاههای سازه اعمال می شود و پاسخهای ناشی از آن، توسط مؤلفه های سختی، میرایی و جرم سازه تولید میشوند. در این تحقیق، بهینهسازی تحت اعمال مستقیم بار زلزله صورت گرفته است. ۵-۳-کاربردهای نظری و تحقیقی ابزار و نحوه انجام هر پژوهش، بطور مستقیم به امکانات و شرایط موجود آن وابسته است. علاوه بر ابزار و امکانات موجود، با توجه به اهمیت پژوهش، تامین منابع مالی جهت پیشبرد تحقیق، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در نتیجه هر پژوهش، وابسته به زمان و مکان انجام آن، دارای محدودیتهایی در تهیه ابزار، امکانات و منابع مالی خواهد بود. در این گزارش، سعی شده که ابزار تحقیق، به گونهای انتخاب شود که با حداقل امکانات و هزینهها، به بهترین نحو، دادههای لازم را بدست آورد. این تحقیق در ابتدا، نیازمند انجام تحلیل استاتیکی و مودال سازه میباشد. در پژوهشهای پیشین، محققین از نرمافزارهای تجاری جهت تحلیل دینامیکی سازهها به عنوان ابزار تحقیق استفاده کردهاند. در این تحقیق، توسط برنامهای که در محیط MATLAB نوشته شده است، طیف پاسخ الاستیک زلزله مدنظر توسط الگوریتم خطی نیومارک محاسبه می شود، سپس با بهره گرفتن از FEM، تحلیل استاتیکی، P-Delta و دینامیکی طیف پاسخ انجام می شود. این برنامه، برای قابهای منظم فولادی دو بعدی نوشته شده است. ۵-۴- کاربردهای عملی یکی از پیچیدهترین و ناشناختهترین رخدادهای طبیعی زمین، زلزله است. با توجه به اینکه در دنیای امروز، اثرات نیروی زلزله جزء تعیین کنندهترین فاکتورهای طراحی سازهها میباشد، در نتیجه بخش وسیعی از دستورالعمل آیین نامهها و همچنین تحقیقات پژوهشگران، معطوف به بارگذاری لرزهای میباشد. در این پایاننامه، اثرات زلزله بر بهینهسازی سازهها، مورد بررسی قرار گرفته و جهت انجام عملیات بهینهسازی، روش تحلیل دینامیکی طیف پاسخ از روی طیف پاسخ الاستیک زلزله مدنظر، پیشنهاد گردیده است. در کارهای عملی میتوان جهت بهینهسازی، شتاب زلزله ساختگاه را تعیین کرده و سپس براساس روش پیشنهاد شده در این پایان نامه، بار زلزله بر روی سازه مورد نظر را بصورت مستقیم با بهره گرفتن از تحلیل طیف پاسخ، به آن اعمال نمود. با در نظر گرفتن اثرات P-Delta و مدلسازی جرم سازه بصورت ماتریس جرم سازگار و همچنین محاسبه ضریب طول مؤثر اعضا، رفتار سازه به واقعیت نزدیکتر می شود. ۵-۵- پیشنهاد تحقیقات آتی این پایان نامه، تحقیقی بر روی بهینهسازی سازههای گسسته، تحت بارگذاری لرزهای بوده که اساس عملیات بهینهسازی، با بهره گرفتن از اعمال بار لرزهای بصورت تحلیل دینامیکی طیف پاسخ بوده است. میتوان پیشنهاد تحقیقات جدیدی را برای انواع مختلف سازههای گسسته، با با انواع سیستم مقاوم لرزهای مانند قابهای ساده مهاربندی، مهاربندیهای واگرا و غیره عنوان نمود، همچنین روش تحقیق حاضر برای سازههای سه بعدی تعمیم داده شود. بعلاوه میتوان اثرات اندرکنش خاک و سازه را جهت بهینهسازی وارد محاسبات نمود. میتوان جهت مقایسه، به بهینهسازی سازهها تحت تحلیل تاریخچه زمانی پرداخت. همچنین میتوان با اعمال تحلیل الاستیک غیرخطی نتایج حاصل از طرح بهینه را با نتایج ناشی از تحلیل الاستیک خطی انجام شده در این تحقیق، مقایسه نمود. علاوه بر این، اثر اتصالات را میتوان با در نظر گرفتن تاثیر آنها بر روی سختی سازه، وارد محاسبات نمود. منابع و مآخذ:
[۱] |
S. S. Rao, Engineering Optimization, John Wiley & Sons, Inc, 2009. |
[۲] |
G. C.Hart and K. Wong, Structural Dynamics For Structural Engineers, John Wily & Sons Inc, 2000. |
[۳] |
D. E. Grierson, “How to Optimize Structural Steel Frameworks," American Society of Civil Engineers, pp. 139-162, 1997. |
[۴] |
D. C. Schinler, “Design of Partially Restrained Steel Frames Using Advance Analysis and an Object-oriented Evolutionary Algorithm,” M.Sc. Thesis, Milwaukee, Wisconsin, 2001. |
[۵] |
G. N. Vanderplaats, Numerical Optimization Techniques for Engineering Design, London: McGraw-Hill, Inc., 1984. |
[۶] |
J. S. Arora, Introduction to Optimum Design, McGraw-Hill Book Company. |
[۷] |
