پایان نامه درباره تأثیر بصری رنگ بر عنوان بندی فیلم- فایل ۱۳ |
۴-۱۳-۱ سائولباس
سائولباس (۱۹۲۰ – ۱۹۹۶) از نخستین طراحانی است، که همزمان در سه حوزه عنوانبندی، نشانه و پوستر سینما فعّال بوده و آثار فراوانی آفریده است. تأثیر باس در گرافیک سینمای جهان انکار ناپذیر است. سائولباس هشتم مه ( ۱۹۲۰) در نیویورک متولّد شد. وقتی ۱۶ سال داشت، به کلاس نقّاشی در مدرسه جامعهِ هنر مَنهتن رفت. پس از پایان تحصیلات در سال ( ۱۹۳۸) به عنوان دستیار، در اداره هنر نیویورک زیر نظر وارنِر بِراس استخدام شد. او در سال ( ۱۹۴۴) برای ادامه تحصیل در دانشکده بروکلین نیویورک نام نویسی کرد و هم زمان در شرکت تبلیغاتی تامپسون مشغول به کار شد. باس زیر نظر جُرج کیپس زیباییشناسی مدرن بر خاسته از تعلیمات مدرسه باوهاوس را آموخت و تجربه کرد. او تا سال ( ۱۹۴۵) در بروکلین بود و پس از آن با یک آژانس تبلیغاتی همکاری کرد که وظیفه طراحی بیلبورد تبلیغاتی این آژانس را بر عهده داشت، امّا راضی نبود. در سال ( ۱۹۴۶) به لسآنجلس رفت و در آژانس تبلیغاتی به عنوان مدیر هنری استخدام شد. پس از مدّتی فعالیّت، تصمیم گرفت استودیوی شخصیاش را راه اندازی کند. او در سال ( ۱۹۵۲ ) استودیواش را با همکاری دیگران به راه انداخت و آن را استودیو سائولباس و شرکاء نامگذاری کرد. باس هنگامی که به لس آنجلس رفت، تحت تأثیر آثار خلاقه پُل راند قرار گرفت. آثار باس پیچیدگیهای رایج در گرافیک آن زمان آمریکا را حذف کرد و بیشتر با یک فرم خلاصه شده آثارش را جلوه داد. او از جمله طراحانی است که در دهه های (۱۹۵۰ و۱۹۶۰) به همراه هِرب لُوبالین، میلتون گِلیزر، هِنری وُلف، ویلیام گُلدن و… شیوههای نوینی را در طراحی پدید آوردند. (Wikipedia.com)
در سال ( ۱۹۵۴) اِتو پِرمینجر پوستر فیلم کارمن جونز را به سائول باس سفارش داد. پِرمینجر از حاصل کار شگفت زده شد و تصمیم گرفت، طراحی عنوانبندی فیلم را هم به باس بسپارد. باس برای فیلم اِتو پِرمینجر از تلفیق فرم گل سرخ و آتش روی زمینه سیاه استفاده کرد تا بیانگر مفاهیم، و گزارههای تصویری موجود در فیلم باشند: موسیقی، عشق، سیاه پوست و…. نتیجه این عنوانبندی و پوستری که باس طراحی کرد، برای پِرمینجر تحسین برانگیز بود و به همین دلیل فیلم بعدیاش را هم به وی سفارش داد. فیلم بعدی پِرمینجر، مرد بازو طلایی[۳۱] بود که در سال ( ۱۹۵۵) ساخته شد و در همین سال سائولباس برایش عنوانبندی ساخت. باس درباره عنوانبندی مرد بازو طلایی میگوید:« اعتیاد، بُن مایه اصلی فیلم بود و من میخواستم با خطوط شکسته و نا منظم، دست معتادی را نشان دهم، که از آستین بیرون میآید و با این کار فضای فیلم را به طور دقیق بیان کنم». عنوانبندی مرد بازو طلایی نخستین بازتاب آموختههای باوهاوسی باس بود. علیرغم نظر باس در این باره، عنوانبندی به شدّت فرم گرایانهاست. او به صورت آزادانه از لیآوت خطوط زُمخت و نوشتهها بهره برده، که با موسیقی جاز هماهنگ شدهاند. این عنوانبندی سرآغاز شیوه باس بود و او را به شهرت جهانی رساند. باس پس از مرد بازو طلایی باز هم برای پِرمینجر عنوانبندی طراحی کرد. او در فاصله سالهای ( ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۲) برای دوازده فیلم پِرمینجر عنوانبندی ساخت. سائول باس در سال (۱۹۵۸) برای نخستین بار به همکاری با آلفرد هیچکاک دعوت شد. او برای فیلم سرگیجه[۳۲] عنوانبندی طراحی کرد که آن هم جزء بهترین آثار باس به حساب میآید. باس به همراه جانونتی صحنههای روانشناسانهی این فیلم را هم طراحی کرد. (Wikipedia.com)
