V*

 

ترانهاده مزدوج V یک ماتریس یکانی n در n روی K

 

 

 

 

تحلیل عاملی

تجزیه عامل­ها یا تحلیل عاملی[۵۳] یکی از روش­های آماری است که برای تجزیه اطلاعات موجود در مجموعه داده ­ها استفاده می­ شود.کارل پیرسون[۵۴] ۱۹۰۱و چارلز اسپیرمن[۵۵]۱۹۰۴برای اولین بار هنگام اندازه گیری هوش این روش را مطرح نمودند. این روش برای تعیین تأثیرگذارترین متغیرها در زمانیکه تعداد متغیرهای اولیه مورد بررسی زیاد بوده و روابط بین آنها ناشناخته باشد، استفاده می­ شود. در این روش متغیرها در عامل­هایی قرار می­گیرند، و درصد واریانس از عامل اول به عامل­های بعدی کاهش می­یابد، بر همین اساس متغیرهایی که در عامل­های اولی قرار می­گیرند، تأثیرگذارترین متغیرها هستند. تجزیه عاملی در واقع گسترش تجزیه مؤلفه­ های اصلی است. هدف تجزیه عاملی و تجزیه مؤلفه­ های اصلی تقریب ماتریس کواریانس است، اما این تقریب در مدل تحلیل عاملی از دقت و ظرافت بیشتری برخوردار است. به طور کلی هدف از تجزیه عامل­ها به شرح زیر خلاصه می­ شود:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

  • تفسیر وجود همبستگی درونی بین تعدادی صفت قابل مشاهده از طریق عواملی که قابل مشاهده نیستند و آنها را عامل گویند. در واقع این عوامل غیرقابل مشاهده دلیل مشترک همبستگی بین متغیرهای اصلی هستند.

 

 

 

  • ارائه روش ترکیب و خلاصه کردن تعداد زیادی از متغیرها در تعدادی گروه متمایز.

 

 

 

  • از بین متغیرهای مختلف تأثیر گذارترین آنها تعیین شده و در پژوهش­های بعدی به طور جزیی تر متغیرهای تأثیرگذار را با تکرار بیشتری بررسی می­ کنند.

 

 

با توجه به این نکات، اصلی­ترین هدف استفاده از تحلیل عاملی، کاهش حجم داده ­ها و تعیین مهمترین متغیرهای موثر در شکل گیری پدیده­هاست. از آنجا که پژوهش­های منابع طبیعی اغلب در عرصه مراتع و جنگل­ها انجام می­ شود و شرایط محیط تحت کنترل پژوهشگر نیست، از اینرو معمولا با تعداد زیادی از متغیرها روبرو هستیم. در نتیجه برای کاهش حجم متغیرها می­توان از تحلیل عاملی به عنوان یک روش مناسب استفاده کرد. این روش در دهه­های اخیر به ویژه با پیشرفت استفاده از برنامه ­های آماری در رایانه در سطح وسیع مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است.
تحلیل عاملی بر دو نوع تحلیل عاملی اکتشافی[۵۶] و تحلیل عاملی تأییدی[۵۷] است. در تحلیل عاملی اکتشافی، پژوهشگر در صدد کشف ساختار زیرنبایی مجموعه نسبتا بزرگی از متغیرهاست و پیش فرض اولیه آن است که هر متغیری ممکن است با هر عاملی ارتباط داشته باشد. به عبارت دیگر پژوهشگر در این روش هیچ نظریه اولیه­ای ندارد.
پیش فرض اساسی در تحلیل عاملی تأییدی آن است که هر عاملی با زیرمجموعه خاصی از متغیرها ارتباط دارد. حداقل شرط لازم برای تحلیل عاملی تأییدی این است که پژوهشگر در مورد تعداد عامل­های مدل، قبل از انجام تحلیل، پیش فرض معینی داشته باشد، ولی در عین حال پژوهشگر می ­تواند انتظارات خود مبنی بر روابط بین متغیرها و عاملها را نیز در تحلیل وارد کند. کاربردهای دیگر تحلیل عاملی تأییدی عبارتند از:

 

 

  • تعیین اعتبار یک مدل عاملی.