A. Brandt, Foundations of Optimum Design in Civil Engineering, London: Martinus Nijhoff Publishers, 1989. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۵-۱- مدل نهایی تحقیق ۱۱۹ فهرست نمودارها عنوان صفحه نمودار ۲-۱- مدل مفهومی تحقیق ۷۳ نمودار ۴-۱- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر دانشگاه ۸۴ نمودار ۴-۲- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر جنسیت ۸۵ نمودار ۴-۳- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر سن ۸۶ نمودار ۴-۴- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر تحصیلات ۸۶ نمودار ۴-۵- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر سابقه تدریس ۸۷ نمودار ۴-۶- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر مرتبه ۸۸ نمودار ۴-۷- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر دانشکده ۸۹ نمودار ۴-۸- وضعیت افراد پاسخدهنده از نظر گروه آموزشی ۹۰ نمودار ۴-۹- نمودار جعبه ای شاخص عملکرد ۹۱ نمودار۴-۱۰- نمودار هیستوگرام شاخص عملکرد ۹۲ نمودار ۴-۱۱- نمودار جعبهای متغیر بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی ۹۳ نمودار۴-۱۲- نمودار هیستوگرام متغیر بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی ۹۳ فصل ۱ کلیات تحقیق مقدمه طی دو دهه گذشته، نحوه دسترسی به اطلاعات تغییرات شگرفی از لحاظ کمّیت و کیفیت داشته است به طوری که در چند سال اخیر رسانههای اجتماعی و به طور خاص شبکههای اجتماعی، نقش پررنگی در این میان ایفا کردهاند. در میان شبکههای اجتماعی آنلاین، شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی از خلق و اشتراک دانش حمایت میکنند. مزیت این شبکههای علمی آنلاین آن است که به محقق این امکان را میدهند تا در کنار ایجاد ارتباط با محققین و افراد دیگر از تغییرات دنیای علم با خبر شده و درباره این تغییرات با سایر پژوهشگران و محققین بحث و گفتگو کند. امکان ایجاد یک پرونده کامل از تمام پژوهشهای محقق از گذشته تا امروز، امکان دادن ایده به محققین دیگر، به اشتراکگذاری مقالات به صورت دستهبندی شده و به طور رایگان، صرفهجویی در زمان جستجو و فراهم آمدن زمینه شغلی و پژوهشی بهتر از دیگر مزایای این سایتهای پژوهشی میباشد. هر چند اهمیت استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری مفید در فعالیتهای تحقیقاتی و توانمندسازی پژوهشگران در به اشتراکگذاری نتایج و تجارب خود با یکدیگر، آشکار شده است، کمتر مطالعهای در خصوص تأثیر شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی بر فعالیتهای اساتید و پژوهشگران، صورت گرفته است. تحقیق حاضر با مشاهده خلأ موجود در این حوزه، به مطالعه این دسته از شبکههای اجتماعی و تأثیر آنها بر عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیر دولتی میپردازد. بیان مسأله امروزه پیشرفت سریع و رو به رشد ارتباطات و فناوری اطلاعات و قابلیتهای کاربردی آنها در حوزههای مختلف، باعث ایجاد تحولات عظیمی در تمام جنبههای زندگی جامعه انسانی شده است. یکی از شیوههای برقراری ارتباط بین افراد، ارتباط از طریق رسانههای اجتماعی است که کاربران زیادی روزانه از انواع مختلف آنها از قبیل شبکههای اجتماعی، وبلاگها[۱]، ویکیها[۲] و غیره استفاده میکنند. این رسانهها با بهره گرفتن از تکنولوژی نوظهوری به نام وب.۲[۳] امکان ایجاد و تبادل اطلاعات را به کاربران میدهند. شبکههای اجتماعی، نسل جدیدی از پایگاههایی هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکه جهانی اینترنت قرار گرفتهاند. این گونه پایگاهها بر مبنای تشکیلات آنلاین فعالیت میکنند و هرکدام دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگیهای خاص را گرد هم میآورند. شبکههای اجتماعی را گونهای از رسانههای اجتماعی میدانند که امکان دستیابی به شکل جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری محتوا در اینترنت را فراهم آوردهاند (سلیمانیپور،۱۳۸۹). با توجه به گسترش روزافزون حضور مردم در فضای مجازی، به طور کلی میتوان شبکههای اجتماعی را به دو گروه تقسیم کرد. شبکههای اجتماعی عمومی و شبکههای اجتماعی اختصاصی. در شبکههای اجتماعی عمومی، کاربران با انگیزهها و اهداف مختلفی حضور دارند اما شبکههای اجتماعی اختصاصی با اهداف خاصی برای جمع آوری عدهای خاص مانند علاقمندان به موسیقی، کتاب، عکاسی یا تحقیقات علمی شکل گرفتهاند (مولایی،۱۳۸۹).
شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی به منظور استفاده مفید پژوهشگران و محققین از فضای مجازی برای تبادل اطلاعات با دیگر محققین ایجاد شدهاند. از جمله این شبکههای علمی میتوان به پایگاههای اطلاعرسانی نظیر academia.edu, researchgate.com, linkedin.com, mendeley.com, scholars.google.com, citeulike.org, zotero.com, academic.research.microsoft.com و researcherid.com اشاره کرد. اما این شبکههای اجتماعی تا چه میزان روی عملکرد آکادمیک اعضای هیأت علمی دانشگاهها، به عنوان مرکز اصلی جمع آوری و نشر اطلاعات در حوزه آموزش و یادگیری، تأثیر میگذارند؟ هنوز اطلاعات زیادی درباره تأثیر این شبکهها روی فعالیتهای آکادمیک اساتید دانشگاهها وجود ندارد. همچنین به نظر میرسد بسیاری از اساتید از اهمیت کاربرد این شبکهها اطلاعات دقیقی ندارند و از این شبکهها استفاده زیادی نمیکنند. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ در بین ۱۹۲۱ نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاهی در امریکا انجام شد حدود ۹۰% از آنان با شبکههای اجتماعی پژوهشی آشنایی داشتند که از این بین ۱۱% آنها از این شبکهها تقریباً به طور روزانه برای پیگیری اهداف حرفهای خود استفاده میکردند، ۴۵% هم برای اهداف تخصصی اما خارج از حوزه تدریسشان استفاده میکردند (موران و همکاران، ۲۰۱۱). بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی روند روبهرشدی در جهان و ایران دارد و پیشبینی میشود با افزایش سن کاربران امروز اینترنت، در سالهای آینده استفاده کنندگان از این سایتها افزایش چشمگیری پیدا کنند. بنابراین لازم است درباره اثرات استفاده از این شبکههای اجتماعی تحقیقات جامعتری انجام شود تا مزایای استفاده از آنها بیشتر آشکار گردد. در این تحقیق، محقق به بررسی تأثیر بهرهگیری از شبکههایاجتماعی علمی و پژوهشی بر عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی پرداختهاست. ضرورت و اهمیت تحقیق اگرچه هنوز زمان زیادی از ورود فناوری وب.۲ به دنیای تکنولوژی نمیگذرد، این فناوری توانسته تأثیرات قابل توجهی بر ارتباطات انسان داشته باشد. بدون شک شبکههای اجتماعی یکی از تأثیرگذارترین بخشهای وب.۲ است. در سالهای اخیر دسترسی میلیونها کاربر در سراسر جهان به شبکههای اجتماعی باعث شده تا این سایتها در کانون توجه جوامع مدرن قرار گیرند و از محبوبیت زیادی برخوردار شوند، به طوری که سال ۲۰۱۰ میلادی به نام سال شبکههای اجتماعی نامگذاری گردیدهاست. شناخت صحیح این رسانهها باعث میشود تا کاربران بیش از پیش بتوانند از این ابزارها استفاده مفید و مؤثر داشته باشند (عقیلی، جعفری، ۱۳۹۲). کاربران شبکه جهانی اینترنت علاقه زیادی در به اشتراکگذاری مطالب و عکسهای متنوع دارند. اما آنچه که مسلم است آن است که این موارد تنها کاربردهای این قبیل سایتها نیست، بلکه میتوان از این سایتها در به اشتراکگذاری مطالب علمی و آموزشی نیز استفادهکرد. در کشور ما هنوز اهمیت بکارگیری شبکههای اجتماعی در امر تحقیق و پژوهش به طور کامل روشن نشدهاست. شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی، بستر بسیار مناسبی برای محققین ایجاد میکنند تا آنها بتوانند با افراد دیگری که در زمینههای مشابه آنان فعالیت میکنند آشنا شده و روند فعالیتهای علمی خود را سرعت بخشند. محقق امیدوار است نتایج این تحقیق بتواند به ایجاد آگاهی در زمینه استفاده از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی در کشور کمک کند. متغیرهای تحقیق متغیر مستقل: متغیر مستقل این تحقیق بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی است. متغیر وابسته: متغیر وابسته عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاهها در نظر گرفته شدهاست که شامل مؤلفههای عملکرد آموزشی، عملکرد پژوهشی و عملکرد خدماتی میباشد. فرضیههای تحقیق فرضیهها در این تحقیق به شرح