در فاصله ( ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) تقریباً هر عنوانبندی که ساخته شد، به گونهای از شیوه باس پیروی کرده بود. در سال ( ۱۹۶۲) او یک فیلم کوتاه به نام apple and oranges ساخت که فیلم بعدیاش شد. باس در سال ( ۱۹۶۸) فیلم کوتاهِ چرا آدم خلق میکند را ساخت، که برای این فیلم جایزه اُسکار نیز دریاف کرد. همچنین در سال ( ۱۹۷۳ ) فیلم فاز چهار را کارگردانی کرد. در دهه ( ۱۹۶۰) همکاری باس با کارگردانان دیگر مانند: اِستنلی کُوبریک نیز آغاز شد. او طراحی صحنه فیلم اِسپارتاکوس ساخته کُوبریک را هم بر عهده داشت. سائولباس بنیانگذار شیوه نوینی در طراحی عنوانبندی سینمایی است، که آثارش تأثیرات فراوانی در سطح جهانی بر جا گذاشت. سائولباس پس از یک مدّت وقفهی طولانی بار دیگر به دعوت (جِیمز ال بِروکز) به طراحی عنوانبندی پرداخت. بِروکز از وی خواست تا برای broadcast news عنوانبندی بسازد. وی به همراه همسرش در دهه(۱۹۹۰) چهار عنوانبندی برای فیلمهای مارتین اِسکورسیزی طراحی کرد. نخستین عنوانبندیهای باس، ترکیبی بود، از نقّاشی و گرافیک، امّا به مرور به تلفیقی از عکس و سینما رسید. به همین دلیل نخستین عنوانبندیهای باس، کمتر دارای حسحرکت ( از نوع سینمایی) هستند. (Wikipedia.com)
سائولباس سرانجام در ۲۵ آوریل ( ۱۹۹۶) بر اثر نارسایی کلیّه درگذشت.
۴-۱۳-۲ سبک کاری
سائولباس در عنوانبندیهایش، شخصیّت و سبک ویژهای داشت:
۱- تقریباً همه عنوانبندیهای باس، دارای یک ایده سینمایی متناسب با فیلم است، به همین دلیل است که عنوانبندیهایش از جنس خود فیلم تلقی میگردد.
۲- نمیتوان پیش بینی کرد که در نمای بعدی عنوانبندی چه اتفاقی رخ خواهد داد. نمونهاش حرکت گربه در عنوانبندی فیلم (پیاده روی در ویلد ساید) است، همچنین فرمها به شکل غیر منتظرهای تغییر و تبدیل میشود. در عنوانبندی (روز به خیر تِریست) برگهای گل به شکل قطرههای اشک تبدیل میشود. در عنوانبندی سرگیجه، از داخل کُره چشم گرداب پدید میآید.
۳- به خاطر جذّابیّت عنوانبندی، آخر داستان را لو نمیدهد. اگر چه فضای فیلم را مصوّر میکند، امّا هدفش ایجاد انگیزه برای تماشای فیلم است.
۴- معمولاً زمان عنوانبندی را به نسبت فیلم تنظیم میکند. اساساً بسیاری از اصولی که درباره عنوانبندی فیلم مُدون شدهاست، بر پایه آثار باس شکل گرفتهاست.
۵- صدا عنصر زائد نیست. باس از بیان نمایشیِ صدا، تقریباً به همان میزان تصویر بهره میبرد. همین است که عنوانبندی باس، بدون صدا گویی چیزیکم دارند. نقش موسیقی در عنوانبندی سرگیجه، بسیار شاخص به نظر میرسد. همین طور افکتها و دیالوگها در عنوانبندی (دنیای دیوانه دیوانه دیوانه).
۶- پیوند عنوانبندی و فیلم، ناگسستنی است. نه فقط به لحاظ محتوا بلکه در متّصل شدن آخریننمای عنوانبندی به نخستین نمایفیلم نیز مشهود است. نمونه آن را در عنوانبندی فیلم سرگیجه و فیلم دوّمیها قابل بررسی است.
۷- تنوع اندازههای نوشتاری در عنوانبندی، برای باس ارزشمند است، همچون ریتمهای موسیقیایی که بهترین شکل آنها را به کار میگیرد.
۸- فرمها را تا حد امکان خلاصه میکرد و بیشتر با تکنیک کُلاژ به سراغ ایدههایش میرفت. (Wikipedia.com)
سائولباس از نخستین طراحانی است که هم زمان در سه حوزه: عنوانبندی، نشانه و پوستر سینما فعّال بوده است و آثار فراوانی آفریده است. تأثیر باس در گرافیک سینمایی جهان انکار ناپذیر است.