 

 

 

  • مقایسه توان دو مدل متفاوت که از داده ­ها مشابه ساخته شده ­اند.

 

 

 

  • آزمون معنی­داری یک بار عاملی ویژه.

 

 

 

  • آزمون اینکه آیا مجموعه عامل­ها با یکدیگر همبستگی دارند یا خیر.

 

 

 

  • آزمون رابطه بین دو یا چند بار عاملی.

 

 

دستور تحلیل عاملی تأییدی برخلاف تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS وجود ندارد. این روش در نرم افزار لیزرل[۵۸] قابل انجام است.
برخی از مفاهیم کلیدی روش تحلیل عاملی اکتشافی به شرح زیر می­باشد:

 

 

  • میزان اشتراک[۵۹]: اشتراک عبارت از میزان واریانس مشترک بین یک متغیر با دیگر متغیرهای بکار گرفته شده در تحلیل است.

 

 

 

  • مقدار ویژه[۶۰]: مقدار ویژه میزان واریانس تبیین شده به وسیله هر عامل را بیان می­ کند.

 

 

 

  • عامل[۶۱]: عبارت است از ترکیب خطی متغیرهای اصلی که نشان دهنده جنبه­ های خلاصه شده­ای از متغیرهای مشاهده شده است. به عامل متغیر پنهان[۶۲] نیز گفته می­ شود.

 

 

 

  • عامل مشترک[۶۳]: عاملی که دو یا چند متغیر بر روی آن بار می­شوند. عامل مشترک عاملی است که حداقل بین دو متغیر مشاهده شده مشترک است، بنابراین، عامل مشترک در تعیین دو یا چند متغیر دخالت مستقیم دارد. به فرایند تعیین عامل مشترک و تفسیر آن، تحلیل عاملی مشترک[۶۴] می­گویند که نوعی روش آماری است که از همبستگی­های بین متغیرهای مشاهده شده برای برآورد عامل­های مشترک و روابط ساختاری استفاده می­ کند.

 

 

 

  • بار عاملی[۶۵]: عبارت است از همبستگی بین متغیرهای اصلی و عوامل اگر مقادیر بار عاملی مجذور شوند، نشان می­ دهند که چند درصد از واریانس در یک متغیر توسط آن عامل تبیین می­ شود.

 

 

 

  • ماتریس عاملی[۶۶]: جدولی است که بارهای عاملی کلیه متغیرها را در هر عامل نشان می­دهد.

 

 

 

  • چرخش عاملی[۶۷]: فرایندی برای تعدیل محور عاملی به منظور دستیابی به عاملهای معنی­دار و ساده است.

 

 

 

  • نمره عاملی[۶۸]: یک مقدار ویژه برای یک عامل است که برای یک واحد نمونه گیری خاص محاسبه می­ شود. نمره عامل­ها از حاصل جمع وزنی مقدار متغیرها برای آن واحد نمونه گیری بخصوص به دست می ­آید.

 

 

 

استخراج عاملها

همانطور که در قبل نیز گفته شد هدف تحلیل عاملی خلاصه کردن متغیرها در تعدادی عامل است. پس برای انجام تحلیل عاملی باید روش استخراج عامل­ها و معیار تعیین آنها مشخص شود.
روش استخراج عامل­ها: برای استخراج عامل­ها روش­های مختلفی وجود دارد که برحسب مقدار و نوع واریانسی که توسط متغیرهای هر عامل در مدل توجیه می­ شود، متفاوتند. اساسی ترین این روش­ها تجزیه مؤلفه­ های اصلی است. ذکر این نکته ضروری است که در تحلیل عاملی سه واریانس وجود دارد، واریانس مشترک که به نسبتی از واریانس گفته می­ شود که به وسیله عامل های مشترک تبیین می­ شود. واریانس خاص که به یک متغیر خاص مربوط می­ شود و واریانس خطا که ناشی از بی اعتباری و ناپایایی داده ­های جمع آوری شده است. در روش تجزیه مؤلفه­ های اصلی، عامل­ها همه واریانس هر متغیر از جمله واریانس مشترک با سایر متغیرهای مجموعه و نیز واریانس خاص متغیر را توجیه می­ کنند. پس تعداد عامل­ها در این روش از نظر تئوری باید با تعداد متغیرها برابر باشد، زیرا همه واریانس هر متغیر باید توسط عامل­ها تبیین شود. به عبارت دیگر در تجزیه مؤلفه­ های اصلی به تعداد متغیرها، مؤلفه وجود دارد، ولی عاملهایی استخراج می­شوند که بیشترین مقدار واریانس را تبیین کنند.
استخراج عامل ها با توجه به معیارهای زیر انجام می­ شود:

