۸- حالیهمانند : « إنّ الأبرارَ لَفی نَعیم » ( الإنفطار : ۱۳) ( أمین و الجارمی ،۱۳۷۶ش ،
صص۷۱و۱۰۸)
نمونه هایی از این آرایه ادبی در دیوان ابراهیم به چشم می خورد :
۱- وطنٌ یُباعُ وَ یُشتری و تصیحُ : « فلیحیَ الوطن»؟( ابراهیــم ط . ، ۲۰۰۵م ،
ص۲۸۸)
سرزمینت خرید و فروش می شود و تو بانگ می زنی : “زنده باد وطن” ؟!
مجاز در کلمه « وطن »
نوع مجاز : مرسل
علاقه : کلیه
۲- وَمِن العجائب إن کشفتَ قدورهم أنّ الجرائدَ ، بعضهنَّ ،غطاؤها ( همان ، ص۳۳۶)
عجیب است که درون دیگهایشان را کشف کردی چرا که بعضی از روزنامه ها آن را می پوشانند .
مجاز در کلمه « الجرائد »
نوع مجاز : مرسل
علاقه : محلیه
۳- وَ حینَ أُجیبُ تمنحُنی ابتسامَ الشکرِ عَیناکِ ( همان ، ص۳۵۹)
و هنگامی که پاسخ می دهم ، چشمانت لبخند رضایت و تشکر به من عطا می کنند .
مجاز در کلمه « عین »
نوع مجاز : مرسل
علاقه : جزئیه
۴- روضتکِ الغنّاءُ یا وردتی قد أنبَتت مِن کُلِّ زوجٍ بهیج ( همان ، ص۴۳۹)
گل سرخم ! باغ سر سبزت از هر زوج زیبایی گونه ای رویانده است .
مجاز در کلمه « روضه »
نوع مجاز : مرسل
علاقه : محلیه
۱, ۲. استعاره
تشبیهی است که یکی ازطرفین آن حذف وعلاقه اش همیشه مشابهت است و به دوقسمت تقسیم
می شود :
۱- مصرّحهاستعاره ای است که لفظ مشبه به در آن ذکر شده است ، مانند :
فَلَم أرَ قبلی مَن مشی البحرُ نَحوَهُ وَ لا رجلاً قامَت تعانِقهُ الأسدُ
قبل از خودم کسی را ندیدم که دریا به سویش بیاید و شیران او را در آغوش گیرند .
۲- مکنیّهاستعاره ای است که در آن مشبه به محذوف و لازم و همراهی از آن با مشبـه ذکر
می شود ، مانند :
وَ لمّا قلَّت الإبلُ امتطینا إلی ابن أبی سلیمانَ الخُطوبا
وقتی شتر کمیاب شد ، ما برای رسیدن به پسر ابو سلیمان سوار گرفتاریها شدیم .
پایان نامه - مقاله - پروژه
استعاره به اعتبارذکرلائمی از لوائم مشبه یا مشبه به و یاعدم ذکرآن به سـه دسته زیرتقسیم
می شود :
۱- مرشحهاستعاره ای است که یکی ازلوازم مشبه به درآن آورده می شود، مانند : « أولئِکَ
الّذینَ اشترَوا الضَّلالَه بِالهُدی فَما رَبِحَت تِجارَتهُم » ( البقره : ۱۶ )
۲- مجرّدهاستعاره ای کـه درآن همراه با مشبه به لازمـی ازملائمات مشبه ذکرمی شود ،
مانند : رأیتُ أسَداً فی الصّف ضاحکاً ( شیری را خندان در کلاس دیدم )
۳- مطلقهاستعاره ای که درآن ملائمات مشبه و مشبه به یا باهم ذکرمی شوند ویا نمی شوند ،
مانند : رأیتُ أسَداً یَضحکُ و یفترسُ ( شیری را که می خندید و می درید دیدم )
استعاره به اعتبار دیگر یا تبعیه است یا اصلیه :
۱- تبعیهلفظ مذکور در جمله ، فعل یا اسمی مشتق است ، مانند : وَ لمّا طغی الماءُ
۲- اصلیهاستعاره ای است که مشبه یا مشبه به مذکور اسمی جامد است ، مانند :
أُحِبّکَ یا شمسَ الزمان وَ بدرَهُ وَ إن لامَنی فیکَ السُّها و الفراقِدُ
ای خورشید و ماه زمانه تو را دوست دارم ، اگر چه به خاطر تو ستارگان کم سو و بی نور مرا ملامت کنند .
استعاره تمثیلیهترکیبی است درغیرمعنای اصلی باعلاقه مشابهت و قرینه ای که مانع از
ادراک معنای اصلی است ، معمولا ضرب المثلها را جزء استعاره های تمثیلی می دانند،مانند :
عادَ السَّیفُ إلی قرابِه وَ حَلَّ اللَّیثُ منیعَ غابِه
شمشیر به غلافش و شیر به بیشه اش برگشت . ( أمین و الجارمی ، ۱۳۷۶ش ، صص ۷۷و۸۴ و۹۷)
استعاره از زیباترین صور بلاغی به کار رفته در شعر طوقان است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...