در کتاب تاریخ طراحی گرافیک آمده است: استفادهی پُلراند از شکل و تعادل غیر متقارن در دهۀ (۱۹۴۰) منبع الهام مؤثّری برای باس بود. با آن که ترکیب بندیها به دقّت سازماندهی شده راند، تباینهای پیچیدهِ شکل، رنگ و بافت به کار رفته بود، امّا باس اغلب طراحی گرافیک را به تصویر منفرد برجستهای که غالباً در مرکز فضای کار قرار میداد خلاصه میکرد. سائولباس این نگاه خلاقهگرا را از پُل راند آموخت و بعدها در آثارش از آن بهره برد. آثار باس پیچیدگیهای رایج در گرافیک آن زمان آمریکا را حذف کرد و بیشتر با یک فرم خلاصه شده آثارش را جلوه میداد. او از جمله طراحانی است که، در دهههای ( ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ) به همراه هِرب لُوبالین، میلتون گِلیزر، هِنری وُلف، ویلیام گُلدن و… شیوه های نوینی را در طراحی گرافیک پدید آوردند. (Wikipedia.com)
دهۀ ( ۱۹۵۰) برای سینمای آمریکا، دهۀ خاصّی بود. تلویزیون در حال گسترش بود و سینما برای این که از رقیبش عقب نماند، ناچار بود نوآوریهایی ارائه کند. پدید آمدن سینما اِسکوپ، تغییرات عنوانبندی و … از جملۀ این نوآوریها بود. از سوی دیگر پوسترهای روشنفکرانه هنرمندان لهستانی، طراحی گرافیک اروپا و آمریکا را تحت الشعاع قرار داد. آنها احساس میکردند در مقابل طراحان لهستانی حرف جدیدی برای گفتن ندارند. با این زمینه ها آرامآرام فضا آماده میشد تا عنوانبندیها و پوسترهای سینمایی نوینی شکل گیرد.
سال (۱۹۵۵) سال پرکاری برای سائولباس بود. از این رو نیاز به دستیار و همکار داشت . الینا ماکاچرا در همین سال همکاریاش را با باس آغاز کرد. این همکاری در سال ( ۱۹۶۲) به ازدواج این دو منتهی شد. (Wikipedia.com)
۴-۱۳-۳ فهرست فیلم هایی که سائولباس برای آنها عنوانبندی طراحی کرد
۱۹۵۴ : کارمن جُونز،کارگردان: اُتوپِرمینجر
۱۹۵۵ : مرد بازو طلایی،کارگردان: اُتوپِرمینجر
۱۹۵۵ : مسابقه دهندگان،کارگردان: هِنری هاتاوی
۱۹۵۵ : چاقوی بزرگ،کارگردان: رابرت آلدریچ
۱۹۵۵ : خارش هفت ساله[۳۳] (هفت سال تحرک )کارگردان: بیلی وایلدر [۳۴]
۱۹۵۶ : مرکز طوفان،کارگردان: دانیل تارداش
۱۹۵۷ : دور دنیا در هشتاد روز،کارگردان: مایـکل اَندرسون. ( سائول بـاس برای صحنه هایی از آن انیمیشن کارکرد )
۱۹۵۷ : روز به خیر تِریست[۳۵] (سلام بر غم )کارگردان: سینت جُوان[۳۶]
۱۹۵۷: سَن ژان،کارگردان: اُتوپِرمینجر
۱۹۵۷ : غرور و شهوت،کارگردان: اِستنلی کِریمر
۱۹۵۷ : بیگانه جوان[۳۷] ،کارگردان: جان فِرانکن هایمر
۱۹۵۸ : کشور بزرگ، کارگردان: ویلیام وایلر[۳۸]
۱۹۵۸ :کابوی،کارگردان: دِلر دیوز
۱۹۵۸ : سرگیجه،کارگردان: آلفرد هیچکاک . بـاس به همراه جـانوینتی صحنههـای رواشناسانـه فیلم را ساخت .
۱۹۵۹ : آناتومی یک قتل[۳۹]،کارگردان: اُتوپِرمینجر
۱۹۵۹ : شمال از شمال غربی[۴۰]،کارگردان: آلفرد هیچکاک
۱۹۶۰: روح[۴۱] ،کارگردان: آلفرد هیچکاک
۱۹۶۰: اَکسدوس[۴۲]، کارگردان: اُتوپِرمینجر
۱۹۶۰ : ِاسپارتاکوس[۴۳]، کارگردان: اِستنلی کُوبریک[۴۴]
۱۹۶۰: یازده یار اُوشن،کارگردان: لوییس مِیلتسون[۴۵]
۱۹۶۰: واقعیّتهای زندگی،کارگردان: مِلوین فرانک
۱۹۶۱ : داستان وست ساید[۴۶] ،کارگردان: رُوبرت وایز[۴۷]
۱۹۶۱ : یک چیز وحشی،کارگردان: جَک گارفین
۱۹۶۲ : شور و تصویب ،کارگردان: اتوپرمینجر
۱۹۶۲: پیاده روی در ویلد ساید [۴۸](عبور از قسمت وحشی )کارگردان: ِادوارد دیمیتریک
۱۹۶۳ : نُه ساعت به راما[۴۹] ،کارگردان: مارک رابسُون[۵۰]
۱۹۶۳ : دنیایِ دیوانهِ دیوانهِ دیوانه[۵۱]، کارگردان: اِستنلی کِریمر
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 10:57:00 ب.ظ ]
|