زیر میباشند: فرضیه اصلی فرضیه اصلی در این تحقیق به شرح زیر میباشد: بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی رابطه وجود دارد. فرضیههای فرعی فرضیه های فرعی در این تحقیق به شرح زیر میباشند: ۱- بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی رابطه وجود دارد. ۲- بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی و عملکرد پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی رابطه وجود دارد. ۳- بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی و عملکرد خدماتی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی رابطه وجود دارد. اهداف اساسی تحقیق هدف کلی هدف اصلی در این تحقیق افزایش عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی در فعالیتهای علمی و پژوهشی میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳
ایجاد سامانههای کنترل هوشمند اقلیم
۵
تولید سموم ارگانیک
۶
ایجاد نمایشگاه برای نخبگان
۷
تولید آکوامورس
۸
تولید آفتکش سازگار با طبیعت
۹
سیستم کنترل هوشمند اقلیم
۱۰
تولید محصولات ارگانیک
شرح ایده انرژی تجدید پذیر به انواعی از انرژی گفته می شود که برخلاف انرژیهای تجدید ناپذیر قابلیت بازگشت مجدد را به طبیعت دارند. در سالهای اخیر با توجه به اینکه منابع تجدید ناپذیر رو به اتمام هستند این منابع موردتوجه قرار گرفتهاند. با توجه به شرایط مناسب طبیعی تابش خورشید در ایران ( حدود kWh/m2/yr2.000) ، شرایط مناسبی جهت بهکارگیری انرژی خورشیدی در ایران فراهم میباشد . با توجه بهضرورت بهره گیری از انرژیهای تجدید پذیر در سطح جهان، سازمان انرژیهای نو در ایران در پی آموزش، ایجاد و برقراری انرژیهای تجدید پذیر و ازجمله انرژی خورشیدی در سطح ایران میباشد . پرداخت یارانههای انرژی از سوی دولت جهت مصارف صنعتی، تجاری و ازجمله کشاورزی و هزینه اولیه بالای برقراری سامانههای خورشیدی و عدم آگاهی مناسب تولیدکنندگان و مدیران از فواید این انرژی سبب شده است که توجه ناچیزی به برقراری این انرژی بهجای انرژیهای رایج شود . درست است که هزینه اولیه برای برقراری سیستمهای خورشیدی بالا است ولی در درازمدت نهتنها این هزینهها مستهلک می شود بلکه در مقایسه با انرژیهای رایج هزینه کمتری را به همراه دارد . جدا از بحث اقتصادی، این انرژی پاک و بی پایان میباشد. با توجه به فضاهای درخواستی کارفرما جهت پروژه مزرعه دانش، کاربرد انرژی خورشیدی جهت تولید انرژی الکتریکی و گرمایی در فضاهای درخواستی کارفرما همچون سوئیتها، فضای تحقیقاتی، گلخانه ها، استخرهای آب و … چشمگیر بوده و در درازمدت کاهش چشمگیر هزینه های انرژی را برای پروژه به همراه دارد . با توجه به اینکه یکی از اهداف مهندسی ارزش در این پروژه کاهش هزینههای اجرایی طرح است، استفاده از انرژی برق و گاز و ایجاد و برقراری این انرژیها نسبت به انرژی خورشیدی قطعاً هزینه کمتری را برای پروژه به همراه دارد ولی هزینه های درازمدت استفاده از انرژی خورشیدی در مقایسه با انرژیهای رایج بسیار کمتر میباشد که در تحلیل هزینه به آن پرداخته می شود. با بررسیهای بهعملآمده ایجاد مزرعه پایدار باعث ایجاد فرصتهایی در منطقه می شود: پرداخت هزینه های اولیه و بهرهبرداری کمتر نسبت به طرح اولیه مشاور افزایش محسوس بازدیدکنندگان از مزرعه به دلیل ایجاد انگیزه در بازدید از سایت بهرهبرداری از انرژی خورشیدی مستقر در مزرعه پایدار ایجاد ارتباط قویتر با دانشگاه محل با توجه به تأسیس رشته” بهره برداری از انرژی خورشیدی” در دانشگاه محلات و ایجاد قطب علمی در این زمینه در منطقه و ایجاد بستر برای همکاریهای آتی ظرفیت آن را متناسب با نیاز میتوان طراحی نمود انرژی خورشیدی همیشگی است و آلودگیهای مختلف انرژیهای انبوه چون فسیلی، هستهای و غیره را ندارد هزینهها جدول ۴‑۲۰- تحلیل هزینه های مزرعه پایدار
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|