 

 

  • معیار مقدار ویژه: هر عامل شامل یک یا چند متغیر است. مجذورات بارهای یک عامل نشان دهنده درصدی از واریانس ماتریس همبستگی است که به وسیله آن عامل تبیین می­ شود، این مقدار را مقدار ویژه نامند. برای محاسبه آن کافی است ضریب همبستگی متغیرها را با یک عامل به توان برسانیم و با هم جمع کنیم تا مقدار ویژه آن عامل به دست آید. هر چه مقدار ویژه یک عامل بیشتر باشد، آن عامل واریانس بیشتری را تبیین می­ کند. بر این اساس تعداد عامل­ها با توجه به مقدار ویژه هر عامل مشخص می­ شود و عامل هایی که مقدار ویژه آنها بیشتر از یک باشد، به عنوان عامل­های معنی دار در نظر گرفته می­ شود. استفاده از این معیار زمانی که تعداد متغیرها بین ۲۰ تا ۵۰ باشد، قابل اعتماد به نظر میرسد، اما اگر تعداد متغیرها کمتر از ۲۰ باشد، استفاده از این معیار باید با محافظه کاری انجام شود. همچنین اگر تعداد متغیرها بیش از ۵۰ باشد، استفاده از این معیار موجب استخراج تعداد زیادی عامل می­ شود.

 

 

 

  • معیار پیشین: این روش زمانی مورد استفاده قرار می­گیرد که تعداد عامل­ها را پژوهشگر مشخص می­ کند.

 

 

 

  • معیار تست بریدگی: این معیار عامل­ها را بر مبنایی تعیین می­ کند که هنوز میزان واریانس خاص بر واریانس مشترک غلبه نکرده باشد، بنابراین تا زمانی که مقدار واریانس مشترک بیشتر از مقدار واریانس خاص باشد، عامل­های معنی دار استخراج می­ شود. برای تعیین تعداد عامل­ها بر اساس این معیار، نمودار مقدار ویژه در برابر تعداد عامل­ها رسم می­ شود.

 

 

 

  • معیار درصد واریانس تجمعی: در این حالت درصد واریانس تبیین شده مبنای تصمیم گیری قرار می­گیرد و عامل­هایی استخراج می شوند که درصد واریانس بالایی را در بر داشته باشند. چنانچه مقدار واریانس کمتر از ۵۰ درصد باشد باید متغیرهایی را که میزان اشتراک آنها کم است حذف کرد.

 

 

هدف اصلی استفاده از این تحلیل ، کاهش حجم داده ­ها و تعیین مهمترین متغیرهای موثر در شکل گیری اقلیم استان کرمانشاه است. پارامترهای منتخب شده با روش کرزانوفسکی با بهره گرفتن از روش کرجینگ درونیابی شده و به عنوان اطلاعات ورودی برای تحلیل عاملی در نظر گرفته شدند. از روش­های تحلیل عاملی، در این مطالعه از روش تجزیه به مولفه­های اصلی استفاده شد. جهت شناسایی مهمترین عامل­ها، آنالیز چرخش عاملی[۶۹] با روش Varimax بر روی داده ­های ورودی اعمال گردید. بر اساس واریانسی هر عامل، نموداراسکری گراف و همچنین هدف مطالعه مقدار قدر مطلق بار عاملی مربوط به هر متغیر اقلیمی و مهمترین و تاثیر گذارترین عامل­ها انتخاب شدند [۲۱،۳۵]. جهت شناسایی مهمترین عامل­ها از نرم افزار SPSS 20 استفاده شد.

تعیین و نامگذاری متغیرهای هر عامل

در ماتریس عاملی هر ستون معرف یک عامل است. مقادیر هر ستون نشان دهنده بارهای عاملی هر متغیر با یک عامل هستند.در خروجی نرم افزار عامل­ها به ترتیب از چپ به راست با شماره­های ۱، ۲، ۳ و الی آخر قرار می­گیرند. متغیرها نیز در ستون اول از بالا به پایین فهرست می­شوند. برای شروع تفسیر، پژوهشگر باید از اولین متغیر شروع کند و مقادیر مربوط به آن را در عامل­های مختلف بررسی کند. هر جا که بیشترین مقدار مطلق بار عاملی وجود داشته باشد و از نظر آماری نیز معنی دار باشد، زیر آن خط بکشد. به همین ترتیب مراحل باید برای متغیرهای دیگر نیز انجام شود. در برخی مواقع ممکن است یک متغیر بر بیش از یک عامل بار شده باشد که این از موارد پیچیده و بغرنج در تحلیل عاملی است. اگر چه در بسیاری از موارد چرخش عامل­ها بخشی از این گونه مشکلات را مرتفع می­ کند، اما در برخی مواقع این گونه مشکلات هنوز بدون راه حل باقیمانده است.
هنگامی که با بررسی ماتریس عاملی، بارهای عاملی معنی­دار مشخص شدند، باید متغیرهایی که بر روی هیچ یک از عامل­ها بار عاملی معنی­دار ندارند نیز مشخص شوند. پژوهشگر می ­تواند به دو شیوه با متغیرهایی که با هیچ کدام از عامل­ها همبستگی معنی­دار ندارند، برخورد کند. شیوه اول آن است که این متغیرها را به فراموشی سپرده و تنها متغیرهای معنی دار را تفسیر کند. شیوه دوم آنکه پژوهشگر با این استدلال که همه متغیرها سهمی حتی کوچک در نتایج داشته اند، بنابراین برای رفع اثرات متغیرهایی که بار عاملی معنی­دار نداشته­اند، آنها را از تحلیل حذف و سپس تحلیل عاملی را بر اساس متغیرهای معنی­دار تکرار کرده و نتایج را تفسیر کند. با تشخیص متغیرهای معنی­دار هر عامل می­توان نام مناسبی با توجه به نوع متغیرهای هر عامل و ضرایب آنها برای عامل­ها تعیین کرد[۲۱].

بررسی میزان کارایی تحلیل عاملی

قبل از انجام تحلیل عاملی ابتدا باید از کفایت داده ­ها برای تحلیل عاملی اطمینان حاصل کرد که آیا تعداد داده ­های موجود برای تحلیل مناسب هستند یا خیر. برای این منظور از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد که در زیر توضیح داده می­شوند:

الف) شاخص KMO

این شاخص نشان دهنده کفایت داده ­ها برای انجام تحیلی عاملی می­باشد به طوری که کوچک بودن همبستگی بین متغیرها را بررسی می­ کند و مشخص می­سازد آیا واریانس متغیرهای تحقیق، تحت تاثیر واریانس مشترک برخی عامل­های پنهان و اساسی است یا خیر؟ این شاخص در فاصله بین صفر و یک قرار دارد جدول (۳-۱۵). مقادیر کوچک KMO بیانگر آن است که همبستگی بین زوج متغیرها نمی­تواند توسط متغیرهای دیگر تبیین شود. بنابراین کاربرد تحلیل عاملی متغیرها ممکن است قابل توجیه نباشد. در صورتیکه مقدار KMO کمتر از ۵/۰ باشد داده ­ها برای تحلیل عاملی مناسب نخواهند بود و اگر مقدار ان بین ۵/۰ تا ۷/۰ باشد می­توان با احتیاط بیشتر به تحلیل عاملی پرداخت. در صورتیکه مقدار ان بیشتر از ۷/۰ باشد همبستگی موجود بین داده ­ها برای تحلیل عاملی مناسب خواهد بود [۳۵].
جدول (۳-۱۵): قضاوت در مورد ضریب KMO [35]

 

 

مقدار KMO

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...